اما به طور معمول وقتی صحبت از بـازده به میان میآید، منظور نرخ بازده ای است که بهصورت درصدی بیان میشود. اگر سهامداران بخواهند بـازده درصدی یا نرخ بازده سرمایه گذاری را به دست آورند لازم است بازده نقدی یا ریالی را بر سرمایه گذاری اولیه تقسیم کنید. نرخ بـازده در مثال فوق عبارت است از:
تأثیر و نقش دولت در دیرش سهام در بورس اوراق بهادار تهران
1 استادیار گروه مالی و بیمه، دانشگاه تهران، تهران، ایران.
2 دانشجوی دکتری مهندسی مالی پردیس بین المللی کیش دانشگاه تهران، کیش، ایران.
3 استادیار دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران.
چکیده
در سالهای اخیر مفهوم دیرش سهام به عنوان یک سنجه ریسک برای توضیح بازده انتظاری در مدلهای قیمتگذاری دارایی مفهوم بازده سهام سرمایهای معرفی شده است؛ تحقیقات تجربی نشان میدهند ساختار زمانی بازده سهام، نزولی است در حالیکه با افزایش دیرش و به دلیل افزایش ریسکهای مترتب بر سرمایهگذاریهای انجام شده طی زمان، انتظار بر افزایش بازده است. در این تحقیق با استفاده از فرمول دیچاو برای محاسبۀ دیرش سهام، مقادیر دیرش را برای نمونهای از شرکتهای بورس اوراق بهادار تهران طی دوره 1387 تا 1397 محاسبه کرده و مجموعۀ نمادهای مورد بررسی به چهار سبد بر حسب دیرش تقسیم گردید. مقایسۀ میانگین دیرش و بازده چهار سبد نشان میدهد که ساختار زمانی بازده سهام در ایران نیز نزولی است؛ موارد مختلفی برای توضیح این رفتار ارائه شده است و در این تحقیق به نقش دولت در قیمتگذاری محصول شرکتها، به عنوان یک عامل مؤثر و معنادار در عدم کارایی بورس اوراق بهادار پرداخته شده است. نتایج نشان میدهد سرکوب بیشتر قیمت محصول بنگاه تولیدی توسط نظام قیمتگذاری دولتی، با ارزشگذاری بالاتر قیمت سهام شرکت در بازار و در نتیجه میانگین بازده کمتر سهم رابطۀ مستقیم دارد. لذا فروش سهام شرکتهای با بیشترین سرکوب قیمت محصول (شرکتهای با دیرش بیشتر) و خرید سهام شرکتهای با کمترین سرکوب قیمت محصول (شرکتهای با دیرش کمتر)، به عنوان یک استراتژی سرمایهگذاری مطرح میشود.
کلیدواژهها
20.1001.1.26454637.1400.11.34.1.0
عنوان مقاله [English]
State’s regulatory role in implied equity duration of Tehran Stock Exchange
نویسندگان [English]
- Ali Namaki 1
- Pejman Shabanpourfard 2
- Rasoul Saadi 3
1 Assistant professor, Department of Financial Management and Insurance, University of Tehran, Tehran, Iran.
2 Ph.D. Candidate in Financial Engineering, Kish International Campus of the University of Tehran, Kish, Iran.
Implied equity duration has been developed in recent years as a risk measure in capital asset pricing models to explain expected returns. Empirical studies indicate a downwards-sloping pattern in the term structure of equity returns; nevertheless, longer duration implies higher expected returns mostly because longer investment horizon is positively associated with more risks. In this research we employ Dechow’s formula to calculate implied equity duration of a sample of firms listed on Tehran stock exchange from 2008 to 2018. The sample is divided into four portfolios sorted in terms of duration. The results indicate a downwards sloping terms structure of equity return. In the literature a number of reasons are proposed to explain this pattern; we refer to the state’s regulation in the pricing of firm’s products or services. According to the results the more regulatory interference in the pricing of firms’ products and services, the higher stock valuation and the less expected returns; thus our proposed investment strategy is to take short position in the stocks with the most price suppression of the products (high duration stocks) and to take long positions in the stocks with the least price suppression of the products (low duration stocks).
کلیدواژهها [English]
- Term Structure of Equity Return
- Duration
- State Regulation
- Valuation
مراجع
1.Campbell, J., & Cochrane, J. (1999). By force of habit: Aconsumption-based explanation of aggregate stock market behavior, Journal of Political Economy 107, 205–251.
2.Campbell, J., & Mei, J. (1993). Where do betas come from? Asset pricing dynamics and the sources of systematic risk, Review of Financial Studies 6, 567–592.
3.Campbell, J., & Vuolteenaho, T. (2004). Bad beta, good beta, American Economic Review 94, 1249–1275.
4.Cassella S., & Golez B., & Gulen H., Kelly P. (2019). Horizon bias and the term structure of equity returns Available at SSRN
5.Cornell, B., (1999). Risk, duration, and capital budgeting: New evidence on some old questions, Journal of Business 72, 183–200.
6.Davallou, M., & Varzideh, A., & Safari, A. (2020). Investigation of the impact of equity duration on total and systematic risk. Journal of Financial Management Strategy, 8(2), 93-109 (In Persian).
7.Davallou, M. (2017). Overvaluation, opacity and crash risk. Journal of financial management perspective, 7(17), 87-111 (In Persian).
8.Dechow, P. M., & Sloan, R. G., & Soliman, M. T. (2004). Implied equity duration: A new measure of equity risk. Review of Accounting Studies, 9(2-3), 197-228.
