سرانه خرید و فروش حقیقی + فرمولها
برخلاف تصور رایج میان برخی سهامداران، خرید یا فروش حقوقی صرفاً بر مبنای کسب سود نبوده و ممکن است سیاستهای دیگری از جمله شاخصسازی (در سهام بزرگ بازار)، حمایت، نیاز به نقدینگی برای پرداختیهای شرکت و … داشته باشد اما سهامدران حقیقی قطعاً برای کسب سود اقدام به خرید میکنند. صد البته که تمامی سهامداران حقیقی بر اساس تحلیل صحیح معامله نمیکنند و ممکن است متأثر از فضاهای کاذب یا به اصطلاح سیگنال از سوی اطرافیان باشد اما منظور این مقاله، سهامداران خُرد نبوده و حجم بسیار بالای پول و روش تشخیص آن میباشد. رقمهایی تأثیرگذار و جریانساز بازار سرمایه.
یکی از ابزار بسیار مهم و شاید مهمترین آن تشخیص سرانه خرید و فروش باشد. برای درک این امر بسیار مهم در این مقاله با ما همراه باشید.
سرانه خرید میانگین خرید هر شخص حقوقی و حقیقی را نشان میدهد. به عبارت دیگر سرانه خرید حقیقی ارزش ریالی سهامی است که هر کد حقیقی به صورت میانگین خریده است. به همین شکل، سرانه فروش حقیقی به ارزش ریالی سهامی اشاره میکند که هر کد حقیقی به طور میانگین فروخته است.
اسکالپینگ چیست؟ آموزش اسکالپ در فارکس همراه با 5 روش اسکالپینگ Scalp
روش اسکالپ یا اسکالپینگ در فارکس چیست؟ در بازارهای مالی آنلاین، روش اسکالپ یا اسکالپینگ ، به شیوهای از انجام معاملات گفته میشود که تریدر سعی دارد، از نوسان های بسیار کوچک قیمت استفاده کند و وارد معامله، با هدف سود گرفتن شود. در دنیای فارکس، تریدهایی که تارگت های زیر هشت پیپ دارند، را اسکالیپینگ میگویند. در این مقاله به معرفی و آموزش اسکالپ می پردازیم.
امیدوارم که اطلاعات لازم را در این مقاله راجع روش اسکلپ ، بدست بیاورید.
آنچه در این مقاله خواهید خواند
ویدیوی آموزش اسکالپ در فارکس
اسکالپر چیست؟
تریدرهایی که با سبک اسکالپینگ، به معامله گری میپردازند را در اصطلاح اسکالپر مینامند.
برای معاملات اسکالپ، فرقی ندارد که شما از چه تایم فریمی استفاده میکنید، مهم این است که در معاملات، تارگت یا حد سودهای خیلی کوچکی را هدف قرار داده اید. هرچند اکثر اسکالپرها، از تایم های خیلی پایین مانند 5 دقیقه برای انجام معاملات اسکالپ خود بهره میبرند.
استراتژی اسکالپینگ
چالش اسکالپرها چیست و معایب اسکالپینگ
روش اسکالپینگ را به عنوان سخت ترین شیوه از تریدری میدانند. زیرا در این روش تریدر اسکالپر باید تایم های زیادی را به چارت نگاه کند و در هر لحظه آماده انجام معاملات باشد.
البته از آنجایی که خیلی از معامله گران از پندینگ اردرها یا سفارشات به صورت لیمت یا استاپ استفاده میکنند، سختی اسکالپ را برای خود آسان و لذت بخش کرده اند. در واقع آن ها سفارش خرید یا فروش مد نظرشان را از قبل در بازار ثبت میکنند تا هر زمان قیمت بازار، به نقطه سفارش آنان رسید، به صورت اتومات برای آنها معامله باز شود، حتی اگر اسکالپر در خواب باشد!
اسکالپرها باید بتوانند تصمیمات ورود و خروج معاملهی خود را خیلی سریع بگیرند و این باید جزو خصوصیات بارز یک تریدر اسکالپ باشد.
نکته کلیدی در معاملات اسکالپ
در بین اسکالپرها، معمولا اکثر آنهایی که موفق به گرفتن سودهای مستمر میشوند، ابتدا روند بازار را با تحلیلی درست، تشخیص داده اند و سعی میکنند معاملات ریز اسکالپی خود را در جهت روند اصلی بازار انجام دهند.
این ترفند البته باعث میشود در زمان هایی که بازار بر خلاف پیشبینی آنها حرکت کند، بتوانند با امید بیشتری منتظر برگشت قیمت به نفع خودشان صبر کنند، البته نباید از گذاشتن حد ضرر هم غافل شد.
آیا روش و استراتژی اسکالپینگ خوب است؟!
اگر با تریدرهای اسکالپر زیادی برخورد کنید، متوجه این نکته میشوید که اسکالپرها یا همگی آماتور و تازه کار هستند و یا اینکه بسیار سابقه زیاد و تجره خیلی بالایی دارند. اسکالپرهای حد متوسط معمولا کم یافت میشوند!
بسیاری از افرادی که در اوایل شروع تجارت در بازارهای مالی هستند، به منظور کسب درآمدهای ناگهانی و رویایی، روی به اسکالپینگ میآورند. این گروه معمولا در اوایل با گرفتن سودهای کوچک و متوالی، احساس میکنند که به سرعت در حال پولدار شدن هستند، اما طولی نمیکشد که با برخورد با چند ممعاملهی ضررده دست از اسکالپ میکشند و به سراغ معاملات بلندمدت تری میروند.
اما اسکالپرهای حرفه ای معمولا تریدرهایی هستند که سال ها در بازار مشغول معامله کردن بوده اند و به احتمال خیلی زیاد، قبلا معاملات بلندمدت انجام میدادهاند، اما در یک برهه زمانی متوجه شده اند که میتوانند علاوه بر استفاده از معاملات عادی خود، از سیگنال های اسکالپینگ هم استفاده کنند.
معرفی بهترین بروکر فارکس برای اسکالپ
برخی از بروکرها به تریدرها اجازه انجام معاملات ریز و سریع اسکالپینک را نمیدهند، بنابراین یک اسکالپر باید قبل از ثبت نام در بروکر، از اجازه بروکر مد نظرش، برای معاملات اسکالپ مطمئن شود.
حساب های مخصوص برای اسکالپینگ
از آنجایی که معاملات اسکالپینگ، با هدف گرفتن سود از نوسانات خیلی کوچک قیمت انجام میشوند، باید دقت داشت که در این معاملات، میزان کارمزد، اسپرد و کمیسونی که کارگذاری یا صرافی دریافت میکند، خیلی اهمیت دارد.
اگر حسابی که برای اسکالپ استفاده میشود، اسپرد و کارمزد بالایی داشته باشد، عملا کار تریدر را به اندازه ای سخت میکند که به احتمال زیاد، تریدر را از انجام معاملات اسکالپینگ، پشیمان میکند.
