جی دی پی (GDP) مخفف عبارات «Gross Domestic Product» به معنی «تولید ناخالص داخلی» است.
تا چه میزان با «شاخص های کلان اقتصادی » آشنا هستید؟
ممکن است در درس اقتصاد کلان یا حین مشاهده اخبار روزانه با جی دی پی یا تولید ناخالص داخلی آشنا شده باشید.
GDP شاخص مهمی برای اقتصاددانان و سرمایهگذاران است زیرا نشاندهنده رشد و تولید اقتصادی است.
وقتی اقتصاد شکوفایی داریم، به طور معمول نرخ بیکاری پایینتر است و دستمزدها افزایش مییابند،
زیرا بنگاههای اقتصادی، نیرویکار بیشتری استخدام میکنند تا پاسخگوی تقاضای درحال رشد اقتصاد باشند.
سرمایهگذاران نیز به جی دی پی توجه میکنند
زیرا هر تغییر قابل توجه در آن٬ چه افزایش یا کاهش، میتواند تاثیری غیرقابل چشمپوشی در بازار سهام داشته باشد.
بصورت کلی، در یک اقتصاد ضعیف، درآمد شرکتها کمتر است و این به عبارتی باعث کاهش ارزش سهام آن شرکتها میشود. در ادامه این مطلب به بررسی تعاریف پایهای برای درک بهتر جیدیپی میپردازیم.
جی دی پی (GDP) مخفف عبارات «Gross Domestic Product» به معنی «تولید ناخالص داخلی» است.
جی دی پی در حقیقت،
نشانگر کل ارزش پولی تمام کالاهای نهایی و خدمات تولید شده در یک کشور و در طی یک بازه زمانی (به طور کلی یک سال) است.
کالای نهایی برعکس کالای واسطه، کالایی خواهد بود که توسط مشتری خریداری میشود و به مصرف میرسد. مفهوم کالای نهایی در تقابل با کالای واسطهای قرار دارد.
کالای واسطهای یا نیمه تمام، به کالایی میگویند که از آن برای تولید کالاها یا خدمات دیگر استفاده و در نهایت به خریدار فروخته و مصرف خواهد شد.
عبارت «داخلی» در «تولید ناخالص داخلی» این مفهوم را میرساند که محدوده شمول محاسبه کالاها در جیدیپی به صورت جغرافیایی تعیین شده است.
در محاسبه جی دی پی، به کالاها و خدماتی توجه میکنیم که در داخل یک کشور و نه خارج از مرزهای آن، تولید شده باشند،
فارغ از اینکه ملیت تولیدکننده چیست.
برای مثال، محصولات یک کارخانه چینی در ایران به عنوان بخشی از تولید ناخالص ملی ایران محاسبه خواهد شد.
برای مثال
چوبی که نجار از چوببُر تهیه میکند کالای واسطهای به شمار میآید.
نجار پس از خریداری چوب و تبدیل آن به صندلی، آن را به عنوان کالای نهایی به خریداران میفروشد.
جی دی پی در واقع رایجترین شاخص برای اندازهگیری میزان فعالیت اقتصادی است.
مفهوم پایهای جی دی پی برای اولین بار، در اواخر قرن ۱۸ میلادی بکارگرفته شد.
مفهوم امروزی آن توسط اقتصاددان آمریکایی، «سایمون کوزنتس» (Simon Kuznets)، در سال ۱۹۳۴ بوجود آمد
و در مجمع «برتونوودز» (Bretton-Woods) به عنوان معیار اصلی برای بررسی اقتصاد کشورها در سال ۱۹۴۴ برگزیده شد.
سرمایهگذاران دائما نرخ رشد را رصد میکنند تا بتوانند تخصیص داراییهای خود را همگام با سرعت تغییرات تنظیم نمایند.
علاوه بر این، سرمایهگذاران نرخ رشد کشورها را مقایسه میکنند تا ببینند بهترین فرصتهای سرمایهگذاری در کدام کشورها فراهم است.
بسیاری از آنها دوست دارند سهام شرکتهایی را خریداری کنند که سرعت رشد بالایی دارند.
در آمریکا، بانک مرکزی برای تصمیمگیری در خصوص اجرای سیاستهای انبساطی برای مقابله با بحران اقتصادی یا سیاستهای انقباضی
برای جلوگیری از تورم از نرخ رشد استفاده میکند.
مثلا، فرض کنید نرخ رشد شتاب پیدا کرده است،
ر این صورت بانک مرکزی برای متوقف نمودن تورم نرخ بهره را بالا میبرد.
در این صورت، اقبال به سرمایهگذاری با بهرهی ثابت بیشتر میشود؛
چرا که در سال آینده نوسان نرخ بهره بالا خواهد رفت. اگر نرخ رشد کاهش یابد یا منفی شود،
بیکاری و تعدیل نیرو در کشور در طول چند ماه افزایش مییابد. نزول رشد به این معناست که درآمدهای ناشی از کسبوکار پایین آمده است.
