شاخص قدرت نسبی (RSI) در برابر اسیلاتور استوکاستیک (تصادفی)
شاخص قدرت نسبی (RSI) و نوسانگر استوکاستیک (تصادفی)هردو اسیلاتورهایی برپایه مقدار تحرک قیمت هستند که برای پیشبینی روند بازار به کار میروند. باوجود کاربردهای مشابه این دو اسیلاتور تئوریها و روشهای پشت این دو بسیار با هم متفاوت است. استوکاستیک بر پایه این شاخص RSI تصادفی فرض بنا شده که آخرین قیمت باید تقریبا همجهت با روند فعلی بسته شود. RSI سطوح اشباع خرید و اشباع فروش را بر اساس سرعت حرکت قیمت پیدا میکند.بیشتر تحلیلگران، RSI را بیشتر از استوکاستیک استفاده میکنند اما هردوی آنها اندیکاتورهای مشهور و قابل اطمینانی هستند.
شاخص قدرت نسبی (RSI)
جی ولز وایدر جونیور[1] RSI را بر حسب مقایسه رشدهای اخیر نسبت به افتهای اخیر در بازار ،گسترش داد. این اندیکاتور، یک اندیکاتور بر حسب مقدار تحرک است که اندازه تغییرات قیمتی اخیر را جهت سنجیدن شرایط اشباع خرید یا اشباع فروش در قیمت یک سهم یا هر دارایی دیگر، محاسبه میکند. RSI به عنوان یک اسیلاتور (یک گراف خطی که بین دو آستانه حرکت میکند) به نمایش درمیآید ، این اسیلاتور شامل اعدادی بین 0 تا 100 میشود و در زیر نمودار قیمت رسم میشود. نقطه میانی این خط، سطح 50 میباشد. وقتی که خط RSI در مقادیر بالای 70 قرار میگیرد دارایی پایه به عنوان اشباع از خرید سنجیده میگردد. در مقابل اگر مقدار RSI زیر 30 باشد دارایی را به عنوان اشباع از فروش درنظر میگیریم. معاملهگران از RSI استفادههای دیگری همچون شناخت ناحیه حمایت و مقاومت، پیدا کردن واگراییها برای برگشتهای احتمالی روند و همچنین تایید سیگنال دیگر اندیکاتورها نیز میکنند.
نوسانگر تصادفی (اسیلاتور استوکاستیک)
نوسانگر استوکاستیک توسط جرج لین[2] خلق شد. یک نوسانگر استوکاستیک اندیکاتوری بر پایه مقدار تحرک است که مقدار مشخص آخرین قیمت سهم را با محدوده قیمت در یک بازه زمانی خاص مقایسه میکند. حساسیت این نوسانگر به تحرکات بازار با تنظیم این بازه زمانی و یا گرفتن یک میانگین متحرک از نتیجه قابل کاهش است. این اسیلاتور برای بدست آوردن سیگنالهای معامله بر پایه اشباع خرید و اشباع فروش است.
لین اعتقاد داشت که قیمتها در بازار صعودی تمایل به رسیدن به سقفها و در بازار نزولی تمایل به رسیدن به کفها دارند. استوکاستیک هم مشابه RSI شاخص RSI تصادفی در محدودهای بین 0 تا 100 رسم میشود. وقتی نوسانگر بالای80 قرار بگیرد شرایط اشباع خرید رخ میدهد و وقتی مقدار نوسانگر زیر 20 باشد دارایی اصطلاحا اشباع از فروش تشخیص داده میشود. نمودار استوکاستیک بهطور کلی از دو خط تشکیل شده: یکی از این خطوط نشاندهنده مقدار واقعی نشانگر در همان نقطه است و خط دیگر میانگین متحرک ساده 3 روزه از خط اول است. از آنجاییکه قیمتها از تحرک برخوردارند هرگاه این دو خط همدیگر را قطع کنند نشانهای از این است که ممکن است تغییر جهتی در کار باشد و این زمانی رخ میدهد که یک حرکت بزرگ در تحرک قیمت یک روز نسبت به روز قبل رخ دهد.
واگرایی بین نوسانگر استوکاستیک و روند قیمتی هم به عنوان یک نشانه مهم از تغییر جهت قیمت است. به عنوان مثال وقتی در یک روند نزولی به یک کف جدید قیمتی پایینتر از کف گذشته میرسیم ولی نوسانگر بالاتر از کف قبلی خود را نشان میدهد میتواند نشاندهنده این باشد که فروشنده ها توان خود را از دست دادهاند و روند احتمالا به سمت صعودی شدن تغییر جهت میدهد
در این بحث به صورت کلی میتوان گفت که RSI در بازارهای با روند کلی مشخص (نزولی یا صعودی) کاربردیتر است و استوکاستیک در روندهای فرعی و بازار متلاطم کاربردیتر است. RSI برای این طراحی شده که بتواند سرعت تحرکات قیمتی را محاسبه کند در حالیکه فرمول نوسانگر استوکاستیک در محدوده قیمتی ثابت بهترین عملکرد را دارد.
شاخص برای انتخاب دودویی تصادفی RSI (شاخص نشانگر تصادفی قدرت)
LED گزینه های باینری شاخص قدرت تصادفی ترکیبی از دو ابزار تجزیه و تحلیل فنی است: Stochastics و شاخص مقاومت RSI. او تنها بهترین امکانات و تنظیمات گنجانیده شده است. RSI تصادفی 1994 در سال توسعه داده شد.
در اینجا چگونه به نظر می رسد در نمودار زنده:
من فکر می کنم به ظاهر از شاخص به بسیاری از معامله گران آشنا و قابل فهم. هستند منطقه رنگی تا 20 80 وجود دارد. هر چیزی بالاتر از 80 - محدوده اشباع خرید، تمام زیر 20 - منطقه اشباع فروش. اگر ما در مورد سیگنال های شاخص بحث است که آنها بسیار دقیق و با کیفیت بالا می باشد.
در سیگنال های شاخص RSI تصادفی :
- اگر خط شاخص بالا 80 افزایش می یابد، باید برای شاخص به نوبه خود صبر کنید. انتخاب قرار دادن می توان باز کرد تنها زمانی که RSI تصادفی حملات علامت 80 از بالا به پایین. یکی دیگر از گزینه برای سقوط را می توان باز زمانی که معافیت 50 نشانگر از بالا به پایین.
