قیمت واقعی دلار چقدر است؟
دبیرکل کانون صرافان درباره سیاست اخیر بانک مرکزی برای کنترل بازار ارز گفت: بستگی به روند بازار دارد؛ اینکه چقدر مردم ارز خریداری کنند و چقدر صادرکنندگان فروش داشته باشند. ولی با قدرت میتوان گفت که پیشبینیها از نزول قیمت دلار حکایت دارد.
دبیرکل کانون صرافان درباره سیاست اخیر بانک مرکزی برای کنترل بازار ارز گفت: بستگی به روند بازار دارد؛ اینکه چقدر مردم ارز خریداری کنند و چقدر صادرکنندگان فروش داشته باشند. ولی با قدرت میتوان گفت که پیشبینیها از نزول قیمت دلار حکایت دارد.
کامران سلطانیزاده، دبیرکل کانون صرافان در گفتوگو با خبرگزاری خبرآنلاین درباره اینکه ریزش قیمت دلار ادامه خواهد داشت، گفت: قیمتها تا زمانی که به سطح تعادلی برسد، پایین خواهد آمد؛ البته ما نمیتوانیم نرخ بگوییم که برای مثال ۲۰ هزار تومان یا ۲۵ هزار تومان میشود.
وی افزود: به طور معمول عرضه و تقاضا که در بازار به تعادل برسد، قیمت ارز در بازار به تعادل میرسد، ولی در کل ما پیشبینی میکنیم که با شدت نزولی خواهد بود تا زمانی که کف قیمت را بازار تعیین کند.
سلطانیزاده در پاسخ به این پرسش که قیمت واقعی دلار چه رقمی است؟ عنوان کرد: قیمت واقعی دلار با فاکتورهایی که نظر دولت است، زیر ۲۵ هزار تومان است. قبلا هم این موضوع را اعلام کردند. یعنی نظر اقتصاددانان دولت این است که قیمت واقعی دلار زیر ۲۵ هزار تومان است؛ با توجه به پیشبینی فروش و قیمت نفت.
وی تصریح کرد: در بازار آزاد قیمت دلار به دلیل هیجانات بالا میرود، ولی عددی که به طور رسمی اعلام کردند زیر ۲۵ هزار تومان است.
دبیرکل کانون صرافان در پاسخ به این پرسش که دلار تا سطح ۲۵ هزار تومان پایین میآید؟ متذکر شد: بستگی به روند بازار دارد؛ اینکه چقدر مردم ارز خریداری کنند و چقدر صادرکنندگان فروش داشته باشند. ولی با قدرت میتوان گفت که پیشبینیها از شدت نزولی قیمت دلار حکایت دارد.
قیمت واقعی دلار چقدر است؟
صدای بورس - محبوبه قرمزچشمه؛ بررسی قیمت واقعی دلار و تاثیر آن بر بازار سرمایه با حضور علی سعدوندی اقتصاددان و سجاد بوربور کارشناس بازار ارز در استودیو صدای بورس برگزار شد.
قیمت واقعی دلار، مبنای تعیین قیمت دلار، میزان اثر پذیری بورس از دلار مهمترین محورهای این لایو برخط بود.
علی سعدوندی، بنیانگذار کلینیک اقتصاد در پاسخ به چرایی افزایش قیمت دلار گفت: سوال مهمتر این است که چگونه دلار تاکنون به بالای ۳۰ هزار تومان نرسیده است؟ در واقع از نیمه دوم سال ۹۷ تا امروز شرایط تورمی در کشور حکمفرما است و هیچ گونه تلاشی برای جبران آن به خصوص از بودجه ۱۴۰۰ تاکنون شکل نگرفته است.
وی بیان کرد: اکنون در چهاردهمین ماهی هستیم که ایجاد تورم در کشور به خصوص از بودجه ۱۴۰۰ تکلیف قانونی شده، قانون این است که رشد نقدینگی برای ما قطعی است.
وی با بیان اینکه سال گذشته رشد نقدینگی ۳۵ درصد و برای امسال ۴۰ درصد پیش بینی می شود، گفت: سال گذشته تورم متوسط ۴۰ درصد داشتیم و ارزش پول ملی نیز نسبت به سال گذشته کاهش یافته است. از طرفی به برجام بازنگشته ایم و چالشها زمانی بیشتر میشود که دولت به ادعای قیمت واقعی دلار چقدر است؟ خود عمل نکند.
