میانگین متحرک ساده و میانگین متحرک نمایی و میانگین متحرک خطی وزنی
میانگین متحرک ساده (SMA) و نمایی (EMA) و خطی وزنی(LWMA)، از متدوالترین ابزارهای تحلیل سرمایهگذاران هستند. حتما عبارت میانگین متحرک یا Moving Average را در بازار بورس و ارزهای دیجیتال بهفراوانی شنیدهاید. در این مطلب قصد داریم تا مروری داشته باشیم بر مفهوم، کاربردها و سناریوهای مختلف ابزار میانگین متحرک (MA). در ادامه درباره مفهوم میانگین متحرک، روش محاسبه و فرمول میانگین متحرک نمایی و ساده، تفاوت انوع میانگین متحرک و کاربردهای آنها صحبت خواهیم کرد.
میانگین متحرک چیست
میانگین متحرک در آمار، به میانگینی گفته میشود که از بخشی از دادهها (نه همهی دادهها) گرفته میشود.
در مباحث مالی، میانگین متحرک، شاخصی است که اغلب در تحلیل تکنیکال استفاده میشود و دلیل محاسبه آن برای یک سهم یا ارز دیجیتال، کمک به هموارسازی یا smoothing دادههای قیمت است. مقصود از هموارسازی، از بین بردن اثرات دادههای پرت روی نمودار است. برای درک بهتر مفهوم هموارسازی، شکل زیر که نمودار یک میانگین متحرک ساده ۵۰ روزه (انواع میانگین متحرک در ادامه توضیح داده میشود) است را ببینید. با محاسبه MA، اثر نوسانات تصادفی و کوتاهمدت یا نویزهای قیمت در یک بازه زمانی مشخص تا حدی از بین خواهد رفت.
میانگین متحرک در بازار سرمایه
هرچند پیشبینی قطعی رفتار یک سهم در بازار ممکن نیست؛ اما استفاده از تحلیل تکنیکال میتواند کمی درک رفتار آن سهم را آسانتر کند. میانگین متحرک نیز به عنوان یکی از ابزارهای ساده در تحلیل تکنیکال به ما در رسیدن به این درک کمک میکند. این شاخص، دادههای یک نمودار را با محاسبه میانگینی که دائما بهروز میشود، هموار میسازد و پیشبینی رفتار دادهها را راحتتر میکند. این میانگین در بازه زمانی مشخصی محاسبه میشود، مثلا ۱۰ روز، ۲۰ دقیقه، ۳ هفته یا هر بازه زمانی که سرمایهگذار انتخاب کند. میانگینمتحرک صعودی، نشان میدهد که احتمالا رفتار یک سهم صعودی خواهد بود، و بالعکس.
کاربرد میانگین متحرک
رایجترین کاربرد میانگین متحرک، شناسایی جهت حرکت (خط روند) و پیشبینی سطوح حمایت و مقاومت است. وقتی نمودار قیمت با نمودار میانگین متحرک برخورد کند؛ سیگنال معاملاتی برای تحلیل تکنیکال تولید میشود. میانگین متحرک نهتنها به خودی خود مهم است؛ بلکه پایهای برای محاسبه سایر شاخصهای تکنیکال مثل میانگین متحرک همگرایی/واگرایی یا مثالی از یک تقاطع مرگ Moving Average Convergence Divergence است.
میانگین متحرک همگرایی/واگرایی (MACD) برای دیدهبانی رابطه بین دو میانگین متحرک استفاده میشود و بهطور کلی با تقسیم میانگین متحرک نمایی ۲۶ روزه بر میانگین متحرک نمایی ۱۲ روزه محاسبه میشود (نگران نباشید، همه این مفاهیم در ادامه متن توضیح داده میشوند!). وقتی MACD مثبت است، میانگین کوتاهمدت بالاتر از میانگین بلندمدت قرار میگیرد.
میانگین متحرک در نمودار قیمت
از میانگین متحرک در نمودار قیمت برای بهدستآوردن جهت تغییرات قیمت استفاده میشود. اگر میانگین متحرک به سمت بالا زاویه داشته باشد، قیمت به طور کلی در حال افزایش است (یا اخیرا افزایش یافته است)، اگر به سمت پایین زاویه داشته باشد، قیمت بهطور کلی در حال کاهش یافتن است.
همانطور که در شکل زیر میبینید در ترند صعودی، میانگین متحرک مثل سطح حمایت عمل میکند و مانند یک کف (حمایت) نمیگذارد قیمت به زیر آن کشیده شود. بنابراین خط قیمت به سمت بالا میرود و از میانگین متحرک بالاتر قرار میگیرد. در یک روند نزولی، میانگین متحرک مثل یک سقف (مقاومت) عمل میکند و نمیگذارد که قیمت به بالای آن برود.
اما همیشه رفتار قیمت در مقابل میانگین متحرک ثابت نیست. قیمت ممکن است به آرامی با میانگین متحرک برخورد کند یا جهت خود را بر مخالف آن تغییر دهد. بهعنوان یک راهنمایی کلی، اگر قیمت بالای میانگین متحرک باشد، حرکت به سمت بالا است. اگر قیمت پایین میانگین متحرک باشد، روند نزولی است. اما این به این معنا نیست که همیشه قیمت اینگونه رفتار خواهد کرد!
اهمیت بازه زمانی در میانگین متحرک
به بازه زمانی مثالی از یک تقاطع مرگ میانگین متحرک، دوره بازگشت یا look back period نیز گفته میشود و چون شاخص میانگین متحرک، بر پایه قیمتهای قبلی تعیین میشود، ممکن است مقدم یا متأخر بر قیمت باشد. متأخر یا تأخر به معنی مدت زمانی است که طول میکشد تا میانگین متحرک، یک بازگشت بالقوه را سیگنال کند. توجه کنید که یک میانگین متحرک ۲۰ روزه، «بازگشت»های بسیار بیشتری از یک میانگین متحرک ۱۰۰ روزه دارد.
هر چقدر بازه زمانی میانگین متحرک طولانیتر باشد، تأخر بیشتری ایجاد خواهد کرد. در نتیجه یک میانگین متحرک ۲۰۰ روزه، تاخر بسیار بیشتری از میانگین متحرک ۲۰ روزه خواهد داشت چون اطلاعات ۲۰۰ روز اخیر را شامل میشود. اما بهطور کلی میانگین متحرک ۲۰۰ روزه و ۵۰ روزه بهطور گستردهتری توسط سرمایهگذاران و معاملهگران دنبال میشود و به عنوان سیگنال معاملاتی مهمتری تلقی میشود. اما توجه داشته باشید که هرچه بازه زمانی کوتاهتری انتخاب شود، میانگین متحرک نسبت به قیمتها، حساسیت بیشتری خواهد داشت و بالعکس.
