واقعیت تلخ این است که از میان هشتمیلیون و 330هزار نفر جمعیت سالمند ایران تنها 45درصد مستمریبگیر هستند. 45درصد تنها میتواند یک معنا داشته باشد اینکه سالمندان ایرانی امنیت درآمدی ندارند. یعنی بخش بزرگی از این جمعیت زیر خط فقر روزگار میگذرانند. فقری که بیشک با وجود تورم موجود دامن 45درصد مستمریبگیر را هم گرفته است.
ساز ناکوک چهره مبلمان شهری زیر سایه چادرهای رنگارنگ سفر
مرینپرس/گیلان روزهای گرم تابستان با خنکای نسیم دریا و چادرهای رنگارنگ مسافران خبر از سرزندگی و شوق سفر میدهد ولی برپا کردن بعضی از چادرها در محلهای پرتردد و نامناسب شهری، ساز کوک میزبان مهربان را ناکوک میکند.
هر سال با گرم شدن هوا خنکی آب دریا یکی از جاذبههای گردشگری شهرهای ساحلی در شمال کشور است و شهرستان بندر انزلی نیز با دارا بودن بیش از ۴۷ کیلومتر نوار ساحلی از دریای زیبای خزر پذیرای خیل عظیمی از گردشگران از نقاط کشور عزیزمان است.
انزلیچیهای مهماننواز با روی گشاده و سعه صدر نه تنها در تابستان بلکه در همه ایام پذیرای هممیهنان عزیز هستند ولی اخیرا نصب چادرها در برخی از معابر عمومی و بیتوجهی به رعایت حقوق سایر شهروندان با ایجاد مناظر ناخوشایند از سوی برخی مسافران باعث ایجاد دلخوری شهروندان گشادهرو و مهماننواز بندر انزلی شده است.
در همین رابطه شعبان جعفری، رئیس شورای اسلامی شهر انزلی در گفتوگو با مرینپرس اظهار کرد: شبمانی مسافران در پارکها و معابر عمومی و برپایی چادر مختص به انزلی نیست و در سراسر کشور و شهرهایی که جاذبههای گردشگری دارند و با خیل مسافران روبرو هستند شاهد این اتفاق هستیم.
وی با تاکید بر اینکه قلبا تمایل به شبمانی مسافران ساز ناکوک شاخص در پارکها و معابر نداریم، افزود: باید زمینه تسهیل برای اسکان مسافران در مراکز اقامتی از جمله مهمانپذیرها، هتلها و مسافرکاشانهها فراهم شود که انجام اقدامات لازم و نظارتها در این زمینه بر عهده میراث فرهنگی و اداره صمت است.
جعفری در خصوص نارضایتی برخی شهروندان از اتراق مسافران و چادرهایی که در معابر عمومی نصب میشود، تصریح کرد: در فرهنگ ما مهمان حبیب خداست و هر گردشگری که وارد انزلی میشود عزیز ما محسوب میشود ولی انتظار داریم مسافران نیز در انتخاب محلهای اسکان دقت لازم را داشته باشند.
وی با تاکید بر اینکه دو پارک در بندر انزلی برای استفاده مسافران از امکانات اولیه بهداشتی و رفاهی فراهم شده، تصریح کرد: پارک جنگلی در ورودی انزلی از سمت رشت؛ همچنین پارک شهرداری در انتهای خیابان پاسداران برای مسافرانی که قصد اتراق و تجدید قوا دارند فراهم شده است.
رئیس شورای شهر بندر انزلی گفت: شورای شهر و شهرداری یکی از بازوهای معرفی جاذبههای گردشگری و ایجاد زمینه ماندگاری مسافر همچنین تامین زیرساختهای رفاهی برای گردشگران هستند.
جعفری با بیان اینکه مهمترین نقش را میراث فرهنگی در این زمینه دارد، افزود: میراث فرهنگی به دلیل نداشتن اعتبار و نیروی کافی در این زمینه نتوانسته به طور کامل به وظیفه ذاتی خود عمل کند.
وی با بیان اینکه شهرداری در دوره پنجم شورای اسلامی در محوطه شهرداری و روبهروی حافظیه انزلی محلی به عنوان دفتر گردشگری در نظر گرفته، افزود: در همین دوره نیز کمیسیون گردشگری به کمیسیونهای شورا اضافه شد و در حال حاضر نیز فعالیت دارد؛ همچنین زمینه حضور و فعالیت سازمانهای مردمنهاد نیز در این حوزه فراهم شده است.
رئیس شورای شهر انزلی گفت: دریا و تالاب پتانسیل گردشگری بندر انزلی هستند ولی عدم هماهنگی بین دستگاهها و نداشتن بودجه کافی و لازم بسیاری از ماموریت های ادارات را مختل کرده است؛ علاوه بر آن یک سری محدودیتها توسط دستگاههای دولتی وجود دارد که فرصت سرمایهگذاری در حوزه گردشگری را از ما گرفته است.
جعفری تصریح کرد: ما نمیتوانیم بلند مرتبهسازی کنیم و همچنین برخی دوگانگیها که در حرایمی که در خصوص دریا تعریف شده است اجازه کار به شهرداری نمیدهد.
وی استفاده از ظرفیت دریا را یکی از ظرفیتهای جذب گردشگر دانست و گفت: متاسفانه شاهد دوگانگی در حوزه تعیین حریم دریا هستیم.
ساز ناکوک شاخص
ماجرای ویدئوی اعتراض داریوش مهرجویی به لغو اکران فیلمش چیست؟
ساز ناکوک اکران نوروزی
درحالیکه فکر میکردیم اعلام فیلمهای اکران نوروز در 2 اسفند، حاشیه چندانی نداشتهباشد و انتقادات فقط محدود به مواردی چون چینش فیلمها و غیبت کمدی در میان آنها باشد اما در چند روز گذشته فعل و انفعالاتی اتفاق افتاد که ترکیب فیلمهای نوروز 1401 را دستخوش تغییر کرد و حاشیههایی را در فضای مجازی و رسانهای به وجود آورد. با اصلاحات سازمان سینمایی، فیلمهای لامینور به کارگردانی داریوش مهرجویی و علفزار به کارگردانی کاظم دانشی، از اکران نوروز کنار گذاشته شدند و فیلمهای سگبند به کارگردانی مهران احمدی و گل به خودی به کارگردانی احمد تجری جایگزین آنها شدند. اگرچه دو نکته مغفول مانده ترکیب قبلی اکران نوروزی در چینش جدید لحاظ شد و یک فیلم کمدی و یک فیلم در ژانر کودک و نوجوان، سبد اکران نوروزی را به درستی متنوع تر کردند اما در عوض غیبت دو فیلم مهمتر لامینور و علفزار، حاشیهساز و بحث برانگیر شد؛ به ویژه حذف اولی سروصدای فراوانی به پا کرد. در این میان ویدئویی که از داریوش مهرجویی منتشر شد و او با حالتی آشفته و برافروخته و با برگه پروانه نمایش لامینور در دست، مراتب اعتراض خود را به سازمان سینمایی نشان میدهد، دست به دست و در واقع گوشی به گوشی در فضای مجازی گشت و بارها دیده شد و برخی نویسندگان و منتقدان سینمایی و فعالان رسانهای در حمایت از فیلمساز پیشکسوت کشورمان مطالبی نوشتند.