همچنین از گزارشهای تولید ناخالص داخلی میتوان دریافت که چه بخشهایی از اقتصاد در حال رشد و چه بخشهایی در حال نزول هستند.
این به سرمایهگذاران کمک میکند که تشخیص دهند سرمایههای خود را در کدام حوزهها وارد کنند.
تولید ناخالص داخلی GDP چیست و چگونه محاسبه می شود؟
تولید ناخالص ملی ارزش تمام محصولات و خدمات “تمام شده” تولید شده در یک کشور در یک سال می باشد. تصور کنید GDP ، یک سوپرماکت بزرگ هستش که توش همه چی پیدا میشه. از ماساژ و ماشین ظرف شویی و لباس تا مربی تربیت سگ خانگی. هر بار که یک محصول یا خدمات “تمامشده” فروخته بشه. در جمع جی دی پی حساب میشه. آخر سال این جمع رو حساب میکنیم و میشه همون جی دی بی.
بیایین یکم با جزییات بیشتری بهش نگاه کنیم
محصولات تمام شده
یادتون باشه گفتیم محصولات یا خدمات تمام شده. محصولات یا خدمات تمام شده یعنی که آن محصول، قسمتی از فروش محصول بزرگتری نباشه.
بیایین مفهوم محصول تمام شده را با یک مثال بررسی کنیم:
مثلا وقتی شیرینی پزی آرد و تخم مرغ و کره خریداری می کنه. ما اینها را در جی دی پی حساب نمیکنیم. چون این محصولات در شیرینی پزی محصولات تمام شده نیستند. اینها محصولات میانی هستند که وقتی باهم ترکیب شوند یک محصول تمام شده که اینجا یک کیک هست را تشکیل می دهند.
اما وقتی یک “مصرف کننده” تخم مرغ برای درست کردن املت خریداری می کنه، این تخم مرغ یک محصول تمام شده در جی دی پی حساب میشه. چون این تخم مرغ دیگر به عنوان قسمتی از یک محصول بزرگ تر فروخته نمیشود و توسط مصرف کننده نوش جان یا همان مصرف می شود.
به معنای دیگه این سوپرمارکت جی دی پی ما، دقیقا مثل یک سوپرمارکت معمولی کار می کنه. در صندوق سوپرمارکت GDP ، ما تخم مرغ های مصرف کننده و کیکی که خریده را در جی دی پی حساب می کنیم اما مواد اولیه که شیرینی پز برای پخت کیک استفاده کرده را در جی دی پی حساب نمیکنیم.
حالا یه سری محصول تمام شده هم هستند که برای ساخت محصولات دیگه استفاده می شوند. به این محصول ها، محصولات یا کالاهای اصلی نام دارند. مثلا اگه یک شرکت تراکتوری به مزرعه داری بفروشه، این تراکتور یک محصول تمام شده هست. و ارزش آن به جی دی پی اضافه می شود. حالا از این تراکتور برای ساخت محصولات دیگه ای استفاده می کنند اما در ارزش آنها حساب نمی شود. تراکتور خود یک محصول تمام شده اصلی یا کپیتال است.
کالای تولید شده
تولید ناخالص ملی ارزش تمام محصولات و خدمات تمام شده “تولید شده” آشنایی با شاخص GDP در یک کشور در یک سال می باشد.
جی دی پی فقط محصولات تولید شده را در خود حساب می کند.
به طور مثال اگر یک خانه قدیمی فروخته شود، ارزش آن به جی دی پی اضافه نمی شود چون خانه در این سال تولید نشده است. فقط فروش خانه های تولید شده در این سال، به ارزش کل GDP اضافه می شود
در یک کشور
جی دی پی فقط محصولات و خدمات تولیدی “درون کشور” را محاسبه می کند. به طور مثال اگر شما یک بطری شراب از فرانسه وارد آمریکا کنید، ارزش این بطری به جی دی پی فرانسه اضافه می شود و نه آمریکا. و همان طور یک کامپیوتر تولید شده در آمریکا و صادر شده به فرانسه به ارزش کل جی دی پی آمریکا اضافه می کند.
ارزش یا همان ارزش بازار
تولید ناخالص ملی یعنی “ارزش” تمام محصولات و خدمات “تمام شده” تولید شده در یک کشور در یک سال. اگه یک محصول به طور استاندارد در بازار خرید و فروش نشود در جی دی پی محاسبه نمی شود.
به طور مثال اگه ارزش فروش تمام بسته های بشتروک به طور دقیق توسط در حسابرسی محاسبه شود، همشون به یک عدد واحد می رسند. و دلیل آن این است که ارزش این محصول به راحتی توسط همه قابل مشاهده و بررسی است.
