روش نمودار کندل استیک


چارت با ساختار میله ای

جلسه 1 : ساختار نمودار و معرفی انواع نمودار

ساختار نمودار

در اولین جلسه از سری آموزش های تحلیل تکنیکال قصد دارم شما را با ساختار نمودار آشنا کنم ، سعی میکنم به ساده ترین روش ممکن مفاهیم رومنتقل کنم ، در این جلسه مفهوم ساختار کلی نمودار رو به شما آموزش خواهم داد ، با من همراه باشید .

ساختار نمودار قیمت و انواع نمایش نمودار

به طور کلی ساختار نمودار قیمت در سطر افقی زمان و در سطر عمودی قیمت نمایش داده می شود ، نمودار های قیمت را به چند روش اصلی شامل نمودار خطی ، میله ای ، کندل استیک و … نمایش داده می شود به تصاویر زیر دقت کنید:

۱ – نمونه چارت کندل استیک

اصلی ترین نوع ساختار چارت برای معامله گران کندل استیک می باشد علت این موضوع این است که هر کندل خود اطلاعات فراوانی را به معامله گران می دهد که دقیق ترین تحلیل را می توان روی چارت کندل استیک انجام داد ، این نوع چارت از به هم پیوستن کندل ها تشکیل شده است .

ساختار نمودار چارت کندل استیک

چارت با ساختار شمعی یا کندل استیک ژاپنی

از این پس در این سری آموزش از چارت های با ساختار کندل استیک استفاده می شود

۲ – نمونه چارت میله ای

این نوع چارت شبیه به کندل استیک می باشد

چارت میله ای

چارت با ساختار میله ای

۳ – نمونه چارت با ساختار خطی

چارت خطی

چارت با ساختار خطی

در بالا با ساختار نمودار ها آشنا شدیم و گفتیم که چارت هایی که تشکیل شده از کندل استیک ها می باشند بهترین نوع چارت بوده و در این آموزش به صورت جزئی تر به کندل استیک خواهیم پرداخت.

ساختار نمودار شمعی یا کندل استیک

کندل شناسی یکی از مهم ترین مفاهیم در تحلیل تکنیکال می باشد در این جلسه قصد داریم شما را با ساختار هر کندل آشنا کنیم ، هر کندل شامل چهار قسمت می باشد:

Open ← اولین قیمت یا قیمتی که باز شده است

Close ← آخرین قیمت یا قیمتی که کندل بسته شده است

High ← بالاترین قیمت

Low ← کمترین قیمت

دو نمونه کندل صعودی و نزولی

در صورتی که قیمت بسته شدن بالاتر از باز شدن باشد کندل صعودی بوده و با رنگ سفید نمایش داده می شود ، در غیر این صورت کندل نزولی بوده و با زنگ مشکی نمایش داده می شود ، برای درک بهتر تصویر بالا را ملاحظه بفرمایید.

مفهوم تایم فریم

هر کندل می تواند در تایم خاصی که ما انتخاب می کنیم اطلاعات را به ما نمایش دهد به طور مثال یک کندل در تایم ۵ دقیقه را می توان اینگونه تفسیر کرد که در اولین لحظه در یک قیمت باز شده و در آخرین لحظه بعد از ۵ دقیقه در یک قیمت بسته شده است حالا در طول این ۵ دقیقه می تواند هر قیمت دیگری را تجربه کرده باشده که مفهوم high و low را می رساند.

مفهوم نمودار حسابی و لگاریتمی

نمودار ها با دو مقیاس حسابی و لگاریتمی ترسیم می شوند .

در مقیاس حسابی با افزایش قیمت ، فاصله بین اعداد ثابت باقی می ماند در حالی که در مقیاس لگاریتمی هر چه قیمت بیشتر می شود فصله بین اعداد کوتاه تر می شود.

مقایسه مقیاس لگاریتمی و حسابی

مقایسه مقیاس لگاریتمی و حسابی

در مقیاس لگاریتمی فاصله بین عدد ۱ و ۲ برابر فاصله ی عدد ۵ تا ۱۰ است زیرا هر دو مورد اعداد اولیه دو برابر شده اند. مثال دیگر اینکه فاصله بین ۵ تا ۱۰ در نمودار حسابی برابر فاصله ی ۵۰ تا ۵۵ است ، هر چند که در اولی قیمت دو برابر شده اما در دومی فقط ۱۰ درصد تغییر کرده. در رسم نمودار های لگاریتمی فاصله ی مساوی نشان دهنده درصد تغییر مساوی در قیمت است. به عنوان مثال فاصله بین ۱۰ تا ۲۰ ( یعنی تغییر ۱۰۰%) مساوی فاصله تغییر بین ۲۰ تا ۴۰ و یا ۴۰ تا ۸۰ است.