وی با بیان اینکه به نظر می رسد به منابع ارزی فروش نفت دسترسی نداریم و اگر هم داریم به درستی از آن استفاده نمی کنیم، گفت: عرضه ارز در بازار داخلی محدود شده و از طرفی تحریمها ادامه دارد. از طرفی نقدینگی به شدت در حال رشد و تورم در حالا بالا رفتن است با تمام این شرایط اینکه قیمت ارز به ۳۰ هزار تومان نرسیده باعث تعجب است.
وی بیان کرد: واقعیت این است که سرکوب نرخ ارز به دلیل اینکه تولید ملی را تخریب می کند، موجب نوع دیگری از تورم می شود که این نوع دیگر تورم اتفاقا به ندرت در دنیای مدرن رخ می دهد و آن هم تورم طرف هزینه و یا تورم طرف عرضه است. تورم زمانی رخ می دهد که تولید ملی رشد نمی کند و در ادامه رشد پول بر رشد تولید ملی پیشی می گیرد. در واقع اگر رشد پول بالا باشد، رشد طرف تقاضا بالا می رود و تورم از نوع پولی خواهد بود.
وی در ارتباط با شرایط کنونی بازار ایران گفت: تغییر ماهوی در بورس ایران به وجود آمده به شکلی که بازار سرمایه ایران از غلیان احساسات سال ۹۹ فاصله گرفته است. بورس کسانی را که با احساسات تصمیم میگیرند، تنبیه می کند.
وی با بیان اینکه الان احتیاط بر بورس حاکم شده است، گفت: اگر شرایط نرمال بود با شرایط فعلی بازار سرمایه ایران باید بیش از این رشد می کرد، اما افراد متوجه سیاست گذاری کلان هستند و ریسک بالا را درک میکنند، به همین دلیل با احتیاط تصمیم میگیرند.
وی بیان کرد: در حال حاضر قیمت اوره، مس، محصولات نفتی افزایش یافته و برخی از صنایع ما از نظر فاندامنتال دگرگون شده و قیمت ارز نیز افزایشی است اینها همه عوامل مثبتی است اما سرمایه گذاران با احتیاط و دقت نسبت به آن واکنش نشان میدهند.
وی بیان کرد: بازار ارز حباب منفی دارد و به نظر می رسد در بخشی از سهام ها حباب منفی وجود دارد اما بازار مسکن حباب مثبت دارد. در حال حاضر تفاوتی بین این دولت و دولت قبلی در سیاست های پولی و ارزی وجود ندارد، با این سیاست ها در انتهای امسال اگر دولت نتواند قیمت دلار را کنترل کند، نهیب می زنم که به وضعیت خوبی نخواهد انجامید و هشدار می دهم که سیاست مداران از دولت قبل درس بگیرند نه اینکه آن سیاست را تکرار کنیم.
قیمت واقعی دلار چقدر است؟
سوال مهم این روزهای اقتصاد ایران مانند 5 سال گذشته این است که قیمت واقعی دلار چقدر است؟ زیرا با عملکرد فاجعه بار بانک مرکزی شاهد ادامه نوسانات شدید در بازار ارز هستیم که تمام اقتصاد را به آشفتگی دچار کرده است.
با نگاه حرفه ای، چیزی به اسم قیمت واقعی دلار وجود ندارد و بهتر است که از قیمت تعادلی مبتنی بر سیاستگذاری کلان اقتصادی کشور صحبت شود. به خصوص اینکه در ایران؛ عرضه کننده اصلی ارز دولت است و سایر بخش های اقتصاد در برابر نهاد دولت وزن قابل اعتنایی ندارند و مهمتر از وزن همه آنها با هم، امکان تبانی و سیاستگذاری مشترک به دلیل خاستگاههای مختلف اقتصادی که دارند، غیرممکن است.
اما به طور کلی و با صرفنظر کردن از واقعیاتی مهم، تغییرات حجم نقدینگی را می توان ملاکی برای برآورد نسبی قیمت دلار در مقطع کنونی دانست که اگرچه با ابهام های جدی روبرو است، اما بی خاصیت هم نیست و تاحدودی توان تحلیل در اختیار خواننده و کارشناس اقتصادی قرار می دهد.
