آموزش اندیکاتور شاخص قدرت نسبی (RSI)
یکی دیگر از پرطرفدارترین اندیکاتورها در کنار اندیکاتور مکدی، شاخص قدرت نسبی یا RSI میباشد که تحلیلگران زیادی از استفاده میکنند.
اندیکاتور شاخص قدرت نسبی یا (Relative Strength Index) توسط ولز ویلدر طراحی و توسعه یافته است که از خانواده نوسانگرها میباشد و مانند اندیکاتور مکدی از میانگین متحرک در محاسبات آن استفاده شده است و در آن، دوره محاسبه به صورت متغیر است که در حالت پیشفرض و استاندارد ۱۴ روزه میباشد. این اندیکاتور یک شاخص جهت بررسی Momentum بازار (گرایش) و قدرت حرکت آن میباشد که برخی منابع آن را به عنوان یک اندیکاتور پیشرو در نظر میگیرند ولی با توجه به ویژگی نوسانی این اندیکاتور، بهتر است آن را جزو خانواده اندیکاتورهای تاخیری در نظر بگیریم.
گرایش بازار (Momentum) چیست؟
مومنتوم یا گرایش یکی از مفاهیم فیزیک است که قدرت و شتاب یک جسم در حال حرکت را مورد بررسی قرار میدهد. در واقع مومنتوم بیان میکند که یک جسم در حال حرکت توانایی دارد تا در همان جهت به مسیر خود ادامه دهد تا زمانی که یک جسم خارجی مانع از حرکت آن شود و یا مسیر آن را تغییر دهد.
مومنتوم = جرم X سرعت
در تصویر فوق شاهد یک مثال بسیار خوب از مفهوم مومنتوم هستیم؛ توپهای ساچمهای به یک دیگر نیروی حرکتی وارد میکنند و این مومنتوم تا زمانی که یک نیروی خارجی مانع از ادامه حرکت آنها نشود و یا انرژی آنها تخلیه نشود، به حرکت خود ادامه میدهند.
حال همین مثال را در مورد RSI و بازار سرمایه بیان میکنیم؛ قیمتها همواره به سمتی مشخص حرکت میکنند و از روند خود پیروی میکنند تا زمانی که یک نیروی خارجی جهت حرکت را تغییر دهد. این موضوع به اصل روندها در تحلیل تکنیکال نیز مرتبط میباشد و بیان میکند که روندهای گذشته ممکن است تا دوره مشخصی از آینده نیز ادامه داشته باشند.
شاخص قدرت نسبی با بررسی دوره زمانی مشخص که به صورت استاندارد ۱۴ روزه میباشد، قدرت خرید و فروش در یک گزینه معاملاتی را مورد بررسی قرار میدهد و آن را در یک نمودار با سه بازه مختلف نشان میدهد. همان طور که بیان شد RSI یک نوسانگر است و این نوسانگر بین دو سطح ۰ تا ۱۰۰ نوسان میکند.
همچنین در این بین، سطوح بسیار مهمی تعریف شده است که سطح ۰ تا ۳۰ به عنوان ناحیه اشباع فروش و سطح ۷۰ تا ۱۰۰ به عنوان ناحیه اشباع خرید نامگذاری میشود.
ناحیه اشباع فروش و ناحیه اشباع خرید
در توضیحات فوق اشاره کردیم که قدرت و شتاب در یک جهت خاص با ورود یک نیروی خارجی و یا با تخلیه انرژی تغییر جهت خواهد داد. در اندیکاتور RSI دو ناحیه به نامهای اشباع خرید و اشباع فروش وجود دارد که نشانگر کند شدن و اتمام خرید و فروشهای افراطی میباشد. به بیان دیگر زمانی که به ناحیه زیر ۳۰ در اندیکاتور RSI میرسیم کمکم شاهد کاهش فروشهای افراطی در بازار هستیم و احتمالا قدرت خرید در بازار افزایش پیدا خواهد کرد و زمانی که در ناحیه ۷۰ به بالا هستیم احتمالا خریدهای افراطی رو به پایان است و توقع داریم که فشار خریداران کاهش یابد و شاهد عرضه پر قدرت در بازار باشیم.
در تصویر فوق شاهد قدرت RSI هستیم که دو بار در ناحیه اشباع خرید و یکبار در ناحیه اشباع فروش توانسته است حرکت بزرگ بعدی را حدس بزند. نکته قابل توجه این است که RSI در خانواده نوسانگرها میباشد و از حیث سیگنال زمانی جزو اندیکاتورهای تاخیری به حساب میآید؛ لذا بهتر است به حرکت نمودار قیمت وزن بیشتری نسبت به RSI داده شود و صرفا از این شاخص در قالب یک نمودار کمکی استفاده گردد.
چگونه از RSI سیگنال صحیحی دریافت کنیم؟
با اندیکاتور RSI آشنا شدیم و سطوح آن را بررسی کردیم. در مورد دو سطح بسیار مهم توضیحاتی ارائه دادیم که دقیقا مبنای سیگنال RSI محسوب میشوند و نقش مهمی در این اندیکاتور ایفا میکنند.
سیگنال خرید: گاهی اوقات در بازار شاهد عدم جذایت قیمت برای خریداران و همچنین شتابزدگی فروشندگان هستیم که در این حالت شرایطی بوجود میآید که فروش افراطی در بازار و با حجم بالا اتفاق میافتد. در این شرایط نمودار RSI به مرور زمان سطح ۳۰ را شکسته و شاخصی کمتر از ۳۰ را نمایش میدهد.
