تفاوت سرمایه گذاری و معامله گری در چیست؟
سرمایه گذاری و معامله گری موضوع بسیار مهمی است که فعالان بازار بورس باید آن را به دقت بررسی کنند.
وحید بلالی؛ بازار: در ادامه آموزش های مفاهیم بورسی سایت تحلیل بازار به موضوع تفاوت «سرمایه گذاری» و «معامله گری» می رسیم، این دو موضوع با یکدیگر تفاوت های اساسی دارند که هر فعال بازار بورس باید آن را فرابگیرد.
سرمایه گذاری چیست؟
سرمایه گذاری عبارت است از آوردن سرمایه یا قرض گرفتن سرمایه برای مشارکت در پروژه های متعدد. به این منظور سرمایه گذار از ابزارهای متنوع و یا از کلاس های دارایی متعدد بهره می برد، اهداف سرمایه گذاری می تواند شامل خرید سهام شرکت ها، صندوق های سرمایه گذاری مشترک، صندوق های سرمایه گذاری قابل معامله در بورس یا اوراق قرضه باشد. این نوع از سرمایه گذاری در حالت کلی دراز مدت است چرا که وقتی سرمایه گذاری می کنید باید صبر کنید تا کار شما توسعه پیدا کرده و به نوعی شریک آن کسب و کار محسوب می شوید.
سرمایه گذاری نیاز به زمان دارد و به نوسان های روزانه قیمت سهام کاری ندارد، سرمایه گذار نباید نگران نوسان قیمت ها باشد، در دنیای سهام ممکن است قیمت یک سهم در یک روز به ناحیه منفی ۱۰ درصد برسد اما ارزش واقعی آن هیچ تفاوتی نکند.
یک سرمایه گذار همیشه باید در ابتدا با دیدگاه بنیادی ارزش موضوع سرمایه گذاری را به دقت بررسی کند، برای این کار می تواند ترازنامه های شرکت را در سامانه کدال مورد بررسی قرار دهد، دوره های تجاری را مطالعه کرده و به نظرات تحلیلگران مراجعه کرده و از نظرات تخصصی صندوق های سرمایه گذاری، کارشناسان بورسی، مشاوران بورسی، سایت های تخصصی بورس بهره کسب کند.
در سرمایه گذاری دو عامل شما را ثروتمند خواهد کرد: ابتدا بررسی ارزش بنیادی سهم و بررسی تحولات اقتصادی اعم از نرخ تورم، ارزش قیمت دلار و تاثیر بر شرکت می توان امیدوار بود سرمایه به مقدار غیرقابل باوری رشد کند، اساسا بورس در خدمت افرادی است که نگاه بلندمدت به بورس دارند و نوسان های روزانه هیچ تاثیر منفی بر این نوع افراد نداشته و می توانند با خیال راحت سرمایه خود را چند برابر ببینند.
معامله گری چیست؟
معامله گری عبارت است از خرید و فروش با دید کوتاه مدت برای کسب منفعت از نوسان قیمت ها. این تعریف مسلما کامل نیست و ابهام دارد. استفاده از کوتاه مدت ابهام را بیشتر کرده و این که کوتاه مدت چه زمانی است می تواند مورد بحث قرار بگیرد. زیرا معاملات را می توان در بازه های زمانی متفاوتی انجام داد، در بازار برخی از نوسان گیران در ظرف چند ثانیه یا چند دقیقه خرید و فروش می کنند و از سوی دیگر افرادی هستند که بر روی روندها کار می کنند و با حرکت بر روی روندهای مختلف به دنبال سوددهی هستند، به عنوان نمونه یک روز بر روی گروه دارویی سوار شده و با گرفتن سود دلخواه و پیش از آن که بازار این گروه به سمت منفی برسد این گروه را ترک کرده و سوار بر گروه دیگر می شوند، این گونه افراد به دنبال اخبار مختلف بنیادی سهام می گردند و برای رسیدن به اخبار خاص هزینه زیادی را انجام می دهند.
باید به این نکته توجه ویژه ای شود که بازه های زمانی نسبی هستند، ممکن است دوره ای برای یک فعال بورسی کوتاه مدت و برای دیگری طولانی باشد. بنابراین عنصر زمان تنها عامل موثر جدا کردن سرمایه گذار از معامله گر نیست، پس عامل موثر چیست؟ عامل موثر کسب منفعت از نوسان قیمت ها است. در معامله گری هدف آن است که از تغییر قیمت ها سودی به دست بیاید و این تمام ماجرای معامله گری است، به همین دلیل یک معامله گر بیشتر از آنکه عوامل بنیادی را بررسی کند به دنبال عوامل تکنیکال یک سهم است. معامله گران حرفه ای معتقدند همه چیز در قیمت لحاظ شده و حتی عوامل بنیادی منفی نیز در تحلیل تکنیکال دیده می شود، البته در ایران این نگاه هنوز مورد نقد بوده زیرا در کشور ما عوامل بنیادی می توانند به یک باره صعود گروهی نمادها را موجب شوند.
در بازارهای دوطرفه معامله گر می تواند هم از صعود قیمت ها منفعت کسب کند هم از نزول قیمت ها، کسب سود از بازار دوطرفه نیز یک تفاوت مهم سرمایه گذار و معامله گر است، همچنین یک معامله گر می تواند بر روی اوراق بدهی، اختیار تبعی سهام، صندوق های قابل معامله در بورس، بازار آتی، بازار گواهی سپرده طلا و سکه در بورس کالا سود کسب کند که سرمایه گذار به این سمت نمی روند.