در مقیاس لگاریتمی فاصله ی بین عدد ۱ و ۲ برابر فاصله عدد ۵ تا ۱۰ است زیرا در هر دو مورد اعداد اولیه دو برابر شده اند.مثال دیگر اینکه فاصله ی بین ۵ تا ۱۰ در نمودار حسابی برابر فاصله ۵۰ تا ۵۵ است ، هر چند که اولی قیمت دو برابر شده اما در دومی فقط ۱۰ درصد تغییر کرده است ، در رسم نمودار های لگاریتمی فاصله های مساوی نشان دهنده درصد تغییر مساوی در قیمت است، به عنوان مثال فاصله بین ۱۰ تا ۲۰(یعنی تغییر ۱۰۰ % ) مساوی فاصله بین ۲۰ تا ۴۰ و یا ۴۰ تا ۸۰ است.

در مقیاس لگاریتمی حرکات قیمت به صورت درصد بیان می شود . بسیاری از تحلیل گران تکنیکی از نمودار های لگاریتمی استفاده میکنند.

بهترین ابزار یا نرم افزار تحلیل تکنیکال

در حال حاضر بهترین نرم افزار آنلاین برای تحلیل تکنیکال تریدینگ ویو می باشد که تقریبا تمام ابزار مورد نیاز را در اختیار ما قرار می دهد

این مقاله از سری آموزش تحلیل تکنیکال می باشد برای مشاهده سایر قسمت ها و سرفصل های آموزش اینجا کلیک کنید

روش نمودار کندل استیک

آکادمی چرتکه

آکادمی چرتکه

آکادمی چرتکه

آموزش تحلیل تکنیکال را همین الان شروع کنید!

آیا سود بیشتری از بورس می خواهید؟

نیاز نیست کار سختی انجام دهید، وبینار زیر را ببینید!

درس اول: تحلیل تکنیکال چیست؟

تحلیل تکنیکال بر سه اصل اساسی بنا نهاده شده است:
یک: همه چیز در قیمت لحاظ شده است .
دو: قیمت ها بر اساس روند ها تغییر می کند.
سه: تاریخ تکرار می شود.
تحلیل گر تکنیکال باید فارغ از هر پدیده ای که در بازار وجود دارد صرفاً با داشتن یک چارت، بتواند بازار را درک کند و نسبت به خرید و فروش سهم ها یا هر چیز دیگر اقدام کند.

“چارتیست” به چه کسی می گویند؟

به تحلیل گر تکنیکال که به اصطلاحی « چارتیست » هم گفته می شود فقط و فقط نمودار داده می شود که با استفاده از ابزار ها و روش هایی که وجود دارد بگوید در آینده برای این سهم چه اتفاقاتی خواهد افتاد .

همه چیز در “قیمت” لحاظ شده است!

در جامعه بسیار می شنویم که تکنیکال در روش نمودار کندل استیک مورد این سهم جواب نمی دهد، تکنیکالیست ها پشت پرده آن سهم را نمی دانند، ما با مدیر عامل شرکت صحبت کردیم این سهم منفجر خواهد شد.

یک تحلیل گر تکنیکال باید به این باور برسد که هر چیزی که بتواند در قیمت تاثیر گذار باشد اعم روش نمودار کندل استیک از فاکتورهای سیاسی ، فاندامنتالی و … در قیمت لحاظ شده و تحلیل گر بدون اینکه اخبار را دنبال کند باید آن ها را در قیمت دیده باشد.

قریب به اتفاق تحلیل گران تکنیکی معتقدند که نیرویی که جهت عرضه و تقاضا را تغییر می دهد تغییرات فاندامنتالی مربوط ب اقتصاد بازار است و همین نیروست که بر قیمت ها تاثیر می گذارد. در بازار هیچ گاه قیمت ها بیهوده بالا یا پایین نمی روند، آنها میزان تاثیر یا عدم تاثیر عوامل بنیادی بازار هستند.

درس دوم: ساختار نمودارها و انواع آن

در بررسی تکنیکال با یک دیتای مشخص سر و کار داریم اما بر اساس نوع تحلیل و سلیقه و روش تحلیل همین دیتای مشخص را به یک نوع مشخص تبدیل می کنیم، که انواع و اقسام آن در ادامه آورده شده است.

نمودار میله ای

همانطور که از اسمش پیداست بصورت یک میله می باشد. در نمودار میله ای قیمت های باز شدن، بالایی، پایینی، بسته شدن را نشان می دهد.

خط کوچکی که در سمت راست میله قرار دارد قیمت بسته شدن و خطوط کوچک سمت چپ بیانگر قیمت باز شدن است. نمودار میله ای بصورت شکل زیر می باشد.

تحلیل تکنیکال نمودار

نمودار خطی

همانطور که از اسمش پیداست بصورت یک منحنی خطی ممتتد است که گسستگی در نمودار وجود ندارد . نگفته پیداست در این نمودار فقط قیمت
پایانی رسم می شود . شکل زیر نمونه ای از نمودار خطی می باشد .