- در صورتی که نشانگر کمتر از خط 20 علامت، باید برای شاخص به نوبه خود صبر کنید. انتخاب زنگ زدن می توان باز کرد تنها زمانی که RSI تصادفی حملات علامت 20 از پایین به بالا. یکی دیگر از گزینه برای افزایش را می توان باز زمانی که معافیت 50 علامت به سمت بالا.
بهترین از همه نور را در یک جانبی به جای یک روند تلفظ به کار گیرند. RSI تصادفی - یک ابزار عالی برای تجزیه و تحلیل. من مطمئن هستم شما درک آن بیش از حد بالا است.
اگر شما به طور همزمان دو نشانگر Stochastic و Stochastic RSI را در نمودار باز کنید، تفاوت ها واضح خواهد بود. اولین بار تکان دهنده است، و دوم هم صاف است. بسیاری از مبتدیان گزینه دوم را ترجیح می دهند، زیرا سیگنال های آن بسیار ساده تر و راحت تر است. و بازار هنوز ایستاده است، و در حال حاضر نسخه کلاسیک Stochastic همیشه ممکن است به طور واضح جهت آینده را تعریف کند.
سازندگان این شاخص، استنلی کرول و توشار چاند، در واقع توانستند به معنای طلایی دست پیدا کنند. بر اساس آمار، برای اغلب زمان خود، شاخص قدرت نسبی RSI درون منطقه بین 70 و 30 است، در حالی که Stochastic کلاسیک، در مقابل، در مناطق خرید و فروش بیش از حد است.
لطفا توجه داشته باشید که فقط باید برای این سیگنال معامله انجام شود، زمانی که هر دو خط نشانگر Stochastic RSI با خطوط 80 و 20 تقاطع می شوند. در موارد دیگر بهتر است این سیگنال را نادیده بگیریم و لحظه ای صبر کنیم.
همچنین نباید فراموش کرد که این شاخص به شدت به تمام تغییرات در بازار پاسخ می دهد. بنابراین، گاهی اوقات می تواند جهش های پرشور و قیمت ها را نشان دهد. مهم است یاد بگیریم که آنها را از تغییر واقعی روند تشخیص دهیم.
علاوه بر انواع اصلی سیگنال هایی که قبلا شرح داده شد، دیگران نیز وجود دارند. بعضی از معامله گران خطرناک پیشنهادهایی را باز می کنند - زمانی که دو خط متقاطع یکدیگر می شوند، زمانی که آنها هنوز در منطقه خرید و فروش شده اند و به ترتیب با 80 یا 20 عبور نکرده اند.
دیگران خط خط 50 اضافی را در مقیاس و تجارت در زمان عبور از خطوط با آن قرار داده است. به نظر من این روش نامناسب و بسیار خطرناک است.
چنین ترکیبیاتی با هدف صاف کردن و به حداقل رساندن کمبودهای نسخه کلاسیک این شاخص ایجاد می شود. آنها همچنین حجم بهتر، QQE، RSI TMA و MBFX را شامل می شوند.
پنج اندیکاتور تکنیکال که باید بشناسید
ابزار اصلی معاملهگرانی که از روش تحلیل تکنیکال برای بررسی بازار و تصمیمگیری، به اندیکاتور ها یا شاخصهای تکنیکال هستند. البته انتخاب اندیکاتور ها با شماست و هیچ استاندارد مشخصی برای این که از چه شاخصی کمک بگیرید وجود ندارد. بلکه هر معاملهگری ابزارهایی که بیشتر با سبک شخصیاش سازگار است را برگزیده و در ادامه تلاش میکند در استفاده از آن به استادی برسد. به همین دلیل هم برخی معاملهگران ترجیح میدهند مومنتوم یا سرعت حرکت بازار را زیر نظر بگیرند، در حالی که برخی دیگر بهدنبال فیلتر کردن نویز بازار و اندازهگیری تلاطم یا Volatility آن میروند. اما آیا راهی برای شناسایی بهترین و کارآمدترین اندیکاتور ها وجود دارد؟
خوب، همانطور که گفتیم هر معاملهگری در این باره نظر خود را به شما خواهد گفت. به بیان دیگر آنچه از نظر یک معاملهگر بهترین اندیکاتور (Indicator) تاریخ است، از نظر دیگری کاملا بیمصرف است. هرچند، برخی از اندیکاتور ها بین تمامی فعالان بازار محبوب هستند و تقریبا همه حداقل از یکی از این شاخصها در کنار گزینههای دیگر استفاده میکنند.
در ادامه پنجتا از مهمترین اندیکاتور های تحلیل تکنیکال که هر معاملهگری باید با آنها آشنا باشد را بیشتر بررسی خواهیم کرد.
مقدمه
معاملهگران از اندیکاتور های تکنیکال برای افزایش اطلاعات خود درباره تحرکات قیمت داراییهای مختلف در بازار استفاده میکنند. بکارگیری این اندیکاتور ها شناسایی الگوها در نمودارهای شمعی قیمت را آسانتر کرده و میتوانند به شما در تشخیص بهتر نقاط مناسب برای ورود و خروج از بازار کمک کند. اندیکاتور ها انواع مختلفی دارند و برای کارهای مختلف از معاملات کوتاهمدت تا سرمایهگذاریهای بلندمدت مورد استفاده قرار میگیرند. حتی برخی تحلیلگران حرفهای و معاملهگران قدیمی اندیکاتور های شخصی برای خودشان درست میکنند.
در این مقاله، میخواهیم شرح مختصری بر محبوبترین اندیکاتور های مورد استفاده معاملهگران بازارهای مالی و رمزارزی را به شما معرفی کنیم.
شاخص قدرت نسبی (RSI)
شاخص قدرت نسبی (یا Relative Strength Index) با نام RSI نیز شناخته میشود. این اندیکاتور مومنتوم یا شدت حرکت بازار را نشان میدهد و با یک نگاه مختصر به آن میتوانید بفهمید که دارایی موردنظرتان در وضعیت بیشخرید (Overbought) یا بیشفروش (Oversold) قرار گرفته است. این کار با اندازهگیری مقدار نوسانات اخیر قیمت (که بهصورت استاندارد 14 دورهزمانی اخیر – مثل چهارده روز، چهارده ساعت و … – درنظر گرفته میشود) انجام میگیرد. دادههای بدست آمده سپس در یک اندیکاتور نوسانی (یا Oscillator) که مقدار آن بین صفر و 100 متغیر است نمایش داده میشود.
