رابطه مستقیم دلار و بورس


در صورتی که بحران‌ها اقتصادی یا حواشی سیاسی و اقتصادی در سال جاری رخ ندهد، به نظر من می‌توان تا پایان سال میلادی، انس طلا بین را ۱۷۰۰ تا ۱۹۰۰ دلار در نظر گرفت

رابطه مستقیم اوراق قرضه با قیمت دلار در فارکس؛ هر چه سوددهی بیشتر، ارز قدرتمندتر

حیدری کارشناس اقتصادی نرخ بازدهی اوراق قرضه در آمریکا را در رابطه مستقیم با دلار می‌داند و پیشنهاد داد که تفاوت سود دهی اوراق قرضه دو کشور مختلف در فارکس را در نظر بگیرند.

بازار؛ گروه بورس: حدود سه هفته‌ای هست که خبر اقتصادی و سیاسی خاصی در سطح بین المللی و آمریکا وجود ندارد که بتواند نوسانی در جفت ارزها(فارکس) ایجاد کند و تنها چیزی که گفته می‌شود می‌توان بر اساس آن در مورد آینده این بازار تحلیل داشت "نرخ بازدهی اوراق قرضه آمریکا" است که علی حیدری کارشناس اقتصادی و یکی از تحلیل‌گران بازار جفت ارزها در تحلیل این هفته فارکس گفت که هر زمانی که نرخ بهره اوراق قرضه آمریکا افزایش پیدا کرد ارزش دلار هم بالا می‌رود.

به طور کلی هر چه قدر میزان نرخ بازدهی اوراق قرضه بالاتر برود ارزش دلار هم بالاتر می‌رود

او در گفتگو با با بازار، به کسانی که قصد دارند با تحلیل اوراق قرضه در فارکس کار کنند، پیشنهاد داد که نرخ بازدهی اوراق قرضه ۱۰ ساله دو کشور را با هم در نظر بگیرند و هر کدام که نرخ بازدهی بالاتری داشت، نسبت به جفت ارز خود بالاتر می‌رود.

*اوراق قرضه در اقتصاد آمریکا چه تعریفی دارد و چرا مورد اقبال جمعی قرار می‌گیرد؟
اوراق قرضه یک سری برگه است که دولت مرکزی یا بانک مرکزی با سر رسید مشخصی منتشر می‌کند و هر چه میزان سر رسید آن کمتر باشد میزان درصد بازدهی آن‌ هم کمتر است، اما اگر اوراق با سر رسید ۱۰ ساله را در نظر بگیریم، میزان بازدهی و سودی که از این اوراق نصیب خریدار آن می‌کند بیشتر از تورم خواهد بود، یعنی اگر تورم در آمریکا را ۲ درصد در نظر بگیرم سود اوراق قرضه ۳ الی ۴ درصد می‌باشد به همین دلیل است که با اقبال و خواست جمعی همراه است.

*تفاوت اوراق در کشور ما و آمریکا چیست؟
اولا به دلیل مسائل شرعی هنوز اوراق قرضه در ایران وجود ندارد و اوراق ما تحت عنوان اوراق مشارکت نام برده می‌شوند که از سمت دولت منتشر می‌گردد و با توجه به سود مشخصی که دارد، ولی عمده تفاوت این اوراق با اوراق قرضه آمریکا در میزان سوددهی آن‌ها نسبت به تورم است، یعنی سود دهی اوراق مشارکت در ایران زیر تورم است ولی اوراق قرضه آمریکا معمولا بیشتر از تورم می‌باشد.

*با توجه به اینکه اوراق قرضه در هر کشوری سیگنال مهمی برای قیمت ارز آن است، بفرمایید چگونه از سیگنال اوراق قرضه آمریکا در فارکس استفاده کنیم؟
در سه هفته‌ اخیر خبری در بر روی بازارهای مالی تاثیر بگذارد وجود نداشت و آن چیزی که در حال حاضر در بازار فارکس اثر می‌گذارد، میزان نرخ بازدهی اوراق قرضه آمریکا است، به طور کلی هر چه قدر میزان نرخ بازدهی اوراق قرضه بالاتر برود ارزش دلار هم بالاتر می‌رود.