تحلیل تکنیکال نمودار

نمودار شمعی(کندل استیک)

این نوع نمودار نسخه ژاپنی نمودار میله ای است و اکنون کمتر کسی است که نمودارش بصورت شمع های ژاپنی (کندل استیک ) نباشد. نمودارهای ژاپنی مانند نمودارهای میله ای دارای چهار بخش قیمت پایانی، بالایی، پایینی، باز شدن را نشان می دهند.

اجزای نمودار کندل استیک

در نمودارهای شمعی خط هایی که بالا و پایین کندل وجود دارند “شادو (سایه)” نامیده می شوند که بیانگر محدوده نوسان قیمت در روز می باشند. قسمت پهن و کلفت که “بدنه” نامیده می شود فاصله بین قیمت باز شدن و قیمت پایانی میباشد.
نکته : در کندل منفی یعنی روزی که بازار منفی است قیمت بازگشایی بالا و قیمت بسته شدن پایین است و در روز کندل مثبت برعکس می باشد.

چگونه با نمودار خطی در فاركس معامله کنیم؟

گاهی اوقات در طول دوران معامله‌گری و ابتدای آموزش فارکس، احساس سردرگمی داشته‌ام. نمودارهایم بقدری شلوغ بود که نمی‌توانستم یک تصمیم واضح بگیرم. خلاصه همه تحلیل‌ها و بررسی‌ها حسابی درهم و بی‌نظم بود. هر وقت سیگنالی در یک جهت دریافت می‌کردم، سایر مطالبی که آموخته بودم سیگنالی در خلاف جهت سیگنال قبلی به من می‌دادند. دیگر وقت هرس کردن رسیده بود. الان در مورد اندیکاتورها صحبت نمی‌کنم. بلکه درباره چیزی می‌خواهم بنویسم که همه عاشق آن هستند، یعنی کندل‌استیک‌ها. انگار از همان زمان استیو نیسون یا هر کس دیگری که ادعا می‌کند آن را به دنیای غرب معرفی کرده، نوعی فرقه حول کندل‌استیک‌ها شکل گرفته است.

پرایس اکشن پادشاه است، بله البته که هست. اما گاهی اوقات برای من open، close، high و low هر کندل اطلاعات خیلی زیادی بودند که نمی‌توانستم آن‌ها را هضم کنم. بنابراین تصمیم گرفتم نمودارهای دیگری مثل تیک‌چارت، نمودار حجم، نمودار رِنکو و غیره را امتحان کنم. اما وقتی به نمودار خطی رسیدم، آن زمان بود که دوباره توانستم همه چیز را بوضوح ببینم. یک نمودار خطی استاندارد، در واقع قیمت بسته شدن (close) هر کندل را به ما نشان می‌دهد. می‌توان گفت این نمودار معادل یک میانگین متحرک (مووینگ اورج) با دوره یک است که با close کندل‌ها محاسبه می‌شود. همه مریدان نمودارهای کندل‌استیکی همیشه می‌گویند صبر کنید تا کندل بسته شود. خوب با این حساب چرا فقط به close هر کندل توجه نکنیم؟

تمام اطلاعات نمودارها مانند الگوها، سقف و کف‌ها و حتی جهت روند در نمودارهای خطی خیلی راحت‌تر قابل مشاهده هستند، حداقل برای من. از آن زمان تاکنون، هربار که می‌خواهم با نمودار کندل‌استیکی معامله کنم، یک نمودار خطی هم باز می‌کنم.معامله‌گران بسیاری را می‌شناسم که در شناسایی جهت روند و الگوهایی مانند ۳-۲-۱ و حتی کف و سقف‌های مهم قیمت و صرفنظر کردن از نوسانات کوچک مشکل دارند، کاملاً مطمئن هستم که نمودار خطی می‌تواند در ابتدا تا حد زیادی به آن‌ها کمک کند. اجازه دهید منظورم را روی نمودار توضیح دهم.

من وقتی به نمودار بالا نگاه می‌کنم، به زحمت می‌توانم یک موقعیت معاملاتی پیدا کنم.(البته بگویم همه اینطور نیستند) چشم‌های من این نوع نمودار را دوست ندارند، البته نمی‌دانم، شاید فقط من اینطور باشم. بله قطعا موقعیت‌های خوبی وجود دارد، اما برای من واضح نیستند، اگرچه قیمت در طول این دوره که می‌بینیم ۵۰۰ پیپ یا بیشتر حرکت کرده است. اما اگر نمودار فوق را به خطی تبدیل کنیم، چه چیزی می‌توانیم ببینیم؟

اولاً، خیلی راحت می‌توانیم شکل‌گیری الگوی سر و شانه را تشخیص دهیم. و فقط همین نیست. الگوهای ۲B و ۱-۲-۳ را هم خیلی آسان‌تر می‌توانیم ببینیم.