9.Ebrahimi, S. K., Bahraminasab, A., Parvaneh, S. (2016). Product Market Competition, Free Cash Flow, Over Investment and Low Investment. Empirical Studies in Financial Accounting Quarterly, 13(50), 137-156
10.Fadaei Nejad, M., & Delshad, A. (2018). Investigate the effect of managerial Myopia on future stock returns in companies listed on Tehran stock exchange. Journal of financial management perspective, 8(21), 51-69 (In Persian).
12.Fullana, O., Nave, & J. M., & Toscano, D. (2018). The implied equity duration when discounting and forecasting parameters are industry specific. Accounting & Finance, 58, 179-209.
13.Golarzi, G. & Danayi, K. (2019). Evaluation of Shareholders’ overreaction and its comparison in small and large companies (Case Study: Accepted companies in Tehran stock exchange). Journal of financial management perspective, 9(25), 59-76 (In Persian).
14.Gonçalves, A. (2018). The Short Duration Premium. Journal of Financial economics article in press.
15.Gourti, H., & Soroushyar A. (2018). Implied Equity Duration and Excess Stock Return: The Evidence from Tehran Stock Exchange. Financial Engineering and Portfolio Management, 9(36), 243-258 (In Persian).
16.Haroorani, H., & Arabi, H. (2020). Evaluating the Laws, regulations and pricing principles of pricing regolatory agencies in Iran. Eqtesqde-e-Tqtbiqi 6(2), 319-347 (In Persian).
17.Hodrea, R., (2015). An intraday analysis of the market efficiency-liquidity relationship: The case of BVB stock exchange. Procedia economics and finance 32, 1432-1441.
18.Khajavi, S., & Ebrahimi, M. ((2012). Product market power and stock market liquidity: evidence from companies listed on Tehran stock exchange. Journal of financial management perspective, 2(9), 91-105 (In Persian).
19.Lettau, M. & J. A. Wachter (2007). Why is long-horizon equity less risky? A duration-based explanation of the value premium. The Journal of Finance 62 (1), 55-92.
20.Macaulay, F. R. (1938). Some Theoretical Problems Suggested by the Movements of Interest Rates, Bond Yields, and Stock Prices in the United States since 1856. New York: National Bureau of Economic Research.
21.Mohrschladt, H., & Nolte, S. (2018). A new risk factor based on equity duration. Journal of Banking & Finance, 96, 126-135.
22.Monjazeb, M.m Mohammadi, H., Hosseini Sahi, A. (2006). State and Market Performance in Iran Economic Growth. Journal of Economic Research, 6(22), 123-160.
23.Nissim, D. & S. Penman (2001). Ratio analysis and equity valuation: From research to practice. Review of Accounting Studies 6 (1), 109-154.
24.Noori Youshanlui, J., Farokhani, H. (2013). Discriminatory pricing in comparative competitive rights, Administrative Law, 1(2), 159-220
25.Park, Y. K., & Choi, H. S. (2019). Equity Duration Puzzle and Investors' Demands: Evidence from Korea. International Journal of Business & Society, 20(2), 793-810.
26.Pourpartovi, M. Danesh Jafari, D. Jalal Abadi, A. (2009). An analogy of monopoly and مفهوم بازده سهام concentration in certain domestic industries. Journal of Economic Research, 9(35), 129-154.
27.Weber, M. (2018). Cash flow duration and the term structure of equity returns. Journal of Financial Economics, 128(3), 486-503.
مفهوم بازده در سرمایهگذاری چیست؟
سهامداران بازار سرمایه همچون سایر سرمایه گذاران پیش از سرمایه گذاری باید مجموعه ای از آموزش ها را فرا بگیرند. این روزها فعالیت در بورس .
سهامداران بازار سرمایه همچون سایر سرمایهگذاران پیش از سرمایهگذاری باید مجموعه ای از آموزش ها را فرا بگیرند. این روزها فعالیت در بورس بیش از هر زمان دیگری به دغدغه گروهی از افراد تبدیل شده است، به همین دلیل قصد داریم شما را با یکی از مفاهیم بازار سرمایه آشنا کنیم.
اگر یک دارایی اعم از دارایی واقعی یا دارایی مالی را به قصد سرمایه گذاری بخرید، سود یا زیان ناشی از این سرمایه گذاری بهعنوان بـازده شناخته میشود. بازده به طور معمول دو جزء داد، نخست وجه نقدی است که مستقیماً از محل درآمد حاصل از سرمایه گذاری دریافت میکنید و یا منفعت یا زیانی است که به علت تغییر قیمت آن دارایی نصیب افراد میشود.
فرض کنید مدتی قبل ۱۰۰۰ سهم شرکت فرضی قارون را خریدهاید. در پایان سال مالی در مجمع عمومی سالیانه شرکت به هر سهم ۵۰ تومان سود نقدی تعلق میگیرد. همینطور شما سهم را در قیمت ۲۲۰ تومان خریدهاید و حالا ۲۶۰ تومان شده است. بـازده نقدی یا ریالی شما عبارت است از:
اما به طور معمول وقتی صحبت از بـازده به میان میآید، منظور نرخ بازده ای است که بهصورت درصدی بیان میشود. اگر سهامداران بخواهند بـازده درصدی یا نرخ بازده سرمایه گذاری را به دست آورند لازم است بازده نقدی یا ریالی را بر سرمایه گذاری اولیه تقسیم کنید. نرخ بـازده در مثال فوق عبارت است از:
فرمول محاسبه بازدهی نقدی
در مورد اوراق بهاداری نظیر سهام که درآمد ثابت ندارند تفاوتهایی در مورد نحوه محاسبه بـازده با اوراق بهادار با درآمد ثابت نظیر اوراق مشارکت وجود دارد.قانون کلی این است که هرچه ریسک بیشتری بپذیرید، سود و زیان بالقوه شما هم بیشتر میشود.
