اندیکاتور نقطه ورود


تقویم اقتصادی جهانی

جفت ارز EURJPY از بالاترین قیمت هفتگی در حال بازگشت است و با توجه به اینکه به نظر نمیرسد فدرال رزرو سیاست های انبساطی در پیش بگیرد و قرار بر این است که نرخ اندیکاتور نقطه ورود بهره را بالاتر ببرد سرمایه گذاران این جفت ارز از به آرامی از میدان خارج می شوند. در زمان نگارش این تحلیل این جفت ارز در نزدیکی های 142.88 در حال معامله است. در رالی روزانه روز چهارشنبه EURJPY تا 144.00 بالا رفت و سپس به سمت 142.44 بازگشت و پس از آن هم در 142.98 روز را به پایان برد. الگوی هارامی نزولی در نمودار این جفت ارز در بازه روزانه به چشم می خورد و حالا دیگر بعید نیست که پس از شکست 142.44 ریزشش ادامه پیدا کند.

اولین خط حمایت برای جفت ارز EURJPY توسط میانگین حرکتی نمایی روزانه 20-EMA در 142.11 شکل گرفته اندیکاتور نقطه ورود که در صورت شکست باعث رسیدن قیمت این جفت ارز به 142.00 می شود. در نمودار ساعتی هم ما شاهد شکل گیری الگوی نزولی کننده روند یعنی دو قله هستیم که در روز چهارشنبه کامل شد و باعث ریزش EURJPY تا 142.26 شد. قطع کردن میانگین حرکتی نمایی 50-EMA توسط میانگین حرکتی نمایی 20-EMA و حرکت اندیکاتور RSI در منطقه فروش باعث شده که سناریو روند نزولی قدرت بگیرد.

در صورت عبور این جفت ارز از نواحی اعلام شده، اولین ناحیه حمایتی توسط میانگین حرکتی نمایی 100-EMA در حوالی 142.44 تا 142.48 شکل می گیرد. در صورت عبور فروشندگان از این نقطه، از اولین نقطه محوری در بازه روزانه اندیکاتور نقطه ورود در 142.26، دومین نقطه محوری در 141.50 و میانگین حرکتی نمایی 200-EMA رونمایی خواهد شد.

میانگین محدوده واقعی (Average True Range) چیست؟

میانگین محدوده واقعی یا به اختصار (ATR) یک شاخص تحلیل تکنیکال رایج برای تخمین نوسانات بازار در یک دوره معین است. ATR به عنوان ابزاری برای تعیین نوسانات استفاده می‌شود، این شاخص توسط تحلیلگر مطرح تکنیکال .J. Welles Wilder Jr در کتاب “مفاهیم جدید در سیستم‌های تجاری بر مبنای تحلیل تکنیکال” منتشر شده در سال ۱۹۷۸ ایجاد شد.

در یک دوره ۱۴ روزه، ATR می‌تواند برای محاسبه و ارائه نوسانات تخمینی قیمت در محدوده‌های مختلف واقعی برای تعیین میانگین استفاده شود. در حالی که ATR مزایای مختلفی دارد، از جمله به عنوان کمکی برای معامله‌گران برای تعیین حد ضرر «stop-loss»، اما این شاخص دارای محدودیت‌هایی نیز است.

مقدمه

تریدینگ به دلیل نوسانات خود، به ویژه در مورد ارزهای دیجیتال، به خوبی شناخته شده است. معامله‌گران اغلب به دنبال سود بردن از این تغییرات قیمت هستند و سعی می‌کنند همواره قیمت‌ها را پیش‌بینی کنند. یکی از روش‌های ممکن تحلیل تکنیکال و شاخص‌های نوسان قیمت، میانگین محدوده واقعی (ATR) است. برای بسیاری از معامله‌گران، این میانگین یک ابزار ارزشمند برای تحلیل تکنیکال آنها است.