عصبانی هستند
داریوش مهرجویی که خیلیها از او به عنوان بهترین کارگردان سینمای ایران یاد میکنند، به جز اینکه فلسفه خوانده و چشمهها و رگههای مباحث فلسفی و فلسفه منطق را در آثارش
- به ویژه بهترین کارهایش - میتوان یافت، یک هنرمند اهل احساس هم هست و چه در آثارش و چه در واقعیت، میشود فوران احساسات و هیجانات را دید. وقتی منطق و فلسفه راه به جایی نمیبرد یا زورش به واقعیت نمیرسد یا آب دنیای خیالی و داستانی مهرجویی با فضای خارج از قصه داخل یک جو نمیرود، استاد هیجان زده میشود و به خروش میآید. چه آنجا که در ابتدای فیلم نارنجیپوش وقتی با آشغالهای ساحل مواجه میشود، اعتراضش به نابودی محیطزیست و فرهنگ غلط برخی مسافران و ساحلنشینان را با جارویی در دست نشان میدهد و چه در مراسم ترحیم عباس کیارستمی میکروفن در دست و با گفتن جمله «من عصبانی هستم» در عین آرامش، بهتدریج ناراحتیاش را از درگذشت همکارش به قصور پزشکی مرتبط میداند و با گفتن جملاتی همچون «اینها عباس کیارستمی رو کشتند» و «قاتلین میان ما هستند» خشم و عصبانیتش فوران میکند.
واکنش تازه مهرجویی به حذف آخرین فیلمش از اکران نوروزی هم با جمله «من معترضم» شروع میشود و لحن او همان شور و حرارت و هیجانات و احساسات اعتراض به درگذشت کیارستمی را دارد. ناراحتی و عصبانیت مهرجویی از حذف لامینور از اکران نوروزی قابل درک و باعث تاسف است. به ویژه اینکه دو سال قبل هم لامینور جزو گزینههای اکران نوروزی بود اما کرونا همه چیز را به هم ریخت تا نمایش آخرین فیلم مهرجویی مدتها به تعویق بیفتد. اعلام نام فیلم به عنوان یکی از فیلمهای اکران نوروز 1401 امیدواری تازهای برای مهرجویی و علاقهمندان سینمای ایران به وجود آورد اما به یکباره ورق برگشت و لامینور از اکران نوروز کنار گذاشتهشد. بنابراین تا حدودی باید به مهرجویی حق داد که از این اتفاق ناراحت و حتی معترض و عصبانی باشد اما او یک هنرمند است و انتظار میرود حتی خشم و عصبانیتش را هم به شکل هنرمندانه و با همان فلسفه
و منطقی که آموخته و بلد است، بروز دهد. ضمن اینکه به نظر میرسد در این میان تحریک و شیطنت بعضی از اهالی سینما و رسانه هم نقش داشتهباشد و آنها با دادن اطلاعات نادرست به استاد، از احساساتی بودن مهرجویی برای گلآلوده کردن آب و به هم ریختن اوضاع استفاده میکنند. در چنین شرایطی خود استاد هم باید حواسش باشد و هوشمندانهتر رفتار کند و راه را بر تعامل و گفتوگو نبندد.
از سوی دیگر از تصمیم سازمان سینمایی هم در این زمینه نمیتوان چشمپوشی کرد. مهرجویی بنا به نظر بسیاری از منتقدان و تماشاگران و به گواه کارنامه پربارش، بهترین یا یکی از برترین کارگردانهای تاریخ سینمای ایران است و این طرز رفتار با او به هیچوجه درست و زیبنده نیست. او سرمایه بزرگ فرهنگی و هنری کشور است و اگر هم مخالفتی با سینمای او یا فیلمی مثل لامینور وجود دارد، با دعوت و گفتوگو قابل طرح است. در آنصورت بعید میدانیم مهرجویی همکاری نمیکرد و به نقطه مشترکی برای اکران فیلمش نمیرسید. حالا اما تصمیم سازمان سینمایی - که باوجود صدور پروانه نمایش و اعلام فیلم در میان ترکیب نوروزی آن را در آخرین لحظه از آثار اکران نوروز 1401 کنار میگذارند- محترمانه و قابل دفاع نیست. الان ساز ناکوک شاخص هزینهای که سازمان سینمایی، ارشاد و دولت باید برای این موج رسانهای و در اقناع افکار عمومی بپردازند، خیلی بیشتر از پیشگیریها و تصمیمات درست اولیه است. البته بخش زیادی از خشم و عصبانیت مهرجویی به عقبه توقیف سنتوری در سال 86 برمی گردد و حالا هم خود استاد و هم دوستدارانش، دوباره در وضعیتی تلخ و مشابه قرار گرفتند و همین هم عصبانیت آنها را تشدید کردهاست.
با اینکه فیلمهای مهرجویی در سالهای اخیر از جمله بعد از همان سنتوری، آثاری شاخص به لحاظ کیفی نیستند و با بهترین فیلمهای کارنامه این فیلمساز فاصله زیادی دارند، شاید چندان نمیتوان روی کیفیت و خروجی نهایی لامینور هم حسابی ویژه باز کرد و شاید حتی خود طرفداران مهرجویی هم توقع زیادی در این مورد ندارند. پیرو همین شکستهای مالی و اعتباری ساختههای اخیر مهرجویی، طبیعتا سینماداران هم مایل به اکران فیلمهای کمفروشی نظیر لامینور در گیشه نیستند؛ آن هم در اکران طلایی نوروز به ویژه بعد از دو سال کمرشکن کرونایی. با این همه، نباید سرمایههایی چون مهرجویی، کیمیایی و بزرگان دیگر را صرفا از دریچه گیشه نگاه کرد و شورای پروانه نمایش و سینماداران و مجموعه سازمان سینمایی باید آثار این فیلمسازان را فارغ از کسب درآمد ببیند. حضور هر فیلمی از این بزرگان فارغ از کیفیت، اعتبار هر نوبت اکران است و حکم احترام به مقام و جایگاه والای این فیلمسازان را دارد که حق بزرگی بر گردن سینمای ایران دارند.
به جز این، یکی از مواردی که شاید در میان این هیاهو و هجمه رسانهای و شلوغکاری مجازی، درنظر گرفته نمیشود، ملاحظاتی درباره ساختار موزیکال فیلم و ناسازگاری و همخوانی نداشتن آن با شبهای قدر در ماه مبارک رمضان باشد که مقارن با روزهای پایانی فروردین است. از این نظر اکران فیلمی چون لامینور در عید فطر، سازگارتر و مناسبتر به نظر میرسد. فراموش نکنیم اکران عید فطر هم بعد از اکران نوروز، از طلاییترین نوبتهای نمایش فیلم در ایران است و از آنجا که امسال عید فطر فاصله چندانی با عید نوروز ندارد، تفاوت چندانی با این دو نوبت طلایی اکران نیست و فیلمهایی چون لامینور که امکان نمایش در نوروز را نیافتهاند، میتوانند با درایت سازمان سینمایی و با تخصیص سالنها و سئانسهای مناسب، در عید فطر اکران شوند.