۲ – تعریف بازده اضافی چیست؟
بازده سرمایه گذاری اوراق بهادار یا سبد سهامی که از یک معیار یا شاخص با سطح ریسک مشابه بهتر عمل میکند بیشتر میشود، بازده اضافی می گویند این بازده به طور گسترده برای اندازهگیری ارزش افزودهای که پرتفوی یا مدیر سرمایه گذاری ایجاد کرده، مورداستفاده قرار گرفته و یا توانایی مدیریت را در غلبه بر بازار رامی سنجند. نام دیگر بازده اضافی آلفا است.
به طور مثال، فرض کنید که یک صندوق سرمایه گذاری مشترک با سرمایه زیاد دارای سطح یکسانی از ریسک (در اینجا بتا=۱) در مقایسه با شاخص بورس است. اگر صندوق بازده ۱۲% در یک سال تولید کند و شاخص فقط ۷% رشد کند، این تفاوت ۵ درصدی به عنوان بازده اضافی، یا آلفای تولیدشده بهوسیله مدیر صندوق در نظر گرفته میشود.
منتقدین صندوقهای سرمایه گذاری مشترک و سایر پرتفویهایی که به صورت فعال مدیریت میشوند عقیده دارند که تولید بازده اضافی به صورت مداوم و در بلندمدت تقریباً غیرممکن است. به همین دلیل بیشتر مدیران صندوقهای سرمایه گذاری در طول زمان عملکرد پایینتری نسبت به شاخص معیار دارند. این امر باعث محبوبیت فوقالعاده صندوقهای سرمایه گذاری در شاخص و صندوقهای قابل معامله در بورس شده است.
۳ – تعریف بازده سود سهام نقدی چیست؟
بازده سود سهام نقدی یک نسبت مالی است که نشان میدهد شرکت چقدر به صورت سالانه و به نسبت قیمت سهامش، سود سهام پرداخت میکند. بازده سود سهام نقدی به شکل درصد نشان داده شده و میتواند با تقسیم مقدار سود سهام پرداخت شده به ازای هر سهم بر قیمت یک سهم محاسبه شود. فرمول محاسبه بازده سود سهام ممکن است به شکل زیر نمایش داده شود:
فرمول بازده سود سهام
بازده سود سهام نقدی روشی برای اندازهگیری مقدار جریان نقدی است که شما برای هر یک ریال سرمایه گذاری شده در سهام به دست میآورید. بهبیاندیگر، این کار میزان ارزشی را که شما از سود سهام نقدی میگیرید، اندازهگیری می کند.
سرمایه گذارانی که به یک جریان نقدی حداقلی از پرتفوی سرمایه گذاری خود نیاز دارند میتوانند این جریان نقدی را با سرمایه گذاری در سهامی که بازده سود سهام نقدی به نسبت بالا و با ثباتی ارائه میکنند، به دست می آورند، ولی سود سهام نقدی بالا ممکن است اغلب به قیمت مفهوم بازده سهام از دست دادن پتانسیل رشد شرکت تمام شود. هر یک ریالی که شرکت به صورت سود سهام نقدی به سهامداران خود پرداخت میکند، پولی است که شرکت نمیتواند دوباره سرمایه گذاری کند و بهاینترتیب امکان ایجاد پتانسیل رشد برای شرکت و افزایش قیمت سهام و کسب سود سرمایه برای سهامداران از بین میرود.
درحالیکه گرفتن سود نقدی برای بسیاری از سهامداران و سرمایه گذاران جذاب است، ولی سهامداران میتوانند با افزایش ارزش سهامشان نیز سودهای بالا دریافت کنند. بهبیاندیگر، وقتی شرکتها سود سهام نقدی بالایی پرداخت میکنند، ممکن است در بلندمدت برایشان هزینه بر باشد.
۴ – تعریف بازده غیرعادی چیست؟
بازده غیرعادی اصطلاحی است که برای توصیف بازده بهدستآمده از اوراق بهادار یا پرتفوی در یک بازه زمانی مورداستفاده قرار میگیرد که متفاوت از نرخ بازده مورد انتظار است. نرخ بازده مورد انتظار، بازده محاسبه شدهای است که بر اساس مدل قیمت گذاری داراییها و با استفاده از میانگین بلندمدت بازده یا سایر ارزیابیها به دست میآید.
بازده غیرعادی میتواند هم خوب و هم بد باشد، چون خودش به تنهایی خلاصهای است از اینکه چگونه بازده واقعی از بازده مورد انتظار متفاوت است. به طور مثال، کسب ۳۰% در یک صندوق سرمایه گذاری که بازده میانگین ۱۰% در هر سال برای آن پیشبینی شده، یک بازده غیر عادی ۲۰% تولید خواهد کرد. از طرف دیگر، اگر بازده واقعی ۵% بود، این امر باعث تولید یک نرخ غیرعادی منفی پنجدرصدی میشد.
۵ – تعریف بازده مورد انتظار چیست؟
مقدار پولی که یک فرد انتظار دارد تا از سرمایه گذاریهای خود دریافت کند بازده مورد انتظار گفته میشود. به طور مثال، اگر یک نفر در سهامی که ۵۰% شانس تولید سود ۱۰ درصدی و ۵۰% شانس تولید زیان ۵ درصدی دارد سرمایه گذاری کند، بازده مـورد انتظار او ۲٫۵% خواهد بود (۰٫۰۵- * ۰٫۵ + ۰٫۱ * ۰٫۵)؛ اما لازم به ذکر است که بازده مورد انتظار معمولاً بر اساس اطلاعات مربوط به گذشته بنا شده و تضمینی برای تحقق آن وجود ندارد.
