سنگر جدید بورسبازان
ارزش معاملات خرد سهام در بورس تهران روز شنبه برای دومین بار طی ۱۵ ماه اخیر به کمتر از هزار میلیارد تومان رسید. اینطور که بهنظر میآید در واکنش به اوضاع نابسامان بازار سرمایه، ریسکگریزی افزایش یافته و بسیاری از فعالان خرد بازار به موازات خروج سرمایه خود از سهام به سمت صندوقهای سرمایهگذاری قابلمعامله کوچ کردهاند.
به گزارش ایراسین، ارزش معاملات خرد سهام در بورس تهران روز شنبه برای دومین بار طی ۱۵ ماه اخیر به کمتر از هزار میلیارد تومان رسید. اینطور که بهنظر میآید در واکنش به اوضاع نابسامان بازار سرمایه، ریسکگریزی افزایش یافته و بسیاری از فعالان خرد بازار به موازات خروج سرمایه خود از سهام به سمت صندوقهای سرمایهگذاری قابلمعامله کوچ کردهاند. به موجب فضای پر ابهام بازار سهام این رویداد همزمان با کاهش ارزش معاملات یادشده، میزان دادوستدها در صندوقها افزایش یافته و در رویدادی کمسابقه به ارزش معاملات خرد نزدیک شده است.
رکوردشکنی معکوس ارزش معاملات در بازار سرمایه همچنان ادامه دارد. معاملات نخستین روز هفته در شرایطی خاتمه یافت که در آن ارزش معاملات خرد به 919 میلیارد تومان رسید. در این روز ارزش معاملات خرد فرابورس برای اولین بار در 26 ماه گذشته به 254 میلیارد تومان بالغ شد که به نوبه خود رقمی بیسابقه است. در این شرایط تنها بخش بازار که توانسته صورت خود را با سیلی سرخ نگه دارد، صندوقهای سرمایهگذاری قابل معامله هستند که در مواجهه با فرار سرمایه از سهام و ثبت همه روزه خالص خرید حقوقی چند صد میلیارد تومانی در بورس این شرایط را تاب آوردهاند و به طور میانگین ارزش معاملات آنها بهرغم نداشتن رشدی معنادار در چند ماه اخیر به سطح معاملات خرد نزدیک و نزدیکتر میشود. معاملات روز شنبه در شرایطی خاتمه یافت که ارزش داد و ستد در نمادهای ETF یا همان صندوقهای مورد بحث به حدود 733 میلیارد تومان رسید. این رقم تنها 20 درصد با ارزش معاملات خرد بازار اختلاف دارد.
پرسشهای سخت بورسی
با ما چه میکنند؟ این سوالی است که بسیاری از فعالان بازار سرمایه هر کدام به طرق مختلف و با ادبیاتی متفاوت در ماههای اخیر یا از خود پرسیدهاند یا در گروههای تلگرامی و سایر بسترهای فضای مجازی به دنبال جواب آن گشتهاند. بازار شایعات و گمانهزنی نیز همچون گذشته داغ داغ است. اگر تا چند ماه قبل، یعنی زمانی که همچنان امید از بازار سهام نرفته بود از مردم عادی یا حتی کارشناسان بازار سوال میکردید که فردا اوضاع بازار چگونه است، همیشه نظرات مختلفی در خصوص رنگ تابلوی معاملات در روز یا روزهای آتی وجود داشت. این روزها اما نه خبری از خوشبینی هست و نه اگر کسی بگوید که بازار بهزودی در روند صعودی قرار میگیرد کسی حرف او را جدی خواهد گرفت. عجیب هم نیست، هر چه باشد وقتی بازار در طول 15 روز معاملاتی تنها 2 روز با رشد شاخص مواجه شده، لاجرم راهی برای فعالان خود باقی نمیگذارد که نسبت به اوضاع آن در روزهای آتی خوشبین باشند؛ آن هم شاخصی که اصلا نماگری مناسب برای نشان دادن بازار نیست. اینطور که به نظر میآید در حال حاضر نه امیدی به بهبود بازار است و نه اصلا انتظاری برای بهبود وضعیت برای مردم منطقی به نظر میآید.
تلاطم اعداد در بازار سهام
روز گذشته ارزش معاملات خرد بورس تهران به حدود 919 میلیارد تومان رسید. شاخص بورس که در روز سهشنبه به لطف خبر انتشار 24 هزار میلیارد تومانی اوراق بدهی شرکتهای سرمایهگذاری در این بازار رشدی هیجانی را شاهد بود، در دو روز معاملاتی اخیر با مشخص شدن چند و چون انتشار اوراق و منطقی شدن دیدگاهها در خصوص رکود حاکم بر بازار سهام مجددا به مدار نزولی خود بازگشت. همین امر سبب شد تا در پایان معاملات روز شنبه شاهد افت بیش از 9 هزار واحدی نماگر یاد شده باشیم. بر این اساس روز گذشته میانگین وزنی قیمت سهام در بورس 77/ 0 درصد دیگر کاهش پیدا کرد و ارتفاع شاخص کل به یک میلیون و 233 هزار واحد محدود شد.
روند ادامهدار خروج پول حقیقی از معاملات سهام نیز سبب شد تا خالص خرید حقوقی در این روز به حدود 387 میلیارد تومان برسد. ثبت این رقم به معنای آن است که در نخستین روز از هفته جاری نیز مانند اغلب روزهای معاملاتی فروردین سرمایهگذاران تلاش کردهاند تا از گردونه خرید و فروش سهام سرمایه خود را خارج کنند.
اگرچه ثبت این رقم از نسبت به آنچه در 20 اسفندماه سال گذشته شاهد بودیم رقم چندان بزرگی نیست، اما باید به خاطر داشت که طی هفتههای اخیر به دلیل کم بودن تقاضا در بسیاری از نمادها تعداد افرادی که موفق به فروش سهام خود میشوند، بسیار کمتر از افرادی است که قصد فروش دارایی خود را دارند. در آن روز خالص خرید حقوقیها در بورس به 867 میلیارد تومان رسید که بیشترین میزان از شروع به کارگیری دامنه نوسان نامتقارن است.