میانگین محدوده واقعی چیست؟

ATR توسط تحلیلگر فنی J. Welles Wilder Jr در سال ۱۹۷۸ به عنوان ابزاری برای اندازه‌گیری نوسانات ایجاد شد. ATR از آن زمان به یکی از شناخته شده‌ترین انواع شاخص‌های تحلیل تکنیکال تبدیل شده است. اکنون این ابزار بخش مهمی از شاخص‌های دیگری است که حرکت جهت‌دار بازارها را مشخص می‌کند، مانند میانگین شاخص حرکت جهت‌دار (ADX) و میانگین رتبه‌بندی شاخص حرکت جهت‌دار (ADXR).

با ATR، معامله‌گران سعی می‌کنند یک دوره بهینه را برای معامله تعیین کنند. این شاخص میانگین قیمت دارایی‌های بازار را در محدوده ۱۴ روزه محاسبه می‌کند. ATR اطلاعات روند یا جهت قیمت را ارائه نمی‌دهد، اما دیدگاهی از نوسانات قیمت در آن دوره ارائه می‌دهد. ATR بالا به معنی نوسان قیمت بالا در طول دوره معین است و ATR پایین نشان‌دهنده نوسان قیمت پایین است.

این اندیکاتور اگرچه برای تحلیل سهام و یا حتی شاخص به کار می‌رود اما در واقع برای تحلیل قیمت کالا طراحی شده است. یک دارایی مالی و یا یک رمزارز هرچه قیمت بالاتری داشته باشد ATR بالاتری هم دارد.

ATR به معامله‌گران اجازه می‌دهد به صورت روزانه ارزش گذاری دقیق‌تری از دارایی‌های مالی و یا رمزارزها داشته باشند، نقاط ورود و خروج را مشخص کنند و همچنین نوسان قیمت بر اساس شکاف‌های بازار و سفارشات محدود را مشخص کنند. به طور معمول،ATR برای مشخص کردن نقطه خروج از یک معامله و یا موقعیت به کار می‌رود و یکی از بهترین شاخص‌ها برای طراحی حد ضرر «stop-loss» به صورت متحرک است.

چگونه میانگین محدوده واقعی محاسبه می‌شود؟

برای محاسبه ATR، باید بزرگترین محدوده واقعی یک دوره معین یا TR را پیدا کنید. این به معنای محاسبه سه محدوده مختلف و انتخاب بزرگترین از این سه است:

  1. بالاترین قیمت دوره زمانی اخیر منهای کمترین قیمت دوره اخیر باشد.
  2. مقدار مطلق بالاترین قیمت دوره گذشته منهای قیمت پایانی دوره قبلی باشد.
  3. مقدار مطلق کمترین دوره اخیر منهای قیمت پایانی قبلی باشد.

این دوره بسته به دوره تمرکز معامله‌گر می‌تواند متفاوت باشد.به عنوان مثال، با ارزهای دیجیتال، دوره می تواند ۲۴ ساعت باشد، در حالی که برای سهام، ممکن است یک روز معاملاتی باشد. برای تعیین میانگین دامنه واقعی در یک دوره زمانی (معمولاً ۱۴ روز)، محدوده واقعی برای هر دوره محاسبه و جمع می‌شود و یک اندیکاتور نقطه ورود میانگین ساده گرفته می‌شود.

برای درک بهتر این موضوع بیایید با هم به یک مثال بپردازیم، یک بازیکن فوتبال را در نظر بگیرید، در دقایق اولیه مسابقه توان متفاوتی برای دویدن نسبت به دقایق پایانی دارد حال اینکه هریک از بازیکنان نیز از این لحاظ با هم متفاوتند. کندل‌ها نیز در حرکات اولیه شروع یک روند ممکن است پتانسیل زیادی برای رشد در روند‌های صعودی و همچنین نزول در روند‌های نزولی داشته باشند. اندازه گیری اندیکاتور نقطه ورود این پتانسیل توسط شاخص ATR انجام می‌شود، به بیان دیگر این شاخص می‌تواند به معامله‌گر نشان دهد که رمزارز در کجای روند قرار دارد و چه توانی برای رشد (در روند صعودی) و نزول (در روند نزولی) وجود دارد.
به عبارت دیگر ATR قدرت تقاضا در روند‌های صعودی و قدرت عرضه در روندهای نزولی را نشان می‌دهد.