اسکالپینگ چیست؟ آموزش اسکالپ در فارکس همراه با 5 روش اسکالپینگ Scalp
در نتیجه باید حساب مناسب اسکالپینگ را انتخاب کنید. در حال حاضر بهترین حساب برای روش اسکالپ، در بازار فارکس، حساب های ecn هست. البته کیفیت حساب های ecn در بروکرهای مختلف فارکس متفاوت هست. در بین بروکرهای مختلف، بهترین حساب ecn که مناسب برای اسکالپ باشد را در لینک زیر به شما معرفی کرده ام. شما میتوانید از حساب ای سی ان این بروکر برای انجام معاملات اسکالپی خود لذت ببرید، زیرا کمترین کارمزد و اسپرد ممکن را بین همه بروکرها دارد.
معرفی بهترین صرافی ارزدیجیتال برای اسکالپینگ
در بین صرافی های ارز دیجیتال هم، صرافی کوینکس را به منظور انجام معاملات اسکالپی میتوان معرفی کرد، زیرا کارمزد بسیار پایینی را به نسبت دیگر صرافی ها دارد.
اسکالپینگ در چه بازارهایی بیشتر کاربرد دارد
تریدهای اسکالپینگ را بیشتر در بازار فارکس استفاده میکنند. زیرا معاملات در لحظه و سریع انجام میشود و از آنجایی که در فارکس انجام معاملات اهرمی و استفاده از لوریج مرسوم است، روش اسکالپ بسیار جذاب به نظر میرسد.
آموزش اسکالپ در فارکس
در این مقاله چند آموزش استراتژی اسکالپ و روش های معمول اسکالپینگ را که به صورت گسترده تر استفاده میشوند و از محبوبیت بیشتری بین تریدرها برخوردار است را حجم معامله صحیح چیست؟ حجم معامله صحیح چیست؟ معرفی می کنم.
آموزش روش اسکالپ با اندیکاتور مکدی macd
اندیکاتور مکدی را بسیاری از اسکالپرها به جهت انجام معاملات ریز خود در تایم های پایین استفاده میکنند. البته اکثر تریدرها، مکدی را با استفاده از خطوط روند پرایس اکشن در معاملاتی اسکالپی و در تایم فریم پایین استفاده میکنند.
شاید بیشترین کاربرد مکدی در اسکالپ، واگرایی و یا همگرایی هایی است که در تایم پنج دقیقه ایجاد میکند که با حجم معامله صحیح چیست؟ ترکیب این اتفاق، با برخورد قیمت با خطوط روند، میتوان سیگنال های اسکالپی را یافت.
البته ذکر این نکته ضروری است که سیگنالهای مکدی در تایم فریم های پایین، هرگز به قدرت این سیگنال ها در تایم های بالا نیستند، در واقع نمیشود زیاد به اعتبار واگرایی ها در تایم فریم پنج دقیقه دل خوش کرد. بنابراین لازم است که خیلی حرفه ای و دقیق از چنین سیگنال ها استفاده کرد.
در تصویر زیر، به صورت عکس، نمایی کلی از استراتژی اسکالپ با مکدی را مشاهده میکنید.
آموزش روش اسکالپ با اندیکاتور مکدی macd
در تصویر بالا می بینید، زمانی که قیمت به خط (کانال) نزولی برخورد میکند، مکدی هم واگرایی مثبت را نشان میدهد و یک اسکالپر می تواند این نقطه را برای خرید، بسیار مناسب ببیند.
در این تصویر، از تایم فریم پانزده دقیقه استفاده شده بود. اگر دقت کنید متوجه میشوید که در این سبک ترید، زیر نقطه low یا “لو” قبلی که بالاتر از نقطهی خرید بود، به عنوان حد سود در نظر گرفته شده بود.
آموزش اسکالپینگ با اندیکاتور دیمارکر – Demarker – dem
اندیکاتور دیمارکر یا دماکر را خیلی از تریدرهای حرفه ای به منظور استخراج سیگنال های اسکالپینگ استفاده می کنند. نحوه ی استفاده از سیگنال های این اندیکاتور، در تایم فریم 30 دقیقه را در تصویر زیر می بینید:
آموزش اسکالپینگ با اندیکاتور دمارکر – Demarker – dem
همانطور که مشاهده می کنید خط نوسانگرنمای اندیکاتور dem هر زمان که خط 0.3 را به سمت بالا بشکند، به معنی ارائه سیگنال خرید و هر زمان که خط افقی 0.7 را به سمت پایین بشکند، به معنی سیگنال فروش یا سل هست.
در این تصویر از تایم فریم 30 دقیقه استفاده شده است. در این مقاله به نکات نحوهی حد سود گذاشتن برای این روش نمیپردازیم.
در نظر داشته باشید که فقط نحوهی استفاده ی اسکالپینگ این اندیکاتور را بررسی کردیم و نباید انتظار حد سودهای بزرگ از آن داشت.
آموزش روش اسکالپینگ پرایس اکشن
گروهی از اسکالپرها از اندیکاتورها برای سیگنال گیری در اسکالپ استفاده نمی کنند و ترجیح میدهند بازار را به همان شکل تحلیل سنتی با خطوط روند و تحلیل پرایس اکشن، سیگنالهای ریز پرایسی را پیدا کنند و ترید بزنند.
در تصویر زیر نمونه ای از سیگنال گیری به روش پرایس اکشن در تایم فریم یک دقیقه را میبینید.
آموزش روش اسکالپینگ پرایس اکشن
همانطور که در عکس بالا مشخص است، بعد از شکست خط روند نزولی، قیمت به خط روند پولبک (برگشت بعد از شکست کندل ها) میزند و موقعیت خرید مناسبی را به سبک پرایس اکشن برای اسکالپرهای پرایس اکشنی به وجود میآورد.
آموزش روش اسکالپ در فارکس با کندل خوانی
شاید پر استفاده ترین روش اسکالپینگ در بین اسکالپرها، روش کندل خوانی باشد. در این روش تریدرها سعی در شناسایی الگوهای کندلی دارند تا با سیگنالهای نسبتا قدرتمندی که کندل ها صادر میکنند، وارد معامه شوند.
در این روش باید تجربه کندل خوانی بسیار زیادی داشته باشید. باید بدانید که کدام الگوهای کندلی ارزش معاملاتی اسکالپی را دارند.
فیلم آموزش کندل خوانی مناسب برای اسکالپ
در فیلم آموزش کندل خوانی زیر، که به مبحث الگوهای کندلی میپردازد را می توانید ببینید.در این فیلم، الگوهای خاص کندلی که ارزش ترید اسکالپی دارند را مشاهده خواهید کرد.