بعد از نوساناتی که شاخص RSI در زیر سطح ۳۰ خواهد داشت به مرور زمان فروشهای افراطی تضعیف خواهند شد و شرایطی بوجود میآید که مجددا تمایل خریداران برای ورود به بازار افزایش مییابد؛ در این شرایط شاخص RSI شروع به رشد خواهد کرد و زمانی که سطح ۳۰ از پایین به بالا شکسته شود سیگنال خرید را صادر میکند.
سیگنال فروش: افزایش تقاضا و ورود نقدینگی سنگین به بازار باعث افزایش تدریجی قیمت خواهد شد و این روند مادامی که قیمتها برای خریداران دارای جذابیت باشند ادامه خواهد داشت. افزایش قیمت و کاهش خریدهای افراطی شرایطی را به وجود میآورد که به آن اشباع خرید میگویند و در این حالت غول بزرگ سرمایه به تدریج اقدام به فروش خواهد کرد و با توجه به اینکه جمعیت خریداران در بازار کاهش یافته است، قیمتهایی پایینتری برای خرید جذابیت پیدا میکنند که این مسئله باعث کاهش قیمت گزینه سرمایهگذاری خواهد شد. در این حالت شاخص RSI شروع به نزول از ناحیه اشباع خرید (سطح بالای ۷۰) خواهد کرد و شکست سطح ۷۰ خبر شاخص فنی چیست؟ خوبی برای دارندگان این سهم نخواهد بود و این یعنی تمایل بالای سرمایهگذاران برای فروشهای بیشتر.
واگرایی در RSI
این اندیکاتور یکی از بهترین اندیکاتورها برای تشخیص واگرایی میباشد و در صورتی که در کنار مکدی بر روی ضعف در روند اتفاق نظر داشته باشند به احتمال بسیار زیادی باید شاهد برگشت قیمت باشیم. واگرایی زمانی در RSI رخ میدهد که شاهد ناهماهنگی بین نمودار قیمت و نمودار RSI باشیم که در این حالت شاهد ضعفی در روند هستیم که ممکن است جهت حرکت قیمت را کاملا تغییر دهد.
خط روند بر روی نمودار RSI
یکی از تکنیکهایی که برخی از تحلیلگران مورد استفاده قرار میدهند تکنیک ترسیم خط روند بر روی اندیکاتور RSI میباشد که در این حالت از نواحی برگشتی و یا شکست خط روند سیگنال میگیرند.
شایستگی چیست؟ تعریف شایستگی
شایستگی چیست؟ در دهه ۱۹۷۰، توسط مک بر (McBer) هنگام شناسایی و تعیین مشخصه های فردی کارکنن، اشایستگی را معرفی کرد، که منتج به عملکرد موثر و یا بهبهود عملکرد شد.
اما شایستگی دقیقا چیست؟
- هر شغلی به مجموعه شایستگی های منحصربفردی برای انجام موثر نیاز دارد. افرادی که شغل را اجرا می کنند باید از این شایستگی های برخوردار باشند. یکی از ابعاد جالب و ارزشمند این اصطلاح این است که روی توانایی های فرد تمرکز نمی کند، بلکه بر توانایی یادگیری فرد تاکید می ورزد. این رویکرد نوآورانه بتدریج میان کارشناسان استخدامی و شرکت های آموزشی بشدت محبوب شد.
- شایستگی ها بهمراه شاخص های رفتاری منحصربفردشان تسهیل کننده نمایش رفتارهای و مهات های مناسب می باشد. این شایستگی های نه مجموعه ای از وظایفی است که مانند یک ربات باید اجرا شود و نه قابلیت خاصی است که هرگز نمایش داده نمی شود.
- شایستگی شامل انگیزش، خودآگاهی، علاقه و تمایل به نشان دادن عملکرد موثر می باشد.
تعریف شایستگی
پس با توجه شاخص فنی چیست؟ به مطالب بیان شده اکنون می توانیم شایستگی را تعریف نماییم:
- مجموعه رفتارهای عملکرد فردی قابل مشاهده، قابل اندازه گیری و حیاتی برای عملکرد موفقیت آمیز سازمانی و فردی می باشد.
- مشخصه های ویژه فرد که منتج به عملکرد موثر و فوق العاده در یک شغل می شود.
بحثهای زیادی در مورد این ابعاد وجود دارد که آیا شایستگی ها منحصر به یک شغل خاص می شود یا اینکه ماهیتی عام دارند. با مثالی به درک آن می پردازیم. آیا مدیریت به همان مجموعه رفتارهایی که مدیران در سازمان، وظایف شغلی، موقعیت یا هرجایگاهی نشان می دهند، نیاز دارند یا این رفتارها در سازمان ها، فرهنگ ها، محیط ها مختلف با یکدیگر فرق می کنند.
براساس تحقیقات MCBer، جدا از اینکه ۱۲ مشخص در رابطه با اثربخشی مدیریتی تعیین شدند، ۷ مشخصه به عنوان شایستگی های آستانه ای (threshold competencies) درنظر گرفته شدند.
اجازه دهید به شرح شایستگی های آستانه ای بپردازیم. بطور خلاصه به ظرفیتی یا قابلیتی (یا حداقل توانایی) که فرد برای انجام یک شغل نیاز دارد که ممکن است این قابلیت در موارد بسیار ساده ای مانند توانایی صحبت به زبان مادری باشد. در واقع این نوع شایستگی با شایستگی رسیدن به عملکرد عالی متفاوت است.
بنابراین هر شغلی در هر سطحی در سازمان یک شایستگی آستانه ای دارد. در واقع شایستگی آستانه ای، حداقل شرایط و قابلیت مورد نیاز برای انجام یک شغل می باشد.