در این تصویر تعداد کمی از مواردی که در یک چشم به هم زدن توانستم شناسایی کنم را مشخص کردم. بعلاوه، من در این نوع نمودار خیلی راحت‌تر می‌توانم جهت روند، سطوح مهم حمایتی و مقاومتی و خطوط روند را تشخیص دهم.

حالا اگر دوباره برگردیم به نمودار کندل‌استیکی، می‌بینید که هر چیزی که من در تصویر بالا مشخص کرده‌ام، از بین شادوهای کندل‌ها عبور کرده است. من همیشه سطوح حمایتی و مقاومتی را اینطور مشخص کرده‌ام و می‌بینید که انجام این کار و دیدن آن‌ها روی نمودار خطی خیلی راحت‌تر است. البته یک معامله‌گر مجرب می‌تواند الگوی ۱-۲-۳ و سایر موارد را به همین راحتی روی نمودار کندل‌استیکی هم شناسایی کند. ولی من هیچ‌وقت نتوانستم آن‌ها را روی نمودار کندل‌استیکی ببینم، مگر اینکه قبلا نمودار خطی را بررسی کرده باشم. آن وقت تازه نمودار کندل‌استیکی برای من قابل درک می‌شود.

حالا اگر اطلاعات خوب نمودارهای کندل‌استیکی روش نمودار کندل استیک مانند پین‌بارها، کندل‌های قوی نزولی و صعودی، شادوهای بلند و غیره را با قدرت سادگی نمودارهای خطی و راحتیِ تشخیص روندها و الگوهای آن‌ها ترکیب کنیم، به همان چیزی می‌رسیم که باعث ارتقاء سطح موفقیت معاملات من شد.

آیا تغییر یک نمودار از کندل‌استیکی به خطی باعث موفقیت شما در معامله‌گری می‌شود؟ البته که خیر. اما این کار باعث می‌شود نمودارهای شما ساده‌تر و واضح‌تر شوند. اگر شما هم مثل من نمی‌توانید این همه شلوغی و اطلاعات نمودارهای کندل‌استیکی از قبیل open، close، high، low، شادوها، بدنه‌ها و غیره را تحمل کنید، می‌توانید از نمودارهای خطی کمک کنید

معامله‌گری یعنی تشخیص الگوها و این کار در نمودارهای خطی خیلی راحت‌تر انجام می‌شود. شما چه نظری دارید؟ آیا شما هم به اندازه من به نمودارهای خطی تمایل دارید یا فکر می‌کنید می‌توان به طریق بهتری با نمودارهای خطی معامله کرد؟خوشحال میشویم نظرات خودرا با ما به اشتراک بگذارید.

آموزش نحوه خواندن نمودار ارزهای دیجیتال برای معامله‌گران

آموزش نحوه خواندن نمودار ارزهای دیجیتال برای معامله‌گران

خواندن نمودار ارزهای دیجیتال برای پیدا کردن بهترین زمان خرید یا فروش یک دارایی، برای معامله گران ضروری است؛ تحلیل تکنیکال می‌تواند به سرمایه گذاران کمک کند تا روندهای بازار را شناسایی روش نمودار کندل استیک کرده و حرکت‌های آتی قیمت یک دارایی را پیش بینی کنند. خواندن نمودارهای بازار کریپتو می‌تواند به سرمایه گذاران کمک کند تا بر اساس روندهای صعودی و نزولی بازار تصمیمات آگاهانه بگیرند.

حرکت صعودی در نمودار به روند افزایشی قیمت اشاره دارد که توسط گاوها یا خریداران یک دارایی انجام می‌شود و در مقابل نیز حرکت نزولی به یک روند ریزشی قیمت که توسط خرس‌ها یا فروشندگان ایجاد می‌شود، اشاره دارد. تحلیل تکنیکال می‌تواند به تریدر ها کمک کند تا روندها و الگوهای قیمتی را در نمودارها برای یافتن فرصت‌های معاملاتی ارزیابی کنند.

کاربرد تحلیل تکنیکال در نمودار ارزهای دیجیتال چیست؟

«تکنیکال» به تجزیه و تحلیل فعالیت‌های معاملاتی و تغییرات قیمتی یک دارایی در گذشته اشاره دارد که به گفته تحلیلگران تکنیکال، ممکن است پیش بینی کننده مفیدی برای حرکت‌های آتی قیمتی یک دارایی باشد. تحلیل تکنیکال اولین بار توسط چارلز داو، بنیانگذار و سردبیر وال استریت ژورنال و یکی از بنیانگذاران Dow Jones & Company معرفی شد.

اعتبار تحلیل تکنیکال به این بستگی دارد که آیا بازار تمام اطلاعات شناخته شده مربوط به یک دارایی معین را قیمت گذاری کرده است یا خیر. معامله گرانی که از تحلیل تکنیکال استفاده می‌کنند و روانشناسی بازار را به کار می گیرند، معتقدند که تاریخ در نهایت تکرار خواهد شد.

