نیاز به 11.8هزار میلیارد ریال سرمایه برای توسعه فاز نخست و اشتغالزایی 19500نفری
مدیرعامل منطقه ویژه اقتصادی کاشان از نیاز به 11.8هزار میلیارد ریال سرمایه برای توسعه فاز نخست و اشتغالزا19500 نفری در این منطقه خبر داد.
بهزاد کاظمیان، مدیرعامل منطقه ویژه اقتصادی کاشان در وبینار معرفی پتانسیل های مناطق ویژه اقتصادی ایمیدرو، گفت: پیش بینی می شود فاز نخست توسعه این منطقه حداقل نیاز به جذب 11هزار و 800 میلیارد ریال دارد که منجر به ایجاد اشتغال برای19 هزارو 500نفر خواهد شد.
وی افزود: مجموع سرمایه گذاری جذب شده تاکنون در طرح های سرمایه گذاری این منطقه 850 میلیارد ریال و مجموع مساحت اراضی واگذار شده نیز 5 هکتار است که اشتغال مستقیم 145 نفر را به دنبال داشت.
تسهیلات ویژه سرمایه گذاران
کاظمیان تصریح کرد: تسهیلاتی برای سرمایه گذاری در این منطقه در نظر گرفته شده است که می توان به مواردی همچون معافیت مالیاتی، معافیت گمرکی، سیستم یکپارچه و متمرکز مشاوره سرمایه گذاری و صدور مجوز فعالیت، و نیز همراهی و مشاوره جهت اخذ مجوزهای لازم از جمله سازمان محیط زیست اشاره کرد.
وی یادآور شد: نزدیکی به شهرهای صنعتی و فرودگاه بین المللی امام خمینی، دسترسی به ریل و آزادراه و امکان استقرارصنایع شیمیایی و معدنی تخصصی در پهنه ای به مساحت 23 هکتار برخی از مزایای موقعیت استراتژیک منطقه ویژه اقتصادی کاشان است. همچنین ازجمله مواد معدنی مهم دریاچه نمک آران و بیدگل در نزدیکی این منطقه می توان به یون منیزیم اشاره کرد. وی ادامه داد: 10 تا 12 نوع کانی در شورابه های دریاچه که در صنایع کود شیمیایی، کاغذ، عایق کاری لوله، ضدیخ، مواد آرایشی، پزشکی و شیشه مورد استفاده قرار می گیرد، وجود دارد.
مدیرعامل منطقه ویژه اقتصادی کاشان تشریح کرد: از مزیت های این منطقه می توان به امکان شکل گیری و تکمیل زنجیره های ارزش صادرات محور در پیوند با صنایع معدنی، تولید ماشین آلات و تجهیزات در منطقه (اصفهان، تهران و قم) و دسترسی به بازارهای مواد اولیه و سهولت در تامین ماشین آلات و تجهیزات از طریق ریل و شبکه بزرگراهی متصل به پایانه های ترانزیتی بین المللی اشاره کرد. همچنین ده روش جذب پول و ثروت تسهیل ساز و کار قانونی، اجرایی و تامین امکانات زیربنایی، سهولت در استقرار واحدهای صنعتی، موقعیت برجسته استراتژیک و وجود پهنه های ویژه انبارهای روباز و سرپوشیده از دیگر مزیت های این منطقه به شمار می روند.
فرصت های توسعه صنایع معدنی
کاظمیان اظهار کرد: فرصت های بسیاری در توسعه صنایع معدنی در این منطقه وجود دارد که می توان به معادن فلزی(آهن، مس، سرب، روی و منگنز)، معادن غیر فلزی(از جمله آهک صنعتی، باریت، تالک، خاک صنعتی، خاک نسور و دولومیت)، معادن مصالح ساختمانی(آهک لاشه، آهک و مارن، سنگ گچ و گچ خاکی) و نیز معادن انواع سنگ های تزیینی(شامل چینی، مرمریت، گرانیت، تراورتن و مرمر) اشاره کرد.
وی ادامه داد: ساخت ماشین آلات و لوازم یدکی صنایع معدن، استخراج و ساختمان، تعمیرات ماشین آلات استخراج، انتقال و فرآوری برخی از فرصت های سرمایه گذاری توسعه صنایع معدنی در این منطقه هستند. همچنین فرآوری، سورتینگ، دپو و صادرات فرآورده ها از طریق بندرخشک و جادهای و نیز شرکت های تحقیق و توسعه و خدمات پشتیبانی از دیگر فرصت های توسعه صنایع معدنی به شمار می رود.
نقشه راه رشد
دیروز رهبر معظم انقلاب اسلامی سیاستهای کلی برنامه هفتم توسعه را ابلاغ کردند. سیاستهایی حاوی ۲۶بند در موضوعات مختلف که مباحث اقتصادی بخشی از آن را تشکیل میدهد. هدف کلی و اولویت اصلی برنامه هفتم با رعایت سیاستهای کلی مصوب، پیشرفت اقتصادی توأم با عدالت با نرخرشد اقتصادی متوسط ۸درصد در طول برنامه تعیین شده است.
ایجاد ثبات در سطح عمومی قیمتها و نرخ ارز و تکرقمی کردن تورم طی پنجسال و جهتدهی به نقدینگی و اعتبارات بانکی به سمت فعالیتهای مولد و جذابیتزدایی از فعالیتهای غیرمولد. اصلاح ساختار بودجه دولت از طریق احصاء و شفافسازی بدهیها و تعهدات عمومی دولت و مدیریت و تأدیه بدهیها، واقعی کردن منابع و مدیریت مصارف دولت و اجتناب از کسربودجه، تعیین تکلیف طرحهای عمرانی نیمهتمام با واگذاری از طریق مشارکت دادن بخشهای خصوصی و عمومی غیردولتی در طرحهای عمرانی انتفاعی و شفافسازی و ضابطهمند کردن درآمدها و هزینههای شرکت نفت و دیگر شرکتهای دولتی در بودجه باید دستور کار بخش اجرایی کشور قرار گیرد. از اینرو جامجم با ۱۰کارشناس اقتصادی درباره چگونگی دستیابی به مباحث مطرح شده در سیاستهای کلی برنامه هفتم توسعه گفتگو کرده که نظر آنها را در ادامه میخوانید.
تدبیر کاهش تورم
اسماعیل غلامی
یکی از برنامههای بلندمدت کشور مدیریت سطح نقدینگی و حفظ رابطه آن با تولید از طریق کاهش سطح تورم، تسهیل گردش نقدینگی و هدایت آن به سمت تولید است. انتظار میرود در برنامه پنجساله هفتم توسعه هم به این مهم پرداخته شود تا شاهد کاهش سطح تورم و هدایت نقدینگی به سمت تولید باشیم چراکه کاهش سطح تورم موجب کاهش میزان گردش نقدینگی در بخش تجاری و هدایت آن به سمت بخشهای تولید میشود. این موضوع تا جایی مهم است که رهبرمعظم انقلاب در ابلاغ سیاستهای کلی برنامه هفتم با اولویت پیشرفت اقتصادی توأم با عدالت بر آن تاکید کردهاند. بهمنظور اهمیت موضوع، رهبر معظم انقلاب اسلامی با اولویت بالاتر و در صدر ابلاغیه (بند۲) به آن اشاره داشتهاند. در این زمینه دو دستور کار مجزا، اما در ارتباط با هم قید شدهاند: ایجاد ثبات در سطح عمومی قیمتها و جهتدهی اعتبارات به سمت تولید.
۲ پیشنهاد برای نظام مالیاتی
وحید شقاقی شهری
رهبرمعظم انقلاب در ابلاغ سیاستهای کلی برنامه هفتم که چارچوب عمل دولت در حوزههای مختلف را مشخص میکند، به فصل کلیدی مالیات پرداختهاند. مالیات به افزایش درآمدهای پایدار، بازتوزیع ثروت و جلوگیری از موانع تولید میانجامد. در بند۴ این ابلاغیه هم بر همین موارد تاکید شده تا دولت در برنامه هفتم توسعه چارچوبهای اصلی کار خود را مشخص کند. در حال حاضر سهم مالیات از بودجه عمومی بین ۳۰ تا ۴۰درصد است که باید به حدود ۸۰درصد برسد. همچنین ۵۰پایه مالیاتی داریم که میتواند تا ۲۰۰مورد افزایش یابد؛ البته در برخی کشورها مالیات بر ارث، مالیات بر مواد غذایی مضر و. هم وجود دارد. اقدامات جدی در وزارت امور اقتصادی و دارایی در دولت سیزدهم در این زمینه انجام شده، اما من چند پیشنهاد دیگر هم دارم: تبدیل شدن سازمان امور مالیاتی به سیاستگذار و تهیه نقشه جامع مالیاتی.