در اکثر بخشها، بازده مورد انتظار ابزاری است برای تعیین اینکه آیا یک سرمایه گذاری دارای میانگین درآمد خالص منفی است یا مثبت.
در کنار بازده مـورد انتظار سرمایه گذاران باهوش باید احتمال تحقق بازده را برای محاسبه درست ریسک در نظر بگیرند. نمونههای فراوانی وجود دارد که در مسابقات بختآزمایی بازده مـورد انتظار مثبت، اما در مقابل احتمال تحقق بازده پیشبینیشده، بسیار پایین است.
۶ – تعریف بازده واقعی چیست؟
سود یا زیان واقعی یک سرمایه گذار بازده واقعی گفته میشود. این بازده میتواند به شکل زیر بیان شود:
بازده مورد انتظار بهعلاوه تأثیر عوامل خاص مربوط به شرکت و اخبار مربوط به اقتصاد، بـازده واقعی را ایجاد میکند.
بـازده واقعی که در برابر بازده مورد انتظار قرار دارد، چیزی است که سرمایه گذاران در واقعیت از سرمایه گذاریهای خود دریافت میکنند. اختلاف بین بـازده واقعی و بازده مورد انتظار به دو عامل ریسک سیستماتیک و ریسک غیر سیستماتیک بستگی دارد.
بتای منفی سهم در بورس چیست و چگونه می توان آن را محاسبه کرد؟
اصطلاحات دنیای بورس، دروازههایی به روی مفاهیم پشتشان هستند. دانستن معنای هر اصطلاح و درک عمیق آن، برگ برندهای است که در دستان یک سرمایه گذار مبتدی خودنمایی میکند. بتای منفی سهم هم جزو یکی از همان اصطلاحها به شمار میرود. در این مقاله به سراغ مفهوم بتای منفی سهم میرویم و جایگاهش را در میان معاملات بورس پیدا میکنیم. با خانه سرمایه همراه باشید.
فهرست این مقاله
بتای منفی سهم چیست؟
ذات بازار بورس با نوسان پذیری و سرعت همراه است. ممکن است قیمت سهام به یکباره رشد یا افول کند. اخبار و شایعههای جورواجور هم میتوانند به این نوسانات دامن بزنند. سرعت این فضای پر از ریسک، با گسترش روز افزون بازار سرمایه و آسانی که خدمات معاملات الکترونیکی با خود به همراه آورده افزایش یافته است. البته ما هنوز هم شاهد رشد چالشهای ورود به بازار، انتخاب سهم مناسب و نقاط ورود و خروج به موقع هستیم. سرمایهگذاران برای ورود به بازار بورس، نیازمند دانش و تخصص لازم برای آغاز فعالیت هستند. زیرا به هنگام خرید و فروش سهام شرکتهای بورسی، باید عملکرد این شرکتها را مورد ارزیابی قرار داد و ریسک انجام معاملهها را بررسی کرد. نوسان پذیری و قدرت نقد شوندگی همه سهمها به یک میزان نیست. سوال اینجا است که چطور میتوانیم نوسانپذیری را اندازهگیری کنیم؟
ریسکهای بازار را بشناسید
از نگاه علوم مالی، دو نوع مفهوم بازده سهام ریسک وجود دارد:
- ریسک سیستماتیک مربوط به ریسک تحولات کلی بازار
- ریسک غیر سیستماتیک مربوط به تحولات انفرادی خاص خود شرکت
یکی از معیارهای ارزیابی ریسک سهام یا سبد، استفاده از ضریب بتا است. این ضریب به تغییرات ریسک سیستماتیک مربوط میشود.
منظور از بتای سهم چیست؟
یکی از معیارهای ساده و شناخته شده برای دانستن نوسان پذیری یک سهم، محاسبه بتای آن است. بتا (β) معیاری آماری است که از طریق مقایسه بازده سهام با بازده شاخص بازار سنجیده میشود. این ضریب، بر اساس دادههای تاریخی ارزش داراییها بدست آمده و معرف میزان ریسکی است که سرمایهگذار با داشتن آن دارایی نسبت به کل بازار میپذیرد. ضریب بتا وسیلهای برای ارزیابی ریسک و بازده یک سهم خاص یا سبدی از سهام در جریان حرکت کلی بازار است. بتای بازار یک است؛ هر سهمی که بتای آن بیشتر از یک باشد، نوسانپذیری آن از متوسط نوسانپذیری بازار بیشتر است. در نقطه مقابل، هر سهمی که بتای آن کمتر از یک باشد، نوسانپذیری پایینی دارد. اگر بخواهیم دقیقتر و علمیتر این معیار را توصیف کنیم، میتوانیم تعریف زیر را بیان کنیم:
«ضریب بتا یا «Beta coefficient» شاخصی در دانش مالی است که از ریسک سیستماتیک یک سرمایهگذاری یا مجموعهای از داراییهای مالی نسبت به ریسک پرتفوی بازار بدست میآید. ضریب بتا شیب معادله رگرسیون خطی و در واقع یک ضریب همبستگی است که نشانگر نوسان قیمتی سهم در مقایسه با بازار کلی فعال در آن است.»