ناحیه خاکستری بین معامله گری و سرمایه گذاری
آیا نمی توان مدلی بین سرمایه گذاری و معامله گری پیدا کرد؟ چرا اما توضیح کمی سخت است، خصوصا اگر بخواهیم از عبارتی چون «معامله گری بر اساس ارزش» یا «سفته بازی بنیادی» استفاده کنیم. در این روش معامله گر از کاهش غیرمنصفانه قیمت دارایی های مختلف با دیدی میان مدت استفاده می کند و تا مادامی که بازار از این قیمت گذاری غیرمنصفانه دست نکشیده و اصلاح قیمت ها رخ نداده در بازار می ماند، مثال واضح مقایسه دو معامله گر این واقعیت بررسی بازار بورس ایران در سال 98 و رشد حبابی برخی شرکت های کوچک بوده که برخی از آنان بیش از 10 برابر رشد کرده اند، در این روش از تحلیل تکنیکال و محاسبه حدضرر و حد سود استفاده می شود، جالب است بدانید دو شخصیت معروف بورسی جهانی به نام آندره کوستولانی و جس لیورمور از این روش استفاده می کردند.
این روش در بازار بورس ایران نیز به شدت باب شده و بسیاری از کدهای حقوقی و برخی از کدهای حقیقی از این روش برای کسب سودحداکثری استفاده می کنند.
عناصر مشترک تمام مدل ها
معامله گران، سرمایه گذاران و سفته بازان بنیادی به هر حال باید برای معاملات خود یک زمان بندی مشخصی داشته باشند، باید گفت که هر چه بازه انجام معاملات کمتر باشد زمان بندی از اهمیت بیشتری برخوردار است، همه بورس بازان باید برای خود یک سناریوی خروج از معاملات را داشته باشند که دو جنبه در آن لحاظ شده باشد: ابتدا زمانی که شرایط به نحوی پیش نرفته که انتظار داشته اند و دوم سود مورد نظر محقق نشده است.
حداقل وجه مشترک تمام روش های سفته بازی در بازارهای مالی از دید تخصصی داشتن یک استراتژی برای معاملات است، امکانات آموزشی زیادی برای این کار وجود دارد، می توان از آن بهره برد. در این باره بیشتر خواهیم نوشت.
مقایسه معامله گری و سرمایه گذاری در ارزهای دیجیتال
بازار ارزهای دیجیتال، یک بازار بسیار گسترده و با کاربردهای متنوعی می باشد. این بازار هم برای سرمایه گذاری و هم برای معامله گری، بازاری مناسب می باشد. برخی از افراد در این سیستم ترجیح می دهند تنها اقدام به سرمایه گذاری کنند و وارد حوزه ی پیچیده تر معامله گری نشوند اما برخی ترجیح می دهند با ورود به عرضه ی معامله گری سود بالاتری را کسب کنند. در ادامه مقاله به مقایسه معامله گری و سرمایه گذاری در ارزهای دیجیتال و مزایا و معایب هر کدام می پردازیم.
معامله گری در ارز دیجیتال
معامله گر یا تریدر به کسی گفته می شود که با شناخت کامل بازار رمز ارزها و از طریق تحلیل های تکنیکال نمودارهای شاخص های ارزهای دیجیتال و سهام ها، اقدام به خرید و فروش و معامله می کنند و از این طریق درآمد کسب کنند. هدف معامله گران بهره مند شدن از تغییرات کوتاه مدت قیمت ارزهای دیجیتال می باشد. در واقع معامله گران از نوسانات موجود در بازار ارزهای دیجیتال به کسب درآمد می پردازند. همه ی معامله گران حرفه ای زمان صعود و نزول قیمت یک ارز دیجیتال را می توانند به خوبی تشخیص دهند اما رویکردهای رفتاری متفاوتی را در پیش می گیرند و بر اساس همان رویکردهای رفتاری، تقسیم بندی می شوند. این تقسیم بندی شامل: رفتار گاو نر، رفتار خرس نر، رفتار نهنگ، رفتار الک، رفتار گوسفند، رفتار همستر، رفتار گرگ و رفتار خرگوش می باشد. همچنین معامله گران در بازار ارزهای دیجیتال، بر اساس چارچوب زمانی به معامله گران Swing trading, Daily trader, Long trader تقسیم می شوند.
معامله گران برای کنترل احساسات خود، باید به روانشناسی بازار تسلط کافی داشته باشند. همچنین آنها باید بتوانند ترس و طمع خود را کنترل کنند.
مزایای معامله گری در ارزهای دیجیتال
1- کسب سود بسیار بالا
2- عدم محدودیت زمانی برای انجام معاملات
3- محدودیت سرمایه وجود ندارد و معامله گران با هر میزان سرمایه می توانند ترید کردن را شروع کنند.
4- ترید کردن انواع مختلفی از جمله فیوچرز و ترید معمولی اسپات دارد و هر معامله گر می تواند نوع ترید خود را انتخاب کند.
5- معامله گران می توانند انجام معاملات را در تایم فریم های پایین انجام دهند زیرا نیازی به اندیکاتور های دقیق و خاص نیست.