حجم نقدینگی در پایان سال 1392 بیش از 570 هزار میلیارد تومان و قیمت دلار بازار هم 3 هزار قیمت واقعی دلار چقدر است؟ تومان بوده است. هم اکنون حجم نقدینگی به 4800 هزار میلیارد تومان و قیمت دلار در بازار آزاد به 30 هزار و 400 تومان رسیده است. با یک تناسب ساده متوجه می شویم که قیمت تعادلی دلار باید اندکی بیش از 25 هزار تومان باشد که به دلار نیمایی بسیار نزدیک است که بیش از 90 درصد از بازار را در اختیار دارد.
اما این همه ماجرا نیست و در ازر جهان روای دلار قیمت واقعی دلار چقدر است؟ هم تورم قابل توجهی در 8 سال اخیر داشته ایم. قیمت دلار آمریکا نسبت به 8 سال پیش 22.1 درصد کاهش ارزش داشته است(در برابر 1000 درصد کاهش ارزش ریال) که باید این مقدار را از برابری دلار و ریال کم کنیم تا بخشی از خطا جبران شده باشد که عدد 19 هزار و 950 تومان(19950) به دست می آید که فاصله زیادی با نرخ بازار آزاد در حد 30 درصد و فاصله کمی با نرخ نیما در 17 درصد دارد.
پس چرا قیمت دلار بالا است؟
- وجود دلار رانتی 4200 تومانی که نفس های آخر خود را می کشد، اما هنوز به ظور کامل حذف نشده است. زیرا گیرندگان این رانت بی سابقه در تاریخ ایران در دلار گران سود فوری و فراوان دارند.
- نظام چند نرخی نیمایی، صرافی ملی و آزاد که لازم است جای خود را به یک نرخ بدهد. با عرضه دلار نیما در بازار آزاد ارز شاهد کاهش قیمت ارزهای خارجی به دلیل عرضه زیاد خواهیم بود.
- بازارسازی گیرندگان دلار 4200 تومانی برای پوشانیدن حجم غارت 100 میلیارد دلاری انجام شده در 4 سال اخیر. زیرا با فاش شدن ساختگی بودن مرغ 100 هزار تومانی و رسیدن قیمت بازار به 38 هزار تومان(قبل از حذف دلار 4200 تومانی قیمت مرغ به 55 هزار تومان هم رسید) مشخص شد که باید از دهندگان و گیرندگان این غارت ارزی بازخواست کرد.
- بی عملی بانک مرکزی و مدیریت ضعیف صالح آبادی، همراه با کنش های مبهم و غیرقابل توضیح آن که به ابهام ها دامن زده است.
با حذف نسبی دلار 4200 تومانی، بخش زیادی از تقاضای القایی از بازار حذف شده و شاهد کاهش قابل توجه، اما آرام و ممتد در قیمت ارزهای خارجی خواهیم بود. میز اقتصادی تحریریه وزنی برای مسائلی مانند احیا یا عدم احیای برجام بر نرخ دلار و کلیت اقتصاد ایران قائل نیست.
قیمت واقعی دلار چقدر است؟
سوال مهم این روزهای اقتصاد ایران مانند 5 سال گذشته این است که قیمت واقعی دلار چقدر است؟ زیرا با عملکرد فاجعه بار بانک مرکزی شاهد ادامه نوسانات شدید در بازار ارز هستیم که تمام اقتصاد را به آشفتگی دچار کرده است.
با نگاه حرفه ای، چیزی به اسم قیمت واقعی دلار وجود ندارد و بهتر است که از قیمت تعادلی مبتنی بر سیاستگذاری کلان اقتصادی کشور صحبت شود. به خصوص اینکه در ایران؛ عرضه کننده اصلی ارز دولت است و سایر بخش های اقتصاد در برابر نهاد دولت وزن قابل اعتنایی ندارند و مهمتر از وزن همه آنها با هم، امکان تبانی و سیاستگذاری مشترک به دلیل خاستگاههای مختلف اقتصادی که دارند، غیرممکن است.