اصلاح الگوی کشت
ارسلان قاسمی
اصلاح الگوی کشت نیازمند قانونگذاری در این زمینه است. در ۶۰ساله اخیر تلاشهایی برای اصلاح الگوی کشت صورت گرفته، اما این هدفگذاری به دلیل حمایت نکردن از کشاورزان اجرایی نشده است. بهطور مثال بارها عنوان شده که در خوزستان نباید برنج کشت شود، اما بهدلیل معرفی نکردن کشت جایگزین، روند کشت برنج ادامه دارد و تا زمانی که اقتصاد کشاورزی به سطحی که در آن برداشت محصول نسبت به خاک و آب در وضعیت بهینه قرار نگیرد، نمیتوان نسبت به بهبود الگوی کشت امیدوار بود. این هدفگذاری نیازمند تدوین ابزار نظارتی در دست دولت و تهیه تجهیزات بهروز در دست کشاورزان است، احیای تعاونیهای کشاورزی نیز میتواند در راستای الگوی کشاورزی موثر باشد. کشاورزی نیازمند قانونگذاری متناسب با اقلیم هر منطقه است تا علاوه بر حفظ آب و خاک، برای کشاورزان نیز صرفه اقتصادی داشته باشد. دولت با اجرای آمایش سرزمین میتواند الگوی کشاورزی و صنعتی کشور را ترسیم کند.
استقلال در تولید غذا
حمیدرضا حاجاسماعیلی
یکی از مهمترین بخشهای مرتبط با فضای تولید، استقلال در تولید غذاست. تولید غذا تضمینکننده امنیت اقتصادی است. متاسفانه در نیم قرن گذشته، تولید غذا با تاکید بیشتری در زنجیره واحد جهانی قرارگرفت و شرکتهای چندملیتی، بر تولید کشاورزی و متصل ساختن آن به صنایع بزرگ و چندملیتی حاکم شدند؛ بهطوری که جهان استقلال خود را در تولید غذا از دست داد. به همین دلیل در برنامههای توسعه، نیازمند مستقلشدن سیاستهای تولید غذا هستیم. با توجه به اینکه جنگ اوکراین زنجیره دسترسی به تولید کشاورزی را قطع کرد و کشورهای تولیدکننده صادرات خود را کاهش دادند، لازم است که مطابق برنامه هفتم توسعه در زمینه تولید غذا خودکفا شویم. خوشبختانه رهبر انقلاب اسلامی در ابلاغیه سیاستهای کلی برنامه هفتم توسعه، خواستار تأمین امنیت غذایی و تولید حداقل ۹۰درصد کالاهای اساسی و اقلام غذایی در داخل شدند. این هوشمندی به حفظ و ارتقای ذخایر داخلی منجر میشود.
جزئیات جذب سرمایه برای نفت
حسن مرادی
برنامه هفتم توسعه، ترسیم خطوط کلی پیشرفت کشور است و دستگاههای اجرایی باید با استفاده از این هدفگذاری، دستورالعمل و راهکارهای اجرایی را برای آن تهیه کنند. برای توسعه میادین نفتی مستقل و مشترک باید شرایط را برای جذب سرمایه فراهم کرد، محل جذب سرمایه میتواند از اعتبارات داخلی یا سرمایهگذاری خارجی تامین شود. اجراییشدن این برنامه میتواند به بهبود درآمدهای دولتی منجر شود. علاوه بر توسعه میادین نفتی در برنامه هفتم، تکمیلکردن زنجیره ارزشافزوده در صنایع پتروشیمی مورد تاکید مقام معظم رهبری قرار گرفته است. در سالهای اخیر اقداماتی برای توسعه صنایع پتروشیمی صورت گرفته، اما به صورت نامتوازن بوده که تکمیل این زنجیره میتواند درآمدهای صنعت پتروشیمی را افزایش دهد و از سوی دیگر با جلوگیری از خامفروشی نیازهای داخلی کشور را تامین کند. تکمیل این زنجیره بهمراتب نسبت به افزایش تولید در اولویت بیشتری قرار دارد، در این صورت علاوه بر رشد اقتصادی، رشد اشتغال نیز محقق میشود.
ثبات ارزی با تک نرخی شدن
مجیدرضا حریری
ثبات ارزی در برنامه هفتم توسعه، زمانی محقق خواهد شد که شاهد چند نرخی بودن ارز نباشیم. در حال حاضر ارز برای برخی کالاها با قیمت متفاوتی نسبت به بازار ارائه میشود و این سیاستگذاری باعث اختلال در بازار شده است،، ولی در بلندمدت نمیتوان این روند را ادامه داد، بنابراین برای حمایت از بخشهایی مانند دارو یا سایرکالاهای اساسی باید روشهای دقیقتری را دنبال کرد. ثبات در بازار ارز به دو روش امکانپذیر است. در روش اول، ارز ملی به یکی از ارزهای رایج همسانسازی میشود. این روش معایب و مزایای خود را دارد. در روش دوم که شناورسازی قیمت است، بسته به شرایط اقتصادی قیمت ارز تعیین میشود. این روش در بلندمدت شرایط بهتری برای اقتصاد کشور فراهم خواهد کرد. رفع مشکل تورم و افزایش ارزش پول ملی به صورت مستقیم بر کنترل نرخ ارز تاثیر میگذارد. دولت ده روش جذب پول و ثروت ده روش جذب پول و ثروت باید یک برنامه ریزی دقیق برای عرضه کنترل شده ارز داشته باشد، اما نباید در بخش قیمتگذاری ورود کند.
یکپارچگی قوانین در حملونقل
محمد عیقرلو
مقام معظم رهبری نگاه ویژهای به توسعه خطوط ارتباطی و استفاده از ظرفیت دریایی برای جابهجایی کالا دارد و این نگاه در برنامه هفتم توسعه بهوضوح قابل مشاهده است. برای رسیدن به این مهم نیاز است قوانین حوزه حملونقل را با قوانین منطقهای و بینالمللی تطبیق دهیم و با اقداماتی در زمینه تسهیلگری هزینه حملونقل را کاهش دهیم. توسعه بنادر، خطوط راهآهن در کنار تقویت مسیرهای ترانزیتی و اتصال آنها به هم میتواند افزایش مبادلات را بهدنبال داشته باشد. علاوه بر خطوط ریلی، ایران دسترسی مناسبی به آبهای آزاد دارد و این مزیت میتواند کشورمان را به محلی برای تخلیه و بارگیری کشتیهای باربری از شرق به غرب کند. درحوزه قوانین باید شاهد یک صدای واحد باشیم. در حال حاضر در زمینه حمل ونقل دستگاههای متعددی فعالیت دارند. باید با ایجاد یک ستاد واحد شاهد تدوین قوانین یکپارچه در این بخش باشیم. در این صورت هزینه جابهجایی کاهش مییابد.
افزایش تجارت خارجی، نیازمند حمایت از تولید
ابراهیم بهادرانی
به منظورافزایش تجارت خارجی، باید شرایط را برای تولیدکنندگان مناسب کرد که در آن قیمت نهایی کالا کاهش یابد، زمینه حضور بهتر تولیدکنندگان در بازارهای بینالمللی فراهم شود و نرخ بهرهوری در بخش نیروی انسانی افزایش یابد. در کنار این موارد با استفاده از دیپلماسی اقتصادی پویا میتوان حضور بهتر تجار ایرانی را در بازارهای خارجی تضمین کرد. برای توسعه بازار، قدم اول حضور در بازارهای منطقه است که به دلیل تجانس فرهنگی و نزدیک بودن اقتصاد آنها با یکدیگر، میتواند زمینه را برای افزایش سطح تجارت فراهم کند. افزایش حضور تولیدکنندگان ایرانی در بازارهای منطقه میتواند کیفیت تولیدات داخلی را افزایش دهد و از سوی دیگر تولیدکنندگان ایرانی را نسبت به حضور در بازارهای بزرگ جهانی ترغیب کند. یکی از دلایل حضور کمرنگ تولیدات ایران، پایین بودن تیراژ تولید است که با حضور بهتر در بازارهای بینالمللی رفع خواهد شد. دولت در شرایط فعلی میتواند ارتباط با همسایگان را در اولویت قرار دهد.