سرمایهگذاران بنا بر هدفی که از سرمایهگذاری دارند، بازههای زمانی متفاوتی را برای میانگین متحرک انتخاب میکنند. میانگین متحرک با بازه زمانی کوتاهتر اصولا برای معاملهگری کوتاهمدت مناسب است و بالعکس. اما در حقیقت، هیچ قاب زمانی صحیحی برای استفاده در تنظیمات میانگین متحرک وجود ندارد. بهترین راه برای پیدا کردن بازه زمانی مناسب برای شما این است که میانگین متحرک را با بازههای زمانی مختلف امتحان کنید تا آن بازهای که با استراتژی شما جور درمیآید پیدا کنید.
به بازه زمانی میانگین متحرک، دوره بازگشت یا look back period نیز گفته میشود و چون شاخص میانگین متحرک، بر پایه قیمتهای قبلی تعیین میشود، ممکن است مقدم یا متأخر بر قیمت باشد. متأخر یا تأخر به معنی مدت زمانی است که طول میکشد تا میانگین متحرک، یک بازگشت بالقوه را سیگنال کند. توجه کنید که یک میانگین متحرک ۲۰ روزه، «بازگشت»های بسیار بیشتری از یک میانگین متحرک ۱۰۰ روزه دارد.
تقاطع مرگ و تقاطع طلایی
نکته دیگری که در مقایسه میانگین مثالی از یک تقاطع مرگ متحرک کوتاهمدت و بلندمدت وجود دارد؛ این است که اگر در بخشی از نمودار، نمودار میانگین متحرک کوتاهمدت نمودار بلندمدت را از بالا قطع کند، آن نقطه «تقاطع مرگ» یا dead/death cross نامیده میشود و زمان مناسبی برای فروش است. و در مقابل اگر نمودار کوتاهمدت از پایین، نمودار بلندمدت را قطع کند، آن نقطه «تقاطع طلایی» یا golden cross نامیده میشود و زمان مناسبی برای خرید است. برای درک بهتر این موضوع به شکل زیر توجه کنید. در این تصویر خط آبی روشن، میانگین متحرک کوتاهمدت و خط آبی تیره، میانگین متحرک بلندمدت است.
همانطور که در شکل میبینید، خطوط میانگین متحرک میتوانند زاویههای متفاوتی داشته باشند و یک خط آن صعودی و دیگری نزولی باشد.
فرمول میانگین متحرک نمایی و ساده
میانگین متحرک ساده یا Simple Moving Average، مقدار میانگین مجموعهای از قیمتها در چند روز گذشته، مثلا ۱۵، ۳۰، ۱۰۰ یا ۲۰۰ روز گذشته است. یک میانگین متحرک ساده (SMA) پنج روزه، قیمت پایانی ۵ روز گذشته را جمع کرده و آن را تقسیم بر عدد ۵ میکند؛ به صورت زیر:
SMA=(A1+A2+…+An)/n
A=میانگین دوره n
n= تعداد دورههای زمانی
میانگین متحرک نمایی یا Exponential Moving Average، میانگینی است که به دادههای اخیر، وزن بیشتری میدهد و نسبت به دادههای جدید، حساستر است. برای محاسبه میانگین متحرک نمایی، ابتدا باید SMA را در یک بازه زمانی خاص محاسبه کنید و سپس ضریب وزن EMA را بهدست آورید. این ضریب به صورت «فاکتور هموارسازی» بیان میشود و به این طریق محاسبه میشود: ۲ تقسیم بر (بازه زمانی مورد نظر +۱). مثلا برای میانگین متحرک ۲۰ روزه، ضریب هموارسازی برابر است با:
سپس این مقدار ضریب هموارسازی را با مقدار EMA قبلی جمع میکنید تا EMA فعلی بهدست آید. بهاین صورت، EMA به دادههای اخیر، وزن بیشتری خواهد داد؛ در حالی که SMA وزن برابری برای همه مقادیر در نظر میگیرد.
EMAt=
EMAt= میانگین متحرک نمایی امروز
Vt= ارزش امروز
s= فاکتور هموارسازی
d=تعداد مثالی از یک تقاطع مرگ روزها
EMAy= میانگین متحرک نمایی دیروز
همانطور که در شکل زیر دیده میشود EMA نسبت به SMA واکنش بسیار سریعتری به تغییرات قیمتها دارد.
تفاوت میانگین متحرک ساده و میانگین متحرک نمایی (مقایسه EMA و SMA)
هیچ کدام از میانگینمتحرکها بهتر از دیگری نیست. ممکن است EMA برای یک سهم یا بازار مالی در یک بازه زمانی خاص بهتر عمل کند و در بازه زمانی دیگری SMA بهتر باشد. بدون توجه به نوع MA انتخاب بازه زمانی نیز نقش مهمی در دقت آن دارد. اما در عین حال، پاسخگویی سریعتر EMA به تغییرات قیمتها، دلیل اصلی ترجیح EMA نسبت به SMA توسط اکثر معاملهگران است.
میانگین متحرک خطی وزنی (The Linearly Weighted Moving Average)
به منظور رفع مشکل وزن یکسان روزها، برخی از تحلیل گران میانگین های متحرک وزنی خطی را مطرح کرده اند. در محاسبه این میانگین قیمت روز دهم (در روش استفاده از میانگین متحرک ۱۰ روزه) باید در عدد ۱۰ ضرب شود، نهمین روز در عدد ۹، هشمین روز در عدد ۸ و الی آخر. همان طور که می بینید در این روش بیشترین وزن و ارزش به قیمت آخرین روز اختصاص دارد. سپس حاصل به دست آمده باید تقسیم بر حاصل جمع ضرایب شود. (به عنوان مثال برای میانگین ۱۰ روزه، عدد ۵۵ که حاصل جمع ۴۵=۱۰+۹+۸+…+۲+۱ می باشد). با این وجود، میانگین وزنی خطی همچنان پاسخی برای این انتقاد که میانگین متحرک فقط دوره زمانی خاصی را در بر می گیرد در خود ندارد.
معایب شاخص میانگین متحرک
اولین مشکل میانگینمتحرکها این است که براساس دادههای قبلی محاسبه میشوند و اصولا هیچ چیزِ محاسبات در طبیعت، قابل پیشبینی نیست.