تحلیلگران تکنیکال ممکن است تجزیه و تحلیل فاندامنتال را هم در استراتژی معاملاتی خود بگنجانند تا تعیین کنند که آیا یک دارایی ارزش خریدن دارد یا خیر و تصمیمات خود را با تجزیه و تحلیل سیگنال‌های معاملاتی تکمیل کنند تا بدانند چه زمانی باید خرید و چه زمانی بفروشند تا سود خود را به حداکثر برسانند.

چارلز داو به ایجاد اولین شاخص بورس در سال 1884 کمک کرد. ایجاد این شاخص با ایجاد میانگین صنعتی داوجونز (DJIA) دنبال شد که یک شاخص قیمتی است که 30 شرکت بزرگ سهامی عام در ایالات متحده را دنبال می‌کند. نظریه داو به لطف مشارکت چندین تحلیلگر دیگر از جمله ویلیام همیلتون، رابرت تیا و ریچارد راسل دستخوش تغییراتی شده است.

اولین اصل نظریه داو یکی از اصول اصلی تحلیل تکنیکال است: بازار تمام اطلاعات موجود درباره قیمت دارایی‌ها را منعکس می‌کند و بر این اساس این اطلاعات، دارایی را قیمت گذاری می‌کند. به عنوان مثال اگر از یک شرکت انتظار برود سود دارایی مثبت باشد، بازار قیمت آن دارایی را صعودی پیش بینی می‌کند.

نمودارهای کندل استیک چیست؟

روندهای بازار ارزهای دیجیتال را می‌توان از طرق مختلف بررسی و تجزیه و تحلیل کرد و برای این کار انواع مختلفی از نمودارها در دسترس معامله‌گران قرار دارند. نمودارهای کندل کریپتو به دلیل ماهیت کندل استیک‌ها اطلاعات بیشتری را ارائه می‌دهند.

نمودارهای کندل استیک چیست؟

نمودارهای کندل استیک ارزهای دیجیتال زمان را در خط افقی و اطلاعات قیمتی را در محور عمودی نشان می‌دهند. این نمودارها را می‌توان در بازه های زمانی مختلف تنظیم کرد که کندل ها در واقع نشان دهنده آن بازه زمانی هستند. برای مثال، اگر نمودار معاملات کریپتویی روی یک بازه زمانی چهار ساعته تنظیم شود، هر کندل چهار ساعت فعالیت معاملاتی را نشان می‌دهد.

هر کندل در این نمودار اساسا از بدنه و دنباله تشکیل شده است. بدنه هر کندل نشان‌دهنده قیمت‌های باز و بسته شدن آن بازه است، در حالی که فیتیله بالایی نشان‌دهنده این است که قیمت یک ارز دیجیتال در آن بازه زمانی چقدر بالا رفته است، و فتیله پایین نشان‌دهنده کاهش قیمت آن است.

به طور مشابه، کندل‌ها ممکن است دو رنگ متفاوت داشته باشند: سبز یا قرمز. کندل سبز نشان می‌دهد که قیمت در دوره مورد بررسی افزایش یافته، در حالی که کندل قرمز نشان می‌دهد که قیمت کاهش یافته است.

ساختار ساده کندل‌ها می تواند اطلاعات زیادی را در اختیار کاربران قرار دهد. تحلیلگران تکنیکال ممکن است از الگوهای کندل استیک برای شناسایی برگشت احتمالی روند استفاده کنند. معامله‌گران ارزهای دیجیتال باید از الگوهای کندل‌های صعودی و نزولی آگاه باشند.

به عنوان مثال یک دنباله بلند در بالای بدنه کندل می‌تواند نشان دهد که معامله‌گران در سود هستند و ممکن است به زودی اقدام به فروش کنند؛ در مقابل نیز یک دنباله بلند در پایین کندل می‌تواند به این معنی باشد که معامله گران هر بار که قیمت کاهش می‌یابد، اقدام به خرید در سطوح پایین می‌کنند.

سطوح حمایت و مقاومت در نمودار کندل استیک

خواندن نمودارهای کندل استیک کریپتو در نمودار ارزهای دیجیتال با استفاده از سطوح حمایت و مقاومت آسان تر است و این سطوح با استفاده از خطوط روند قابل شناسایی هستند. خطوط روند خطوطی هستند که با اتصال یک سری قیمت‌ها روی نمودارها ترسیم می‌شوند.

سطوح پشتیبانی، نقاط قیمتی هستند که انتظار می‌رود ریزش ارزهای دیجیتال یا هر دارایی دیگر به دلیل تمرکز علاقه به خرید در آن سطح متوقف شود. سطوح مقاومت نیز نقاط قیمتی هستند که در آنها فروش متمرکز برای کسب سود وجود دارد.

