انتظار یک صعود دیگر در قیمت کالاها تا پایان سال
تحلیلگران وال استریت معتقد به یک صعود دیگر در قیمت کالاها تا انتهای سال هستند.
نکات کلیدی :
- از روز جمعه شاخص کالایی UBS از سقف قیمتی خود که در اویل ژوئن شکل گرفته بود حدود 11% نزول داشت، در حالی که عملکرد ماه جولای ثابت بوده است. با این حال روند قیمتی در سال جاری کماکان 16% مثبت است.
- طی 6 تا 12 ماه آینده انتظارات رشد نرخ کالاها %15 تا 20 % حفظ میکند.
- شرکت گلدمن پیشبینی میکند که شاخص کالاهای S&P GSCI تا پایان سال 23.4 درصد رشد نماید.
نرخ کالاها از سقف قیمتی اخیر خود عقبنشینی داشتهاند، اما تحلیلگران وال استریت معتقدند که عوامل بنیادی به یک صعود دیگر تا پایان سال اشاره دارند.
از روز جمعه شاخص کالایی UBS از سقف قیمتی شکلگرفته در اوایل ماه ژوئن، حدود 11% کاهش داشته است؛ این در حالی است که عملکرد ماه جولای ثابت بوده است. با این حال نرخ این شاخص در سال جاری کماکان 16% مثبت می باشد.
در روز جمعه، استراتژیستهای مدیریت ثروت جهانی در شرکت (UBS) طی یک یادداشت تحقیقاتی اعلام کردند: محدودیتهای طرف عرضه، که منجر به افزایش قیمت کالاها در نیمه اول سال شده بود، اکنون با توجه به تقویت دلار و وضعیت نابسامان مسکن در چین، در چشمانداز روبه وخامت اقتصاد جهانی اهمیت کمتری خواهد داشت.
اگرچه قیمت کالاها در صورت رکود عمیق برای اقتصاد جهانی ممکن است کاهش بیشتری را تجربه کنند، مارک هافل، مدیر ارشد سرمایهگذاری UBS GWM و تیمش پیشنهاد کردند که در حال حاضر امکان “Soft Landing” برای اقتصاد (کاهش ملایم رشد اقتصادی برای آن که اقتصاد دچار رکود نشود) به همان اندازه که امکان رکود وجود دارد، محتمل است.
آنها اضافه کردند که این نگرش نزولی شکل گرفته در کلیت بازار کالاها ، میزان قدرت در سمت عرضه بازار را بهطور کامل در نظر نگرفته است.
بهطور کلی سمت عرضهکننده در بازار کالاها به دلیل سالها کمبود سرمایهگذاری در این حوزه ، محدود میباشد. موجودیهای رسمی در چندین بخش، به دلایل شرایط آب و هوایی و ژئوپلیتیک، بسیار کم شده است و در همین حال ما شاهد روند مثبت در سمت تقاضای بازار هستیم.
هافلی ادامه داد: بهعنوان مثال، شرکت (UBS) انتظار دارد که سمت تقاضا در چین دوباره بهبود یابد، با این حال دادههای تولید و دارایی نشان میدهد که محرکهای مالی بیشتری برای تحقق این امر نیاز است. او با اذعان به اینکه اجرای سیاست بازوکا (bazooka) بعید به نظر میرسد، حدس میزند که در ماههای آینده حمایت بیشتری از پکن ارائه خواهد شد که باید تقاضا برای کالاهایی همچون سنگ آهن و فلزات صنعتی را تثبیت کند.
استراتژیستهای این بانک صحبت از رکود اقتصادی ایالت متحده را نارس و ابتدایی می دانند، آنها گزارش حقوق و دستمزد های غیر کشاورزی که در اوایل ماه جاری منتشر گشته است را تاییدی بر این موضوع می باشد.
اقتصاد ایالات متحده در ماه جولای 528000 شغل جدید ایجاد کرده است که خیلی بهتر از پیشبینیهای به اجماع رسیده است. این در حالی است که تورم قیمت مصرفکننده کاهش یافته است و این موضوع نشان میدهد که احتمالا فدرال رزرو مجبور نباشد سیاستهای پولی خود را به همان اندازه که پیش از این انتظار می رفت، شدت بخشد.
هافلی افزود: در حالی که شتاب رشد قیمتها در حال کاهش است، اقتصاد ایالات متحده نیز در حال بازگشت به الگوهای پیش از همهگیری کرونا است و در حین این اتفاق، یک واگرایی میان روند قیمتی کالاها و روند قیمتی خدمات را تجربه میکند.
با کاهش سرعت تولید، خدمات در حال رشد هستند. این واگرایی در دادهها منعکسکننده بازگشت ثبات به روند فعالیت کالاها و خدمات می باشد.
شرکت (UBS) به احتمال بازگشت نگرانیها درمورد کمبود عرضه اشاره داشت، زیرا فلزات صنعتی و فولاد در قلب کالاهای جدید و اجزای ضروری در فرآیند کربن زدایی قرار گرفته است و آنها را در بهبود قیمت متمرکز میکند.
هافلی گفت: در حالی که این ماجرای جدیدی نیست، ما معتقدیم که جهان هنوز برای افزایش تقاضا در بازار و جابهجایی قدرت از سمت عرضهکننده ، آماده نیست. علیرغم قیمتهای بالاتر ، یک دهه بازدهی ضعیف و نگرانیهای زیستمحیطی ، اجتماعی و حاکمیتی (ESG) ، سرمایهگذاری در رشد عرضه آتی فلزات اساسی مانند مس را کاهش دادهاند.