ضریب بتا چگونه محاسبه میشود؟
Beta Coefficient یا ضریب بتا، میزان ریسک سیستماتیک سبد سهام را نسبت به ریسک پرتفوی بازار محاسبه میکند. در واقع این ضریب، نشان دهنده نوسان قیمتی سهم، در مقایسه با شرایط کلی بازاری است که در آن فعالیت میکند. فرمول محاسبه ضریب بتا به شرح زیر است:
ضریب بتا از تقسیم کوواریانس بین بازدهی دارایی و بازدهی بازار بر واریانس بازار به دست میآید که در ادامه نمایش داده شده است:
ضریب بتا از طریق مقایسه بازدهی سهام شرکتهای بورسی با بازدهی شاخص بازار محاسبه میشود. این ضریب همیشه یک است. برای محاسبات از دادههای ۹۰ روزه – به صورت روزانه – استفاده میشود. در فرمول بتا، بازدهی هر سهم و بازدهی بازار با هم سنجیده میشوند. برای بازدهی سهم از نوسان روزانه قیمت و برای بازدهی بازار از درصد تغییر روزانه شاخص استفاده میشود. برای محاسبه ضریب بتا، ابتدا باید بازده روزانه سهام مورد نظر و کل بازار را از سایتهای معتبر استخراج کرد. اگرچه برخی از نرمافزارها و وبسایتها، ضریب بتا را محاسبه میکنند اما در صورتی که خودتان قصد محاسبه این ضریب را برای بازه زمانی مشخصی داشته باشید، میتوانید از نرمافزار اکسل استفاده کرده و ضریب بتای هر سهم را به راحتی محاسبه کنید.
برای دسترسی به اطلاعات سهم مورد نظرتان میتوانید به وبسایت مرکز پردازش اطلاعات ایران (Fipiran) مراجعه کرده و اطلاعات مورد نیاز خود را جمعآوری کنید. در این سایت، ضریب بتای هر یک از شرکتهای بورسی محاسبه شده است. باید فایل اکسل بازده روزانه سهم و بازار را دانلود کنید. پس از دانلود آن فایل اکسل و مرتبط کردن اطلاعات هر دو ستون، با استفاده از تابع کوواریانس در اکسل (COVAR) باید میزان کوواریانس بین دو متغیر را محاسبه کرده و با استفاده از تابع واریانس در اکسل (VAR)، میزان واریانس بازده بازار را به دست آورید. پس از انجام محاسبات، باید کوواریانس و واریانس را بر هم تقسیم کرده و در انتها مقدار ضریب بتا را به دست آورید. ضریب بتا به تنهایی ارزندگی و ریسک سهم را نشان نمیدهد. بلکه فقط یکی از چند ابزاری است که در این مسیر به ما کمک میکند تا سرمایهگذاری بهتری داشته باشیم. برای درک بهتر ضریب بتا و ارتباط آن با بازار، میتوان گفت:
- اگر ضریب بتای سهمی برابر با یک باشد، افزایش و کاهش قیمت آن سهم درست مطابق افزایش یا کاهش بازار خواهد بود.
- اگر ضریب بتای سهمی بیشتر از یک باشد، نوسانات بازدهی آن سهم بیشتر از نوسانات بازار خواهد بود و به آن دارایی پُر ریسک یا سهم تهاجمی گفته میشود. این سهمها نقد شوندگی بهتری دارند و برای نوسان گیری مناسب هستند. سهمی که ضریب بتای بالایی دارد در زمان پایین آمدن قیمتها، گزینه بسیار مناسبی برای سرمایهگذاری محسوب میشود. چون با کاهش ریسک سیستماتیک، قیمت سهم با شتاب بیشتری بالا میرود.
- داراییهایی که ضریب بتای آنها کمتر از یک باشد، نوساناتی کمتر از نوسانات بازار را تجربه خواهند کرد و به آنها دارایی کمریسک یا تدافعی گفته میشود. سرمایهگذارانی که ریسکپذیری پایینی دارند، میتوانند اینگونه سهمها را برای سرمایهگذاری انتخاب کنند.
- سهمی که بتای صفر دارد با نوسانات بازار تغییر نمیکند و این بدان معنا است که نمیتوان هیچ رابطهای میان رشد و افت بازار و رشد یا افت این سهم پیدا کرد.
- اگر سهمی بتای منفی داشته باشد، رفتار آن درست عکس رفتار بازار است. مثلا اگر بتای سهمی منفی یک باشد و بازار ۲۰ درصد رشد کند، ارزش این سهم ۲۰ درصد کاهش مییابد.
به طور خلاصه برای ضریب بتا پنج حالت را میتوان در نظر گرفت:
- همسو با بازار و بازدهی برابر شاخص = β۱
- هیچ تأثیرپذیری از شاخص ندارد، خنثی = β۰
- در خلاف جهت بازار حرکت میکند ۰> β
- شارپ، مناسب نوسان گیری، پر ریسک و تهاجمی ۱< β
- کند، ثقیل، کم ریسک، تدافعی ۱> β
همانطور که در تعاریف بالا بیان شد، بتا میتواند مقادیر متفاوتی را اختیار کند. اما اینکه بگوییم سهمی بتا منفی است مفهوم بازده سهام چه معنی دارد و کاربرد آن چیست؟ در حقیقت، هرچه سهم، بتای بالاتری داشته باشد، پر ریسکتر و هرچه بتای کمتر داشته باشد، کم ریسکتر است. چنانچه بتای سهام شرکتی کوچکتر از یک یا منفی باشد، بازده آن با متوسط بازده بازار حرکت نخواهد کرد. در واقع سهمی که بتا منفی است درست در خلاف جهت بازده بازار حرکت میکند. معمولا، سهمهایی که عمق بازار کمی دارند و با سرمایه اندک میتوان روی آنها مانور داد، بتای منفی دارند؛ مانند گروه قندی. همان طور که طبق تجربه مشاهده کردهایم، هرگاه شاخص کل مثبت میشود، این گروه منفی میشوند و بالعکس.