معایب معامله گری در ارزهای دیجیتال
1- ریسک بسیار بالا و احتمال صفر شدن سرمایه یا از دست رفتن بخشی از سرمایه وجود دارد.
2- نیاز به صرف زمان زیاد برای یادگیری و کسب مهارت ها و اطلاعات ضروری برای ورود به بازار ارزهای دیجیتال دارد.
3- روند صعودی و نزولی بودن این بازار غیر قابل پیش بینی می باشد و احتمال تغییر روند ناگهانی در این بازار وجود دارد.
4- ترید کردن امری استرس زا و نیازمند کنترل احساسات می باشد.
سرمایه گذاری در ارزهای دیجیتال
سرمایه گذاران در بازار ارزهای دیجیتال با هدف حفظ ارزش دارایی در برابر تورم، سود بسیار بالا و انجام مبادلات غیرمتمرکز بدون محدودیت های زمانی و مکانی، اقدام به سرمایه گذاری می کنند. سرمایه گذاران در بازار ارزهای دیجیتال پس از انتخاب رمز ارز مورد نظر خود، اقدام به خرید آن می کنند، سپس آنها را در کیف پول های پشتیبانی کننده از آن ارز دیجیتال، نگهداری می کنند و در زمان مناسب اقدام به فروش آن در صرافی ها می کنند.
در ابتدای مقاله گفته شد که معامله گران از تحلیل تکنیکال استفاده می کنند اما سرمایه گذاران اصلا توجهی به تحلیل های تکنیکال ندارند و بر اساس تحلیل های فاندامنتال سرمایه گذاری خود را انجام می دهند. البته سرمایه گذاری و معامله گری در ارزهای دیجیتال، تفاوت های بیشتری نیز دارند که در مطالب پایین تر به صورت کامل به مقایسه معامله گری و سرمایه گذاری در ارزهای دیجیتال می پردازیم.
مزایای سرمایه گذاری در بازار ارزهای دیجیتال
۱- ارزهای دیجیتال تحول عظیمی در دنیای معاملات سنتی ایجاد کردند و برخی ضعف های سیستم های قدیمی از جمله سرعت پایین و هزینه بالای مبادلات را کاهش دادند، به همین دلیل توجه خیلی از سرمایه گذاران را به خود جلب کردند. موضوع دیگری که برای سرمایه گذاران بسیار اهمیت داشت، کنترل بر روی دارایی های خود می باشد که در سیستم های سنتی این کنترل از سوی دولت ها و سازمان ها صورت می گرفت؛ اما آنها با سرمایه گذاری در ارزهای دیجیتال بدون واسطه و دخالت دولت توانستند بر روی دارایی های خود، مدیریت و کنترل داشته باشند. پیشرفت های سریع و گسترده ارزهای دیجیتال، به زودی آنها را به بهترین و سودآورترین سرمایه گذاری تبدیل خواهد کرد.
۲- ارزهای دیجیتال سرعت نقدینگی بسیار بالایی دارند و به راحتی می توان به دارایی های دیگری آنها را تبدیل کرد، دلیل این مزیت ارزهای دیجیتال این است که دارایی های موجود در این بازار مختص شرکت های بزرگ و سرمایه گذاران عمده نیستند، بلکه افراد با سرمایه های خرد نیز می توانند در این بازار معاملات خود را انجام دهند.
۳- کسانی که با شناخت کامل این بازار و آموزش تمام مراحل آن سرمایه خود را وارد بازار ارزهای دیجیتال می کنند، می توانند به بازدهی بسیار بالایی دست پیدا کنند در غیر این صورت ممکن است ضرر کنند و سرمایه خود را از دست بدهند. در کل میزان بازدهی در سرمایه گذاری ارزهای دیجیتال بسیار بالا می باشد.
۴- تعداد ارزهای دیجیتال روز به روز در حال افزایش می باشد، این امر به سرمایه گذاران این امکان را می دهد که بجای سرمایه گذاری بر روی یک ارز دیجیتال، همزمان بر روی چندین ارز دیجیتال سرمایه گذاری کنند و به عبارتی تمام تخم مرغ های خود را درون یک سبد قرار ندهند تا دچار ضرر عمده و بزرگ نشوند. سرمایه گذاران همچنین می توانند در بازارهای دیگر از جمله بازار بورس و سهام نیز مشارکت داشته باشند.
۵- معاملات در بازارهای ارزهای دیجیتال محدود به هیچ مکان و زمانی نیستند و افراد با قابلیت انعطاف پذیری بازار می توانند در هر زمان و هر مکان به انجام معاملات خود بپردازند. همچین هر ارز دیجیتالی که خرید و فروش می کنند، متعلق به خودشان می باشد و از این بابت دارای استقلال کامل هستند. بنابراین این تنوع سرمایه گذاری دارای استقلال و انعطاف پذیری بالایی می باشد.
معایب سرمایه گذاری در بازار ارزهای دیجیتال
1- در صورتی که قیمت یک ارز دیجیتال با حباب افزایش پیدا کرده باشد و اصولی سیر صعودی خود را طی نکرده باشد، سرمایه گذاری بر روی آنها ریسک بالایی دارد. همچنین نوسانات زیاد و عدم پشتیبانی، آن را به یک بازار نامطمئن تبدیل کرده است. بنابراین حباب قیمتی از جمله معایب سرمایه گذاری در ارزهای دیجیتال می باشد.