از آنجا که شاخص RSI نشانگر مومنتومی است، با بررسی آن میتوانید از نرخ (مومنتوم) تغییر قیمت آگاه شوید. این یعنی وقتی نرخ افزایش قیمت در یک بازار صعودی بالا برود، روند قدرتمندی شکل گرفته و خریداران بهطور فزآینده در حال ورود به بازار هستند. از طرف دیگر، اگر مومنتوم یا نرخ افزایش قیمت در یک بازار صعودی کاهش یابد، ممکن است نشاندهنده تغییر احتمالی روند در آینده و مسلط شدن فروشندگان بر بازار باشد.
معمولا وقتی شاخص RSI یک دارایی یا کالا بالاتر از 70 باشد، در وضعیت بیشخرید (اشباع خرید – Overbought) قرار دارد. در مقابل، وقتی عدد این شاخص به زیر 30 نزول کند، آن کالا یا دارایی در وضعیت بیشفروش (اشباع فروش – Oversold) است. در نتیجه، اعداد بسیار نزدیک به صفر یا صد میتواند نشانهای از تغییر روند یا بازیابی قیمتها در آینده نزدیک باشد. با این حال، در نهایت بهتر است به اعداد نمایش داده شده توسط شاخص RSI بهعنوان سیگنالهای مستقیم خرید و فروش نگاه نکنید. زیرا این شاخص هم مانند بسیاری از روشهای دیگر مورد استفاده در تحلیل تکنیکال (TA) میتواند حاوی اطلاعات غلط یا گمراهکننده باشد. بنابراین بهتر است همیشه قبل از شروع معامله، سایر شاخصها و عوامل مهم را در نظر داشته باشید.
میانگین متحرک (MA)
یک میانگین متحرک یا Moving Average با فیلتر کردن نویز بازار و نمایش جهت روند آن، به شما کمک میکند سریعتر حرکات قیمتی یک دارایی یا کالا را بررسی کنید. از آنجا که این شاخص براساس دادههای قبلی کار میکند، در رده شاخصهای پیرو یا Lagging Indicator قرار میگیرد. این دسته از شاخصها، تنها بر مبنی اطلاعات پیشین کار میکنند و در نتیجه چندان برای پیشبینی روندهای آتی بازار کارایی ندارند. همچنین، عبارت متحرک در نام این شاخص به حرکت آن همراه با نمودار قیمت اشاره دارد. به بیان دیگر، هر نقطه از نمودار میانگین متحرک با استفاده از دادههای تعداد مشخصی از بازههای زمانی قبلی تعیین میشود و بههمین دلیل هم همواره در حال همراهی نمودار قیمت است.
دو تا از رایجترین میانگینهای متحرک مورد استفاده معاملهگران میانگین متحرک ساده (SMA/MA) و میانگین متحرک نمایی (EMA) است. میانگین متحرک ساده یا SMA با تجمیع دادههای قیمتی در یک بازه زمانی معین و محاسبه میانگین آنها ترسیم میشود. برای مثال، میانگین متحرک 10 روزه با محاسبه قیمت میانگین در ده روزه اخیر محاسبه میشود. در مقابل فرمول محاسبه میانگین متحرک نمایی یا EMA بهگونهای است که وزن بیشتری برای قیمتهای جدیدتر قائل باشد. در نتیجه، این میانگین متحرک به نوسانات اخیر قیمت واکنش بیشتری نشان میدهد.
همانطور که اشاره کردیم، نمودارهای میانگین متحرک در رسته شاخصهای پیرو قرار میگیرند. در نتیجه، هرچه بازه زمانی درنظر گرفته شده برای میانگین متحرک بیشتر باشد، حساسیت آن به تغییرات قیمت کمتر خواهد بود. این یعنی سرعت واکنش میانگین متحرک ساده 200 روزه به آخرین تغییرات قیمت، کمتر از میانگین متحرک 50 روزه خواهد بود. معاملهگران معممولا برای سنجش روند بازار، از رابطه قیمت یک دارایی با میانگینهای متحرک بخصوص استفاده میکنند. برای شاخص RSI تصادفی مثال، بیشتر آنها بازار دارایی یا کالایی که مدتهاست بالاتر از خط میانگین متحرک 200 روزه قرار گرفته است را کاملا صعودی (گاوی) میدانند.
همچنین، نقاط تلاقی خطوط میانگین متحرک هم میتوانند به شما برای ورود و خروج از معامله کمک کنند. برای مثال اگر خط میانگین متحرک 100 روزه خط میانگین متحرک 200 روزه را قطع کرده و به زیر آن برود، میتوانید آن را نشانه مناسبی برای فروش در نظر بگیرید. اما دقیقا چرا؟ این وضعیت یعنی قطع خط میانگین متحرک200 روزه توسط میانگین متحرک 100 روزه و حرکت به زیر آن، نشان میدهد که میانگین قیمت در 100 روز اخیر از میانگین قیمت در 200 روز اخیر کمتر شده است. دلیل فروش در این نقطه هم عدم پیروی حرکات کوتاهمدت قیمت از روند کلی صعودی بازار و احتمال تغییر جهت قیمتها است.
همگرایی-واگرایی میانگین متحرک (MACD)
شاخص MACD برای تعیین نرخ تغییر قیمت یک دارایی با استفاده از رابطه بین دو میانگین متحرک آن بکار میرود. این اندیکاتور از دو خط تشکیل شده که خطوط MACD و سیگنال نامیده میشوند. خط MACD با تفریق مقادیر میانگین متحرک نمایی 26 دوره زمانی از میانگین متحرک نمایی 12 دوره زمانی بدست میآید. سپس این خط در کنار میانگین متحرک نمایی 9 دوره زمانی خط MACD – یا خط سیگنال – ترسیم میشود. همچنین در بسیاری از پلتفرمهای ترسیم نمودار و تحلیل تکنیکال حاوی یک هیستوگرام نیز هست، که فاصله بین خط MACD و خط سیگنال را بهصورت گرافیکی به شما نشان میدهد.