سطوح حمایت و مقاومت را می‌توان از طریق خطوط روند شناسایی کرد، زیرا این موارد شناسایی الگوهای نمودار ارزهای دیجیتال را آسان‌تر می‌کنند. یک خط روند صعودی با استفاده از اتصال اولین کف قیمتی و دومین کف قیمتی یک ارز دیجیتال، در یک بازه زمانی مشخص ترسیم می‌شود. سطوحی که این خط روند را لمس می‌کنند به عنوان پشتیبانی در نظر گرفته می‌شوند.

یک خط روند نزولی نیز با استفاده از اتصال اولین اوج و دومین اوج قیمتی ترسیم می‌شود و سطوحی که این خط را لمس می‌کنند به عنوان سطوح مقاومت در نظر گرفته می‌شوند. بر اساس خطوط روند و سطوح حمایت و مقاومت می توان از استراتژی های مختلفی استفاده کرد. به عنوان مثال، برخی از تحلیلگران تکنیکال به سادگی نزدیک به حمایت خطوط روند صعودی خرید می‌کنند و نزدیک به مقاومت خطوط روند نزولی نیز می‌فروشند.

میانگین متحرک در نمودار ارزهای دیجیتال چیست؟

میانگین متحرک (MA) یکی از رایج‌ترین انواع شاخص‌های تکنیکال و خواندن نمودار ارزهای دیجیتال است.

متداول ترین میانگین های متحرک برای دوره های 10، 20، 50، 100 یا حتی 200 روزه استفاده می‌شوند. انواع مختلفی از میانگین متحرک مورد استفاده معامله گران وجود دارد. میانگین متحرک ساده (SMA) به سادگی میانگین قیمت یک دارایی در یک دوره معین را جمع می‌کند و حاصل را بر تعداد دوره ها تقسیم می کند.

میانگین های متحرک شاخص های عقب مانده‌ای هستند زیرا بر اساس قیمت‌های گذشته محاسبه می‌شوند. معامله گران اغلب از میانگین متحرک به عنوان سیگنال برای خرید و فروش دارایی‌ها استفاده می کنند.

شاخص مکدی (MACD) یا شاخص واگرایی همگرایی میانگین متحرک

اندیکاتور MACD، مخفف عبارت Moving average convergence divergence است. این شاخص توانایی شناسایی کلیه فرصت‌های موجود در بین بازارهای مالی را دارد و نقشی کمک کننده به شما در انجام تحلیل تکنیکال ایفا می‌کند. شاخص MACD در واقع قابلیت بررسی چگونگی وضعیت یک دارایی را دارد و می‌تواند چگونگی روند آن را مشخص کند.

MACD از تفریق میانگین متحرک نمایی 26 روزه از میانگین متحرک نمایی 12 روزه به دست می‌آید. سپس، یک میانگین متحرک نمایی 9 روزه از MACD، که خط سیگنال (signal line) نیز نامیده می‌شود، روی خط MACD کشیده می‌شود که می‌تواند به تریدرها سیگنال‌های خرید و فروش بدهد.

وقتی میانگین متحرک نمایی 12 روزه از میانگین متحرک نمایی 26 روزه عبور می‌کند، MACD سیگنال فروش را نشان می‌دهد، در حالی که عکس آن نشان می‌دهد که زمان روش نمودار کندل استیک خرید دارایی فرا رسیده است.

شاخص قدرت نسبی (RSI)

شاخص قدرت نسبی (RSI) یک شاخص حرکتی است که نشان می‌دهد یک دارایی بیش از حد خرید شده یا بیش از حد فروخته شده است. RSI بین دو عدد 0 تا 100 در نوسان است.

این اندیکاتور از یک بازه زمانی 14 روزه استفاده می‌کند و زمانی که شاخص RSI یک ارز دیجیتال به زیر 30 می‌رسد، اشباع فروش در نظر گرفته می‌شود؛ در حالی که با رسیدن شاخص قدرت نسبی به بالای 70، وضعیت اشباع خرید را نشان می‌دهد.

بررسی انواع نمودارها در تحلیل تکنیکال

انواع نمودار در تحلیل تکنیکال

در تحلیل تکنیکال تحلیلگران به دنبال بررسی روندها و الگوهای مختلف در نمودارهای قیمت هستند تا با تشخیص الگوهای مناسب بتوانند وارد معامله بشوند. اما نمودار قیمت با چه ترفندی ایجاد می‌شود؟ کدام قیمت برای رسم نمودار قیمتی استفاده می‌شود؟ نحوه نمایش نمودارها چه تاثیری بر روی نتیجه تحلیل می‌تواند داشته باشد؟ مهم‌ترین روش‌های نمایش قیمت کدامند؟ در این مقاله از کیسوک آکادمی، انواع نمودارها در تحلیل تکنیکال را بررسی می‌کنیم و به این سوالات پاسخ خواهیم داد. با ما همراه باشید.