با این حال شگفتی اعداد و ارقام در این روز تنها به خالص خرید حقوقی محدود نمانده است. عمق ماجرا در جایی مشخص میشود که رسیدن شمار صفهای خرید بازار را به عدد یک در نظر بگیریم. بررسی آمار و ارقام از سوی «دنیایاقتصاد» نشان میدهد که در روز گذشته تنها نماد دارای صف خرید در بازار سرمایه نماد «سدشت» بوده است. ارزش صف خرید این نماد طی روز یاد شده تنها 5/ 3 میلیارد تومان بود. این در حالی است که طی بیست و هشتمین روز از فروردین ماه ارزش صفهای فروش به 3 هزار و 282 میلیارد تومان رسیده است. ارزشی که به سبب شکلگیری صف فروش در 299 نماد این بازار به ثبت رسید و به راحتی 89 درصد از کل نمادهای معامله شده را در این روز بدون تقاضا گذاشت.
در فرابورس نیز وضعیت چندان بهتر از بورس نیست. در شرایطی که ارزش معاملات خرد بورس به 15 ماه قبل بازگشته است عقبگرد فرابورس در معاملات خرد، نشان از آن دارد که این سنجه مهم در بازار یاد شده با ثبت رقم 254 میلیارد دلار به محدوده 21 بهمن سال 1397 رسیده است، یعنی دقیقا زمانی که قیمت دلار در بازار آزاد تنها 11 هزار و 700 تومان بود.
بازتاب شعار در ورطه عمل
اینطور فضای پر ابهام بازار سهام که به نظر میرسد از تناسب خارج شدن ارقامی مانند ارزش معاملات با متغیرهای مختلف اقتصادی بیش از آنکه ناشی از وضعیت حاکم بر اقتصاد کلان باشد ناشی از تقابل مسوولان سازمان بورس و نهادهای تابعه با دیدگاه جمعی حاکم شده بر نوسان آزادانه قیمتها است. همانطور که در گزارشهای پیشین نیز بارها پیشبینی شده بود، چیزی که امروز فعالان بازار سرمایه در قامت رکود حاکم شده بر بورس و فرابورس درو میکنند نه حاصل ناآشنایی آنها با ساز و کار بازار سهام، بلکه حاصل اعتماد بیش از اندازهای است که بر برآیند تصمیمگیری در بازارهای مالی کشور داشتهاند؛ فرآیندی بسیار متزلزل که هنجارهای مشخصی برای تصمیمسازی در بازار یاد شده ندارد و گاه و بیگاه با تغییر مدیران دستخوش تغییرات عدیده و عمدتا زیانبار میشود. نمونه آخر این تصمیمات دامنه نوسان متقارن است که به کلی نقدشوندگی بازار را به محاق میبرد.
بازتاب مهندسی ناکام در ارقام دیگر
با در نظر گرفتن اعداد و ارقام گفته شده ممکن است اولین سوالی که به ذهن خواننده میآید این باشد: آیا کار بورس تمام شده است و آیا دیگر امیدی به بازگشت رونق در بورس نیست؟
بررسیهای «دنیایاقتصاد» نشان میدهد که حداقل تا به اینجای کار جواب هر دو سوال منفی است. اینطور که به نظر میآید بازار سرمایه و فعالان آن بهرغم همه ناملایمتهای موجود در شرایط کنونی از شانس بالایی برای بهبود اوضاع برخوردار هستند. البته دلیل این امر نه در جذابیت بازارهای موازی نهفته است و نه چشمانداز روشن از آینده اقتصاد ایران. در کشوری که تمامی زیر ساختهای اقتصادی طی چند سال اخیر تحلیل رفته و نبود سرمایهگذاری و نرخ پایین بهرهوری در کنار چشمانداز ناروشن مناسبات جهانی راه را برای بهبود اوضاع بازارهای مالی با ایجاد تولید حقیقی بسته است، تنها راه کسب سود بالاتر از نرخ بازده بدون ریسک، دل بستن به بازگشت بازار سهام بر مدار رونق است.
با توجه به آمار برآوردی «دنیایاقتصاد» از جریان ورود و خروج پول حقیقی به صندوقهای سرمایهگذاری اعم از سهام، مختلط و درآمد ثابت قابل معامله، طی روزهای پس از به کارگیری دامنه نوسان نامتقارن، نسبت ارزش معاملات صندوقهای سرمایهگذاری قابل معامله(ETF) نسبت به ارزش معاملات خرد به شدت افزایش یافته است. در شرایطی که هیچ کس تا همین ماههای اخیر فکرش را هم نمیکرد که این بخش بیحاشیه بازار سرمایه روزی با ارزش معاملات خرد قابل مقایسه شود، حال این احتمال وجود دارد که در روزهای پیشرو شاهد پیشی گرفتن ارزش معاملات ETFها از مجموع معاملات اشخاص حقیقی(معاملات خرد) باشیم. روز گذشته ارزش معاملات خرد در شرایطی به 919 میلیارد تومان رسید که دو صندوق «امین یکم» و «کمند» به ترتیب بیشترین ارزش معاملات در میان همه نمادهای مورد معامله را داشتند. ارزش مجموع معاملات این گروه از صندوقها طی روز گذشته به حدود 733 میلیارد تومان رسید که تنها 20.23 درصد با معاملات خرد بورس اختلاف دارد.
همانطور که ارقام مندرج نمودار نشان میدهد این دو رقم در طول ماههای اخیر و همزمان با به کارگیری دامنه نوسان دائما به هم نزدیک و نزدیکتر شدهاند. اینطور که به نظر میآید در حالی که مسوولان سازمان بورس بنا بر سنت همیشگی سعی دارند تا با حمایت دستوری از شاخص کل بورس (چه با به کارگیری دامنه نوسان نامتقارن و چه حمایتهای دیگر که در عمل تنها به افزایش تقاضا برای نمادهای شاخصساز منجر میشود)، اعداد دیگر نظیر آنچه در این گزارش به آن اشاره شد راه خود را میروند، تا با نشان دادن آنچه واقعا در بازار میگذرد راه سرمایهگذاران را در فضای پر ابهام کنونی در حد توان خود هموار کنند.