این بدان معناست که تولید برای همگام شدن با تقاضا تلاش خواهد کرد. در بازار نفت که کمبود سرمایه گذاری در آن نیز وجود داشته است، تولیدکنندگان اوپک پلاس یا ظرفیت مازاد محدودی دارند و یا چنین ظرفیتی را برای افزایش تولید در اختیار ندارند.
شرکت (UBS) بهدلایل ادامه جنگ در اوکراین، قیمتهای بالای انرژی، کمبود نیروی کار و همچنین مشکلات مداوم مرتبط با آب و هوا، وضعیت عرضه در کالاهای کشاورزی را نیز نابسامان میبیند.
هافلی ادعا کرد که بهطور کلی روند قیمتی کالاها در محدوده بیش فروش قرار گرفته است و سرمایهگذاران دیگر کمتر نگران رشد کوتاهمدت خواهند بود و بیشتر نگران فشارهای ناشی از تغییرات آب و هوایی، ژئوپلیتیک و تلاشهای صورتگرفته در راستای کربنزدایی، در سمت عرضهی بازار خواهند بود.
شرکت (UBS) برای 6 تا 12 ماه آینده، اعتقاد به حفظ شدن انتظارات بازدهی بین 15% تا 20% را دارد.
انتظارات غیرمنطقی
دیدگاه شرکت (UBS) منعکسکننده دیدگاه غول وال استریت، شرکت گلدمن ساکس است که در روز پنجشنبه گذشته، طی یک یادداشت تحقیقاتی با این استدلال که مدل قیمتگذاری کالاها در حال حاضر شکسته شده و تاکید داشت که انتظارات غیرمنطقی باعث ناپایداری در قیمتها می شود.
جف کوری، رئیس جهانی تحقیقات کالاها در گلدمن ساکس، بیان کرد: این روزها به نظر میرسد که در بازارهای کالا انتظاراتی غیرمنطقی شکل گرفته است، چرا که قیمت و موجودیها همراه با هم کاهش مییابند و در نهایت تقاضا از انتظارات پیشی گرفته و عرضه ناامید میگردد.
کوری افزود: از نظر ما تنها توضیح منطقی، کاهش ذخایر است زیرا مصرفکنندگان کالا با قیمتهای بالاتر در حال تخلیه موجودیها هستند. آنها معتقدند زمانی که یک اصلاح گسترده موجب عرضه بیش از حد بشود، دوباره میتوانند ذخیرهسازی را از سر گیرند.
با انتظارات اجماع بازار این حال او پیشنهاد کرد، در صورتی که خلاف این اثبات شود و چنین عرضهای به تحقق نرسد، تلاش برای ذخیرهسازی مجدد باعث کمبود و افزایش قیمتها در پاییز خواهد شد. ممکن است این امر بانکهای مرکزی را مجبور به ادامه سیاستهای پولی خود با شتاب و شدت بیشتری کند و درنهایت یک انقباض انتظارات اجماع بازار پولی طولانیتر در سطح اقتصاد جهانی ایجاد شود.
کوری گفت: در عوض به نظر میرسد نتیجه قیمتگذاری در بازارها به (soft landing) برسد. حداقل افزایش باقیمانده در نرخهای بهره، کاهش در نرخ تورم و رشد چشمگیر اقتصادی، برای حفظ درآمدها تا سال 2023 کافی است.
او در ادامه اظهار داشت: از نظر ما قیمتگذاریهای کنونی در بازارهای کلان، یک تناقض ناپایدار هستند، چرا که بهسختی میتوان (soft landing) را در شاخص وضعیت مالی (FCI) رویت کرد، از دلایل دیگر در اینگونه قیمتگذاری، می توان به احتمال چرخش انطباقی در فدرال رزرو، کاهش انتظارات تورمی و کاهش موجودی کالاها نیز اشاره کرد.
کوری تاکید کرد: در نهایت، شمایل منحنی بین بازاری، یک سیگنال هشداردهنده برای سرمایهگذاران است.
کوری گفت: با هموار شدن منحنی بازدهی 2 ساله به بازدهی 10 ساله ی خزانهداری آمریکا و اکنون معکوس شدن آن (اتفاقی که بازارها آن را بهعنوان یک شاخص قابلاعتماد برای رکود قریبالوقوع تلقی میکنند)، بازارهای کالا باید بهسمت "کانتانگو (contango)" میرفتند. (وضعیتی که در آن قیمت آتی از قیمت فعلی بیشتر است.)
بازارهای کالا نیز در طول فاز توسعه چرخه تجاری، تمایل دارند که بیشترین انقباض را داشته باشند و زمانی که انتظارات نرخ بهره افزایش مییابد و منحنی بازدهی بهسمت کانتانگو (contango) میرود، بازارها مسیر خود را تغییر میدهند. کوری خاطرنشان کرد: زمانی که منحنی بازدهی هموار میشود و رکودی رخ نمیدهد، مانند سالهای 1995 و 2007، بازارهای نفت میتوانند بهسمت عقب ماندگی بیشتری حرکت کنند و منحنیهای بازدهی شیبدار شوند، چرا که بازار در حال قیمتگذاری در افق جدیدتری است.
"برعکس، زمانی که یک رکود بنیادی در جریان است، بازارهای کالاها بهطور کلی در حال فروپاشی هستند و زنجیرههای تامین فیزیکی در تنگنا قرار میگیرند."
وی گفت: «امروز، بازارهای سهام و کالا به سرمایهگذاران سیگنال وجود تقاضای پایدارتر و تورم بالاتری را میدهد، در حالی که نرخها و منحنیهای تورم نشاندهنده کند شدن قریبالوقوع اقتصاد هستند.»
«تا زمانی که ما شاهد بهبود پایههای کالاهای اساسی نباشیم، در مورد اول محکوم میشویم، نه دومی».