اما وقتی ارزش واحد برای محصول وجود نداشته باشه، محاسبه ارزش واقعی آن در جی دی پی خیلی دشوار میشه. مثلا ارزش خرس قطبی در GDP حساب نمیشود. اقتصاد دانان مشکلی با این خرس ها ندارند ولی اگه بخوان در کل جهان ارزش واحدی برای آنها تعیین کنند، خوب فقط لازمه بگم که این کار خیلی خیلی مشکل خواهد بود.
حتما بخوانید: مفهوم جهانی شدن چیست؟
تفاوت درآمد دولت و GDP چیست ؟
دانلود فایل ویدیویی
بر خلاف باور اکثر مردم میزان درآمد سالیانه دولت “جی دی پی” نیست. تولید ناخالص داخلی یا همان GDP یکی از معیارهای اندازهگیری در اقتصاد است. GDP در بر گیرنده مجموع ارزش کالاها و خدمات نهایی است که در طی یک دوره معین، معمولاً یک سال، در یک کشور تولید میشود.
در این تعریف منظور از کالاها و خدمات نهایی، کالا و خدماتی است که در انتهای زنجیر تولید قرار گرفتهاند و خود آنها برای تولید و خدمات دیگر خریداری نمیشوند. یعنی آن دسته از کالاها یا خدماتی است که به مصرف کننده نهایی فروخته می شود یا به هر طریق دیگر به دست او می رسد.
در واقع “جی دی پی” میزان درآمد کل مردم داخل مرز های اون کشور رو نشون میده و فقط به درآمد دولت محدود نمیشه.
نوع درآمد و خدمات ها هم با هم متفاوت می باشند اما ارزش پولی تمام تمامی آنها قابل محاسبه بوده و در GDP حساب می شود.
از کارمند ها که وقت خود رو میفروشن تا بیزنس ها که کالا یا خدمات میفروشن. تمام فعالان اقتصادی یک چیزی میفروشن و تمام این ها در “جی دی پی” محاسبه می شود.
محاسبه دآمد تمامی بیزنس های یک کشور از کوچک تا بزرگ کار بسیار زمان بر و پیچیده ای است. در کشور های توسعه یافته محاسبه GDP به دلیل زیرساخت هایی که از قبل برای این مسائل ترتیب دیده اند، آسان تر و سریع تر انجام می شود. اما در کشور هایی مثل ایران که نرخ کلاهبرداری و پولشویی بالایی دارد، محاسبه GDP همیشه با مشکلات مختلف مواجه می شود و در اکثر مواقع اعداد بدست آمده با واقعیت فاصله دارند.
حتما بخوانید: نظریه بازی ها در اقتصاد چیست؟
حتما بخوانید : چرا پول کاغذی اختراع شد؟ آشنایی با شاخص GDP
کاملا مشخصه که محاسبه GDP یک پروسه طولانی می باشد. هر کشور به شیوه خود GDP را حساب می کند اما نتیجه آن همان جمع درآمد ناخالص کشور است.
برای محاسبه درآمد کشور، تمامی قیمت کالا ها و خدمات را در یک بازه زمانی مشخص که در داخل مرز های کشور تولید شده اند، را محاسبه می کند.
یکی از راه های درآمد دولت تعیین مالیات اقتصادی برای فعالان اقتصادی می باشد. دولت برای تمامی فعالان اقتصادی مالیات تعیین کرده است ولی تمام پول های مالیات دولت در واقع کل “جی دی پی” نیست.
مالیات قسمتی از درآمد دولت بوده که خود آن نیز در GDP حساب می شود و ور واقع درصدی از “جی دی پی” است.
دانلود فایل صوتی
پولی که دولت هر سال در میآورد “درآمد دولت” نام دارد ولی وقتی مردم دنیا، موفقیت یک کشور رو با “جی دی پی” محاسبه میکنن، شاید عجیب نباشه که مردم عادی این ۲ مهم رو با هم اشتباه بگیرند:
یکی “درآمد دولت” و دیگری “جی دی پی” است.
چیزی که یادتون باشه اینه که درآمد دولت پولی هست که دولت درمیاره ولی “جی دی پی” جمع کل درآمد و ارزش مالی همه مردم اون کشور است.
حالا اگه دولت دیوونه بشه و مالیات رو ۱۰۰ درصد کنه یادتون باشه که “درآمد دولت” همیشه از “جی دی پی” کمتر خواهد بود.
درآمد دولت < جی دی پی
GDP چگونه محاسبه می شود؟
همان طور که گفتم روش های مختلفی برای محاسبه GDP یک کشور هست
برای محاسبه تولید ناخالص ملی و تولید ناخالص داخلی یک کشور سه شیوه مختلف وجود دارد.