معاملهگران تلاش میکنند با یافتن واگراییهای موجود بین شاخص MACD و حرکات قیمتی، میزان قدرت روند فعلی بازار را تخمین بزنند. برای مثال، اگر قیمت در حال ثبت سقفهای بالاتر (Higher High) بوده و MACD در حال ایجاد کف بالاتر (Lower High) باشد، احتمالا در آینده نزدیک شاهد برعکس شدن روند بازار خواهیم بود. اما در این شرایط شاخص MACD دقیقا چه چیزی به ما میگوید؟ این حرکت اندیکاتور MACD به ما نشان میدهد که قیمت علیرغم کاهش مومنتوم یا نرخ تغییرات قیمت در حال کاهش است، بنابراین احتمال بازیابی قیمتها یا معکوسشدن روند بالا است.
معاملهگران همچنین میتوانند بهدنبال نقاط تلاقی بین خود خطوط MACD و سیگنال باشند. برای مثال، وقتی خط MACD خط سیگنال را قطع کرده و از آن بالاتر میرود احتمالا شاخص RSI تصادفی موقعیت مناسبی برای خرید ایجاد شده است. در مقابل اگر خط MACD خط سیگنال را قطع کرده و از آن پایینتر برود، میتوانید آن را نشانهای برای فروش در نظر بگیرید.
شاخص MACD معمولا در کنار شاخص RSI بکار میرود، چرا که هر دو مومنتوم یا نرخ تغییرات قیمت را با روشهای مختلف اندازه میگیرند. در نتیجه اگر بین هر دو این شاخصها همخوانی مناسبی وجود داشته باشد دیدگاه بهتری از شرایط تکنیکال بازار در اختیار شما قرار میدهند.
شاخص RSI تصادفی
شاخص RSI تصادفی یا Stochastic RSI یک نشانگر نوسانی (Oscillator) نرخ تغییرات قیمت است که به ما نشان میدهد یک کالا یا دارایی در وضعیت بیشخرید یا بیشفروش قرار دارد. همانطور که از نام این شاخص هم پیداست، این اندیکاتور از RSI مشتق شده و از دادههای آن بهجای دادههای قیمتی استفاده میکند. به بیان دیگر، شاخص RSI تصادفی با اعمال فرمول نوسانگر تصادفی روی مقادیر RSI بدست میآید. معمولا، مقادیر شاخص RSI تصادفی در محدوده بین 0 تا 1 (یا گاهی بین صفر تا 100) نمایش داده میشود.
این شاخص بهدلیل سرعت واکنش بالاتر و حساسیت بیشتر، سیگنالهای متعددی در اختیارتان قرار میدهد که تفسیر درست آنها میتواند کمی چالشبرانگیز باشد. در نتیجه بیشتر در مواقعی که نزدیک به بیشترین و کمترین مقادیر بازه خود قرار دارد، مورد استفاده قرار میگیرد. معمولا اگر مقدار شاخص RSI تصادفی بیشتر از 0.8 یا کمتر از 0.2باشد، دارایی یا کالای مورد نظر بهترتیب در وضعیت بیشخرید یا بیشفروش در نظر گرفته میشود. رسیدن این شاخص به صفر نشاندهنده این نکته است شاخص RSI در کمترین مقدار خود در بازه زمانی مورد نظر (که معمولا 14 دوره زمانی، مثل 14 ساعت، 14 روز و …) قرار دارد. در مقابل، رسیدن این شاخص به 1 نشان میدهد که شاخص RSI در سقف خود در بازه زمانی مورد نظر است.
البته این را هم درنظر داشته باشید که درست مثل شاخص RSI، نمیتوانید تنها با اتکا به وضعیت بیشخرید یا بیشفروش نشانداده شده در شاخص RSI تصادفی روی برعکس شدن روند قیمت حساب کنید. شاخص RSI تصادفی تنها نشان میدهد که مقادیر اندیکاتور RSI (که مبنی محاسبه مقادیر شاخص RSI تصادفی است) نزدیک به کف یا سقف اخیر خود قرار دارند. همچنین باید بخاطر داشته باشید که شاخص RSI تصادفی در مقایسه با شاخص RSI حساسیت بیشتری نسبت تغییرات قیمت دارد، در نتیجه احتمال نمایش سیگنالهای غلط توسط آن بیشتر است.
باندهای بولینگر (BB)
شاخص باندهای بولینگر یا Bollinger Bands در کنار نمایش وضعیت بیشخرید یا بیشفروش برای یک دارایی، میزان تلاطم یا Volatility بازار را هم به شما نشان میدهد. این شاخص از سه خط – یک میانگین متحرک ساده یا SMA بهعنوان خط میانی و دو خط بالایی و پایینی – تشکیل شده است. معاملهگران مختلف از تنظیمات مختلفی برای این شاخص استفاده میکنند، اما معمولا خطوط بالایی و پایینی دو انحراف استاندارد از خط میانی هستند. با افزایش یا کاهش تلاطم بازار، فاصله بین این دو خط بالایی و پایینی بهترتیب زیاد یا کم میشود.
بهطور کلی، هرچه قیمت به خط بالایی نزدیک باشد دارایی موردنظر بیشتر به وضعیت بیشخرید نزدیک شده است. در مقابل، هرچه قیمت به باند پایینی نزدیک شود بیشتر به وضعیت بیشفروش نزدیک شدهایم. در بیشتر موارد، قیمت در بین دو خط بالایی و پایین یا همان باند بولینگر قرار دارد. اگرچه در موارد معدودی ممکن است شاهد بالاتر یا پایینتر رفتن قیمت از محدوده باند هم باشیم. البته این وضعیت را نمیتوان بهعنوان سیگنالی مشخص برای خرید یا فروش درنظر گرفت، اما میتوان با قطعیت گفت که در چنین شرایطی بازار وضعیت بسیار حادی دارد.