سگبند روی تشک سینما
آنطور که میگویند سگبند، اسم یکی از فنون کشتی است اما اینجا اسم فیلمی کمدی است که در فعل و انفعالات صورت گرفته چند روز اخیر، سر از اکران نوروز 1401 درآورده؛ فیلمی که به جای خلاصه قصه آن آوردهاند: هیچ وقت گول اسم و ظاهر آدمها رو نخورید؛ لشکر هیتلر با اون عظمت، اسمش نازی بود!
سگبند ضمن اینکه آن مورد غیبت فیلم کمدی در ترکیب اکران نوروزی را برطرف میکند، امیدواریهایی جدی را هم در رونق گیشه به وجود میآورد. این امید هم از ترکیب بازیگران فیلم و چهرههایی چون امیر جعفری، بهرام افشاری و مهران احمدی میآید و هم از فیلم قبلی و اولین ساخته سینمایی مهران احمدی یعنی مصادره که با حضور رضا عطاران، بیش از 15میلیارد تومان در گیشه فروخت. مضاف بر اینکه تهیهکنندگی سگبند را نیز همچون مصادره، محمدحسین قاسمی به عهده دارد.
به یاد استاد اسدی
در تاریخ فوتبال ایران حتی در رده تیمملی، گل به خودیهای رنگارنگی داشتهایم که برخی به معنای واقعی کلمه ویرانگر بودند و باعث شکست هم شدند، البته فکر کنم همه گل به خودیهای اینطوری با گل به خودی عزیر بوهادوز مراکشی به شکل شیرینی جبران شد
اما نمیدانیم چرا تا وقتی اسم گل به خودی میآید، تقریبا همه ایرانیها یاد گل به خودی
علی اکبر استاد اسدی به احمدرضا عابدزاده میافتند. ضربه سری تماشایی که البته خوشبختانه مردود اعلام شد اما ارجاع به این گل و شوخی با آن تمامی ندارد. حالا در میان فیلمهای اکران نوروز 1401 اصلا فیلمی به نام
گل به خودی داریم که شاید در میان آثار نوروزی، حکم همان ضربه تمامکننده استاداسدی را داشتهباشد و از حالا حتی بتوان روی جایگاه رده آخری آن در میان هفت فیلم گیشه حساب باز کرد اما در عوض نکته مثبت آن ژانر فیلم است، یعنی کودک و نوجوان. همین که کودکان و نوجوانان ایران هم سرانجام در چینش اکران نوروزی دیده شدند و بچهها هم سهمی در این اکران با هر کیفیتی دارند، خوشحالکنندهاست. البته امیدواریم این ساخته احمد تجری با بازی بازیگرانی چون رایان سرلک، ابوالفضل رجبی، شقایق فراهانی، نسیم ادبی و علیرضا استادی در اکران هم موفق عمل کند تا سینماداران به اکران بیشتر فیلمهای کودک و نوجوان در ادامه بیشتر ترغیب شوند. قصه گل به خودی درباره چند کودک است که در پرورشگاه زندگی میکنند و به کمک چند عروسک وارد ماجراهایی فانتزی و جذاب میشوند.
نه توقیف است و نه مشکلی برای اکران دارد
در پی واکنش اعتراضی مهرجویی و حواشی ایجاد شده در این زمینه، حبیب ایلبیگی، معاون نظارت و ارزشیابی سازمان سینمایی گفت: فیلم لامینور نه توقیف است و نه مانعی برای اکران آن در آینده وجود دارد. آنطور که روابط عمومی سازمان سینمایی گزارش داد، حبیب ایلبیگی گفت: برای اکران نوروزی ٢١ فیلم متقاضی بودند که از میان آنها میبایست هفت فیلم انتخاب میشد، شورای صنفی نمایش و سازمان سینمایی در این انتخابها جوانب مختلفی از جمله حضور در جشنواره فیلم فجر، تنوع ژانر و مخاطب مد نظر قرار میدهند. لامینور هم مانند 14 فیلم دیگری که در بسته اکرانی نوروز قرار نگرفتهاست، امکان اکران در مقاطع زمانی دیگر را دارد.
ایلبیگی افزود: آقای مهرجویی از بزرگان و پیشکسوتان سینماست و برای همه ما قابل احترام است. در خصوص فیلم لامینور هم بارها به تهیهکننده فیلم گفتهایم فیلم مشکلی برای پروانه نمایش ندارد و مسیر اکران آن باز است؛ دلیل این هیاهو و حواشی را نمیفهمیم. فیلم فقط در جدول اکران نوروز نیست.
ساز ناکوک روزگار سالمندی
تا سال 1435، يك سوم جمعیت ايران را سالمندان تشكيل خواهند داد؛ به مناسبت هفته سالمند، وضعيت اجتماعي ايران از اين نظر را مرور كردهايم
لیلا مهداد 10 مهر 00
قَد رعنای دوران جوانیاش به عصایی چوبی تکیه داده. پاها به زحمت قدمهای پشتسر هم برمیدارند. سالهاست رنگ از موها، ابروها و ریشهایش رخت بربسته و جایش را به سفیدی داده. خطوط عمیق روی پیشانی حکایت از اخمهایی دارند که در همه این هفتادوشش سال گره بر ابروهایش انداخته.
خطوط ریز و درشت کنار چشمهایش هم تاثیر شادیهای همه این سالهاست. رگهای متورم سبز رنگ هم از خیلی وقت پیشترها جاخوش کردند تا همنوا شوند با چروکهای نشسته بر دستهایش. «الهی پیر شی، جوون» دعایی که بارها از موسفیدانی که حالا اسیر خاکاند، شنیده بود. هیچگاه باور نداشت به این زودیها مستجاب شود.
جوانی خیلیوقت پیش با آقا«محمد» خداحافظی کرده. سالهایی را که بیشترش را خرج مهیا کردن زندگی و آینده بچه کرد. بازنشسته است و امید بسته به عایدی ماهانهاش. عایدی که نَه از پس تورم این روزها برمیآید، نَه توان همپا آمدن با مخارج درمانش را دارد. «ملوک» که برای همیشه تنهایش گذاشت، ترس از تنهایی دَمی رهایش نکرد. «تنهایی بد دردیه باباجون. تنهایی فقط برازنده خداست، نه بندهاش.» چشمهای میشیاش تَر میشوند و رو برمیگرداند. «کرونا از قبل تنهاترمون کرد باباجون. مرگ حقه اما نه تو تنهایی.» او
حالا حسرت پارک یک خیابان آنطرفتر خانه را به دلش است. «چندتا پیرمرد بودیم که از جوونیهامون برای هم میگفتیم. بعضی وقتها هم غُرهای همدیگه رو از روزگار و … گوش میدادیم. کرونا همین رو هم از ما گرفت.»