نکته: ورود و خروج (خرید یا فروش) نباید صرفا بر اساس شاخص ATR باشد. به خصوص در بازار ارز دیجیتال ترکیب دو یا سه شاخص می‌تواند به تصمیمات بهینه‌تر و تحلیل‌های دقیق کمک کند.

تعیین ATR دوره مذکور به معامله‌گران این امکان را می‌دهد تا از نوسانات قیمت دارایی‌ها در آن زمان مطلع شوند. به طور معمول، یک معامله‌گر ATR را به عنوان یک خط در نمودار خود مشاهده می‌کند. در زیر، می‌توانید ببینید که خط ATR با افزایش نوسانات (در هر جهت قیمت) افزایش می‌یابد.

چرا معامله‌گران ارزهای دیجیتال از میانگین محدوده واقعی استفاده می‌کنند؟

معامله‌گران ارزهای دیجیتال اغلب از ATR برای تخمین نوسان قیمت در یک دوره استفاده می‌کنند. ATR به دلیل نوسانات بالا که در بازارهای کریپتو مشاهده می‌شود، به ویژه در ارزهای دیجیتال سودمند است. یکی از استراتژی‌های اندیکاتور نقطه ورود رایج استفاده از ATR برای تنظیم سفارشات برداشت سود (take-profit) و حد ضرر (stop-loss) است.

هنگام استفاده از ATR به این روش، می‌توانید از نویز بازار که بر استراتژی‌های معاملاتی شما تأثیر می‌گذارد جلوگیری کنید. اگر می‌خواهید پوزیشن لانگ باز کنید و نمی‌خواهید به دلیل نوسانات روزانه پوزیشن‌هایتان را زودتر ببندید. یک روش معمولی ضرب ATR در ۱.۵ یا ۲ است، سپس از این رقم برای تعیین حد ضرر زیر قیمت ورودی خود استفاده کنید. نوسانات روزانه نباید به قیمت حد ضرر شما برسد. اگر این اتفاق بیفتد، نشانگر آن است که بازار به طور قابل توجهی به سمت پایین حرکت می‌کند.

معایب و محدودیت‌های استفاده از میانگین محدوده واقعی چیست؟

در حالی که ATR برای سازگاری و تشخیص تغییر قیمت مزایایی را برای کاربران خود فراهم می‌کند، اما با دو عیب اصلی همراه است:

۱- ابتدا همانطور که قبلا اشاره شد این شاخص جهت حرکت قیمت را مشخص نمی‌کند. فرض اندیکاتور نقطه ورود کنید بر اساس یک خبر بنیادی و یا اتفاق اقتصادی مثبت یک رمزارز یا سهم شروع به رشد می‌کند در این صورت هر چقدر اتفاق یا خبر تاثیرگذارتر باشد ATR هم روند صعودی خود را دنبال می‌کند، حال اگر در میانه روند صعود، یک خبر اقتصادی منفی موجب فشار عرضه و شروع روند نزولی شود، جهت حرکت ATR تغییر نمی‌کند و ممکن است با تفسیر اشتباه این ابزار به موقع نتوان از معامله خارج شد.

۲- برای درک دومین محدودیت، فرض کنید قیمت یک رمزارز یا یک سهم در طول یک روز به طور متوسط ۱دلار جا به جا شود در حالی که هیچ خبر مهم اقتصادی منتشر نشده است و نمی‌توان دلیل بنیادی قابل اتکایی برای این افزایش قیمت یافت، اما قیمت رمزارز یا سهم به ۱.۲۴دلار افزایش می‌یابد. در این صورت فرض کنید TR یا همان (high-low) 1.35دلار محاسبه شده باشد، بنابراین قیمت به میزان ۳۵% از نوسان متوسط روز که ۱دلار بود بیشتر است. در این شرایط معامله‌گر در حال دریافت سیگنال خرید از سوی اندیکاتورATR می‌باشد اما این سیگنال ممکن است غلط باشد. در بازار رمزارزها باید به Market cap برای استفاده از ATR توجه شود چراکه ممکن است پامپ و دامپ‌های صورت گرفته توسط نهنگ‌های بازار موجب حرکت اندیکاتورها از جمله ATR شده باشد.