2- موانع سیاسی و قانونی بر سر راه ارزهای دیجیتال همچنان در برخی کشورها وجود دارد، بنابراین سرمایه گذاری در این بازار را با ریسک بالایی همراه می کند.
مقایسه معامله گری و سرمایه گذاری در ارزهای دیجیتال
برای مقایسه معامله گری و سرمایه گذاری در ارزهای دیجیتال، می توان به چندین مورد اشاره کرد که در ادامه به بررسی آنها می پردازیم.
معامله گران می توانند علاوه بر کسب سود از بازار ارزهای دیجیتال، از بازارهایی مانند بازار بورس، بازار گواهی سکه و طلا، اوراق بدهی نیز سود به دست آورند در حالی که سرمایه گذاران معمولا در این بازارها سرمایه گذاری نمی کنند.
معامله گران همچنین می توانند هم از صعودی بودن قیمت مقایسه دو معامله گر ها و هم از نزولی بودن آنها در بازار ارزهای دیجیتال سود کسب کنند، در حالی که سرمایه گذاران فقط از صعودی بودن قیمت ها سود به دست می آوردند.
تفاوت بعدی سرمایه گذاری و معامله گری در نوع تحلیل های مورد استفاده می باشد، به طوری که معامله گران از تحلیل های تکنیکال و سرمایه گذاران از تحلیل های فاندامنتال برای انجام فعالیت های خود استفاده می کنند.
نتیجه گیری
معامله گران حرفه ای نه تنها می توانند از طریق معاملات به سود های کوتاه مدت برسند بلکه از طریق تصمیمات سرمایه گذاری و سرمایه گذاری های بلند مدت می توانند به کسب سود و درآمد بپردازند. البته سرمایه گذاران نیز در مواقع خروج از موقعیت های حساس به مهارت های معامله گری نیاز دارند. در این مقاله به بررسی مقایسه معامله گری و سرمایه گذاری در ارزهای دیجیتال به طور کامل پرداختیم و هر شخص می تواند به با توجه به اهداف مالی و مهارت های خود هر کدام از آنها را انتخاب کنند.
تفاوت معامله گر با سرمایه گذار
برای هر شخص، ورود به بازار های مالی، مستلزم روشن کردن رویکرد او می باشد. در دنیای سرمایه گذاری نیاز هست که هر شخص بداند می خواهد معامله گر باشد یا سرمایه گذار.
اگر شخصی که به تازگی وارد بازار بورس می شود، نداند که بایه به چه روشی سرمایه گذاری کند، باعث می شود که در روند سرمایه گذاری خود با اشتباه و خطا مواجه شود و امکان به بار آوردن ضرر های جبران ناپذیری به وجود می آید.
تفاوت معامله گر با سرمایه گذار:
این دو رویکرد، در واقع یک معنی دارند اما در دنیای سرمایه گذاری و معامله گری، این دو، روش های متفاوتی می باشند. برای اینکه یک شخص بتواند در بازار معاملات سهام، به خوبی پیش رود، ابتدا نیاز دارد که با این دو مفهوم آشنا گردد.
سرمایه گذاری:
هدف سرمایه گذاری کسب ثروت در یک بازه زمانی بلند مدت می باشد و معمولا سرمایه گذاران با خرید و نگه داری دارایی های مالی و سهام، ثروت خود را افزایش می دهند که این ثروت شامل موارد زیر می شود:
- سبد (پرتفوی) از سهام
- اوراق قرضه
- ارز های خارجی
- طلا
- و…
سپس سرمایه گذاران با سودی که از نرخ بهره سهام خود کسب می کنند، اقدام به سرمایه گذاری مجدد می نمایند و در برخی مواقع مشاهده می شود که سرمایه گذار، سهام یا دارایی های مالی خود را برای مدت چندین سال نگه می دارد.
باید توجه داشت که بازار های مالی دائما در نوسان می باشند به همین علت سرمایه گذار ها از ورود به بازار هایی که روند نزولی و کاهشی دارند، امتناع می کنند. زمانی که قیمت سهام سهامداران کاهش می یابد، آنها در بازار می مانند تا بتوانند ضرر خود را جبران نمایند.
نکته: توجه اکثر سهامداران به مسائل بنیادی می باشد و بهترین روش برای آنها استفاده از تحلیل بنیادی است.
موسسه مشاوران مطالعه مقاله بازده بدون ریسک سرمایه گذاری را به شما عزیزان پیشنهاد می کند.
سبک های معامله گری
معامله گری:
هدف اصلی معامله گران کسب سود بیشتر نسبت به سرمایه گذاران می باشد. معامله گری با خرید و فروش های پی در پی و فوری در بازار های مالی صورت می گیرد.
سرمایه گذاران به بازدهی سالانه ۱۰ تا ۲۰ درصد راضی هستند اما هدف معامله گران کسب سود ۱۰ درصد در طول ماه می باشد. و ایت تفاوت اساسی و عمده این دو می باشد.
استراتژی مقایسه دو معامله گر معامله گر ها خرید در قیمت پایین و فروش در قیمت بالا و یا فروش در قیمت بالا و خرید در قیمت پایین می باشد.
در معامله گری، حد ضرر مشخص می شود و برای محدود کردن ضرر ناشی از معاله، از حد ضرر استفاده می کنند. بهترین نوع تحلیل برای معامله گر ها تحلیل تکنیکال می باشد.