شاخص توده بدنی (BMI) چیست؟
شاخص توده بدنی ابزاری مناسب است تا سلامت وزن فرد با توجه به قدش تخمین زده شود. هرچقدر این شاخص بالاتر باشد نشان دهنده این است که میزان چربی بدن بیشتر است و ریسک ابتلاء به برخی بیماری ها در نتیجه چاقی رو به افزایش است. اگر می خواهید درباره BMI بیشتر بخوانید، در ادامه با زوم لایف همراه باشید.
شاخص توده بدنی چیست؟
شاخص توده بدنی یا شاخص کوتله یا بی ام آی BMI (body mass index) سنجشی آماری برای مقایسه وزن و قد یک فرد است. در واقع BMI مقیاسی برای اندازه گیری میزان چربی بدن و تناسب اندام بر اساس نسبت وزن به قد فرد است. این شاخص از طریق حاصل تقسیم وزن بر مجذور قد فرد محاسبه میشود و برای افراد بالای 20 سال چه خانم چه آقا درست کار میکند و اعداد متوسط این شاخص برای کودکان بالای دو سال متفاوت است.
شاخص توده بدنی تنها یک معیار ساده و سطحی است و فقط وضعیت وزنی ما را نشان میدهد. و با اینکه میزان چربی بدن ما را نیز به صورت حدودی مشخص می کند اما نحوه توزیع چربی ها را نشان نمی دهد و همچنین تمایزی بین چربی و عضله قائل نیست.
برای مثال اگر ورزشکاری که به صورت حرفه ای ورزش میکند و بافت عضلانی قابل توجه (به همراه مقدار بسیار جزئی چربی داشته باشد) و شاخص توده بدنی این ورزشکار ۳۰ باشد، مطابق فرمول BMI باید ورزشکار چاق باشد. این درحالی است که ورزشکاران عضله بیشتری دارند و چاق نیستند.
BMI چطور محاسبه می شود؟
فرمول محاسبه شاخص توده بدنی در عکس زیر توضیح داده شده است.
فرمول BMI = (وزن بر حسب کیلوگرم) تقسیم بر (قد × قد بر حسب متر) یا به توان 2
شاخص توده بدنی از طریق تقسیم وزن فرد به کیلوگرم بر توان دوم (x²) قدش به متر بدست می آید. این شاخص در بین سالهای 1830 تا 18520 توسط آدولف کوتله دانشمند بلژیکی ابداع شد به همین دلیل به آن شاخص کوتله نیز می گویند.
جدول شاخص توده بدنی
بعد از محاسبه bmi و مشخص شدن شاخص جرم بدن، مشخص می شود که وضعیت وزن شما در چه گروهی قرار دارد.
BMI مناسب گروه های سنی مختلف
- 19-24 سال = 22
- 25-34 سال = 23
- 35-44 سال = 24
- 45-54 سال = 25
- 55-64 سال = 26
- 65 سال به بالا = 27
این اعداد نشان می دهد که شما دارای کمبود وزن هستید و باید وزن اضافه کنید یا اندامتان متناسب است یا اضافه وزن دارید و باید وزنتان را کاهش دهید.
شاخص توده بدنی (BMI) بزرگسالان
از آنجا که انسان ها در قد و شکل بدن متفاوت هستند، BMI هم وزن طبیعی را نسبت به قد نشان می دهد. BMI بالاتر از حد طبیعی در بزرگسالان، نشان می دهد که سنگین تر از وزن ایده آل هستید. محدوده زیر حد طبیعی فقط برای بزرگسالان حساب می شود.
BMI زیر 18.5:
- پایین تر از این حد به این معناست که فرد کمبود وزن دارد.
- دلایل زیادی برای این نتیجه می تواند وجود داشته باشد.
- این افراد باید به دنبال افزایش وزن باشند تا سلامت خود را به دست بیاورند.
BMI بین 18.5 تا 24.9:
- این محدوده ی وزن مناسب است.
- اگر برای شما در این محدوده است، یعنی نسبت به قدتان وزن مناسبی دارید.
- به هر حال این افراد هم باید برنامه غذایی سالم به همراه فعالیت بدنی مرتب را دنبال کنند تا هم اندامی متناسب داشته باشند و هم وزنشان از حد طبیعی بالاتر یا پایین تر نیایید.
BMI 25 یا بیشتر:
- این اندازه بیش از حد ایده آل است و ممکن است فرد اضافه وزن داشته باشد، یعنی نسبت به قدتان سنگین تر هستید.
- اضافه وزن، شما را در خطر بیماری های قلبی، سکته مغزی و دیابت نوع 2 قرار می دهد.
- وقت آن رسیده که واکنش نشان دهید و برنامه غذایی و ورزشی را شروع کنید.
BMI 30 به بالا:
- این اندازه در بالاترین حد است و چاقی نام دارد.
- چاقی، فرد را در خطر بسیاری از بیماری ها قرار می دهد.
- کاهش وزن خیلی سریع تاثیر مثبت خود روی سلامت این افراد نشان می دهد.
شاخص توده بدنی (BMI) کودکان
همانطور که گفتیم BMI برای کودکان به شکل دیگری محاسبه میشود هرچند روش کار برای آنها نیز تقریبا مشابه بزرگسالان است اما برای کودکان درصدی را برای مقایسه کودک با کودکان هم سن و هم جنسیت او فراهم میکند. برای ارزیابی وزن مناسب در کودکان، متخصصان به قد، سن و جنسیت کودک توجه می کنند.
نتیجه صدک BMI نام دارد. راهی مناسب برای تشخیص وزن مناسب کودکان است و توسط متخصصان انجام میشود.
متخصص با استفاده از آن میتواند به شما بگوید کودک آنطور که انتظار می رفته است رشد کرده یا خیر. وقتی صدک BMI کودک مشخص میشود در یکی از این چهار گروه قرار می گیرد:
- کمبود وزن: زیر صدک 2
- وزن سلامت: بین صدک 2 و 90
- اضافه وزن: بین صدک 91 و 97
- چاق: روی صدک 98 یا بالاتر از آن، بیشتر کودکان باید روی وزن ایده آل قرار داشته باشند.