نرخ اوراق قرضه از چند ماه تا ۳۰ ساله متفاوت است حالا اینکه کدام یک را در معاملات فارکس اولویت قرار دهیم، مهم است؟ که از نظر من باید اوراق با سر رسید ۱۰ ساله را اولویت قرار داد، یعنی اگر نرخ بازدهی اوراق قرضه آمریکا در ۱۰ سال افزایشی بود، ارزش دلار هم افزایش پیدا می‌کند. همچنین هر زمانی که نرخ بازدهی اوراق قرضه افزایش پیدا کرد می‌توان به این نتیجه رسید که بانک مرکزی نرخ بهره بانکی خود را افزایش می‌دهد.

در صورتی که بحران‌ها اقتصادی یا حواشی سیاسی و اقتصادی در سال جاری رخ ندهد، به نظر من می‌توان تا پایان سال میلادی، انس طلا بین را ۱۷۰۰ تا ۱۹۰۰ دلار در نظر گرفت

علاوه بر آن، بازدهی نرخ اوراق قرضه بین دو کشور را در نظر بگیرد مثلا اگر نرخ بازده اوراق قرضه ۱۰ ساله امریکا بیشتر از نرخ بازدهی استرالیا بود، می‌توان به این نتیجه رسید که در آن لحظه AUD (دلار استرالیا) نسبت به دلار آمریکا نزولی خواهد بود.

*برخی از کشورها نرخ بهره بانکی خود را به دلیل وجود تورم افزایش دادند، چرا آقای "پاول" رئیس فدرال رزور آمریکا، از افزایش نرخ بهره بانکی در آمریکا جلوگیری می‌کند؟
معمولا نرخ بهره بانکی در کشورهای که اقتصاد شفاف دارند، زمانی بالا می‌رود که میزان تورم آن به دلیل رویکرد و عملکرد اقتصاد بالا برود، اما در حال حاضر تصور من این است، تورمی که در آمریکا وجود دارد با وجود بالا بودن آن، در اثر عملکرد اقتصادی نیست بلکه بخاطر بحران کرونا و تزریق پول یا سیاست‌های انبساطی پولی است.

به عبارت دیگر رئیس بانک مرکزی آمریکا بر این باور است که کاری در اقتصاد در آمریکا صورت نگرفته است و هنوز اقتصاد به رشد و رونق خودش نرسیده؛ یعنی اقتصاد به آن مرحله رشد نرسیده که بخواهیم نرخ بهره را بالا ببریم.

کلیات سخنان پاول در جلسه هفته اخیر این بود که علی رغم اینکه تورم به محدوده خاص خود رسیده اما کماکان ما برای افزایش نرخ بهره بانکی فاصله و زمان بیشتری نیاز داریم.

*تزریق واکسن کرونا باعث ایجاد یک خوشبینی در بازارهای مالی شد، اما به نظر می‌رسد که ویروس جهش یافته نوع دلتای کرونا کمی این خوشبینی را تحت شعاع قرار داده است، آیا ممکن است که بار دیگر اقتصاد کشورهای مختلف به وضعیت دوران اوج کرونا برگردد؟
آمریکا از بحران درحال بیرون آمدن است و یکی از دلایل که نرخ اوراق روبه رشد می‌باشد، خوشبینی به رشد اقتصاد آمریکا نسبت به سایر نقاط دنیا است. ویروس کرونا از نوع دلتا، بیشتر در آسیا شیوع پیدا کرده است که در برخی از کشورهای مثل استرالیا باعث اعمال قوانین سختگیرانه شده است، این ویروس در اورپا کمتر و در آمریکا تقریبا نزدیک به صفر است.

چیزی که تا کنون در مورد این ویروس عنوان شده، سرعت بالای انتشار آن است اما مرگ و میر بر اثر این ویروس قدرتی مشابه کرونا دارد. سرمایه‌گذاران نگران این هستند که کشورهای دیگر به خاطر شیوع ویروس کرونا دلتا، هم مثل استرالیا بار دیگر درگیر قرنطینه شوند که مسائل اقتصادی را تحت تاثیر خود قرار دهد.