بنابراین گلدمن پیشبینی میکند که شاخص کالاهای S&P GSCI تا پایان سال 23.4 درصد افزایش یابد.
دیدهبانی بورس از بازارهای ۹۸
آخرین پیشبینی مورد اجماع تحلیلگران از سودآوری شرکتهای بزرگ بورسی در سال پیش رو منتشر شد.
رشد انتظارات تورمی و به دنبال آن افزایش بازدهی بازارهای ریسکمحور وجه تمایز این گزارش با پیشبینی قبلی است. در عین حال گسترده شدن دامنه مورد انتظار برای متغیرهای کلان اقتصادی از عدم قطعیتهای متعدد در سال آینده پرده برمیدارد. نسبت قیمت به درآمد فعلی سهام، انتظار برای عقبنشینی از سیاستهای ناکارآمد ارزی و رشد محسوس سودآوری شرکتهای بزرگ در سال ۹۸، پتانسیلهای قدرتمند صعود سهام را به تصویر میکشند.
به گزارش افکارنیوز،چهارمین نوبت از گزارش سود مورد اجماع شرکتهای بورسی منتشر شد. موعد پیشین این گزارش در آذر ماه در اختیار عموم قرار گرفت. از مهمترین تفاوتهای گزارش اخیر با برآورد پیشین، باید به رشد قابلتوجه انتظارات تورمی اشاره کرد. سقف انتظارات از بازدهی بازارهای سرمایهگذاری رشد ملموسی را نسبت به برآورد مورد اجماع قبلی نشان میدهد. در این میان سقف بازدهی پیشبینیشده برای شاخص کل بورس نسبت به تحرکات سایر بازارها رشد قابلتوجهی را تجربه کرده است. افزایش انتظارات تورمی، رشد نرخ ارز و موضع محتاطانه سهام نسبت به این تغییرات سبب شده تا برخی تحلیلگران پتانسیلهای صعود سهام را از دیگر بازارها قدرتمندتر ارزیابی کنند. با نزدیک شدن به روزهای پایانی سال ۹۷، برآوردها از سودآوری شرکتهای بزرگ بورسی در سال مالی جاری همگرایی بیشتری پیدا کرده است. در عین حال انتظارات از بازدهی بورس در سال آتی نسبت به برآورد قبلی تحلیلگران رشد قابل توجهی را نشان میدهد. در آخرین گزارش اجماع که با همکاری ۴۱ گروه تحلیلی و به همت مدیریت سرمایه کیان جمعآوری شده است، پیشبینی تحلیلگران حاکی از انتظار رشد ۳۱ درصدی سودآوری شرکتهای بزرگ بورسی در سال آینده نسبت به سال مالی ۹۷ است.از زاویهای دیگر برآورد سودآوری این شرکتها در سال آینده، نسبت به موعد قبلی پیشبینیها رشد ۳ درصدی را نشان میدهد. بررسی متغیرهای تعیینکننده نشان میدهد بهبود نسبی سودآوری عمدتا از انتظارات تورمی و رشد نرخ ارز نشات میگیرد.
نمود عدم قطعیتها در رابطه با متغیرهای کلان
متغیرهای کلانی که در گزارش اجماع تحلیلگران مطرح میشوند از یکسو وضعیت تورمی را در بازه مورد نظر نشان میدهد؛ از جنبهای دیگر بازدهی مورد انتظار سهام و همچنین بازارهای موازی را در همین بازه برآورد میکنند و نهایتا متغیرهای مستقیما اثرگذار در سودآوری شرکتهای بورسی را شامل میشوند. دامنه متغیرهای کلان در آخرین گزارش مورد اجماع تحلیلگران گستردگی به مراتب بیشتری را نسبت به موعد پیش نشان میدهد. به علاوه میانگین شاخصهای کلان اقتصادی همچون نرخ تورم، نرخ ارز و همچنین بازدهی بازارهای مختلف نیز با رشد محسوس نسبت به انتظارات قبلی همراه شده است.بازه مورد انتظار تورم سال آینده دامنه ۱۵ تا ۵۰ درصدی را در بر میگیرد. میانگین تورم مورد انتظار کارشناسان در سال آینده در حدود ۳۳ درصد است که نسبت به پیشبینی آذر ماه و انتظار تورم ۲۵ درصدی رشد محسوسی را نشان میدهد.همچنین در این نوبت از گزارش اجماع، میانگین نرخدلار نیمایی در سال آینده در حدود ۱۰ هزار و ۲۰۰ تومان برآورد شده که نسبت به پیشبینی آذر ماه رشد ۵/ ۸ درصدی را نشان میدهد. دست پایین انتظارات از نرخ نیمایی دلار در سال آتی، ۸۵۰۰ تومان است.
از دیگر سو رشد نرخ دلار در بازار آزاد طی انتظارات اجماع بازار سال آتی در حد تورم برآورد شده است. روند سیاستگذاریهای اخیر و تاکید بر سمت و سوگیریهای پرمناقشه این شائبه را به وجود آورده که رویه چند نرخیسازی ارز در سال آینده بار دیگر در دستور کار دولت قرار گیرد. پیش از دوران پر تلاطم اخیر و حتی طی یک سال گذشته این رویه توسط بسیاری از مسوولان مورد نقد قرار گرفته، با وجود این شباهتهای تاریخی رفتارها باعث تقویت این نظریه میشود که بار دیگر فضای چندنرخیسازی ارز ایجاد شود.سقف انتظارات از بازدهی شاخص کل بورس، با رشد قابلتوجه نسبت به پیشبینی قبلی، ۹۸ درصد پیشبینی شده است. این در حالی است که حداکثر بازدهی مورد انتظار بورس در گزارش مورد اجماع آذر ماه ۴۰ درصد بود. رشد نرخ ارز و جاماندگی بازار سهام از واکنش به تغییرات تورمی و نرخ ارز از جمله مواردی است که در برآورد چنین بازدهی مورد تاکید قرار گرفته است. تحقق چنین سناریویی احتمالا مستلزم برخی گشایشهای سیاسی و همچنین سیاستگذاریهای منطقیتر اقتصادی خواهد بود.
