۱۰ نکته که هر سهام داری باید بداند
در این مقاله تیم محتوای کالج تی بورس به آموزش و بررسی مواردی که هر سهام دار باید در سرمایه گذاری بازار بورس و اوراق بهادار بداند، پرداخته است.
باید در هنگام ورود بازار بورس و اوراق بهادار و همچنین معامله سهام در بورس، باید به نکاتی توجه شود که مؤثر و مفید باشند و سهام داران را در راه رسیدن به هدف نهایی (کسب سود) یاری کنند.
اینجا به ۱۰ نکته مهم و کاربردی که پایه و اساس بازار بورس هستند و هر سرمایه گذاری باید این نکات را بداند پرداختهایم:
۱- چشم انداز صنعت برتر بازار بورس
اولین و اساسیترین گام سرمایه گذاری در بورس نقدشوندگی سهم بالا باشد و اوراق بهادار، انتخاب صنعتی است که با توجه به تحولات اقتصادی، سیاسی و بینالملل دارای بیشترین پتانسیل سود و رشد است.
میزان رقابت، سهولت ورود رقبای جدید، دسترسی به مواد اولیه و بازار محصول از جمله مواردی هستند که سودآوری شرکت ها را در هر صنعت تحت تأثیر قرار میدهند.
در بازار بورس و اوراق بهادار ۳۴ صنعت وجود دارد. برای مثال صنایع فرآوردههای نفتی، فلزات اساسی، خودرو و ساخت قطعات، مواد و محصولات دارویی، محصولات شیمیایی و… را میتوان نام برد.
۲- انتخاب شرکت برتر
پس از این که صنعت مورد نظر با توجه به نکاتی مذکور انتخاب شد. حال باید با بررسی و تحلیل (اعم از EPS، اختلاف قیمت و …) بهترین شرکت در این صنعت انتخاب شود. در بازار بورس و اوراق بهادار حدود ۵۵۰ شرکت یا سهم وجود دارد.
به عنوان مثال شرکت یا سهم اوان (مبین وان کیش) بهترین شرکت یا سهم در صنعت خود (اطلاعات و ارتباطات) میباشد.
۳- میزان نقد شوندگی سهم در معامله سهام
نقدشوندگی یک سهم به سهولت در معامله آن سهم در حداقلترین زمان ممکن، بدون تغییر قابل ملاحظه در قیمت آن اشاره دارد. هرچه قدرت نقدشوندگی افزایش پیداکند، ریسک در سهم کاهش مییابد.
به عنوان مثال قابلیت نقدشوندگی سهم فولاد (فولاد مبارکه اصفهان) بیشتر از سهم دعبید (لابراتوار داروسازی دکترعبیدی) میباشد.
به بیان سادهتر سهام داران هنگام خرید یا فروش در سهم فولاد هیچگاه به مشکل نمیخورند، چون حجم معاملات دراین سهم بالاست در نتیجه میزان نقدشوندگی نیز در این سهم بالا میباشد.
۴- سودآوری سهام (EPS)
شرکت ها موظف هستند در ابتدای سال مالی خود برای سال مالی آتی، صورت سود و زیان پیشنهادی خود را ارائه کنند. شرکت ها هر سه ماه گزارشات مالی منتشر میکنند و در این گزارشات گاهی صورت سود و زیان پیشنهادی بیشتر و گاهی کمتر از پیش بینی در میآید که اصطلاحا به آن تعدیل مثبت و منفی میگویند.
EPS یا سودآوری از تقسیم سود یا زیان پس از کسر مالیات، بر تعداد کل سهام حاصل میشود.
۵- درصد سهم شناور آزاد
درصد سهم شناور آزاد بخشی از سهام شرکت است که در اختیار سهام داران غیر راهبردی قرار داشته و احتمال عرضه آن در بازار زیاد است. هرچه درصد سهام شناور بیشتر باشد، حجم معاملات و سرعت گردش معاملات و در نتیجه نقدشوندگی سهم افزایش خواهد داشت.