سرفصل عدالت در نگاه رهبری
اکبر شوکت
انتظار داشتیم در چارچوب کلی تهیه برنامه هفتم توسعه که به نوعی نقش پیشنویس این سند راهبردی را دارد، به «عدالت اجتماعی» پرداخته شود. مانند همیشه مقام معظم رهبری با اولویت «پیشرفت اقتصادی توام با عدالت» در سیاستهای کلی برنامه هفتم به این موضوع پرداختهاند. استقرار «نظام جامع تامین اجتماعی» مهمترین سرفصلی است که میتواند تاکید رهبری را در بحث عدالت محقق کند. ایشان پیش از این، ابلاغیه سیاستهای کلی تامین اجتماعی را به دستگاههای مرتبط ابلاغ کرده بودند. بحث نظام جامع تامین اجتماعی با نگاه به نظام چند لایه آنچنان برای ایشان مهم است که بار دیگر آن را در سیاستهای کلی برنامه هفتم مورد تاکید قرار دادهاند؛ بنابراین میتوان آن را سرفصل عدالت قلمداد کرد. انتظار داریم که نظام برنامهریزی در برنامه هفتم چارچوب توسعه نظام تامین اجتماعی چند لایه و تفکیک لایهها (امدادی، حمایتی و بیمهای) را پیشبینی کند تا تجهیز مالی این لایهها روشن شود.
راهکاری در یک بسته واحد سیاستی
مهدی پازوکی
رهبر معظم انقلاب اسلامی در ابلاغیه سیاستهای کلی برنامه هفتم توسعه، سرفصل اقتصادی را با اولویتهای مختلف تدوین کردهاند. رشد اقتصادی ۸درصدی، موضوعی است که در برنامه هفتم توسعه مورد تاکید ایشان قرار گرفتهاست. این میزان رشد اقتصادی الزاماتی دارد؛ از این جمله میتوان به مدیریت عرضه پول و کاهش سطح تورم، عدالت در بازتوزیع ثروت ناشی از تجمیع مالیات، استقلال زیرساختها با نگاه به نیازهای داخل و تامین مالی سیاستهای یارانهای و حمایتی اشاره کرد. بر همین اساس در ابلاغیههای سیاستهای کلی که توسط رهبرمعظم انقلاب تدوین میشوند، موارد مهم و کلیدی که قابلیت قرار گرفتن در سرفصلهای مستقل، اما مرتبط با یکدیگر را دارند، حول یک هدف مشترک قرار میگیرند. یکی از این سرفصلهای مهم، «اصلاح ساختار بودجه» با نگاه به احصاء و شفافسازی بدهیها و تعهدات عمومی دولت و مدیریت و تأدیه بدهیها، واقعی کردن منابع و مدیریت مصارف دولت و اجتناب از کسری بودجه، تعیین تکلیف طرحهای عمرانی نیمهتمام با واگذاری از طریق مشارکت دادن بخشهای خصوصی و عمومی غیردولتی در طرحهای عمرانی انتفاعی و شفافسازی و ضابطهمند کردن درآمدها و هزینههای شرکت نفت و دیگر شرکتهای دولتی در بودجه است. لازم است اصلاح ساختار بودجه مرتبط با بخشهای مالی، درآمدی، عمران و نفت دیده شود. به همین دلیل رهبر انقلاب اسلامی آنها را در یک سرفصل قرار دادهاند. اساسا مدیریت کسری بودجه نیازمند اصلاح ساختار بودجه در چنین متنی است. در واقع باید بخشهایی را که از لحاظ مالی و درآمدی (درآمدهای مستقیم و بازده سرمایهگذاری) فرصتسوز هستند هدفگیری کرد. حداقل در سالهای گذشته در سطح گفتمان و گفتگو بسیار به این مسأله پرداخته شدهاست، اما به یک اجماع اساسی حول راهکارها نیاز داریم. بر همین اساس رهبر معظم انقلاب ورود کردهاند و بسته سیاستی را برای حل مسائلی که درون اصلاح ساختار وجود دارد، تعریف کردهاست. با توجه به این رویکرد که حالا در جزئیات سیاستی متمرکز و از سوی رهبری ابلاغ شدهاست، انتظار داریم برنامه هفتم توسعه با نگاه به مدیریت منابع و مصارف بودجه یکپارچه شود. اقتصاد ایران برای توسعه درونزا به منابع پایدار و مدیریت هزینههای جاری نیاز دارد.
مومنی: اگر جامعه ناعادلانه شود، ثروتمندان هم امنیت ندارند/ بهشتی: دغدغه علامه حکیمی حق و عدالت بود/ یوسفی: ده روش جذب پول و ثروت اگر در یک جامعه ای فقر گسترده وجود دارد بدانید که در آن عدالت وجود ندارد
مراسم گرامیداشت سالروز درگذشت علامه حکیمی با سخنرانی اساتید دانشگاه برگزار شد.
گروه اقتصاد و درآمد: مراسم گرامیداشت سالگرد درگذشت علامه محمدرضا حکیمی توسط موسسه فرهنگی تحقیقاتی اخوان دستمالچی در یزد برگزار شد.
فرشاد مومنی اقتصاددان و عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبابی در این مراسم با بیان اینکه در ایران به دلایل گوناگون احساس اعتماد به دین، تضعیف شده است، گفت: اگر به شکل اصولی به اندیشه های اسلام شناسان بزرگ معاصر برگردیم، میتوان به آن اعتماد سابق دست پیدا کنیم. اینکه عملکرد من یا دیگری بد است اکنون به پای دین نوشته می شود.هر کس غیرت و شرافتی دارد باید در این زمینه برای خود مسئولیت ایجاد کند. یکی از ویژگی های مهم علامه حکیمی غیرت ایشان به دین در ساحت نظر و عمل بود. به خاطر این غیرت بود که عدالت اجتماعی برای او انقدر اهمیت پیدا می کرد.
وی افزود: مارک بلاگ یکی از برجسته ترین فیلسوفان علم اقتصاد در قرن بیستم است که درباره سید محمدباقر صدر گفته است: من او را نمی شناسم اما کتاب اقتصاد او را خوانده ام و صرفا بر اساس مندرجات این کتاب با اطمینان می گویم که محمدباقر صدر یکی از صد اقتصاددان ممتاز جهان در قرن بیستم است. الان خیلی ها می گویند کتاب او را نخوانیم چون آخوند است. حساسیت و تمرکزی هم که مرحوم حکیمی که درباره فقر، نابرابری و عدالت اجتماعی داشت اساس دین ما است. به نظر من یکی از وجوه بزرگی بزرگان در این سرزمین، بزرگی موانع و تهدیدهایی است که بر سر راه شان قرار دارد. او به ایمان خود مطمئن بود و از ملامتِ ملامت کنندگان نمی هراسید. هزینه صحبت کردن درباره عدالت در این جامعه بالا است بنابراین ما باید قدردان کسانی باشیم که در آن استاندارد، مسئله عدالت را به مسئله شماره یک تبدیل کرده اند. تا یک کلمه راجع به عدالت اجتماعی حرفی زده می شود، می گویند اینها تمایلات کمونیستی دارند. من در پاسخ می گویم اگر قرار باشد امثال مطهری، بهشتی و حکیمی جزو کمونیست ها باشند، من هم با افتخار جزو آنها هستم.
