فرمول فروش خالص چیست؟


تعدا واحدهای صندوق / ارزش خالص فروش دارایی های صندوق = NAV ابطال

چطور میتوانیم سود فاکتور را فروش مشاهده کنیم؟

سود فاکتور فروش چطور محاسبه می‌شود؟ یا به بیان ساده‌تر چقدر در فروش محصولات خود سود کردیم؟ شاید این سوالی باشد که قبل از هرچیزی از خودمان می‌پرسیم: “بر چه اساسی برنامه آسانا با کلیک بر روی دکمه‌ی “نمایش سود” یک عدد را به ما نشان می‌دهد؟”

سود چیست؟

مهم ترین دلیل برای راه اندازی یک کسب و کار این است که به سود برسیم. اگر مجموع درآمدهای کسب و کار از مجموع هزینه‌ها بیشتر شود، به سود می‎رسیم. در حقیقت سود اختلاف بین درآمد کسب و کار و مجموع هزینه‌ها است.

بنابراین گزارش میزان سود می‎تواند به عنوان معیار اصلی برای تصمیم‌گیری‎های مالی جهت رسیدن به اهداف بلند مدت استفاده شود. همه‌ی تحلیل گران مالی سود را به عنوان یک عامل اساسی در بررسی‌ها و تصمیم ‎گیری‌های خود به‌ حساب می‌آورند. مدیران موفق نیز به صورت هوشمندانه سود خالص را مدیریت می‌کنند تا به درآمد بیشتر برسند.

امروزه کسب‌و‌کارها از نرم‌افزارها برای صدور فاکتور استفاده می‌کنند. اکثر نرم‌افزارها این امکان را در اختیار کاربران قرار می دهند تا سود را براحتی برای هر فاکتور محاسبه کنند.

نحوه‌ی محاسبه‎‌ی سود حاصل از فروش وابسته به فاکتور خرید است. هنگام صدور فاکتور فروش، در صورتی که فاکتور خرید قبل از تاریخ فاکتور فروش، برای کالا صادر شده باشد، بر اساس نوع قیمت محاسبه شده‎‌ی خرید، سود محاسبه می‎شود. فرمول محاسبه‌ی سود فاکتور فروش:

سود = مبلغ فروش پس از تخفیف – مبلغ خرید پس از تخفیف

اما سوال دیگر اینجاست که قیمت خرید چطور محاسبه می شود؟ معمولا روش‎های زیر برای محاسبه‎ ی قیمت خرید استفاده می‎شود:

  • آخرین مبلغ خرید
  • میانگین موزون خرید

سود فاکتور فروش بر اساس آخرین مبلغ خرید

فرض کنید، 10 عدد مداد را در تاریخ 22/5/99 به قیمت 10000 تومان خریداری کردیم. در تاریخ 24/5/99 مجددا این کالا را به قیمت 15000 خریدیم. یک عدد مداد را در تاریخ 28/5/99 به قیمت 19000 فروختیم. سود حاصل از فروش یک عدد مداد 4000 تومان است. این فرمول فروش خالص چیست؟ مبلغ بر اساس آخرین قیمت خرید یعنی 15000 تومان محاسبه می شود.

4000 = 15000 – 19000

سود فاکتور فروش بر اساس میانگین موزون خرید

فرض کنید 10 عدد مداد را از فروشنده A به قیمت 5000 تومان و 15 عدد مداد را از فروشنده B به قیمت 10000 تومان خریداری کردیم. میانگین وزنی به صورت زیر محاسبه می‌شود:

میانگین موزون برای سود حاصل از فروش

حالا فاکتور فروشی برای فروش یک عدد مداد به مبلغ 12000 تومان ثبت می‌کنیم. سود حاصل از فروش برابر است با 4000 تومان است که برابر با اختلاف میانگین وزنی و قیمت فروش است:

میانگین وزنی – قیمت فروش = سود

4000 = 8000 – 12000

آیا آسانا امکان محاسبه‎ ی سود حاصل از فروش را دارد؟

با توجه به توضیحات مذکور، نرم‌افزار صدور فاکتور آسانا امکان محاسبه‌ی سود فاکتور، بر اساس آخرین مبلغ خرید و میانگین موزون را دارد.فرمول فروش خالص چیست؟

سود ماینگین موزون

سود میانگین موزون

سود فاکتور فروش - سود آخرین خرید

محاسبه‌ی سود آخرین مبلغ خرید

محاسبه سود فاکتور فروش

محاسبه سود در فاکتور فروش

Nav ابطال چیست و چه کاربردی دارد؟ [فرمول محاسبه]

Nav ابطال چیست و چه کاربردی دارد؟ [فرمول محاسبه]

آشنایی با NAV ابطال و نحوه محاسبه آن و بهترین زمان برای صدور و ابطال صندوق و Nav ابطال چیست و فرمول محاسبه nav و قیمت صدور و ابطال چیست و نحوه ابطال صندوق دارا یکم و ناو صندوق چیست و جدول nav سهام و نحوه فرمول فروش خالص چیست؟ ابطال واحدهای صندوق دارا یکم در نم نمک.

آشنایی با NAV ابطال و نحوه محاسبه آن

ناو (NAV) یکی از موضوعاتی است که فعالان در بازار سرمایه به خصوص کسانی که در خرید و فروش صندوق ها هستند ، با آن مواجه می شوند. خالص ارزش دارایی را ناو می گویند.

در تحلیل های بنیادی یا فاندمنتال که به بررسی صورت های مالی و سود و زیان و فعالیت های شرکت از دید کسب و کار و نه از دید قیمت به روش تکنیکالیست ها پرداخته می شود ، موضوع ناو مهم است. اینکه یک شرکت چقدر ارزش واقعی دارد و فاصله آن با قیمت روز بازار چقدر است ، موضوعی جذاب برای سرمایه گذاران به خصوص سهامداران بلند مدتی است.

آشنایی با NAV ابطال و نحوه محاسبه آن

NAV چیست؟

NAV که مخفف کلمه Net Asset Value است ، معیاری استاندارد برای مقایسه صندوق های سرمایه گذاری از لحاظ عملکردی است. در واقع NAV نشان دهنده کل ارزش دارایی های خالص یک صندوق سرمایه گذاری مشترک یا ETFهاست. NAV که یکی از فاکتورهای تحلیل بنیادی است ، بیشتر در زمینه صندوق های سرمایه گذاری مشترک یا صندوق قابل معامله در بورس استفاده می شود ، نشان دهنده ی قیمت هر سهم/ واحد صندوق در یک زمان مشخص است.