بزرگترین مشکل میانگین متحرک این است که اگر روند قیمتها متلاطم شود و بهسمت عقب یا جلو، نوسان کند؛ سیگنالهای بازگشت یا معامله بسیاری تولید خواهد شد. در این حالت بهتر است از شاخص دیگری برای تخمین خط روند استفاده شود. زمانی که MAها برای یک بازه زمانی در هم تنیده شوند نیز موقعیت مشابهی ایجاد میشود.
میانگین متحرکها در ترندهای قوی، بسیارخوب اما در شرایط پرتلاطم یا نوسانی بسیار ضعیف عمل میکنند. تنظیم قاب زمانی میتواند بهطور موقت این مشکل را حل کند، هرچند که گاهی اوقات این مشکلات مستقل از قاب زمانی رخ میدهند.
خوب است بدانید نقاط تقاطع MAها، استراتژی رایجی برای تخمین زمان مناسب برای ورود به و خروج از بازار هستند؛ همینطور میتوانند مناطق بالقوه حمایت یا مقاومت را تا حدی مشخص کنند. اگرچه این موضوع، قابل پیشبینی بهنظر میرسد، MAها همیشه بر پایه دادههای قبلی هستند و قیمت میانگین در یک دوره زمانی خاص را نشان میدهند.
استراتژی های ترید چیست؟
امروزه با گذشت زمان و گسترش تکنولوژی روشهای زیادی در حوضه کسب درآمد ارائه شدند که یکی از آنها کسب درآمد از طریق معاملهگری در بازار ارزهای دیجیتال میباشد. همانطور که در مقالات نوسان گیری و کندل استیک مطالعه کردید، برای تحلیل و بررسی هر رمزارز نیازمند به یادگیری تکنیکهای خاصی میباشید که در این مقاله قصد داریم شما را با استراتژی های ترید آشنا کنیم. ترید یا معامله در بازارهای مالی به معنای خرید و فروش دارایی است. معاملهگری و سرمایهگذاری باهم تفاوت دارند و به یک معنا نیستند، تریدها در دوره ماهانه تا سالانه انجام میشود. ترید روزانه به کوتاهترین نوع معامله گفته میشود که کاربر در کمتر از یک روز یک معامله را باز میکند، سپس از آن خارج میشود،
در واقع معاملهگر، معامله را در چند ساعت انجام میدهد که معمولا در این سبک سود معامله پایین میباشد. توصیه میشود برای خرید و فروش دارایی از تحلیلهای تکنیکال و فاندمنتال استفاده شود. تحلیل و بررسی این نمودارها به کاربر کمک میکند که روند صععودی یا نزولی یک رمزارز را بهتر بشناسد و با استفاده از آمار صحیح شروع به معامله کند.
بنابراین کاربران برای انجام هرگونه معامله در بازارهای مالی و ارز دیجیتال ابتدا باید نحوه معامله کردن و زمان مناسب را بشناسند که در ادامه به چند مورد از آنها میپردازیم.
10 مورد از بهترین استراتژی های ترید
برای درک بهتر از معاملات و استراتژی های ترید باید ابتدا دارایی موردنظر را مورد تحلیل و بررسی قرار دهید. با استفاده از استراتژی های ترید، بدون شک شانس موفقیت بیشتری در معاملات پیشرو خواهید داشت.
1. اسکالپینگ(Scalping)
اسکالپینگ یکی از روشهای خوب و سودآور برای معامله در بازارهای مالی است که در اصطلاح به عنوان نوسان گیری شناخته میشود. در این روش معاملهگران از نوسانات لحظهای بازار به سود میرسند. به گفتهی کارشناسان دنیای ارزهای دیجیتال با استفاده صحیح از روش اسکالپینگ، میتوانید به سودهای قابل توجهای دست یابید. در واقع در اسکالپینگ شما با شناسایی نوسانات قیمت ارز موردنظر وارد معامله میشوید و به محض اینکه میزان مشخصی سود از این دارایی کسب کردید از آن خارج میشوید. میزان سود در این معاملات پایین است اما از آنجایی که یک معاملهگر حرفهای در طول یک روز معاملات زیادی را به این روش انجام میدهد، در مجموع سود قابل توجهای دریافت میکند. در این معامله سود بالا مهم نیست و تنها چیزی که اهمیت دارد تعداد معاملات در یک مدت زمان کوتاه میباشد.
مهمترین ویژگی استراتژی اسکالپینگ را میتوان تایم فریمهای معاملاتی بسیار کوتاه آن دانست. در این حالت فرض کنید که شما برای ورود به یک معامله اشتباه تحلیل کنید، میتوانید به محض آنکه به اشتباه خود پی بردید از این معامله خارج شوید زیرا ضرر و زیان در اسکالپینگ بسیار ناچیز است.
2. مونتوم(Momentum trading)
معامله مونتوم به عنوان یکی از سادهترین استراتژیهای ترید در بازار ارزهای دیجیتال شناحته میشود. در این روش شما میتوانید تنها با سوار شدن بر موج نوسانات قیمت، به سود برسید. این روش برخلاف اسکالپینگ یک روش پر ریسک است، زیرا در هر لحظه ممکن است روند تغییر کند و موجب ضرر و زیان شما شود. یکی از مواردی که در ترید مونتوم اهمیت بسیاری دارد، حجم معاملات است. در این روش تریدرها صبر میکنند تا حجم معاملاتی دارایی موردنظر به میزان مشخصی برسد، سپس از آن خارج شوند. این روش برای افراد تازهکار و مبتدی به هیچ وجه توصیه نمیشود زیرا استفاده از اندیکاتور مناسب و تحلیل صحیح روند بازار کار هر کسی نیست.
3. معاملات معکوس(Reverse trading)
در این روش معاملهگران با پیشبینی معکوس یک رمزارز وارد معامله میشوند؛ فرض کنید ارز دیجیتال آکیتا طی یک بازه زمانی مشخص، روند صعودی داشته است، معاملهگران روند آینده آن را نزولی پیشبینی میکنند و به سرعت وارد معامله میشوند. این روش جز یکی از پرسودترین استراتژی های ترید میباشد اما در نظر داشته باشید که در صورت پیشبینی اشتباه، ممکن است ضررهای قابل توجهی را متحمل شوید. بنابراین میتوان معاملات معکوس را یک روش پر ریسک دانست که برای استفاده از آن بهتر است قدرت ریسک پذیری بالایی داشته باشید.