مومنی خاطرنشان کرد: اگر افرادی مثل مارک بلاگ آثار علامه حکیمی را خوانده بودند، مدال بزرگتری به او می دادند و چقدر ما بدبختیم که دیگران باید دارایی هایمان را به ما گوشزد کنند. من در سال 1396 کتابی به عنوان اتمام حجت با حکومت گران با نام «عدالت اجتماعی، آزادی و توسعه در ایران امروز» نوشتم که در آن اظهار شگفتی کرده بودم از کشوری که خود را عدلیه می داند اما از در و دیوار آن نابرابری می بارد. درآن کتاب نشان دادم که اتفاق نظر برای در هم تنیده دانستن عدالت و توسعه رو به افزایش است به گونه ای که در دو دهه گذشته حداقل 5 نفر به خاطر کارهایی که در این حیطه کردند جایزه نوبل گرفتند. علامه حکیمی نکته هایی در کتاب منهای فقر خود آورده است که می توان گفت برخی به خاطر باز کردن آن افق ها نوبل گرفته اند. یکی از حیاتی ترین بحث هایی که آنها مطرح کرده اند این است که ساختار از افراد مهم تر است. آنها از دریچه علم این را فهمیدند اما علامه حکیمی این مهم را از دریچه دین دریافته بودند. او از طریق قرآن و سنت تجربه ای که حدود 200 سال طول کشید که برجسته ترین متفکران به جمع بندی آن برسند، در اختیار ما قرار داد. حال اگر ما آن مسائل را دنبال نمی کنیم، به مسئولیت شناسی خودمان بر می گردد.
این استاد دانشگاه افزود: دیتون می گوید فقر محصول حکومت ضعیف، سیاست های غلط و نهادهای ناکارآمد است. از این دریچه آثار حکیمی را بخوانید، متوجه می شوید که آن را به صورت یک امر مسلم دینی در اختیار ما قرار داده است. بحث هایی که علامه حکیمی در زمینه مسئولیت حکومت در مورد فقر، فساد و نابرابری مطرح کرده است بسیار تکان دهنده است. ما باید این زحمات را یک قدم جلو ببریم. آیا مسلمانان عدالت باور ما می دانند که بزرگترین متفکران علوم انسانی و اجتماعی به دلایل پرشمار نام قرن بیست و یکم را قرن عدالت اجتماعی گذاشته اند؟ یافته های کلیدی گزارش توسعه انسانی سال 2006 این است که هیچ عنصری به اندازه بی عدالتی و نابرابری های ناموجه در درون کشورها قادر به توضیح بحران جهانی آب نیست. ما باید افتخار کنیم به این مواریث که در اختیار داریم. مرحوم حسین عظیمی می گفت یکی از غصه های بزرگ من این است که ده سال یک مطلبی را می گوییم اما اعتنایی نمی شود اما همین که یک مقاله در یک ژورنال خارجی چاپ می شود، صد نفر در روز با ما تماس می گیرند که آن مقاله را خوانده ای یا نه؟ مرحوم عظیمی چون اهل شوخی بود می گفت آقای مومنی ما یا باید انگلیسی بنویسیم یا وقتی مقالات خارجی ها ترجمه می کنیم، نام نویسندگان را هم ترجمه کنیم تا ابهت شان بریزد، برای مثال به جای مایکل پورتر بگوییم مایکل حمال که اینها فکر نکنند خارجی ها چه اسم شگفت انگیز و غیر متعارفی دارند. واقعا برای جامعه ای که نزدیک به 15 میلیون نفر دانشگاهی دارد، غصه باید خورد که به میراث علمی و دینی خود کم بها می دهد.ده روش جذب پول و ثروت
عضو هیات علمی دانشگاه علامه در بخش دیگری از سخنان خود به آخرین وصایای پیامبر عظیم شان (ص) اشاره کرد و گفت: در سی سال گذشته تقریبا همه دولت ها راجع به عدالت شعار دادند ولی افراطی ترین سیاست های فقرزای شناخته شده در دنیا را اجرا کردند و اگر کسی خواسته آنها را نقد کند هم با تهدید هایی روبرو بوده و هم با هتک حرمت مواجه شده است. یافته های علمی امروز که علامه حکیمی از دریچه دین گفته است این است که وقتی فقر و نابرابری وجود داشته باشند، همه بازنده هستند. همین دونفری که دوسال پیش بخاطر این بحث نوبل گرفتند نشان دادند میزان بازنده بودن جامعه از افراد فقیر و مورد ظلم قرار گرفته بیشتر است.
وی در پایان گفت: باید از تسخیر شدن به دست غیرمولدها و مفت خوارها، اجتناب کرد.در بازار پول، در بازار سرمایه، بازار ارز و بازار کار ما با بی سابقه ترین سطوح تسخیرشدگی مواجه هستیم. اینکه چرا کار جلو نمی رود، حساب کتاب های روشنی دارد. یکی از مسائل حیاتی که در آثار شهید بهشتی مطرح شده این است که غفلت از مسئله عدالت اجتماعی زمینه ساز رواج استفاده ابزاری از دین می شود. اگر جامعه ناعادلانه شود، ثروتمندان هم امنیت ندارند. اینکه اسلام به عدالت اجتماعی انقدر اهمیت می دهد، حساب و کتاب دارد. چقدر خاک بر سر باید باشیم که سی سال سیاست تورم زا اجرا کنند بعد یک مقام رسمی بگوید 75 درصد جمعیت کشور بدون اعانه نمی توانند زندگی کنند. یک بخشی از این ماجرا به مسئولیت خود ما بر می گردد زیرا ما در عمل نشان نداده ایم که متقاضی عدالت هستیم و خودمان را هم به آگاهی در این زمینه مجهز نکرده ایم.
محمدرضا بهشتی عضو هیات علمی دانشگاه تهران و استاد فلسفه نیز در این مراسم، ضمن آرزوی علو درجات برای علامه حکیمی، گفت: اگر ما به دهه ی 50 و آثاری که در این دهه توانست در شکل دهی جامعه فرهنگی و دینی ما نقش ایفا کند، نگاه کنیم می بینیم که یکی از تاثیرگذارترین آثار آن دوره تفسیر المیزان مرحوم علامه طباطبایی بود. ایشان با این کار قرآن را پیش چشم ها آورد و توانست به نحوی آن را طرح کند که قرآن با حیات جامعه نسبت برقرار کرده و مخاطبانی فراتر از علوم اسلامی را جذب کند. نسلی که به وسیله علامه طباطبایی پرورش پیدا کردند در شکل گیری فضای عمومی دینی ما نقش پررنگی ایفا کردند.
وی افزود: مرحوم استاد حکیمی در کنار قرآن کریم راه جامعه ما در دهه 50 به بعد را بر روی یک منبع دیگر گشود که مهجور تر از قرآن بود. این منبع «حدیث» بود. تلاش ده روش جذب پول و ثروت استاد حکیمی و دو برادر ایشان بر این استوار بود که این دریچه بر جویندگان نسل جوان باز شود. کاری که ایشان انجام داد، این بود( مخصوصا در مجموعه الحیات) که گزینش و چینش احادیث نشان دهنده یک منظومه فکری باشد. نکته مهم دیگر این است که احادیث هم به عربی آمده و هم به یک زبان فارسی شیوا و فاخری نوشته شده لذا یک آهنگ آرمان خواهانه و عدالت طلبانه در آثار مرحوم حکیمی دیده می شود.
استاد فلسفه دانشگاه تهران با اشاره به گفت و گوها و دیدارهای شهید آیت الله بهشتی با مرحوم علامه حکیمی، بیان کرد: دغدغه علامه حکیمی این بود که اسلام به عنوان دین زندگی نه یک سلسله آموزه های انتزاعی که معلوم نبود برای چه زمان و کجا به کار می آید در کتب تعلیمات دینی پیش از انقلاب گنجانده شود. ما در ماه های قبل از انقلاب فرصتی بدست آوردیم که ایشان را به دانشکده ادبیات دعوت کنیم که با استقبال خیلی خوبی مواجه شد. این جلسات بعد از مدتی با مخالفت گارد دانشگاه مواجه و تعطیل شد، اتفاقی که در دوران های مختلف با آن روبرو بوده ایم.
وی در پایان خاطرنشان کرد: گلایه مندی علامه حکیمی این بود که برخی افراد در یک نگاه سطحی به مارکسیسم، به مقابله با یک سری عناصر تعیین کننده که کاری به مارکسیسم ندارد از جمله عناصر مرتبط با انسان و ارزش انسان می پردازند. ایشان در این زمینه و به ویژه مسائل مربوط به عدالت اجتماعی و اقتصادی حساس بود و می گفت چرا حالا که بعضی ها این تقابل (با مارکسیسم) را شکل می دهند این مفاهیم درست را از بین می برند؟ بر خلاف برخی صحبت ها که می شود، مرحوم حکیمی اصلا دغدغه مارکسیستی نداشت و دغدغه ایشان حق و عدالت بود.