ارزش خالص دارایی (Net asset value) یا ارزش دارایی های خالص ، شاخصی در بورس اوراق بهادار است ، که برای ارزشیابی و برآورد ارزش ذاتی دارایی های شرکت های سرمایه گذاری ، استفاده می شود و از طریق کسر بدهی ، از ارزش روز آن شرکت ، به دست می آید. با توجه با اینکه کلیه دارایی های یک شرکت سرمایه گذاری ، صرف سرمایه گذاری در مبادلات اوراق بهادار می گردد ، بهترین روش ارزش یابی دارایی های شرکت های سرمایه گذاری ، محاسبه ارزش خالص دارایی های آنها ، در هر مقطع زمانی می باشد.

نکته : با توجه به اینکه دارایی ها و بدهی های یک شرکت سرمایه گذاری مرتبا در حال تغییر است ، NAV نیز متغیر است و باید روزانه محاسبه شود.

ناو (NAV)

نحوه محاسبه NAV

تعدا واحدهای صندوق/(ارزش کل بدهی ها - ارزش کل دارایی های واحد تجاری) = ارزش خالص دارایی(NAV)

NAV ابطال چیست؟

به قیمت یک سهم در صندوق های سرمایه گذاری مشترک یا ETF ، پس از کسر هزینه های مربوط به کارمزد و معاملات از بهای فروش ، NAV ابطال می گویند. به عبارتی ، زمانی که سرمایه گذار واحدهای صندوق را ابطال می کند ، دارایی های صندوق فروش رفته و تمامی هزینه های کارمزد معاملات پرداخت شده و در نهایت وجه نقد به سرمایه گذار تحویل داده می شود. در واقع NAV ابطال مبنای خالص پرداخت به سرمایه گذار می باشد.

به این تریب قیمت هر واحد با کسر هزینه های کارمزد و معاملات فروش ، مشخص می شود. معمولا NAV ابطال کمتر یا برابر با NAV هر واحد می شود.

آشنایی با NAV ابطال و نحوه محاسبه آن

فرمول محاسبه NAV ابطال

محاسبه NAV ابطال به شرح زیر است :
  • تمام دارایی های شرکت با نرخ روز فروخته شود.
  • از محل فروش ، تمام بدهی ها و کارمزدها تصفیه شود.
  • مبلغ باقی مانده تقسسیم بر تعداد واحدهای صندوق شود.

تعدا واحدهای صندوق / ارزش خالص فروش دارایی های صندوق = NAV ابطال

محاسبه قیمت ابطال با مثال

قیمت ابطال یا بازخرید واحدهای سرمایه گذاری بر پایه خالص ارزش دارایی های ابطال(NAV ابطال) و با فرض کسر هزینه های مربوط به معاملات از بهای فروش دارایی های سبد تعیین می شود و مبنای خالص پرداخت به شخص قرار می گیرد. به عبارتی وقتی سرمایه گذاری واحدهای صندوق را ابطال می کند ، فرض بر این است که دارایی های صندوق فروش رفته و هزینه کارمزد معاملات آن پرداخت شده و سپس وجه نقد به سرمایه گذار عودت داشته می شود.

همچنین این اطمینان برای سرمایه گذاران وجود دارد که بدون توجه به وضعیت بازار و قابلیت نقد شوندگی سهام موجود در سبد سرمایه گذاری صندوق ، می تواند پول خود را با کسر هزینه متعارف معاملات دریافت کند.

به عبارتی برخی از سهم ها با صف فروش یا صف خرید همراه باشد ، در نتیجه آخرین قیمت اعلام شده در تابلوی معاملاتی نمی تواند ارائه کننده واقعیات موجود و قیمت واقعی و منصفانه این نوع سهام باشد. در شرایطی که مدیر هیچ یک از قیمت های سهام موجود در سبد سرمایه گذاری صندوق را تعدیل نکرده باشد ، NAV آماری و ابطال باهم برابر و اندکی از NAV صدور کمتر هستند .

به همین دلیل به مدیران صندوق های سرمایه گذاری این اختیار داده شده است که در چارچوب دستورالعمل نحوه تعیین قیمت خریدوفروش اوراق بهادار ، بتوانند در شرایط مشخص شده(مثلا صف خرید و فروش سنگین) قیمت برخی سهم های موجود در سبد سرمایه گذاری را تا حدودی تعدیل کنند. به این ترتیب در چنین شرایطی NAV محاسبه شده بر پایه تعدیل قیمت سهام ، مبنای تعیین قیمت صدور و ابطال واحدهای سرمایه گذاری قرار می گیرد.

عکس زیر مربوط به تابلو معاملاتی نماد دارا یکم است که نخستین ETF عرضه شده توسط دولت در بهار 99 بود. صندوق واسطه گری مالی یکم هر بلوکش ، اکنون بالای 32000 تومان معامله می شود. ناو ابطال نماد دارا یکم ، همان طور که در شکل مشاهده میکنید ، 250252 ریال اعلام شده است. این موضوعات باید در زمان خرید بلوک های صندوق ها ، مورد نظر سهامداران قرار بگیرد.

در هنگام معامله صندوق ها به NAV انها توجه کنید و بالاتر از قیمت NAV خرید نکنید. هم ا کنون NAV صندوق دارایکم حدود 24 هزار تومان است و اگر هیجان خرید کاهش یابد قیمت بسمت NAV حرکت خواهد کرد.

همچنین توجه داشته باشید که صندوق ها بدون محدودیت نوسان معامله میشوند و در هنگام فروش قیمت را به ریال وارد کنید(مثلا 280000) و به تعداد صفرها دقت کنید.

ناو (NAV)

تابلو معاملاتی دارا یکم در هفته دوم تیر 99

به عکس زیر توجه کنید.

واحد های این صندوق «دارایکم» در 8 تیر 99 حال معامله در حوالی 28000 تومان به ازای هر یونیت بود در حالی که NAV ابطال آن 24183 تومان است. بخشی از این اختلاف به خاطر وجود سهام بانک صادرات در پرتفوی این صندوق است که در آن زمان صف خرید بود و نمی توان به صورت مستقیم سهام آن را خرید ولی بخشی از آن بازی نوسان گیران است.

سرمایه گذاران (مخصوصا غیر حرفه ای ها) حتما در نرخ های خرید و فروش خود در این نماد دقت نمایند تا در بازی نوسان گیران گیر نیفتند.

ناو (NAV)

برای اینکه سرمایه گذاران از حدود تعدیل انجام شده آگاهی پیدا کنند ، صندوق ها طبق مقررات به موازات اعلام NAV صدور و ابطال واحدهای سرمایه گذاری ، ملزم به ارائه NAV آماری خود هستند. NAV آماری یک مبنای مقایسه ای است و در آن آخرین قیمت بسته شدن سهام ، بدون اعمال تعدیل مدیر منظور شده است. در شرایطی که مدیر هیچ یک از قیمت های سهام موجود در سبد سرمایه گذاری صندوق را تعدیل نکرده باشد ، NAV آماری و ابطال باهم برابر و اندکی از NAV صدور کمتر هستند.