اما در کل، بازارها در سال ۱۴۰۰ شمسی بیشتر حالت نوسانی دارند، بنابراین اگر شما یک سیگنال گیر خوبی باشد، می‌توانید سود خوبی در این اوضاع از این بازارها بگیرید و گاها جهش‌های صعودی خواهیم داشت. ولی برخی از بازارها مثل بازار استرالیا؛ با توجه رابطه مستقیم دلار و بورس به رویکرد بانک مرکزی این کشور که فعلا روی افزایش نرخ بهره نیست را می‌توان در برابر آمریکا یک بازار نوسانی ارام و نزولی در نظر بگیرید.

*در مورد انس طلا اعداد متعددی مطرح شده و حتی در برخی از سایت‌های خارجی از اعداد نجومی حرف زده می‌شود به عنوان مثال عدد ۴هزار دلار را تا پایان سال ۲۰۲۰ برای انس طلا مطرح می‌کنند، به نظر شما آینده بازار طلا چه خواهد شد؟
در صورتی که بحران‌ها اقتصادی یا حواشی سیاسی و اقتصادی در سال جاری رخ ندهد، به نظر من می‌توان تا پایان سال میلادی، انس طلا بین را ۱۷۰۰ تا ۱۹۰۰ دلار در نظر گرفت، چرا که انس طلا به بحران‌ها و حواشی به سرعت واکنش نشان می‌دهد و معمولا قیمت آن صعودی خواهد شد، اما اگر خبرهای بهبود وضعیت اقتصادی آمریکا به همین منوال ادامه پیدا کند، نوسانات انس طلا به سمت پایین خواهد بود.

بعید می‌دانم انس طلا قیمت ۴ هزار دلار را با توجه به اقتصاد آرام آمریکا ببیند مگر اینکه یک فاجعه بزرگی در این کشور رخ دهد.

رابطه نرخ دلار با بورس و تورم

هومن مقراضی کارشناس بازارهای مالی چه رابطه‌ای بین میزان رشد بورس، دلار و تورم وجود دارد؟ آیا هر ۳ این شاخص‌ها باید نسبتا به یک اندازه رشد کنند؟ آیا درست است که بگوییم اگر در یک بازه زمانی یکی از اینها بیشتر از دیگری رشد کرد، در بازه زمانی بعدی سایر شاخص‌ها این عقب‌ماندگی را جبران می‌کنند و در بلندمدت میزان رشد دلار و تورم و بورس باید به یک اندازه باشد؟

برای پاسخ به این سوالات اجازه دهید که نگاهی دقیق‌‌‌تر به هر یک از آنها داشته باشیم. اول اجازه دهید بگوییم تورم چیست و با تعریف تورم شروع کنیم. در نگاه ساده تورم به معنی بی‌ارزش شدن پول ملی است و به همان میزان که تورم داریم پس باید ریال بی‌ارزش‌تر و دلار گران‌تر شود. این تصور اما کاملا صحیح نیست. چرا؟ چون برای محاسبه تورم ۲ بار میانگین‌گیری می‌کنند. یک بار از بیش از ۴۰۰ کالای مختلف میانگین می‌گیرند و یک بار دیگر هم از ۱۲ ماه گذشته سال میانگین می‌گیرند. بنابراین وقتی که دلار گران می‌شود کالاهای وارداتی که به دلار خریداری شده و وارد کشور شده‌اند اغلب بلافاصله همپای دلار گران خواهند شد اما سایر کالا‌ها نه لزوما. البته بعضی کالاهای داخلی نیز همپای دلار بالا می‌روند ولی در نهایت تمام ۴۰۰ قلم کالایی که در محاسبه نرخ تورم لحاظ می‌شوند همه به یک اندازه و به میزان رشد دلار، رشد نمی‌کنند و همین عامل باعث می‌شود میزان نرخ تورم و میزان رشد دلار با هم مساوی نباشند. پس فرمول تورم چیست؟ فرمول تورم به میانگین قیمت حدود ۴۰۰ کالا در طی ۱۲ ماه اشاره می‌کند که لزوما مساوی میزان رشد دلار نخواهد بود. پس در آن زمان‌هایی که دلار شدیدا رشد می‌کند، نرخ تورم سالانه از دلار عقب‌تر می‌ماند. حالا شاید بگویید در بلندمدت چطور؟ آیا در بلندمدت نرخ تورم و نرخ افزایش ارز با هم مساوی خواهند شد؟ جواب این است که نرخ ارز علاوه بر موضوع تورم، تابع فاکتورهای مختلف دیگری نیز هست، از جمله میزان مثبت یا منفی بودن تراز تجاری کشور، بدهکار بودن یا نبودن یک کشور، نرخ رشد اقتصادی، امنیت و ثبات سیاسی و اقتصادی و. . بنابراین اگرچه تورم و نرخ ارز با هم ارتباط دارند، اما ارتباط کاملا مستقیم و ۱۰۰درصد مساوی با هم ندارند.