حجت الاسلام والمسلمین محمدرضا یوسفی استاد دانشگاه مفید قم دیگر سخنران مراسم گرامیداشت علامه حکیمی در تشریح اندیشه های اقتصادی ایشان گفت: مرحوم علامه حکیمی نماد آرمانخواهی دینی و انسانی بود. ایشان در مراجعات خود به منابع دینی ما را با آیات و روایاتی مواجه کرده اند که خاک خورده اند و کسی به آنها اعتنایی نکرده بود. مرحوم حکیمی یاد آوردند که اگر میخواهید ببینید در یک جامعه عدالت اجتماعی وجود دارد ببینید درآن جامعه فقر وجود دارد یا نه. اگر در یک جامعه ای فقر گسترده وجود دارد بدانید که در آن عدالت وجود ندارد.
وی افزود: رویکرد مرحوم حکیمی به موضوع مبارزه با تکاثر بر پایه ی عدالت و جامعه ی منهای فقر اینگونه است که ایشان مراحل اقتصادی انسان ها را به پنج مرحله تقسیم کرده بودند. پایین ترین مرحله مسکنت است، یعنی انسان نان شب خود را هم نداشته باشد و استعدادهایش را نتواند شکوفا کند. مرحله دوم، فقر است یعنی دخل و خرج انسان یکسان نباشد. مرحوم حکیمی می گوید یک جامعه نباید این دو مرحله را داشته باشد. مرحله سوم که ایشان مطرح می کند، غنا کفافی است به این صورت هزینه و درآمد زندگی انسان ها متعادل باشد تا اینها بتوانند زندگی خود را تامین کنند. ایده آل این است که انسان ها چنین وضعیتی داشته باشند. مرحله دیگر غنای وافر نامیده شده است یعنی انسان ها به یک درآمد زیادی رسیده اند که مازاد نیازشان است که از نظر شرعی هیچ اشکالی ندارد اما این غنای وافر میتواند منشا یک سری بداخلاقی ها هم بشود. مرحله پنجم غنای تکاثری است یعنی انسان چنان داشته باشد که ازهویت انسانی خود تهی شود. به لحاظ فردی این مرحله ی تکاثر است. به اعتقاد علامه حکیمی، آن چیزی که از نظر دین مهم است این است که نظام تکاثری وقتی شکل می گیرد که یک نظام اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی به طور هماهنگ در جامعه وجود داشته باشد و حتما در نظام تکاثری در کنارش فقر و مسکنت هم وجود دارد. این سوال مطرح می شود که چرا ایشان اینقدر نسبت به پدیده ی تکاثر حساس بودند؟ مرحوم حکیمی دو دلیل بیان می کنند. اول اینکه در یک جامعه دارای نظام تکاثری، عدالت که هدف اجتماعی دین است تحقق پیدا نمی کند. عدالت یعنی قسط و قسط یعنی جامعه ی منهای فقر و منهای تکاثر. دلیل دوم ایشان این است که تکاثر یا نظام تکاثری چند پیامد مهم دارد از جمله اینکه انسان را از انسانیت دور می کند و تاثیرات خود را در نظام فرهنگی و اجتماعی هم نشان می دهد.
این استاد دانشگاه خاطرنشان کرد: انسانی که باید معبود خود را پرستش کند، در نظام تکاثری به پرستش درهم و دینار می پردازد لذا معنویت در چنین جامعه ای رخت بر می بندد. بر اساس روایات نظام تکاثری بسترساز گناه است و موجب فراموشی آخرت می شود. به لحاظ اجتماعی کاری که نظام تکاثری با جامعه می کند اینگونه است که با زیر پا گذاشتن حقوق انسان جامعه ده روش جذب پول و ثروت ای شکل میگیرد که در آن، اقلیت ممتازی آلاف و الوف دارند و انبوهی از مردم گرسنه هستند. در جامعه ای که نابرابری به شدت وجود داشته باشد، بر حسب روایات انسان ها به چند دسته تقسیم می شوند. در یک جامعه (غیر تکاثری) عناوین کلی وجود دارند که همه مان را زیر یک چتر قرار می دهد مثلا می گویند باید به منافع ملی و اهداف دینی توجه داشته باشیم اما در جامعه تکاثری این مفاهیم کلی از بین می رود. مردم در این جامعه دو دسته می شوند، یکی حیوانات درنده ای هستند که اقلیت ممتاز جامعه اند و یکی هم انبوهی از مردم هستند که در برابر گروه اول به تعبیر علامه حکیمی مانند گوسفند دریده می شوند. این جامعه محصول یک سری مسائل است که یک گروه اندکی از همه امکانات برای بدست آوردن (منابع) استفاده می کنند. اینجا باید دولتی باشد که اجازه ندهد چنین اتفاقی رخ دهد.
حجت الاسلام والمسلمین یوسفی افزود: علامه حکیمی به روایتی از کافی تمسک می کنند که در آنجا پیامبر اکرم(ص) در اخرین باری که به منبر رفتند با مردم صحبت می کنند. پیامبر(ص) یک سری تذکرات به فردی که بعد از ایشان قدرت را در دست می گیرد، ابلاغ می کنند که یکی از آنها این است که مبادا سیاست هایی اتخاذ کنند که مردم را فقر بیندازد چراکه وقتی مردم رابه فقر دچار کردید، آنها را از دین خارج می کنید. سپس پیامبر(ص) می فرمایند که مبادا حاکم خود را در انحصار یک گروه محدودی قرار دهد و از احوال مردم خود مطلع نشود زیرا آنهایی که بزرگ هستند و دسترسی بیشتری به قدرت دارند، حقوق دیگران را نادیده می گیرند. این یکی از جنبه هایی است که علامه حکیمی با استناد بر آن با نظام تکاثری مخالفت می کند. یکی دیگر از تاثیراتی که در این نظام تکاثری وجود دارد این است که آن اقلیت ممتاز به این بسنده نمی کنند که ثروتی را بهم بزنند لذا این ثروت در نظام قانون گذاری اثر می گذارد و قانون را به نفع خود وضع می کند و این مردم هستند که منافع شان نادیده گرفته می شود.
استاد دانشگاه مفید در پایان گفت: آثار فرهنگی جامعه تکاثری یکی دیگر از دلایل مخالفت علامه حکیمی با آن است. در یک جامعه متعادل، تقوا و دانش مایه مرجعیت مردم می شود. اما اگر نظام تکاثری شکل بگیرد، پول و قدرت جای آن دو عنصر را می گیرد مثلا بیان می شود فلانی پیامبر است، بعد می گویند چون پول ندارد نمی تواند پیامبر باشد یعنی حتی معنوی ترین مسائل با پول سنجیده می شود. اخلاق، معنویت و دین در برابر پول کنار می رود ودر چنین نظامی هر امری برای به دست آوردن ثروت وقدرت مباح می شود. مرحوم حکیمی بر اساس روایات می گوید نظام تکاثری ضد دینی و ضد اخلاقی است و باید از بین برود.
متکی به خود بودن یک عامل مهم و اساسی در موفقیت
مکان شما: خانه 1 / دانلودهای رایگان 2 / مطالب آموزشی سید سعید تقویزاده 3 / قوانین کائنات 4 / متکی به خود بودن یک عامل مهم و اساسی در موفقیت.
متکی به خود بودن ویژگی بسیار مهمی است که عده کمی از مردم به آن مجهز هستند. و بقیه مردم وابسته به عوامل بیرونی هستند. این وابستگی در همه موقعیتهای مهم آن ها را مایوس می کند. در حالیکه متکی به خود بودن هرگز و تحت هیچ شرایطی ما را مایوس نمی کند و همیشه بهترین نتایج را برایمان ایجاد می کند که مردم عادی، که فاقد این ویژگی هستند، بسیار با آن فاصله دارند.
متکی به خود بودن عامل اصلی پیوسته نگه داشتن حس خوب
در مبحث قانون جذب و رسیدن به خواسته ها همانطور که قبلا در مورد آنها گفته ایم داشتن حس خوب و پیوسته بهتر کردن آن عامل مهم اصلی می باشد. حالا به این موضوع توجه کنید که عامل حس خوب شما در چیست؟ آیا شما بخاطر شغلتان، سلامتی اتان، همسرتان، موقعیت اجتماعیتان و… حس خوبی دارید؟ یعنی آیا چیزی که در شما حس خوب ایجاد می کند وابسته به یک یا چند مورد در دنیای فیزیکی و بیرونی است؟
برای اکثریت مردم به این صورت است. از آنجائیکه دنیای فیزیکی ما همواره در حال تغییر و تحول است و هیچگاه هیچ چیزی ثابت نمی ماند، وابستگی آنها به عوامل بیرونی همیشه آنها را بی نتیجه می گذارد.