در عین حال و در حالت بدبینانه افت ۵ درصدی شاخص کل طی سال آتی مورد انتظار برخی تحلیلگران است. سناریوهای محافظهکارانه قبلی افت ۱۵ درصدی شاخص کل در سال آینده را انتظار میکشیدند. میانگین بازدهی مورد انتظار بورس در اجماع اسفند ماه ۳۷ درصد است.در رابطه با بازدهی املاک سقف لحاظ شده همچنان بر بازدهی حداکثر ۳۰ درصدی تاکید دارد. با این وجود کاهش متوسط قیمت املاک از انتظارات تحلیلگران کنار زده شده است.گستردگی دامنه متغیرهای کلان نسبت به موعد قبلی پیشبینی نشان از تقویت عدم قطعیتها از وضعیت اقتصادی و سیاسی سال آینده دارد. در مقابل همانگونه که در ادامه به آن پرداخته میشود عدم قطعیتها از سودآوری شرکتهای بورسی با تغییر محسوسی همراه نبوده است. در این شرایط آنچه دادههای فوق را از اهمیت بیشتری برخوردار میسازد مقایسه جذابیت بازارها بهعنوان مقصد سرمایهگذاری در سال آینده است.
محدودههای حساس قیمتهای جهانی
در رابطه با قیمت جهانی کالاهای پایه تفاوت به اندازه متغیرهای کلان ملموس نیست. همچنین میانگین مورد انتظار از قیمت کالاهای پایه در بازارهای جهانی با افت ملایم نسبت به پیشبینی آذر ماه همراه شده است. این در حالی است که سناریوهای بازارهای جهانی در سال ۲۰۱۹ کاملا متفاوت از یکدیگر به نظر میرسد. امیدواری به پایان جنگ تجاری چین و آمریکا انتظار برای رونق دوباره این بازارها را به وجود میآورد و در سوی مقابل عدم حصول نتیجه از مذاکرات تجاری، ادامه آمارهای ضعیف اقتصادجهانی و تداوم سریال جنگهای تعرفهای در جبهههای مختلف، بهعنوان تهدیدی دیده میشود که رکود اقتصادی بینالمللی را در پی خواهد داشت. بنابراین به نظر میرسد سال جاری میلادی برای بازارهای جهانی سالی پر تنش یا پرتحرک باشد. با وجود این، برآوردهای تحلیلگران از تغییرات قیمتهای جهانی چندان این مساله را مورد اعتنا قرار نداده است. ریشه این موضوع را در دو محل میتوان جستوجو کرد. نخست آنکه دامنه در نظر گرفته شده تا حدود زیادی بر گستره تجربه شده توسط این کالاها در ماههای اخیر منطبق است و کارشناسان این بازه را بهعنوان حالتی میانه تعمیم دادهاند. از سوی دیگر به نظر میرسد منابع مورد اتکای تحلیلگران در پیشبینی وضعیت بازارهای جهانی همپوشانی زیادی دارد. مسالهای که همگرا شدن برآوردها را در پی خواهد داشت.در نهایت به نظر میرسد قیمت جهانی کامودیتیها و کالاهای ارائه شده در گزارش مورد اجماع بیش از آنکه جنبه پیشبینی داشته باشد گسترهای حساس را مشخص میکند که در صورت خروج از این محدوده باید در انتظار واکنش ملموس سهام مرتبط بود.
حرکت بورس بر لبههای ارزندگی
در آخرین پیشبینی سود مورد اجماع تحلیلگران، سودآوری ۷۸ شرکت بزرگ بورسی در سال آینده برآورد شده است. ارزش بازار ۷۸ نماد مذکور بالغ بر ۵۰۸ هزار میلیارد تومان است و در حدود ۷۰ درصد از کل ارزش بازار سهام کشور را تشکیل میدهد. بنابراین میتوان انتظار داشت که تغییرات مورد انتظار از شاخص کل بورس در تغییرات قیمتی این نمادها با تناسب قابلتوجهی نمود یابد و P/ E بازار متناسب با نسبت قیمت به سودآوری این گروه حرکت کند.
نسبت آیندهنگر قیمت به سود سهام (بر اساس میانگین سود مورد انتظار برای این نمادها طی سال مالی آتی) در حدود ۹/ ۳ است که در قیاس با نسبت حداکثر ۵ مرتبهای بازار پول از جذابیتهای نسبی بورس حکایت دارد.نسبت P/ E شرکتهای بزرگ بر اساس سود مورد انتظار در سال مالی ۹۷ را میتوان در حدود ۱/ ۵ مرتبه تخمین زد. این در حالی است که میانگین این نسبت برای بورس تهران در دوران پیش از برجام در حدود ۴/ ۵ بود. این موضوع نیز نشان از آن دارد که در یکی از محافظهکارانهترین دورههای بازار سهام قرار داریم.از دیگر سو جای تاکید دارد که به ندرت نسبت P/ E بازار سهام بهصورت باثبات پایینتر از محدوده ۴ مرتبهای قرار داشته و این مساله به آن معناست که در صورت جلوهگری محرکی قدرتمند، میتوان در انتظار صعود قابلملاحظه شاخص کل سهام بود.