در چه مواقعی سرمایهگذاری در سهم با بتای منفی سودمند است؟
همانطور که پیشتر گفته شد، بتا نشان میدهد که بازدهی سهم شما به چه میزان تحت تأثیر بازدهی بازار قرار دارد. بنابراین برای شناخت سهم بتا منفی، نخست باید تحولات بازار را به خوبی بشناسیم، آنها را تحلیل کرده و سپس بتای سهم را محاسبه کنیم. زمانی که بازار با رشد غالب گروهها و صنایع همراه میشود و به زبان سادهتر بازار مثبت است، تعدادی از صنایع خلاف جهت بازار حرکت میکنند و با افت قیمتی همراه میشوند. البته صنایع نیز میتوانند با یکدیگر بتای ناهمسو داشته باشند و خلاف جهت یکدیگر حرکت کنند. این موضوع میتواند، سرمایهگذاران را در انتخاب سهم یاری کند. سهمهایی که بتای منفی دارند و خلاف جهت بازار حرکت میکنند، در زمان رکود بازار مورد توجه قرار میگیرند. بنابراین وقتی شاخص کل، وارد فاز ریزش میشود، صنایع و سهمهایی که بتای منفی دارند، با اقبال سهامداران همراه میشوند و رشد قیمتی را تجربه میکنند. پس بهتر است در زمان رکود بازار، به سمت سهمهای بتای منفی برویم تا بتوانیم ریسکهای سبد خود را کاسته و از گزند ریزش بازار در امان بمانیم.
در نقطه مقابل، وقتی بازار رشد میکند و دوران رونق آن فرا میرسد، گروههای بتای منفی با افت قیمتی همراه میشوند. پس در این مواقع بهتر است در سهمها و صنایعی که بتای همسو با بازار دارند – بتا مثبت – سرمایهگذاری کنیم و از سهمهایی که بتای منفی دارند، دوری کنیم تا ریسک خود را کاهش داده و سرمایهگذاری مطمئنتری داشته باشیم. این ابزار در سبد گردانی نیز کمک شایانی به سرمایهگذاران میکند تا در دوران رکود یا رونق بازار، ترکیب سبد را غالبا بتای منفی انتخاب کنند یا بتا مثبت. در سبدهای کم ریسک بهتر است سهمهایی که بتای مثبت ولی کوچک دارند انتخاب شوند و در سبدهایی که در زمان رکود چیده میشوند، بهتر است سهمهایی که همسو با بازار پیش میروند و افت قیمتی را تجربه میکنند انتخاب نشوند یا وزن آنها در سبد کم شود.
نابهنجاری های بازار و بازده های غیرعادی
بازده های آتی بررسی شود؛ لذا » غیرعادی بودن « در مقالهی حاضر، سعی شده است مفهوم
به بررسی این موضوع پرداخته شده است که آیا متغیرهایی که شاخص نابهنجاری در باازار
هستند، بازده آتی را در همان جهتی پیش بینی مفهوم بازده سهام می کنند که سود آتی یا رشد در سود آتای
را پیش بینی کرده بودند یا خیر. اگر این همجهتبودن اثبات شود، میتاوان نتیجاه گرفات
نیست؛ بلکاه باازدهی » بازده غیرعادی « بازدهی که به وسیله ی این متغیرها پیش بینی شود
است که طبق پیش بینی باید به وقوع بپیوندد )بازده موردنیااز (. بارای ایان منظاور، چهاار
فرضیه تدوین شده است و نمونهای متشکل از 47 شرکت از شارکت هاای پذیرفتاه شاده در
بورس اوراق بهادار تهران انتخاب شده اند و طی سال های 2831 تا 2831 بررسی گردیده اناد .
نتایج نشان می دهد که متغیرهای اقلام تعهدی سرمایه در گردش، روند حرکت بازده سهام،
تأمین مالی خارجی و بازده دارایی ها توانسته اند سود آتی و بازده آتی و رشد در بازده آتی را
در یک جهت به صورت معنادار پیش بینی کنند. این موضوع نشان می دهد که باازدهی کاه
به وسیله ی این متغیرها پیش بینی شود، بازده غیرعادی نمی باشد و کاملاً با فرض انتظارات
عقلایی منطبق است.
کلیدواژهها
- واژه های کلیدی: متغیرهای نابهنجاری
- بازده غیرعادی
- بازده موردنیاز
- فرض انتظارات عقلایی
عنوان مقاله [English]
Market Anomalies and مفهوم بازده سهام Abnormal Returns
نویسندگان [English]
- Dariush Foroghi
- Alireza Dastjerdi
Journal of Accounting Advances (J.A.A)
Vol. 8, No. 1, 2016, Ser. 70/3
Market Anomalies and Abnormal Returns
Dr. Dariush Foroghi*
Alireza Rahrovi Dastjerdi**
Introduction
As mentioned in prior studies, there is not one accepted model that presents a measure for expected return by withstanding a certain level of risk. Now a new approach has been provided by Penman and Zhou (2014) that the accounting variables are linked to the expected return. In this approach if the market assesses the earnings along with the risk, then the variables that predict earnings and earnings growth, will also be able to predict the return. They argue that if it is proven that the aforementioned factors predict future earnings and earnings growth in the same direction that predicted future returns, it will be proven that the return predicted by these variables is not abnormal.