یک مفهوم مهم دیگر در استفاده از شاخص باند بولینگر، فشردگی یا Squeeze است. این حالت در شرایط آرامش بازار، که تمامی خطوط باند بولینگر به یکدیگر نزدیک میشوند، دیده میشود و معمولا نشانه افزایش تلاطم بازار در آینده نزدیک است. در مقابل، اگر خطوط باند بولینگر شروع به فاصله گرفتن از یکدیگر کنند، میتوانیم منتظر کاهش تلاطم بازار در روزهای آتی باشیم.
جمعبندی
یادتان باشد که تفسیر هر کس از دادههای شاخصها میتواند متفاوت باشد. در نتیجه، بهتر است همیشه قبل از تصمیمگیری یک گام به عقب بازگشته و بررسی کنید که آیا تمایلات شخصی شما بر نتیجهای که از تحلیل تکنیکال خود گرفتهاید تاثیرگذار بودهاند یا خیر؟ چرا که آنچه یک معاملهگر سیگنال خرید میداند، میتواند از نظر دیگری سیگنالی برای فروش درنظر گرفته شود. همچنین این نکته را هم بخاطر داشته باشید که شاخصهای تکنیکال، درست مثل سایر روشهای تحلیل بازار، وقتی کارایی دارند که در کنار سایر ابزارهای تحلیلی مثل تحلیل بنیادی بکار گرفته شوند.
نوسانگر تصادفی یا اندیکاتور ( استوکاستیک ) stochastic چیست؟
نوسانگر تصادفی یا اندیکاتور ( استوکاستیک ) stochastic یک شاخص حرکت است که قیمت بسته شدن را با طیف وسیعی از قیمت های آن در طی یک دوره زمانی خاص مقایسه می کند. حساسیت نوسان ساز در برابر حرکات بازار با تنظیم آن دوره زمانی و یا با گرفتن یک میانگین متحرک از نتیجه کاهش می یابد. این ماده برای تولید سیگنالهای تجارتی اشباع خرید و اشباع فروش ، با استفاده از مقادیر محدود ۰ تا ۱۰۰ استفاده می شود.
پیشگویی های کلیدی
- نوسان ساز تصادفی یک شاخص فنی محبوب برای تولید سیگنال های overbought و oversold است.
- این یک شاخص شتاب محبوب است که برای اولین بار در دهه ۱۹۵۰ توسعه یافته است.
- نوسان سازهای تصادفی تمایل دارند تا حدودی از میانگین قیمت متغیر باشند ، زیرا آنها به سابقه قیمت دارایی متکی هستند.
فرمول اندیکاتور ( استوکاستیک ) stochastic :
تئوری عمومی که پایه و اساس این شاخص است می تواند این باشد که در یک روند رو به رشد بازار ، قیمت ها نزدیک به سطح بالا خواهند بود و در یک روند رو به پایین روند نزولی ، قیمت نزدیک به پایین است. سیگنال های معامله هنگامی ایجاد می شوند که٪ K از یک میانگین متحرک سه دوره عبور کند ، که به آن٪ D گفته می شود.
نوسانگر تصادفی یا اندیکاتور ( استوکاستیک ) stochastic به شما چه می گوید؟
نوسان ساز تصادفی محدود به دور است ، به این معنی که همیشه بین ۰ تا ۱۰۰ است. این باعث می شود آن را به یک شاخص مفید از شرایط overbought و oversold تبدیل کنید. به طور سنتی ، قرائت های بالای ۸۰ در محدوده overbought در نظر گرفته می شود ، و قرائت های زیر ۲۰ نیز فروش اشباع در نظر گرفته می شود. با این حال ، اینها همیشه نشان دهنده وارونگی قریب الوقوع نیستند. روندهای بسیار نیرومند می تواند برای یک دوره طولانی ، سبقت را حفظ کند. در عوض ، معامله گران باید دنبال سرنخ هایی راجع به تغییر روند آینده به دنبال تغییر در نوسان ساز تصادفی باشند.
نمودار نوسانگر تصادفی به طور کلی از دو خط تشکیل شده است: یکی نشان دهنده مقدار واقعی نوسان ساز برای هر کندل ، و دیگری منعکس کننده میانگین حرکت سه روزه ساده آن است. از آنجا که قیمت به نظر می رسد که حرکت را دنبال می کند ، تقاطع این دو خط به عنوان سیگنالی در نظر گرفته می شود که ممکن است یک واژگونی در کار باشد ، زیرا این امر نشانگر تغییر بزرگ در حرکت است.
واگرایی بین نوسان ساز تصادفی و عمل گرایشی نیز به عنوان یک سیگنال معکوس مهم مشاهده می شود. به عنوان مثال ، اگر یک روند نزولی به پایین دره جدید برسد ، اما نوسان ساز چاپگر بالاتر از دره قبلی را نشان دهد ، ممکن است این نشانگر این باشد که خرس ها از حرکت خود خسته می شوند و یک معکوس صعودی در حال تولید است.
تاریخچه مختصر نوسانگر تصادفی یا اندیکاتور ( استوکاستیک ) stochastic
نوسان ساز تصادفی در اواخر دهه ۱۹۵۰ توسط جورج لین توسعه یافته است. همانطور که توسط لین طراحی شده است ، نوسان ساز تصادفی موقعیت قیمت بسته شدن سهام را در رابطه با دامنه بالا و پایین قیمت سهام در طی یک بازه زمانی ، به طور معمول یک دوره ۱۴ روزه ارائه می دهد. لین در طی مصاحبه های بیشمار گفته است که نوسان ساز تصادفی از قیمت یا حجم و یا موارد مشابه پیروی نمی کند. او نشان می دهد که نوسان ساز سرعت یا شتاب قیمت را دنبال می کند. لین همچنین در مصاحبه ها فاش می کند که به طور معمول ، سرعت قیمت سهام قبل از تغییر قیمت تغییر می کند. در این روش ، نوسانگر تصادفی می تواند برای پیش بینی واژگونی هنگام استفاده از نشانگر واگرایی های صعودی یا نزولی استفاده شود. این سیگنال اولین و مسلماً مهمترین سیگنال تجاری Lane شناخته شده است.