ناو (NAV)

قیمت NAV ابطال صندوق افق ملت را با قیمت تابلو در 10 تیر 99 مشاهده کنید

ناو (NAV)

فهرست کل صندوق های بورسی را در سامانه tsetmc.com مشاهده کنید

در سال 99 علاوه بر صندوق دارا یکم که کلسیکونی از سهام بانکی بود و ظرف کم تر از 2 ماه ، رشد 100 درصدی کرد ، 2 صندوق دیگر هم عرضه می شود که سهام خودرویی ، فلزی و پالایشی را در خود دارد. در سال 99، فرمول فروش خالص چیست؟ عرضه اولیه های زیادی خواهیم داشت که در همه شرکت و تا بهار 1400 شمسی سهامداری کنید. 60 میلیون نفر کد بورس دارند. سعی کنید در صورتی که اصول بورس را آشنا نیستید ، در عرضه اولیه ها شرکت کرده و از طریق صندوق های سرمایه گذاری ، در بازار سرمایه فعالیت کنید.

مهمترین فرمول حسابداری و معادله های اساسی حسابداری با مثال، جزوه pdf و فیلم

اگر می خواهید حسابداری را خوب یاد بگیرید مطالعه این مطلب می تواند مفید باشد و مهمترین فرمول حسابداری و معادله های اساسی حسابداری با مثال، جزوه pdf و فیلم در این بخش ارائه شده است.

برای مشاهده لیست کامل اساتید و مدرسین حسابداری بر روی عبارت تدریس خصوصی حسابداری کلیک کنید. مطالعه هزینه تدریس خصوصی حسابداری هم مفید است.

در صفحه معادله اساسی حسابداری ویکی پدیا توضیحات خوبی در این زمینه ارائه شده است. معادله اساسی حسابداری یا معادله ترازنامه (به انگلیسی: basic accounting equation) مبنای معادله حسابداری دوطرفه است، که به قرار ذیل بیان می‌شود:

هر بنگاهی اموال، منابع مالی و مطالباتی دارد که دارایی نامیده می‌شود. این دارایی‌ها از حقوق صاحبان سهام بنگاه و بستانکاران آن تأمین می‌شود. بنگاه در مقابل سهام‌داران و اشخاص دیگر تعهداتی دارد، که بدهی نامیده می‌شود و باید از محل دارایی‌های بنگاه پرداخت شود. مازاد دارایی بر بدهی یک بنگاه حق مالی سهامداران بنگاه بر دارایی‌های آن است، که سرمایه نامیده می‌شود. این معادله نشان می‌دهد که در مقابل یک دلار، یک بنگاه حق مالی وجود دارد و این حق به بستانکاران یا سهام‌داران تعلق دارد. به بیان ساده، این معادله مبین آن است که جمع کل دارایی‌ها، مساوی با جمع کل بدهی‌ها بعلاوهٔ ارزش خالص (مالکیت) است.

مطالعه این جزوه pdf هم مفید است: جزوه ریاضی کنکور ارشد حسابداری

دارایی ها: "کلیه منابع اقتصادی اعم از مشهود ونامشهودکه درتملک موسسه بوده و قابل تقویم به پول و دارای منافع آتی برای موسسه باشند را دارائی نامند" .

در این تعریف موضوع مالکیت دارائی ها یکی از مهمترین ویژگیهاست و نکته قابل توجه اینکه: منابع اقتصادی که دراجاره موسسه هستند در شرایط عادی جزو دارائی های موسسه محسوب نمی شوند.

۱-۱) وجه نقد: یکی از مهمترین دارائی هایی که در همه موسسات وجود دارد وجوه نقد است. در حسابداری به انواع پول نقدی که در داخل موسسه نگهداری می شود اصطلاح "صندوق" اطلاق می شود و به وجوهی که در حسابهای جاری موسسه نزد بانکهاست اصطلاحاً " بانک " گفته می شود.

۲-۱) مطالبات: چنانچه موسسه ای خدمات یا کالای خود را بطور نسیه بفروشد از مشتریان خودطلبکار خواهد شد. البته ممکن است موارد دیگری نیز مانند پرداخت وجه دستی به دیگران مطالباتی رابرای موسسه بوجود آورد. چنانچه در قبال این نوع مطالبات اسنادی مانند سفته یا برات از مشتریان دریافت شود به آن اسناد دریافتنی گفته می شود و در غیر اینصورت مطالبات موسسه را حسابهای دریافتی می نامند.

۳-۱) فرمول فروش خالص چیست؟ بدهی ها: کلیه دیون و تعهدات موسسه به اشخاص حقیقی و حقوقی بدهی نامند. بدهی های موسسه معمولاً در اثر خرید نسیه کالا و خدمات یا دریافت وام از دیگران بوجود می آیند و ظرف مدت معینی می بایست پرداخت شوند. منبع: تابناک

این جزوه pdf هم مفید است: جزوه کامل پودمان ۱ صورت های مالی

بدهیها: تعهداتی که یک موسسه در مقابل اشخاص و موسسات دیگر دارد واز معاملات و رویدادهای گذشته ناشی شده و باید از طریق پرداخت پول و . تسویه شوند. بدهیها معمولا از خرید نسیه دارائیها، اخذ وامها، برقراری مالیات و ایراد خسارت به دیگران ناشی می شود. اجزاء اصلی بدهی به شرح زیر می باشد: • حسابهای پرداختنی • اسناد پرداختنی • پیش دریافت • وام پرداختنی

در تنظیم فهرست حسابها برای یک موسسه باید به نکات زیر توجه شود:

الف- نام هر حساب باید ماهیت آن را به روشنی بیان کند.

ب- تعداد حسابها باید به تناسب نیازهای موسسه انتخاب شود.

ج- حسابها باید به ترتیبی که در صورتهای مالی انعکاس می یابد در فهرست حسابها مرتب شود.

د- حسابها باید به ترتیبی شماره گذاری شود که شماره هر حساب نوع و طبقه بندی آن حساب را مشخص کند.