فیلم آموزش اسکالپ با الگوهای کندلی
روش های اسکالپینگ تنوع بسیار زیادی دارند و سبک های مختلف تریدی پرایس اکشنی، به قدری زیاد است که نمیتوان آنها را تک به تک نام برد.
آموزش ترید اسکالپ با ایچیموکو
شاید عنوان قوی ترین، مدل از انواع سبک های اسکالپینگ را بتوان به اسکالپ با ایچیموکو اختصاص داد.پیشنهاد ما به شما، برای استفاده از یک استراتژی قدرتمند اسکالپینگ، همین روش ایچیموکو است، زیرا بسیار دقیق، قاعده مند و اصولی می توان اسکالپ کرد!
در این خصوص، به آموزش استراتژی اسکالپ با ایچیموکو به صورت اختصاصی در سایت هشتصد پرداخته ایم و آموزش کامل این روش معاملاتی، موجود است.
می توانید از طریق لینک زیر، این آموزش را به رایگان دریافت کنید.
حجم معاملات در روش اسکالپ Scalping
معمولا تریدرهای اسکالپر، در معاملاتشان از حجم های بالاتری به نسبت بقیه تریدرها استفاده می کنند. قاعدتا از حجم و لوریج (ضریب اهرمی) بالا را به منظور گرفتن سود بالا از نوسانات کوچک استفاده می کنند.
در واقع اسکالپرها سعی میکنند کم بودن مقدار پیپ یا حرکت قیمت را با استفاده از لوریج و حجم بالاتری، جبران کنند.
اسکالپرها معتقدند، تعداد ترید بالاتر، حجم بیشتر و سرعت بیشتر در تصمیم گیری برای ترید، رمز بدست آوردن سودهای بیشتر است. آن ها معتقدند که چون از حد سود با مقدار پیپ کمتری بهره میبرند، بنابراین شانس سود گرفتن های متوالی زیادتری را به نسبت باقی روش ها دارند.
البته گاها برخی از روش های اسکالپینگ، به دلیل اینکه تعداد سیگنال های خیلی زیادی را صادر می کنند، تریدرها هر روز به صورت مداوم، با حجم های پایین معاملات خود را انجام میدهند و به همان میزان سود مد نظر میرسند. البته تعداد ترید زیاد در روز، بسیار خسته کننده و برای هر تریدر در بلند مدت، این سبک از کار، دشوار خواهد بود.
البته که این گفته ها درست است، اما به شرط اینکه بتوانید روشی منظم، قوی و استراتژی اسکالپ منطقیای را هم داشته باشید که چنین انتظاراتی را براورده کند.
سخن پایانی (تجارب شخصی نویسنده)
اگر قصد انجام معاملات به سبک اسکالپینگ را دارید، علاوه بر اینکه باید بروکر و حساب مناسب برای اسکالپ را برای انجام این نوع از مدل انتخاب کنید، لازم است که از یک استراتژی دقیق با بازخورد مثبت استفاده کنید. در واقع سبکی که با ایچیموکو در این مقاله به شما پیشنهاد دادم را از دید خودم، بهترین مدل از استراتژی اسکالپینگ میدانیم.
این نظر راجه به ایچیموکو را با بررسی و تجربه های چندساله به شما پیشنهاد داده ام. زیرا به شخصه از این روش معاملاتی نتایج بسیار راضی کننده ای گرفته ام. امیدوارم که اگر از این سبک معامله استفاده کردید و نتیجه مطلوب را گرفتید، با نظرات مثبت خودتان، به ما انرژی مثبت بدهید.
اسکالپینگ را اگر با رعایت اصول مدیت سرمایه ی مختص به خودش، با یک استراتژی حساب شده، پیش ببرید، نتایج قابل قبولی خواهید گرفت.
در انتها لازم است ذکر کنم که روش های معرفی شده اسکالپ، که در این پست خواندید، صرفا روش های پرکاربرد در بین تریدرهای فارکس بود. مسئولیت سود و یا زیان ناشی از استفادهی این روش های معاملاتی، فقط و فقط بر عهده خود شماست. بهتر است قبل از استفاده، حتما خودتان چارت های قیمتی را بررسی و در حجم معامله صحیح چیست؟ حساب های دمو تمرین و تست کنید.
باز هم تاکید میشود که برای استفاده از روش های اسکالپی در فارکس، انتخاب بروکر و نوع حساب مناسب برای اسکالپ بسیار با اهمیت است و تاثیر زیادی بر نتایج شما در استفاده از این سیگنال ها دارد. پیشنهاد میشود از حسابی که به شما برای اسکالپ معرفی شد، استفاده کنید.
قصد دارید با ما در این خصوص ارتباط برقرار کنید؟ فرم زیر حجم معامله صحیح چیست؟ را پر کنید تا با شما ارتباط بگیریم.
جزئیات خبر
در این مطلب قصد داریم روشی را معرفی کنیم که در آن علاوه بر در نظر گرفتن حد ضرر بتوانیم حتی با افت قیمت سهم به زیر قیمت خرید اولیه نیز از معامله خود با سود خارج شویم.
روش مارتینگل چیست؟
مارتینگل روشی است که توسط یک آمریکایی ابداع شد و بعد از آن توسط معاملهگران مختلفی با روشهای گوناگون اجرا شد.
طبق این روش شما سرمایه اولیه خود را به قسمتهای نامساوی (از توانهای عدد 2) تقسیم میکنید و خرید خود را در قیمتهای مختلف بر مبنای این ضرایب انجام میدهید.
فرض کنید شما 1 عدد سهم را با قیمت 100 تومان خریداری میکنید و انتظار رشد آن را دارید.ولی برخلاف انتظار قیمت آن 5% افت کرده و به 95 تومان میرسد.
بر اساس روش مارتینگل شما باید در این قیمت 2 عدد سهم جدید خریداری نمایید. با این کار میانگین قیمت کل خرید شما به 96.7 تومان کاهش مییابد و در صورت رشد قیمت به بالای 96.7 تومان کل خرید شما سودآور میشود، درحالیکه قیمت هنوز به 100 تومان اولیه نرسیده است.
حال اگر قیمت سهم بهجای رشد مجدداً 5% دیگر افت نماید و به 90.25 تومان برسد، طبق روش مارتینگل این بار شما باید 2 برابر خرید قبلی یعنی 4 سهم را در این قیمت خریداری کنید.
با این کار میانگین قیمت تمامشده هر سهم شما به 93 تومان کاهش مییابد و درحالیکه قیمت فعلی سهم در حال حاضر 10% نسبت به قیمت خرید اولیه شما کاهش داشته است، اگر فقط 3.5% رشد نماید کل خرید شما سودآور خواهد شد.