نمونه ای از نحوه استفاده از نوسانگر تصادفی stochastic
نوسان ساز تصادفی در بیشتر ابزارهای نمودار گنجانده شده و به راحتی در عمل قابل استفاده است. دوره زمانی استاندارد استفاده شده ۱۴ روز است ، اگرچه این شرایط برای پاسخگویی به نیازهای تحلیلی خاص قابل تنظیم است. نوسان ساز تصادفی با کم کردن مقدار برای دوره از قیمت بسته شده فعلی ، تقسیم بر دامنه کل برای دوره و ضرب بر ۱۰۰ محاسبه می شود. برای مثال اگر قیمتی فعلی ۱۴۵ دلار است ، بنابراین قرائت نتیجه فعلی می تواند باشد: (۱۴۵-۱۲۵) / (۱۵۰-۱۲۵) * ۱۰۰ یا ۸۰.
با مقایسه قیمت فعلی با محدوده در طول زمان ، نوسان ساز تصادفی نشان دهنده قوام نزدیک بودن قیمت به قیمت پایین یا پایین آن است. خواندن ۸۰ نشان می دهد که دارایی در آستانه افزایش سرمایه قرار دارد.
تفاوت بین شاخص نسبی قدرت (RSI) و نوسانگر تصادفی STO
شاخص مقاومت نسبی (RSI) و نوسان ساز تصادفی هر دو نوسان ساز حرکت قیمت هستند که به طور گسترده در آنالیز تحلیل تکنیکال مورد استفاده قرار می گیرند. در حالی که اغلب در پشت سر هم مورد استفاده قرار می گیرد ، هر یک از آنها تئوری ها و روش های اساسی مختلفی دارند. نوسانگر تصادفی بر این فرض پیش بینی می شود که بسته شدن قیمت ها باید نزدیک به همان جهت روند فعلی بسته شود. در همین حال ، RSI با اندازه گیری سرعت حرکت قیمت ها ، سطح overbought و oversold را ردیابی می کند. به عبارت دیگر ، RSI برای اندازه گیری سرعت حرکات قیمت طراحی شده است ، در حالی که فرمول نوسان ساز تصادفی به بهترین وجه در بازه های تجارت مداوم کار می کند.
به طور کلی ، RSI در بازارهای معتبر مفیدتر است ، و stochastics بیشتر در بازارهای جانبی یا تند و تیز.
محدودیت های نوسانگر تصادفی stochastic
محدودیت اصلی نوسان ساز تصادفی این است که در تولید سیگنال های کاذب شناخته شده است. این زمانی است که یک سیگنال معاملاتی توسط این شاخص ایجاد می شود ، اما قیمت واقعاً دنبال نمی شود ، که می تواند به عنوان تجارت، ضرر باشد. در شرایط بی ثبات بازار ، این اتفاق می تواند به طور منظم رخ دهد. یکی از راه های کمک به این امر ، گرایش قیمت به عنوان فیلتر است ، جایی که سیگنال ها فقط درصورتی که در یک جهت قرار بگیرند ،گرفته می شوند.
۷ اندیکاتور تکنیکال برای ساخت یک جعبه ابزار معاملاتی
شاخصهای(اندیکاتورها) تکنیکال توسط معاملهگران(تریدرها) برای بدست آوردن درکی از سیستم عرضه و تقاضای سهام و روانشناسی بازار استفاده میشوند. این اندیکاتورها روی هم رفته بنیان تحلیل تکنیکال را شکل میدهند. معیارهایی مثل حجم معاملات، سرنخهایی را در مورد اینکه حرکت قیمت چه روندی خواهد داشت، ارائه میدهند. به این ترتیب میتوان از این اندیکاتورها برای تولید سیگنالهای خرید و فروش استفاده کرد. در این لیست، با هفت اندیکاتور تکنیکال برای افزودن به جعبه ابزار معاملات خود آشنا خواهید شد. شما نیازی به استفاده از همه آنها نخواهید داشت، بهتر است فقط چند مورد که کمک میکنند تصمیمهای معاملاتی بهتری بگیرید را انتخاب کنید.
نکات کلیدی
تریدرهای تکنیکال و چارتیستها برای تولید سیگنالها در مجموعه ابزارهای خود از طیف گستردهای از اندیکاتورها، الگوها و نوسانگرها(اسیلاتور) استفاده میکنند.
برخی از این موارد پیشینهی قیمت را در نظر میگیرند، برخی دیگر ناظر به حجم معاملاتاند و برخی دیگر شاخصهای حرکتی هستند. غالباً، این شاخصها به طور همزمان و یا در ترکیبی با یکدیگر استفاده میشوند.
در اینجا، هفت ابزار برتری که تحلیلگران تکنیکال بازار به کار میگیرند را بررسی میکنیم. اگر قصد انجام معامله بر اساس تحلیل تکنیکال دارید، باید با آنها آشنا شوید.
ابزارهای ترید
ابزارهای ترید برای تریدهای روزانه و تحلیلگران تکنیکال، متشکل از ابزارهای نمودارسازی است که سیگنالهایی را برای خرید یا فروش تولید میکنند یا نشاندهندهی روندها یا الگوهای موجود در بازار هستند. به طور کلی، دو نوع اندیکاتور تکنیکال وجود دارد:
- پوششی(overlays): اندیکاتورهای تکنیکالی که از مقیاسی یکسان نظیر قیمتها استفاده میکنند و روی نمودار قیمتهای هر سهم ترسیم میشوند. به عنوان مثال میتوان به میانگینهای متحرک (moving averages)، بولینگر باند (bolinger bands) یا فیبوناچی اشاره کرد.
- اسیلاتورها: به جای اینکه (مثل اندیکارتورهای پوششی) روی نمودار قیمت قرار گیرند، اندیکاتورهای تکنیکالی هستند که بین حداقل و حداکثرِ موضعی در نوسان هستند و بالاتر یا پایینتر از نمودار قیمت رسم میشوند. به عنوان مثال میتوان به نوسانگر تصادفی(استوکاستیک) ، مکدی (MACD) یا RSI (شاخص مقامت نسبی) اشاره کرد. در این مقاله عمدتا همین نوع دوم اندیکاتورهای تکنیکال، مدنظر ماست.