این فیلم مفید را هم مشاهده کنید: نمونه فیلم تدریس حسابداری - اصول حسابداری 1

حساب‌های بدهکار و بستانکار

در حسابداری دوبل حساب‌های مختلفی وجود دارند که این حساب‌ها یا از نوع بدهکار یا از نوع بستانکار می‌باشند. شناخت و درک حساب‌ها اصل حسابداری را تشکیل می‌دهد. حساب بدهکار و حساب بستانکار با مفهوم بدهکار و بستانکار در محاوره تفاوت دارد. حساب صندوق، حساب ملزومات اداری، هزینه‌ها، حساب بدهکاران، حساب خرید از نوع بدهکار است. حسابهای بستانکاران، فروش، در آمد از نوع بستانکار است. افزایش در حساب‌های بدهکاری، حساب را بدهکار و کاهش آن حساب را بستانکار می‌کند. افزایش در حساب‌های بستانکاری، حساب را بستانکار و کاهش آن حساب را بدهکار می‌کند. مثلاً وقتی پولی از صندوق برداشته می‌شود چون حساب صندوق از نوع بدهکاری است و چون موجودی صندوق کاهش پیدا می‌کند، گفته می‌شود که حساب صندوق، یا به اختصار صندوق، بستانکار شده‌است. یا مثلاً وقتی ملزوماتی برای شرکت خریده می‌شود، چون ملزومات اضافه می‌شود، حساب ملزومات بدهکار می‌شود. در آخرین مثال فرض کنید جنسی خریداری شده‌است، چون موجودی خرید افزایش یافته و چون حساب خرید از نوع بدهکاری است، خرید بدهکار می‌شود.

مطالعه کنید: اصول حسابداری 1 و اصول حسابداری 2

رویدادهای مالی - فرمول حسابداری

رویدادهای مالی، رویدادهایی هستند که اثر مالی داشته باشند. بطور دقیق تر میتوان گفت رویدادهای مالی رویدادهای هستند که حداقل بر یکی از عناصر معادله اساسی حسابداری (( دارایی ها، بدهی ها، سرمایه )) تاثیر بگذارند.

مثال۱: آقای احسانی در ابتدای سال ۱۳۸۳ موسسه احسانی را تاسیس و مبلغ ۵۰۰ میلیون ریال به عنوان سرمایه اولیه وارد موسسه نمود.

جواب: رویداد فوق یک رویداد مالی است زیرا در اثر آن هم دارایی های موسسه (( صندوق یا وجه نقد )) و هم سرمایه موسسه افزایش یافته است.

مثال۲: یک باب آپارتمان به مبلغ ۳۵۰ میلیون ریال بطور نقد خریداری شد.

جواب: رویداد مالی است زیرا در اثر آن یکی از دارایی ها (( صندوق یا وجه )) کاهش یافته و دارایی دیگری تحت عنوان ساختمان افزایش یافته است.

مثال۳: یک دستگاه خودرو به مبلغ ۱۲۰ میلیون ریال بصورت نسیه خریداری شد.

جواب: رویداد مالی است زیرا در اثر آن یکی از دارایی ها تحت عنوان وسایل نقلیه افزایش یافته و از سوی دیگر بدهی های دیگر نیز افزایش یافته است. منبع: armanpardaz.com

مهمترین رابطه و فرمول حسابداری پایه

فرمول حسابداری اساسا نشان می دهد که شرکت مالکیت ( دارایی آن) را به عنوان خریداری شده از طریق پول (بدهی های خود) و یا پول سرمایه گذاران خود در سرمایه گذاری در کسب و کار ( سهام یا سرمایه خود) سرمایه گذاری می کند. این رابطه را می توان به صورت یک معادله ساده بیان کرد:

معادله حسابداری: دارایی = بدهی + صاحبان سهام

این معادله باید توازنی داشته باشد، زیرا هر چیزی که شرکت مالک آن است (دارایی) باید با چیزی خریداری شود، یا یک وظیفه یا سرمایه مالک. دارایی به اقلامی مانند موجودی یا حسابهای دریافتنی اشاره دارد. نمونه هایی از بدهی ها عبارتند از وام های بانکی یا حساب های قابل پرداخت. سرمایه یا سرمایه متعلق به سرمایه یا سرمايه ای است که مالک در شرکت دارد. سود کسب و کار از دوره های گذشته حفظ می شود همچنین به عنوان سرمایه و یا صلاحیت واجد شرایط.

فرمول حسابداری یا معادله ترازنامه می تواند به دو روش دیگر بیان شود:

بدهی = دارایی - سهم مالک

دارایی مالک = دارایی - بدهی

اگر شما هر دو از سه مولفه معادله حسابداری را می دانید، می توانید جزء سوم را محاسبه کنید. اگر به یک ترازنامه نگاه کنید، همچنین می توانید ببینید که یک ترازنامه یک فرم اصلاح شده معادله حسابداری با جزئیات مربوط به سطح حساب را نشان می دهد. منبع: unitinal.com

تجزیه و تحلیل معاملات و عملیات مالی

در حسابداری همیشه معادله زیر برقرار است: دارایی= بدهیها +سرمایه این معادله را معادله اساسی حسابداری می گویند.

دارایی: عبارت است از اموال- مطالبات وسایر منابع متعلق به یک موسسه که درنتیجه معاملات- عملیات مالی یا سایر رویداد های گذشته ایجاد شده وقابل تقویم به پول و دارای منافع آتی است. بدهی: عبارت است از تعهدات موسسه به اشخاص دیگر که در اثر معاملات و رویدادهای گذشته ایجاد شده و باید از طریق پرداخت پول- تحویل کالا- انجام دادن خدمت یا انتقال سایر دارایی ها تسویه شوند.

سرمایه: عبارت است حق مالی صاحب یا صاحبان موسسه نسبت به دارایی های آنکه از کسر کردن کل بدهی ها از دارایی هابه دست می آید. رویدادهای مالی رویدادهایی هستند که بر عناصر اصلی معادله اساسی حسابداری(دارایی ها-بدهی ها و سرمایه) تأثیر گذار باشند. البته این تأثیرات باید حداقل دارای دو جنبه متقابل بدهکار و بستانکار باشد.

مثال) آقای احمدی شرکت «الف»را تاسیس و مبلغ 600 میلیون ریال به عنوان سرمایه اولیه وارد شرکت نمود.

جواب: رویداد مالی است, زیرا هم دارایی و هم سرمایه شرکت افزایش یافته است.

مثال) یک کارگر جدید با حقوق ماهانه 2 میلیون ریال استخدام شد.

جواب: رویداد مالی نیست, زیرا هیچ یک از عناصر معادله اساسی حسابداری (دارایی, بدهی, سرمایه) تحت تاثیر قرار نگرفته و تغییر نکرده است.

قاعده ی کلی برای بیان رویداد های مالی به زبان حسابداری یعنی بدهکار و بستانکار به صورت زیر است:

افزایش دارایی ها بدهکار وکاهش انها بستانکار می شود. افزایش بدهی ها وسرمایه بستانکار وکاهش انها بدهکار می شود.

مثال) یک دستگاه خودرو به مبلغ 80 میلیون ریال به صورت نسیه خریداری شد.