- روش اول محاسبه به روش هزینه(مصرف) است که در آن تولید ناخالص ملی عبارت است از مجموع ارزش پولی هزینه هایی که برای خرید کالاها و خدمات نهایی توسط خانوارها (مصرف)، شرکت ها (سرمایه گذاری)، دولت (خریدهای دولتی) و سایر کشورها (خالص صادرات) می پردازند.
- روش دوم محاسبه به روش درآمد است که تولید ناخالص ملی از مجموع ارزش پولی درآمدهای مختلفی- شامل حقوق و دستمزد، سود، اجاره- که مردم از تولید همان کالاها و خدمات نهایی به دست می آورند.
- روش سوم محاسبه به شیوه بازده است که در آن تولید ناخالص ملی ارزش پولی مجموع کالاها و خدمات نهایی است که توسط تولید کنندگان مختلف تولید می شود؛ منهای هزینه پرداختی آنها برای مواد اولیه و نیز کسر کردن استهلاک و انجام تعدیل های لازم. اگرچه در هر سه شیوه رقم تولید ناخالص داخلی باید یکسان باشد اما در عمل ممکن است تفاوت هایی وجود داشته باشد.
معمول ترین آنها محاسبه با نگرش مصرف به این شکل است:
تولید ناخالص داخلی = مصرف خصوصی + سرمایهگذاری + مصارف دولتی + (صادرات – واردات)
در جهان پیچیده امروزی جی دی پی به عنوان ابزاری برای اندازه گیری رفاه بیشتر مشخص شده است، آن هم در جهانی که به سرعت با تکامل فناوری تغییرات جمعیتی افزایش نابرابری درآمدی روبرو است و نیاز فوری برای کاهش فشار بر محیط زیست فیزیکی وجود دارد.
حتما بخوانید: سیستم بانکداری ذخیره کسری چیست؟
مدیران اجرایی در انواع صنایع خصوصی به تولید ناخالص داخلی به عنوان راهی برای پیش بینی فعالیت اقتصادی در آینده نگاه می کنند.
به عنوان مثال، مدیر اجرایی که می خواهد تصمیمی بگیرد که آیا در کارخانجات جدید سرمایه گذاری می کند یا خیر، ممکن است به احتمال زیاد این کار را انجام دهد، در صورتی که نرخ رشد اقتصادی کلی (با اندازه گیری GDP) قوی باشد.
متخصصین مالی و سرمایه گذاران همچنین می توانند در هنگام تعیین اینکه آیا در هر لحظه از زمان سهام و اوراق قرضه خریداری می شود، به تعداد تولید ناخالص داخلی (همراه با سایر داده های اقتصادی) دقیق توجه می کنند.
حتما بخوانید: حباب اقتصادی چیست؟
به نظر می رسد تولید ناخالص داخلی یکی از ابزارهای اصلی اقتصاددانان است و مقامات دولتی برای ارزیابی سلامت اقتصادی در کشور و در روابط بین کشورها از مفهوم GDP استفاده می کنند.
یک روش بسیار مفید برای مقایسه سلامت اقتصادی ملل مختلف، محاسبه درآمد سرانه ناشی از درآمد سرانه استانی و شهروندی است: اندازه گیری درآمد حاصل از یک اقتصاد ملی به ازای هر شهروند (رقم دلار تقسیم بر تعداد شهروندان).
دلیل این است که در برخی از موارد، درآمد سرانه استانی و شهروندی نسبت به جی دی پی معنی دار تر است، زیرا دو کشور ممکن است یک تولید ناخالص داخلی داشته باشند، اما یکی از کشورها ممکن است جمعیت بالاتری داشته باشد. در این مورد، تولید ناخالص داخلی سرانه بسیار متفاوت است.
به عنوان مثال، تصور کنید دو اقتصاد، هر دو با تولید ناخالص داخلی ۱۰۰ دلار، اما یکی دارای ۲ شهروند و دیگری ۱۰ شهروند است. اقتصاد اول، تولید ناخالص داخلی سرانه استانی و شهروندی، مقدار ۵۰ دلاراست، و دومی به ازای هر شهروند GDP 10 دلار خواهد بود.
دانلود فایل ویدیویی
تولید ناخالص داخلی در سرتاسر جهان به تمام آمارهای مربوط به یک کشور مربوط می شود، از قبیل دسترسی به مراقبت های پزشکی، میزان مرگ و میر نوزادان (درصد نوزادانی که می میرند) و امید به زندگی (تعداد سالهای زندگی افراد متوسط) و کاملا مشخص است که به این چند مثال محدود نیست.