4. فیدینگ(Fading trading)
فیدینگ همانند معاملات معکوس عمل میکند؛ بدین شکل که معاملهگر باید روش معکوس در بازار را پیشبینی و شناسایی کند، سپس وارد معامله شود. اکثر استراتژی های ترید مانند فیدینگ خطرناک و پر از ریسک میباشند، بنابراین توصیه میشود ابتدا روشهای تحلیل و بررسی را یاد بگیرید سپس اقدام به معامله کنید. درست است که این روش پر از ریسک و خطر میباشد، اما با استفاده صحیح و به موقع از آن، سوددهی آن به مراتب بیشتر از تریدهای روزانه است.
5. نوسان گیری روزانه
بدون شک بازار هر رمزارز دارای نوسانات مختلفی در ارزش قیمتی خود دارد که پس از نوسانات قیمت آن روند صعودی یا نزولی را پیش میگیرد. معاملهگران در این روش پس از مشاهده با نوسانات در کوتاهترین زمان ممکن وارد معامله میشوند و بر موج نوسانات ایجاد شده سوار میشوند. به عنوان مثال قیمت بیت کوین در چند روز اخیر دچار افت 20 درصدی شد (میتوانید در مقاله ریزش بیت کوین دلایل این افت قیمتی را مطالعه کنید) و معاملهگران پس از مشاهده این نوسان قیمتی شروع به معامله کردند. خرید یا فروش در این زمان بستگی به نوع استراتژی ترید شما دارد.
6. محدوده نوسان(Range trading)
در روش محدوده نوسان، کاربران باید با الگوهای کندل استیک به طور کامل آشنا باشند زیرا در این روش معاملهگران مدام با سطوح حمایت و مقاومت سروکار دارند. فرض کنید قیمت ارز دیجیتال گالا به سطح حمایت نزدیک شده است، معاملهگران در این زمان وارد بازار میشوند و زمانی که این دارایی به سطح مقاوتی نزدیک میشوند، اقدام به فروش دارایی خود میکنند. محدوده نوسان میتواند استراتژی ترید مناسبی برای مبتدیان دنیای ارز دیجیتال باشد. اما در نظر داشته باشید که یادگیری الگوهای کندل استیک در این روش یک امر ضروری است.
7. خرید در قیمت پایین و هولد کردن دارایی
خرید ارز در قیمت پایین و نگه داشتن آن یک استراتژی بلند مدت است. وارن بافت یکی از غولهای ثروتمند بازار بورس است که در کتاب خود به سرمایهگذاری بلندمدت اشاره زیادی کرده است. در درس های کتاب وارن بافت ذکر شده است که سرمایهگذاری در بلند مدت باید حداقل بیش از یک دهه سرمایه خود را هولد کنید. همانطور که گفته شد بازار ارزهای دیجیتال، دنیای پر از ریسک است و برای هر کسی مناسب نیست. ممکن است پس از هر نوسان قیمتی و پیشگیری روند نزولی، بسیاری از افراد دچار ترس و اظطراب شوند و از بازار خارج شوند، اما اینگونه نوسانات برای معاملهگران حرفهای یک فرصت عالی است.
معاملهگران پس از مشاهده اینگونه نوسانات و افت قیمتی یک رمزارز، وارد معامله میشوند و پس از هولد آن در بلندمدت به سودهای قابل توجهای دست مییابند. در نظر داشته باشید که تاکنون ارزهای دیجیتالی مخصوصا آنهایی که معروفیت زیادی کسب کردهاند همیشه در حال رشد و صعود بودند و این موضوع به محبوبیت زیاد آنها در دهه اخیر بر میگردد. بنابراین استراتژی خرید و هولد یکی از روشهای کم خطر با سود بالا محسوب میشود.
8. معاملات الگوریتمی(High frequency trading)
یکی از پیچیدهترین استراتژیهای ترید معاملات الگوریتمی یا فرکانس بالا است. در این روش کل فرایند معامله توسط کامپیوترهای تخصصی انجام میشود و معاملهگران برای معامله با این روش نیازمند تجهیزات تخصصی میباشند. شما برای پیشبینی و بررسی بازار یک رمز ارز میتوانید تمام موارد ذکر شده را باهم به کمک کامپیوتر انجام دهید. مهمترین مریت این روش سرعت بالای آن است، زیرا دیگر نیازی نیست که معاملهگران شروع به بررسی و تحلیل درباره یک دارایی کنند؛ معاملهگران میتوانند با استفاده از کامپیوتر تمام فرایند را در کمتر از چند دقیقه انجام دهند. معاملات الگریتمی یک روش کسب سود در کوتاه مدت است اما چون نیازی به دخالت معاملهگر ندارد و همه کار را کامپیوتر در کمترین زمان ممکن انجام میدهد، از محبوبیت قابل توجهای برخوردار است.
9. آربیتراژ(Arbitrage)
آربیتراژ یک روش آسان و راحت است؛ بدین شکل که کاربران قیمت یک رمز ارز را در چند صرافی مورد بررسی قرار میدهند و پس از پیدایش ارزانترین قیمت در یک صرافی خریداری میکنند، سپس دارایی خود را به صرافی دیگر با قیمت بالاتری میفروشند.
10. نقاط طلایی(Golden Cross) و تقاطع مرگ(Death Cross)
یکی دیگر از روشهای بررسی روند یک بازار، نقاط طلایی و تقاطع مرگ است. نقاط مثالی از یک تقاطع مرگ طلایی به زمانی گفته میشود که میانگین قیمت یک ارز در بازه زمانی کوتاهی از میانگین بلند مدت آن بیشتر باشد. به عنوان مثال فرض کنید قیمت ارز دیجیتال ریپل در یکسال گذشته 8 درصد افزایش قیمت داشته باشد، اما در یک ماه اخیر 10 درصد رشد کرده باشد. با این زمان نقاط طلایی ریپل گفته میشود. در خلاف آن اگر این نتیجه برعکس مثالی از یک تقاطع مرگ باشد تقاطع مرگ اتفاق میافتد.
«صلیب مرگ» بیت کوین که قیمت بیت کوین را به 28.8 هزار دلار رساند، دوباره ظاهر شد
یک سیگنال فروش فنی در حال ظاهر شدن در نمودار روزانه بیت کوین (BTC) است.
در 18 دسامبر، قیمت BTC یک تلاقی مرگ را تجربه می کند، یک شاخص بازار که زمانی رخ می دهد که میانگین متحرک کوتاه مدت به زیر میانگین متحرک بلند مدت برسد. در این حالت، میانگین متحرک نمایی 20 روزه (EMA 20 روزه) بیت کوین کمتر از میانگین متحرک نمایی 200 روزه (EMA 200 روزه) بسته می شود.