اما اگر کودک بالاتر از محدوده طبیعی باشد، باید زیر نظر قرار بگیرد تا به وزن ایده آل برسد. اضافه وزن مشکلاتی را برای سلامت کودک به وجود می آورد. تحقیقات نشان داده کودکان دارای اضافه وزن یا چاق در دوران کودکی و بعدها، دست به گریبان بیماری های مربوط به چاقی هستند. پس اگر کودکی با چنین مشکلی دارید بهتر است هرچه زودتر اقدام کنید.
وزن ایده آل چقدر است؟
مطمئنا هر از گاهی به وزن خود فکر می کنید و عدد آن برایتان مهم است. وزن ایده آل به عوامل مختلفی بستگی دارد، از جمله:
- قد؛
- جنسیت؛
- میزان چربی و عضلات؛
- اندازه چارچوب بدن؛
شاخص توده بدنی BMI یکی از بهترین روش ها برای محاسبه وزن ایده آل است. محاسبه BMI کار بسیار ساده ای است و با دانستن اندازه قد و وزن می توان آن را محاسبه کرد.
اگر نتیجه بین 18.5 و 24.9 باشد، یعنی وزن شما نسبت به قدتان ایده آل است. اگر نتیجه به دست آمده کمتر از 18.5 باشد، باشد، دچار کمبود وزن هستید. اگر شاخص توده بدن شما بین 25 و 29.9 باشد، دچار اضافه وزن هستید. اگر عدد به دست آمده بین 30 تا 35 باشد، اضافه وزن شما بیش از اندازه بوده و چاق محسوب می شوید.
توجه داشته باشید که BMI همیشه دقیق نیست چرا که عواملی مانند اندازه چارچوب بدن و ترکیب عضلات در نظر گرفته نمی شوند.
تاثیرات اضافه وزن و چاقی بر سلامت
طیف های مختلف BMI بر اساس رابطه بین وزن بدن و بیماری ها و مرگ تعیین شده است. افراد دارای اضافه وزن یا چاق بیشتر به بیماری های مختلف و مشکلات سلامتی مبتلا می شوند که از جمله آنها میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
-
؛
- چربی خون بالا؛ ؛
- بیماری های قلبی عروقی؛
- سکته؛
- بیماری کیسه صفرا؛
- آرتروز استخوانی؛
- اختلالات خواب؛
- برخی از انواع بیماری سرطان (سینه، رحم، مقعد و . ).
شناسایی فاکتورهای خطرزا
بیماری هایی که نام بردیم، از جمله بیماری های مرتبط با چاقی هستند در صورتی که اضافه وزن یا چاقی شما همراه با دست کم دو مورد از فاکتورهای خطرزا نیز همراه باشد، احتمال ابتلای شما به این بیماری ها بیشتر میشود. عوامل خطرزا عبارتند از:
- فشار خون بالا؛
- سطح بالای کلسترول بد در خون LDL؛
- سطح پائین کلسترول خوب در خون HDL؛
- چربی خون بالا ( تریگلیسیرید بالا)؛ ؛
- سابقه خانوادگی بیماری قلبی؛
- عدم فعالیت بدنی و ورزش؛
- مصرف سیگار و الکل.
برای افرادی که شاخص توده بدنی آنها 30 و بالاتر از آن است و یا کسانی که دچار اضافه وزن هستند و یک یا دو مورد از فاکتورهای خطر را دارند پیشنهاد میکنیم که وزن خود را کاهش دهند. حتی یک کاهش وزن جزئی (5 تا 10 درصد وزن فعلی شما) ریسک ابتلا به این قبیل از بیماریها را کاهش میدهد.
افرادی که اضافه وزن دارند و کمتر از دو مورد از فاکتورهای خطر را دارند نیز با اینکه خطر کمتری تهدیدشان میکند اما باید مراقب افزایش وزنشان باشند و وزنشان را کاهش دهند.
چه کسانی می توانند از BMI و صدک BMI استفاده کنند؟
- همانطور که گفته شد BMI بهترین راه ارزیابی وزن سلامت در بزرگسالان است.
- صدک BMI بهترین روش ارزیابی وزن مناسب در کودکان 2 سال به بالا است.
- بعضی افراد بزرگسال که بدنی عضلانی دارند ممکن است BMI بالاتر از حد سلامت داشته باشند.
- در حالی که چربی بسیاری کمی دارند ( مثلا یک بدنساز ).
- BMI این ورزشکار چاقی را نشان می دهد در حالی که چنین نیست، پس شاخص BMI برای همه کارایی ندارد.
این شاخص ممکن است برای ورزشکاران و افرادی که بافت ماهیچهای مستحکم و متراکم دارند، با ضریب خطا همراه باشد و BMI آنها را بیشتر از میزان واقعی نشان دهد زیرا اضافه وزنی را که به دلیل بافت ماهیچه ای به وجود آمده است را با چربی اضافی بدن اشتباه می گیرد.
در مورد استفاده از این شاخص برای سالمندان نیز محدودیت هایی وجود دارد زیرا ممکن است در مورد اضافه وزن این افراد را کمتر از حد واقعی نشان دهد. محاسبه شاخص توده بدنی برای زنان باردار کاربردی نیست. در افراد بین 18 تا 20 سال باید از روش محاسبه شاخص توده بدنی برای کودکان استفاده کرد تا اعداد به دست آمده واقعی باشند.