سخن‌ آخر

به کارگیری اندیکاتورها و اسیلاتورها در تحلیل ارزهای دیجیتال در بازار یکی از موثرترین روش های تحلیل تکنیکال برای سرمایه گذاری و ترید می‌باشد. یکی از این اندیکاتورها ATR می باشد که نشان دهنده‌ی روش مناسبی برای محاسبه‌ی نوسان قیمت است. این اندیکاتور ابزار مناسبی برای اندازه گیری پتانسیل حرکتی قیمت به سمت بالا یا پایین می‌باشد که می‌توان با استفاده از آن احتمال رسیدن به نقاط حمایت و مقاومت‌های پیش روی رمزارز را حدس زد نقاط قوت آن در سادگی آن نهفته است، اما اگر تصمیم دارید آن را در فعالیت‌های تجاری خود آزمایش کنید، به محدودیت‌ها و معایب آن نیز حتما توجه کنید.

اندیکاتور چیست و چه کاربردی دارد؟

یکی از روش‌های مهم برای تشخیص سهام مناسب در بازار بورس، تحلیل تکنیکال است. از تحلیل تکنیکال برای ارزیابی سهام با توجه به روند نمودارها استفاده می‌شود. هنگامی که تکنیکالیست‌ها مشغول تحلیل یک سهم هستند، اغلب از اندیکاتورهای گوناگونی استفاده می‌کنند. معامله‌گران باید بدانند که از میان هزاران گونه مختلف اندیکاتور، کدام را انتخاب کنند که کارایی بیشتری برای‌شان دارد و با نوع کارکرد آن آشنا باشند و از اندیکاتوری استفاده کنند که با استراتژی معاملاتی آن‌ها متناسب باشد. برای آشنایی با این ابزار تحلیلی در این مقاله می‌خوانیم که اندیکاتور چیست و چه کاربردی دارد؟ سپس به بررسی جزئیات اندیکاتورها خواهیم پرداخت. با ما همراه باشید.

اندیکاتور چیست؟

تحلیل تکنیکال نوعی استراتژی برای ارزیابی سرمایه‌گذاری و شناسایی فرصت‌های شروع معامله است. با این تحلیل، روندهای آماری از سابقه معاملات، نوسان قیمت و حجم معاملات به دست می‌آید. بر خلاف فاندامنتالیست‌ها یا تحلیل‌گران بنیادی که به ‌دنبال تعیین ارزش خالص و ذاتی یک سهم بر پایه داده‌های مالی و اقتصادی هستند؛ تکنیکالیست‌ها بر اساس الگوهای قیمتی، سیگنال‌های خرید و فروش و سایر ابزارهای نمودارخوانی را ارزیابی می‌کنند تا ضعف یا توان یک سهم را بررسی ‌کنند.

اندیکاتورها در این میان به کمک تکنیکالیست‌ها آمده تا به ‌جای پایه‌های اساسی بازرگانی، مانند درآمد، سود یا سود اندیکاتور نقطه ورود ناخالص بر سابقه معاملات، مانند قیمت، حجم معاملات و اختیار تبعی متمرکز شوند. معامله‌گران فعال اندیکاتورها را مورد استفاده قرار می‌دهند تا تحرک قیمت را در دوره‌ای کوتاه‌مدت تحلیل کنند. هرچند سرمایه‌گذاران بلند‌مدت هم ممکن است برای شناسایی نقاط ورود و خروج، از اندیکاتورها استفاده کنند. قبل از هر چیز باید بدانیم وظیفه و نقش اندیکاتور چیست و چرا از آن استفاده می‌شود. اندیکاتورها سه وظیفه مهم بر عهده دارند که عبارتند از: گوش به‌ زنگ ‌بودن، تثبیت و پیش‌بینی.