این اندیکاتور ممکن است در نهایت به معامله گران و سرمایه گذاران در مورد فروش احتمالی در جلسات آینده هشدار دهد، با توجه به سابقه پیش بینی روند نزولی از قبل. به عنوان مثال، کراس اوور نزولی 20-200 که در 30 می 2021 ظاهر شد، در سقوط قیمت بیت کوین از 36,500 دلار به 28,800 دلار در 24 روز آینده مؤثر بود.
نمودار قیمت روزانه BTC/USD که صلیب مرگ مه 2021 را نشان می دهد. منبع: TradingView
مرگ مشابهی در سراسر مارس 2020 در سقوط بازار ناشی از بیماری همه گیر رخ داد، دقیقا یک روز قبل از کاهش قیمت بیت کوین از نزدیک به 8,000 دلار به زیر 4,000 دلار.
نمودار قیمت روزانه BTC/USD که متقاطع مرگ مارس 2020 را نشان می دهد. منبع: TradingView
بیت کوین در خطر اصلاح تا محدوده 40 تا 42 هزار دلار است
بیت کوین در چهار هفته گذشته به طور متوالی اصلاح شده است و به نظر می رسد که آماده است تا جلسه هفتگی جاری را با زیان به پایان برساند، و در درجه اول با اقدامات تهاجمی فدرال رزرو در مورد تورم.
در 30 روز گذشته، قیمت بیت کوین نزدیک به 17.50 درصد کاهش یافته است که شامل اصلاحی از رکورد بالای 69,000 دلار در 10 نوامبر بوده است. با انجام این کار، ارز دیجیتال برای مدت کوتاهی به 42,333 دلار سقوط کرد، اما بعداً به شدت بازگشت و مقداری ضرر را جبران کرد. ، همانطور که در نمودار زیر نشان داده شده است.
نمودار قیمت روزانه BTC/USD. منبع: TradingView
با این وجود، بازگشت مجدد به یک معکوس صعودی تبدیل نشد - قیمت بیت کوین پس از یافتن مقاومت موقت نزدیک به 50,000 دلار، یک سطح روانی، روند کاهشی داشته است.
تلاشهای بیتکوین برای آزمایش مجدد 50,000 دلار برای شکست صعودی با مخالفت خط روند مقاومت کانال نزولی خود همراه با فشار نزولی اضافی ناشی از امواج متحرک متحرک نمایی 20 روزه و امواج متحرک 200 روزه آن، که نزدیک به 50,000،XNUMX دلار نیز هستند، مواجه میشود.
مطالب مرتبط: خرس های بیت کوین برای ادامه فروش تا سال 2022 «توپ» ندارند - تحلیلگر
در نتیجه، مسیر کمترین مقاومت برای بیت کوین به سمت نزولی به نظر می رسد. و با نزدیک شدن به تقاطع مرگ، این ارز دیجیتال احتمالاً به روند خود در کانال نزولی ادامه خواهد داد تا سطوح حدود 42,000 دلار را برای یک حرکت عقب نشینی قوی آزمایش کند.
اگر این کاهش تسریع شود، ممکن است قیمت 40,000 دلار بعدی به عنوان هدف نزولی خود باشد.
فاکتور RSI
یک پایین تر از آن نیز شاخص قدرت نسبی روزانه بیت کوین (RSI) را به محدوده اشباع فروش آن زیر 30 سوق می دهد که یک سیگنال خرید است. در حال حاضر، اندیکاتور مومنتوم در تلاش است تا از خط روند شیب دار نزولی خود عبور کند، حرکتی که قبلاً پایین آمدن قیمت محلی بیت کوین را پیش بینی کرده بود.
نمودار قیمت روزانه بیت کوین/دلار آمریکا که شامل شکست های RSI است. منبع: TradingView
در یک نمودار بازه زمانی کوتاهتر، RSI به سمتی تثبیت میشود و پیشبینی میکرد که از محدوده مستطیل به سمت بالا خارج شود. هسته اصلی این چشم انداز خوش بینانه فراکتال از سپتامبر 2021 است. به اشتراک گذاشته شده توسط Mozzi، یک تحلیلگر مستقل بازار ارزهای دیجیتال.
نمودار چهار ساعته BTC/USD که روندهای RSI را از سپتامبر 2021 و دسامبر 2021 مقایسه می کند. منبع: TradingView
این تحلیلگر گفت: بیت کوین از اواخر سپتامبر ساختار مشابهی را دنبال می کند اشاره کرد در روز شنبه است.
به ادغام RSI توجه کنید. منتظر شکست واضح خط روند بالا به عنوان تایید هستیم.
نظرات و نظرات بیان شده در اینجا صرفاً نظرات نویسنده است و لزوماً منعکس کننده نظرات Cointelegraph.com نیست. هر حرکت سرمایه گذاری و تجاری شامل ریسک است ، هنگام تصمیم گیری باید تحقیقات خود را انجام دهید.
بالا و پایین بیتکوین
شاید شما هم گاهی نمودار قیمت بیتکوین را مشاهده کردهاید. نموداری که شاید کمتر شاخصی در جهان اینقدر نوسان را تجربه کرده باشد. البته اگر نمودار کلی را نگاه کنید تنها رشد آن را از قیمت تقریباً صفر به هفت هزار دلار و در بالاترین قیمت آن یعنی 20 هزار دلار خواهید دید اما در بازه کوتاهمدت نوسانها بسیار بالاست.
شاید شما هم گاهی نمودار قیمت بیتکوین را مشاهده کردهاید. نموداری که شاید کمتر شاخصی در جهان اینقدر نوسان را تجربه کرده باشد. البته اگر نمودار کلی را نگاه کنید تنها رشد آن را از قیمت تقریباً صفر به هفت هزار دلار و در بالاترین قیمت آن یعنی 20 هزار دلار خواهید دید اما در بازه کوتاهمدت نوسانها بسیار بالاست.
بهعنوان مثال در طول دو سال گذشته ابتدا از 20 هزار دلار به 3200 دلار ریزش داشت سپس به 14500 دلار رسید و اکنون نیز در بازه 6500 تا 7500 در حال نوسان است.