در اقتصاد صفنشینان
بدون شک رسیدن ارزش معاملات خرد به ارزش معاملات صندوقهای قابل معامله در شرایط عادی امری منفی نیست و حتی میتوان گفت که در وضعیت رونق بازار اگر شاهد ثبت چنین ارقامی بودیم چه بسا میشد گفت که بازار سرمایه در تحقق اشاعه و ترویج سرمایهگذاری غیر مستقیم قدمی بلند و رو به جلو برداشته است. اما در حال حاضر اینطور که ارقام یاد شده نمایان میکنند، رسیدن ارزش معاملات خرد به ارزش معاملات این صندوقها که در شرایط عادی با اقبال معاملات خرد مواجه نمیشوند حکایت از تشدید ریسکگریزی در میان فعالان بازار و سپردن دارایی خود به موسساتی دارد که در شرایط بیتصمیمی و عدم اطمینان موجود بهترین گزینه برای مدیریت دارایی اشخاص در بورس هستند.
بالاخره طبیعی است در اقتصادی که مرغ و روغن هم صفنشینهای خود را دارد، آفت صفها به جان بازار سرمایه هم بیفتد و در سایه مداخلات گاه و بیگاه و البته بیجای مدیران، جاده پر پیچ و خم ریسکپذیری در بازار سرمایه را به سمت رکود بیشتر هموار کند. در این شرایط ابدا دور از انتظار نخواهد بود که رکوردشکنی معکوس ارزش معاملات نیز بیش از گذشته ادامهدار باشد.
واگذاری پرابهام سهام فروشگاه رفاه اصلاح شود
نایب رئیس کمیسیون حقوقی و قضایی مجلس با انتقاد از چگونگی واگذاری سهام فروشگاه زنجیرهای رفاه گفت: نباید سرمایههای ملی را با نحوه پرابهام واگذاریها از بین ببریم.
به گزارش مشرق، حجت الاسلام حسن نوروزی، نایب رئیس کمیسیون قضایی و حقوقی مجلس شورای اسلامی با اشاره به ضرورت رسیدگی دقیق و کارشناسی به نحوه واگذاری سهام فروشگاه زنجیرهای رفاه اظهار داشت: از یک مقام مسئول در سازمان بازرسی شنیدهام، فردی که سهام این فروشگاه زنجیرهای را خریده و عملا فروشگاه رفاه به او واگذار شده است، برای پرداخت بخشی از اقساط، همان پول شعب مختلف فروشگاه را جمع آوری و بدهی خود را از این محل تامین کرده است.
وی گفت: آن مقام مسئول در سازمان بازرسی همچنین اعلام کرد که خریدار سهام فروشگاه زنجیرهای رفاه، پول لازم را برای این کار نداشت و تنها در بازار، غرفهای با چند نیرو داشته است.
نایب رئیس کمیسیون قضایی و حقوقی مجلس تاکید کرد: اگر وضعیت واگذاری سهام ارزشمند فروشگاه زنجیرهای رفاه که باید در راستای آسایش و رفاه مردم کشورمان باشد این گونه پیش رفته، کار بسیار خطایی انجام شده و قطعا درست نیست سرمایههای ملی و عمومی را اینگونه هدر دهیم.
مرداد پر ابهام بورس تهران
میمتالز - بازار سرمایه درگیر مسائل و ریسکهای سیستماتیکی است که ماهها با آن درگیر بوده و همچنان هم حل نشده باقیمانده اند.
به گزارش میمتالز، بورس مرثیهای برای سهامداران خرد شده است. فعالان و کارشناسان بازار هم دل خوشی از این وضعیت ندارند. بهبود و بازگشت امید گره خورده است به زنجیرهای از اتفاقهای پی درپی. برای امروز و دیروز هم نیست. بحث ماهها خبر و اتفاقات متعدد است که همه روی هم تلنبار شده و وضعیت امروز بورس را رقم زده است. از یک طرف هنوز هستند سهامدارانی که انتظار بازدهیهای بالا مثل سال۹۸ را دارند و رویای بازگشت به آن دوره را در سر میپرورانند.
سهامدارانی که گوششان هم بدهکار صحبتهای کارشناسان نیست که آن دوره گذشته و دیگر بازگشت به آن بعید است؛ که همیشه باید به سرمایهگذاری در بورس نگاه بلندمدت داشت. همین موضوعات و البته وعدههای رئیس دولت سیزدهم و دیگر کاندیداهایی که در انتخابات ریاستجمهوری حضور داشتند و امروز در دولت پست و مقامی دارند و درباره بهبود بورس و حمایت از سهامداران خرد وعدهها دادند، باعثشده است که بی اعتمادی، چون موج بزرگی بر سر بازار سایه بیندازد، چراکه دیده اند وعدهها پوچ از آب درآمده است و البته شنیده اند و خوانده اند که کارشناسان هم از آن وعدههای نقشبرآب شده، قطع امید کرده اند و مدام ذکر دخالت نکنید، سر میدهند.
حالا دخالتهای سیاستگذاران در امور بورس، تصمیماتی که به اعتقاد کارشناسان خلق الساعه و یکشبه است، از دیگر عواملی هستند که در اوضاع و احوال کنونی بورس و نگاه سهامداران به این بازار تاثیرگذار بوده اند. در کنار اینها قیمتگذاری دستوری، فاصله نرخ دلار نیما و آزاد، عدماحیای برجام، جلوگیری از رشد بورس همپا با تورم، قطعیها برق، نرخ بهره بینبانکی و. از دیگر عواملی هستند که کارشناسان آنها را جزو عوامل تاثیرگذار در خروج سرمایه از بورس و رکود این بازار معرفی میکنند، اما سوالی که خیلی از سهامداران خرد دارند این است که وضعیت بورس در مردادماه چگونه خواهد بود؟ کارشناسان در گفتگو با روزنامه «دنیایاقتصاد» پیشبینی فضای پر ابهام بازار سهام خود را از روند بورس در ماه جاری مطرح کرده اند.