گوش‌ به ‌زنگ‌ بودن:

یک اندیکاتور می‌تواند مانند یک هشدار عمل کند. هشداری که برای مطالعه دقیق‌تر نوسان قیمت اعلام می‌شود. به عنوان مثال هنگامی که مومنتوم در حال کم‌رنگ‌ شدن است، ممکن است سیگنال قابل‌توجهی برای شکسته ‌شدن حمایت باشد یا هنگامی‌که یک دایور جنس مثبت و چشمگیر وجود داشته باشد، شاید می‌خواهد هشداری مبنی بر شکسته ‌شدن مقاومت باشد.

تثبیت:

می‌توان از اندیکاتورها برای تثبیت سایر ابزارهای تحلیل تکنیکال استفاده کرد. مثلا اگر شکستی روی نمودار وجود داشته باشد، می‌توان برای اثبات این شکست یک میانگین متحرک متقاطع استفاده شود.

پیش‌بینی:

بیشتر معامله‌گران بازار بورس بر این باورند که می‌توان از اندیکاتور برای پیش‌بینی روند حرکتی یک سهم استفاده کرد. نکته‌ای که باید به آن دقت کنیم این است که اندیکاتور ها فقط راهنمای ما هستند و نباید معامله‌گران به نوسان قیمت یک سهم بی‌توجه باشند و تنها بر اندیکاتور متمرکز ‌شوند. هنگامی که اندیکاتورها سیگنال‌های خرید و فروش را صادر می‌کنند، باید از این سیگنال‌ها در کنار سایر ابزار تکنیکال استفاده کنیم. ممکن است یک اندیکاتور سیگنال خریدی را صادر کند، اما یک الگوی مثلثی نزولی و قله‌های نزولی روی نمودار وجود داشته باشد که این موضوع نشان‌دهنده اشتباه در سیگنال است.

اندیکاتورها چگونه کار می‌کنند؟

اندیکاتور سیگنال‌هایی ابتکاری و بر پایه الگوهای قیمتی هستند که قیمت روزانه یا حجم معاملات یک سهم این سیگنال‌ها را ایجاد می‌کند. همان طور که گفتیم تکنیکالیست‌ها از این اندیکاتورها استفاده می‌کنند تا با تحلیل قیمت و حجم گذشته یک سهم، تحرک قیمتی آن سهم را در آینده پیش‌بینی کنند. اندیکاتورهایی که معامله‌گران بیشتر مورد استفاده قرار می‌دهند، عبارتند از: شاخص توان نسبی (RSI)، شاخص جریان پول (MFI)، استوکاستیک‌ها ( MACD ) و باندهای بولینگر.

اندیکاتورها به صورت ابتکاری یا بر اساس روابط ریاضی مبتنی بر قیمت روزانه یا حجم معاملات درست شده‌اند و تکنیکالیست‌ها از آن‌ها برای جست‌ و جوی داده‌های تاریخی قیمت استفاده می‌کنند تا نقطه ورود و خروج خود را در معاملات مشخص کنند.

در واقع اندیکاتورها با روابط ریاضی، اثر پرایس اکشن را فیلتر می‌کنند. با وجودی که اندیکاتورها از مشتقات پرایس اکشن هستند، ولی انعکاس دقیقی از آن‌ را ارائه نمی‌دهند. بنابراین بهتر است هر تحلیلی که با استفاده از اندیکاتورها حاصل می‌شود، به همراه پرایس اکشن در ذهن ما جای بگیرد. لازم به ذکر است که اندیکاتورهای متعددی برای تحلیل تکنیکال وجود دارد اما عموما به دو دسته اصلی تقسیم می‌شوند: پوشش‌دهنده‌ها (اندیکاتورهای روندی) و اسیلاتورها.

در تحلیل تکنیکال، یادگیری خواندن اندیکاتورها نوعی هنر است تا علم. استفاده از یک اندیکاتور روی نمودار سهم‌های گوناگون، نشان داده است که آن‌ها الگوهای رفتاری متفاوتی از خود نشان می‌دهد. مثلا اندیکاتورهایی که در سهام یک بانک عملکرد مناسبی از خود نشان می‌دهند، ممکن است برای یک ارز دیجیتال عملکرد مشابهی نداشته باشند. مهارت به کارگیری اندیکاتورها با مطالعه و تحلیل دقیق و با گذر زمان ایجاد خواهد شد. با پیشرفت این مهارت‌ها، شما می‌توانید به مرور به استراتژی شخصی خود دست پیدا کنید.