۶- درصد مالکیت سهام داران عمده بازار بورس
هسته اصلی تصمیمگیری در یک شرکت، اعضای هیئت مدیره هستند که توسط سهام داران عمده تعیین میشوند. سهام داران عمده به آن دسته از سهام دارانی گفته میشود که مالکیت بیش از ۱% سهام کل شرکت را در بردارند. اگر درصد بیشتری از سهام شرکت در اختیار سهام داران عمده باشد، درصد سهام کمتری در دست سهام داران خرده میباشد. در نتیجه سهم با هیجان کمتری روبرو خواهد شد.
۷- P/E
نسبت P به E که از تقسیم قیمت سهام (Price) به سود یا زیان خالص (EPS) حاصل میشود، یکی از سادهترین و کاربردی ترین نسبتهای ارزش گذاری سهام میباشد. باید به این نکته توجه داشت که بالا یا پایین بودن این نسبت به نقدشوندگی سهم بالا باشد نقدشوندگی سهم بالا باشد تنهایی نمیتواند معیار انتخاب و تصمیمگیری قرارگیرد. هر P/E بالایی بدنیست و هر P/E پایینی خوب نیست.
۸- شفافیت اطلاعات شرکت ها
سهام داران و سرمایه گذاران بازار بورس و اوراق بهادار باید سهام شرکتی را تحلیل و ارزیابی و انتخاب کنند که از شفافیت اطلاعاتی برخوردار بوده و از نظر اطلاعرسانی دارای عملکرد مناسب و به موقع باشد. عدم اطلاعرسانی به موقع و مناسب باعث قوت گرفتن شایعات میشود که سهم را دچار نوسانات شدید قیمتی و هیجان میکند.
۹- خرید سهام متنوع در سبد سهام
تمامی سهام داران بازار بورس و اوراق بهادار باید به این نکته توجه داشته باشند که در سبد سهام خود، سهام شرکت های مختلف و متنوع را قرار دهند. توصیه میشود که از هر صنعت بیش از یک شرکت انتخاب نشود و تمام سرمایه را بر روی سهام به صورت مساوی تقسیم کنند. این عمل باعث میشود که ریسک در سرمایه گذاری و سود و زیان به حداقل برسد.
۱۰- اخبار توسعه و پیشرفت شرکت
اگر شرکتی خبر افزایش سرمایه را که به هر دلیلی باعث پیشرفت و سود دهی شرکت شده است اعلام کند، باعث افزایش تقاضا و عرضه کم خواهد شد و قیمت سهم رشد خواهد کرد. چنانچه اخباری از سوی شرکت منتشر گردد که باعث کاهش سودآوری و نقدشوندگی سهم بالا باشد فروش شرکت شود، کاهش تقاضا و افزایش عرضه را در پی خواهد داشت. که در نهایت منجر به نزول قیمت سهام شرکت خواهد شد.
نتیجه گیری:
در مطالب فوق موارد مهم و کاربردی در زمینه بازار بورس و اوراق بهادار گفته شد. هر سرمایه گذار و سهام داری برای این که در معامله سهام خود با مشکلی مواجه نشود، باید این نکات را در بورس آموزش ببیند و به آن مسلط باشد.
برای موفقیت در سرمایه گذاری و معامله سهام، لازم است نقدشوندگی سهم بالا باشد که شما با شرکت در کلاس های آموزش سرمایه گذاری در بورس، نحوه خرید و فروش سهام و کسب سود در بورس را آموزش دیده باشید.
چنانچه پس از مطالعه این مقاله برای شما سوالی به وجود آمد، در ذیل همین مقاله مطرح بفرمایید. تیم مدرسین و تحلیل گران کالج تی بورس آماده پاسخگویی به سوالات شما عزیزان میباشند.
واژه نقد شوندگی
نقدشوندگی به این موضوع اشاره دارد که با چه سرعتی میتوان یک دارایی یا سهام را به قیمت واقعی در بازار فروخت. هرقدر میزان معاملات یک سهم در بازار بیشتر باشد و خریداران و فروشندگان بیشتری آن سهم را معامله کنند، نقدشوندگی آن بیشتر است.
بهعبارتدیگر اگر بتوان یک دارایی را با سرعت بالایی و بدون دردسر به وجه نقد تبدیل کرد، نقد شوندگی آن دارایی و قابلیت عرضه و فروش آن در بازار (marketability) بیشتر است.