اثرپذیری بورس از ریسکهای سیستماتیک
سلمان نصیرزاده کارشناس بازار سرمایه: جهتدار شدن روند بورس کاملا وابسته به ارزش معاملات و روند جریان ورودی پول است. این موضوع هم نشات گرفته از ابهاماتی است که در بازار میتواند زیاد یا کم شود و همچنین روی عدمقطعیتها و اعتمادی است که میتواند به بازار فضای پر ابهام بازار سهام جلب یا از بازار سلب شود. در حالحاضر، تقریبا میانگین خالص ارزش معاملات روزانه در بورس، به حدود ۳۵۰۰ میلیاردتومان رسیده است، یعنی عددی که تقریبا در کمترین سطح خود از نیمه دوم سال۱۳۹۸ است. این مساله نشان میدهد که سطح اعتماد به بازار به حداقل خودش طی این دوره زمانی کاهش پیدا کرده است. در این میان روند این موضوع هم کاملا همخوان و همگام با ارزش بازار و روند شاخصکل است. در بورس مدتها است که ابهاماتی اثرگذار بوده اند.
ابهاماتی که بیشتر سرکوبی است و روی صنایع اعمال میشود. بخشی از این سرکوب با محوریت نرخ ارز آزاد و نیمایی است. در این مساله شاهد شکاف حدودا ۲۲ تا ۲۳درصدی هستیم، درحالیکه سالگذشته میانگین این شکاف ۱۳درصد بود، اما امسال چه شده است؟ حتی تا بیش از ۳۰درصد هم افزایش داشته و حالا هم تا میانگین سال۱۴۰۰ خود که در محدوده ۲۱درصد بوده، رسیده است. این موضوع باعثشده، شرکتهایی که صادراتمحور هستند با نرخ ارزانتری محصولاتشان را به فروش برسانند. مسالهای که روی سودآوری آنها اثرگذار بوده است، چراکه به نوعی بازار دلالی و واسطه گری را در این میان تقویت کرده است. نمونه این مساله را در بورسکالا شاهد هستیم. از جمله ابهامات دیگر که در بورس وجود دارد و این ماهها با آن روبهرو است، مساله برجام و سایه سنگین ریسک سیستماتیک روی بازار است. بارها در این یک سالاخیر رفت و برگشتهایی را برای احیای برجام داشته ایم و سهامداران دیده و شنیده اند که تمام این رفت وبرگشت ها، تلاشهای ناموقفی بوده اند. حال همین موضوع باعثشده که کلیت فضای بازار با یک اختلالی از نظر تحلیلی مواجهه شود.
این اتفاق در شرایطی است که ما همچنان در حال تجربه فضای تورمی در کشور هستیم و یک تورم ۴۰ تا ۵۰درصدی را داریم. از دیگر ابهاماتی که بازار در ماههای گذشته با آنها مواجه بوده و به احتمال زیاد در اینماه هم با آنها مواجه خواهد شد، میتوان به عدمقطعیت ها، دخالتهای دولت، قیمتگذاری دستوری سرکوب نرخ ارز نیمایی که در بازار سهام موثر است و تصمیمات خلق الساعه اشاره کرد. برای مثال در همین مورد آخر یعنی تصمیمات خلق الساعه، در موضوع عوارض صادراتی که روی زنجیره فولاد در پیک قیمتی تقاضا انجام شد، شاهد بودیم که قیمت فولاد در بازار جهانی در فروردین ماه و اردیبهشت ماه لغو شد و در نتیجه قیمتها از سطح خودشان ۳۰درصد کاهش پیدا کردند و عدم النفع حداقل یک تا دو میلیارد دلاری را برای صنعت در پیش داشت که البته برای سهامداران هم ضرر و زیان ایجاد کرد. مجموع این موارد را که در نظر بگیریم میبینیم که بهعلاوه اینکه جذاب شدن بازارهای موازی مثل بازار ملک که همگام با تورم و رشد نقدینگی حرکت میکند و رگولاتور و سازوکاری برای سرکوب آن مانند آنچه که در بورس وجود دارد، وجود ندارد، متوجه میشویم که این بازار در دوماه اخیر، نزدیک به ۱۵تا ۱۶درصد حداقل رشد کرده و به تعداد معاملات آنها هم اضافه شده است.
این اتفاقات باعثشده که سلباعتمادی بین سهامداران خرد بهوجود بیاید. قطعا هرقدر که این ابهامات که از آنها نام برده شد، در فضای بازار کمتر شود، هم اعتماد به بازار بازمیگردد و هم اوضاع بهبود پیدا میکند. باید توجه داشته باشیم که بازار سرمایه، بازاری است که طی دو سالاخیر نسبت به فاکتورهایی مثل نقدینگی، پایه پولی، بازده بازارهای موازی و. عقبتر بوده است، اما قطعا بازار حرکت خواهد کرد، ولی نکتهای که وجود دارد، این است که در فضای فعلی، این عدمقطعیتها و ابهامات است که باعث میشود ارزش معاملات به حداقل خود کاهش پیدا کند و با یک رکودی در بازار مواجه باشیم. این فرآیندی است که بارها طی سنوات مختلف متاسفانه آن را در بورس تجربه کرده ایم، اما امروز برخلاف دورههای گذشته بهنظر میرسد که یک عدماجماع باعثشده که ارزش معاملات محدودی را در بازار شاهد باشیم، اما معتقدم که در اینماه و ماه آینده، هرچه جلوتر برویم، ابهامات موجود هم کمتر میشوند و همچنین از نظر سودآوری شرکتها خودشان را به بازار تحمیل میکنند.
مثل بازه زمانی اسفندماه ۱۴۰۰ تا اردیبهشت ماه ۱۴۰۱ که بازار هم از نظر قیمتی و هم از نظر عایدی سودآوری، ارزنده و موردتوجه بود. همچنین به مرور در این فضا فاکتور ریسکهای سیستماتیک به حداقل خود کاهش پیدا میکند که مجموع این عوامل میتواند به بازار کمک کند و آن را به حرکت وادارد. در نهایت، قطعا بازار سرمایه در تاریخ خود به ما نشان داده که ممکن است دیر حرکت کند که آنهم به خاطر مداخلات و رگولاتورهایی که بازار را تحتفشار قرار میداده اند بوده است، اما دیر حرکتکردن جبران خواهد شد و به بهترین شکل ممکن و با بازدهی بالا هم جبران میشود.