حالا برویم سراغ رابطه دلار و بورس. برای بررسی تاثیر دلار بر بورس باید به این نکته توجه کنیم که در بورس، صنایع و شرکت‌های مختلفی وجود دارند که بسیاری از آنها صادرات‌محور هستند و محصولات خود را به دلار می‌فروشند، بنابراین افزایش نرخ تسعیر ارز یا همان نرخ دلار در برابر ریال، باعث می‌شود درآمد آن شرکت‌ها بعد از تبدیل به ریال عدد بزرگ‌تری شود. وقتی درآمد رشد کند بالطبع قیمت سهم هم رشد می‌کند. حالا سوال اینجاست که آیا میزان رشد قیمت سهم باید مساوی میزان رشد دلار باشد؟ جواب منفی است، چرا که میزان رشد قیمت سهم در بلندمدت فقط و فقط تابع دلار نیست. در گذر زمان شرکت‌ها طرح‌های توسعه جدیدی راه می‌اندازند و خط تولید خود را بزرگ‌تر می‌کنند و ظرفیت فروششان افزایش پیدا می‌کند. مثلا اگر شرکتی قبلا سالی ۱۰‌هزار تن محصول می‌فروخت حالا ۱۵‌هزار تن محصول می‌فروشد و درآمد بیشتری از محل این رشد فروش برایش ایجاد می‌شود که روی افزایش قیمت سهم تاثیر دارد. از طرف دیگر شاید قبلا مثلا محصولش را تنی ۱۰۰ دلار می‌فروخت و الان با بالا رفتن تقاضا و قیمت‌های جهانی محصولش را تنی ۴۰۰ دلار می‌فروشد. پس نه‌تنها نسبت به فروش قبلش ۵۰درصد رشد کرده بلکه قیمت محصولاتش نیز ۴ برابر شده است. چنین شرکتی حتی اگر قیمت دلار رشد نکند و تورمی هم نداشته باشیم، همچنان قیمت سهامش بسیار صعودی خواهد بود و حالا که در ایران دلار هم گران شده، مسلما قیمت سهام صعودی‌تر خواهد بود.

آنچه باید به آن توجه کنیم این است که رشد قیمت این سهام بسیار فراتر از رشد قیمت دلار در کشور بوده و این تحلیل که بعضی می‌گویند طی ۴ سال اخیر دلار فلان‌درصد رشد کرده پس باید بورس هم همانقدر رشد کند، از اساس تحلیل اشتباهی است. جمع‌بندی اینکه میزان رشد بورس بستگی مستقیم به سودآوری شرکت‌ها دارد که خود تابع نرخ فروش محصول، حجم فروش و. است. پس بازهم اگرچه افزایش نرخ دلار و بورس با هم رابطه دارند اما این رابطه به صورت کاملا مساوی نیست. بارها دیده شده مثلا ۳۰درصد افزایش قیمت دلار، سودآوری یک شرکتی را ۱۰۰درصد افزایش داده یا بالعکس.