سوالات متداول درباره شاخص توده بدنی
در ادامه به مهم ترین سوالات درباره شاخص توده بدنی پاسخ داده ایم:
آیا BMI فقط توسط پزشکان تعیین می شود و فقط برای آن ها کاربرد دارد؟
خیر، برای به دست آوردن این شاخص شما از یک فرمول استفاده می کنید که بسیار ساده است و در حالت ساده تر توسط ماشین حساب یا محاسبه گر آنلاین (مشابه محاسبهگرِ ما) به دست می آید. هم پزشکان، هم متخصصان تغذیه و هم تمام مردم عادی می توانند شاخص توده بدنی خود را محاسبه کنند و از آن استفاده کنند.
آیا نحوه محاسبه BMI در کودکان و بزرگسالان یکسان است؟
خیر یکسان نیست. برای اندازه گیری BMI کودکان از یک سری چارت بر اساس جنسیت استفاده می شود و برای بزرگسالان از فرمول معمولی. شما می توانید با محاسبه گر داخل این صفحه، هم شاخص توده بدنی کودکان و هم بزرگسالان را با دقیق ترین ابزار به دست بیاورید.
آیا محاسبه BMI می تواند مشخص کند که باید چقدر وزن کم کنیم؟
بله. از آنجا که با کمک این شاخص می توان متوجه شد که در مجموع چقدر اضافه وزن دارید، می توان همان میزان اضافه وزن را کم کرد تا به محدوده وزنی سالم برسید. با محاسبه آنلاین شاخص توده بدنی خود در محاسبه گر ما میزان وزنی که باید از دست دهید به شما اعلام خواهد شد.
آیا BMI میزان دقیق چربی های بدن و مخصوصا شکم ما را مشخص می کند؟
خیر، BMI نمی تواند مشخص کند که شما چقدر چربی دارید و این چربی ها در کجا و به چه صورت قرار داشته یا پخش شده است. این شاخص تنها مشخص می کند که آیا شما در محدوده وزنی سالم هستید یا خیر. اگر نیستید چقدر باید وزن خود را کم یا زیاد کنید که به این محدوده برسید.
آیا عضلات و ماهیچه تاثیری در محاسبه شاخص توده بدنی دارند؟
بله عضلات روی نتیجه محاسبه شاخص توده بدنی تاثیر میگذارد. به این شکل که هرچه شما عضله بیشتری داشته باشید این شاخص برای شما افزایش پیدا می کند. این در حالی است که وقتی شما عضله دارید چربی هایتان بسیار کمتر است و شما چاق نیستید. و این یکی از نکات منفی در خصوص این شاخص است که تمایزی بین چربی و ماهیچه قائل نیست.
آیا خواندن این مطلب برای شما مفید بود؟
برای حمایت از محتوایی که میپسندید، لطفاً به اشتراک بگذارید:
توجه: اطلاعات موجود در سایت زوم لایف، از منابع معتبر خارجی تهیه و ترجمه شده است اما جایگزین هیچیک از نسخههایی که پزشکان مینویسند، نیست. اگر فکر میکنید مشکل پزشکی دارید، لطفاً برای تشخیص و درمان به پزشک مراجعه کنید.
شاخص گرانروی روغن موتور چیست؟
بدون تردید تعویض روغن موتور خودرو به عنوان یکی از مهمترین سرویسهای دورهای در زمان نگهداری اتومبیل بهحساب میآید. انتخاب روغن موتور مناسب خودرو با توجه به وظیفهای که برعهده دارد، به دغدغهای برای صاحبان خودرو تبدیل شده است و عرضه روغن موتور از برندهای مختلف، این سردرگمی در انتخاب روغن را بیش از پیش کرده است. داشتن اطلاعات مفید در ارتباط با روغن موتورهای موجود در بازار، میتواند به افراد در انتخاب بهترین روغن موتور برای خودرو کمک شایانی کند. امروزه موتورهای جستوجو در کنار فروشندگان روغن منبع اطلاعاتی مناسبی برای آشنایی با روغن موتور خواهند بود.
انتخاب روغن موتور مناسب بر روی کارکرد موتور خودرو تاثیر مستقیمی دارد و صاحبان خودرو با آگاهی از مشخصات روغن موتور، میتوانند به انتخاب بهترین روغن موتور برای خودروشان اقدام کنند. شاخص گرانروی روغن موتور یکی از مهمترین فاکتورهای شناسایی روغن مناسب خواهد بود که آشنایی با آن به خرید آگاهانه مشتریان کمک خواهد کرد.
در اینجا قصد داریم تا اطلاعات کامل و جامعی در ارتباط با شاخص گرانروی روغن موتور در اختیارتان قرار دهیم؛ بنابراین پیشنهاد میکنیم تا انتهای این مطلب از توربومگ با ما همراه باشید.
برای خرید آنلاین لوازم یدکی خودرو کلیک کنید!
روغن موتور خودرو
موتور خودرو به عنوان قلب تپنده، عامل حرکت خودرو بهحساب میآید که از قسمتهای فلزی متحرک و ثابت تشکیل شده است. حرارت بالای موتور خودرو در اثر احتراق سوخت سبب شده است تا از مایعی برای کاهش حرارت و اصطکاک قطعات استفاده شود. روغن موتور خودرو وظیفه روانکاری، کاهش اصطکاک و فرسایش قطعات موتور، کارکرد بهینه قطعات متحرک در دماهای مختلف، کاهش حرارت موتور خودرو و جذب ذرات حاصل از فرسایش قطعات و ذرات معلق ناشی از سوخت را برعهده دارد؛ از اینرو انتخاب روغن موتور مناسب برای خودرو بسیار حائز اهمیت خواهد بود و بر روی عملکرد موتور تاثیر بهسزایی دارد.