به عنوان مثال شما یک تکه جواهر را در اتاقی نورانی بسیار براق و درخشنده می بینید. ولی همان جواهر در اتاقی تاریک هیچ نور و درخششی از خود ندارد. خیلی از انسانها هم به همین صورت هستند. یعنی در زمانی که شرایط بیرونی برای آنها مساعد و خوب است حس خیلی خوبی دارند و اتفاقات خوبی را تجربه می کنند. ولی اگر آن شرایط تغییر کند حس خوب آنها به کلی نابود می شود و تمام نتایج خوبشان هم از بین می رود. مثلا زمانی که شریک احساسی و زندگی شما تصمیم به ترک کردن شما می گیرد و به علت وابستگی موجود در شما حس بد تمام درون شما را پر می کند.
آیا در شرایط سخت و دشوار می توانید به خود مسلط باشید؟
با یک تحقیق ساده متوجه می شوید افرادی که ثروتمند شده اند و می شوند کسانی هستند که هرگز ترس از بی پولی ندارند. و در دوره ای آن را به خوبی تجربه کردند و تجربیات بسیار ارزشمندی از آن دارند که فهمیده اند علت اصلی رشد و پیشرفت کجاست. در کل حس خوب این افراد وابسته به پولی که دارند نیست. و اگر این پول از آنها گرفته شود آنها به کلی همه چیز را از دست نمی دهند. برعکس به گفته خود آنها اگر ثروتشان در شرایطی از دستشان برود آنها قادر هستند دوباره حتی بیشتر از قبل ثروت را بدست آورند.
این مورد فقط در مورد پول و ثروت صدق نمی کند. بلکه شما در روابط هم به خوبی همین اصل مهم وابسته نبودن به اشخاص را می بینید که عامل اصلی موفقیت افراد در رابطه است. البته منظور به هیچ عنوان این نیست که این افراد از چیزهایی که در دنیای بیرونی خود دارند لذت نمی برند و قدردان انها نیستند و یا بود و نبود آنها برایشان فرقی نکند. بلکه اصل ماجرا وابسته نبودنشان به عوامل بیرونی است که اگر این عوامل از بین برود آنها هم همراهشان از بین بروند. بنابراین آنها وابستگی و اتصالشان به جای دیگری است که هیچگاه انها را مایوس و ناامید نمی کند.
شما مرغ تخم طلا را می خواهید یا تخمهای طلا را؟
تمام آنچه که در دنیای بیرونی ما برایمان خوشایند و خوب است مثل همان تخمهای طلا هستند. خیلی ها مرغی که این تخمها را می گذارد نمی بینند و فقط با یک دید بسته به دنبال آن تخمهای طلا هستند. و خیلی روشن است که آنها مرغی که تولیدکننده این تخمها است را فدا می کنند برای بدست آوردن چند تخم بیشتر. و بعد از مدتی همه چیز را با هم از دست می دهند.
ولی بعضی ها هستند که این نیروی خالق درونی، که دقیقا مثل همان مرغ تخم طلا است، را پیدا کرده اند. بنابراین آنها کاملا وابسته و متکی به خود هستند. آنها هرگز وابسته بیرون از خود نمی شوند و با از دست دادن چیزی در بیرون از خود غمگین و ناراحت نمی شوند. آنها می دانند داشتن مرغ تخم طلا یعنی همیشه و در هر شرایطی داشتن تخمهای طلا.
این دسته به خوبی می دانند که متکی به خود بودن یعنی آزادی و قدرت و کسی که آزاد و قدرتمند است صاحب همه چیز خواهد بود.
در ضمن ما با کمی دقت و توجه متکی به خود بودن را در سطح اعلای خودش در خداوند می بینیم. چون خداوند فقط و فقط متکی به خود است و از همه چیز بی نیاز. به خاطر همین هم در جایگاه خدایی و فرمانروایی تمام هستی قرار گرفته است. و هر کسی هم که به سمت بیشتر کردن این ویژگی در خود حرکت کند به همان نسبت صاحب همه چیز خواهد شد.
آیا شما متکی به خود هستید یا وابسته به موارد مختلف در دنیای بیرون خود؟
اجازه دهید در اینجا یک راز بزرگ را که شاید شما تا به امروز بارها آن را در اشکال و درجات مختلف تجربه کرده اید مطرح کنیم. شما به هر چیزی در دنیای بیرون خود وابسته و وصل شوید با آن نابود خواهید شد. چون همه چیز در دنیای بیرون ما دیر یا زود فانی خواهد شد. البته به ظاهر فانی می شود و ذات پشت آن همیشه جاودانه است و در فرمی دیگر دوباره متولد می شود. ولی بیشتر مردم به اشتباه خود را به این ظاهر فانی گره می زنند و با آن نابود می شوند. به چند مورد زیر لطفا توجه کنید:
وابستگی به یک انسان دیگر، به پول، به یک راه خاص برای گرفتن نتیجه، به یک محیط و مکان خاص، به یک مهارت یا تخصص، به جسم و جان، به زندگی در این دنیا و…
کاملا روشن است که تمامی موارد بالا و موارد مشابه آن همیشه فانی و متغیر خواهند بود و از اول هم در طول تاریخ برای همه همینطور بوده اند. پس اگر شما به اینها وابسته هستید شما از خود نوری ندارید و با رفتن اینها شما در تاریکی به سر خواهید برد.
ولی خبر خوب این است که شما در اینجا متوجه این موضوع مهم شدید و می توانید در جستجوی نیروی جاودانه مولد همه اینها در خود باشید. آن را بیشتر و بیشتر ببینید و وابسته آن شوید تا همیشه و همه جا همه چیز داشته باشید. که در این حالت شما فقط و فقط متکی به خود یا به عبارت دیگر متکی به خدا هستید.
استقلالیام اما علی پروین را دوست دارم!
سپهر ستاری: پرافتخارترین مربی فوتبال بانوان ایران، لقب مرضیه جعفری مربی تیم خاتون بم است که ۸ قهرمانی در لیگ برتر بانوان کسب کرده است.
زندگی حرفه ای و شخصی مرضیه جعفری سرشار از تراژدی های عجیب و غریب است. از ماجرای تلخ سال ۸۲ و زلزله بم که در آن تک تک شاگردانش را از دست داد، تا روز های سخت زندگی شخصی اش در سال های اخیر به خاطر از دست دادن عزیزان و نزدیکانش. بانویی که در مقابل هیچکدام از این سختی ها پا پس نکشید و پر قدرت برای آینده و دختران تیم اش جنگید.
عشق به فوتبال برای او که در یک خانواده فوتبالی بزرگ شده است و این رشته را را زیر نظر پدرش عباس جعفری، که مربی است آموخته، با او کاری کرد که در سن ۱۷ سالگی همزمان هم مربی یک تیم خودساخته باشد و هم بازیکن.
خبرآنلاین، با مرضیه جعفری درباره شرایط فوتبال بانوان ایران و حضور تیم خاتون بم در مسابقات قهرمانی باشگاه های آسیا گفتگویی لایو برقرار کرده است که در ادامه متن آن را میخوانید:
با توجه به حضور تیم خاتون بم در مسابقات قهرمانی باشگاههای آسیا، عملکر تیمتان را را چه طور ارزیابی میکنید و سطح مسابقات را چه طور دیدید؟
ما در زمان اعزام تیم یک سری اشتباهات محاسباتی داشتیم، این که با توجه به مسابقات تدارکاتی ما ناچار شدیم زودتر به ازبکستان برویم، چون ما قبل از آن در ایران مسابقه تدارکاتی نداشتیم، ما از فدراسیون هم خواسته بودیم که به مسابقات کافا برویم. چون این مسابقات تاثیری در رنکینگ تیم ها ندارد میتوانست مثل یک سری بازی تدارکاتی عالی باشد. متاسفانه این اتفاق نیوفتاد و ما دو بازی تدارکاتی در قزاقستان برگزار کردیم. ۷ مرداد اعزام شدیم و بعد از رسیدن به قزاقستان متاسفانه ۹۰ درصد بچه ها دچار یک ویروس عجیب و غریب شدند. همین موضوع سبب شد بچه ها از نظر بدنی تحلیل بروند.