پیر که شوی تو میمانی و کلی درد
پاهای لاغرش توان اندام استخوانی و ریزنقشش را ندارد، چَشم میگرداند و خودش را به صندلی تاشوی همراهش میرساند. «پیر که شوی یکی از این صندلیها همیشه همراهته.» خنده سَر میدهد، از آن خندههای تَهدلی. دفترچهای را از جیبش درمیآورد و با لبخند میگوید؛ «پیر که شوی یکی از اینا هم همیشه تو جیبته.» دفترچه بیمه تامین اجتماعی. «پیر که شوی کلی درد میآید سراغت؛ تو میمونی و کلی درد. البته این دفترچه هم دردی از تو درمون نمیکنه.»
دنیاگیری کووید-19 همهچیز را مجازی کرد از درس و مشق بچهها تا خرید و دورهمیها. رعایت فاصله اجتماعی که ضروری شد، تماسهای تصویری جای دیدوبازدیدها را گرفت. آقا «محمد» عینک ذرهبینیاش را روی بینیاش جابهجا میکند و میگوید: «کرونا بیشتر از همه واسه ما پیرها دردسرساز شد.»
از وقتی کرونا موجها را یکی پس از دیگری پشتسَر میگذارد، سالمندان با تنهایی همخانه شدهاند. آقا «محمد» اما با رفتن «ملوک» تنهاتر از همیشه شد. «بهخاطر کرونا بچهها مراعات میکنن خیلی نمیان پیش من. مخصوصا اولاش که هنوز واکسن نزده بودیم.»
پسر و دختر آقا «محمد» برای ارتباط بیشتر با پدر گوشی هوشمندی تهیه کردند. «باباجون پیرمرد جماعت که از این چیزها سر درنمیاره. اینا قرتیبازی آدمای این دور و زمونه است، نه ما که مال قدیمیم.» خندهای تلخ چروکهای صورتش را جابهجا میکند. «باباجون انگار به آخر خط رسیدم. امید داشتن با پیری سازگار نیست انگار.»
هفتهای مختص حدود 10درصد جمعیت کشور. به روایتی یعنی جمعیتی معادل هشتمیلیون و 330هزار نفر. جمعیتی که پیشبینیها از افزایشش در سال1400 میگویند. جمعیتی که به روایات برخی مطالعات وضعیت بهزیستی و حال خوبش در میان 97 کشور رتبه 64 را به خود اختصاص داده است.
از 365 روز، یک روز مختص سالمندان
شورای جهانی سالمندی به سال 1982 تشکیل شد؛ توسط سازمان ملل. سالی که تصمیم گرفته شد برای انتخاب یک روز برای سالمندان؛ در حد و اندازه جهانی. طرحی که هشت سال بعد از آن یعنی سال1990 جواب داد و اول اکتبر شد روز جهانی سالمندان.
حالا این روز در قالب یک هفته در ایران به سالمندان اختصاص دارد؛ یعنی هفتهای مختص حدود 10درصد جمعیت کشور. به روایتی یعنی جمعیتی معادل هشتمیلیون و 330هزار نفر. جمعیتی که پیشبینیها از افزایشش در سال1400 میگویند. جمعیتی که به روایات برخی مطالعات وضعیت بهزیستی و حال خوبش در میان 97 کشور رتبه 64 را به خود اختصاص داده است. برآوردها و بررسیها از پیرشدن جمعیت ایران میگویند. جمعیتی که به گفته رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران در سال2050 به ازای هر سه نفر یک نفر بالای 60سال خواهد داشت.
البته برآوردها حکایت از این دارند که تا سال 1421 جمعیت سالمندی ایرانی به 20درصد خواهد رسید. جمعیتی که روند افزایشی را ادامه داده و در سال1435 این رقم را از مرز 33درصد عبور خواهند داد. سالمندی؛ واقعیت اجتنابناپذیر جوامع که در همین اعداد و ارقام و درصدها خلاصه نمیشود. واقعیتی که نیازمند برنامهریزی هدفمند و منسجم است. جمعیت ایران روبه پیری است و باید از حالا برای این آینده پیشرو برنامهریزی داشت هرچند جمعیت فعلی سالمند ایران هم وضعیت مساعدی ندارد.
کوچ سالمندان به زیر خط فقر
سلامت، مناسبسازی محیط، امنیت درآمدی و ظرفیت و توانمندسازی چهار شاخص الزامی زندگی مناسب سالمندان است. چهار شاخصی که تنها رد کمرنگی از آنها را در زندگی سالمندان ایران میتوانیم ببینیم. واقعیت تلخ این است که از میان هشتمیلیون و 330هزار نفر جمعیت سالمند ایران تنها 45درصد مستمریبگیر هستند. 45درصد تنها میتواند یک معنا داشته باشد اینکه سالمندان ایرانی امنیت درآمدی ندارند. یعنی بخش بزرگی از این جمعیت زیر خط فقر روزگار میگذرانند.
فقری که بیشک با وجود تورم موجود دامن 45درصد مستمریبگیر را هم گرفته است. به گفته رئیس انجمن علمی سالمندشناسی و طب سالمندان ایران نرخ فقر سالمندان ایرانی دوبرابر غیرسالمندان است. یکسوم عمر سهم دوره بازنشستگی است از عمر یک انسان؛ این در حالی است که آمارها از تنهایی 15درصد از سالمندان میگویند. جمعیتی که تنها زندگیکردن را در دوران سالمندی تجربه میکنند. تنها و انزوایی که بیشک بازتابهایی در زندگی این جمعیت خواهد داشت و نیازمند توجه متولیان حوزه اجتماعی است.
واقعیت تلخ این است که از میان هشتمیلیون و 330هزار نفر جمعیت سالمند ایران تنها 45درصد مستمریبگیر هستند. 45درصد تنها میتواند یک معنا داشته باشد اینکه سالمندان ایرانی امنیت درآمدی ندارند. یعنی بخش بزرگی از این جمعیت زیر خط فقر روزگار میگذرانند. فقری که بیشک با وجود تورم موجود دامن 45درصد مستمریبگیر را هم گرفته است.
بیمه سالمندی؟ غایب!
در میان جمعیت سالمند بنابر مطالعات انجام شده تنها 83درصد سالم هستند. هرچند 11درصد با بیماریهای مزمن دست به گریباناند و 5درصد وابسته به تخت و مراقبت. این در حالی است که اغلب این افراد دل بستهاند به بیمه تامین اجتماعی و همچنان جای خالی بیمه سالمندی احساس میشود. بیمهای که در اغلب کشورها جمعیت سالمند را تحت پوشش قرار میدهد.
اگرچه از جمعیتی که حدود 10درصد جمعیت ایران را تشکیل میدهند، 60درصد تحت پوشش بیمهاند؛ بیمه پایه کامل. هرچند حدود یکمیلیون و 700هزار نفر از سالمندان در دهکهای پایین جامعه قرار دارند. جمعیتی که برای گذران زندگی چشم به راه مستمری کمیته امداد هستند. هرچند 350هزار نفر امیدشان به خدمات بهزیستی ساز ناکوک شاخص است و 130هزار نفر از خدمات مستمری ماهانه استفاده میکنند. البته کمتر از 20هزار سالمند مقیم مراکز اقامتیاند و حدود 10هزار نفر تحت پوشش مراکز روزانه سازمان بهزیستی.