در ایالات متحده در سال ۲۰۰۵، GDP هر شهروند تقریبا ۴۲،۰۰۰ دلار بود. GDP هر شهروند در اکثر کشورهای اروپای غربی تقریبا پایین بوده اما هنوز هم قابل آشنایی با شاخص GDP مقایسه است. به عنوان مثال، فرانسه و آلمان هر دو دارای تولید ناخالص داخلی سرانه حدود ۳۰،۰۰۰ دلار بودند. فاصله بین اقتصادهای توسعه یافته و اقتصادهای در حال توسعه، مانند چین و هند، شدید است.
در حال حاضر چین و هند دارای مقدار بیشتری GDP هر شهروند نسبت به فرانسه یا آلمان هستند، اما در سال ۲۰۰۵ تولید ناخالص داخلی سرانه چین تقریبا کمتر از ۷۰۰۰ دلار بود و هند حدود ۳۰۰۰ دلار بود. در همین حال، GDP هر شهروند در افغانستان خیلی کمتر از ۱۰۰۰ دلار بود.
فیلم آموزش شاخص های مهم اقتصادی
در انتهای این مطلب لینک ویدئوهایی آموزشی به منظور بررسی شاخص های مهم اقتصادی در اختیار شما عزیزان قرار خواهد گرفت اما پیش از آن بد نیست کمی با شاخص های اقتصادی آشنایی داشته و با درکی نسبی به تماشای این ویدئوهای آموزشی بپردازید.
معرفی شاخص اقتصادی
شاخص های اقتصادی در واقع دربرگیرنده داده های مالی و اقتصادی بوده که به کمک آن ها می توان عملکردهای اقتصادی را تجزیه و تحلیل نموده و عملکردهای آینده را نیز پیش بینی کرد.
شاخص های اقتصادی را در واقع می توان بخشی از داده های اقتصاد کلان دانسته که تحلیلگران آن ها را به منظور ارزیابی سلامت اقتصاد، پیش بینی حرکاتی آتی یک اقتصاد و یا شانس موفقیت یک سرمایه گذاری به کار خواهند برد.
دلایل استفاده از شاخص های اقتصادی
به طور کلی سرمایه گذاران نیاز داشته که در زمینه تحلیل و سرمایه گذاری به منظور تخمین دقیق و نیز کسب سود در بازار بورس از ابزارهایی استفاده نمایند. علاوه بر آن به کمک شاخص ها می توان به شکل مطلوب تری گذشته کارکرد اقتصاد را مشاهده نمود.
به کمک شاخص های اقتصادی می توان به تحلیل رویدادهای اقتصادی پرداخته و درک مطلوبی از تغییرات قیمت ها به دست آورد که این مسئله باعث شده بر این اساس معاملات بهتری را داشت.
به منظور به کارگیری شاخص های اقتصادی به درک پیشرفته اقتصادی احتیاجی نبوده و با استفاده از مفاهیم اقتصادی و شاخص های ابتدایی نیز امکان به کارگیری آن ها وجود خواهد داشت.
آشنایی با بعضی از شاخص های اقتصادی
نشان دهنده رشد اقتصادی یک کشور بوده و به طور معمول در رابطه با سطح کیفی زندگی مردم می باشد.
هزینه عمومی زندگی را نشان داده و در واقع به منظور معیاری برای تورم شناخته می شود.
این شاخص درصد افراد بیکار را برآورد خواهد نمود، هم سوی اقتصاد بوده و به نوعی نشان دهنده نرخ سود و سیاست های پولی آتی می باشد.
روند بازار بورس و پیشرفت شرکت ها و… را نشان داده و معیار مناسبی به منظور ارزیابی سلامت اقتصاد، رونق و رکود و… می باشد.
- شاخص نسبت قیمت به اجاره مسکن (P/R):
این شاخص به نوعی دوره رونق، رکود و … را نشان خواهد داد. با ارزیابی سابقه این شاخص این امکان وجود داشته که به این موضوع پی برد که آیا در شرایط فعلی بهتر بوده خرید انجام شود یا به اجاره اکتفا نموده و همچنین این که در حال حاضر کدام یک از دوره های رکود یا رونق حکم فرما می باشند.
در تحلیل و ارزیابی آینده اقتصاد و بازار و نیز سرمایه گذاری به کارگیری شاخص های اقتصادی از اهمیت بسیار بالایی برخوردار بوده و به نوعی ضروری می باشد. از این رو به منظور موفقیت در این زمینه های نیاز بوده که بتوان از شاخص های اقتصادی استفاده نموده و آن ها را تحلیل نمود.
از این رو در ادامه مجموعه ای آموزشی به منظور آشنایی کامل با شاخص های مهم اقتصادی و نیز تاثیراتی که بر روی بازارهای جهانی به جای گذاشته در اختیار شما عزیزان قرار خواهد گرفت. همچنین لازم به ذکر است که به منزله موفقیت هر چه بیشتر در معامله گری نیاز بوده که تریدرها در کنار تحلیل تکنیکال نسبت به مباحث فاندامنتال نیز شناخت داشته باشند.