اما به طور کلی و با صرفنظر کردن از واقعیاتی مهم، تغییرات حجم نقدینگی را می توان ملاکی برای برآورد نسبی قیمت دلار در مقطع کنونی دانست که اگرچه با ابهام های جدی روبرو است، اما بی خاصیت هم نیست و تاحدودی توان تحلیل در اختیار خواننده و کارشناس اقتصادی قرار می دهد.
حجم نقدینگی در پایان سال 1392 بیش از 570 هزار میلیارد تومان و قیمت دلار بازار هم 3 هزار تومان بوده است. هم اکنون حجم نقدینگی به 4800 هزار میلیارد تومان و قیمت دلار در بازار آزاد به 30 هزار و 400 تومان رسیده است. با یک تناسب ساده متوجه می شویم که قیمت تعادلی دلار باید اندکی بیش از 25 هزار تومان باشد که به دلار نیمایی بسیار نزدیک است که بیش از 90 درصد از بازار را در اختیار دارد.
اما این همه ماجرا نیست و در ازر جهان روای دلار هم تورم قابل توجهی در 8 سال اخیر داشته ایم. قیمت دلار آمریکا نسبت به 8 قیمت واقعی دلار چقدر است؟ سال پیش 22.1 درصد کاهش ارزش داشته است(در برابر 1000 درصد کاهش ارزش ریال) که باید این مقدار را از برابری دلار و ریال کم کنیم تا بخشی از خطا جبران شده باشد که عدد 19 هزار و 950 تومان(19950) به دست می آید که فاصله زیادی با نرخ بازار آزاد در حد 30 درصد و فاصله کمی با نرخ نیما در 17 درصد دارد.
پس چرا قیمت دلار بالا است؟
- وجود دلار رانتی 4200 تومانی که نفس های آخر خود را می کشد، اما هنوز به ظور کامل حذف نشده است. زیرا گیرندگان این رانت بی سابقه در تاریخ ایران در دلار گران سود فوری و فراوان دارند.
- نظام چند نرخی نیمایی، صرافی ملی و آزاد که لازم است جای خود را به یک نرخ بدهد. با عرضه دلار نیما در بازار آزاد ارز شاهد کاهش قیمت ارزهای خارجی به دلیل عرضه زیاد خواهیم بود.
- بازارسازی گیرندگان دلار 4200 تومانی برای پوشانیدن حجم غارت 100 میلیارد دلاری انجام شده در 4 سال اخیر. زیرا با فاش شدن ساختگی بودن مرغ 100 هزار تومانی و رسیدن قیمت بازار به 38 هزار تومان(قبل از حذف دلار 4200 تومانی قیمت مرغ به 55 هزار تومان هم رسید) مشخص شد که باید از دهندگان و گیرندگان این غارت ارزی بازخواست کرد.
- بی عملی بانک مرکزی و مدیریت ضعیف صالح آبادی، همراه با کنش های مبهم و غیرقابل توضیح آن که به ابهام ها دامن زده است.
با حذف نسبی دلار 4200 تومانی، بخش زیادی از تقاضای القایی از بازار حذف شده و شاهد کاهش قابل توجه، اما آرام و ممتد در قیمت ارزهای خارجی خواهیم بود. میز اقتصادی تحریریه وزنی برای مسائلی مانند احیا یا عدم احیای برجام بر نرخ دلار و کلیت اقتصاد ایران قائل نیست.
قیمت واقعی دلار قیمت واقعی دلار چقدر است؟ چقدر است ؟
رکنا: بالا رفتن قیمت ارز یک اتفاق طبیعی است. در زمانی که بهدلیل افزایش انتظارات تورمی در کوتاهمدت و رشد پایدار و مازاد حجم پول در درازمدت بهدلیل ناترازی بانکها و کسری بودجه دولت، تقاضا برای همه کالاها و خدمات افزایش مییابد، قیمت انواع داراییها مثل ملک، طلا یا ارز خارجی افزایش پیدا میکند.