تریدرها هنگام تجزیه و تحلیل یک سهم یا اوراق بهادار، اغلب از چندین اندیکاتور تکنیکالِ مختلف به طور همزمان استفاده میکنند. با هزاران گزینه مختلف عینی، تریدرها باید اندیکاتورهایی را انتخاب کنند شاخص RSI تصادفی که برای آنها بهترین باشد و با نحوه کار آنها آشنا شوند. تریدرها همچنین ممکن است اندیکاتورهای تکنیکال را با اشکال ذهنیتر و شخصیتری از تحلیل تکنیکال مانند توجه به الگوهای نمودار، ترکیب کنند تا ایدههایی برای معامله ارائه دهند. اندیکاتورهای تکنیکال همچنین با توجه به ماهیت کمیای که دارند میتوانند در سیستمهای ترید خودکار گنجانده شوند.
حجم تعادلی(On-Balance Volume)
اول از همه از اندیکاتور حجم تعادلی (OBV) برای اندازهگیری جریان مثبت و منفی حجم در طول یک دوره زمانی استفاده میکنیم.
اندیکاتور(obv) مجموع کامل حجم بالا و حجم پایین معاملات است. حجم بالا، میزان حجم روزی است که که قیمت افزایش یافته است. حجم پایین، حجم روزی است که قیمت کاهش مییابد. حجم هر روزه بر اساس افزایش یا کاهش قیمت به اندیکاتور افزوده یا کاسته میشود.
افزایش OBV نشان میدهد که خریداران تمایل دارند وارد عمل شوند و قیمت را بالاتر ببرند. سقوط OBV یعنی حجم فروش بیش از حجم خرید است که نشاندهندهی پایین آمدن قیمت است. به این ترتیب، مثل ابزاری برای تایید روند عمل میکند. اگر قیمت و OBV در حال افزایش باشد، نشاندهندهی ادامهی روند است.شاخص RSI تصادفی
تریدرهایی که از OBV استفاده میکنند مراقب انحراف نیز هستند. انحراف زمانی اتفاق میافتد که اندیکاتور و قیمت در جهات مختلف حرکت میکنند. اگر قیمت در حال افزایش و OBV در حال سقوط است، میتواند نشان دهد که روند مورد حمایتِ خریداران از قدرت کافی برخوردار نیست و به زودی معکوس میشود.
توضیح طرز استفاد از OBV برای معاملات
خط تراکم / توزیع (Accumulation/Distribution Line)
یکی از اندیکاتورهای متداول برای تعیین جریان سرمایه در داخل و خارج از یک سهام، خط تراکم/ توزیع (خط A/D ) است.
این اندیکاتور مشابه اندیکاتور حجم تعادلی (OBV) است، اما به جای اینکه صرفا قیمت بسته شدن سهمی در یک دوره زمانی در نظر گرفته شود، محدوده معاملات دوره و محل بسته شدن قیمت در نسبت با آن را هم در نظر میگیرد. اگر سهم نزدیک به بالاترین قیمت خود تمام شود، اندیکاتور حجم بیشتری نسبت به بسته شدن سهم در نزدیکی نقطه میانی محدوده خود، به آن تخصیص میدهد. گزارشات مختلف نشان از این دارد که OBV در برخی موارد بهتر عمل میکند و A/D در برخی دیگر.
اگر خط اندیکاتور توزیع روند صعودی داشته باشد، این امر میل به خرید را نشان میدهد، زیرا سهام در نیمه بالای محدوده در حال بسته شدن است. چنین چیزی به تصدیق روند صعودی کمک میکند. از طرف دیگر، اگر A/D در حال سقوط باشد، این بدان معناست که قیمت در قسمت پایینتر از محدوده روزانه خود در حال بسته شدن است و بنابراین حجم منفی در نظر گرفته می شود. اینگونه به تصدیق روند نزولی کمک میکند.
تریدرها همچنین با استفاده از خط A/D بر واگرایی نظارت میکنند. اگر A/D در حالیکه قیمت در حال افزایش است شروع به کاهش کند، این نشان میدهد که روند به مشکل خورده است و میتواند معکوس شود. به همین ترتیب، اگر قیمت روند نزولی داشته باشد و A/D شروع به افزایش کند، این میتواند نشاندهنده قیمتهای بالاتر باشد.
توضیح طرز استفاد از A/D برای معاملات
شاخص میانگین جهتدار(Average Directional Index)
شاخص میانگین جهتدار (ADX) یک اندیکاتور روندی است که برای اندازهگیری قدرت و حرکت یک روند استفاده میشود. وقتی ADX بالای 40 باشد، روند بسته به جهتی که قیمت در حال حرکت است، دارای قدرت جهتگیری زیادی به سمت بالا یا پایین است.
زمانی که شاخص ADX زیر 20 باشد، روند ضعیف یا بدون روند در نظر گرفته میشود.
ADX خط اصلی اندیکاتور است که معمولاً سیاه رنگ است. دو خط اضافی وجود دارد که میتواند به صورت اختیاری نشان داده شود. این خطوط «DI+» و «DI-» هستند و اغلب به ترتیب قرمز و سبز رنگاند. هر سه خط با هم کار میکنند تا جهت و همچنین روند حرکت را نشان دهند.
- ADX بالای 20 و «DI+» بالاتر از «DI-»: روند صعودی است.
- ADX بالای 20 و «DI-» بالاتر از «DI+»: روند نزولی است.
- ADX زیر 20 یک روند ضعیف یا یک دوره رنج کشیدن(Range) است، که اغلب با «DI-»و «DI+» به سرعت به صورت ضربدری از یکدیگر عبور میکنند.
اندیکاتور آرون(Aroon)
اسیلاتور Aroon یک اندیکاتور تکنیکال است که برای سنجش امنیت روند رو به رشد و به ویژه اگر قیمت در دوره محاسبه به بالاترین یا پایینترین حد خود برسد (به طور معمول 25) استفاده میشود.
از این اندیکاتور میتوان برای تعیین زمان شروع یک روند جدید نیز استفاده کرد. شاخص Aroon شامل دو خط است: یک خط « Aroon-up»و یک خط « Aroon-down».
وقتی که خط « Aroon-up» از بالای «Aroon-down» عبور میکند، این اولین نشانه تغییر روند احتمالی است. اگر «Aroon-up» به 100 برسد و تقریباً نزدیک به همین سطح بماند، در حالیکه «Aroon-down» نزدیک به صفر باقی بماند، به معنای تایید مثبت روند صعودی است.