جواب: وسایل نقلیه (مبلغ 80 میلیون ریال افزایش یافته ) بدهکار

بدهیها (مبلغ 80 میلیون ریال افزایش یافته ) بستانکار

مثال) مقداری اثاثه اداری جمعا به مبلغ 40 میلیون ریال خریداری و 15 میلیون ریال ان به طور نقد پرداخت شدوبرای بقیه یک برگ سفته 4 ماهه تسلیم فروشنده شد.

جواب) اثاثه اداری (مبلغ 40 میلیون ریال افزایش یافته) بدهکار

صندوق (مبلغ 15 میلیون ریال افزایش یافته) بستانکار

بدهیها (اسناد پرداختنی) (مبلغ 25 میلیون ریال افزایش یافته) بستانکار منبع: malekpoor.rozblog.com

مثالی دیگر در رابطه با فرمول و معادله اساسی حسابداری

فرض کنید برای انجام فعالیتی ۱۰۰۰۰۰۰ ریال وجه نقد دارید و با قرض گرفتن ۵۰۰۰۰۰ ریال از یکی از دوستانتان وسیله مورد نیاز خود را خریداری می کنید.

در حسابداری ۱۵۰۰۰۰۰ ریال وسیله ای که خریداری کرده اید را اصطلاحا دارائی، ۵۰۰۰۰۰ ریال که قرض کرده اند را بدهی و ۱۰۰۰۰۰۰ ریال وجه نقد که داشته اید را سرمایه می گویند. با کمی دقت متوجه می شوید که در فعالیت ساده مذکور رابطه زیر برقرار است:

یا به عبارت دیگر: دارائیها=بدهیها+سرمایه

این معادله در حسابداری همواره برقرار است و به آن معادله اساسی حسابداری می گویند. معادله اساسی حسابداری مبنا و شالوده سیستم حسابداری دو طرفه است. بر اساس این معادله می توان هر یک از معاملات و عملیات مالی و رویدادهای دارای اثر مالی را تجزیه و تحلیل و آثار آن را بر عناصر معادله تعیین کرد. منبع: sainaco.net

پیشنهاد می شود بخوانید: معرفی رشته حسابداری (دبیرستان)

نحوه تشخیص ماهیت حسابها

برای شناخت ماهیت یک حساب در ابتدا باید به این نتیجه رسید که این حساب گیرنده ارزش است و یا ارزش دهنده است. اگر حسابی به شرکت ارزشی اضافه نمود این حساب ماهیت بستانکار خواهد داشت. اما اگر حسابی از ارزش شرکت چیزی کاست آن حساب ماهیت بدهکار دارد. همانطور که می دانید حساب هایی که مانده آنها بدهکار شود ماهیت بدهکار دارند. افزایش در مقدار این حساب ها در سمت بدهکار و کاهش آن در بستانکار قرار داده می شود. اما اگر مانده حساب بستانکار شود باید افزایش آن در سمت بستانکار و کاهش آن در سمت بدهکار ثبت شده و ماهیت بستانکار دارند. agahhesab.com

چند فرمول دیگر بسیار مهم حسابداری

1- درآمد عملیاتی (درآمد)

سود ناخالص – هزینه های فروش، عمومی و اداری = سود عملیاتی –سایر هزینه ها = سود خالص قبل از کسر مالیات - مالیات ۲۵% =سود خالص

2- فرمول جریان های نقدی

شروع مانده نقدی + منابع جریان نقدی (استفاده ها) از عملیات + منابع جریان نقدی (استفاده ها) از محل تأمین مالی + منابع جریان نقدی (استفاده ها) از سرمایه گذاری = پایان مانده نقدی - این فرمول منابع نقدی را اضافه می کند و موارد استفاده نقدی را کم می کند.

3- فرمول موجودی کالا

موجودی اولیه + خریدها – بهای تمام شده کالای فروش رفته = بهای تمام شده کالای موجود در انبار

4- فرمول فروش خالص

فروش ناخالص – تخفیف فروش – برگشت از فروش = فروش خالص منبع: malek-co.com

مطالعه آینده شغلی و بازار کار رشته حسابداری در ایران هم مفید است.

تحلیل هزینه حجم فعالیت و سود

تحلیل هزینه حجم فعالیت و سود

تحلیل هزینه حجم فعالیت و سود : در این مقاله نحوه استفاده از تجزیه و تحلیل هزینه ، حجم فعالیت و سود در تصمیم گیری های مدیریت نشان داده می شود. مدیریت ، در تصمیم گیری های خود باید روابط بین قیمت فروش ، حجم فروش و هزینه ها را بداند. همچنین برای مدیریت باید مشخص باشد که کدام هزینه ها با حجم فعالیت تغییر می کند و کدام هزینه ها با حجم فعالیت تغییر نمی کنند. بدون داشتن این اطلاعات ، مدیریت نمی تواند به طور دقیق اثر تغییرات در قیمت فروش ، حجم فعالیت و هزینه ها را بر روی سود عملیاتی تعیین نماید.

تجزیه و تحلیل سر به سر

تجزیه و تحلیل سر به سر قسمتی از تجزیه و تحلیل هزینه حجم فعالیت و سود می باشد.

نقطه سر به سر سطحی از فروش است که جمع درآمد فروش با جمع هزینه ها برابر باشد و در این سطح فروش ، سود یا زیان وجود ندارد و سود عملیاتی مساوی صفر می باشد.

سود عملیاتی از رابطه زیر به دست می آید :

جمع هزینه ها – جمع درآمد فروش = سود عملیاتی

جمع هزینه ها شامل هزینه های تولیدی ، اداری و توزیع و فروش می باشد.

سود خالص ( سود پس از کسر مالیات ) به صورت زیر محاسبه می گردد :

مالیات – سود عملیاتی = سود خالص

جمع هزینه ها را می توان به هزینه های ثابت و متغیر تفکیک نمود.

در نقطه سر به سر جمع درآمد فروش با جمع هزینه ها مساوی است و سود عملیاتی مساوی صفر است.

در نقطه سر به سر فرمول محاسبه سود عملیاتی را می توان به صورت زیر نوشت :

جمع هزینه ها = جمع درآمد فروش

جمع هزینه های متغیر + جمع هزینه های ثابت = جمع درآمد فروش

= ( تعداد فروش * قیمت فروش هر واحد محصول )

(تعداد فروش * هزینه متغیر هر واحد محصول) + جمع هزینه های ثابت

قیمت فروش هر واحد محصول =P

هزینه متغیر هر واحد محصول =V

جمع هزینه های ثابت طی دوره =F

در نقطه سر به سر رابطه فوق را به صورت زیر می توان نشان داد :

PX = F + VX

PX – VX = F

X ( P – V ) = F

تعداد فروش در نقطه سر به سر :

هزینه متغیر هر واحد محصول (V) ، شامل اقلام زیر است :

1- هزینه های متغیر تولیدی ؛

2- هزینه های متغیر اداری ؛

3- هزینه های متغیر توزیع و فروش ؛

هزینه های ثابت (F) طی دوره شامل اقلام زیر است :

1- هزینه های ثابت تولیدی ؛

2- هزینه های ثابت اداری ؛

3- هزینه های ثابت توزیع و فروش ؛

حاصل تفاوت قیمت فروش هر واحد محصول و هزینه متغیر هر واحد محصول (P-V) را حاشیه فروش هر واحد محصول نامند.