احتمالا وضعیت بورس بهتر از تیرماه خواهد بود
احسان رضاپور کارشناس بازار سرمایه: با توجه به گزارش سهماهه خیلی از شرکتها که روانه کدال شد و مجامع شرکتهای مهم بازار سرمایه هم اکثرا در هفته پایانی تیرماه برگزار شد، مشاهده کردیم که اغلب حاوی نکات مثبتی بودند. همچنین وضعیت شرکتها بهخصوص در عملکرد فصل بهار خودشان، موید همین موضوع بوده است. با در نظر گرفتن اینکه بازار سرمایه در تیرماه سالجاری دوره پر فشار و پرعرضهای را ناشی از علل مختلف تجربه کرد و خیلی از سهام شرکتها روزهای قبل از مجمع خود را با افت قیمت مواجهه بودند و تا سطوح حمایتی خودشان افت قیمت را تجربه کردند، میتوان نتیجه گرفت که همه این عوامل میتواند باعث شود که در بورس، مردادماه بهتری نسبت به تیرماه سالجاری داشته باشیم، بهخصوص که بازگشایی قیمت سهام شرکتها با کسر سودهای تقسیمشده در مجمع و در واقع در مورد شرکتهایی که سودآوری سال۱۴۰۱ خوبی هم میتوانستند داشته باشند و عملکرد فصل بهارشان هم عملکرد خوبی بوده است و با ریسکهای زیادی مواجهه نیستند و از فضای پر ابهام بازار سهام طرف دیگر از بحث افزایش نرخ دلار نیما و آزاد هم میتوانند تاثیر بپذیرند.
نکته دیگر این است که این کاهش قیمت ناشی از تقسیم سود میتواند به جذابشدن قیمت سهام شرکتها منجر شود و طبیعتا تقاضا را روی آنها هم افزایش دهد. مجموع این موارد میتواند باعث شود که انتظار مردادماه بهتری را از تیرماه داشته باشیم. مردادماه سالجاری، شاید در واقع ماهی باشد که فزونی تقاضا نسبت به عرضهها در بازار بیشتر خودنمایی کند، هرچند که همچنان نگرش منفی و فرار گروهی از سرمایهگذاران از بازار سرمایه که در هفتههای پایانی تیرماه آن را تجربه کردیم، احتمالا در بازار و میان گروهی از سرمایه گذاران وجود داشته باشد، اما بهنظر میرسد که در مردادماه شاهد چیرگی سمت خریداران نسبت به عرضه کنندهها باشیم. طبیعتا اگر بازار بتواند از این کف ها، مقداری فاصله بگیرد و ما شاهد افزایش ارزش معاملات در بازار باشیم، این موضوع میتواند به گرایش گروهی از سرمایه گذاران مردد به بازار منجر شود و البته ورود تقاضاهای آنها را هم به بازار شاهد باشیم.
مسالهای که میتواند در افزایش کف قیمت و تثبیت بازار کمک کند. اما در کنار طرح این مسائل، باید به دیگر مسائلی هم در رابطه با وضعیت بازار پرداخت؛ هنوز خیلی از آن ابهامات و مسائلی که بازار سرمایه در تیرماه و ماههای گذشته در سالجاری با آنها درگیر بوده، حل نشده است. از جمله این مسائل هم میتوان به عدماحیای برجام، افت قیمتهای جهانی، تصمیمات ناگهانی، سیاستهای نرخ بهره بانکی، ممنوعیت صادرات و واردات، بحران انژری و. اشاره کرد. مجموع این عوامل و موارد دیگر، باعثشده است که تمام اینها سودآوری شرکتها را تحتتاثیر قرار دهند. در کنار اینها همچنین سایه مسائل سیاسی، احیای برجام، تعاملات با سایر کشورهای منطقه و. همچنان بالای سر بازار و سهامداران است و باعث ایجاد نگرانی شده است.
در نهایت، طبیعتا بورس را اگر بخواهیم با بازارهای رقیب خود مثل مسکن، خودرو، ارز و. مقایسه کنیم، به این نتیجه میرسیم که این بازارها رشدهای خیلی قابلتوجهی را تجربه کرده اند و از آنجایی که شرکتهای ما هم متشکل از همین داراییها هستند، این موضوع پتانسیل را در بازار افزایش داده است که انتظار داشته باشیم در مقطع پیشرو به واسطه شرایط تورمی که تجربه کرده ایم، سهام شرکتها هم در کنار وضعیت سودآوری آنها، مورد اقبال قرار بگیرند که خود این موضوع میتواند یک پتانسیلی برای بهبود وضعیت بازار در ماههای آینده باشد.
سهامداران چه استراتژی را برای مردادماه در پیش بگیرند؟
احسان رضاپور: با توجه به تمام این توضیحات و دلایل، طبیعتا بهتر است که سرمایه گذاران فعلا خیلی به بازدهیهای بالا در بورس دل نبندند. هرچند که بازار استعداد یک رشد مقطعی را دارد و میتواند تا اولین سطوح مقاومت پیشروی خیلی از نمادها، انتظار افزایش قیمتها را در مردادماه داشته باشیم، اما عبور با قدرت از آنها نیازمند اخبار تکمیلی است که البته این اتفاق هم خیلی سخت و دور از دسترس نیست، چراکه اگر هرکدام از این مولفهها حل و فصل شود یا خبرهای محکم و اعتمادسازی به بازار مخابره شود، میتواند باعث شود که سطوح مقاومتی اول و پیشروی نمادها که بعد از رشد ابتدایی میتوانند با آن مواجهه بشوند، پشتسر گذاشته شود.
در این صورت شاید خیلی بتوان امیدوارانهتر بازار را دنبال کرد و به روزهای بهتر امید داشت. حالا که خیلی از مسائلی که همه چشمانتظار اتفاق افتادن آنها هستند، حل و فصل نشده است، توصیه ام به سهامداران خرد این است که بهصورت مقطعی نسبت به به روز رسانی اطلاعاتشان یا اتخاذ سیاست برای اینکه در کدام گروهها یا نمادها بخش بزرگتری از پرتفویشان را اختصاص بدهند و جا به جاییهای بموقعی انجام بدهند، اقدام کنند. این اقدام میتواند استراتژی مناسبی برای مردادماه و حضور در بورس باشد.