مزیت روش مارتینگل چیست ؟
مزیت روش مارتینگل این است که هنگامیکه قیمت سهم از قیمت خرید اولیه ما فاصله میگیرد و منفی میشود،میتوان با اجرای آن قبل از رسیدن قیمت سهم به قیمت خرید اولیه وارد سود شد، نه اینکه صبر کرد تا قیمت به قیمت خرید اولیه برسد و ما تازه از زیان خارج شویم.
چهبسا در بسیاری از موارد ممکن است که قیمت سهم پس از افت بهراحتی به قیمتهای قبلی برنگردد و ما مجبور شویم از معاملهای که میتوانست برای ما سود ده باشد، نهایتاً با زیان خارج شویم.
عیب روش مارتینگل چیست؟
این روش توسط معاملهگران بزرگی اجراشده است و هرکدام از آنها با توجه به سیستمهای معاملاتی خود و حد سود و حد ضررهای خود این روش را بومیسازی کردهاند. طبق این روش ما میتوانیم دفعات متعددی این کار را انجام دهیم و هرچه قیمت افت نماید میانگین قیمت خرید خود را به آن نزدیک کنیم.
اما نکته بسیار مهمی که وجود دارد این است که سرمایه ما نامحدود نیست و نمیتوانیم تا ابد بر روی خرید قبلی خود 2برابر خرید جدید انجام دهیم و با گذشتن چند مرحله از این کار،حجم خرید و سرمایه موردنیاز برای آن بهشدت افزایش پیدا میکند.
چگونه عیب کوچک روش مارتینگل را بر طرف کنیم
باید مراحل انجام این کار را به اعداد مشخصی محدود کرد تا بتوان از عهده انجام آن برآمد.توصیه میشود که مراحل خرید را به 3 مرحله کاهش داد، بدینصورت که سرمایه خود را به 4 قسمت نامساوی تقسیم کنیم:1،2،4 و 8.در این روش به این اعداد ضرایب مارتینگل گفته میشود که همان توانهای عدد 2 هستند که در هر مرحله از خرید بهکاربرده میشوند (یعنی کل سرمایه شما به 15 قسمت تقسیمشده و در هر مرحله از خرید یکی از این ضرایب استفاده میشود: مثلاً 15 میلیون به 1 میلیون، 2 میلیون، 4 میلیون و 8 میلیون تقسیم میشود).
با این تقسیمبندی شما در صورت کاهش قیمت خرید اولیهتان، بازهی حد ضرر خود را به 3 قسمت تقسیم میکنید و هر بار که قیمت به یکی از این 3 بخش میرسد، پله بعدی خرید خود را انجام میدهید.
درنتیجه هم حد ضرر را رعایت کردهاید و هم در صورت فعال نشدن آن و رشد قیمت سهم از هر قیمتی (چه خرید اول و چه خرید آخر) قیمت خرید شما بهینهشده است و با اولین رشد،کل خرید شما وارد سود میشود.
بهترین حالت استفاده از روش مارتینگل در سرمایه گذاری در بورس چیست ؟
این روش یک استراتژی منطقی برای بهینه کردن بهای تمامشده سهم در هنگام افت قیمت است و استفاده افراطی و نادرست از آن چیزی جز زیان را در پی نخواهد داشت.
بهتر است از این روش برای سهامی که وضعیت بنیادی خوبی دارند و به دلایلی افت مقطعی را تجربه میکنند، استفاده شود.
مثال واقعی از روش مارتینگل در خرید و فروش در بورس تهران
در زیر هم یک مثال واقعی از خرید 3 پلهای بر اساس روش مارتینگل در بورس ایران را باهم هم میبینیم.
نمودار زیر مربوط به سهم بکام است که با شکسته شدن خط روند نزولی در اسیلاتور RSI تصمیم به خرید آن گرفتهشده است.
اگر ما 15 میلیون تومان برای خرید این سهم در نظر گرفته باشیم در مرحله اول طبق روش مارتینگل 1 میلیون تومان از پول خود را در قیمت 128 تومان خرید میکنیم.(7800 سهم 128 تومانی)
با 5% افت قیمت سهم 2 میلیون تومان بعدی را هم خرید میکنیم(16200 سهم 123 تومانی)
با 10% افت قیمت سهم 4 میلیون تومان بعدی را خرید میکنیم(34200 سهم 117 تومانی)
و درنهایت با 15% افت قیمت 8 میلیون پایانی را خرید میکنیم(72700 سهم 110 تومانی)
با آخرین خرید میانگین کل خرید به 114.6 تومان کاهش مییابد.
درنتیجه بهمحض اینکه قیمت سهم از 114.6 تومان بیشتر شود این خرید وارد سود خواهد شد و اگر تاکنون نگهداری شده باشد (168 تومان) از کل این خرید در این مثال 6,990,000 تومان سود کسبشده است (معادل 46%) .
در صورتی اگر کل پول در ابتدا و در قیمت 128 تومان خرید شده بود و تاکنون نگهداری شده بود، 4,680,000 تومان سود از این خرید کسب میشد (معادل 31%) و اگر هم بعد از افت قیمت به 128 تومان نمی رسید متحمل زیان می شدیم.
چند نکته بسیار مهم در مورد روش مارتینگل
این روش زمانی بسیار کاربردی است که شما آموزش های تکنیکالی و بنیادی و روانشناسی لازم را دیده باشید و حال این موضوع و روش مارتینگل به موفقیت بیشتر شما کمک خواهد کرد . اساس تفکر این روش این است که شما به وضعیت بنیادی سهم خود اطمینان دارید .
پس اگر تحلیلگر بنیادی خوبی نیستید توصیه می کنیم حتما تحلیلگر بنیادی خوبی شوید. همچنین یادتان نرود در این روش شما باید در بازار منفی و در زمانی که همه نا امید هستند خرید کنید .
پس روی روانشناسی خود نیز باید کار کنید.
نکته سوم خرید در نقاط مناسب است، نیازمند این است شما در تحلیل تکنیکال به نقاط PRZ و امواج الیوت مسلط باشید.
روش مارتینگل در فارکس
فرض کنید یک معامله با حجم یک لات دارید که ۱۰ پیپ سود و ۱۰ پیپ ضرر برای آن در نظر گرفتید.
حال بازار خلاف جهت شما حرکت کرده و ۱۰ پیپ ضرر میکنید. درست در همین مکان ضرر یک معامله دیگر در جهت معامله قبلی با دوبرابر لات یعنی ۲ لات و همان حدود سود و ضرر ۱۰ پیپی میگیرید. (پله دوم)
اگر این معامله دوم به سود بیانجامد، ضرر معامله قبلی جبران شده و معادل سود معامله قبلی نیز کسب خواهد شد. اما اگر این معامله نیز به ضرر منتهی شود، در مکان ضرر، معامله جدیدی با حجم دوبرابر قبلی یعنی چهار لات و همان سود و ضرر ۱۰ پیپی باز میکنیم (پله سوم)
باز این معامله جدید اگر به سود برسد ۴۰ پیپ سود خواهد شد که مجموع ۳۰ پیپ ضرر دو معامله قبلی را جبران نموده و ۱۰ پیپ هم سود میدهد. اما اگر این معامله نیز به ضرر منتهی شود، در مکان ضرر دوباره معامله ای با حجم دوبرابر قرار خواهیم داد و ….