قطعیت و نااطمینانیها از سودآوری شرکتها
بر خلاف دادههای مرتبط با شاخصهای کلان، در رابطه با برآورد سودآوری شرکتها در سال آینده تغییر چندانی در دامنههای مورد انتظار دیده نمیشود. میانگین انحراف از معیار پیشبینی سود شرکتها در اجماع اسفند ماه کاملا نزدیک به همین شاخص در برآورد مورد اجماع آذر ماه است. در این میان انتظارات از سودآوری شرکتهایی نظیر فولادسازان و شرکتهای سنگآهنی همگراتر شده و در مقابل دامنه سود مورد انتظار تولیدکنندگان فلزات رنگی گستردگی بیشتری یافته است. همچنین شرکتهایی که همچنان به نوعی از نرخ مرجع ارز و دلار ۴۲۰۰ تومانی متاثر میشوند با ریسک نسبتا بالاتری در پیشبینی سود همراهاند.به نظر میرسد توانایی شرکتها در فروش محصول، به خصوص در بازارهای صادراتی، نقش قابلتوجهی در شکلگیری یا کمرنگشدن میزان ریسک این گروهها داشته است. همچنین نامعلومیها از سرنوشت دلار با نرخ مرجع در بودجه سال آتی دولت، عدم قطعیتها از سودآوری شرکتهای مرتبط را کاملا توضیح میدهد. نهایتا به نظر میرسد خوشبینیها نسبت به رشد سودآوری نمادهای پالایشی بیش از سایر گروهها بوده است. سود برآورد شده نمادهای این گروه نسبت به پیشبینی قبلی رشد ۱۸ درصدی را نشان میدهد. بعد انتظارات اجماع بازار از آن تولیدکنندگان فلز روی، سنگآهن و فولادیها و همینطور متانولسازان با خوشبینی بیشتری نسبت به برآوردهای قبلی همراه بودهاند و رشد بیشتری در سود مورد انتظار برای سال آتی را نسبت به پیشبینی قبلی تجربه کردهاند.
تحقیق جدید: هاوینگ بیت کوین باعث افزایش قیمت این ارز نمی شود!
طبق باور عموم، هاوینگ بیت کوین نوعی از کمیاب بودن را ایجاد میکند باعث میشود کاربران برای داشتن مقدار اندکی بیت کوین استخراج شده بیشتر تلاش کنند تا سود خوبی کسب کنند.
با این حال، تحقیق جدید شرکت تحلیلی مساری (Messari) نشان داده است که این موضوع ممکن است درست نباشد. در این تحقیق بیان شده است که کاهش پاداش بلاک برای ماینرها، تقاضا برای بیت کوین را افزایش نمیدهد.
رد باورهای نادرست توسط مساری
بیت کوین بهترین عملکرد را در میان بسیاری از ارزهای دیجیتال در دهه گذشته داشته است. در حال حاضر بیت کوین که برترین ارز دیجیتال از لحاظ ارزش بازار است، تمرکز اصلی جامعه ارز دیجیتال است و این جامعه منتظر رویداد مهم آن میباشد.
با این حال، تحقیق جدیدی که توسط مساری انجام شده و هدف آن، جمع آوری و تحلیل اطلاعات مرتبط با بیت کوین و سایر ارزهای دیجیتال بوده است، نشان میدهد که وقت آن رسیده تا بعضی از نظریه های معروف مرتبط با هاوینگ را رد کنیم.
مساری در گزارش خود مشخصا بیان کرده است که پیچیدگی و ماهیت تکاملی بازار ارزهای دیجیتال به معنای این است که دیگر انتظاری برای اجماع وجود ندارد.
دو رویداد مهم علیرغم انتظارات زیاد نتوانستند تاثیر مثبتی داشته باشند
اگرچه بسیاری از افراد ممکن است با این گزارش مخالف باشند، اما دو رویداد اخیر میتواند گزارش مساری را تایید کند.
رویداد اول، هاوینگ لایت کوین بود که در تاریخ ۵ آگوست ۲۰۱۹ رخ داد. علیرغم شرایط این ارز دیجیتال که در حال حاضر ششمین ارز دیجیتال برتر از لحاظ ارزش بازار است، سوابق پیش از هاوینگ نشان میدهد که لایت کوین در آن زمان در حال افزایش تدریجی قیمت بود و قیمت آن نیز تقریبا به صد دلار رسیده بود. پنج ماه از هاوینگ لایت کوین میگذرد و قیمت آن به ۴۸ دلار رسیده است که میتوان گفت قیمت آن مدت کمی پس از هاوینگ نصف شده است.
رویداد دوم، همایش Swell ریپل بود که در تاریخ ۷ و ۸ نوامبر ۲۰۱۹ در سنگاپور برگزار شد. علیرغم حضور افراد انتظارات اجماع بازار تأثیرگذار در این همایش، با وجود سابقه چشمگیر و درخشان این توکن قبل از همایش و انتظارات بالا از آن، توکن XRP نتوانست افزایش قیمت داشته باشد و قیمت آن پس از این همایش ۳۰ درصد کاهش نیز داشت.
دیدهبانی بورس از بازارهای ۹۸
آخرین پیشبینی مورد اجماع تحلیلگران از سودآوری شرکتهای بزرگ بورسی در سال پیش رو منتشر شد.
رشد انتظارات تورمی و به دنبال آن افزایش بازدهی بازارهای ریسکمحور وجه تمایز این گزارش با پیشبینی قبلی است. در عین حال گسترده شدن دامنه مورد انتظار برای متغیرهای کلان اقتصادی از عدم قطعیتهای متعدد در سال آینده پرده برمیدارد. نسبت قیمت به درآمد فعلی سهام، انتظار برای عقبنشینی از سیاستهای ناکارآمد ارزی و رشد محسوس سودآوری شرکتهای بزرگ در سال ۹۸، پتانسیلهای قدرتمند صعود سهام را به تصویر میکشند.