توجه کنید این تنها قیمت کنونی است، در واقع بیتکوین توانایی ریزشهای بسیار بالاتر یا رشد بالاتر را هم دارد چون قیمت آن رابطه مستقیمی با عرضه و تقاضای آن دارد و هیچ حد رشد یا ریزشی برخلاف بسیاری از مارکتهای سرمایهگذاری ندارد. بهعنوان مثال در بازار بورس ایران روزانه پنج درصد حد نوسان وجود دارد و بازار 24ساعته نیست اما بازار ترید کریپتو کارنسی هیچ قاعده منعکننده و محدودکنندهای ندارد.
در بازار کریپتو مهرههای سرمایهگذاری کلانی به نام نهنگ وجود دارد که اکثراً اشخاصی هستند که بیتکوین را سالها پیش که قیمت بسیار پایین داشته خریدهاند یا ماینر بودهاند و این اشخاص کنترلکنندگان اصلی قیمت بیتکوین هستند، این اشخاص با یک اردر خرید یا یک اردر فروش توانایی پامپ یا دامپ بالای قیمت را دارند. گاهی حتی جابهجایی بیتکوین بین کیف پولهای این افراد و صرافیها باعث ریزش یا رشد قیمت میشود چون ترس ایجادشده در دل سرمایهگذاران خرد با دیدن جابهجایی میلیونها دلار یا حتی میلیاردها دلار بیتکوین باعث ایجاد تصمیمی برای خرید یا فروش بیتکوین میشود چراکه احتمال فروش یا احتمال استفاده از این بیتکوینها برای خرید یک آلتکوین وجود دارد.
بسیار پیش آمده که در بازار ترید ارزهای دیجیتالی بهطور ناگهانی شاهد حرکت هزاردلاری یا دو هزاردلاری یا رشد یا ریزش چندهزاردلاری قیمت در یک روز و حتی شاید کمتر، در یک ساعت باشیم و دلیل آن فقط اردرهای خرید و فروش نهنگهاست که باعث حرکت ناگهانی قیمت میشود. البته هیچ نهنگی بدون قاعده میلیونها دلار را جابهجا و خرید و فروش نمیکند و دلیل این مثالی از یک تقاطع مرگ کار قطعاً با برنامهای دقیق صورت میگیرد. همیشه قاعدهای برای پیشبینی قیمت و جهت حرکت آن وجود دارد و آن هم قواعد تکنیکال و فاندامنتال تحلیل بازار هستند.
اکنون به دلیل نوسانات اخیر میپردازیم و به شرایط آینده هم نگاه میکنیم:
در طول سال گذشته قیمت بیتکوین پس از یک دوره رشد از 3500 دلار به 14500 دلار اکنون به زیر 7هزار دلار مثالی از یک تقاطع مرگ ریزش داشته و از جمله دلایل ریزش آن بیاثر شدن اخبارهای فاندامنتال مثبت ماههای قبل از آن و فشار فروشندگان بوده است.
از آوریل سال میلادی گذشته و پس از روز مالیات در آمریکا که در اواسط آوریل هر سال است، بیتکوین شروع به رشد کرد چون در کف قیمت تکنیکال و فاندامنتال قرار داشت و همچنین با ایجاد جو روانی در بازار با تاثیر از خبر هاوینگ (نصف شدن پاداش بالای استخراج بیتکوین) بیتکوین آن رشد بالا را تجربه کرد.
حدود شش ماه پیش زمانی که قیمت بیتکوین 12 هزار دلار بود با اختراع کامپیوتر کوانتومی توسط شرکت گوگل شایعات و نظراتی در مورد اینکه این کامپیوترها قابلیت شکستن الگوهای رمزنگاری بیتکوین را دارند و میتوانند تمام بیتکوینهای مایننشده را در چند دقیقه ماین کنند در بازار پیچید و ترسی را در دل سرمایهگذاران ایجاد کرد که آیا سرمایهگذاری در بیتکوین کار عاقلانهای است یا خیر؟
همین ترس باعث خروج عدهای از بازار و ریزش قیمت شد و هماکنون هم همین ترس برای آینده بیتکوین وجود دارد که با کشف یک کامپیوتر کوانتومی قدرتمند شبکه بیتکوین از هم بپاشد.
این در صورتی است که بسیار از متخصصان علوم کامپیوتری بیان میکنند که هزینه استفاده از کامپیوترهای کوانتومی آنقدر بالاست که ارزش آن هزاران بار از تمام بیتکوینهای موجود بیشتر است و صرفهای در آن وجود ندارد که با یک کامپیوتر کوانتومی بیتکوین ماین کرد و همچنین تا 10 سال آینده هم کامپیوتر کوانتومی آنقدر قوی نخواهد بود که شبکه بیتکوین را هک کند و نیاز به قدرتی بسیار بالاتر از قدرت کنونی دارد اما این بازار یک بازار سرمایهای است و وجود هر ریسک و خطر بزرگی باعث ترس سرمایهگذاران و خروج از بازار خواهد شد و کسانی که میلیونها دلار سرمایه وارد این بازار میکنند تمام جوانب را میسنجند تا عاقلانه سرمایهگذاری کنند پس به هر خبری از نوع تهدید کوانتومی واکنش نشان خواهند داد تا سرمایه آنها نابود نشود.
همین موارد و موارد دیگر باعث ریزش قیمت شد و قانون جاذبه میگوید که هر چیزی بالا برود پایین هم میآید و با آرامتر شدن جو بازار که متاثر از خبر هاوینگ بود شاهد اصلاح قیمت بالای بیتکوین بودیم، همچنین در این فرآیند اخبارهای شنیدهشده از چین هم بیتاثیر نبود چراکه چین مهره اصلی در بازار کریپتو است و با بیان خبر ممنوعیتهای جدید برای رمزارزها و اکسچنجها شاهد دامپ بالای قیمت بیتکوین از 11 هزار دلار تا 65 هزار دلار در عرض سه هفته بودیم و این نشاندهنده قدرت بالای تاثیر خبرهای چینی بر بازار کریپتو است.
دلیل این قدرت بالا وجود ماینرهای زیاد چینی و شرکتهای بسیار زیاد فعال در این حوزه از چین است. با اعلام اینکه محبوبترین صرافی کریپتو یعنی صرافی بایننس هم شامل طرح ممنوعیت میشود شاهد ریزش قیمت بالای بیتکوین بودیم البته این خبر تکذیب شد. اما خبر بسیار بدتری هم در ماهای اخیر شنیده شد.
مخالفت نمایندگان کنگره آمریکا با ارز «لیبرا» که رمزارز فیسبوک بود. بسیاری دلیل اصلی رشد قیمت بیتکوین را توجه جهان به رمزارزها به واسطه رمزارز فیسبوک میدانستند. طرحی که قرار بود جایگزینی برای دلار باشد.