به این ترتیب هرچه پله های بیشتری از مارتینگل را می پیماییم، حجم معامله بالاتر رفته و رقم سود و ضرر نیز افزایش می یابد. به طور کلی حجم پله N ام برابر خواهد بود با حجم اولیه ضربدر دو به توان N-۱.
به دلیل بالا رفتن حجم معاملات به صورت غیر خطی و توانی، استفاده از مارتینگل معمولا به لحاظ روانی برای معامله گران سخت است. واقعیت این است که اگر این روش صحیح به کار رود و در ورود و خروج معامله استراتژی درستی اتخاذ شده باشد، مارتینگل میتواند عامل موفقیت خوبی در بسیاری از استراتژی ها باشد.
چرا تریدرها در فارکس ضرر میکنند؟
8 فاکتور کلیدی تاثیرگذار بر نرخ ارز
تجربه یکی از معاملهگران فارکس در مورد روش مارتینگل
اولین باری که با تکنیک مارتینگل آشنا شدم خیلی خوشحال بودم فکر می کردم گمشده ام رو پیدا کردم و با اشتیاق صبح زود از خواب بیدار می شدم و پوزیشن گیری رو در فارکس شروع می کردم خب اوایل خیلی خوب جواب می گرفتم ولی بعد یه مدت طوفانی می اومد که هر چی سود بود رو از بین می برد و بعد کال مارجین …
با خودم می گفتم باید قلق خاصی داشته باشه و باید پیداش کنم و نقطه ضعفش رو از بین ببرم اما هر چه سعی کردم بی نتیجه بود مارتینگل رو با انواع تکنیک های دیگه مثل هدج قاطی کردم باز هم نشد اخرش حجم معامله صحیح چیست؟ یه روزی زهر خودش رو می ریخت و حساب از بین می برد .
تا اینکه ایده ای به ذهنم رسید خیلی هم تعجب کردم که چرا تا الان به ذهنم نرسیده بود ولی به هر حال باید امتحانش رو پس می داد که خوشبختانه بدک نبود و بعدها یه تغییراتی هم دادم و هم اکنون به شکل امروزی پوزیشن گیری می کنم . این روشی که می خوام در اینجا توضیح بدم می توانیدتغییراتی در اون ایجاد کنید و استفاده کنید . روش من به این صورته که :
حجم پوزیشن گیری در این روش به ازای هر 500 دلار با 0.01 لات
تایم : حداقل H4
برای شروع ابتدا باید جهت بازار رو تعیین کنید که من توصیه می کنم از خط روند استفاده کنید که مزیت اون نسبت به مووینگ اورج اینه که هیچ وقت تو بازار رنج گرفتار نمی شید.
دوم با استفاده حجم معامله صحیح چیست؟ از خطوط حمایت و مقاومت افقی و تشکیل الگوهای کلاسیک در تایم های پایینتر و همچنین رسم فیبوناچی بهترین نقطه برای ورود رو حدس می زنم و با 0.01 صدم لات در جهت روند وارد می شم و استاپ رو نمی زارم اما خودم می دونم کجا خارج بشم هر موقع احساس کردم تحلیلم اشتباه بوده سریع پوزیشن رو می بندم اما شما تا زمانی که تجربه کافی کسب نکرده اید و یا زمانی که مطمئن نشده ایدکه می توانید توی ضرر پوزیشنتون رو ببندید این کار رو نکنید و حتما از استاپ استفاده کنید .
دلیل دیگری هم دارم برای نذاشتن استاپ ، چون اکثر سودهای من بالای 300 یا 400 پیپ هستش و به این اطمینان هم رسیدم می تونم حتی ضرر های 400 پیپی رو ببندم و تعداد پوزیشن های موفقم هم بیشتر هست زیاد روی استاپ گذاشتن تمرکز نمی کنم البته گاهی که احساس خطر کنم استاپ رو خواهم گذاشت .
پوزیشن اول رو منتظر می مونم نتیجه رو ببینم اگه با سود بسته شد که پوزیشن های بعدی رو با همون 0.01 وارد می شم ولی در صورت شکست تحلیل بعدی رو با 0.02 صدم وارد می شم و اگه باز هم شکست خوردم تحلیل بعد با 0.04 وارد می شم و بعد0.08 تا حالا که پیش نیومده که سه پوزیشن پشت سر هم شکست بخوره و از اونجایی که حد سوده من همیشه بزرگتره و حدضرر ذهنی من کوچک همیشه بالانس حسابم مثبت هست.
گاهی ضررهام نسب به سودهایی که گرفتم به قدری کوچک هست که در صورت شکست یک پوزیشن باز هم با همون مقدار لات قبلی وارد پوزیشن می شم و تا حالا که خوب بوده و دنبال روش دیگری نیستم .
شما هم اگر به این روش علاقمند شدید سعی کنید روشی بسازید که سیگنال های اون از 4 تا حداقل یکیش درست از آب دربیاد و همچنین حد ضرر اون نباید زیاد بزرگ باشه که در صورت موفقیت یک پوزیشن به دلیل اینکه هم مقدار لات و پیپ اون بیشتر هست لااقل در کل ضرری نکرده باشید بعدا که تجربه تون بیشتر شد تعداد معاملات موفقتون افزایش پیدا می کنه و سود بیشتری می بری.
بازارگردانی در بورس چیست؟ وظایف و اهمیت بازارگردانی
قطعا برای شما هم این سوال مطرح شده که عبارت بازارگردانی در بورس که خیلی هم در بین فعالان بازار تکرار میشه به چه معناست و چه کارایی برای بازار بورس دارد. به طور ساده ،بازارگردانی عملی است برای کنترل عرضه و تقاضا و به طور کلی کنترل نقدشوندگی در بازارها که میتواند کمک شایانی به افزایش ارامش بازار کند. در این مقاله یادمیگیریم که چه راهکاری برای کمبود نقدشوندگی در بازار ها در شرایط خاص وجود دارد ؟ در چه بازارهایی از بازارگردانی استفاده میشود ؟ وظایف بازار گردان ها چیست ؟ آیا بازارگردان ها به دنبال سود خود هستند ؟ پس تا پایان این مقاله با مدرسه بورس همراه باشید که قرار است که به طور مفصل با بازارگردانی در بورس اشنا شویم.