Research Hypotheses
The main question of this research is to investigate whether the variables that predict future earnings or growth in future earnings can predict future returns and future realized returns in the same manner. This article is based on sign of predictive variables in predicting future earnings and comparison with the predicted future returns. Accordingly, the following four hypotheses were explained and tested:
Hypothesis 1: The variables that predict future earnings are able to predict future returns in the same direction.
Hypothesis 2: The variables that predict future earnings growth are able to predict future returns in the same direction.
Hypothesis 3: The variables that predict future earnings are able to predict future realized returns in the same direction.
Hypothesis 4: The variables that predict future earnings growth are able to predict future realized returns in the same direction.
Method
The time period used in this study is the 11-year period between 2003 and 2013 and last year for estimating models is 2011. The population of this research consists of the companies listed in the Tehran Stock Exchange. A sample was selected from this population using screening method. Four models were specified for predicting each of the four indexes (future earnings, future earnings growth, future return and future realized return) and were estimated using pool and panel data approach. The variables in these four models that were indexes of anomaly variables include: Working capital accruals, Change in net operating assets, ROA, Investments, Net shares issuance, External Financing and Momentum. Then the probability and the sign of these variables in these four models were compared mutually and each of the hypotheses were investigated using these signs.
Results
Results showed that four variables (Accruals, External Financing, Momentum and ROA) which are able to forecast the future earnings are also able to forecast future return in the same direction. Therefore that return is predictable and referred to as "abnormal" is not suitable for them. But that return would be "required return" according to Penman and Zhou (2014). That means the return of which is expected to occur. For this reason, it is clear that this return is consistent with the hypothesis of rational expectations.
Discussion and Conclusion
According to our results, researchers and investors should note that market inefficiency is detectable not only through the accounting variables but also through investigating whether these returns are consistent with the hypothesis of rational expectations. Consistency of returns with the assumption of rational expectations is an important condition which is usually ignored in this field.
* Associate Professor of Accounting, University of Isfahan,
Corresponding Author: [email protected]
مفهوم بازده در سرمایهگذاری چیست؟
بازده بهمعنای مجموعه مزایایی است که در طول یک دوره به سهم تعلق میگیرد.
سهامداران بازار سرمایه همچون سایر سرمایه گذاران پیش از سرمایه گذاری باید مجموعه ای از آموزش ها را فرا بگیرند. این روزها فعالیت در بورس بیش از هر زمان دیگری به دغدغه گروهی از افراد تبدیل شده است، به همین دلیل قصد داریم شما را با یکی از مفاهیم بازار سرمایه آشنا کنیم.
اگر یک دارایی اعم از دارایی واقعی یا دارایی مالی را به قصد سرمایه گذاری بخرید، سود یا زیان ناشی از این سرمایه گذاری بهعنوان بـازده شناخته میشود. بازده به طور معمول دو جزء داد، نخست وجه نقدی است که مستقیماً از محل درآمد حاصل از سرمایه گذاری دریافت میکنید و یا منفعت یا زیانی است که به علت تغییر قیمت آن دارایی نصیب افراد میشود.
فرض کنید مدتی قبل ۱۰۰۰ سهم شرکت فرضی قارون را خریدهاید. در پایان سال مالی در مجمع عمومی سالیانه شرکت به هر سهم ۵۰ تومان سود نقدی تعلق میگیرد. همینطور شما سهم را در قیمت ۲۲۰ تومان خریدهاید و حالا ۲۶۰ تومان شده است. بـازده نقدی یا ریالی شما عبارت است از:
اما به طور معمول وقتی صحبت از بـازده به میان میآید، منظور نرخ بازده ای است که بهصورت درصدی بیان میشود. اگر سهامداران بخواهند بـازده درصدی یا نرخ بازده سرمایه گذاری را به دست آورند لازم است بازده نقدی یا ریالی را بر سرمایه گذاری اولیه تقسیم کنید. نرخ بـازده در مثال مفهوم بازده سهام فوق عبارت است از:
در مورد اوراق بهاداری نظیر سهام که درآمد ثابت ندارند تفاوتهایی در مورد نحوه محاسبه بـازده با اوراق بهادار با درآمد ثابت نظیر اوراق مشارکت وجود دارد.قانون کلی این است که هرچه ریسک بیشتری بپذیرید، سود و زیان بالقوه شما هم بیشتر میشود.
۲ - تعریف بازده اضافی چیست؟
بازده سرمایه گذاری اوراق بهادار یا سبد سهامی که از یک معیار یا شاخص با سطح ریسک مشابه بهتر عمل میکند بیشتر میشود، بازده اضافی می گویند این بازده به طور گسترده برای اندازهگیری ارزش افزودهای که پرتفوی یا مدیر سرمایه گذاری ایجاد کرده، مورداستفاده قرار گرفته و یا توانایی مدیریت را در غلبه بر بازار رامی سنجند. نام دیگر بازده اضافی آلفا است.
به طور مثال، فرض کنید که یک صندوق سرمایه گذاری مشترک با سرمایه زیاد دارای سطح یکسانی از ریسک (در اینجا بتا=۱) در مقایسه با شاخص بورس است. اگر صندوق بازده ۱۲% در یک سال تولید کند و شاخص فقط ۷% رشد کند، این تفاوت ۵ درصدی به عنوان بازده اضافی، یا آلفای تولیدشده بهوسیله مدیر صندوق در نظر گرفته میشود.
منتقدین صندوقهای سرمایه گذاری مشترک و سایر پرتفویهایی که به صورت فعال مدیریت میشوند عقیده دارند که تولید بازده اضافی به صورت مداوم و در بلندمدت تقریباً غیرممکن است. به همین دلیل بیشتر مدیران صندوقهای سرمایه گذاری در طول زمان عملکرد پایینتری نسبت به شاخص معیار دارند. این امر باعث محبوبیت فوقالعاده صندوقهای سرمایه گذاری در شاخص و صندوقهای قابل معامله در بورس شده است.