تاثیر بلاکچین آشنایی با شاخص GDP بر تولید ناخالص داخلی
GDP مخفف عبارت Gross Domestic Product به معنای تولید ناخالص داخلی است. اندازه گیری مجموع ارزش تمام کالاها و خدماتی که در یک بازه زمانی معین در کشور تولید میشود را این شاخص بر عهده دارد. از آن گذشته نشاندهنده سلامت اقتصاد یک کشور است. این تعریف همه محصولات که در درون یک کشور تولید شده باشد و یا خدماتی که در درون مرز آن کشور ارائه شده باشد را شامل میشود.
بر طبق این تعاریف این شاخص به منطقه جغرافیایی وابسته است. به عنوان مثال اگر یک شرکت ایرانی در فنلاند محصولی را تولید کرده باشد درآمدهای آن در این شاخص محاسبه نخواهد شد.این شاخص تنها کالا و خدماتی نهایی را شامل میشود. به این معنی که کالاهای واسطهای که در فرآیند تولید قرار میگیرند و مستقیما توسط مشتری نهایی استفاده نمیشوند در این معیار به حساب نمیآیند. برای مثال نان را به عنوان کالایی درنظر بگیریم که مستقیما توسط مصرف کننده استفاده میشود. بنابراین قیمت نان باید در محاسبه GDP به حساب بیاید. اما قیمت گندم در این شاخص محاسبه نمیشود چون گندم محصول نهایی نیست.
تاثیر بازار ارزهای دیجیتال بر GDP
جالب است بدانید فناوری بلاکچین کاربردهای بسیار زیادی در تمام زمینههای تکنولوژی دارا میباشد؛ با این حال نام آن با ارزهای دیجیتال و بخصوص رمز ارز بیت کوین با نماد BTC گره خورده است. این درحالیست که سازمانهای خصوصی و عمومی میتوانند با استفاده از فناوری بلاکچین دادههای خود را به صورت ایمن ذخیره و استفاده کنند و آن اطلاعات را با سایرین به اشتراک بگذارند.
در دوره همهگیری بیماری کووید-۱۹ پیگیری محصول و خدمات یکی از اولویتهای شرکتها در زنجیره تامین آنها شده است. کاربردهای بلاکچین به خوبی به نیاز سرمایهگذاران این حوزه در تمامی صنایع از استخراج در معادن تا صنعت مد پاسخگو است. برآورد شده بلاکچین قادر خواهد بود میزان ۹۶۲ میلیارد دلار تولید ناخالص داخلی این حوزه را تا سال ۲۰۳۰ افزایش دهد.
استفاده از بلاکچین در تشخیص هویت و مدارک شامل مدارک شخصی و اعتبارات حرفهای برای مقابله با کلاهبرداریها و سرقت هویت میتواند تا ۲۲۴ میلیارد دلار در رشد شاخص GDP تاثیر داشته باشد.
یکی از شناختهشدهترین کاربردهای این فناوری، خدمات مالی و سرویسهای پرداختی از جمله استفاده از ارزهای دیجیتال در تبادل ارزش داخلی و بینالمللی است که میتواند سهمی معادل ۴۳۳ میلیارد دلار در افزایش تولید ناخالص ملی داشته باشد.
در حوزه عقد قراردادها و برطرف کردن اختلاف نظرها به میزان ۷۳ میلیارد دلار و همچنین در حوزه ارتباط با مشتری به خصوص وفاداری مشتری به شرکتها به میزان ۵۴ میلیارد دلار در افزایش تولید ناخالص داخلی کاربردهای این فناوری تا سال ۲۰۳۰ موثر خواهد بود.
بانک انگلستان در سال ۲۰۱۶ برای بررسی این موضوع به تحقیقی جامع پرداخت. در این مطالعه فرض بر آن شد که ۳۰٪ از تولید ناخالص داخلی بر اساس ارزهای دیجیتال در نظر گرفته شود. محققان به این نتیجه رسیدند که به دلیل کاهش نرخ مالیات و کاهش هزینه تراکنشها سالانه ۳٪ به شاخص GDP افزوده میشود. علاوه بر آن ابن امر باعث ثبات اقتصادی بیشتر خواهد شد.
انواع تولید ناخالص داخلی
تولید ناخالص داخلی (GDP) به صورت سالانه و یا فصلی محاسبه میشود و تنها کالاها و یا خدماتی را محاسبه میکنند که در بازه زمانی تعیین شده تولید شده باشند. بنابراین اگر کالایی در دوره قبل تولید شده باشد و در دوره کنونی خرید و فروش شود در محاسبه GDP لحاظ نمیشود. با این حال کارمزد یا سهم کارگزار و یا بنگاهی که آن را معامله کرده است چون به عنوان یک سرویس تلقی میشود در محاسبه شاخص GDP لحاظ خواهد شد.