بازارگردان ها چه کسانی حجم معامله صحیح چیست؟ هستند؟
بازارگردان ( Market Maker ) یا بازارساز ؛ نهاد ها یا شرکت هایی هستند که که با در اختیار داشتن بخشی از سهام یک یا چند شرکت اقدام به کنترل عرضه و تقاضا بازار میکنند و به واسطه بازارگردان است که از تشکیل صفوف خرید و فروش جلوگیری میشود و نقدشوندگی در بازار کنترل میشود .
به عبارتی بازارگردان با کسب مجوز لازم و با تعهد به افزایش نقدشوندگی ، عرضه و تقاضای متوازن اوراق بهادار؛ اقدام به خرید و فروش سهام میکند و عرضه و تقاضای بازار را کنترل میکند. درواقع صندوق بازارگردانی ابزار مالی نوین به منظور افزایش نقدشوندگی از طریق بازارگردانی برای افراد حقوقی است.
وظایف بازارگردان ها
وظایف بازارساز ها به چند دسته تقسیم میشود :
- افزایش نقدشوندگی بازار
- جلوگیری از نوسان شدید قیمت ها
- کنترل عرضه و تقاضا در سهام
- افزایش رقابت پذیری
به عنوان مثال در شرایطی که بازار برای مدت طولانی سبزپوش و صعودی باشد ، تمایل سهامداران برای فروش کاهش می یابد و تابلوی اکثر سهام صف خرید میشوند و در این شرایط بازارگردان ها با استفاده از میزان سهامی که در اختیار دارند و همچنین تعهدی که در قبال خرید و فروش سهام دارند برای برقراری تعادل در بازار اقدام به فروش و در نتیجه مانع از تشکیل صف خرید میشوند و حجم مبنای سهم را پرمیکند
سود و زیان بازارگردان ها
بازارگردان ها با توجه به تعهداتی که در قبال خرید و فروش سهام دارند ، همواره با ریسک هایی مواجه هستند و در شرایطی بازارساز ها سود میکنند که سهام خریداری شده را در قیمت بالاتری به فروش برسانند ، از سوی دیگر در شرایطی که بازار سهام دچار افت میشود و فشار عرضه در تابلوی سهام بالا میرود ؛ بازارگردان ها به دلیل تعهدی که مبنی بر خرید و فروش تعداد مشخصی سهام به صورت روزانه دارند ، اقدام به خرید میکنند و با افت قیمت ها بازارگردان متضرر میشود و عکس این شرایط هم صادق است و شرایط بازار میتواند منجر به سود بازارگردان ها بشود . اما باید بدانیم که هدف اصلی از بازارگردانی کسب سود نیست.
کارمزد بازاگردان ها
بازارساز ها به دلیل خدماتی که برای کنترل تابلوی سهام انجام میدهند ، میزان کارمزدی بابت معاملات خود میپردازند از میزان کارمزد معمول معاملات است .
بر این اساس، طبق آخرین مصوبه شورای عالی بورس در دی ماه 1399 مقرر شد سقف نرخ کارمزد خریدوفروش بازارگردانی همه نهادهای مالی ازجمله صندوق توسعه بازار سرمایه، صندوقهای بازارگردانی و سایر نهادهای مالی که طبق مقررات مجوز بازارگردانی اوراق بهادار قابل معامله در بورس اوراق بهادار تهران و فرابورس ایران دریافت کردهاند ، 20 درصد سقف نرخهای کارمزد معمول اوراق بهادار در هر معامله میباشد ، به عبارتی کارمزد معاملات بازارگردان ها 80درصد کمتر از نرخ کارمزد معاملات عادی است . همچنین بازارگردان ها در زمان فروش سهام خود از پرداخت 0.5 درصد مالیات معاف هستند.
سود بازارگردان ها برای سرمایه گذاران
میتوان به صراحت گفت که وجود بازارساز ها در بورس به شرط اینکه به روش اصولی امر بازارگردانی صورت گیرد از عوامل بلوغ یک بازار به شمار میرود و کمک شایانی به افزایش عمق بازار میکنند و در نتیجه موج هیجان و احساسات زودگذر سرمایه گذاران کم میشود و موجب کارایی بیشتر بازار میشود. در نهایت برای سرمایه گذاران این فرصت را ایجاد میکند که با افزایش دانش خود به دور هیجان و با اصول و روش های منطقی اقدام به خرید و فروش سهام خود کنند.
بازارگردانی در بورس
در نهایت باید گفت که بازارگردانی در بورس به عنوان یک عامل موثر در افزایش حجم معاملات و در صورت عملکرد صحیح ابزاری برای جلوگیری از تشکیل صفوف خرید و فروش سنگین در تابلوی سهام نقش مهمی دارد که همه این مزایا در نهایت موجب اطمینان بیتشر سرمایه گذاران برای فعالیت در بازار بورس و همچنین تبدیل شدن بازار سرمایه به یک بازار کارا و شفاف را دارد.
سخن آخر
از انجایی که رفتار بازارگردان ها و نهاد های مالی در کنترل بازار از مباحث تابلوخوانی است میتوانید با شرکت در دوره تابلوخوانی مدرسه بورس تمام اصول مربوط به تابلوخوانی و روانشناسی و ورود و خروج پول هوشمند را به صورت کاربردی آموزش ببینید. از همه شما مخاطبین عزیز سپاسگزاریم که تا پایان این مقاله با مدرسه بورس همراه بودید ، بسیار خوشحال میشویم اگر درخواست ها و پیشنهادات و انتقادات خود را در بخش نظرات با ما به اشتراک بگذارید.
open interest در رمز ارزها چیست؟
Open Interest چیست ؟ اپن اینترست را میتوان به عنوان حجم کلی از تعداد قراردادهای باز برای یک بازار یا ارز خاص توصیف کرد.
Open Interest در یک قرارداد مشتقه به معنای “میزان حجم باز در معامله” تلقی میشود تا زمانی که طرف مقابل دارنده قرارداد اختیار معامله، تصمیم به بستن آن بگیرد. فرمول محاسبه این معیار در بازار نشان دهنده مجموع حجم قراردادهای باز معاملات “افتتاح شده یا درجریان” منهای قراردادهای “بسته یا تسویه شده” است.
با شناسایی فرصت های معاملاتی با استفاده از معیارهای حجم و مفهوم Open Interest، این امکان را به معامله گران میدهد تا نقاط ورود و خروج راحت تری از بازار را بدست آورند. مخصوصا این اطلاعات دیدگاه خوبی برای حرکت نهنگ ها در بازار میدهد.
سرعت پیشرفت در معاملات رمزارزها در فضای معاملات مشتقه بسیار بالا است. قراردادهای مشتقه مبتنی بر دارایی های دیجیتال، در این مدت کوتاه جذابیت زیادی پیدا کرده و مزایای زیادی برای بازار رمزارز و به طور کلی صنعت بلاکچین به همراه داشته است.