آشنایی با شاخص گرانروی (SAE)؛ غلظت یا ویسکوزیته روغن موتور
فاکتورهای مختلفی بر روی کیفیت و عملکرد روغن موتور تاثیرگذار هستند. گرانروی (غلظت)، شاخصه مهم و اصلی در انتخاب روغن موتور است که به عنوان یکی از مختصات فیزیکی سیالات مطرح میشود. ویسکوزیته در واقع به مقاومت مایع در برابر جریان یافتن اطلاق میشود. برای مثال گرانروی یا غلظت عسل بسیار بیشتر از آب است. گرانروی سیالات تابعی از دما است و با افزایش دما گرانروی سیالات کاهش (شل شدن) مییابد و بالعکس با کاهش دما شاهد افزایش گرانروی سیالات (سفت شدن) خواهیم بود.
حال این موضوع در روغن موتور خودرو هم اتفاق میافتد؛ بهطوریکه اگر گرانروی روغن موتور با کاهش دما افزایش یابد و در زمان استارت به سختی جریان پیدا کند، روغن به سختی به تمام قطعات متحرک موتور میرسد و این موضوع سبب اصطکاک و فرسایس قطعات میشود. همچنین زمانیکه دمای موتور افزایش پیدا میکند، چنانچه روغن موتور با کاهش گرانروی شاخص فنی چیست؟ یا شل شدن مواجه شود؛ در اینصورت نمیتواند به خوبی سطح قطعات را پوشش دهد و سبب اختلال در عملکرد موتور خودرو میشود؛ بنابراین روغن موتور خودرو باید از گرانروی استانداردی برخوردار باشد.
برای خرید آنلاین انواع روغن موتور کلیک کنید!
استاندارد گرانروی روغن موتور
همانطور که اشاره شد، روانکاری به عنوان اصلیترین وظیفه روغن موتور خودرو شناخته میشود؛ از اینرو ویسکوزیته و غلظت روغن بر روی عملکرد موتور تاثیر بهسزایی خواهد داشت. انجمن مهندسی خودرو (Society of Automotive Engineers) برای غلظت روغن موتور استاندارد SAE را در نظر گرفته است. بر اساس این استاندارد گرانروی روغن موتور خودرو در قالب xx W yy بیان میشود که معنای هر قسمت به شرح زیر است:
xx: میزان گرانروی روغن موتور در فصل سرما است که این عدد، مضربی از 5 بوده و مابین 0 تا 20 است.
W: در این استاندارد حرف انگلیسی W از کلمه “Winter” به معنی زمستان گرفته شده است.
yy: میزان گرانروی روغن موتور در دمای کارکرد موتور است که این عدد، مضربی از 10 بوده و مابین 20 تا 60 است.
بنابراین با توجه به استاندارد SAE، عدد صفر بیانگر کمترین میزان گرانروی روغن بوده که به راحتی جریان مییابد و عدد 60 نشاندهنده بالاترین میزان گرانروی روغن بوده که به سختی جریان پیدا می کند. برای مثال در دفترچه راهنمای مشتریان خودرو پژو 206، پژو 206 صندوقدار و دنا این شاخص پیشنهادی 10W40 بیان شده است؛ از اینرو اگر در این خودروها از روغن موتور با گرانروی 20W50به جای 10W40 استفاده شود، در فصل زمستان که باید حداقل غلظت روغن در زمان استارت خوردن 10 باشد، 20 خواهد بود که این یعنی روغن موتور سفت بوده و به سختی بین قطعات موتور جریان مییابد و روانکاری با مشکل مواجه میشود. همچنین در فصل گرم یا پس از کارکرد موتور، روغن با گرانروی 50 سفتتر از 40 بوده و غلظت بالای آن سبب کاهش روانکاری قطعات داخلی موتور شده و موتور با اصطکاک بیشتری کار میکند که این موضوع هم برای موتور خودرو مناسب نخواهد بود و به مرور زمان سبب صدمات جدی به موتور خودرو میشود.
انواع روغن موتور بر اساس استاندارد SAE
بهطور کلی انواع روغن موتور خودرو بر اساس استاندارد SAE به دو دسته کلی زیر تقسیم میشوند:
1- روغن موتور مالتی گرید (Multi grade)
روغن موتورهای مالتی گرید بر اساس استاندارد SAE به روغنهایی گفته میشود که با اضافه کردن مواد افزودنی مخصوص دارای دو شاخص گرانروی برای فصل سرد و تابستان به صورت xx W yy هستند.
2- روغن موتو مونو گرید (Mono grade)
روغن موتورهای مونو گرید بر اساس استاندارد SAE دارای یک شاخص گرانروی برای تمام فصلهای سال به صورت SAE yy هستند. این مدل روغن موتورها در خودروهای تولیدی جدید و مدرن کاربرد ندارند؛ زیرا این روغن موتورهای تک درجه با تغییر دما، کارایی خود را از دست میدهند. به طور کلی روغن موتورهای مونو گرید با شاخص گرانروی از 0 تا 30 برای فصلهای سرد و با شاخص گرانروی بین 30 تا 60 برای فصلهای گرم سال قابل استفاده هستند.
نکات تکمیلی در ارتباط با شاخص گرانروی روغن موتور
روغن موتور وظیفه روانکاری قطعات موتور خودرو را برعهده دارد و آگاهی از شاخص گرانروی SAE روغن موتور برای انتخاب مناسبترین روغن برای خودرو از اهمیت خاصی برخوردار است. در ادامه به نکات تکمیلی در ارتباط با شاخص گرانروی روغن موتور اشاره میکنیم:
شاخص گرانروی SAE روغن موتور انتخابی باید دقیقا با شاخص گرانروی درج شده در دفترچه خودرو برابر باشد.