در قهرمانی آسیا با توجه به ضعف بدنی بازیکنان و داشتن سه بازیکن آسیب دیده ، بچه ها عملکرد نسبتا خوبی داشتند. خیلی از بازیکنانم با آمپول و آسیب دیدگی به بازی ها ادامه میدادند. در بازی اول نتیجه تساوی داشتیم و در بازی دوم علی رغم تعویض هایی که کردیم باز هم موفق نبودیم. من در کل از عملکرد بازیکنانم راضی بودم، تیم ازبکی تیم بسیار قدرتمندی بود. مربی این تیم به من گفت که اصلا فکرش را هم نمیکرده که عملکرد تیم های ایرانی تا این اندازه خوب باشد، شما فوتبال بازی کردید و ما در نیمه دوم فقط میخواستیم وقت را تلف کنیم تا بازی تمام شود.
درست است که شرایط ما خیلی ایدهآل نبود ولی حداقل شاگردانم نشان دادند برای برد میآیند و بابت این موضوع از بچه های تیمم تشکر میکنم.
شرایط تیمتان برای مسابقات آینده چه طور هست؟
ما ۷۰ درصد اسکلت سال قبلی را حفظ کردیم. با بقیه بازیکنانی که می خواهیم هم در حال صحبت هستیم. امسال کار تیم ما سخت تر است. کادر تیم سپاهان قدرتمند شده است و جذب بازیکنی خوبی داشتند و از آن طرف شهرداری سیرجان دو یا سه تا مهره خوب اضافه کرده است، با همه این ها قطعا کار ما سخت تر می شود اما امیدوار هستیم از عنوان قهرمانی سال گذشته دفاع کنیم و دوباره قهرمان باشیم.
سطح لیگ بانوان را چه طور ارزیابی می کنید؟ با توجه به اینکه در این چند سال اخیر تیم هایی که هزینه بیشتری می کنند زیاد شده اند و جذابیت بازی ها بیشتر شده است شکا پیشرفتی حس میکنید؟
قطعا پیشرفت بوده است، با توجه به اینکه قهرمان باشگاه های آسیا برگزار میشود، اسپانسر ها نگاه ویژهتری به خانم ها دارند و پتانسیل فوتبال بانوان ما طوری است که اگر اسپانسر ها ورود کنند ما حرف های زیادی برای گفتن داریم، من فکر میکنم، فدراسیون هم در این دو سال اخیر از بخش بانوان حمایت خوبی داشته است و اگر این روند ادامه دار باشد با توجه به ظرفیت هایی که داریم میتوانیم ثابت کنیم فوتبال بانوان ایران حرف هایی برای گفتن دارد.
بحثی که همشه در فوتبال بانوان ما وجو داشته، بحث مبلغ قرارداد ها بوده است، آیا الان رقم ها قابل قبول شده است با هنوز خیلی پایین است؟
ببین سقف قرارداد برای هر باشگاهی متفاوت است ولی من احساس من احساس می کنم پیشرفت در این زمینه وجود داشته است، الان قراردادهایی که در فوتبال بانوان ما بسته میشود به شکلی هست که شخص میتواند با آن زندگی کند، افزایش قیمت قراردادها در این یکی دوسال خیلی خوب بود است و فکر میکنم انگیزه خیلی خوبی برای بانوان ما هست.
انتخابات فدراسیون فوتبال برگزار شد و مهدی تاج رئیس فرداسیون شد، او را در این سمت چگونه ارزیابی می کنید و به عنوان یک بانوی سرمربی چه توقعاتی از رئیس فدراسیون دارید؟
اولین چیزی که مدنظر من هست این است که فکر میکنم مهدی تاج و تیم مدیریتی که دارند میتواند مدیریت خوبی داشته باشد، ولی من این توقع را دارم که یک نایب رئیس خوب برای بخش بانوان انتخاب کنند، کسی که واقعا از خود فوتبال باشد. فوتبالی باشد و درک کند، همچنین عادل باشد. من فکر میکنم اینکه شخص فوتبالی باشد مهم است چون ما همیشه در این بخش به مشکل خوردیم.
اتفاق خوبی که برای تیم شما افتاد این بود که سال گذشته جشنی خیلی خوبی برای تیم برگزار شد، این نشان دهنده این است که توجه خوبی به فوتبال بانوان می شود و اتفاقا خوبی بود، نظر شما چیست؟
مدیر عامل ما دکتر اسماعیلی هستند، ایشان واقعا کسی هستند که شاید از ابتدا فوتبالی نبودند ولی از زمانی که وارد فوتبال بانوان شدند واقعا کمک کردند و همه جوره خواستند بانوان دیده شوند، این جشنی که برگزار شد باعث شد دختران فوتبال بم دیده شوند، من فکر میکنم آقای اسماعیلی کمک های زیادی به بخش بانوان کرده و مدیرعاملی هست که جدا از بحث مالی از نظر روانی مدیریت خیلی خوبی دارند و آن جشنی که برگزار شد حتی در فوتبال آقا هم دیده نمیشود.
شما در یک خانواده فوتبالی بزرگ شدید و پدرتان مربی فوتبال بوده است، این موضوع چه قدر در کشش شما به فوتبال موثر بوده است؟
پدر من مربی بود، از ۳ یا ۴ سالگی همیشه توپ در خانه ما بود، خیلی وقت ها با پدر و برادرم که او هم فوتبالی بود مینشستیم و فوتبال هارا می دیدیم، این قطعا خیلی موثر بوده است. من همیشه میگویم بخش زیادی از مربی شدن ذاتی است، مدیریت ذاتی که به ارث برده میشود. کسی که من خودم را به او مدیون میدانم، پدرم است که واقعا مشوق اصلی من بود و باعث شد در در این زمینه به این جایگاه فعلی برسم. آن زمانی که فوتبالی وجود نداشت من همیشه فوتبال بازی میکردم، در ۱۶ سالگی مربی شدم و باز هم پدرم به من کمک کرد و نقش پررنگی داشت.
شما در ۱۷ سالگی یک تیم فوتبال مستقل داشتید، در آن سن داشتن تیم سخت نبود؟ مخصوصا که شما بازیکن هم بودید.
من همیشه از بچگی مدیریت خوبی داشتم، همیشه مبصر کلاس و نفر اول بودم و این خصلت را داشتم. یکی از مشخصه های ذاتی من این بود که باید نفر اول میبودم. من در ۱۷ سالگی که مربی شدم، در ابتدا یک بازیکن داشتم، بعد از آن تعداد بازیکن ها زیاد شد و من کوچک ترین فرد مجموعه بودم و هر وقت یاد آن زمان میکنم خندهام میگیرد، چرا که با سن کمی که داشتم، خیلی جدی بودم، در زمین بداخلاق بودم و در مربیگری جدی بودم.
فکر می کنم آن مدیریت که داشتم باعث شد بتوانم آن تیم را شکل بدهم.
بعد از اتفاقات تلخ زلزله بم و از دست دادن شاگردانتان، چه چیزی انگیزه شما برای برگشتن و شروع دوباره بود؟
من بعد از زلزله به غیر یک یا دو نفر همه شاگردانم را از دست دادم. این برای من خیلی سخت بود، ولی وقتی اندوه زیاد شهر و بوی مرگی که در شهر پیچیده بود را می دیدم، به خودم میگفتم تنها کاری که از دست بر میآید این است که یک مقدار به عنوان مربی مردم را خوشحال کنم. من به عنوان مربی حداقل میتوانستم دختران بمی را از آن حال و هوا در بیاورم و برای همین این تصمیم را گرفتم و سال ۸۳ دوباره کار را شروع کردم و بسیار هم سخت بود.
همه خانه ها غم زده بودند، همه درگیر از دست دادن عزیزانشان بودند و برای همین بیرون آوردن دختران وخانم ها از خانه کار بسیار سختی بود. هیچ کس هیچ انگیزه ای نداشت، اما من فکر میکنم خدا من را در این راه یاری کرد و الان خیلی خوشحالم که مردم شهر من خوشحال اند.