برای محاسبه مبلغ فروش در نقطه سر به سر ، طرفین فرمول محاسبه تعداد فروش در نقطه سر به سر را در (P) ضرب می کنیم.

X = F / ( P –V )

PX = P ( F / ( P – V ) ) = (F/((P-V)/P) = (F=1-(V/P))

مبلغ فروش در نقطه سر به سر :

PX = F/ (1-(V/P))

با بررسی فرمول های نقطه سر به سر مشخص می شود که در صورتی که جمع هزینه های ثابت (F) یا هزینه های متغیر هر واحد محصول (V) افزایش یابد ، نقطه سر به سر نیز افزایش خواهد یافت و در صورت افزایش قیمت فروش هر واحدمحصول (P) نقطه سر به سر کاهش پیدا می کند.

نقطه سر به سر برای دوره زمانی مشخصی محاسبه می گردد.

تحلیل هزینه حجم فعالیت و سود

مفروضات تجزیه و تحلیل هزینه حجم فعالیت و سود :

مفروضات تجزیه و تحلیل مربوطه به شرح زیر است :

جمع درآمد فروش به نسبت مستقیم با تغییر تعداد فروش تغییر پیدا می کند یا قیمت فروش هر واحد محصول ثابت می باشد.

جمع هزینه ها را می توان به هزینه های ثابت و هزینه های متغیر تفکیک نمود ؛

جمع هزینه های متغیر به نسبت مستقیم با تغییر تعداد فروش تغییر پیدا می کند یا هزینه متغیر هر واحد محصول ثابت می باشد.

جمع هزینه های ثابت در دامنه مربوط فعالیت ثابت می باشد.

حجم تولید یا حجم فروش مساوی می باشد یا تغییرات تعداد موجودی اول دوره و موجودی پایان دوره صفر می باشد.

در مورد شرکت هایی که دارای چند محصول می باشند ، ترکیب فروش ثابت می باشد.

صورت سود و زیان به روش حاشیه فروش :

حاصل تفاوت درآمد فروش و جمع کلیه هزینه های متغیر را ” حاشیه فروش ” می نامند.

در صورتی که حاشیه فروش بیشتر از هزینه های ثابت باشد ، دارای سود و اگر حاشیه فروش کمتر از هزینه های ثابت باشد دارای زیان می باشیم.

در نقطه سر به سر حاشیه فروش با جمع هزینه های ثابت برابر می باشد.

روش ترسیمی تجزیه و تحلیل هزینه حجم فعالیت و سود براساس جمع درآمد فروش و جمع هزینه های گزارش شده می باشد.

جمع درآمد فروش و جمع هزینه ها ، هر دو تابع حجم فروش و به صورت خط راست می باشد.

تصویر زیر ، نمودار هزینه، حجم فعالیت و سود ( که نمودار سر به سر نیز نامیده می شود ) را نشان می دهد.

تحلیل هزینه حجم فعالیت و سود

برای رسم نمودار هزینه، حجم فعالیت و سود ، موارد زیر باید در نظر گرفته شود :

هزینه های ثابت سالانه مبلغ 2.000.000 ريال است که به صورت خط افقی می باشد. جمع هزینه های ثابت با تغییر حجم فعالیت تغییر پیدا نمی کند.

برای رسم خط جمع هزینه ها ، هزینه های متغیر به نرخ 2.500 ريال برای هر واحد محصول به جمع هزینه های ثابت اضافه می گردد.

چون خط جمع هزینه ها یک تابع خطی است ، برای رسم این خط فقط دو نقطه لازم است.

در صورتی که حجم فروش مساوی صفر باشد ، حجم هزینه ها مساوی جمع هزینه های ثابت می باشد.

جدول زیر دو نقطه بر روی خط جمع هزینه ها را نشان می دهد :

محور افقی محور عمودی نقطه در نمودار

. تعداد =جمع هزینه ها

. فروش (تعداد فروش) 2500+2000000

. 0 2.000.000 = (0*2500) + فرمول فروش خالص چیست؟ 2.000.000 A

. 1.000 4.500.000 = (1.000 * 2.500 ) + 2.000.000 B

خط جمع درآمد فروش از حاصل ضرب قیمت فروش هر واحد محصول که مبلغ 4.500 ريال است در تعداد فروش به دست می آید که به صورت خط راست می باشد (قیمت فروش هر واحد محصول ثابت است).

برای رسم خط فروش ، تعیین دو نقطه بر روی این خط لازم می باشد.

محور افقی محور عمودی نقطه در نمودار

. تعداد =جمع درآمد فروش

. فروش (تعداد فروش) 4.500

. 1.000 4.500.000 = 1.000 * 4.500 B

تفاوت بین خط جمع درآمد فروش و خط جمع هزینه ها ، سود یا زیان در هر سطحی از تعداد فروش را نشان می دهد.

در سطح فروش 1000 واحد ، خط جمع درآمد فروش ، خط جمع هزینه ها را قطع می کند که همان نقطه سر به سر می باشد. درهر سطحی از فروش که بالاتر از نقطه سر به سر باشد ، جمع درآمد فروش بیشتر از جمع هزینه ها است و دارای سود می باشیم.

در هر سطحی از فروش که پایین تر از نقطه سر به سر باشد ، جمع درآمد فروش کمتر از جمع هزینه ها است و در نتیجه دارای زیان می باشیم.

نمودار سود و حجم فعالیت :

روش دیگر ترسیمی تجزیه و تحلیل هزینه حجم فعالیت و سود در شکل زیر نشان داده شده است :

تحلیل هزینه حجم فعالیت و سود

این نمودار را نمودار سود و حجم فعالیت نامند. این نمودار اثر تغییر در حجم فعالیت بر روی سود عملیاتی را نشان می دهد.

رابطه محاسبه سود عملیاتی به قرار زیر است :

جمع هزینه ها – جمع درآمد فروش = سود عملیاتی

رابطه بین سود عملیاتی و حجم فروش یک رابطه خطی است که شیب این خط (P-V) حاشیه فروش هر واحد محصول می باشد.