درست در زمانی که قیمت بیتکوین 14 هزار دلار بود خبر مخالفت کنگره آمریکا با این طرح باعث ریزش شدید قیمت شد و از عوامل تاثیرگذار بر قیمت بود.
اگر جمیع موارد را بسنجیم متوجه میشویم که در واقع ما شاهد یک اصلاح پس از یک دوره رشد بودیم اما بسیاری از تحلیلگران این اصلاح را فقط یک خیز قبل از پرش مینامند و منتظر رشد قیمت به بالای 20 هزار دلار در ماههای آتی نیز هستند، دلیل این امر هاوینگ بیتکوین در سال میلادی آتی و نزدیک شدن به آن و همچنین افزایش حجم قراردادهای آتی بیتکوین در صندوقهای سرمایهگذاری آتی بیتکوین در cme و bakkt است.
اما یک دلیل بسیار قوی برای ریزش قیمت بیتکوین در سال آتی وجود دارد و آن هم روز مالیات در آمریکاست. همانطور که گفتم اواسط ماه آوریل در آمریکا روز مالیات نامیده میشود.
با مشاهده چارت قیمت بیتکوین در یک سال اخیر متوجه میشویم که قیمت بیتکوین در ماههای قبل از آوریل معمولاً نزولی بوده و از اوایل آوریل جهت چارت به سمت صعود حرکت میکند.
همانطور که در نمودار 1 در بازه قبل از خط عمودی سیاه مشخص شده قیمت بیتکوین در ماههای قبل از آوریل نزولی بوده و در اوایل آوریل به بعد رشد مجدد شروع شده و بیتکوین از قیمت چهار هزار دلار در اواسط آوریل به قیمت 14 هزار دلار در ماه جولای رسید و رشدی تقریباً 5 /3برابری را تجربه کرد.
اما رابطه بیتکوین با روز مالیات در آمریکا چیست؟ رابطه بیتکوین و مالیات به بازیگران عمده این صنعت برمیگردد، یعنی صرافیها و نهنگهای بازار کریپتو. در واقع این نهنگها برای پرداخت مالیات کمتر قیمت بیتکوین را پایین میآورند
تا مالیات کمتری برای بیتکوینهایشان بپردازند و پس از آوریل مجدداً شاهد افزایش قیمت بودهایم تا سرمایه آنها به حالت قبل بازگردد.
حال ما چهار ماه قبل از آوریل 2020 به سر میبریم و با نزدیک شدن به روز مالیات بسیاری از نهنگها و صرافیها شروع به پایین آوردن قیمت کردهاند، تا در اظهارنامههای مالیاتی بتوانند داراییهای خود را با قیمتی کمتر نشان دهند.
حال تمامی سناریوهایی که در بالا به آنها پرداختیم باعث میشوند تحلیلها در مورد رشد یا ریزش قیمت کمی متناقض و چنددستهای باشند و گونهای بلاتکلیفی بر بازار برای پیشبینیها حاکم باشد و تحلیلگران نتوانند بهطور قطع در مورد قیمت بیتکوین در چند ماه پیش رو نظری واحد بدهند و در واقع باید دید برنده رقابت بین هاوینگ و روز مالیات کدام یک خواهد بود و کدام یک توانایی تاثیر بر قیمت را بیشتر از دیگری دارد. حال به بررسی چارتها بپردازیم:
با بررسی چارت روزانه بیتکوین متوجه وجود یک کانال نزولی خواهیم شد که احتمال نوسان قیمت بیتکوین در بازه 8300 تا 5هزار دلار در آن وجود دارد، در واقع در این چارت کف قیمت 5هزار دلار و سقف 8400 است و خروج قیمت از این دو باعث ایجاد یک کانال جدید خواهد شد.
در چارت روزانه اما شاهد یک تقاطع مرگ در خطوط میانگین متحرک 50 و 200 روزه هستیم که سیگنال ریزش در بلندمدت را تداعی میکند، در واقع کانالی که بیتکوین در آن قرار دارد یک کانال پرنوسان نزولی است که فعلاً قیمت در اواسط آن قرار دارد. در چارت هفتگی اما قضیه متفاوت است.
در چارت هفتگی بیتکوین در نقطهای که با دایره سیاه مشخص شده ما شاهد یک تقاطع طلایی در میانگینهای متحرک 50 و 100 هستیم.
قابل ذکر است که در سال 2016 پس از ایجاد چنین تقاطعی شاهد رشد بالای قیمت بیتکوین بودیم اما این تقاطع به تنهایی عامل رشد نیست و نیاز است به دلایل فاندامنتال هم پرداخته شود و شرایط بازار هم عامل رشد باشد. همچنین در چارت هفتگی بیتکوین با اندیکاتور ایچیموکو متوجه یک مقاومت بسیار قوی با ابر ایچیموکو در قیمت 84هزار دلار خواهیم بود که بسیار شکستن این قیمت را سخت خواهد کرد و در صورت شکسته شدن این قیمت بیتکوین میتواند به قیمتهای بسیار بالاتری دست پیدا کند.
نتیجه حاصله این است که وجود چندین تناقض در چارتهای روزانه و هفتگی قیمت بیتکوین و شرایط بازار باعث نوسان بالای قیمت بیتکوین شده است. وجود تقاطع مرگ در چارت روزانه و تقاطع طلایی در چارت هفتگی نوعی شک و دودلی برای تحلیلگران ایجاد کرده اما همه درباره رشد بیتکوین و کف قیمتی 5هزار تا 5800 توافق دارند و همچنین چیزی که مشخص است با توجه به پیشرو بودن روز مالیات در آمریکا و هاوینگ که باعث ایجاد دلیلی قوی برای رشد بیتکوین بعد از ماه آوریل سال 2020 است اکنون نمیتوان درباره روند بازار تا رسیدن به ماه آوریل نظری قطعی در مورد روند قیمت داد و تنها باید با موجها شنا کرد تا غرق نشد.
در آخر بگویم که سرمایهگذاری در بازار ارزهای دیجیتالی بسیار پرریسک است و نیاز به دانش مثالی از یک تقاطع مرگ بالایی در حوزه مدیریت سرمایه دارد پس از ورود بدون علم به بازار خودداری کنید.