«سند ملی سالمندی» اواخر سال 99 منتشر شد؛ سندی با همکاری 17دستگاه عضو شورای ملی سالمندان کشور و 23دستگاه دیگر كه به دنبال داشتن سالمندانی سالم، فعال و توأم با منزلت همیشگی است. هرچند باید منتظر ماند و دید این سند تا چه حد میتواند از روی کاغذ بیرون آمده و به مرحله اجراییشدن برسد.
برآوردها حکایت از این دارند که تا سال 1421 جمعیت سالمندی ایرانی به 20درصد خواهد رسید
سالمندانی که تنهاتر شدهاند
ماههاست کووید-19 با جامعه بشری اُخت شده؛ دورانی که سبک زندگی شهروندان جهانی را تغییر داد. کووید-19؛ میهمان ناخوانده جامعه بشری بر همه ابعاد زندگی بشر تاثیر گذاشت و سختیهای را هم بالتبع تحمیل کرد. هرچند در میانه این همهگیری بر عدهای بیش از سایرین سخت گذشت؛ سالمندان. جمعیتی که پیش از کرونا هم کموبیش ناامیدی به سراغشان رفته بود.
محدودیتها، سالمندان را خانهنشین و دلخوشیهای کوچک را هم از آنها دریغ کرد. نسل قدیمی واهمه کووید-19 را بیش از سایرین به جان خریدند. پیرمردها و پیرزنهایی که از ترس همهگیری درمانهایشان را نیمهکاره گذاشتند و برخی دردهای مزمن تشدید شدند.
کرونا از طرفی فشارهای اقتصادی را بیشتر کرد و از سوی دیگر بر بهداشت و درمان بلکه بر معیشت روزمره آنان تاثیر گذاشت. نسلی که بیشک در برابر این ویروس آسیبپذیرتر بودند. خانهنشینی برای جوانان نسل پیش سخت گذشت و تنهایی را بیش از گذشته به خود نزدیک دیدند.
سال 2020 با همهگیری کووید-19 نامش را برای همیشه در ذهن شهروندان جهانی ثبت کرد. سالی که شروع تغییرات در روش زندگی شهروندان بود. هرچند در این میان سالمندان بهخصوص در ماههای نخست این پاندمی بیشترین آسیب را دیدند. آسیبی که نه تنها سلامت جسمی آنان را تحتالشعاع قرار داد، بلکه پیامدهای روانی اجتماعی هم بهجا گذاشت. پاندمیای که کیفیت زندگی سالمندان را تحتتاثیر قرار داد، بهخصوص در کشورهایی که فاقد حمایتهای اجتماعی از این قشر بودند.
محدودیتها، سالمندان را خانهنشین و دلخوشیهای کوچک را هم از آنها دریغ کرد. نسل قدیمی واهمه کووید-19 را بیش از سایرین به جان خریدند. پیرمردها و پیرزنهایی که از ترس همهگیری درمانهایشان را نیمهکاره گذاشتند و برخی دردهای مزمن تشدید شدند.
حدود 10درصد جمعیت، آفلاین هستند
دنیاگیری کووید-19 که شروع شد سازمان بهداشت جهانی توصیههایی برای مراقبت از سالمندان داشت. سازمان بهداشت جهانی از مراقبت سالمندان در برابر شیوع کرونا گفت و از جلوگیری از تردد آنان در فضاهای پرجمعیت. توصیهها جدی بودند، اما سالمندان برای خارجنشدن از خانه نیازمند خدمات و سرویسهای مبتنی بر تلفن و فضای مجازی بودند.
بستری که اغلب سالمندان از آن بیبهره بودند، بهخصوص در کشورهایی که این ساختارها بهطور کامل اجرایی نشدهاند. هرچند سازمان ملل متحد هم شعار سال 2021 را بهرهمندی عادلانه همه سنین از فناوری دیجیتال انتخاب کرد. شعاری که دوباره نیاز دسترسی ساز ناکوک شاخص و مشارکت سالمندان به دنیای دیجیتال را گوشزد میکرد. برمبنای گزارشهای اخیر، زنان مسن نابرابری دیجیتالی بیشتری را نسبت به سایر جامعه تجربه میکنند. جمعیتی که یا به فناوری دسترسی ندارند یا نمیتوانند از این فناوریها استفاده کنند.
ساز ناکوک روزگار سالمندی / کوچ سالمندان به زیر خط فقر
ایران نیوز 24: قَد رعنای دوران جوانیاش به عصایی چوبی تکیه داده. پاها به زحمت قدمهای پشتسر هم برمیدارند. سالهاست رنگ از موها، ابروها و ریشهایش رخت بربسته و جایش را به سفیدی داده. خطوط عمیق روی پیشانی حکایت از اخمهایی دارند که در همه این هفتادوشش سال گره بر ابروهایش انداخته.
خطوط ریز و درشت کنار چشمهایش هم تاثیر شادیهای همه این سالهاست. رگهای متورم سبز رنگ هم از خیلی وقت پیشترها جاخوش کردند تا همنوا شوند با چروکهای نشسته بر دستهایش. «الهی پیر شی، ساز ناکوک شاخص جوون» دعایی که بارها از موسفیدانی که حالا اسیر خاکاند، شنیده بود. هیچگاه باور نداشت به این زودیها مستجاب شود.جوانی خیلیوقت پیش با آقا«محمد» خداحافظی کرده. سالهایی را که بیشترش را خرج مهیا کردن زندگی و آینده بچه کرد. بازنشسته است و امید بسته به عایدی ماهانهاش. عایدی که نَه از پس تورم این روزها برمیآید، نَه توان همپا آمدن با مخارج درمانش را دارد.
«ملوک» که برای همیشه تنهایش گذاشت، ترس از تنهایی دَمی رهایش نکرد. «تنهایی بد دردیه باباجون. تنهایی فقط برازنده خداست، نه بندهاش.» چشمهای میشیاش تَر میشوند و رو برمیگرداند. «کرونا از قبل تنهاترمون کرد باباجون. مرگ حقه اما نه تو تنهایی.» اوحالا حسرت پارک یک خیابان آنطرفتر خانه را به دلش است. «چندتا پیرمرد بودیم که از جوونیهامون برای هم میگفتیم. بعضی وقتها هم غُرهای همدیگه ساز ناکوک شاخص رو از روزگار و … گوش میدادیم. کرونا همین رو هم از ما گرفت.»