برای رسم این خط ، دو نقطه به شرح زیر تعیین می گردد :

محور افقی محور عمودی نقطه در نمودار

تعداد فروش 2.000.000 – تعداد فروش * 2.000 = سود عملیاتی

. 0 2.000.000 = 2.000.000 – (0*2.000) A

. 1.000 0 = 2.000.000 (1.000 * 2.000 ) B

با توجه به فرمول محاسبه تعداد فروش در نقطه سر به سر و خط سود عملیاتی ، هر کدام از عوامل قیمت فروش هر واحد محصول ، هزینه متغیر هر واحد محصول و هزینه های ثابت به تنهایی تغییر نماید ، نقطه سر به سر و خط سود عملیاتی نیز تغییر می کنند.

اگر هر دو عامل قیمت فروش هر واحد محصول و هزینه متغیر هر واحد محصول تغییر نمایند ، نقطه سر به سر و خط سود عملیاتی فقط در شرایطی تغییر نمی کنند که حاشیه فروش هر واحد محصول (P-V) تغییر نکند .

محاسبه تعداد و مبلغ فروش برای کسب مبلغ مشخصی سود عملیاتی :

تجزیه و تحلیل هزینه حجم فعالیت و سود را می توان برای تعیین تعداد و مبلغ فروش برای کسب مبلغ مشخصی سود عملیاتی (I ) استفاده کرد.

رابطه محاسبه سود عملیاتی به شرح زیر می باشد :

جمع هزینه ها – جمع درآمد فروش = سود عملیاتی

(جمع هزینه های متغیر + جمع هزینه های ثابت) – جمع درآمد فروش= سود عملیاتی

= سود عملیاتی

(تعداد فروش * هزینه متغیر هر واحد محصول) – جمع هزینه های ثابت – (تعداد فروش * قیمت فروش هر واحد محصول)

تعداد فروش برای کسب مبلغ I ريال سود عملیاتی :

X = ( F + I ) / ( P – V )

فرمول محاسبه مبلغ فروش برای کسب I ريال سود عملیاتی به قرار زیر است :

PX = (F +I ) / ( 1- (V/P))

تجزیه و تحلیل حجم فعالیت و سود را همچنین می توان برای تعداد و مبلغ فروش برای کسب مبلغ مشخصی سود خالص (سود پس از کسر مالیات ) استفاده کرد :

مالیات – سود عملیاتی = سود خالص

(نرخ مالیاتی) ( سود عملیاتی) – (سود عملیاتی) = سود خالص

نسبت حاشیه ایمنی :

حاشیه ایمنی تفاوت فروش مورد انتظار ( یا فروش واقعی ) و فروش در نقطه سر به سر می باشد که به صورت درصدی از فروش مورد انتظار ( یا فروش واقعی ) بیان می گردد.

در صورتی که این نسبت بزرگ باشد ، نشان گر این مطلب است که اگر فروش کاهش یابد ، به احتمال کمتری فعالیت زیر نقطه سر به سر خواهد بود.

نسبت حاشیه ایمنی با استفاده از فرمول زیر محاسبه می گردد :
فروش مورد انتظار / ( فروش در نقطه سر به سر – فروش مورد انتظار) = نسبت حاشیه ایمنی

هر قدر نسبت حاشیه ایمنی بزرگ تر باشد ، ریسک کمتری به همراه خواهد داشت.

تجزیه و تحلیل ترکیب فروش :

بحثی که تا کنون در مورد تجزیه و تحلیل هزینه حجم فعالیت و سود داشته ایم مربوط به شرکت هایی است که فقط در تولید با خرید و فروش یک نوع محصول فعالیت می کنند.

در صورتی که ، شرکتی در تولید یا خرید و فروش چند نوع محصول فعالیت داشته باشد ، تجزیه و تحلیل مذکور را تجزیه و تحلیل ترکیب فروش نامند.

ترکیب فروش ، درصد فروش هر کدام از محصولات به جمع فروش کلیه محصولات می باشد که به روش زیر محاسبه می گردد :

معرفی انواع نسبت های مالی و فرمول نسبت ها

انواع نسبت های مالی، فرمول نسبت ها، استفاده کنندگان و موارد استفاده آن ها

نسبتهای مالی با استفاده از ارقام موجود در صورتهای مالی محاسبه می شوند تا اطلاعات معنی داری درباره یک شرکت بدست آید. ارقام موجود در صورتهای مالی شامل ترازنامه، سود و زیان و صورت جریان وجه نقد به منظور تجزیه و تحلیل آماری و همچنین ارزیابی میزان نقدینگی، اهرم مالی، رشد، حاشیه ها، سود آوری، نرخ بازگشت و سایر موارد، مورد استفاده قرار می گیرند.

نسبتهای مالی در دسته های زیر طبقه بندی می شوند:

  • نسبتهای نقدینگی
  • نسبتهای اهرمی
  • نسبتهای کارایی یا فعالیت
  • نسبتهای سودآوری
  • نسبتهای ارزش بازار

استفاده کنندگان و موارد استفاده نسبتهای مالی

تجزیه و تحلیل نسبتهای مالی دو هدف اصلی را دنبال می کنند.

1-ردیابی عملکرد شرکت

هر یک از نسبتهای مالی برای یک دوره مشخص محاسبه می گردد و تغییرات آن در طول زمان به منظور مشخص شدن اینکه روند عملکرد شرکت رو به رشد بوده است یا خیر ردیابی می شود. برای مثال افزایش نسبت بدهی ممکن است نشان دهنده تحمل بدهی زیاد باشد و سرانجام به نکول تعهدات شرکت منجر شود.

2-مقایسه عملکرد شرکت

نسبتهای مالی یک شرکت با دیگر رقبای اصلی او در بازار مقایسه می شود تا مشخص شود شرکت از میانگین صنعت بهتر یا ضعیف تر عمل کرده است. برای مثال، مقایسه بازده دارایی شرکتهای مختلف به تحلیلگر یا سرمایه گذار کمک می کند تا تشخیص دهد کدام شرکت از داراییهای خود بیشترین بهره وری را داشته است.

استفاده کنندگان صورتهای مالی شامل استفاده کنندگان برون سازمانی و درون سازمانی می باشند.

  • استفاده کنندگان برون سازمانی: این دسته شامل تحلیلگران مالی، سرمایه گذاران خرد، اعتبار دهندگان، رقبا، مقامات مالیاتی، مقامات قانونی، و علاقمندان به یک صنعت می باشد.
  • استفاده کنندگان درون سازمانی: این دسته شامل تیم مدیریت، کارمندان و مالکان می باشد.

نسبتهای نقدینگی

نسبتهای نقدینگی، آن دسته از نسبتهای مالی هستند که توانایی شرکت در پرداخت بدهی های کوتاه مدت و بلندمدت را نشان می دهند. نسبتهای نقدینگی معمول شامل موارد زیر می باشند.