برعکس آن هم درست است. اگر Aroon-down از بالای Aroon-up عبور کند و در نزدیکی 100 باقی بماند، نشاندهنده روند نزولی است.
توضیح طرز استفاد از Aroon برای معاملات
اندیکاتور میانگین متحرک همگرایی واگرایی (MACD) به تریدرها کمک میکند تا جهت روند و حرکت آن را ببینند. این اندیکاتور بعضی از سیگنالهای خرید و فروش را هم ارائه میکند.
وقتی MACD بالای صفر باشد، قیمت در روند صعودی قرار دارد. اگر MACD زیر صفر باشد، وارد روند نزولی شده است.
این اندیکاتور از دو خط تشکیل شده است: خط MACD و یک خط سیگنال که کندتر حرکت میکند. وقتی MACD از زیر خط سیگنال عبور میکند، نشاندهنده کاهش قیمت است. زمانی که خط MACD از بالای خط سیگنال عبور میکند، قیمت در حال افزایش است.
بررسی اینکه اندیکاتور در کدام سمت صفر (بالا یا پایین) است، به شما در تعیین اینکه کدام سیگنال را دنبال کنید، کمک میکند. به عنوان مثال، اگر اندیکاتور بالای صفر است، برای خرید منتظر بمانید که MACD از خط سیگنال به سمت بالا عبور کند. اگر MACD زیر صفر باشد، عبور MACD از زیر خط سیگنال ممکن است سیگنالی برای ترید موقعیت short احتمالی فراهم کند.
در نمودار زیر خط نارنجی رنگ خط سیگنال است که میتوانید عبور خط آبی رنگ از آن را بررسی کنید.
توضیح طرز استفاد از MACD برای معاملات
شاخص مقاومت نسبی (RSI)
شاخص مقاومت نسبی (RSI) حداقل سه کاربرد عمده دارد. این اندیکاتور بین صفر و 100 حرکت میکند و افزایش اخیر قیمتها را در مقابل کاهشهای اخیر قیمت ترسیم میکند. بنابراین سطح RSI به اندازهگیری مومنتوم و قدرت روند کمک میکند.
ابتداییترین کاربرد RSI به صورت اندیکاتور بیشخرید و بیشفروش است. وقتی RSI بالای 70 حرکت میکند، دارایی بیش از حد خریداری میشود و ممکن است کاهش یابد. وقتی RSI زیر 30 باشد، دارایی بیش از حد فروخته میشود و میتواند افزایش یابد. با این حال، این فرض پرریسک است. بنابراین، بعضی از تریدرها صبر میکنند تا شاخص بالاتر از 70 قرار بگیرد و قبل از فروش سقوط کند، یا به زیر 30 برسد و قبل از خرید دوباره بالا برود.
واگرایی یکی دیگر از کاربردهای RSI است. وقتی شاخص در جهتی متفاوت از جهت قیمت حرکت میکند، نشان میدهد که روند قیمت فعلی در حال ضعیف شدن است و میتواند به زودی معکوس شود.
سومین کاربرد RSI، سطوح حمایت و مقاومت است. طی روند صعودی، سهام در اکثر مواقع بالاتر از سطح 30 است و اغلب به 70 یا بالاتر میرسد. وقتی سهام در روند نزولی قرار میگیرد، RSI معمولاً زیر 70 نگه داشته میشود و اغلب به 30 یا پایینتر میرسد.
توضیح طرز استفاد از RSI برای معاملات
اسیلاتور استوکاستیک یا نوسانگر تصادفی
اسیلاتور استوکاستیک اندیکاتوری است که قیمت فعلی را نسبت به محدوده قیمت در چند دوره اندازهگیری میکند. استوکاستیک بین صفر تا 100 برنامهریزی شده است؛ ایده این است که وقتی روند صعودی افزایش یابد، قیمت باید به بالاترین سطح برسد. در روند نزولی، قیمت تمایل به پایین آمدن دارد. استوکاستیک بررسی میکند که آیا این اتفاق میافتد یا نه.
استوکاستیک نسبتاً سریع بالا و پایین میرود؛ چون به ندرت اتفاق میافتد که قیمت به طور مداوم بالا برود و استوکاستیک را نزدیک به 100 نگه دارد یا اینکه قیمت به طور مداوم پایین بیاید و استوکاستیک نزدیک به صفر نگه داشته شود. بنابراین، استوکاستیک اغلب به عنوان شاخص بیشخرید و بیشفروش استفاده میشود. مقادیر بالای 80 مناطق بیشخرید محسوب میشوند، در حالی که سطوح زیر 20 مناطق بیشفروشاند.
موقع استفاده از سطوح بیشخرید و بیشفروش، روند کلی قیمت را در نظر بگیرید. به عنوان مثال، در طول روند صعودی، وقتی که اندیکاتور به زیر 20 میرسد و دوباره از آن بالا میرود، ممکن است سیگنال خرید باشد. اما ترقیهای ناگهانی به بالاتر از 80 از اهمیت بالایی برخوردار نیستند؛ چون انتظار داریم که در طول روند صعودی، اندیکاتور به صورت قاعدهمند به 80 و بالاتر برسد. در طی روند نزولی، بدنبال این باشید که شاخص RSI تصادفی شاخص به بالای 80 برسد و بعد پایین بیاید تا سیگنال احتمالی ترید short را بدهد. سطح 20 در روند نزولی چندان مهم نیست.
توضیح طرز استفاد از اسیلاتور استوکاستیک برای معاملات
حرف آخر
هدف هر تریدر کوتاهمدت تعیین جهت حرکت دارایی معین و تلاش برای سود بردن از آن است. صدها اندیکاتور فنی و اسیلاتور برای این منظور خاص تولید شده است. در این مقاله کوتاه تنها به معرفی تعداد معدودی پرداختیم که می توانید آزمایششان کنید. از اندیکاتورها برای توسعه استراتژیهای جدید استفاده کنید و یا اینکه آنها را در استراتژیهای فعلی خود بگنجانید. برای تعیین اینکه کدام یک را استفاده کنید، آنها را در یک حساب دمو امتحان کنید. آنهایی را که بیشتر دوست دارید انتخاب کنید و بقیه را کنار بگذارید.
دیدگاه شما