سلمان نصیرزاده: در رابطه با اینکه چه گروهها و صنایعی میتوانند در این فضای رکود و عمق کم بازار موردتوجه قرار بگیرند و بازار به آنها اقبال نشان میدهد، بیشتر میتوان به گروهها و صنایعی اشاره کرد که از نظر فاکتورهای فاندامنتال و بنیادی ابهامات منفی کمتری دارند. بهنظر میرسد که صنعت پالایشگاهیها جزو گروههای خوب باشند که هم قیمت نفت و فرآوردههای نفتی بالا است و هم از نرخ ارز نیمایی تاثیرپذیر هستند و البته در سطوح ارزندهای هم قرار دارند و بهعنوان یک گروه لیدر محسوب میشوند، یا صنایعی مثل سیمان که در بورسکالا عرضه میشود و هرچند که مداخلات دارد، ولی نسبت به صنایع داخلی که در بورسکالا عرضه نمیشوند، کمتر است. همچنین گروههای کوچک و متوسطی که نیاز به جریان وجوه بالایی برای حرکتدادنشان ندارند و بهصورت گلخانهای و تکنمادی در گروههای با بازده انتظاری محدود، میتوانند موردتوجه قرار بگیرند.
فضای پر ابهام بازار سهام
فرصت بورس در دوره رونق
شاخص کل بورس تهران هفته گذشته را با رشد 7/ 1 درصدی پشت سرگذاشت. دماسنج بازار برای چهارمین هفته متوالی به مسیر صعودی خود ادامه داد تا با یک کانالشکنی دیگر در سطح 81 هزار واحد قرار گیرد. در جریان معاملات هفته گذشته همچنان بسیاری از نمادهای مهم بورسی متوقف بودند. گرچه سازمان
بورس پس از انتقادات بسیاری که در رسانهها نسبت به توقف نمادها شد در روزهای اخیر اقدام به بازگشایی تعدادی از نمادهای متوقف کرد، با این حال همچنان حجم بزرگی از نقدینگی سهامداران در بسیاری از نمادهای مهم قفل مانده است.
قفل نقدینگی در پی توقف نمادها، بسیاری از اهالی بازار را نگران کرده و اعتراض بسیاری را به دنبال داشته است. فعالان بازار سهام کاملا به مشکلات عمدهای که در بازار سهام کشورمان و شرکتهای زیرمجموعه آن در سالهای گذشته وجود داشته، واقف هستند. با این حال سازمان بورس از این مشکلات حائز اهمیت به دلیل تمرکز روی اهداف فرعی غافل مانده است. «دنیای اقتصاد» در گزارشهای اخیر خود بارها به این مشکلات اشاره کرده بود.
در شرایط کنونی بورس با سیگنال مثبت بازارهای کالایی و ارز مسیر صعودی در پیش گرفته است.با این وجود همچنان با توقف نمادها شاهد افت شاخص نقدشوندگی هستیم. به نظر میرسد سازمان بورس بهعنوان مقام ناظر باید از اشتباهات گذشته خود درس گرفته و تمرکز خود را روی بهبود فضا قرار دهد. انتشار ابزارهای آتی، ایجاد قوانین سرسخت برای جلوگیری از اطلاعات اشتباه و ابهامآلود، اشاره مستقیم سازمان به ابهامات موجود در شرکتهای بورسی و کنار گذاشتن تعارفات موجود، توجه به گسترش عرضی بازار سهام از جمله مواردی است که میتواند مسائل فرعی و با اهمیت کمتر را کنار بزند؛ مواردی مانند رشد شاخص یا رشد حجم و ارزش معاملات با هر وسیلهای (مانند آنچه سهماه پایانی سال گذشته شاهد بودیم).
زمان آن رسیده است که سازمان شرایط را برای بهبود فضای نامناسب بورس در سالهای گذشته آماده کند. در این بین باید به ابزارهای جدید برای جلوگیری از تکرار معضلات کنونی تکیه کرد. همچنین باید قوانین سرسختانه برای هرگونه خطای احتمالی در سیستم سازمان یا ناشران وضع شود. گسترش هر چه بیشتر عرضی بازار و ابزارهای آتی نیز از مواردی است که کارشناسان در سالهای گذشته به آن اشاره کردهاند. در فضای رونق کنونی در صورتیکه سازمان به نقش اصلی خود بیتوجه باشد باید در انتظار تشدید مشکلات کنونی در سالهای آتی بود. در این میان البته باید سرعت انجام این وظایف نیز در نظر گرفته شود. در شرایط کنونی شفافیت در برابر نقدشوندگی سهام قرار گرفته است. زیرا بسیاری از مواردی که سازمان در انتظار شفافیت کامل آنها است ریشههای عمیقی در معضلات کلان کشور دارد و نباید انتظار حل آنها را در کوتاهمدت داشت.