نقدشوندگی این امکان را فراهم میکند که دارندگان برخی دارایی ها نظیر سهام، بدون نگرانی از وجود خریدار برای دارایی خود، آن را بخرند، نگهدارند و در زمان مناسب بفروشند. پول نقد، نقد شونده ترین دارایی است، درحالیکه برخی دارایی های دیگر نظیر املاک مسکونی، خودرو، تابلو فرشهای نفیس و کلکسیونهای کمیاب نقدشوندگی نسبتاً کمتری دارند.
باید توجه داشت که هیچ فرمول به خصوصی برای اندازهگیری نقدشوندگی وجود ندارد. بااینحال سرمایه گذاران معمولاً از نسبتهای نقد شوندگی برای مقایسه نقدشوندگی دو سهم استفاده میکنند.
در حسابداری، نقد شوندگی میزان سهولتی که شخص یا شرکت میتواند با دارایی های نقد شونده موجود تعهدات مالی خود را برآورده کند اندازهگیری مینماید. نسبت های متعددی وجود دارند که نقد شوندگی را در حسابداری نشان میدهند.
فیلتر پول هوشمند، از نظریه تا عمل
در این مقاله قصد داریم با شفاف کردن موضوع پول هوشمند، درک و نگاه عمیق به نحوه شناسایی پول هوشمند با استفاده از ابزارهای گوناگون نظیر فیلتر نویسی و تابلوخوانی به بررسی تاثیرات آن در معاملات معامله گران بازار بورس تهران بپردازیم.
در کنار این موضوع ۱۵ راهکار شناسایی پول هوشمند به همراه ۲۶ فیلتر کاربردی در بورس تهران را به شما ارائه خواهیم کرد، تا با درک کامل پول هوشمند و نحوه ورود و خروج آن بتوانید معاملات هوشمندانه تری نسبت به گذشته داشته باشید.
پول هوشمند چیست ؟؟
عبارت پول هوشمند که مسلما بعد از اندکی فعالیت در بازار مالی به گوش هر شخصی خواهد رسید، در واقع ورود نقدینگی هدف دار جهت خرید میزان مشخصی سهام (از پیش تعیین شده توسط مارکت میکر یا بازیگر) به دلایل مختلفی مانند شرایط خاص بنیادی، افزایش سرمایه از محل تجدید ارزیابی یا محل های دیگر و یا صرفا بازی پول جهت بالا بردن قیمت سهم و فروش آن در قیمت بالا تر است.
پول هوشمند به زبان ساده
مارکت میکر یا بازیگر یک سهم، با توجه به میزان نقدینگی خود با هماهنگی با سهامدار عمده یک شرکت شروع به جمع آوری شناوری سهام یک شرکت از کف بازار بورس تهران می کند.
بعد از جمع آوری میزان مشخصی از آن و به اصطلاح خشک شدن سهم، شروع به رنج مثبت کشیدن در سهم می کند، سهم را تا سقف قیمتی روزانه هدایت کرده و صف خرید برای آن تشکیل می دهد، قیمت سهم را بالا می برد، این پول هدفمند، پول هوشمند است.
تابلو معاملات و پول هوشمند
در سایت tsetmc.com بخش های مختلفی وجود دارد یکی از بخش های نقدشوندگی سهم بالا باشد مهم و اساسی دیده بان بازار است، در این قسمت شما می توانید فیلتر های مورد نظر خود را نگارش کنید. اما در تابلوی اختصاصی هر سهمی نیز می توان موارد زیادی را برای شناسایی پول هوشمند پیدا کرد ابتدا با شناخت این اجزا شروع می کنیم و بعد از آن شروع به نگارش فیلتر های ساده و کاربردی در سایت بورس تهران خواهیم کرد فیلتر های پول هوشمند که چراغ راه شما خواهند بود.
فیلتر ورود پول هوشمند در بورس، یک فیلتر مجزا و تکی نیست بلکه جمعی از فیلترهای شناسایی پول هوشمند در بورس با یکدیگر می توانند ورود پول هوشمند به یک سهم را تشخیص دهند. در مقاله های دیگری به فیلترهای متنوع از جمله ” فیلتر مووینگ در اوریج ” نیز اشاره می گردد که می توانید با آن آشنا شوید.