انواع قیمت‌ در نمودارها

در انواع نمودارها در تحلیل تکنیکال ، برای ترسیم نمودارهای قیمتی اولین مرحله انتخاب قیمت پایه است. برای اینکه نمودار برای همه تحلیلگران قابل استفاده باشد، حتما نیاز است که نمودارها از استانداردهای مشخصی پیروی کنند. در بازارهای مالی برای یک بازه زمانی مشخص چهار نوع قیمت را می‌توان به عنوان قیمت پایه در نظر گرفت: قیمت باز شدن، قیمت بسته شدن، قیمت بالا و قیمت پایین.

قیمت باز شدن (Open)

فرض کنید که یک مغازه طلافروشی می‌خواهد نمودار تغییرات قیمت برای طلا در یک روز خاص را رسم کند. طلا فروش صبح که مغازه را باز می‌کند قیمت هر گرم طلا برابر با یک میلیون تومان است. در واقع در شروع بازه زمانی این قیمت برای طلا ثبت می‌شود که به آن قیمت باز شدن می‌گویند. لذا قیمت باز شدن در واقع اولین قیمت ثبت شده در یک بازه معاملاتی است.

قیمت بسته شدن (Close)

شب که طلا فروش مغازه را تعطیل می‌کند تا به خانه خود برود قیمت طلا برابر با یک میلیون و پنجاه هزار تومان است. این قیمت را قیمت بسته شدن می‌گویند و آخرین قیمتی است که در یک بازه معاملاتی در آن معامله انجام شده است.

قیمت بالا (High) و قیمت پایین (Low)

اما قیمت در طول بازه زمانی لزوما یکی از این دو قیمت نبوده و در حال نوسان بوده است. طلا فروش در طول روز طلا را با قیمت‌ یک میلیون و صد هزار تومان در بالاترین قیمت، و نه‌صد و هشتاد هزار تومان در پایین‌ترین قیمت معامله کرده است.

به بالاترین قیمت ثبت شده در معاملات برای یک بازه زمانی قیمت بالا Highو به کمترین قیمت ثبت شده قیمت پایین Low گفته می‌شود.

انواع نمودارها در تحلیل تکنیکال ، برای نمایش قیمت در نمودارها می‌توان از چهار قیمت استفاده کرد. برخی نمودارها فقط از یکی و برخی دیگر از همه این قیمت‌ها استفاده می‌کنند. تفاوت نگاه به نمایش این قیمت‌ها و کاربردهای مختلف آن منجر به ایجاد نمودارهای مختلف در تحلیل تکنیکال شده است که در ادامه سه مورد از مهم‌ترین آنها را بررسی می‌کنیم.

نمودار خطی، جزئیات کمتر نمایش ساده‌تر

ساده‌ترین و معروف‌ترین انواع نمودارها در تحلیل تکنیکال ، نمودار خطی است. برای ترسیم این نمودار تنها از یک قیمت استفاده می‌شود. سایت‌های تحلیلی، امکان انتخاب نوع قیمت برای رسم نمودار خطی را به کاربران خود می‌دهند اما به صورت پیش فرض از قیمت بسته شدن برای رسم آن استفاده می‌شود. دلیل این امر این است که افراد معتقدند قیمت بسته شدن در واقع نشانگر مجموع تمام فعل و انفعالات قیمت در آن بازه زمانی است.

مزیت مهم این نمودار نمایش ساده تغییرات قیمتی است. رسم این نمودار نیز بسیار آسان است بدین صورت که برای هر بازه زمانی قیمت بسته شدن در نمودار به صورت نقطه ایجاد می‌شود و این نقاط با خط راست به هم وصل می‌شوند تا نمودار خطی را ایجاد کنند. اما این نمودار با حذف سایر قیمت‌ها اجازه دسترسی به اطلاعات بیشتر را از کاربران می‌گیرد. به همین دلیل برای تحلیل کاربرد چندانی ندارد.

انواع نمودار در تحلیل تکنیکال

نمودار میله‌ای، استفاده از تمام قیمت‌ها

نمودار میله‌ای از هر چهار قیمت باز شدن، بسته شدن، بالا و پایین برای رسم استفاده می‌کند. برای رسم این نمودار ما یک خط عمودی داریم که پایین‌ترین قیمت، کف و بالاترین قیمت، سقف آن است. برای نشان دادن قیمت شروع و قیمت پایینی در این نمودار از دو نیم خط که به این خط عمودی وصل شده است، استفاده می‌شود. نیم‌خط افقی به سمت چپ قیمت شروع و نیم‌خط افقی به سمت راست قیمت پایانی است.