شاخص گرانروی روغن موتور تنها با توجه به دمای محیط تعیین نمیشود و مشخصات فنی موتور خودرو از عوامل تعیینکننده شاخص گرانروی روغن موتور مناسب خواهد بود؛ از اینرو ممکن است در یک نوع خودرو بر اساس مدل و سال ساخت هم شاخص گرانروی SAE متفاوتی برای روغن موتور مناسب توصیه شود.
برای خودروهای تولیدی نسل امروزی، معمولا روغن موتور با شاخصهای گرانروی 5W30 و 10W30 به عنوان مناسبترین گزینه مطرح میشوند.
مدیریت پروژه Agile چیست؟
در سال 2001 در تفرجگاه اسکی Snowbird یوتا، 17 توسعه دهنده نرم افزار برای بحث در مورد روش های توسعه نرم افزار چابک و انعطاف پذیر جمع شدند و مانیفست چابک یا Agile را تولید کردند.
اعلام این اصول با هدف ساده سازی فرایند توسعه نرم افزار و قطع فعالیت های ناکارآمد از قبیل مستندات سنگین، جلسات بیش از حد و پایبندی سفت و سخت به فرآیند انجام شد. این توسعه دهندگان به هیچ وجه نمی توانستند آنچه را که جنبش Agile قرار بود به آن تبدیل شود پیش بینی کنند. تقریباً 20 سال بعد، Agile همه جا دیده می شود و تبدیل به یک کلمه رایج و کلیدی در کسب و کارها شده است. امروزه در مشاغل مختلف در سرتاسر جهان، همه افراد از مجموعه های اجرائی گرفته تا صندوق های پستی سعی می کنند از کسب و کار های مشابه چابک تر باشند.
Agile چیست؟
امروزه بسیاری از سازمانهای فناوری اطلاعات با استفاده از ITIL یا کتابخانه زیرساخت فناوری اطلاعات و سایر چارچوبهای ارزشمند صنعت در زمینه ITSM مشاغل IT خود را گسترش میدهند. هدف این سازمانها از انجام این کار تمرکز بیشتر بر روی کیفیت خدماتشان میباشد. شرکتها با ظهور فناوریها و روشهای جدید مثل توسعه Agile یا چابک نرم افزار علاوه بر کیفیت سعی میکنند چابکی سازمانشان را هم افزایش دهند.
Agile تنها یک کلمه دهان پر کن نیست
تفاوت بزرگی بین Agile و بقیه کلمات کلیدی مدیریت پروژه و مدیریت خدمات IT پیش از آن وجود دارد. Agile یک رویکرد واقعی برای مدیریت پروژه با تعاریف واقعی است. در واقع تعاریف و مفاهیم Agile کاملا قابل لمس هستند و چیزی بیشتر از مفاهیم گنگی مانند “خارج از باکس فکر کردن” به شما ارائه می دهند. اگر به دنبال موفقیت در کسب و کار خود هستید، باید مدیریت پروژه Agile را در کسب و کار خود پیاده سازی کنید. اگر شرکت شما از Agile استفاده نمی کند، مطمئن باشید که از رقبای خود عقب خواهید افتاد. بر اساس آمار، پروژه های Agile 28 درصد موفق تر از پروژه های سنتی هستند. با درک معنای واقعی Agile، برای کمک به اجرای شیوه های چابک نرم افزار در سازمان خود و همچنین شناخت موقعیت هایی که با استفاده از Agile بهینه سازی می شوند، مجهز تر خواهید بود.
مدیریت پروژه Agile چیست؟
اولین تعریف و شاید خالص ترین تعریف از مدیریت پروژه Agile از خود مانیفست Agile استخراج می شود که چهار ارزش کلی آن را لیست می کند.
4 ارزش Agile کدامند؟
- ترجیح افراد و تعاملات بین آنها به فرایند ها و ابزارها
- ترجیح نرم افزار کارامد به مستند سازی های گسترده
- ترجیح همکاری با مشتری به مذاکره قرارداد
- ترجیح پاسخ به تغییرات به پیروی از یک طرح ثابت
تعریف مدیریت پروژه Agile
- Agile بر تکرار تاکید دارد و در قسمت های کوچک (اسپرینت ها) انجام می شود و در ساخت هر اسپرینت از درس های آموخته شده در ساختن اسپرینت های قبلی استفاده می شود. اینجاست که اصطلاح اسکرام Scrum) ) وارد می شود. اسکرام چیست؟ متدولوژی اسکرام یک چارچوب گردش کار است که از اسپرینت ها و بررسی هایی ساخته شده که برای ارتقاء مدیریت پروژه Agile مورد استفاده قرار می گیرد.
- برخلاف اسکرام، که می تواند به یک فرآیند مرحله به مرحله تبدیل شود، Agile یک رویکرد و طرز فکر است. Agile یک کتاب درسی یا لیست دستورالعمل ها نیست. در حقیقت، تلاش برای تبدیل Agile به یک الگوی سیاه و سفید، بر خلاف اصول اجایل است. مثل این است که سعی کنید یک برنامه گام به گام در مورد نحوه “جذاب بودن” یا “نوازندگی جاز” به دیگران بدهید.
- مدیریت پروژه Agile در مورد ارتباطات کارآمد است و در مقابل مستند سازی، زنجیره های ایمیل پیچیده یا جلسات بیش از حد موضع گیری می کند. با توجه به 12 اصل مانیفست اجایل، کارآمدترین و موثرترین روش انتقال اطلاعات به تیم توسعه، گفتگو به صورت چهره به چهره است. اگر می توانید بجای ایمیل، ارتباطی را با یک مکالمه 10 ثانیه ای برقرار کنید، حتما این کار را انجام دهید.
- اجایل به تولید نتایج ملموس و کارآمد در هر تکرار اهمیت می دهد. بر اساس 12 اصل اجایل، تولید یک نرم افزار کارآمد، شاخص اصلی پیشرفت است.