راهنمای استفاده از صفحه فیلترهای رایگان، اموزش استفاده صحیح از فیلترها
در این ویدیو به صورت ادواری قصد داریم به شما یاد بدهیم چگونه فیلترها رو با هم ترکیب کنید و درک صحیح از خروجی داشته باشید:
سهام بنیادی چیست؟
یک استراتژی مناسب پایههای یک سرمایهگذاری خوب در بازارهای سرمایه میباشد. در این راستا اولین قدمی که باید برداشته شود، شناسایی سهام شرکتها با استفاده از متدهای مختلف و حرفهای است. در این مقاله به چگونگی شناسایی سهام شرکتها از طریق تحلیل بنیادی پرداختیم و اینکه چگونه میتوانیم سهام بنیادی را شناسایی کنیم.
عناوینی که در این مقاله به آنها پرداخته شده است:
- سهام بنیادی چیست؟
- کمکگرفتن از تحلیل بنیادی برای انتخاب سهام بنیادی
- تفاوت نقدشوندگی سهم بالا باشد سهم بنیادی و غیر بنیادی
- فاکتورهای مهم شناسایی سهام بنیادی
- سایر فاکتورها که باید در تشخیص سهام بنیادی به آن توجه کنید
- سهام بنیادی بهتر است یا سهام غیر بنیادی؟
سهام بنیادی چیست؟
سهم بنیادی به سهمی گفته میشود که از بررسی آن توسط روشهای فاندامنتال (Fundamental) یا همان تحلیل بنیادی، بتوان به این نتیجه رسید که مشخصههای رشد در آینده را دارد. با توجه به پیچیدگی این روشها، معیارهای مشخصی برای بررسی اولیه سهام یک شرکت وجود دارد و پس از این بررسیها، اینگونه سهام معمولاً رشد میکنند و یا قیمت آنها در طول زمان افزایش چشمگیری خواهد داشت؛ به بیان دیگر، این سهام کمتر دچار نوسان خواهد شد و روند رشد آن منطقی میباشد. در واقع سرمایهگذاری بر روی سهام بنیادی، یک سرمایهگذاری نقدشوندگی سهم بالا باشد بلندمدت است، اما انتخاب این سهام نیازمند دانش و اطلاعات در این زمینه میباشد. با توجه به صورتهای مالی و گزارشهایی که در سایت کدال منتشر میشود، میتوان وضعیت شرکتها را بهخوبی بررسی کرد. سرمایهگذاران در دنیای سرمایهگذاری بیشتر به دنبال خریدن سهام بنیادی هستند؛ زیرا در تحلیل بنیادی سعی میشود تا ارزش و قیمتی ذاتی سهام کشف شده و پس از آن، با قیمت فعلی سهم مقایسه گردد.
کمکگرفتن از تحلیل بنیادی برای انتخاب سهام بنیادی
تحلیلگران چند معیار را در نظر میگیرند تا سهام بنیادی قوی را پیدا کنند. از جمله مواردی که آنها در نظر میگیرند، عبارت است از:
- میزان فروش محصولات و خدمات شرکت
- سطح تکنولوژی بهکاررفته
- میزان استهلاک
- حاشیه سود
- رقابتهای خارجی
- کیفیت مدیریت
- منابع مالی
- نرخ مالیات
- گردش دارایی
تفاوت سهم بنیادی و غیر بنیادی
تشخیص یک سهام بنیادی از غیر بنیادی برای سرمایهگذار مهم است. استفاده از کلمه سهام غیربنیادی به این منظور نیست که آن سهام مناسب نمیباشد؛ بلکه منظور سهامی است که سرمایهگذاری بلندمدت در آن مناسب نیست. همانطور که میدانید در تحلیل بنیادی، ارزش ذاتی سهام را در نظر قرار میدهیم ولی در تحلیل تکنیکال به کشف قیمت میپردازیم. به جهت درک بهتر مفهوم سهام بنیادی و غیربنیادی بهتر است ویژگیهای مختلف سهام را مورد بررسی قرار داده تا بتوانید آنها را از یکدیگر تشخیص دهید.