به گزارش افکارنیوز،چهارمین نوبت از گزارش سود مورد اجماع شرکتهای بورسی منتشر شد. موعد پیشین این گزارش در آذر ماه در اختیار عموم قرار گرفت. از مهمترین تفاوتهای گزارش اخیر با برآورد پیشین، باید به رشد قابلتوجه انتظارات تورمی اشاره کرد. سقف انتظارات از بازدهی بازارهای سرمایهگذاری رشد ملموسی را نسبت به برآورد مورد اجماع قبلی نشان میدهد. در این میان سقف بازدهی پیشبینیشده برای شاخص کل بورس نسبت به تحرکات سایر بازارها رشد قابلتوجهی را تجربه کرده است. افزایش انتظارات تورمی، رشد نرخ ارز و موضع محتاطانه سهام نسبت به این تغییرات سبب شده تا برخی تحلیلگران پتانسیلهای صعود سهام را از دیگر بازارها قدرتمندتر ارزیابی کنند. با نزدیک شدن به روزهای پایانی سال ۹۷، برآوردها از سودآوری شرکتهای بزرگ بورسی در سال مالی جاری همگرایی بیشتری پیدا کرده است. در عین حال انتظارات از بازدهی بورس در سال آتی نسبت به برآورد قبلی تحلیلگران رشد قابل توجهی را نشان میدهد. در آخرین گزارش اجماع که با همکاری ۴۱ گروه تحلیلی و به همت مدیریت سرمایه کیان جمعآوری شده است، پیشبینی تحلیلگران حاکی از انتظار رشد ۳۱ درصدی سودآوری شرکتهای بزرگ بورسی در سال آینده نسبت به سال مالی ۹۷ است.از زاویهای دیگر برآورد سودآوری این شرکتها در سال آینده، نسبت به موعد قبلی پیشبینیها رشد ۳ درصدی را نشان میدهد. بررسی متغیرهای تعیینکننده نشان میدهد بهبود نسبی سودآوری عمدتا از انتظارات تورمی و رشد نرخ ارز نشات میگیرد.
نمود عدم قطعیتها در رابطه با متغیرهای کلان
متغیرهای کلانی که در گزارش اجماع تحلیلگران مطرح میشوند از یکسو وضعیت تورمی را در بازه مورد نظر نشان میدهد؛ از جنبهای دیگر بازدهی مورد انتظار سهام و همچنین بازارهای موازی را در همین بازه برآورد میکنند و نهایتا متغیرهای مستقیما اثرگذار در سودآوری شرکتهای بورسی را شامل میشوند. دامنه متغیرهای کلان در آخرین گزارش مورد اجماع تحلیلگران گستردگی به مراتب بیشتری را نسبت به موعد پیش نشان میدهد. به علاوه میانگین شاخصهای کلان اقتصادی همچون نرخ تورم، نرخ ارز و همچنین بازدهی بازارهای مختلف نیز با رشد محسوس نسبت به انتظارات قبلی همراه شده است.بازه مورد انتظار تورم سال آینده دامنه ۱۵ تا ۵۰ درصدی را در بر میگیرد. میانگین تورم مورد انتظار کارشناسان در سال آینده در حدود ۳۳ درصد است که نسبت به پیشبینی آذر ماه و انتظار تورم ۲۵ درصدی رشد محسوسی را نشان میدهد.همچنین در این نوبت از گزارش اجماع، میانگین نرخدلار نیمایی در سال آینده در حدود ۱۰ هزار و ۲۰۰ تومان برآورد شده که نسبت به پیشبینی آذر ماه رشد ۵/ ۸ درصدی را نشان میدهد. دست پایین انتظارات از نرخ نیمایی دلار در سال آتی، ۸۵۰۰ تومان است.
از دیگر سو رشد نرخ دلار در بازار آزاد طی سال آتی در حد تورم برآورد شده است. روند سیاستگذاریهای اخیر و تاکید بر سمت و سوگیریهای پرمناقشه این شائبه را به وجود آورده که رویه چند نرخیسازی ارز در سال آینده بار دیگر در دستور کار دولت قرار گیرد. پیش از دوران پر تلاطم اخیر و حتی طی یک سال گذشته این رویه توسط بسیاری از مسوولان مورد نقد قرار گرفته، با وجود این شباهتهای تاریخی رفتارها باعث تقویت این نظریه میشود که بار دیگر فضای چندنرخیسازی ارز ایجاد شود.سقف انتظارات از بازدهی شاخص کل بورس، با رشد قابلتوجه نسبت به پیشبینی قبلی، ۹۸ درصد پیشبینی شده است. این در حالی است که حداکثر بازدهی مورد انتظار بورس در گزارش مورد اجماع آذر ماه ۴۰ درصد بود. رشد نرخ ارز و جاماندگی بازار سهام از واکنش به تغییرات تورمی و نرخ ارز از جمله مواردی است که در برآورد چنین بازدهی مورد تاکید قرار گرفته است. تحقق چنین سناریویی احتمالا مستلزم برخی گشایشهای سیاسی و همچنین سیاستگذاریهای منطقیتر اقتصادی خواهد بود.