بحران کمبود نقدینگی در بازار رمزارزها، طی چند سال گذشته به بازیکنان بزرگتر یا “نهنگ ها” اجازه داده است تا با قدرت خرید یا فروش گسترده خود قیمت را دستکاری کنند. اکوسیستم معاملات مشتقه در حال رشد و نیز در حال تسهیل شرایط برای انجام معاملات در بازار است و تریدرهایی با توان مالی و دانش کمتر را نیز قادر میسازد تا از سرمایه خود بیشتر استفاده کنند و سودهایی به مراتب بالاتر و مستمر را به دست آورند.
چند نوع مختلف از بازار مشتقات وجود دارد. اگرچه همه آنها اساساً به معامله گران اجازه میدهند در خصوص عملکرد آینده بازار با یکدیگر به نوعی شرط بندی کنند، اما آنها این کار را به روش های مشخص و با رقابت بسیار بالا منتهی میشود. تشخیص اینکه کدام روند میتواند به معامله گران برتری دهد و کدام یک از آنها منجر به نابودی کامل سرمایه شان میشود، نکته بسیار مهم در این سبک از معاملات است.
- Open Interest چیست؟
- Open Interest نشان دهنده چیست؟
- افزایش / کاهش Open interest به معنای چیست؟
- استفاده از Open interest با سایر شاخص های فنی
- Open interest در مقابل حجم تجارت
- نتیجه
Open Interest چیست؟
برای سنجش روند بازار، چه در بازار سهام و چه رمزارزها، معامله گران معمولاً به معیاری موسوم به “حجم معاملات باز یا بهره باز” که به اختصار OI گفته میشود، مراجعه میکنند. این معیار بصری ترین مفهوم نیست، اما میتوان آن را به عنوان تعداد قراردادهای مشتقه باز یا معوقه برای یک بازار خاص توصیف کرد.
درک اطلاعاتی که Open Interest فراهم میکند، به معامله گران و سرمایه گذاران اجازه میدهد قدرت بازار را بر اساس وجوه نقد ورودی و خروجی یک قرارداد خاص ارزیابی کنند. تفسیر صحیح OI حتی میتواند معامله گران را وادار به تعیین تأثیر آن بر سایر قیمتهای دارایی کند و به نوبه خود معامله گر در روند کاری خود معاملات آگاهانه تری را اتخاذ کنند.
Open Interest نشان دهنده چیست؟
در ابتدا، بیایید نحوه ایجاد قراردادها را بررسی کنیم. هر معامله دو طرف دارد – خریدار و فروشنده. اگر قرارداد آتی یا آپشن باشد، باید یک فروشنده وجود داشته باشد، اما برای اینکه ارزشی وجود داشته باشد، باید شخصی نیز باشد که آن را به او بفروشد. قراردادهای مشتقات توافقات مالی بین خریدار و فروشنده است که غالباً به خریدار اجازه میدهد دارایی را با قیمت مشخص پس از مدت زمان از پیش تعیین شده بفروشد و بالعکس.
به عنوان مثال، اگر یک معامله گر تصمیم به خرید قرارداد آتی بیت کوین در ژانویه گرفت و انتظار داشت که قیمت در ٩٠ روز افزایش یابد، اگر دارایی در آن دوره ١٠ درصد رشد کند، آنها میتوانند دارایی هایی را با قیمت های ژانویه خریداری کنند و بلافاصله آنها را با ١٠ درصد سود بفروشند.
بیشتر قراردادهای مشتقه از دارایی های اساسی خود ارزش کسب میکنند و این وابستگی باعث میشود که آنها هماهنگ با قیمت بازار دارایی حرکت کنند. برای خرید این قراردادها، معامله گران مبلغ مشخصی را به عنوان حق العمل یا کارمزد پرداخت میکنند که این مبلغ بر اساس فاکتورهای مختلفی محاسبه میشود از جمله اینکه چقدر دور از قیمت بازار انتظار دارند که دارایی جابجا شود و چقدر از لحاظ زمانی به انقضا قرارداد مانده باشد.
- مطالب پیشنهادی
معاملات نقطه ای (SPOT) چیست؟
معاملات خود را با آپشن بیمه کنید
با این حال، اگر معامله گر قرارداد آتی را با انتظار کاهش قیمت خریداری کرده است، اما دارایی اساسی هنوز ارزش خود را دارد، آنها فقط کارمزد پرداختی برای خرید قرارداد را از دست میدهند. ارزش کارمزد با استفاده از مفهوم “cost of carry ” محاسبه میشود که هزینه فرصت از دست رفته موجود میباشد. با این اوصاف، سرمایه گذار همیشه این امکان را دارد که در اوراق قرضه مطمیٔن با حداقل خطر سرمایه گذاری کند که درآمد ثابتی دارند و در عوض بازدهی ثابت دارند.
قراردادهای آپشن عمدتا همان معاملات آتی یا فیوچر هستند، با این تفاوت که شرکت کنندگان هیچ تعهدی برای انجام معامله در انقضا ندارند و قبل از انقضا در هر مرحله حق دریافت وجه را دارند. مثلا یک معامله گر با انتظار افزایش ارزش بیت کوین تا پایان ماه یک گزینه BTC را خریداری کرده است. اگر دارایی در هفته بعد ١٠٪ افزایش یابد، معامله گر میتواند بلافاصله سود ١٠٪ منهای کارمزد را بگیرد.
Open Interest نشان دهنده چیست؟
معاملات آتی و آپشن برای معامله گران سرمایه گذار بسیار مناسب است تا قدرت خرید خود را افزایش دهند و دارایی اصلی بیشتری را به دست آورند، اما از آنجا که قرارداد منقضی میشود، این افراد باید حساب های خود را به طور مداوم مدیریت کنند. برای حل این مشکل، نوع دیگری از سرمایه گذاری مشتق شده به محبوبیت بیشتری در فضای دارایی دیجیتالی رسیده است که همان perpetual swap میباشد.
بر خلاف معاملات آتی و آپشن، معاملات perpetual swap تاریخ انقضا ندارند و سرمایه گذاران بلند مدت را قادر میسازد تا زمانی که ممکن است موقعیت خود را حفظ کنند. علاوه بر این، معاملات پرپچوال قیمت دارایی اساسی را با دقت بیشتری با استفاده از مکانیزمی موسوم به “نرخ تأمین مالی” یا همان (Funding Rate) ردیابی میکنند که هزینه ای است که برای حفظ موقعیت های سرمایه گذار و تقاضای خریدار یا فروشنده برای حفظ قیمت پرداخت میشود.
قراردادهای مشتقات را نیز میتوان مستقیم به ازای کارمزد خریداری و فروخت، که با نزدیک شدن به تاریخ انقضا مستهلک میشود. یک قرارداد تا زمانی”باز” تلقی میشود که طرف مقابل تصمیم به بستن آن بگیرد و Open interest بازار نشان دهنده مجموع قراردادها از معاملات “افتتاح شده” منهای قراردادهای بسته یا تسویه شده است.