فاکتورهای مهم شناسایی سهام بنیادی
چند فاکتور مهم که با استفاده از میتوانید سهام بنیادی را از غیر بنیادی تشخیص دهید:
1) سودآوری : این فاکتور را از جهات گوناگون مورد توجه است، سودآوری از نظر درآمد، سودآوری بر اساس میزان فروش، بر اساس میزان دارایی و بر اساس حقوق صاحبان سهام. سودآوری بیشتر را میتوان با قویتر بودن بنیاد سهم نیز در نظر گرفت. زمانی که شرکت تلاش میکند تا به سود خالص برسد، مواردی نظیر بهای تمامشده، هزینههای عملیاتی و غیرعملیاتی، مالیات و هزینههای مالی نیز مهم هستند. توجه کنید که سودآوری در یک سال، الزاماً مبنای درستی برای تصمیمگیری نیست؛ زیرا ممکن است سود ادامهدار نباشد.
2) EPS : میدانیم که EPS نشاندهنده میزان سود هر سهم است. برای محاسبه این عدد کافی است تعداد کل سهام را به میزان سود عملیاتی پس از کسر مالیات تقسیم کنیم. میزان سودآوری شرکت بهازای هر سهم به کمک این فاکتور تعیین میشود. بالا بودن این رقم نشان از سودآوری شرکت دارد.
3) DPS : نسبت سود تقسیمی هر سهم فاکتوری است که نمیتوان آن را در کوتاهمدت مدنظر قرارداد. در انتخاب سهام بنیادی باید DPS را در بلندمدت بررسی کنید؛ چنانچه DPS بالا و یا پایین باشد، نمیتواند آن را معیاری برای بنیادی بودن و یا نبودن سهم در نظر گرفت.
4) نسبت P/E : این نسبت از جمله نسبتهای پرکاربرد در تحلیل سهام است. در این نسبت منظور از P قیمت و منظور از E همان درآمد است. در این نسبت سودی که شرکت در طول سال مالی به یک سهم اختصاص میدهد، نشان داده میشود. زمانی که سهمی حداکثر رشد خود را تجربه میکند و سود آن تثبیت میشود، نسبت P/E در آن تعدیل میگردد. اما اگر این فاکتور بیش از اندازه بالا باشد، نشان از ریسک بیش از حد معمول را برای سرمایهگذاری دارد و سرمایهگذار نمیتواند آن را به عنوان یک سرمایهگذاری بلند مدت در نظر بگیرد. چنانچه نسبت P/E منفی باشد، تقاضا برای فروش کم خواهد شد؛ بدان معنا نقدشوندگی سهم بالا باشد که سهم دارای نقدشوندگی کمی است و یک خصوصیت منفی برای سهم به حساب میآید.
5) ثبات سودآوری : هم سودآوری و هم تداوم آن در تحلیل سهام مهم است. ممکن است سودآوری دورهای باشد.
6) میزان نقدشوندگی : بدون توجه به این نقدشوندگی سهم بالا باشد که هدف و استراتژی شما از سرمایهگذاری بلندمدت یا کوتاهمدت است، فاکتور مهمی که در تحلیل سهام باید به آن توجه کنید، نقد شوندگی میباشد. اگر شرکت در وضعیت مطلوب باشد، نقدشوندگی آن نیز بالا خواهد بود. بهاینصورت و به کمک فاکتور نقدشوندگی میتوان اوضاع داخلی شرکت را تخمین زد. معمولاً نقد شوندگی کمتر را در سهمهای غیربنیادی مشاهده میکنیم و این یک ویژگی مناسب برای تشخیص سهام بنیادی از غیر بنیادی است.
7) روند افزایشی سود خالص شرکت : یکی از مواردی که باید به آن توجه کنیم، سود خالص در سهام است که در سهمهای بنیادی همواره سود روندی رو به رشد دارند؛ از سویی دیگر حوزه فعالیت میتواند این امکان را به وجود بیاورد که روند کند شود. اما در سهام غیربنیادی، روند افزایشی سود خالص را مشاهده نمیکنیم؛ همچنین نوسانهای موجود در این سهام معمولاً غیرمنطقی هستند.
8) ارزش ویژه : برای بررسی ارزش ویژه، در ابتدا ارزش اسمی را بررسی میکنیم. یکی از نشانههای تفاوت میان سهام بنیادی و غیر بنیادی، بیشتر بودن ارزش ویژه در مقایسه با ارزش اسمی است که نشانگر استحکام بیشتر در موقعیت شرکت است.