یک تقاطع نزولی که میتواند کار دست بیت کوین دهد؛ احتمال سقوط تا ۳۵ هزار دلار
در نمای ۱ روزه بازار بیت کوین یک تقاطع نزولی بین میانگینهای متحرک دیده میشود که میتواند در ادامه منجر به شکلگیری یک سقوط عمیقتر در بازار شود. کارشناسان معتقدند آثار مخرب این نشانه نزولی میتواند در مقایسه با سالهای گذشته جدیتر باشد.
به گزارش کوین تلگراف، از روز گذشته در نمای ۱ روزه بازار بیت کوین یک الگوی نموداری تشکیل شده است که میتواند در ادامه با سقوط عمیقتر قیمت همراه باشد.
زمانی که میانگین متحرک نمایی (EMA) ۵۰ روزه میانگین متحرک نمایی ۲۰۰ روزه را قطع کند، انتظار میرود که قیمت در ادامه کاهش یابد و از آن با عنوان «تقاطع مرگ» یاد میشود. تشکیل این تقاطع نتیجه سقوط قیمت در دو ماه گذشته و فاصلهگرفتن از اوج تاریخی ۶۹,۰۰۰ دلار است.
تقاظع نزولی میانگینهای متحرک در نمای ۱ روزه بازار بیت کوین/ دلار
بررسی سابقه تشکیل تقاطع مرگ در بازار
تعداد موارد تشکیل تقاطع مرگ در بازار بیت کوین، در طول دو سال گذشته بسیار کم بوده است. برای مثال، در مارس سال ۲۰۲۰ (اسفند ۹۸)، پس از آنکه قیمت بیت کوین از ۹,۰۰۰ دلار به زیر ۴,۰۰۰ دلار سقوط کرد، این تقاطع نزولی هم شکل گرفت؛ این یعنی میانگینهای متحرک نمایی ۵۰ و ۲۰۰ روزه در پیشبینی روند قیمت در آن زمان ناکارآمد ظاهر شده بودند.
همان طور که از نمودار زیر پیداست، پس از شکلگیری این تقاطع نزولی قیمت تا پایان همان سال به اوج ۲۹,۰۰۰ دلاری رسید و خللی در روند صعودی قیمت ایجاد نشد.
نمودار قیمت بیت کوین؛ تشکیل تقاطع نزولی و جهش قیمت پس از آن
در ژوییه (تیر) ۲۰۲۱ هم تقاطع مرگ در نمای ۱ روزه بازار بیت کوین تشکیل شده بود که مانند مارس ۲۰۲۰ (اسفند ۹۸) در پیشبینی روند بازار ناموفق عمل کرد. در آن زمان تشکیل این الگوی نزولی با افزایش فشار فروش همراه نشد و نوسان قیمت تا رسیدن به اوج تاریخی ۶۹,۰۰۰ دلاری در نوامبر ۲۰۲۱ (آبان) محدود بود.
نمودار قیمت بیت کوین؛ تشکیل تقاطع مرگ در ژوییه ۲۰۲۱
در هر دو نمونهای که شرایط آنها را بررسی کردیم، تشکیل تقاطع مرگ در ادامه با انتشار یک خبر مثبت همراه شده که احتمالاً تأثیر این الگوهای نزولی را محدودتر کرده است.
برای مثال، بازیابی قیمت بیت کوین در ژوییه ۲۰۲۱ عمدتاً تحتتأثیر شایعات مربوط به پذیرفتهشدن بیت کوین بهعنوان یکی از روشهای پرداختی موردتأیید فروشگاه اینترنتی آمازون بوده است؛ خبری که بعدها مشخص شد صحت ندارد. برگزاری کنفرانس بیورد (The B-Word) که جک دورسی، ایلان ماسک و کتی وود (Cathie Wood)، مدیرعامل آرک اینوست (ARK Invest)، در آن حضور داشتند و نظرات مثبت خود را درباره آینده بیت کوین مطرح کردند نیز در نهایت به بازیابی قیمت کمک کرد.
در مارس ۲۰۲۲ (اسفند ۹۹) هم پس از آنکه بانک مرکزی آمریکا اعلام کرد قصد دارد سیاستهای پولی خود را برای مقابله با شرایط بد اقتصادی ناشی از همهگیری ویروس کرونا تغییر دهد و از پیامدهای سقوط بازار سهام جلوگیری کند، روند صعودی قیمت آغاز شد.
نشانه نزولیای که این بار خطرناکتر به نظر میرسد
سقوط اخیر قیمت بیت کوین تحتتأثیر نگرانی سرمایهگذاران در رابطه با تصمیم فدرال رزرو برای سریعترکردن روند توقف سیاستهای پولی تسهیلی است که شامل توقف برنامه خرید ۱۲۰ میلیارد دلار دارایی در ماه و افزایش سهمرحلهای نرخ بهره بانکی در سال جدید است.
به طور کلی، افزایش نرخ بهره بانکی میتواند باعث شود تا داراییهای پرریسک مانند بیت کوین، در مقایسه با داراییهایی کمخطر مثل اوارق قرضه دولتی، برای سرمایهگذاران جذابیت کمتری داشته باشند؛ چراکه بازدهی مثبت سالانه اوراق قرضه دولتی تضمینشده است اما سرمایهگذاری در بازار سهام یا ارز دیجیتال میتواند با ضرر همراه شود.
نوئله آچسون (Noelle Acheson)، یکی از مدیران جنسیس گلوبال تریدینگ (Genesis Global Trading)، در مصاحبه اخیر خود با والاستریت ژورنال گفته است «سقوط اخیر قیمتها ثابت میکند که بیت کوین مثل سایر داراییهای پرریسک عمل میکند» و افزود که «سرمایهگذاران کوتاهمدت اولین کسانی خواهند بود که از بازار خارج میشوند».
در نتیجه، کاهش حجم نقدینگی همراه با شکلگیری تقاطع مرگ، میتواند با افزایش بیشتر فشار فروش در بازار بیت کوین همراه شود؛ مگر اینکه قیمت بیت کوین از ناحیه حمایتی فعلی در محدوده ۴۰,۰۰۰ دلار و سطح ۰.۳۸۲ اصلاحی فیبوناچی که در نمودار زیر مشخص شده است، به سمت بالا حرکت کند.
نمودار قیمت بیت کوین؛ سطوح اصلاحی فیبوناچی در نمای ۱ روزه بازار بیت کوین/ دلار
شکستهشدن حمایت ۴۰,۰۰۰ دلاری میتواند با سقوط قیمت به سطح اصلاحی بعدی فیبوناچی در ۳۵,۰۰۰ دلار همراه باشد.
دیدگاه شما