در برخی از پلتفرم‌ها برای راحتی تشخیص روند در بازه زمانی مدنظر نمودار میله‌ای صعودی را به رنگ سبز و نمودار میله‌ای نزولی را به رنگ قرمز نشان می‌دهند. منظور از صعودی بودن در اینجا بالاتر بودن قیمت پایانی نسبت به قیمت شروع و منظور از نزولی بودن برعکس این موضوع است.

انواع نمودار در تحلیل تکنیکال

از آنجایی که در این نمودار از چهار قیمت برای رسم استفاده می‌شود جزئیات بیشتری قابل مشاهده است. کاربران می‌توانند همزمان علاوه بر دیدن قیمت روند قیمتی در بازه زمانی مد نظر را نیز با استفاده از این نمودار مشاهده کنند.

نمودار کندل استیک

نوع سوم نمودارها که پرکاربردترین آنها نیز هست نمودار کندل استیک می‌باشد. این نمودار مشابه با نمودار میله‌ای از چهار قیمت معرفی شده برای رسم استفاده می‌کند. اما جزئیات رسم آن متفاوت هست. در نمودارهای کندل استیک ما دو مفهوم بدنه و سایه داریم.

قسمت بدنه مستطیل توپر هست که بین قیمت شروع و پایانی محصور شده است. قسمت سایه از دو سمت به صورت عمودی به بدنه وصل می‌شود که نشان دهنده بالاترین و پایین ترین قیمت است. این نمودار با توجه به قیمت‎‎‌ها می‌تواند بدون بدنه یا بدون سایه و یا حالت‌های مختلف سایه و بدنه باشد. همین امر باعث شده است که در تحلیل تکنیکال مبحثی با نام کندل شناسی ایجاد شود و افراد با استفاده از آن به معامله بپردازند.

انواع نمودار در تحلیل تکنیکال

همانند نمودار میله‌ای نمودارهای کندل استیک نیز دو حالت صعودی و نزولی دارند و در پلتفرم‌ها با رنگ‌های متفاوت از هم جدا می‌شوند.

علاوه بر این سه نمودار، نمودارهای دیگری مانند هیکن آشی، کاجی، بیس لاین و … وجود دارد که هرکدام با استفاده از قیمت‌های ذکر شده به صورت متفاوت رسم می‌شوند اما کاربرد آنچنانی در تحلیل تکنیکال ندارند. لذا از توضیح آنها صرف نظر می‌شود.

مقیاس نمودارها

مفهوم مهم دیگری که در نمودارها وجود دارد مقیاس قیمتی است. مفهوم مقیاس به فاصله قیمت‌ها روی نوار عمودی اشاره دارد. دو نوع مقیاس خطی و لگاریتمی برای رسم نمودارها وجود دارد.

مقیاس خطی

در مقیاس خطی اعداد به صورت خطی در نوار عمودی قرار می‌گیرند. به طوری که فاصله هر عدد با عدد قبلی برابر با مقدار واحد است. به عنوان مثال فاصله بین قیمت 100 با 200 در روی نمودار برابر با فاصله‌ 200 تا 300 و برابر با 100 واحد است.

مقیاس لگاریتمی

در نمودارهای با مقیاس لگاریتمی فواصل روی نوار عمودی به صورت درصدی قرار می‌گیرند. به عنوان مثال فاصله‌ی بین 100 تا 200 برابر با فاصله‌ی 200 تا 400 هست. چرا که در هردو این حالت‌‌ها، تغییر قیمت صد در صدی ایجاد شده است.

با تغییر مقیاس نمودار، خطوطی که روی نمودار رسم می‌شود نیز تغییر می‌کند. لذا در تحلیل تکنیکال مهم است که از کدام نمودار استفاده می‌کنید. نمودار خطی ساده‌تر و قابل درک‌تر، و نمودار لگاریتمی جمع ‌و جورتر است.

معمولا در انواع نمودارها در تحلیل تکنیکال ، برای تحلیل‌ها با تایم فریم (بازه زمانی) بالاتر از نمودار لگاریتمی و برای تحلیل‌ها در تایم فریم‌های کوتاه از نمودار با مقیاس خطی استفاده می‌شود. در اکثر پلتفرم‌های تحلیلی این دو مقیاس وجود دارند و شما می‌توانید بسته به علاقه خودتان یکی را انتخاب و استفاده کنید.

جمع بندی

در مقاله انواع نمودارها در تحلیل تکنیکال ، به بررسی انواع نمودار از جمله خطی، کندل استیک و میله‌ای، انواع قیمت‌ها مانند قیمت باز شدن، قیمت بسته شدن، قیمت بالا و قیمت پایین پرداختیم. همچنین مقیاس‌های خطی و لگاریتمی را در بازه‌های زمانی کوتاه و بلند، بررسی کردیم. با امید به اینکه این مقاله توانسته باشد دیدگاهی کلی از انواع نمودارها در تحلیل تکنیکال را به شما ارائه دهد. لطفا نظرات و تجربیات خود را این باره با تیم کیوسک آکادمی در میان بگذارید.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.