9) تاریخ پرداخت سود سهام : بدیهی است که هر چه سود نقدی سریعتر به سهامداران پرداخت شود، به نفع سهامداران میباشد. پس در زمان انتخاب سهام بنیادی، گزینهی مهمتر سهامی است که دوره پرداخت سود آن کوتاهتر میباشد.
سایر فاکتورها که باید در تشخیص سهام بنیادی به آن توجه کنید:
- میزان تأثیر سهام در شاخص کل
- نسبت داراییها به بدهی شرکت
- عمر شرکت
- برنامههای آینده شرکت از جمله قراردادها، برنامه برای توسعه کسبوکار
- استمرار در انتشار اخبار و اطلاعات
- تغییر روند سهم از زیانده به سوددهی
- روند افزایشی نرخ فروش محصولات و خدمات
- سایر تأمین مالی
سهام بنیادی بهتر است یا سهام غیر بنیادی؟
برای پاسخ به نقدشوندگی سهم بالا باشد این سؤال باید روند فعالیت خود را در بازار بسنجید. معاملهگران روزانه به سمت سهمهای بنیادی میروند، در این مسیر از ابزارهای تحلیل تکنیکال کمک میگیرند و نقطه ورود و خروج سهم را میسنجند. سرمایهگذارانی که به دنبال سرمایهگذاری بلندمدت هستند، به سراغ تحلیل بنیادی میروند. اما بهترین حالت این است که در سبد خود هم سهام بنیادی و هم سهام غیربنیادی را نگهداری کنید.
سهم بنیادی چیست و چگونه به تشخیص سهام بنیادی بپردازیم؟
شناسایی سهام شرکتها با استفاده از متدهای حرفهای تجزیه و تحلیل، اولین و مهمترین گام برای سرمایهگذاری موفق در بازار بورس است. سرمایهگذاران پیش از سرمایهگذاری باید استراتژیهای مناسبی را بر اساس میزان ریسکپذیری، بازده مورد انتظار و بازهی زمانی در پیش گیرند. میزان سودآوری، میزان نقدینگی، قدرت نقدشوندگی، نسبت قیمت به سود (P/E)، چشم انداز صنعت، بدهیها، درصد شناور آزاد، ترکیب سهامداران، سیاست شرکت در تقسیم سود و غیره از جمله ملاکهایی هستند که برای انتخاب یک سهم باید به آنها توجه ویژهای شود. تحلیل بنیادی یکی از روشهای اصلی برای خرید سهام خوب میباشد. با استفاده از این روش تحلیلی میتوان به انتخاب یک سهم بنیادی ارزنده در بازار بورس پرداخت. در واقع «سهم بنیادی» سهمی است که از طریق روش بنیادی انتخاب و خرید میشود. در این مقاله از سری مقالههای آموزش بورس چراغ راههای تشخیص سهام بنیادی را دقیقتر مورد تجزیه و تحلیل قرار میدهیم.
راههای تحلیل و تشخیص سهام بنیادی
راههایی جهت تحلیل و تشخیص سهام های بنیادی
تجزیه و تحلیل اقتصاد کشور و اقتصاد جهانی، اولین اقدامی است که سرمایهگذاران برای تشخیص سهام بنیادی انجام میدهند. آنها از این طریق میتوانند بهترین زمان را برای ورودشان به بازار تعیین نمایند. در گام بعدی آنها به تحلیل و بررسی صنایع مختلف میپردازند تا ببینند که کدام یک از آنها دارای چشماندازهای مناسبتری برای سرمایهگذاری در آینده هستند. در نهایت اگر سرمایهگذار به این نتیجه برسد زمان ورود فرا رسیده و صنایع خوبی در اقتصاد فعالیت دارند، از راههای مختلف به تحلیل شرکتهای مربوطه میپردازد. مواردی که در ادامه آمدهاند، از جمله آیتمهایی هستند که برای انتخاب سهم بنیادی باید مورد توجه قرار گیرند:
تشخیص سهام بنیادی با توجه به مقدار EPS سهم
یکی از مهمترین راههای تشخیص سهام بنیادی توجه به میزان EPS سهم مورد نظر میباشد. این متغیر یکی از آمارههای مالی است، که برای ارزیابی سودآوری و ریسک مرتبط با سود و نیز قضاوت در خصوص قیمت سهام بسیار مورد توجه تحلیلگران مالی و سرمایهگذاران قرار میگیرد. منظور از EPS، «سود هر سهم» (به انگلیسی: Earnings Per Share) میباشد. سود هر سهم از نقدشوندگی سهم بالا باشد تقسیم میزان سود عملیاتی، پس از کسر مالیات شرکت، بر تعداد کل سهام، محاسبه میشود. عدد به دست آمده نشاندهندهی سودی است که شرکت در یک بازهی زمانی مشخص، به ازای یک سهم عادی، بهدست آورده است. به بیان دیگر، این نسبت توسط تقسیم سود موجود برای سهامداران، بر تعداد سهام منتشر شده، محاسبه میشود. منظور از سود قابل تقسیم برای سهامداران عادی، سود خالص بعد از کسر مالیات و کسر سود سهم ممتاز میباشد. هرچقدر EPS یک شرکت بالاتر باشد، سودآوری بیشتری خواهد داشت.