سبک های معامله گری:
معامله گری سبک های مختلفی دارد که در زیر به برخی از مهم ترین آنها اشاره می شود:
- دسته اول: معامله گران بلند مدت، که معامله خود را ماه ها و شاید سال ها باز بگذارند.
- دسته دوم: معامله گران موج سوار که معمولا معامله را از چند روز تا چند هفته باز می گذارند.
- دسته سوم: معامله گران روزانه که معمولا معاملات خود را در کمتر از ۲۴ ساعت می بندند.
- دسته چهارم: اسکالپر ها هستند که معامله آنها چند ثانیه تا چند دقیقه باز می ماند.
نکته: تمامی معامله گران تکنیکال در یکی از چهار دسته بالا قرار می گیرند.
عوامل تعیین کننده برای انتخاب دسته های معامله گری:
اغلب معامله گر ها بر اساس عواملی مانند موارد زیر، یکی از چهار روش بالا را برای کسب سود انتخاب می کنند:
- میزان سرمایه
- ساعات زمانی که می توانند معامله کنند
- سطح تجربه
- میزان ریسک قابل تحمل
نکته: توجه داشته باشید که هم معامله گران و هم سرمایه گذاران به دنبال کسب سود از بازار های مالی می باشند اما سرمایه گذاران به دنبال کسب سود های بزرگ تر در دوره های زمانی بلند مدت تری هستند و هدف اصلی آنها خرید و نگه داری سهام است. اما معامله گر ها قصد دارند که از افزایش و کاهش قیمت ها به طور مکرر، سود کسب کنند و در کم ترین زمان ممکن با سود کسب شده از بازار خارج شوند.
اگر این مطلب برای شما رضایت بخش بوده است، مطالعه مقاله قرارداد آتی را به شما پیشنهاد می کنیم.
تفاوت تحلیلگر و معاملهگر چیست؟ | تحلیلگر باشیم یا معاملهگر؟
اگر تصمیم دارید که مشغول به فعالیت در بازار سرمایه شوید و به موفقیت برسید، باید اطلاعات لازم درباره این بازار را به دست آورید و با اصطلاحات مربوط به آن آشنا شوید. از جمله اصطلاحاتی که شما در این بازار با آنها روبهرو میشوید، تحلیلگر و معاملهگر است. دقت داشته باشید یک تحلیلگر لزوما معاملهگر خوبی نیست یا یک معاملهگر، تحلیلگر خوبی نخواهد بود.
برای مثال میتوان به این موضوع اشاره کرد که یک فرد تازهوارد به بازار سرمایه، در ابتدای کار تحلیل تکنیکال را در کنار تحلیل بنیادی بهطور کامل آموزش میبیند و با کسب تجربه در زمینه تحلیل به مهارت کافی میرسد، اما همین فرد زمانی که پای میز معامله مینشیند، عملکردی خلاف تحلیلها و بررسیها خواهد داشت. پس همانطور که گفته شد، یک تحلیلگر حرفهای، لزوما معاملهگر خبرهای نیست.
به چه کسی تحلیلگر بازار سرمایه گفته میشود؟
تحلیلگر بازار سرمایه چیست و چه کارهایی انجام میدهد؟ توجه داشته باشید که مهمترین نقش در روند رشد و پیشرفت کسبوکارها بر عهده تحلیلگر بازار سهام است، چراکه این فرد میتواند با تحلیل و بررسی عملکردهایی که در گذشته بازار وجود داشته، آینده بازار را به سمت منافع خود پیش ببرد. البته تحلیلگری بازار سرمایه کار چندان سادهای نیست و فرد باید از دانش و مهارت کافی برخوردار باشد تا به بهترین تحلیلگر بازار سرمایه تبدیل شود.
به تعبیری دیگر میتوان گفت تحلیلگر بازار فردی است که نیازهای مشتری و بازار را مورد بررسی قرار میدهد و این نیازها را تعیین میکند تا بتواند از این طریق مشکلات بازار را برطرف کند و راهکارهایی را نیز در این جهت ارائه دهد. همچنین فرد تحلیلگر برای آن که بتواند شرایط کنونی شرکت سازمان خود را به درستی بررسی کند، آن را با شرایط دیگر رقبا مقایسه خواهد کرد و مواردی چون میزان سود، زیان، هزینه و غیره را ثبت میکند تا متوجه رشد مثبت یا منفی آنها شود و در ادامه راهکارهایی را برای بهبود آنها ارائه دهد.
پروسه کاری تحلیلگران بازار سرمایه به چه شکل است؟
تحلیلگران بازار سرمایه برای این که متوجه شوند محصولات و خدمات خود را چگونه به بازار ارائه دهند، باید بررسی و تحلیل کاملی در رابطه با خواستهها، نیازها، عادات خرید مشتریان، سلیقه افراد، جمعیت و غیره را به دست آورند تا با بررسی آنها تصمیمات درستی در این باره بگیرند. تحلیلگران بازار باید دادهها و اطلاعاتی که به دست آوردهاند را مورد ارزیابی و تحلیل قرار دهند که این کار با استفاده از نرمافزارهای مخصوص انجام میشود و نتیجهها بر اساس نمودارها و جداول پیشبینی میشود و راهکارهایی در ادامه برای بهبود وضعیت ارائه خواهد شد.