پیر که شوی تو میمانی و کلی درد
پاهای لاغرش توان اندام استخوانی و ریزنقشش را ندارد، چَشم میگرداند و خودش را به صندلی تاشوی همراهش میرساند. «پیر که شوی یکی از این صندلیها همیشه همراهته.» خنده سَر میدهد، از آن خندههای تَهدلی. دفترچهای را از جیبش درمیآورد و با لبخند میگوید؛ «پیر که شوی یکی از اینا هم همیشه تو جیبته.» دفترچه بیمه تامین اجتماعی. «پیر که شوی کلی درد میآید سراغت؛ تو میمونی و کلی درد. البته این دفترچه هم دردی از تو درمون نمیکنه.» دنیاگیری کووید-۱۹ همهچیز را مجازی کرد از درس و مشق بچهها تا خرید و دورهمیها. رعایت فاصله اجتماعی که ضروری شد، تماسهای تصویری جای دیدوبازدیدها را گرفت. آقا «محمد» عینک ذرهبینیاش را روی بینیاش جابهجا میکند و میگوید: «کرونا بیشتر از همه واسه ما پیرها دردسرساز شد.»
از وقتی کرونا موجها را یکی پس از دیگری پشتسَر میگذارد، سالمندان با تنهایی همخانه شدهاند. آقا «محمد» اما با رفتن «ملوک» تنهاتر از همیشه شد. «بهخاطر کرونا بچهها مراعات میکنن خیلی نمیان پیش من. مخصوصا اولاش که هنوز واکسن نزده بودیم.» پسر و دختر آقا «محمد» برای ارتباط بیشتر با پدر گوشی هوشمندی تهیه کردند. «باباجون پیرمرد جماعت که از این چیزها سر درنمیاره. اینا قرتیبازی آدمای این دور و زمونه است، نه ما که مال قدیمیم.» خندهای تلخ چروکهای صورتش را جابهجا میکند. «باباجون انگار به آخر خط رسیدم. امید داشتن با پیری سازگار نیست انگار.»
از ۳۶۵ روز، یک روز مختص سالمندان
شورای جهانی سالمندی به سال ۱۹۸۲ تشکیل شد؛ توسط سازمان ملل. سالی که تصمیم گرفته شد برای انتخاب یک روز برای سالمندان؛ در حد و اندازه جهانی. طرحی که هشت سال بعد از آن یعنی سال۱۹۹۰ جواب داد و اول اکتبر شد روز جهانی سالمندان.حالا این روز در قالب یک هفته در ایران به سالمندان اختصاص دارد؛ یعنی هفتهای مختص حدود ۱۰درصد جمعیت کشور. به روایتی یعنی جمعیتی معادل هشتمیلیون و ۳۳۰هزار نفر. جمعیتی که پیشبینیها از افزایشش در سال۱۴۰۰ میگویند. جمعیتی که به روایات برخی مطالعات وضعیت بهزیستی و حال خوبش در میان ۹۷ کشور رتبه ۶۴ را به خود اختصاص داده است. برآوردها و بررسیها از پیرشدن جمعیت ایران میگویند. جمعیتی که به گفته رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران در سال۲۰۵۰ به ازای هر سه نفر یک نفر بالای ۶۰سال خواهد داشت.
برآوردها حکایت از این دارند که تا سال ۱۴۲۱ جمعیت سالمندی ایرانی به ۲۰درصد خواهد رسید
البته برآوردها حکایت از این دارند که تا سال ۱۴۲۱ جمعیت سالمندی ایرانی به ۲۰درصد خواهد رسید. جمعیتی که روند افزایشی را ادامه داده و در سال۱۴۳۵ این رقم را از مرز ۳۳درصد عبور خواهند داد. سالمندی؛ واقعیت اجتنابناپذیر جوامع که در همین اعداد و ارقام و درصدها خلاصه نمیشود. واقعیتی که نیازمند برنامهریزی هدفمند و منسجم است. جمعیت ایران روبه پیری است و باید از حالا برای این آینده پیشرو برنامهریزی داشت هرچند جمعیت فعلی سالمند ایران هم وضعیت مساعدی ندارد.
کوچ سالمندان به زیر خط فقر
سلامت، مناسبسازی محیط، امنیت درآمدی و ظرفیت و توانمندسازی چهار شاخص الزامی زندگی مناسب سالمندان است. چهار شاخصی که تنها رد کمرنگی از آنها را در زندگی سالمندان ایران میتوانیم ببینیم. واقعیت تلخ این است که از میان هشتمیلیون و ۳۳۰هزار نفر جمعیت سالمند ایران تنها ۴۵درصد مستمریبگیر هستند. ۴۵درصد تنها میتواند یک معنا داشته باشد اینکه سالمندان ایرانی امنیت درآمدی ندارند. یعنی بخش بزرگی از این جمعیت زیر خط فقر روزگار میگذرانند. فقری که بیشک با وجود تورم موجود دامن ۴۵درصد مستمریبگیر را هم گرفته است. به گفته رئیس انجمن علمی سالمندشناسی و طب سالمندان ایران نرخ فقر سالمندان ایرانی دوبرابر غیرسالمندان است. یکسوم عمر سهم دوره بازنشستگی است از عمر یک انسان؛ این در حالی است که آمارها از تنهایی ۱۵درصد از سالمندان میگویند. جمعیتی که تنها زندگیکردن را در دوران سالمندی تجربه میکنند. تنها و انزوایی که بیشک بازتابهایی در زندگی این جمعیت خواهد داشت و نیازمند توجه متولیان حوزه اجتماعی است.
بیمه سالمندی؟ غایب!
در میان جمعیت سالمند بنابر مطالعات انجام شده تنها ۸۳درصد سالم هستند. هرچند ۱۱درصد با بیماریهای مزمن دست به گریباناند و ۵درصد وابسته به تخت و مراقبت. این در حالی است که اغلب این افراد دل بستهاند به بیمه تامین اجتماعی و همچنان جای خالی بیمه سالمندی احساس میشود. بیمهای که در اغلب کشورها جمعیت سالمند را تحت پوشش قرار میدهد.اگرچه از جمعیتی که حدود ۱۰درصد جمعیت ایران را تشکیل میدهند، ۶۰درصد تحت پوشش بیمهاند؛ بیمه پایه کامل. هرچند حدود یکمیلیون و ۷۰۰هزار نفر از سالمندان در دهکهای پایین جامعه قرار دارند. جمعیتی که برای گذران زندگی چشم به راه مستمری کمیته امداد هستند. هرچند ۳۵۰هزار نفر امیدشان به خدمات بهزیستی است و ۱۳۰هزار نفر از خدمات مستمری ماهانه استفاده میکنند. البته کمتر از ۲۰هزار سالمند مقیم مراکز اقامتیاند و حدود ۱۰هزار نفر تحت پوشش مراکز روزانه سازمان بهزیستی.
«سند ملی سالمندی» اواخر سال ۹۹ منتشر شد؛ سندی با همکاری ۱۷دستگاه عضو شورای ملی سالمندان کشور و ۲۳دستگاه دیگر كه به دنبال داشتن سالمندانی سالم، فعال و توأم با منزلت همیشگی است. هرچند باید منتظر ماند و دید این سند تا چه حد میتواند از روی کاغذ بیرون آمده و به مرحله اجراییشدن برسد.