در عین حال و در حالت بدبینانه افت ۵ درصدی شاخص کل طی سال آتی مورد انتظار برخی تحلیلگران است. سناریوهای محافظهکارانه قبلی افت ۱۵ درصدی شاخص کل در سال آینده را انتظار میکشیدند. میانگین بازدهی مورد انتظار بورس در اجماع اسفند ماه ۳۷ درصد است.در رابطه با بازدهی املاک سقف لحاظ شده همچنان بر بازدهی حداکثر ۳۰ درصدی تاکید دارد. با این وجود کاهش متوسط قیمت املاک از انتظارات تحلیلگران کنار زده شده است.گستردگی دامنه متغیرهای کلان نسبت به موعد قبلی پیشبینی نشان از تقویت عدم قطعیتها از وضعیت اقتصادی و سیاسی سال آینده دارد. در مقابل همانگونه که در ادامه به آن پرداخته میشود عدم قطعیتها از سودآوری شرکتهای بورسی با تغییر محسوسی همراه نبوده است. در این شرایط آنچه دادههای فوق را از اهمیت بیشتری برخوردار میسازد مقایسه جذابیت بازارها بهعنوان مقصد سرمایهگذاری در سال آینده انتظارات اجماع بازار است.
محدودههای حساس قیمتهای جهانی
در رابطه با قیمت جهانی کالاهای پایه تفاوت به اندازه متغیرهای کلان ملموس نیست. همچنین میانگین مورد انتظار از قیمت کالاهای پایه در بازارهای جهانی با افت ملایم نسبت به پیشبینی آذر ماه همراه شده است. این در حالی است که سناریوهای بازارهای جهانی در سال ۲۰۱۹ کاملا متفاوت از یکدیگر به نظر میرسد. امیدواری به پایان جنگ تجاری چین و آمریکا انتظار برای رونق دوباره این بازارها را به وجود میآورد و در سوی مقابل عدم حصول نتیجه از مذاکرات تجاری، ادامه آمارهای ضعیف اقتصادجهانی و تداوم سریال جنگهای تعرفهای در جبهههای مختلف، بهعنوان تهدیدی دیده میشود که رکود اقتصادی بینالمللی را در پی خواهد داشت. بنابراین به نظر میرسد سال جاری میلادی برای بازارهای جهانی سالی پر تنش یا پرتحرک باشد. با وجود این، برآوردهای تحلیلگران از تغییرات قیمتهای جهانی چندان این مساله را مورد اعتنا قرار نداده است. ریشه این موضوع را در دو محل میتوان جستوجو کرد. نخست آنکه دامنه در نظر گرفته شده تا حدود زیادی بر گستره تجربه شده توسط این کالاها در ماههای اخیر منطبق است و کارشناسان این بازه را بهعنوان حالتی میانه تعمیم دادهاند. از سوی دیگر به نظر میرسد منابع مورد اتکای تحلیلگران در پیشبینی وضعیت بازارهای جهانی همپوشانی زیادی دارد. مسالهای که همگرا شدن برآوردها را در پی خواهد داشت.در نهایت به نظر میرسد قیمت جهانی کامودیتیها و کالاهای ارائه شده در گزارش مورد اجماع بیش از آنکه جنبه پیشبینی داشته باشد گسترهای حساس را مشخص میکند که در صورت خروج از این محدوده باید در انتظار واکنش ملموس سهام مرتبط بود.
حرکت بورس بر لبههای ارزندگی
در آخرین پیشبینی سود مورد اجماع تحلیلگران، سودآوری ۷۸ شرکت بزرگ بورسی در سال آینده برآورد شده است. ارزش بازار ۷۸ نماد مذکور بالغ بر ۵۰۸ هزار میلیارد تومان است و در حدود ۷۰ درصد از کل ارزش بازار سهام کشور را تشکیل میدهد. بنابراین میتوان انتظار داشت که تغییرات مورد انتظار از شاخص کل بورس در تغییرات قیمتی این نمادها با تناسب قابلتوجهی نمود یابد و P/ E بازار متناسب با نسبت قیمت به سودآوری این گروه حرکت کند.
نسبت آیندهنگر قیمت به سود سهام (بر اساس میانگین سود مورد انتظار برای این نمادها طی سال مالی آتی) در حدود ۹/ ۳ است که در قیاس با نسبت حداکثر ۵ مرتبهای بازار پول از جذابیتهای نسبی بورس حکایت دارد.نسبت P/ E شرکتهای بزرگ بر اساس سود مورد انتظار در سال مالی ۹۷ را میتوان در حدود ۱/ ۵ مرتبه تخمین زد. این در حالی است که میانگین این نسبت برای بورس تهران در دوران پیش از برجام در حدود ۴/ ۵ بود. این موضوع نیز نشان از آن دارد که در یکی از محافظهکارانهترین دورههای بازار سهام قرار داریم.از دیگر سو جای تاکید دارد که به ندرت نسبت P/ E بازار سهام بهصورت باثبات پایینتر از محدوده ۴ مرتبهای قرار داشته و این مساله به آن معناست که در صورت جلوهگری محرکی قدرتمند، میتوان در انتظار صعود قابلملاحظه شاخص کل سهام بود.
قطعیت و نااطمینانیها از سودآوری شرکتها
بر خلاف دادههای مرتبط با شاخصهای کلان، در رابطه با برآورد سودآوری شرکتها در سال آینده تغییر چندانی در دامنههای مورد انتظار دیده نمیشود. میانگین انحراف از معیار پیشبینی سود شرکتها در اجماع اسفند ماه کاملا نزدیک به همین شاخص در برآورد مورد اجماع آذر ماه است. در این میان انتظارات از سودآوری شرکتهایی نظیر فولادسازان و شرکتهای سنگآهنی همگراتر شده و در مقابل دامنه سود مورد انتظار تولیدکنندگان فلزات رنگی گستردگی بیشتری یافته است. همچنین شرکتهایی که همچنان به نوعی از نرخ مرجع ارز و دلار ۴۲۰۰ تومانی متاثر میشوند با ریسک نسبتا بالاتری در پیشبینی سود همراهاند.به نظر میرسد توانایی شرکتها در فروش محصول، به خصوص در بازارهای صادراتی، نقش قابلتوجهی در شکلگیری یا کمرنگشدن میزان ریسک این گروهها داشته است. همچنین نامعلومیها از سرنوشت دلار با نرخ مرجع در بودجه سال آتی دولت، عدم قطعیتها از سودآوری شرکتهای مرتبط را کاملا توضیح میدهد. نهایتا به نظر میرسد خوشبینیها نسبت به رشد سودآوری نمادهای پالایشی بیش از سایر گروهها بوده است. سود برآورد شده نمادهای این گروه نسبت به پیشبینی قبلی رشد ۱۸ درصدی را نشان میدهد. بعد از آن تولیدکنندگان فلز روی، سنگآهن و فولادیها و همینطور متانولسازان با خوشبینی بیشتری نسبت به برآوردهای قبلی همراه بودهاند و رشد بیشتری در سود مورد انتظار برای سال آتی را نسبت به پیشبینی قبلی تجربه کردهاند.