وظایف و مسئولیتهای تحلیلگران بازار
- به دست آوردن اطلاعات درباره مشتریها و نیازهای آنها
- ارزیابی میزان رضایت مشتریان و کارکنان از محصولات و خدمات
- ارائه گزارشهای مکتوب تحلیل دادهها
- تجزیه و تحلیل دادهها برای پیشبینی بازار
- استفاده از روش، تکنیک و ابزارهای تجزیه و تحلیل
به چه کسی معاملهگر بازار سرمایه گفته میشود؟
معامله گر یا تریدر (Trader) در حقیقت به فردی گفته میشود که خرید و فروشهای مربوط به بازارهای مالی را انجام میدهد. بهطورمعمول تریدرها یا معاملهگران انفرادی و برای خودشان کار میکنند. بنابراین در چنین موقعیتی یک معاملهگر باید بررسیهای لازم درباره شرایط و روند تغییرات را انجام دهد تا متوجه شود چه زمانی برای ورود و چه زمانی برای خروج از بازارهای مالی مناسب است.
یک معاملهگر بازار سرمایه باید چه مهارتهایی داشته باشد؟
طبق تحقیقاتی که صورت گرفته است، معاملهگران موفق قدرت تحلیل بسیار خوبی دارند، چراکه باید در طول روز حجم بالایی از اطلاعات را مورد بررسی قرار دهند؛ بنابراین یک تریدر دائما با اعداد و ارقام، الگوهای معاملاتی، چارتهای مختلف، اندیکاتورهای متفاوت و غیره سروکار دارد، از همین رو باید مهارت تحلیل بسیار خوبی داشته باشد. همچنین یک معامله گر بازار بورس و سرمایه باید تشنه تحقیق و بررسی باشد تا بتواند اخبار مربوط به بازار را با دقت از سایتهای خبری و مجازی مطالعه کند.
از دیگر مهارتهایی که یک معامله گر باید داشته باشد، میتوان به تمرکز بالا اشاره کرد. در حقیقت تمرکز یکی از فاکتورهای کلیدی برای موفقیت یک معامله گر است، از همین رو بسیاری از معاملهگران تمرینهای مخصوصی را در جهت افزایش تمرکز خود انجام میدهند تا بتوانند حجم بالای اطلاعات را مورد بررسی قرار دهند و نتیجه درستی از آنها بگیرند. البته عدهای از معاملهگران تمرکز خود را تنها روی یک سهم قرار میدهند و اطلاعات خود را در رابطه با آن سهم افزایش میدهند تا بتوانند در ادامه از این اطلاعات خود به بهترین شکل استفاده کنند.
کنترل احساسات مهارت و ویژگی دیگری است که باید در وجود یک معامله گر تقویت شود، از همین رو بهتر است که فرد قبل از ورود به یک معامله استراتژی و برنامه مشخصی را در نظر بگیرد تا بتواند بر اساس آن فعالیت خود را پیش ببرد. دقت داشته باشید که بدون برنامه و بدون فکر عمل کردن، میتواند ضررهای قابلتوجهی را برای شما به ارمغان بیاورد؛ از همین رو بسیاری از کارشناسان و معامله گران حرفهای عکسهای مربوط به تحلیل و نتیجههای نهایی معاملات را نگه میدارند تا بتوانند در ادامه بررسیهای بیشتری را روی آنها انجام دهند و از اشتباهات و خطاهایی که در گذشته مرتکب شدهاند مطلع شوند و از انجام دوباره آنها خودداری کنند.
یک معاملهگر موفق چه ویژگیهایی دارد؟
یک تریدر یا معاملهگر موفق باید ویژگی، روحیات و اخلاق منحصربهفردی داشته باشد تا بتواند عملکرد خوبی از خود در این حرفه نشان دهد. در ادامه لیستی از این ویژگیها را ذکر میکنیم تا از آنها مطلع شوید.
- واقعبین: یک معاملهگر حرفهای باید بداند که هیچ کنترلی بر روند بازار ندارد و ممکن است که در این مسیر ضرر و زیانی را نیز تجربه کند.
- صبر: صبر یکی دیگر از ویژگیهای تریدر موفق است. در حقیقت معاملهگری موفق میشود که بداند بازار سرمایه جایی برای عجله نیست و باید زمانی مشخص را به این کار اختصاص دهد تا در پایان نتیجه مورد نظر را مشاهده کند.
- قابل اعتماد و مسئولیتپذیر: معاملهگری که اشتباهات و نقصهای کار خود را گردن میگیرد و مسئولیتپذیر است، میتواند در گذر زمان به موفقیت برسد.
- تفکر خلاقانه: یکی از ویژگیهای اصلی معاملهگر موفق تفکر خلاقانه است، در حقیقت فرد باید شرایط و جرات پیادهسازی ایدههای خلاقانه خود را داشته باشد؛ چراکه این دست از تفکرات میتوانند سود قابلتوجهی را به وجود آورند.
- روحیه سازگاری قوی: در بازارهای مالی اتفاقات غیرمنتظره بسیاری رخ خواهد داد، بنابراین معاملهگر باید بتواند روحیه خود را به گونهای آماده سازد که هر اتفاق غیر قابل پیشبینی را بپذیرد و بتوانند نسبت به حل آنها اقدامات لازم را انجام دهد.
- خودآگاه: اگر معاملهگر نقاط قوت و ضعف خودش را بشناسد، میتوانند راهکارهایی را برای تقویت نقاط قوت و از بین بردن نقاط ضعف پیدا کند. بنابراین در زمینه سرمایهگذاری و بازارهای مالی نیز میتواند عملکرد مخصوص به خود را داشته باشد و رفتار بهتری از خود نشان دهد.