سالمندانی که تنهاتر شدهاند
ماههاست کووید-۱۹ با جامعه بشری اُخت شده؛ دورانی که سبک زندگی شهروندان جهانی را تغییر داد. کووید-۱۹؛ میهمان ناخوانده جامعه بشری بر همه ابعاد زندگی بشر تاثیر گذاشت و سختیهای را هم بالتبع تحمیل کرد. هرچند در میانه این همهگیری بر عدهای بیش از سایرین سخت گذشت؛ سالمندان. جمعیتی که پیش از کرونا هم کموبیش ناامیدی به سراغشان رفته بود.محدودیتها، سالمندان را خانهنشین و دلخوشیهای کوچک را هم از آنها دریغ کرد. نسل قدیمی واهمه کووید-۱۹ را بیش از سایرین به جان خریدند. پیرمردها و پیرزنهایی که از ترس همهگیری درمانهایشان را نیمهکاره گذاشتند و برخی دردهای مزمن تشدید شدند.
کرونا از طرفی فشارهای اقتصادی را بیشتر کرد و از سوی دیگر بر بهداشت و درمان بلکه بر معیشت روزمره آنان تاثیر گذاشت. نسلی که بیشک در برابر این ویروس آسیبپذیرتر بودند. خانهنشینی برای جوانان نسل پیش سخت گذشت و تنهایی را بیش از گذشته به خود نزدیک دیدند. سال ۲۰۲۰ با همهگیری کووید-۱۹ نامش را برای همیشه در ذهن شهروندان جهانی ثبت کرد. سالی که شروع تغییرات در روش زندگی شهروندان بود. هرچند در این میان سالمندان بهخصوص در ماههای نخست این پاندمی بیشترین آسیب را دیدند. آسیبی که نه تنها سلامت جسمی آنان را تحتالشعاع قرار داد، بلکه پیامدهای روانی اجتماعی هم بهجا گذاشت. پاندمیای که کیفیت زندگی سالمندان را تحتتاثیر قرار داد، بهخصوص در کشورهایی که فاقد حمایتهای اجتماعی از این قشر بودند.
حدود ۱۰درصد جمعیت، آفلاین هستند
دنیاگیری کووید-۱۹ که شروع شد سازمان بهداشت جهانی توصیههایی برای مراقبت از سالمندان داشت. سازمان بهداشت جهانی از مراقبت سالمندان در برابر شیوع کرونا گفت و از جلوگیری از تردد آنان در فضاهای پرجمعیت. توصیهها جدی بودند، اما سالمندان برای خارجنشدن از خانه نیازمند خدمات و سرویسهای مبتنی بر تلفن و فضای مجازی بودند. بستری که اغلب سالمندان از آن بیبهره بودند، بهخصوص در کشورهایی که این ساختارها بهطور کامل اجرایی نشدهاند. هرچند سازمان ملل متحد هم شعار سال ۲۰۲۱ را بهرهمندی عادلانه همه سنین از فناوری دیجیتال انتخاب کرد. شعاری که دوباره نیاز دسترسی و مشارکت سالمندان به دنیای دیجیتال را گوشزد میکرد. برمبنای گزارشهای اخیر، زنان مسن نابرابری دیجیتالی بیشتری را نسبت به سایر جامعه تجربه میکنند. جمعیتی که یا به فناوری دسترسی ندارند یا نمیتوانند از این فناوریها استفاده کنند.
ساز ناکوک کنسرت هفته فرهنگی اصفهان بر ایوان عالیقاپو
اصفهان- ایرنا- کنسرت زندهای هفته گذشته به مناسبت همزمانی اختتامیه هفته فرهنگی اصفهان و بزرگداشت روز خلیج فارس در ایوان کاخ عالیقاپو برگزار شد، اگرچه تماشای این کنسرت، مجازی و خروجی صداها به خروجی دوربین متصل بود اما موجب حساسیت در این باره شد که آیا اساسا برگزاری کنسرت در بناهای تاریخی شاخص ساز ناکوک شاخص و یگانه میتواند توجیه درستی داشته باشد.
آنطور که برخی کارشناسان به ایرنا میگویند، شاید آنچه هفته گذشته در این کنسرت مجازی روی داده، خطری به لحاظ صوت و میزان جمعیت در مترمربع متوجه تزیینات و سازه عالیقاپو نکرده باشد اما ماهیت این رویداد را نمیتوان مثبت و فرخنده قلمداد کرد. نگرانی آنها از این است که این کنسرت مجازی فتح بابی باشد برای تایید و ادامه تبدیل شدن عرصه بناهای تاریخی در اصفهان به سن کنسرتهایی که هر کدام به بهانهای توجیه میشوند.
بار اول نیست که در یک بنای تاریخی اصفهان کنسرت برگزار میشود؛ پیشتر کاخ چهلستون شاهد برگزاری کنسرت بوده است و البته این تجربه را بناهای تاریخی دیگر هم در شهرهایی از جمله شیراز و تهران داشتهاند.
از این گذشته در اصفهان هرساله میدان نقش جهان، بارها و بارها در رویدادهای ساز ناکوک شاخص مذهبی و مناسبتی از صدای بلندگوهای پرقدرت در امان نبوده و آنچنان به یک امر عادی و پذیرفته شده در این میدان تاریخی تبدیل شده که دیگر کسی معترض به آسیبهای ناشی از این رویدادهای پرجمعیت و پرسرو صدا نیست.
اجرای کنسرت در بناهای تاریخی غلط است
معاونت فرهنگی، اجتماعی و ورزشی شهرداری برای گرامیداشت همزمانی اختتامیه هفته فرهنگی اصفهان و روز خلیج فارس، نه در میدان نقش جهان که در ایوان فاخر کاخ عالی قاپو اقدام به برگزاری کنسرتی کرد که تمام مجوزهای لازم را از سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری گرفته بود اما این مجوزها نتوانست دوستداران میراث فرهنگی و برخی کارشناسان مرمت و حفاظت را قانع کند که برگزاری کنسرت در چنین بنای تاریخیای با در نظر گرفتن همه احتمالات ممکن، درست و بهجا باشد.
آن طور که کارشناسان ادارهکل میراث فرهنگی اصفهان میگویند هیچ بلندگویی در برگزاری این کنسرت استفاده نشده و تمامی میکروفونها به دوربینها متصل بودهاند. دکتر بهنام پدرام، کارشناس مرمت و حفاظت و عضو هیات علمی دانشگاه هنراصفهان اما معتقد است اجرای کنسرت در فضای بناهای تاریخی غلط است و آن را تایید نمیکند.
به گفته پدرام، بلندگوها عامل لطمهزدن به تزیینات ارزشمند معماری بنا هستند و از این جهت به دلیل استفاده نشدن از بلندگو در اجرای این کنسرت جای نگرانی نیست.
این کارشناس حفاظت بناهای تاریخی به ایرنا گفت: در این برنامه میکروفون سازها به دوربینی متصل بوده که کنسرت را برای سامانه مورد نظر پخش کرده است. صوت در این حد مشکلی برای فضای بنای تاریخی ندارد اما نفس این کار به دلایل زیاد غلط است.