حال بهتر است قبل از آنکه به اثر بازار ارزهای دیجیتال روی شاخص GDP بپردازیم با انواع مختلف تولید ناخالص داخلی آشنا شویم.
تولید ناخالص داخلی اسمی: این مقدار بر اساس قیمت کنونی کالاها و خدمات کشور محاسبه میشود و میتوان در محاسبه آن از ارز رسمی کشور و یا دلار آمریکا استفاده کرد.
تولید ناخالص داخلی به ازاء هر فرد (سرانه جی دی پی) : این شاخص میزان GDP به ازای هر شخص در جمعیت کشور را نشان میدهد. این شاخص نشان میدهد که درآمد هر فرد میتواند نشان دهنده میانگین استاندارد زندگی در آن کشور باشد.
تولید ناخالص داخلی حقیقی: جیدیپی حقیقی معیاری برای اندازهگیری تولید ناخالص داخلی است که تاثیر تورم در آن محاسبه نمیشود و مقدار آن بر اساس قیمت محصولات در سال پایه محاسبه میشود.
نرخ رشد تولید ناخالص داخلی: این شاخص میزان جی دی پی هر دوره (سال یا فصل) را نسبت به دوره قبلی اندازه گیری میکند. این شاخص معمولا به صورت درصد بیان میشود و نشان میدهد که اقتصاد با چه سرعتی رشد میکند.
به دلیل اینکه جیدیپی بر اساس ارزش مالی محصولات و خدمات محاسبه میشود، دستخوش تغییرات قیمت و یا همان تورم میشود. افزایش قیمتها باعث افزایش مقدار GDP میشود اما لزوما به این معنی نیست که میزان تولید محصولات و ارائه خدمات افزایش پیدا کرده است.
بنابراین اقتصاددانان برای به دست آوردن مقدار تولید ناخالص داخلی از GDP حقیقی استفاده میکنند. به این صورت که قیمت محصولات و خدمات را بر اساس قیمت سال مبنا (قیمت پایه) حساب میکنند. بنابراین میزان افزایش یا کاهش تولید در عدد بدست آمده قابل استناد خواهد بود.
تاثیر بازار بورس بر شاخص GDP
تمام عواملی که در بالا برای محاسبه تولید ناخالص داخلی عنوان شد میتوانند توسط سرمایه گذاران به واسطه بازار بورس تغییرات مثبت و منفی را تجربه کنند.
در روندهای صعودی بازار بورس، خوشبینی بین سرمایه گذاران بیشتر است. به همین دلیل ممکن است به صادر کردن سهمهای جدید روی بیاورند. برخی سرمایهگذاران نیروهای جدید استخدام آشنایی با شاخص GDP میکنند و برخی به توسعه کسب و کار خود مشغول میشوند. در این شرایط برخی سرمایهگذاران از بانکها وام میگیرند و برخی دیگر اوراق قرضه جدید صادر میکنند و آنها را به فروش میگذارند. سرمایه جدید در رشد بازار کمک میکند و در نتیجه باعث افزایش GDP کشور میشود.
در روندهای نزولی بازار بورس احساسات منفی بر بازار غالب میشود. در نتیجه سرمایهگذاران برای جلوگیری ازمتضرر شدن از شرایط بازار به فروش سهامهای خود روی میآورند و در نتیجه آن قدرت خرید مصرف کنندگان کاهش یابد. به این ترتیب میزان فروش شرکتها و کارخانهجات کمتر شده و بعضا مجبور به تعدیل نیرو خواهند شد. با این شرایط پیدا کردن منابع مالی جدید برای شرکتها در جهت گسترش کسب و کار خود و همچنین سرمایهگذاری در بازار بورس کاهش مییابد. تمام این عوامل تاثیر منفی در مقدار نهایی تولید ناخالص داخلی خواهد داشت.
قابل توجه است که اثر تولید ناخالص داخلی در روند بازار بورس بسیار پررنگتر است. زیرا با افزایش شاخص GDP درآمد شرکتها افزایش پیدا میکند و بازار صعودی خواهد شد. شرایط معکوس آن نیز برقرار است با کاهش مقدار GDP شرایط بازار بورس نیز نزولی خواهد شد. با این حال چه بازار صعودی باشد یا نزولی، بازار بورس روی تولید ناخالص داخلی هرچند به صورت غیر مستقیم تاثیر خواهد گذاشت.