توجه به روند افزایشی سود خالص شرکت
به رویه افزایش سود خالص شرکت باید توجه داشته باشید
به باقیماندهی مجموع درآمدها پس از کسر هزینههای عملیاتی، مالی و مالیات، «سود خالص» گفته میشود. در انگلیسی به سـود خالص «bottom line» یا «خط پایینی» نیز گفته میشود. منظور از پایین جای قرار گرفتن سطر مربوط به سود خالص در صورت سود و زیان شرکتها است. چرا که همیشه آخرین سطر در پایین صورت سود و زیان، سود خالص خواهد بود. سود خالص در سطرهای پایانی صورت سود و زیان به وضوح دیده میشود و معیار مهمی برای شناسایی شرکتهای سودآور در بورس به حساب میآید. دقت داشته باشید که سود خالص سهم میتواند مثبت یا منفی باشد که در صورت منفی بودن به آن زیان خالص گفته میشود. برای تشخیص سهام بنیادی باید توجه نمایید که سود خالص شرکتی که میخواهید سهام آن را بخرید، بیشتر و بیشتر شود.
بررسی نسبت P/E هر سهم
نسبت قیمت به درآمد (به انگلیسی: price-to-earnings ratio) یا نسبت P/E یکی از ابزارهای مهم برای تشخیص سهام بنیادی است. این نسبت به صورت نسبت قیمت بازار برحسب سهمی که بر درآمد سالیانه هر سهم تقسیم شده است، محاسبه میشود. نسبت قیمت به درآمد سهم نشان میدهد که قیمت سهام شرکت، چند برابر میزان سود نقدی که شرکت به هر سهم خود تخصیص داده است در بازار میارزد. به بیان دیگر نسبت P/E نشان میدهد که آیا قیمت سهام به نسبت سودی که بین سهامداران توزیع میشود، ارزش دارد یا خیر. این نسبت همچنین نشاندهندهی سطح ریسک یک سهم است و هر چه بالاتر باشد، ریسک سهم هم بالاتر خواهد بود. در صورت منفی شدن آن هم بازار تمایل به فروش سهام با P/E بالا نسبت به سایر سهمها افزایش مییابد. هنگامی که شرکتها دورهی رشد خود را پشت سر میگذارند سود آنها تثبیت و نسبت P/E آنها تعدیل میشود.