نسبت جاری توانایی شرکت در پرداخت بدهی های کوتاه مدت را با استفاده از داراییهای جاری نشان می دهد.

بدهی جاری/دارایی جاری = نسبت جاری

نسبت سریع یا آنی توانایی شرکت در پرداخت بدهی های کوتاه مدت با استفاده از داراییهایی که سریع تر به وجه نقد تبدیل می شوند را نشان می دهد.

بدهی جاری/(موجودی مواد و کالا – داراییهای جاری) = نسبت سریع

نسبت نقدی توانایی شرکت در پرداخت بدهی ها از طریق وجه نقد و معادل وجه نقد را نشان می دهد.

بدهی جاری/وجه نقد و معادل وجه نقد = نسبت نقدی

نسبت جریان وجه نقد عملیاتی نشاندهنده تعداد دفعاتی است که شرکت می تواند بدهی های جاری خود را با استفاده از وجه نقد ایجاد شده در یک دوره بخصوص، پرداخت کند.

بدهی جاری/وجه نقد عملیاتی = نسبت جریان وجه نقد عملیاتی

نسبتهای اهرمی

نسبتهای اهرمی میزان سرمایه ای که از طریق بدهی تامین شده است را اندازه گیری می کنند. به عبارت دیگر نسبتهای اهرم مالی، سطح بدهی یک شرکت را اندازه گیری می کنند. نسبتهای اهرمی معمولا شامل موارد زیر هستند.

نسبت بدهی قسمتی از داراییهای شرکت را نشان می دهد که از طریق بدهی تامین شده است.

کل داریی/کل بدهی = نسبت بدهی

نسبت بدهی به سرمایه وزن کل بدهی و تعهدات مالی را با آورده سهامدان مقایسه می کند.

کل سرمایه/کل بدهی = نسبت بدهی به سرمایه

نسبت پوشش هزینه بهره توانایی شرکت در باز پرداخت هزینه بهره را نشان می دهد.

کل هزینه بهره/درآمد عملیاتی = نسبت پوشش هزینه بهره

نسبت پوشش کل بدهی توانایی شرکت را در پرداخت کل بدهی ها نشان می دهد.

کل بدهی/درآمد عملیاتی = نسبت پوشش کل بدهی

نسبتهای کارایی

نسبتهای کارایی که بعنوان نسبتهای فعالیت نیز شناخته می شود جهت اندازه گیری مطلوبیت استفاده شرکت از دارایی و منابع خود، مورد استفاده قرار می گیرد.

نسبت گردش دارایی ها توانایی شرکت در ایجاد فروش با استفاده از دارایی ها را اندازه گیری می کند.

کل داراییها/فروش خالص = نسبت گردش دارایی ها

نسبت گردش موجودی کالا نشاندهنده تعداد دفعاتی است که موجودی کالا در یک دوره معین فروخته شده و دوباره جایگزین شده است.

میانگین(پولی) موجودی کالا/بهای تمام شده کالای فروش رفته = نسبت گردش موجودی کالا

نسبت گردش حسابهای دریافتنی تعداد دفعاتی که حسابهای دریافتنی شرکت در یک دوره زمانی مشخص تبدیل به وجه نقد می شود را نشان می دهد.

میانگین حسابهای دریافتنی/خالص فروش نسیه = نسبت گردش حسابهای دریافتنی

نسبت متوسط روزهای نگهداری موجودی کالا میانگین روزهایی را نشان می دهد که شرکت، موجودی کالا را قبل از فروش به مشتری در انبار شرکت نگهداری کرده است.

نسبت گردش موجودی کالا/365 = نسبت متوسط روزهای نگهداری موجودی کالا

نسبتهای سودآوری

نسبتهای سودآوری، توانایی شرکت در ایجاد سود نسبت به میزان درآمد، دارییهای ترازنامه ای، هزینه های عملیاتی و سرمایه را اندازه گیری می کند. نسبتهای معمول سودآوری شامل موارد زیر می باشند.

نسبت حاشیه سود ناخالص، میزان سود شرکت از فروش خالص را نشان می دهد. به عبارتی به ما می گوید که شرکت، پس از بهای تمام شده کالای فروش رفته به چه میزان قادر به کسب سود بوده است.

فروش خالص/سود ناخالص = نسبت حاشیه سود ناخالص

نسبت حاشیه سود عملیاتی، درآمد عملیاتی شرکت را با فروش خالص مقایسه می کند تا کارایی عملیاتی واحد تجاری مشخص شود.

فروش خالص/درآمد عملیاتی = نسبت حاشیه سود عملیاتی

نسبت بازده دارایی ها میزان کارایی شرکت در استفاده از دارایی ها جهت کسب سود را نشان می دهد.

کل دارایی ها/سود خالص = نسبت بازده دارایی ها

نسبت بازده سرمایه نشان می دهد که شرکت در استفاده از سرمایه خود، چقدر کارا بوده است.

کل سرمایه/سود خالص = نسبت بازده سرمایه

نسبتهای ارزش بازار

نسبتهای ارزش بازار، جهت ارزیابی قیمت سهام یک شرکت مورد استفاده قرار می گیرند. نسبتهای معمول ارزش بازار شامل موارد زیر هستند.

نسبت ارزش دفتری، میزان سرمایه متعلق به هر سهم را محاسبه می کند.

تعداد سهام در دست سهامداران/کل سرمایه = نسبت ارزش دفتری سهام

نسبت بازده سود نقدی میزان سود نقدی را نسبت به قیمت بازار آن سهم می سنجد.

قیمت هر سهم/سود نقدی هر سهم = نسبت بازده سود نقدی

نسبت سود هر سهم میزان سود به ازای هر سهم را محاسبه می کند.

تعداد سهام در دست سهامداران/سود خالص = نسبت سود هر سهم

نسبت قیمت به درآمد، قیمت سهام یک شرکت را با سود هر سهم آن شرکت مقایسه می کند.

سود هر سهم/قیمت سهم = نسبت قیمت به درآمد

اگر این مطلب براتون مفید بود امتیاز بدین!

برای امتیاز روی ستاره ها کلیک کنید

امتیاز 4.3 / 5. تعداد آرا 12

شما اولین نفری هستید که به این پست امتیاز میدین!

تفاوتهای تحلیل بنیادی و تحلیل تکنیکال

الگوی فنجان و دسته در تحلیل تکنیکال

ساسان پرهون

کارشناسی حسابداری- دارای گواهینامه های حرفه ای سازمان بورس- پنج سال سابقه فعالیت در کارگزاری بورس با سمت معامله گر کالا و اوراق بهادار



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.