سال ۸۸ برای اولین بار به لیگ برتر صعود کردید و اولین موفقیت رسمی فوتبال شما رقم خورد، چه طور بود؟
سال ۸۸ ما با بازیکنان بومی به لیگ برتر صعود کردیم، من همیشه به بازیکنانم میگفتم همیشه باید برنده باشیم و بهانهای را نمیپذیرفتم. حتی در مقابل تیم قدرتمندی مثل ملوان. ما در آن سال سوم شدیم و واقعا مردم و مسئولین نگاه دیگری به ما کردند و بهای مسئولین بم در کسب افتخارات موثر بود.
فوتبال بانوان ما نسبت به بقیه کشور ها نوپا هست و تا حدی از آنها عقبتر هستیم که این هم طبیعی است؛ برای جبران این موضوع باید چه کاری انجام شود؟
اولین قدم تربیت مربیان است، مربیان باید آموزش ببینند، ما باید مربیانی پرورش بدهیم که از نظر تجربه و علم آموزش دیده باشند. ما الان مربیان زیادی داریم اما مهم این است که این مربیان در راستایی که می خواهیم حرکت کنند و ما باید بدانیم مربی پایه ما چه وظیفهای دارد، مربی جوانان ما به وظیفه ای دارد و هر کسی در جای خودش باشد. باید هدف کوتاه مدت و بلند مدت خود را بدانیم و در آن راستا حرکت کنیم.
اینکه ما هر سال یک تیم ملی تشکیل میدهیم و میرویم یک پله در رنکینگ سقوط میکنیم چه فایده ای دارد؟ ما باید هدف داشته باشیم. از مربیان خارجی در تیم های پایه می توانیم استفاده کنیم. ما میتوانیم لژیونر داشته باشیم، شاید یک لژیونر قیمت کمتری نسبت به بانوان خودمان داشته باشد اما به سطح فوتبال ما اضافه کند.
امکانات حال حاضر فوتبال بانوان برای همه تیم ها یکسان است؟
نه، ما از نظر زیر ساخت مشکل داریم، تیم هایی مثل سپاهان، ایلام، بم و.. همان امکانات آقایان را در اختیار بانوان هم قرار میدهند، اما مثلا ما میدانیم شهر کرد مشکل زیرساخت دارد. باید اسپانسر ها نگاه متفاوتی داشته و زیرساخت ها توسط دولت اصلاح شود چون ما حرف های زیادی برای گفتن داریم.
تغیر و تحولات در تیم ملی بانوان و جایگزینی مریم آزمون به جای مریم ایراندوست در سمت سرمربیگری را چه طور میبینید و به طور کل تیم ملی را چه طور ارزیابی میکنید، و ما چه جایگاهی در آسیا داریم؟
هم مریم آزمون و هم مریم ایراندوست مربی های خوبی هستند، من فکر میکنم این اختلافاتی که ایجاد شد توسط بقیه بود وگرنه هر دو مربی بزرگ هستند و میتوانند به تیم ملی کمک کنند. هر دو هم ثابت شدهاند، امیدوارم با یک تفکر خوب فدراسیون فعلی به بخش بانوان ورود کند و آن برنامه ریزی و اهداف مشخص شود و هر کسی در جایگاه خودش به فوتبال بانوان کشور کمک کند و این اختلافات هم نباشد.
خودتان به سرمربیگری تیم ملی فکر میکنید؟
من پیشنهاد داشتم ولی من چون سرمربی تیم خاتون بودم و تیم من در باشگاه های آسیا بود نمیتوانستم در تیم ملی باشم. چون مردم شهر من این تیم را خیلی دوست دارند، پس اولویت من تیم شهرم بود.
یعنی تیم ملی شما را وسوسه نکرد؟ به هر حال افتخار خیلی بزرگی است.
بله افتخار بزرگی است، من قطعا اگر شرایطش را داشته باشم این کار را میکنم ولی اولویت من مردم شهرم هستند چرا که تیم ما دلیل لبخند مردم بم است.
همیشه این حرف بوده که تیم های پرسپولیس و استقلال در لیگ بانوان تیم بدهند، بنظر شما این اتفاق خوب هست و می تواند به فوتبال بانوان ما کمک کند؟
من فکر میکنم اگر این باشگاه های بزرگ ورود کنند قطعا تماشاگر زیادی جذب میکنند. در جشنی که ما برگزار کردیم کل ورزشگاه و حتی مستطیل سبز پر شد. اگر مردم در شهر کوچکی مثل بم اینطور استقبال میکنند، قطعا در شهرهایی مثل ایلام بیشتر از اینها خواهد بود. همچنین ورود این تیم ها انگیزه زیادی ایجاد میکند چون خیلی از بازیکنان خانم ها منتظر این موضوع هستند. این اتفاق رقابت را هم بهتر میکند و این رقابت سالمی هست.
بین مربی های داخلی و خارجی آقا از کدامشان الگو میگیرید؟
من از نحوه مربیگری گوآردیولا را خیلی دوستت دارم و از بازی تیم هایشان لذت میبرم، بین ایرانی ها هم امیر قلعه نویی را دوست دارم.
شما استقلالی هستید یا پرسپولیسی؟
من استقلالی هستم، اما بزرگان پرسپولیس مثل علی پروین را خیلی دوست دارم.
در خصوص استان کرمان، هم در خانم ها هم آقایان از این استان تیم های زیادی داریم که خوب هزینه می کنند و جز تیم های خوب لیگ برتر آقایان و خانم ها هستند؛ چه چیزی باعث شده که کرمانی انقدر در فوتبال پیشرفت کرده است؟
زیرساخت های استاد کرمان خیلی خوب است. مخصوصا در سیرجان و رفسنجان و کرمان، از نظر مالی معادن خوبی وجود دارد، ما در بم از نظر مالی آن معادن را نداریم و از نظر زیر ساخت نیازمند به کمک هستیم، اما باز هم در استان کرمان مدیران خوب خیلی تاثیرگذار هستند زیرا توجه خوبی دارند و باعث شکل گری تیم ها شدند.
انگار مدیران آن منطقه خیلی به فوتبال علاقهمند هستند و این علاقه خیلی مهم است، زیرا خیلی از شهر ها ثروت زیادی دارند اما یک تیم لیگ برتری هم ندارند، اما کرمان فقط در بخش آقایان سه تیم دارد، بنظر شما درست است؟
علاقه مدیران مهم است، همچنین مسئولیتپذیری که دارند. کرمان از نظر آب و هوا و مسائل تفریحی خوب نیست، مدیران در راس هم با در نظر گرفتن این ماجرا که مردم با فوتبال خوشحالاند در جایی گام برداشتند که این شادی را به مردم بدهند.
حضور بانوان در ورزشگاه را چه طور میبینید و بنظراتان این اتفاق چه قدر خوب است؟
موقع برگزاری جشنمان در بم خانم ها آقایان کنار هم شادی کردند و اتفاقی هم نیوفتاد. خیلی از خانواده ها کنار هم فرزندشان را تشویق میکردند و از فضا لذت میبردند، این از نظر شرایط روحی با توجه به مسایئل اقتصادی خیلی خوب است و شادی بیشتری را به دخترا و خانواده ها میدهد.
بنظرتان این موضوع چه تاثیری در جو ورزشگاه دارد؟
خیلی تاثیرگزار هست، آقایی که در ورزشگاه است وقتی خانم هارا میبیند حواسش به حرف ها و شعارهایی که میدهد است.
خودتان هم دوست دارید برای بازی های باشگاهی یا ملی به استادیو بروید؟
قطعا اگر شرایط موجود باشد ده روش جذب پول و ثروت میروم.
اینکه آقایان هم برای تماشای بازی خانم های بیایند و شرایط مهیا شود بنظر شما چه قدر مهم است؟
ورزشکاران خانم ما ما با پوشش کامل بازی میکنند، این موضوع در خانواده بازیکن تاثیرگذار است و وقتی پدر یا برادر بازیکن من بازی او را میبیند، این در روحیه و انگیزه بازیکن من خیلی اثر دارد و بسیار مثبت است.
حرف پایانی؟
از مدیر عامل تیم تشکر ویژه دارم، همینطور از همسرم که همیشه از من حمایت کرده است، از شما هم برای حمایت از فوتبال بانوان ممنونم.
دیدگاه شما