۳ - تعریف بازده سود سهام نقدی چیست؟
بازده سود سهام نقدی یک نسبت مالی است که نشان میدهد شرکت چقدر به صورت سالانه و به نسبت قیمت سهامش، سود سهام پرداخت میکند. بازده سود سهام نقدی به شکل درصد نشان داده شده و میتواند با تقسیم مقدار سود سهام پرداخت شده به ازای هر سهم بر قیمت یک سهم محاسبه شود. فرمول محاسبه بازده سود سهام ممکن است به شکل زیر نمایش داده شود:
فرمول بازده سود سهام
بازده سود سهام نقدی روشی برای اندازهگیری مقدار جریان نقدی است که شما برای هر یک ریال سرمایه گذاری شده در سهام به دست میآورید. بهبیاندیگر، این کار میزان ارزشی را که شما از سود سهام نقدی میگیرید، اندازهگیری می کند.
سرمایه گذارانی که به یک جریان نقدی حداقلی از پرتفوی سرمایه گذاری خود نیاز دارند میتوانند این جریان نقدی را با سرمایه گذاری در سهامی که بازده سود سهام نقدی به نسبت بالا و با ثباتی ارائه میکنند، به دست می آورند، ولی سود سهام نقدی بالا ممکن است اغلب به قیمت از دست دادن پتانسیل رشد شرکت تمام شود. هر یک ریالی که شرکت به صورت سود سهام نقدی به سهامداران خود پرداخت میکند، پولی است که شرکت نمیتواند دوباره سرمایه گذاری کند و بهاینترتیب امکان ایجاد پتانسیل رشد برای شرکت و افزایش قیمت سهام و کسب سود سرمایه برای سهامداران از بین میرود.
درحالیکه گرفتن سود نقدی برای مفهوم بازده سهام مفهوم بازده سهام بسیاری از سهامداران و سرمایه گذاران جذاب است، ولی سهامداران میتوانند با افزایش ارزش سهامشان نیز سودهای بالا دریافت کنند. بهبیاندیگر، وقتی شرکتها سود سهام نقدی بالایی پرداخت میکنند، ممکن است در بلندمدت برایشان هزینه بر باشد.
۴ - تعریف بازده غیرعادی چیست؟
بازده غیرعادی اصطلاحی است که برای توصیف بازده بهدستآمده از اوراق بهادار یا پرتفوی در یک بازه زمانی مورداستفاده قرار میگیرد که متفاوت از نرخ بازده مورد انتظار است. نرخ بازده مورد انتظار، بازده محاسبه شدهای است که بر اساس مدل قیمت گذاری داراییها و با استفاده از میانگین بلندمدت بازده یا سایر ارزیابیها به دست میآید.
بازده غیرعادی میتواند هم خوب و هم بد باشد، چون خودش به تنهایی خلاصهای است از اینکه چگونه بازده واقعی از بازده مورد انتظار متفاوت است. به طور مثال، کسب ۳۰% در یک صندوق سرمایه گذاری که بازده میانگین ۱۰% در هر سال برای آن پیشبینی شده، یک بازده غیر عادی ۲۰% تولید خواهد کرد. از طرف دیگر، اگر بازده واقعی ۵% بود، این امر باعث تولید یک نرخ غیرعادی منفی پنجدرصدی میشد.
۵ - تعریف بازده مورد انتظار چیست؟
مقدار پولی که یک فرد انتظار دارد تا از سرمایه گذاریهای خود دریافت کند بازده مورد انتظار گفته میشود. به طور مثال، اگر یک نفر در سهامی که ۵۰% شانس تولید سود ۱۰ درصدی و ۵۰% شانس تولید زیان ۵ درصدی دارد سرمایه گذاری کند، بازده مـورد انتظار او ۲٫۵% خواهد بود (۰٫۰۵- * ۰٫۵ + ۰٫۱ * ۰٫۵)؛ اما لازم به ذکر است که بازده مورد انتظار معمولاً بر اساس اطلاعات مربوط به گذشته بنا شده و تضمینی برای تحقق آن وجود ندارد.
در اکثر بخشها، بازده مورد انتظار ابزاری است برای تعیین اینکه آیا یک سرمایه گذاری دارای میانگین درآمد خالص منفی است یا مثبت.
در کنار بازده مـورد انتظار سرمایه گذاران باهوش باید احتمال تحقق بازده را برای محاسبه درست ریسک در نظر بگیرند. نمونههای فراوانی وجود دارد که در مسابقات بختآزمایی بازده مـورد انتظار مثبت، اما در مقابل احتمال تحقق بازده پیشبینیشده، بسیار پایین است.
۶ - تعریف بازده واقعی چیست؟
سود یا زیان واقعی یک سرمایه گذار بازده واقعی گفته میشود. این بازده میتواند به شکل زیر بیان شود:
بازده مورد انتظار بهعلاوه تأثیر عوامل خاص مربوط به شرکت و اخبار مربوط به اقتصاد، بـازده واقعی را ایجاد میکند.
بـازده واقعی که در برابر بازده مورد انتظار قرار دارد، چیزی است که سرمایه گذاران در واقعیت از سرمایه گذاریهای خود دریافت میکنند. اختلاف بین بـازده واقعی و بازده مورد انتظار به دو عامل ریسک سیستماتیک و ریسک غیر سیستماتیک بستگی دارد.
دیدگاه شما