اندیکاتورهای معروف را بشناسیم!

با توجه به این که امروزه تعداد زیادی اندیکاتور برای تحلیل تکنیکال در دسترس همه است و روز به روز نیز به این تعداد اضافه می‌شود.؛ انتخاب یک اندیکاتور برای پیروی در میان این حجم انبوه از اندیکاتورهای موجود، سخت است. علاوه بر این تنها تعداد محدودی از آن‌ها چشم‌انداز تازه‌ای ارائه می‌دهند و ارزشمند هستند. بنابراین اندیکاتور مناسب برای تحلیل تکنیکال خود را با احتیاط و اعتدال انتخاب کنید. در ادامه به معرفی چند اندیکاتور معروف و کاربردی پرداخته‌ایم.

این اندیکاتور از دو نوار نوسانی تشکیل شده است که در قسمت بالایی و پایینی نمودار اصلی در حرکت هستند. زمانی که هیجانات در بازار بورس قالب باشند، یعنی زمانی که سهم از نظر قیمتی در نوسان‌های شدید قرار دارد، این نوارهای بالا و پایینی پهن‌تر می‌شوند و در مقابل زمانی که نوسانات در قیمت سهم کم است، فاصله این دو نوار از هم کمتر خواهد شد. تحلیل‌گران و فعالین بازار بورس با بررسی همین فاصله بین دو نوار در این اندیکاتور می‌توانند نقاط ورود یا خروج از سهم را تشخیص دهند.

ابر ایچیموکو یک اندیکاتور مهم و همه‌‌کاره در فرآیند تحلیل تکنیکال است. با استفاده از این اندیکاتور می‌توان نقاط حمایت و مقاومت سهم را تشخیص داد. علاوه بر این برای تشخیص روند قیمت، سنجش شتاب و یافتن سیگنال‌های معاملاتی نیز می‌توان از این اندیکاتور استفاده کرد.

اندیکاتور میانگین متحرک از نوع اندیکاتورهای دنبال کننده است که از تغییرات قیمت سهم، اطلاعات لازم را کسب می‌کند. این نوع اندیکاتور برعکس اندیکاتورهای دیگر، قیمت آینده سهم را پیش‌بینی نمی‌کند، بلکه کاربرد اصلی آن مشخص کردن مسیر فعلی سهم در بازار است. دقت کنید که تحرک و نوسان اندیکاتور میانگین‌ متحرک نسبت به قیمت‌ سهم کمتر است زیرا بر اساس میانگین قیمت‌های گذشته رسم می‌شود.

به عنوان جمع‌بندی می‌توانیم بگوییم که تحلیل تکنیکال از ابزارهای قدرتمند تحلیل سهم در بازار سرمایه است. در فرآیند تحلیل تکنیکال ما از اندیکاتورها استفاده می‌کنیم تا روند آینده سهم را با توجه به حجم معاملات و قیمت آن پیش‌‌بینی کنیم. در این مقاله گفتیم که اندیکاتور چیست و چه کاربردی دارد و به بررسی برخی از اندیکاتورهای پرطرفدار و ویژگی‌های آن‌ها پرداختیم. به منظور یادگیری بیشتر این ابزار و چگونگی استفاده از آن‌ می‌توانید به مراکز آموزش بورس آگاه مراجعه کنید. کارگزاری آگاه، با برگزاری دوره‌ تحلیل تکنیکال این امکان را برای علاقه‌مندان ایجاد کرده‌ اندیکاتور نقطه ورود است تا بتوانند با یادگیری این تحلیل، روند بازار را پیش‌بینی و معاملات موفقی را تجربه کنند.

تحلیل هفتگی طلا جهانی (Gold) چهارشنبه 6 مهر

امروز چهارشنبه 28 سپتامبر 2022 است و قیمت طلای جهانی به دلیل افزایش نرخ بازده اوراق قرضه کماکان آسیب پذیر می باشد.