- متمرکز و متعهد به کار: معاملهگری یک حرفه و زمینه بسیار پیچیده است، بهطوری که اگر فرد ذهن آشفتهای داشته باشد، ممکن است بخش بزرگی از سرمایه خود را در این مسیر از دست بدهد. پس باید فضایی آرام و ساکت برای فعالیت تریدر انتخاب شود تا فرد روی فعالیت خود تمرکز بالایی داشته باشد.
- خویشتندار: حفظ آرامش در هر شرایطی از دیگر ویژگیهای مهم ضروری معاملهگر موفق است، زیرا در غیر این صورت هر احساسی میتواند موجب سود یا ضرر فرد در بازار شود.
- علاقهمند به یادگیری موضوعات جدید: مطالعه روزانه و کسب اطلاعات جدید یکی از موضوعاتی است که باید در برنامه معاملهگر قرار گیرد تا بتواند در زمان انجام معامله عملکرد درستی داشته باشد.
مقایسه هدف تحلیلگر و معاملهگر
از اصلیترین دلایلی که گفته میشود معاملهگر و تحلیلگر با یکدیگر تفاوت دارند، این است که این دو گروه هدفی متفاوت نسبت به یکدیگر دارند و هر کدام مسیر جداگانهای را دنبال میکنند. در حقیقت میتوان اینگونه گفت که یک معاملهگر دنیای مربوط به سرمایه را تنها در جهت کسب سود بیشتر دنبال میکند و مفاهیم بازار را نیز بر اساس سود و ضرر خود میچیند، در حالی که هدف تحلیلگر متفاوت است و به دنبال یافتن روند بازار، استراتژیهای سرمایهگذاران و پیاده کردن سناریوهای مختلف است و در راستای این موارد به ضرر و زیان فکر نمیکند. به بیان سادهتر معاملهگر به چیزی جز سود و ضرر فکر نمیکند، در حالی که تحلیلگر به سود و ضرر کاری ندارد.
تفاوت تحلیلگر و معاملهگر چیست؟
به غیر از هدف که از تفاوتهای اساسی میان تحلیلگر و معاملهگر است، میتوان موارد دیگری را نیز بهعنوان تفاوت در نظر گرفت، برای مثال میتوان به نوع نگاه و گستره بررسی بازارهای سرمایه اشاره کرد. یک معاملهگر به بازار طوری نگاه میکند که بتواند استراتژی معاملاتی خود را پیش ببرد، در حقیقت بررسی آن محدود به فعالیت خودش است، در حالی که تحلیلگر تمام جنبهها و جهتهای مختلف بازار را مورد بررسی قرار میدهد تا از تمام شرایط مطلع شود.
دیگر تفاوت بین معاملهگر بازار های مالی و تحلیلگر در نوع برداشتهایی است که از بازار سرمایه دارند. بهطورکلی یک تحلیلگر با توجه به بررسیهایی که انجام میدهد، تحلیل دقیقی دارد و احتمال خطا برای او بسیار کم است، در حالی که معاملهگر همیشه درصدی را به خطاهای معاملاتی اختصاص میدهد.
آکادمیک بودن دیگر تفاوت بین معاملهگر و تحلیلگر بازار سرمایه است. به زبان سادهتر میتوان گفت تحلیلگر توسط یک فضای آکادمیک مانند دانشگاه زاده میشود؛ در حالی که برای معامله گر شرایط اینچنین نیست و اکثرا خود بازار چنین فردی را میسازد.
ریسکی که یک معامله گر تجربه میکند با ریسک یک تحلیل گر بسیار تفاوت دارد. در واقع به سبب این که یک معامله گر با مفهوم سود و ضرر در ارتباط است، قطعا ریسک بیشتری را نیز تجربه خواهد کرد؛ اما از طرف دیگر تحلیلگر است که بهصورت نظری با بازار ارتباط دارد و سود و زیانی را تجربه نخواهد کرد. در نتیجه ریسکی که در طول فعالیتش حس میکند نیز کمتر خواهد بود.
تحلیلگر باشیم یا معاملهگر؟
اگر تصمیم به فعالیت در بازار سرمایه دارید، باید بدانید که تحلیلگری و معاملهگری هردو برای موفقیت لازم هستند. از همین رو بسیاری از افراد که تازه فعالیت خود در این بازار را شروع کردهاند، ابتدا به دنبال کسب اطلاعات در رابطه با تحلیلگری هستند و سپس تصمیم دارند که به انجام معامله بپردازند. البته توجه داشته باشید که استعداد هر فرد در این دو حوزه با یکدیگر متفاوت خواهد بود و شما باید با توجه به شناختی که از خود دارید تصمیم بگیرید که در زمینه تحلیل گری فعالیت داشته باشید یا معاملهگری!
جمعبندی
همانطور که مطالعه کردید در این مقاله از دلفین وست با دو مفهوم مهم در بازار سرمایه یعنی تحلیلگر و معاملهگر آشنا شدیم هر آنچه باید در رابطه با این دو بدانید را در اختیارتان قرار دادیم. اکنون شما میتوانید با توجه به شناختی که از خود دارید متوجه شوید که برای فعالیت در کدام یک از حوزهها مناسب هستید تا با انتخاب یکی از آنها به موفقیت برسید.