بناهای یگانه اصفهان، آزمون و خطاهای مکرر
وی در ادامه یادآور شد: تعدادی از کارشناسانی که در میراث کار میکنند از دانشآموختهگان ما هستند که خیلی جدی کار میکنند و وقتشان را برای حفاظت از بناهای تاریخی میگذارند اما گاهی در تعامل با دیگر ادارات اتفاقاتی میافتد که ماهیتا درست نیست.
این کارشناس بر این باوراست که فضاهایی مثل عالیقاپو،هشت بهشت، چهلستون و مسجد شیخ لطف الله مکان هایی منحصربه فرد هستند و در تمام جهان یگانه اند؛ بنابراین انجام چنین برنامه هاییکه ایجاد حساسیت و نگرانی برای متخصصان و کارشناسان میکند را به صلاح نمیداند.
عضو هیات علمی دانشگاه هنر اصفهان افزود: اینکه کنسرت در بناهای تاریخی،آنهم فضایی مثل عالی قاپو اجرا شود؛ شاید به نظر کار جالبی برسد؛ اما واقیعت این است که ما فضاهای زیادی داریم و حتی میتوانستند در خود میدان این کار را انجام بدهند نه در بنای منحصر به فردی که دومی ندارد.
وی در ادامه گفت و گو با خبرنگار ایرنا از این ابراز نگرانی کرد که این اتفاق مجددا تکرار و صدمهای ایجاد کند: در اجرای این کنسرت، اتفاقی برای بنا نیفتاده اما نباید دور از نظر داشت که در رفت و آمدها، بردن وسایل، نقل و انتقالات احتمال حادثه و صدمه به بنا وجود دارد.
پدرام میگوید بسیاری از مرمتگرها روی در و دیوار عالی قاپو کار کردهاند و ذره ذره فضاهای آنحاصل زحمات مرمتگرهاست. بنابراین از نگاه او این بیم وجود دارد که اگر یک بار کاری مجاز اعلام شود امکان تکرار آن هم وجود خواهد داشت و کمکم بناهای تاریخی به سن کنسرتها تبدیل میشوند.
از نگاه هیجانی به عالی قاپو تا صلاحدید کارشناسان حفاظت
حسین احمدی رییس دانشکده حفاظت و مرمت دانشگاه هنر اصفهان با اشاره به اینکه صوت به خودی خود نمیتواند در ایوان ستوندار عالی قاپو مشکل ایجاد کند به ایرنا گفت: بار اضافه دینامیکی و ایستاتیکی برای عالیقاپو مناسب نیست و اگر تعداد افراد از یک حدی در مترمربع بیشتر شود به لحاظ وزن ایستا و دینامیکی مشکل ایجاد میکند. اما اگر تعداد افراد حاضر در این کنسرت در حد بازدیدهای روزانه بوده و وزن و فشاری به سازه نیامده بعید میدانم مشکلی ایجاد کرده باشد.
این کارشناس مرمت و حفاظت بناهای تاریخی نیز بر این باور است که شاید استفاده از بناهای تاریخی برای چنین رویدادهایی جالب و در نگاه اول مثبت باشد اما توانایی بناهای تاریخی باید توسط کارشناسان میراث فرهنگی لحاظ شود و با مشورت آنها چنین کارهایی انجام شود.
در این رابطه شهرداری با مشورت کارشناسان اداره کل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری اصفهان اقدام به اجرای کنسرت مجازی کرده است. فریدن اللهیاری، مدیرکل میراث فرهنگی ، صنایع دستی و گردشگری اصفهان از آنچه موجب تایید برگزاری این کنسرت در عمارت عالی قاپو شده گفت: کمیتهای مرکب از حوزه مدیریت بناها، پایگاه، کارشناسان فنی میراث فرهنگی و یگان حفاظت، برگزاری برنامهها را در بناهای تاریخی بررسی و تصمیمگیری میکنند.
وی به ایرنا گفت که کارشناسان میراث فرهنگی در محل عالی قاپو و اجرای ساز ناکوک شاخص این برنامه حضور داشتهاند و به لحاظ فنی و سیستم صوتی همه چیز تحت کنترل آنها بوده است.
قامت چهارصد ساله عالیقاپو
مدیرکل میراث فرهنگی اصفهان در مقابل این دیدگاه که برگزاری کنسرت در بناهای تاریخی مورد تایید کارشناسان حفاظت و مرمت نیست گفت: اینکه آیا باید با نگاه حفاظتی، این بناها را از حیز هرگونه انتفاع و بهرهبرداری خارج کنیم یا اینکه میتوان در این بناها برنامههای متناسب با شئونات آنها برگزار کرد، دو دیدگاهی است که در بین صاحبنظران این حوزه وجود دارد و هر کدام هم دلایلی برای این اصول مطرح میکنند.
وی در ادامه گفت و گو با خبرنگار ایرنا افزود: فراتر از اینها ما هم معتقدیم تا جایی که ممکن است برنامهای در این بناها برگزار نکنیم مگر برنامههای ویژه، فاخرو متناسب که حیات و زنده بودن بنا را نشان بدهد.
آن طور که اللهیاری میگوید در جریان جزییات این برنامه نبوده و کمیته میراث فرهنگی برای اجرای آن تصمیمگیری کرده است. با این وجود معتقد است سازهایی که در بناهای تاریخی استفاده میشود باید کامل از نظر سنتی متناسب باشد و در اینباره به همکارانش تذکر داده است.
آنچه مدیرکل میراث فرهنگی اصفهان اشاره می کند، اهمیت و وجه ی ملی موضوع برگزاری این برنامه در عمارت عالی قاپوست اما واقعیت این است که فراتر از موضوع برگزاری ویژه برنامه هفته فرهنگی اصفهان و روز خلیج فارس باید گفت آیا به واقع اجرای این کنسرت حتی به لحاظ موسیقیایی میتوانسته در شان، متناسب و همخوان با عمارت تاریخی و فاخر عالی قاپو باشد؟!
معاونت فرهنگی شهرداری اصفهان و متولیان اجرای این کنسرت به همراه کمیته میراث فرهنگی با کدام ظرف و مظروف به این نتیجه رسیدند که این برنامه در قد و قامت فرهنگ و دیرینگی خلیج فارس و اصفهان است؟ و یا اصلا اگر چنین بود آیا برای نمایش این اقتدار ملی و سترگی فرهنگ میتوان از روی هیجان بر فراز ایوان عالیقاپوی چهارصدساله آزمون و خطا کرد؟!
هفته فرهنگی اصفهان از سوم اردیبشت آغاز شد و امسال در پی همهگیری ویروس کرونا و توصیه بر حفظ فاصله اجتماعی، شهرداری نیز اختتامیه هفته فرهنگی اصفهان و گرامیداشت روز ملی خلیج فارس را مجازی و با اجرای کنسرت روزبه نعمت اللهی از ایوان عالی قاپو برگزار کرد.
برپایه گزارش رییس مرکز اطلاع رسانی وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، تاکنون ۹۶ هزار و ۴۴۸ نفر در کشور به طور قطعی به ویروس کرونا مبتلا شده و تعداد جان باختگان کرونا به بیش از ۶ هزار نفر رسیده است.
دیدگاه شما