به گزارش اقتصادی رکنا، به نقل از دنیای اقتصاد، وقتی صحبت از قیمت واقعی می شود، تعبیر آن در اقتصاد کلان نوعی «نرخ ارز موثر» است؛ بهطوریکه سهم همه قیمتهای مختلف بسته به وزن آنها و حجم معاملات آنها در بازارهای مربوط به بانک مرکزی (ترجیحی و نیما) یا بانکها و صرافی معامله میشود و صرف واردات کالا و خدمات یا سرمایهگذاری میشود. حدود این عدد با توجه به اعداد فعلی اقتصاد ایران و تزریق بیش از ۱۰میلیارد دلار از نوع دلار ۴۲۰۰ در سال جاری، احتمالا رقمی بین ۲۰ تا ۲۷هزار تومان است. با قطع تزریق ۴۲۰۰ و تعطیلی نیما، قیمت ۳۰هزار تومان هم بنا به توضیح بالا، پایین خواهد آمد.
۱- آیا قیمت واقعی ارز نه ۴۲۰۰ تومان و ۲۷هزارتومان، بلکه ۳۰ هزار تومان است؟
وقتی صحبت از قیمت واقعی می شود، تعبیر آن در اقتصاد کلان نوعی «نرخ ارز موثر» است؛ بهطوریکه سهم همه قیمتهای مختلف بسته به وزن آنها و حجم معاملات آنها در بازارهای مربوط به بانک مرکزی (ترجیحی و نیما) یا بانکها و صرافی معامله میشود و صرف واردات کالا و خدمات یا سرمایهگذاری میشود. حدود این عدد با توجه به اعداد فعلی اقتصاد ایران و تزریق بیش از ۱۰میلیارد دلار از نوع دلار ۴۲۰۰ در سال جاری، احتمالا رقمی بین ۲۰ تا ۲۷هزار تومان است. با قطع تزریق ۴۲۰۰ و تعطیلی نیما، قیمت ۳۰هزار تومان هم بنا به توضیح بالا، پایین خواهد آمد.
اطلاق اینکه «ارز در واقعیت فقط یک قیمت واقعی دارد.آن هم قیمتی است که همزمان مردم آزادانه آن را میخرند و میفروشند»، به همین دلیل بالا دقیق نیست و امکان خرید «همه یا بخشی از مردم» ربطی به تعیین نرخ واقعی ارز ندارد.
چنین وضعی در شرایط قیمت دستوری یا سهمیهبندی برای هر کالای دیگری هم رخ میدهد. جایی که با توجه به کمبود ایجادشده، عده کمی حاضر به خرید آن کالا به مقدار کم حتی در قیمتهای بالاتر از تعادلی (قیمت دستوری که به جای خود) خواهند بود.
۲- آیا در رقم ۲۷هزار تومان فعلی معامله در سامانه نیما، کسی حاضر به فروش ارز خود نیست؟
از اینکه ظاهرا در این روزها قیمت نیما در حدود ۲۴ هزار تومان است نه ۲۷ هزار تومان بگذریم (۲۷ هزار تومان قیمت میانگین موزون سناست)، اگر کسی حاضر به فروش ارز خود در نیما نیست، پس چگونه مبادله بین صادرکننده و واردکننده در نیما انجام میشود؟ قیمت واقعی دلار چقدر است؟ حتما صادرکنندگانی هستند که ارز حاصل از صادرات خود را در نیما به واردکنندگان میفروشند. صرف جداسازی به دوگانه ارز معامله تجاری و جاری و ارز معامله سرمایهای که مردم عادی برای جمعآوری اسکناس صرفا در دومی خریدار/ فروشنده هستند، باعث اختلاف این قیمت شده است.
۳- آیا علت اینکه «قدرت خرید حقیقی پول در ایران در مقایسه با آمریکا یا اروپا بیشتر است» بهدلیل تحریم یا شریط ویژه است؟
خیر. علت مربوط به سهم کالاهای مبادلهنشدنی مثل اجاره مسکن، دستمزد خدمات و. در سبد خانوار و البته یارانه انرژی در ایران است.
چنین تفاوتهایی به درجات مختلف بین همه کشورهای جهان وجود دارد و ربط خاصی به تحریم یا شرایط ویژه ندارد. طبعا در کشورهای با درآمد سرانه بالاتر و کمتر مهاجرپذیر قیمت خدمات بالاتر است. البته بالا رفتن نرخ ارز بهدلیل انتظارات تورمی و شرایط هیجانی بر این اختلاف بین ارزش اسمی و حقیقی پول میافزاید؛ ولی دلیل اصلی آن نیست.