مقصر اصلی فضای ابهامآلود بورس؟
گرچه با نگاهی از بیرون تمامی گناه این مشکلات متوجه سازمان بورس است اما وارد شدن به جزئیات و دست و پنجه نرم کردن با آن میتواند مشکلات عظیم ساختاری را نمایان سازد. در این میان معضل اصلی را میتوان ناشی از عملکرد نامناسب سازمان بورس در دورههای قبل بر اساس وظیفه نظارتی عنوان کرد. زمانی یک ناشر بورسی تحت نظارت سازمان بورس، اطلاعات اشتباه را منتشر و حسابرس نیز آن را تایید کرد. حال که سازمان به اشتباه و مسوولیت خود در پاسخگویی به سهامداران پی برده است در کل بازار احساس خطر مشاهده میشود. گرچه بار این فاجعه بورسی همچنان بر گردن سازمان است اما وقت آن رسیده است که درخصوص عملکرد سالهای گذشته خود تجدید نظر کند. به جای تلاش برای رشد و حفظ ظاهری شاخص و هم چنین میدان دادن به برخی فعالان در برخی نمادها برای نمایش دادن افزایش حجم و ارزش معاملات، سازمان میتواند قواعد مشخصی درخصوص شفافسازی شرکتها ایجاد کند. شاید بتوان به پیشنهاد یکی از بزرگان بورس مبنی بر ایجاد یک تابلو جداگانه برای نمادهای غیر شفاف اشاره کرد. البته این موضوع قصور سازمان را درخصوص مشکلات به وجود آمده حذف نمیکند و باید راهحلی برای کسب دوباره اعتماد از دسترفته سهامداران ایجاد شود. اما باید به این موضوع توجه شود که سازمان درخصوص میزان تکالیف خود افراط و تفریط نداشته باشد. زمانی تنها دغدغه سازمان روند حرکتی شاخص بود. برای مثال میتوان به سهماه پایانی سال گذشته اشاره کرد. «دنیای اقتصاد» نیز به فضای مناسب آن مقطع زمانی برای تشدید عرضههای اولیه برای افزایش عمق بازار اشاره کرده بود. فضای بورس تهران در شرایط کنونی به تدریج میتواند دستخوش تغییرات مفیدی شود. اصلاح با تاکید سازمان بر شفافیت هرچه بیشتر شرکتهای بورسی شروع شده است. در این شرایط مقام ناظر میتواند اشتباه گذشته خود را پذیرفته و به دنبال حل آن باشد. از سوی دیگر نباید در نقش خود بهعنوان مقام ناظر گم شود و تنها دغدغه خود را خروج از فضای کنونی بداند. افزایش عمق عرضی بازار با عرضههای اولیه جدید، ایجاد ابزارهای جدید مانند ابزارهای آتی برای بالا بردن سطح تحلیل، کنار گذاشتن تعارفات و اشاره مستقیم به مشکلات شرکت از نظر سازمان و انتشار آنها از جمله این موارد است. حال اینکه ابهامات مورد اشاره سازمان باید مورد تاکید قرار گرفته و جواب سریع ناشر مورد نظر را به دنبال داشته باشد. در این شرایط باید قوانین سختگیرانهای برای مقابله با هرگونه اشتباه در نظر گرفته شود. جرایمی که هیات مدیره شرکت را نشانه گرفته و فضا برای خطای احتمالی را بسته نگه دارد.
به نظر میرسد رئیس جدید سازمان پا در راهی دشوار نهاده است. گرچه این مسیر کنایههای زیادی را به دنبال دارد اما باید سازمان بورس نسبت به وظیفه خود در قبال سهامداران واقف باشد.کوتاهی سازمان در هر بخشی، باید در آینده پاسخی از سوی این نهاد ناظر به دنبال داشته باشد.
تقابل شفافیت با نقدشوندگی؟
در شرایط کنونی دو موضوع مهم شفافیت و نقدشوندگی در مقابل یکدیگر قرار گرفتهاند. از طرفی ادامه ابهامات مانند گذشته، نتیجهای جز بیاعتمادی سرمایهگذاران و سوءاستفاده برخی سفتهبازان به دنبال نداشته است. از سوی دیگر موضوعی که از نگاه بسیاری مهمتر جلوه میکند، ریسک کاهش نقدشوندگی در معاملات است. در شرایط کنونی سازمان باید میان دو راهی بهوجود آمده راهکاری مناسب را انتخاب کند. از طرفی دقت در صحت اطلاعات باید مدنظر باشد.از سوی دیگر نیز بیتوجهی به طولانی شدن انجام اصلاحات ضربه سنگینی را به فضای بازار وارد میکند. البته بخش از مشکلات کنونی ریشه در کوتاهیهای گذشته سازمان بورس دارد. زمانی که یک صنعت عامل رونق بازار بود و فضا برای ارائه هر گونه اطلاعاتی از سوی این صنعت فراهم شد، در صورتیکه اگر در آن زمان بهجای تمرکز بر رونق بازار به موارد با اهمیتتر توجه میشد، نیازی به توقف طولانی کنونی نمادها نبود. در این شرایط به نظر میرسد سازمان باید قواعد و قانونهای ذهنی یا مکتوب را تغییر دهد. شاید دیگر نتوان بازار را با قوانین گذشته اداره کرد و به حالت بهینه دست یافت. بازگشایی پرابهام نمادها، سازمان بورس را از تداوم شرایط پرابهام کنونی میترساند.
از سوی دیگر توقف بعضا غیرمعمول نمادها صدای سهامداران را در آورده است. بر این اساس رسیدن به راهحل مناسب چندان ساده نیست. در ادامه به توضیحاتی که در بازگشایی برخی صنایع بر سر راه این مشکل وجود دارد اشاره میشود. بسیاری از مشکلات موجود مانند مشکلات گروه بانک ریشههای عمیقی دارند. در شرایطی که اقتصاد از ارائه راهحلی برای آن بازمانده است، سازمان میتواند تعارفات را کنار گذاشته و با شفافسازی کامل از سوی خود و ارائه جوابیهها، نماد آن شرکتها را بازگشایی کند. البته سازمان باید احتیاط بیشتری در زمینه نظارت خود انجام دهد تا اشتباه درخصوص نظارت بر یکی از شرکتهای بورسی خود در ماه اخیر را تکرار نکند.