12 اصل Agile کدامند؟
- ایجاد رضایت در مشتری از طریق تحویل زودهنگام و مستمر نرم افزارهای ارزشمند.
- استقبال از تغییرات
- تحویل مکرر نرم افزار کارامد
- همکاری هر روزه در طول پروژه
- ایجاد پروژه ها پیرامون افراد با انگیزه که برای انجام کار مورد اطمینان هستند
- مکالمه حضوری هر زمان که ممکن است
- نرم افزار کارامد شاخص اصلی پیشرفت است
- حفظ سرعت ثابت
- توجه مستمر به تعالی فنی و طراحی خوب
- حفظ سادگی – هنر به حداکثر رساندن میزان کار انجام نشده – ضروری است
- بهترین معماری ها، الزامات و طرح ها از تیم های دارای سازمان دهی درونی پدیدار می شوند
- در مورد چگونگی مؤثرتر شدن تأمل کنید، سپس در فواصل منظم آن را محقق کنید
چطور با تیم های توزیع شده در Agile تعامل داشته باشیم؟
در این سوال دو حالت وجود داره؛ تیم هایی که اعضا به صورت ریموت کار می کنن و تیم های بی نقصی که تمامی اعضا به صورت حضوری اما در موقعیت های مکانی مختلفی مشغول فعالیت هستن.
1- تیم های سالم در مناطق جغرافیایی مختلف
مثل هر مشکل دیگه ای، زمینه محدودیت اصلی برای حل این مشکل به حساب میاد. شرکت هایی که از ویژگی های سازمانی مثل اعتماد و تصمیم گیری مبتنی بر اطلاعات استفاده می کنن بهترین نتایج رو به دست میارن. از اونجایی که اطلاعات در دست افرادی هستش که کار رو انجام میدن، بهتره این شرایط رو به تیم ها واگذار کنین تا مسائل حل بشن. سازمان باید به ایده هایی که از تیم ها در رابطه با این مشکل مطرح میشن اعتماد کنن و تامین مالی و حمایت های لازم رو انجام بدن. سازمان باید از آزمایش تمام راه حل ها حمایت کنه، چرا که اینطوری امکان شکست در گفتگوها از بین میره. آزمایش ها به یک حالت شناخته شده، حالت مطلوب و فعالیت هایی نیاز دارن که به سمت حالت مطلوب حرکت کنن. به تیم ها اجازه بدین تا آزمایش و ارزیابی کنن و با یادگیری های جدید حاصل از تجربیات اون آزمایش سازگار بشن. بعد از اون برای حمایت از یک رویکرد متفاوت و آزمایش دیگه آماده بشین.
2- تیم های با اعضای ریموت
داشتن اعضای تیم ریموت برای همه بد هستش. اختلال ارتباطی به طور قابل ملاحظه ای در این تیم ها بدتره و همین موضوع باعث میشه آگاهی افراد در مورد ساخت محصولات در سطح خیلی پایینی قرار بگیره. درست ترین راه برای مقابله با این موضوع، ایجاد تیم هایی هستش که تمام اعضای اون به صورت حضوری فعالیت می کنن. اگر امکان استقرار تمام اعضای تیم در یک محل وجود نداره، بهتره تفکر، فرضیات و محدودیت های خودتون رو به چالش بکشین. به عنوان آخرین راه حل، دنبال کردن مسیری که بالاتر توضیح داده شد (استقرار تیم ها در موقعیت های مکانی مختلف) میتونه بهترین راهکار شما باشه.
بین Agile و DevOps چه ارتباطی وجود داره؟
اگرچه Agile و DevOps به عنوان جنبش های روش شناختی مستقل معرفی شدن، اما بعضی از ویژگی های متمرکز روی بهبود کارایی و سرعت تیم ها در اونها مشترکه. همونطور که سازمان ها چابک تر میشن و مجموعه مهارت های مدیریت پروژه خودشون رو اصلاح می کنن، وابستگی اونها به تیم های فنی به طور فزاینده ای افزایش پیدا می کنه تا بتونن سرعت و انعطاف پذیری خاص خودشون رو حفظ کنن. اینجاست که DevOps به عنوان یانگ و Agile به عنوان یین شناخته میشن. رویکرد DevOps به گروه های توسعه دهنده کمک می کنه تا از ابزارهای جدید، اتوماسیون و استراتژی های فرهنگی مختلف برای تغییر کار خودشون و همچنین نحوه همکاری با دیگران استفاده کنن. این یک رابطه همزیستی هستش که در اون تیم های محصول دست در دست توسعه دهنده ها، آزمایش کننده ها و موارد مشابه کار می کنن. در چنین شرایطی این اطمینان حاصل میشه که همه از آگاهی زمینه ای بیشتری برخوردارن و این امر کیفیت کلی محصولات قابل تحویل رو در مدت زمان کوتاه تری ارتقا میده.
تفاوت Agile و Scrum در چیست؟
اسکرام و Agile یکی نیستند اما اسکرام یکی از فرآیندهای Agile است. هر دوی آنها بر اساس توسعه مکرر پایه ریزی شده اند. راه حل های Agile با ایجاد ارتباط بین تیم های متقابل و خود سازمانی، در صورت اجرای صحیح می توانند به تیم ها کمک کنند تا با تحویل تدریجی محصولات با بالاترین ارزش و در عین حال کاهش ریسک، مشکلات پیچیده را برطرف سازند. اصول Scrum شامل موارد زیر است: بازرسی و سازگاری سریع، کار تیمی بهبود یافته با فلسفه رهبری، مسئولیت پذیری و خود سازماندهی، بهروش های مهندسی که در ارائه نرم افزار سریع و با کیفیت بالا کمک می کند.
دیدگاه شما