۴- آیا هنگامی که تورم زیاد و بیثباتی چشمگیر میشود، خروج سرمایه از کشور «آغاز» میشود؟
شواهد تجربی خلاف این را نشان میدهد. نااطمینانی نسبت به آینده ممکن است بر خروج سرمایه موثر باشد؛ اما درست در مواقعی که موج تورمی شروع نشده و تورم در ایران همچنان بین 25-15درصد بوده اما سالها نرخ ارز ثابت مانده است و نرخ حقیقی ارز عملا رو به سقوط گذاشته است، مانند سالهای ۸۹ تا ۹۱ و ۹۵ تا ۹۷، بیشترین خروج سرمایه ثبت شده است. با تعدیل نرخ ارز، خروج سرمایه در سرپایینی قرار میگیرد.
۵- آیا «تولید ناخالص داخلی» با ارز نیمایی محاسبه میشود؟
اساسا واحد تولید ناخالص داخلی، واحد پول همان کشور (در ایران ریال به قیمت ثابت) است نه ارز خارجی که در سالهای اخیر بعد از خروج ترامپ از برجام، تا به امروز حدودا 25-15درصد بنا به محاسبات مختلف از تولید و تولید قیمت واقعی دلار چقدر است؟ سرانه ما ایرانیان کاسته شده است و نیاز به سرخوردگی اگر وجود دارد، در همین مقیاس است. اما برای مقایسه با سایر کشورها، نیاز به استفاده از یک واحد پول مشترک وجود دارد.
۶- آیا در شرایط انتظارات تورمی و نااطمینانی، ارز یک «کالا» است؟
اساسا پول ابزار مبادله است؛ اما در شرایط تورمی با بالا رفتن سرعت پول، تقاضای آن پول کم میشود و به تبع آن تقاضا برای همه جانشینها و مبادلهشدنیها با آن پول (از خودرو و ملک و طلا بگیریم تا ارز و ماشین لباسشویی) افزایش مییابد که به صورت تخلیه رشد قیمت روی همه آنها نشان داده خواهد شد.
اما اینکه بگوییم ارز کالا شده است، کمی ناملموس است. بهتر است که گفته شود ارز جنبه «دارایی» و حفظ ارزش پیدا کرده است.
۷- آیا بالا رفتن نرخ ارز یک «مشکل» است؟
خیر. بالا رفتن قیمت ارز یک اتفاق طبیعی است. در زمانی که بهدلیل افزایش انتظارات تورمی در کوتاهمدت و رشد پایدار و مازاد حجم پول در درازمدت بهدلیل ناترازی بانکها و کسری بودجه دولت، تقاضا برای همه کالاها و خدمات افزایش مییابد، قیمت انواع داراییها مثل ملک، طلا یا ارز خارجی افزایش پیدا میکند. درواقع اقتصاد بهعنوان علم تخصیص منابع محدود حکم میکند که دیگر قیمت کم گذشته پاسخگوی تقاضا نیست و باید قدری قیمت افزایش یابد تا دلار به همه برسد.
اطلاق اینکه «ارز در واقعیت فقط یک قیمت واقعی دارد.آن هم قیمتی است که همزمان مردم آزادانه آن را میخرند و میفروشند»، به همین دلیل بالا دقیق نیست و امکان خرید «همه یا بخشی از مردم» ربطی به تعیین نرخ واقعی ارز ندارد.
چنین وضعی در شرایط قیمت دستوری یا سهمیهبندی برای هر کالای دیگری هم رخ میدهد. جایی که با توجه به کمبود ایجادشده، عده کمی حاضر به خرید آن کالا به مقدار کم حتی در قیمتهای بالاتر از تعادلی (قیمت دستوری که به جای خود) خواهند بود.
۲- آیا در رقم ۲۷هزار تومان فعلی معامله در سامانه نیما، کسی حاضر به فروش ارز خود نیست؟
از اینکه ظاهرا در این روزها قیمت نیما در حدود ۲۴ هزار تومان است نه ۲۷ هزار تومان بگذریم (۲۷ هزار تومان قیمت میانگین موزون سناست)، اگر کسی حاضر به فروش ارز خود در نیما نیست، پس چگونه مبادله بین صادرکننده و قیمت واقعی دلار چقدر است؟ واردکننده در نیما انجام میشود؟ حتما صادرکنندگانی هستند که ارز حاصل از صادرات خود را در نیما به واردکنندگان میفروشند. صرف جداسازی به دوگانه ارز معامله تجاری و جاری و ارز معامله سرمایهای که مردم عادی برای جمعآوری اسکناس صرفا در دومی خریدار/ فروشنده هستند، باعث اختلاف این قیمت شده است.