انتخاب میان ابهام یا توقف
در شرایط کنونی تصمیمگیری درخصوص بازگشایی برخی نمادها چندان ساده نیست. برای مثال میتوان به نماد «وبصادر» بهعنوان نمونه اشاره کرد. بانک صادرات پنجشنبه هفته قبل مجمعی پرالتهاب را برگزار کرد. این مجمع اعتراضات سنگین سهامداران حقیقی را بهدنبال داشت؛ موضوعی که موجب شد زمان برگزاری مجمع از حالت معمول آن خارج شده و سهامداران بیش از 4 ساعت در مجمع حضور داشته باشند. در این میان نماینده سازمان بورس بهعنوان آخرین نکته جلسه از بانک درخواست کرد که طی ضربالاجل یک هفتهای یکی از ابهامات مهم صورت مالی را تعیین تکلیف کند تا امکان بازگشایی این نماد فراهم شود. مشکل اصلی بر سر 900 میلیارد تومان اختلاف حساب میان این بانک و دولت است. بانک مرکزی طی نامه خود، بانک صادرات را موظف به اخذ ذخیره 900 میلیارد تومانی بابت مطالبات مشکوکالوصول خود از دولت کرده است. بانکها در سالهای گذشته روی مطالبات خود از دولت سود شناسایی کردهاند. در این میان بانک مرکزی به شناسایی هزار میلیارد تومان سود بانک صادرات بر مطالبات از دولت اشکال گرفته و نسبت به وصول آن ابراز تردید کرده است. بانک صادرات نیز در صورتهای مالی حسابرسیشده خود تنها 100 میلیارد تومان هزینه از این بابت شناسایی کرده و 900 میلیارد تومان کسری ذخایر باقیمانده همچنان جزو بندهای حسابرس قرار دارد. نماینده سازمان بورس خواستار تعیین تکلیف این مبلغ تا هفته آینده و فراهم کردن فضا برای بازگشایی این نماد در بورس تهران شد. گرچه در نگاه اول این موضوع ساده به نظر میرسد اما باید به این موضوع توجه داشت که اخذ این ذخیره در حسابها عمق زیان هر سهم بانک صادرات را تا 50 تومان به ازای هر سهم افزایش میدهد. نماینده دولت در این بین به ارائه طرحهای کارشناسی برای بررسی این موضوع و ارائه راهحلی برای امکان شناسایی سود بر مطالبات بانکها از دولت درحالیکه در شرایط کنونی دولت امکان بازپرداخت آنها را ندارد، اشاره کرد. بر این اساس، به نظر میرسد بانک قادر به شفافسازی کامل این موضوع تا هفته آینده نشود، زیرا شناسایی این زیان وضعیت را برای بانک صادرات دشوارتر از پیش خواهد کرد و از سوی دیگر ایجاد راهحلی برای این موضوع به نظر زمانبر میرسد. به نظر میرسد باید تصمیم نهایی درخصوص بازگشایی نماد این بانک و سایر بانکها با شفافسازی کامل در این خصوص و ارائه صورتهای مالی انجام شود. زیرا بازار به اندازه کافی هوشمند بوده و نسبت به ریسکهای موجود به سهم قیمت خواهد داد.
اقدام مثبت سازمان حسابرسی در بررسی بیشتر مصوبه پرابهام
به گزارش گروه رسانههای خبرگزاری تسنیم،فردین آقابزرگی در پاسخ به این سؤال که تعویق اجرای مصوبه سازمان حسابرسی در مورد اصلاحیه استاندارد شماره 15 حسابداری به چه میزان در شرکتها و روند بازار اثرگذار خواهد بود، گفت: بیش از این در مورد این مصوبه انتقادی را مطرح کرده بودم که در صورت اجرای آن تأثیر منفی بازار دریافت خواهد کرد.
وی افزود: خوشبختانه اجرای این مصوبه تا رفع ابهامات حداقل تا سال آینده به تعویق افتاد، تا ابعاد اجرایی آن به طور کامل مشخص شود.
این مدیرعامل کارگزاری که پیش از این در گفتوگو با فارس در خصوص اصلاح استاندارد شماره 15 حسابداری اثرات منفی آن را به مسئولان دولتی گوشزد کرده بود، افزود:هنوز ابعاد و آییننامههای اجرایی این مصوبه برای مسئولان ارشد سازمان حسابرسی دارای ابهاماتی است و باید در این خصوص بررسیها تکمیل شود.
وی با مثبت خواندن تعویق اجرای این مصوبه گفت: طبق این استاندارد شرکتها باید مابهالتفاوت قیمت تابلو و ارزش دفتری سهام خریداری شده را، در سود غیر عملیاتی لحاظ کنند و این موضوع مشمول مالیات 22.5 درصدی در بورس و 25 درصدی در شرکتهای غیر بورسی میشد.
این مدیرعامل کارگزاری در توضیح تفاوت میان استاندارد شماره 15 و اصلاحیه جدید که به سال 94 موکول شده است، گفت: در استاندارد قبلی شرکتهای سرمایهگذاری از محل فروش سهام 0.5 درصد مالیات میپرداختند و بر مبنای آن به سازمان امور مالیاتی لایحه میدادند که معاف از مالیات فروش هستیم؛ اما اکنون شرکتها باید از محل سود ناشی از مابهالتفاوت قیمت سرمایهگذاری 22.5 درصد مالیات میپرداختند، چرا که این سهم پیش از فروش مشمول مالیات شده و در واقع بار مالیاتی به دنبال داشت.
وی گفت: در صورت اجرای این مصوبه که شرکتها باید بابت مابهالتفاوت مبلغ دفتری و ارزش فضای پر ابهام بازار سهام روز مشمول مالیات شوند، طبیعتا شرکتها با عرضه سهام در بورس از معافیت مالیاتی استفاده میکردند و عرضههای سنگین سهام را به دنبال داشت.
این کارشناس بازار سرمایه با تأکید دوباره بر اینکه مباحث مالیاتی و اجرای این مصوبه باید به طور کامل و دقیق بررسی شود، گفت: در این زمینه راهکارهای مناسبی وجود دارد که موجب کاهش آثار منفی بر بازار سهام خواهد شد.
آقا بزرگی با اشاره به اینکه اکنون نقطه جذابی برای ورود سرمایهگذاران به بورس است، گفت: در این برهه حساس نباید اخبار و مصوبههای منفی بازار را دچار ابهام و سرمایهگذاران را مردد کند.
این مدیرعامل کارگزاری با اشاره به اینکه P/E شرکتهای بورسی طی 9 ماهه ابتدای سال گذشته عدد 8 را نشان میداد، گفت: این میزان اکنون در 6 ماهه ابتدای سال 93 کمتر از 5 است و به لحاظ کارشناسی با عدد 4 هم محاسبه میشود.
وی گفت: با توجه به اینکه شرکتها به لحاظ درآمد ثابت و میزان تولید و فروش مشکل خاصی ندارند و حتی برخی محدودیت آنها نیز برداشته شده با فرض عدم نتیجه در مناسبات برون مرزی، پیشبینی بازدهی مثبت در ماههای پایانی سال 93 وجود دارد.
وی در پایان در خصوص پیگیری مسائل و مشکلات بازار از جمله اصلاح استاندارد شماره 15 حسابداری و انعکاس آن برای پیگیری میان مسئولان ارشد دولتی از خبرگزاری فارس تشکر کرد.
انتهای پیام/
خبرگزاری تسنیم: انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانههای داخلی و خارجی لزوما به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانهای بازنشر میشود.
دیدگاه شما