طلا

امروز چهارشنبه 28 سپتامبر 2022 است و قیمت طلای جهانی به دلیل افزایش نرخ بازده اوراق قرضه کماکان آسیب پذیر می باشد.

چارت طلا

همینطور که در تصویر مشاهده می کنید خرس های مارکت امروز و در این لحظه موفق شده اند قیمت را تا 1620 دلار در هر اونس پایین بیاورند. این پایین ترین قیمت طلا از آوریل 2020 تا الان است.

دیروز طلا به دلیل اصلاح قیمت دلار امریکا تا 1642 دلار هم افزایش یافت ولی به دلیل فقدان مومنتوم لازم دوباره ریزش کرد.

از نقطه نظر تکنیکالی طلا تا به امروز تلاش های زیادی برای بهبود وضعیت خود کرده که همه آنها نافرجام بوده است. ریزش های شدید اخیر طلا نشانگر این مساله است که طلا به روند نزولی خود ادامه خواهد داد.

اگر تایم فریم خود را به 4 ساعته تغییر دهید و نیم نگاهی به اندیکاتور RSI بیندازید مشاهده خواهید کرد که نوک اندیکاتور به سمت پایین تغییر جهت داده و در این لحظه عدد 34 را نشان می دهد.

نگاه کلی
تصویر کلی مارکت در تایم روزانه نزولی است.

سطوح حمایت کلیدی
اگر قرار باشد طلا کاهش پیدا کند، اولین سطح جدی حمایت آن منطقه مهم 1620 دلار خواهد بود. در صورتیکه طلا پایین این منطقه نفوذ کند، سطح مهم بعدی قیمت 1610 دلار است. چنانچه خرس های مارکت طلا را پایین تر ببرند، سطح مهم بعدی 1600 خواهد بود.

سطوح مقاومت کلیدی
اگر طلا افزایش پیدا کند، اولین سطح مهم مقاومت آن قیمت 1630 دلار خواهد بود. در صورتیکه طلا بتواند با موفقیت از این منطقه عبور کند، سطح مهم بعدی 1642 دلار می باشد. چنانچه گاوهای مارکت موفق به بالاتر بردن قیمت طلا شوند، سطح مقاومت بعدی 1650 دلار خواهد بود.

همانطور که شاهد بودید طلا پس از اینکه دیروز موفق نشد آنطور که باید به سمت بالا حرکت کند شروع به ریزش دوباره تا اطراف 1620 دلار کرده است.

بزرگترین مساله ای که باعث شده طلا ضعیف گردد، سیاست های شاهینی (منظور انقباضی است) مقامات فدرال رزرو امریکا است. این سیاست ها اندیکاتور نقطه ورود باعث شده تا بازده اوراق قرضه ده ساله خزانه داری به بالاترین میزان خود در 14 سال گذشته یعنی 4% پرواز کند.

دلار امریکا هم که دنباله رو روند بازده اوراق قرضه است تا بدین لحظه توانسته به بالاترین سطح خود در 20 سال گذشته یعنی 114.70 صعود کند.

تمامی این موارد بدین دلیل است که روسای بانک مرکزی امریکا مصمم شده اند تا نرخ تورم را پایین بیاورند. دیروز رئیس فدرال رزرو شیکاگو، چارلز ایوانز با صراحت اعلام کرد که نرخ بهره امریکا باید تا پایان سال بین 4.5 تا 4.75% باشد.
از طرفی دیگر افزایش شدید بازده اوراق قرضه دیروز در بریتانیا باعث فروش دارایی های با درآمد اندیکاتور نقطه ورود ثابت در مارکت های مالی جهان شد.

در همین حال نگرانی ‌ها مبنی بر اینکه سیاست های شدید انقباضی فدرال رزرو اقتصاد را به سمت رکود سوق خواهد دهد، اختلاف بین نرخ بازده اوراق قرضه 2 و 30 ساله را به 0.68- درصد افزایش داده که این فاصله و گپ، عمیق‌ ترین وارونگی را از سال 2000 تا الان پدید آورده است.