تاثیر ارزهای دیجیتال و بیت کوین در تولید ناخالص داخلی (GDP)
یکی از دلایل پیچیدگیکه برای محاسبه تاثیر بیت کوین در شاخص GDP با آن روبرو هستیم نقش این ارز دیجیتال در حوزههای مختلف اقتصادی است. Bitcoin برای ماینرها و استخراج کنندگان آن به عنوان محصول خروجی حاصل از سرمایه و کار آنها تلقی میشود؛ در حالیکه برای سرمایهگذاران یک دارایی دیجیتال برای سرمایهگذاری محسوب میشود و برای مصرف کنندگان نقش یک ارز را خواهد داشت.
اگر بیت کوین را به عنوان یک ارز در این محاسبات منظور کنیم باید همانند ارز فیات نقش آن را در نظر بگیریم. صادر شدن ارز فیات توسط دولتها به عنوان مخارج آنها تلقی نمیشود و توسط هیچ شخصی به دست نیامده است. بنابراین تاثیری در محاسبه GDP نخواهد داشت. ارز فیات تنها زمانیکه در ازای کالا و خدمات پرداخت شود میتواند در محاسبات تولید ناخالص داخلی منظور شود. بنابراین ارز دیجیتال BTC تنها زمانی تاثیر گذار خواهد بود که در ازای پرداخت کالا و یا خدماتی استفاده شود.
همانطور که میدانید سود حاصل از سرمایهگذاری در بیت کوین تنها ناشی از افزایش قیمت آن خواهد بود و بنابراین در دسته سود سرمایه قرار خواهد گرفت. بنا به تعاریف Tax Foundation سود سرمایه تاثیری در تولید ناخالص داخلی نخواهد داشت. تنها بخش کوچکی از تراکنشهای ارز دیجیتال میتواند در محاسبه GDP تاثیرگذار باشد و آن هم مربوط به کارمزدها و قوانین مالیاتی آن خواهد بود.
حال اگر فردی خارجی از صرافیهای داخل یک کشور ارز دیجیتال تهیه کند و کارمزد آن را به آن صرافی پرداخت کند، میتوان این مقدار کارمزد را به عنوان یک سرویس صادراتی در نظر گرفت که در محاسبه این فرمول باید به حساب آید. در آخر اگر شخصی با استفاده از سود حاصل از سرمایه گذاری در ارزهای دیجیتال به خرید محصولات و سرویسها بپردازد، این فرآیند در روش هزینه و روش درآمد محاسبه میشود.
تفاوت های شاخص ضمنی و تورم مصرف کننده
اقتصاد نیوز : شاخص قیمت ضمنی از نظر بانک مرکزی در بهار ۱۴۰۰ بالغ بر ۶۸ درصد بوده است که نسبت به برآورد مرکز آمار از تورم در این بازه زمانی تفاوت چشمگیری دارد، بیانگر تفاوت در برآورد تورم از سوی بانک مرکزی و مرکز آمار است.
بر اساس آمار منتشر شده توسط بانک مرکزی از تولید ناخالص داخلی در بهار ۱۴۰۰، شاخص ضمنی قیمت یا به عبارتی همان تورم در بهار امسال نزدیک به ۷۰ درصد برآورد می شود. این درحالی است که برآورد مرکز آمار از تورم مصرف کننده در بهار ۱۴۰۰ زیر ۵۰ درصد است. نحوه محاسبه شاخص ضمنی قیمت با تورم مصرف کننده تفاوت هایی دارد اما تفاوتی که این دو شاخص در فصل نخست سال جاری داشته است تا حدودی غیر طبیعی است. در ادامه گزارش به بررسی نحوه محاسبه شاخص ضمنی قیمت در بهار امسال و تفاوت های آن با تورم مصرف کننده پرداخته شده است.
تولید ناخالص داخلی اسمی و حقیقی
در اندازه گیری تولید ناخالص داخلی از دو شاخص اسمی و حقیقی اسفاده می شود. تولید ناخالص داخلی اسمی ارزش و قیمت اسمی کالا های تولید شده و خدمات ارائه شده را محاسبه می کند. تولید ناخالص داخلی حقیقی ارزش واقعی خدمات و کالا های تولید شده در یک اقتصاد را اندازه گیری می کند. به بیان ساده در محاسبه به روش حقیقی اثر تورم از تولید ناخالص داخلی اسمی گرفته شده و به حجم واقعی که تولید صورت گرفته خواهیم رسید. به همین جهت رشد اقتصادی از نسبت تولید ناخالص حقیقی در سال جاری نسبت به تولید ناخالص داخلی حقیقی سال گذشته محاسبه می شود تا تغییرات واقعی حجم اقتصاد به دست بیاید.
مشروح این گزارش را در اقتصادنیوز با تیتر«برآورد تورمی بر اساس آمار بانک مرکزی؛ 70 درصد» بخوانید.
دیدگاه شما