افزایش / کاهش Open interest به معنای چیست؟
با خرید و فروش معامله گران، Open interest در طول روز تغییر میکند و غالبا صعود یا نزول یک بازار را نشان میدهد. به طور معمول، افزایش Open interest نشان دهنده قدرت در بازار است زیرا وقتی تعداد قراردادها در حال افزایش است، فعالیت و اشتیاق در مورد حرکت دارایی اساسی افزایش مییابد. از طرف دیگر، اگر Open interest در مسیر نزولی باشد، یک بازار در روند نزولی قرار دارد. این بدان دلیل است که معامله گران در حال بستن موقعیت های خود با سرعتی بسیار سریعتر از آنچه دیگران میتوانند آنها را باز کنند، هستند.
استفاده از Open interest با سایر شاخص های فنی
با OI همچنین میتوان درک کرد که آیا بازار روند خاصی را طی میکند یا بین نقاط مختلف قیمت در حال رنج زدن است. افزایش Open interest نشان میدهد موقعیت های جدید در حال افزایش هستند، که نشانه یک بازار سالم و فعال است. با این حال، کاهش شاخص OI به معنای کاهش تعداد موقعیت ها است، که نشان دهنده ورود بازار به یک مرحله محدود است.
Open interest در مقابل حجم تجارت
Open interest از نظر مفهومی مشابه حجم تجارت است اما این دو ویژگی کاملاً متمایز دارند. تعداد سهام یا قراردادهای معامله شده طی یک دوره خاص به حجم معاملات اشاره دارد و پیگیری این مقدار میتواند به معامله گران کمک کند تا روند حرکت قیمت دارایی اساسی را ارزیابی کنند. همانطور که گفته شد، حجم معاملات نسبی است.
سرمایه گذاری هایی که مارکت کپ آنها کمتر است، حجم معاملات کمتری نسبت به سهام کلان شاهد خواهند بود و باید حجم آن با متوسط حجم روزانه دارایی مشاهده شود.
به طور کلی، یک تغییر قابل توجه در قیمت با حجم تجارت بالاتر از حد معمول نشانگر یک تغییر بالقوه در جهت روند است. با این حال، افزایش قابل توجه قیمت با حجم معاملات کم نیز میتواند نشان دهنده یک روند معکوس باشد. به طور خلاصه، حجم معاملات به تعداد قراردادهای معامله شده در یک دوره خاص اشاره دارد، در حالی که Open interest به مجموع کل قراردادهای زنده که در بازار تسویه نشده اند.
Open interest در بازارهای آتی در مقابل بازارهای آپشن
Open interest در بازارهای آتی به مراتب بیشتر از سایر گزینه ها مفید است و برخی از معامله گران آپشن این معیار را نادیده میگیرند. این به این دلیل است که راهی برای سنجش واقعی خرید یا فروش آپشن با استفاده از OI وجود ندارد، اما گرچه به خودی خود ارزش زیادی ندارد، همراه با حجم تجارت میتواند به وضوح حرکات قیمت، قدرت روند و نقدینگی آپشن را نشان بدهد.
اگر حجم در یک روز مشخص از Open interest موجود بگذرد، نشان میدهد که معاملات در آن گزینه در آن روز خاص فوق العاده زیاد بوده است. علاوه بر این، نقدینگی یک سهم یا رمزارز را میتوان با کمک Open interest نیز درک کرد.
نکته مهم دیگر برای درک این است که هیچ بازار ثانویه ای برای آپشن بدون Open interest وجود نخواهد داشت، زیرا بازارهای ثانویه فعال این احتمال را میدهند که قراردادهای آپشن با قیمت های منصفانه فروخته شوند. از طرف دیگر، در بازارهای آپشن دارای OI قابل توجه، ترید راحت تر میباشد. معامله گران هرگز نمیخواهند در قراردادهای با نقدینگی کم که منافع کمی دارند یا Open interest چندانی ندارند گیر کنند.
شناسایی این فرصت های معاملاتی با استفاده از معیارهای حجم و Open interest، به معامله گران اجازه میدهد تا با آرامش بیشتری با بهترین قیمت ممکن وارد بازارها شوند. بیایید یک سناریو را در نظر بگیریم که درآن سهم معامله گر، الکس، باب و جف موقعیت های معاملات آتی BTCUSDT رابازمیکنند، در حالی که معامله گر دیگر، دیو، موقعیت خود را میبندد. در اینجا نحوه تأثیر این امر بر علاقه آزاد نشان داده:
فرصت های معاملاتی
جدول فوق تغییر در OI را براساس تعداد قراردادهای باز روزانه نشان میدهد. در جدول، Open interest از ۵ به ٢١ افزایش یافت که معامله گران موقعیت های جدید را باز کردند، اما بعد از بسته شدن موقعیت های موجود، نرخ Open interest کاهش یافت.
معامله گران همچنین میتوانند تغییرات قیمت، حجم و Open interest را برای سنجش سنتیمنت بازار به کار ببرند. به عنوان مثال، اگر قیمت در حال افزایش است و با افزایش حجم و OI همراه است، تمایل به بازار بسیار صعودی است. به همین ترتیب، افزایش قیمت در کنار کاهش حجم و OI، روند نزولی را نشان میدهد.
اگر قیمت همراه با افزایش حجم و OI کاهش یابد، احساسات بازار نزولی است. این به این دلیل است که معامله گران فعالانه دارایی اساسی را شورت میکنند و انتظار دارند که قیمت ها بیشتر کاهش یابد، اما اگر حجم و افت سرمایه نیز کاهش یابد، تمایل به بازار صعودی است.
نتیجه
بازار رمزارزها میتواند در روزها، ساعت ها و حتی چند دقیقه نزدیک به انقضا بسیار ناپایدار شود و برای سرمایه گذاران که درک کامل عملکرد آن را ندارند میتواند خطرناک باشد. اگرچه معاملات فیوچر و آپشن سرمایه گذاران را قادر میسازند بدون مواجهه مستقیم از بازارهای خاص سود ببرند، اما رویدادهایی که بر این بازارها تأثیر میگذارند میتوانند به میزان قابل توجهی بر سودآوری این قراردادها تأثیر بگذارند.
علاوه بر این، برخلاف سهام و اوراق بهادار سنتی، بازار رمزارزها بصورت شبانه روزی معامله میشوند و این باعث میشود که آنها هر لحظه مستعد تحرکات ناشی از رویدادهای بازار جهانی باشند. با درک اینکه OI چگونه بر قیمت رمزارزها تأثیر میگذارد، معامله گران میتوانند با تحلیل سناریوی فعلی بازار و تفسیر صحیح احساسات، تصمیمات آگاهانه تری درباره محل سرمایه گذاری خود بگیرند.
دیدگاه شما