۳- آیا علت اینکه «قدرت خرید حقیقی پول در ایران در مقایسه با آمریکا یا اروپا بیشتر است» بهدلیل تحریم یا شریط ویژه است؟
خیر. علت مربوط به سهم کالاهای مبادلهنشدنی مثل اجاره مسکن، دستمزد خدمات و. در سبد خانوار و البته یارانه انرژی در ایران است.
چنین تفاوتهایی به درجات مختلف بین همه کشورهای جهان وجود دارد و ربط خاصی به تحریم یا شرایط ویژه ندارد. طبعا در کشورهای با درآمد سرانه بالاتر و کمتر مهاجرپذیر قیمت خدمات بالاتر است. البته بالا رفتن نرخ ارز بهدلیل انتظارات تورمی و شرایط هیجانی بر این اختلاف بین ارزش اسمی و حقیقی پول میافزاید؛ ولی دلیل اصلی آن نیست.
۴- آیا هنگامی که تورم زیاد و بیثباتی چشمگیر میشود، خروج سرمایه از کشور «آغاز» میشود؟
شواهد تجربی خلاف این را نشان میدهد. نااطمینانی نسبت به آینده ممکن است بر خروج سرمایه موثر باشد؛ اما درست در مواقعی که موج تورمی شروع نشده و تورم در ایران همچنان بین 25-15درصد بوده اما سالها نرخ ارز ثابت مانده است و نرخ حقیقی ارز عملا رو به سقوط گذاشته است، مانند سالهای ۸۹ تا ۹۱ و ۹۵ تا ۹۷، بیشترین خروج سرمایه ثبت شده است. با تعدیل نرخ ارز، خروج سرمایه در سرپایینی قرار میگیرد.
۵- آیا «تولید ناخالص داخلی» با ارز نیمایی محاسبه میشود؟
اساسا واحد تولید ناخالص داخلی، واحد پول همان کشور (در ایران ریال به قیمت ثابت) است نه ارز خارجی که در سالهای اخیر بعد از خروج ترامپ از برجام، تا به امروز حدودا 25-15درصد بنا به محاسبات مختلف از تولید و تولید سرانه ما ایرانیان کاسته شده است و نیاز به سرخوردگی اگر وجود دارد، در همین مقیاس است. اما برای مقایسه با سایر کشورها، نیاز به استفاده از یک واحد پول مشترک وجود دارد.
۶- آیا در شرایط انتظارات تورمی و نااطمینانی، ارز یک «کالا» است؟
اساسا پول ابزار مبادله است؛ اما در شرایط تورمی با بالا رفتن سرعت پول، تقاضای آن پول کم میشود و به تبع آن تقاضا برای همه جانشینها و مبادلهشدنیها با آن پول (از خودرو و ملک و طلا بگیریم تا ارز و ماشین لباسشویی) افزایش مییابد که به صورت تخلیه رشد قیمت روی همه آنها نشان داده خواهد شد.
اما اینکه بگوییم ارز کالا شده است، کمی ناملموس است. بهتر است که گفته شود ارز جنبه «دارایی» و حفظ ارزش پیدا کرده است.
۷- آیا بالا رفتن نرخ ارز یک «مشکل» است؟
خیر. بالا رفتن قیمت ارز یک اتفاق طبیعی است. در زمانی که بهدلیل افزایش انتظارات تورمی در کوتاهمدت و رشد پایدار و مازاد حجم پول در درازمدت بهدلیل ناترازی بانکها و کسری بودجه دولت، تقاضا برای همه کالاها و خدمات افزایش مییابد، قیمت انواع داراییها مثل ملک، طلا یا ارز خارجی افزایش پیدا میکند. درواقع اقتصاد بهعنوان علم تخصیص منابع محدود حکم میکند که دیگر قیمت کم گذشته پاسخگوی تقاضا نیست و باید قدری قیمت افزایش یابد تا دلار به همه برسد.
دیدگاه شما