این فاکتور به علاوه ادامه جنگ روسیه و اوکراین که بازتاب آن را به راحتی در بازار سهام می توانید مشاهده کنید، فشارهای زیادی روی احساسات مارکت و سرمایه گذارن وارد کرده است.

تمامی این موارد باعث شده تا سرمایه گذاران برای خریدن دلار هجوم بیاورند و همین فاکتور باعث ریزش های شدید طلا تا الان شده است.

ضمنا فراموش نکنید که مارکت امروز منتظر سخنرانی رئیس فدرال رزرو امریکا، جرومی پاول است.

ایلان ماسک: آماده خرید توییتر هستم!

ایلان ماسک پیشنهاد کرد توافق ۴۴ میلیارد دلاری اولیه برای خرید توییتر را ادامه دهد.

به گزارش اقتصاد نیوز به نقل از ایسنا، چنین توافقی، ایلان ماسک را مسئول یکی از پرنفوذترین پلتفرم‌های شبکه اجتماعی جهان می کند و به ماه‌ها دعوای حقوقی که به برند توییتر صدمه زده و ماسک را برای رفتار دمدمی شهره کرده بود، پایان می دهد.

ماسک که پولدارترین مرد جهان و مدیرعامل شرکت خودروسازی برقی تسلا است، شرکتی را خریداری می کند که ابتدا در آوریل برای خرید آن توافق کرده بود اما اندکی بعد، از این توافق پا پس کشیده بود. وی روز سه شنبه در توییتی اعلام کرد خرید توییتر، بلندپروازی او برای ایجاد یک اپلیکیشن همه منظوره به نام "ایکس" را سرعت خواهد بخشید.

پیشنهاد جدید ایلان ماسک، پیش از برگزاری جلسه رسیدگی به شکایت توییتر از ماسک در ۱۷ اکتبر داده شده است. توییتر در این شکایت به دنبال دریافت حکم دادگاه برای وادار کردن ماسک برای نهایی کردن توافق ۴۴ میلیارد دلاری بود.

ماسک روز دوشنبه نامه ای به توییتر ارسال و اعلام کرد اگر قاضی دِلاویر رسیدگی به پرونده شکایت را متوقف کند، قصد دارد به توافق طبق مفاد اولیه ادامه دهد. یک منبع نزدیک به تیم توییتر، به رویترز گفت: قاضی صبح سه شنبه از دو طرف خواست بعدازظهر به وی گزارش دهند.

هنوز معلوم نیست علت انصراف ایلان ماسک از مبارزه حقوقی با توییتر چه بوده اما بعضی از منابع آگاه به شهادت برنامه ریزی شده ماسک اشاره کرده اند که طی آن ممکن بود حقایق ناخوشایندی برملا شود.

یک سخنگوی توییتر به رویترز اعلام کرد توییتر نامه ماسک را دریافت کرده و قصد دارد قرارداد را با قیمت اولیه، نهایی کند. توییتر درباره این که آیا پیشنهاد ماسک را پذیرفته است، حرفی نزد.

ماسک که یکی از برجسته ترین کاربران توییتر است، در ژوییه اعلام کرد از آنجا که شمار حسابهای جعلی و رباتها بسیار بالاتر از برآورد ارائه شده از سوی توییتر (کمتر از پنج درصد) است، وی از قرارداد خرید توییتر بدون پرداخت خسارت، کنار می کشد.

رباتها، حسابهای اتوماتیک هستند و استفاده آنها، باعث افزایش برآورد شمار کاربران واقعی سرویس می شود که برای نرخهای تبلیغات و ارزش سرویس، اهمیت دارد.

بر اساس گزارش رویترز، تیم حقوقی توییتر ۲۷ سپتامبر اعلام کرد دانشمندانی که از سوی ایلان ماسک به خدمت گرفته شده بودند، شمار حسابهای جعلی در توییتر را ۵.۳ درصد و ۱۱ درصد برآورد کرده اند. بردلی ویلسون، وکیل توییتر به دادگاه اعلام کرد هیچ کدام از این تحلیلرها تاکنون آنچه ماسک به توییتر و دنیا اعلام کرد را تایید نمی کنند.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.