اجماع بینالملل برای انفال کردهای سوریه
قسیم عثمانی : کردهای سوریه در بین دیگر اقوام سوری، شرایط سخت و پرمخاطرهتری را در دوره یکهتازی داعش در منطقه سپری کردند و مجاهدت زنان کوبانی و نیز جانفشانی کردها در مقابل داعش، منجر به ثبت چندباره نشان شجاعت در تاریخ معاصر به نام کُـردها و اینبار به نام زنـان کوبانی شد و این اتفاق شوکی به جامعه زنان کُـرد وارد کرد تا به خود واقعی و کردیشان برگردند و از دنیای فانتزی زنانه فاصله گرفته و چهبسا منجر به تغییر انتظارات اجتماعی و عمومی از زنان کـرد شد. متعاقب انهدام و محو فیزیکی داعش و نقش برجسته و منحصربهفرد کُـردهای سوری در این پاکسازی که شاید هم مردم و هم جنگجویان از این پیکار طولانی و نفسگیر، خسته هم شده بودند، مورد حمله سربازان اردوغانی قرار گرفتند که ضدیت او با کـردها بر هیچکس پوشیده نیست. اردوغان با دستاویز قراردادن مبارزه با مبارزان کُرد ترکیه که اردوغان برای توجیه رفتار خود، آنان را تروریست میخواند، مناطق کُـردنشین سوریه را مورد حمله و بمباران هوایی قرار داده و مردم مظلوم کُـرد را در سوریه به خاک و خون کشیده است که این رفتار ددمنشانه از جانب جامعه بینالملل با سکوت تقریبا مطلق همراه بوده است بهطوریکه اولا حکومت سوریه نسبت به حفظ جان و امنیت شهروندان کُـرد خود و تمامیت ارضی کشورش جدیت کافی ندارد و در این موضوع از تعصب ملی اثر و خبری نیست. ثانیا قدرتهایی مانند آمریکا و روسیه نیز گویی با دریافت حقالسکوت، نسبت به این فاجعه بینالمللی چشم و گوش خود را بستهاند و کُـردهای سوری را وجهالمصالحه معاملات سیاسی خود قرار دادهاند و تفسیر روشنتری از حقوق بشر شرقی و غربی را به جهانیان معرفی کردهاند. ثالثا جامعه بینالملل و سازمانهای جهانی و بینالمللی مدعی حقوق بشر، در سکوت و غفلت تعمدی به سر میبرند و درباره این فاجعه انسانی، نه لب به سخن میگشایند و نه دست به قلم میبرند و نه همتی میکنند قدمی بردارند. دیگر کشورهای آسیایی و اروپایی نیز با محافظه و ملاحظهکاری با این موضوع برخورد کردهاند. واقعیت این است که این نوع سکوتها به کارنامه حمایتی کشورهای مدعی مدافع مظلومان جهان و منطقه خدشه وارد کرده و موجب ایجاد ابهام و رنجش خاطر مردم کُـرد و همه آزادگان عالم شده است. در کنار همه این اتفاقات سکوت مقامات اقلیم کردستان درباره این فاجعه و بسندهکردن آنان به یک جمله اعتراضی مبهم، بیش از سکوت دیگران جای سؤال و تأسف دارد. با این وضعیت به نظر میرسد این شیوه برخورد اردوغان با کردهای سوری و انفال و نسلکـشی، مورد اجماع عموم ذینفعان و غیرذینفعان قرار گرفته و با چنین هماهنگی چندسویه و فراگیری است که اردوغان بیمحابا بر همه قواعد انسانی و بینالمللی پا مینهد و اندک حیثیت تاریخی ترکیه را بر باد میدهد و جای این سؤال همچنان نزد افکار عمومی کُـردها باقی خواهد ماند که چگونه است که در جریان کشتار کُـردهای سوریه همه منفعل، موافق، ناشنوا و خارج از گود هستند؟ هرچند گزارههای مختلفی برای پاسخ به این سؤال میتواند مطرح باشد؛ اما به نظر میرسد زمینهچینی برای کنشهای سیاسی و حتی نظامی در سطح منطقه و بینالملل و نیز زمانبندی اقدام یکی از مبانی اصلی برای توفیق در این زمینههاست. اتفاقات حادثشده درباره کـردها از جهاتی کاملا همسو و از جهاتی کاملا متضاد به نظر میرسد که لازم به مطالعه و ریشهیابی دقیقتر است. لازم است نخبگان و اصحاب قلم و اندیشه با مطالعه این شرایط درست بیندیشند و جامعه را در برابر شرایط اطراف آگاه کنند تا همه صحیح عمل کنند و در چنین بلواهای مقطعی و سکوتهای موسمی، خواستهها مدفون نماند و حق زندگی آزاد و آرام برای مردم محفوظ بماند.
دیدگاه شما