آیا شرکتهایی که نسبت P/E بالا دارند، برای سرمایهگذاری مناسب نیستند؟
به نظر شما شرکتهایی که نسبت P/E آنها بالا است، مناسب سرمایهگذاری نیستند؟
بسیاری از فعالان بازار بر این عقیده هستند که اگر شرکتی نسبت قیمت به سود بالا داشته باشد، یعنی شرکت مناسبی برای سرمایهگذاری نیست. اما آیا واقعاً چنین است؟ به خاطر داشته باشید که نسبت قیمت به درآمد در صنایع مختلف متفاوت است. برای مثال در شرکتهای تکنولوژی محور این نسبت بالاتر است. پس لزوماً به معنای بدتر بودن آن نیست، بلکه نشان دهنده چشمانداز رشدی این شرکتهاست، همچنین در بطن این نسبت فرمول گوردون قرار دارد که در این فرمول سه فاکتور سودآوری تقسیمی آتی، نرخ رشد شرکت مد نظر و نرخ بازدهی مورد انتظار قرار میگیرد. موارد گفته شده نشان میدهند که در این بررسی این نسبت بسیار فراتر و عمیقتر از آن است که بخواهیم به صراحت بگوییم نسبت P/E بالا برای تشخیص سهام بنیادی بهتر است یا پایین؟
تشخیص سهام بنیادی با توجه به میزان نقدشوندگی سهام
نقدشوندگی (Liquidity) سهام بدین معناست که با چه سرعتی میتوان یک دارایی و یا سهام را به قیمت واقعی در بازار فروخت. نقدشوندگی بالای سهام بدین معناست که بتوان سهم را به سهولت به پول نقد تبدیل نمود و یا شرایط خرید و فروش آن را امکانپذیر ساخت. در بحث تشخیص سهام بنیادی باید حتماً به نقدشوندگی سهام توجه شود. اگر به هر دلیلی سرمایهگذار تصمیم بگیرد که دارایی خود در بورس را به پول نقد تبدیل نماید، باید در سریعترین زمان ممکن امکان آن فراهم باشد. این نکته را به خاطر بسپارید که داراییهایی نظیر: طلا، ارز، سهام شرکتهای بورسی، اوراق مشارکت نقدشوندگی بهتری نسبت به ملک و زمین دارند. نقدشوندگی بالای سهام همچنین به سرمایهگذاران کمک میکند تا زمانی که بازار با ریزشهای شدید مواجه میشود و حد ضرر سهامدارن فعال میشود، آنها بتوانند در سریعترین زمان ممکن فروش را انجام دهند.
در تشخیص سهام بنیادی به این نکات نیز توجه نمایید
برای مشخص شدن سهام های بنیادی به این نکات نیز توجه نمایید
علاوه بر تمام مواردی که در بالا گفته شد، آیتمهای دیگری نیز وجود دارند که برای تشخیص سهام بنیادی باید به آنها توجه داشته باشید:
- ارزش بازاری و ارزش دارایی در شرکت بالا باشد
- سهامهای تاثیرگذار در شاخص کل، بنیادی هستند
- میزان تولید شرکت و متناسب با آن فروش شرکت زیاد شود
- در نظر داشته باشید که هزینههای اداری و سایر هزینهها کاهش یابند
- داراییهای جاری شرکت، نسبت به بدهیهای جاری در حد قابل قبول زیاد باشند
- شرکت برای آیندهی نزدیک، قراردادهای مهمی داشته باشد یا در حال افتتاح ساختمان جدید باشد
- اگر شرکت افزایش سرمایه داشته باشد، نسبت به افزایش سرمایه، درآمد قابل قبولی را ثبت نماید
- شرکتی که سال قبل،یا ماههای قبل زیانده بوده و به شرکت سودده تبدیل شده باشد، سهام بنیادی خوبی دارد.
- روند درآمد و سودآوری شرکت در گزارشهای یک ماهه و فصلی، رفته رفته صعودی باشد و نسبت به سال قبل، زیاد شده باشد.
- اگر قیمت پایانی سهم را به EPS سهم تقسیم نماییم و عددی که بدست میآید کمتر از ۱۰ باشد، آن سهم بنیادی خوب است.
- نرخ فروش محصولات شرکت، رفته رفته زیاد شود. (این مورد خیلی مهم است، مخصوصا افزایش نرخ فروش، محصول اصلی شرکت)
سخن آخر
در این مقاله از سایت استخدام و آموزش چراغ به بررسی سهام بنیادی و راههای تشخیص سهام بنیادی در بازار بورس پرداختیم. گفتیم که با استفاده از تحلیل بنیادی میتوان یک سهم بنیادی را شناسایی کرد. با این همه در نظر داشته باشید که نباید هیچکدام از حالات روانی را در بحث تجزیه و تحلیل دخالت دهید. در واقع، تحلیل سهم بیش از آنکه یک علم باشد یک هنر است و لازم است دانش خود را در این زمینه به روز نمایید. برای دانش و یادگیری بیشتر میتوانید از دوره آموزشی تحلیل بنیادی بهرهمند شوید. چراغ بهعنوان نسل جدیدی از پلتفرمهای آموزش و کاریابی با بیان نکات آموزشی لازم، شما را در مسیر سرمایهگذاری صحیح در بازار بورس همراهی خواهد کرد.
دیدگاه شما