چطور یک تحلیل گر مؤفق باشیم؟
برای آن که بتوانیم یک تحلیل گر مؤفق در بازار سرمایه باشیم، لازم است ۳ بعد بازار را بشناسیم.
با یک مثال توضیح می دهیم:
فرض کنید یک تحلیل گر، با اطمینان و اعتماد به نفس، به شما می گوید سهم ذوب ۱۰۰ درصد سود خواهد داد. او از حرف خود مطمئن است.
ولی نکته ی قابل توجه این جاست که سود موردنظر از سهم ذوب، طی چه مدت عاید خریدار آن خواهد شد؟ دو ماه؟ یک سال؟ دو سال؟
بنابراین همواره این بُعد را درک کرده و آن را در معاملات خود در نظر بگیرید.
قیمت، بُعد دیگر را چطور می توانیم شناسایی کنیم؟
بر اساس ۳ سطح می توانیم قیمت را در بازار شناسایی کنیم:
یک: سطوح حمایت و مقاومت استاتیک
دو: سطوح حمایت و مقاومت داینامیک (و یا همان خطوط روند)
سه: سطوح فیبوناتچی
الگوها
الگوها ۳ نوع اصلی دارند:
یک: الگوهای کلاسیک مانند الگوهای ادامه دهنده (مثل الگوی پرچم و مستطیل) و بازگشتی (مثل الگوی سر و شانه، دو کف، سه سقف)
دو: الگوهای هارمونیک، همانطور که قبلا گفته شد، بازار با هارمونی (هماهنگی) خاصی جلو می رود و در نظم خاصی گیر می افتد. بعنوان مثال می توانید عملکرد سهم بترانس را در سال ۹۸ بررسی کنید.
سه: امواج الیوت، در واقع امواج شگفت انگیز الیوت، که نیازی به معرفی ندارند!
پس از یادگیری الگوهای هارمونیک ، شما می توانید prz ها و trz ها را محاسبه کنید. در این مقاله قصد نداریم این دو اصطلاح را کامل شرح دهیم، در همین حد کافی است بدانیم که منظور از آن ها “محتمل ترین محدوده بازگشت بازار بر اساس قیمت و زمان” می باشد.
یک سوال مهم
چرا بعد زمان بسیار اهمیت بسیار بالایی دارد؟
برای درک این بحث، لازم است با مفهومی به نام، هزینه فرصت آشنا شویم.
فرض کنید شما در ابتدای سال ۹۸، با یک میلیارد تومان سرمایه مازاد خود، یک خانه یک میلیارد تومانی می خریدید و در پایان سال، ارزش آن با ۲۰ درصد سود، ۱ میلیارد و ۲۰۰ میلیون تومان شده بود.
اگر همین پول را برای مثال در بورس می گذاشتید، در مدت مشابه می توانستید، یک میلیارد تومان را به ۱ میلیارد و ۵۰۰ میلیون تومان تبدیل کنید و بنابراین، می توانستید سود بیشتری کنید.
شما در واقع ۳۰۰ میلیون تومان در سرمایه گذاری خود روی ملک موردنظر، نسبت به بازار بورس، هزینه فرصت داشته اید.
تحلیل زمانی و درک بعد زمان به ما کمک می کند که هزینه فرصت کمتری متحمل شویم!
یک پِلن ساده و جذاب!
همواره گفته ایم که سهم خوب و بد نداریم و قیمت خوب و بد داریم! ما با تحلیل گری، قیمت خوب و بد را شناسایی می کنیم و با تریدری، وارد معامله مربوط به سهم می شویم.
یک تفاوت جالب دیگر بین تحلیل گران و تریدر ها!
قبلا از ما شنیده اید که دیدگاه افراد مبتدی و حرفه ای در یک صعود چه تفاوتی دارند. به تصویر زیر توجه فرمایید.
در این مقاله، بهتر است بگوییم، دیدگاه افراد تحلیل گر این است که بازار اصطلاحا “یک کله” و بدون نوسان بالا می رود ولی تریدر معتقد است که بازار در صعود خود نوسان دارد و باید از سود نوسانات نیز استفاده کند.
همواره یادمان باشد ابتدا باید تحلیل گری حرفه ای باشیم تا بتوانیم یک تریدر مؤفق شویم!
تریدر کسی است که بتواند پلی بین تحلیل گری و معاملات خود ایجاد کند.
یک معامله گر یا تریدر مؤفق، برای معاملات خود می بایست مقایسه دو معامله گر یک “دورنمای مناسب” یا اصطلاحا “حد خوشی” تعیین کند. برای مثال حد خوشی شخص x در سال ۹۹، ۳۰۰ درصد است، یعنی زمانی که به این سود رسید، سود سال مالی خود را گرفته است.
برای اینکه در تعیین “حد خوشی” خود مؤفق باشید، مدیریت سرمایه را جدی بگیرید. در نظر نگرفتن قواعد مدیریت سرمایه، در بازار ریزشی به کارتان می آید و شما را نجات می دهد.
در مقالات و ویدیوهای بعدی درباره “روانشناسی معامله گری” بیشتر صحبت خواهیم کرد.
الان تقریبا همه ی ما آمادگی بازار صعودی را از نظر روانشناسی داریم، منتظر باشید تا باهم برای هر نوع بازاری، از جمله اصلاحی، ریزشی و … آماده شویم.
دیدگاه شما