این روزها بورس با دو راهی احیای برجام یا عدم‌آن مواجه است و عده زیادی به اشتباه فکر می‌کنند توافق هسته‌‌‌ای باعث ریزش بورس می‌شود و دلیلش را کاهش قیمت دلار در ایران می‌دانند. در حالی که این صحبت به شدت سطحی و غیر‌علمی است. همان‌طور که گفتیم، قیمت دلار فقط یکی از مولفه‌های تعیین‌کننده در قیمت سهام است. توافق هسته‌‌‌ای می‌تواند کمک کند شرکت‌های ایرانی که تا الان محصولاتشان را در بازار سیاه جهانی ۲۰ تا ۳۰‌درصد زیر قیمت می‌فروختند، الان بدون تخفیف و به صورت قانونی بتوانند محصولاتشان را بفروشند. یعنی همینجا ۲۰ تا ۳۰‌درصد درآمد دلاری بیشتر برای شرکت‌های ایرانی حاصل می‌شود. از طرفی خیلی از شرکت‌ها به‌خاطر تحریم حجم زیادی از محصولات را نمی‌توانند صادر کنند که باز احیای برجام کمک می‌کند حجم فروش جهانی آنها بیشتر شود. بنابراین با بالارفتن حجم فروش و قیمت جهانی فروش، شرکت‌های ایرانی از توافق هسته‌‌‌ای و برداشته شدن تحریم‌ها سود خواهند کرد و اندکی پایین آمدن دلار در کوتاه‌مدت به ضرر آنها نخواهد بود و حتی اگر بورس به‌خاطر توافق هسته‌‌‌ای واکنش احساسی نشان دهد و ریزش کند، آن ریزش فرصت خیلی خوبی خواهد بود برای خرید سهم‌های ارزنده.

ایندکس دلار و رابطه آن با بورس ایران

چکیده مقاله “ایندکس دلار و رابطه آن با بورس ایران” : همانطور که می دانید دلار سالهای زیادی است که به عنوان ارز شناخته شده در بازارهای جهانی رابطه مستقیم دلار و بورس و اقتصاد بین الملل در حال معامله و رد و بدل است. از این جهت حدود ۴۰ سال پیش شاخصی به نام ایندکس دلار در آمریکا تعیین شد و ارزش دلار را در مقابل ۶ ارز جهانی و معتبر دیگر می سنجید. ایندکس دلار همچنان در بورس آمریکا در حال معامله است و تغییرات دلار را نسبت به سبد ارزی ذکر شده می سنجد. از این جهت که بازار سهام ایران رابطه تنگاتنگی با قیمت محصولات جهانی دارد و محصولات جهانی(کامودیتی ها) نیز از ارزش دلار تأثیر می پذیرند، پس می توان گفت که این دو (ایندکس دلار و بورس ایران) همبستگی نزدیکی با یکدیگر دارند.

در این مقاله تصمیم داریم تا به تأثیرگذاری شاخص دلار بر بورس ایران بپردازیم.

مقدمه ای از ایندکس دلار

شاخص دلار آمریکا (USDX) ارزش دلار آمریکا را در مقایسه با یک سبد متشکل از ۶ ارز بین المللی دیگر نشان میدهد. این شاخص در سال ۱۹۷۳ عنوان شد.این شاخص با ارزشی برابر با ۱۰۰ واحد و در بازار قراردادهای فیوچر آمریکا معامله می شد. شاخص دلار نشان دهنده یک میانگین وزنی هندسی از مقایسه دلار با ۶ ارز زیر میباشد :

(Euro (EUR) ،Japanese yen (JPY) ،British pound (GBP) ،Canadian dollar (CAD) ،Swedish crown (SEK) ،Swiss franc (CHF

ایندکس دلار و رابطه آن با بورس ایران

همانطور که درشکل بالا مشاهده می شود یورو با داشتن ۵۷٫۶ درصد بیشترین وزن را در این شاخص دارد.

[su_quote]اگر نیاز به اطلاعات بیشتری در خصوص شاخص دلار دارید توصیه می کنیم مقاله تهیه شده توسط خانه سرمایه را با کلیک بر اینجا مطالعه نمایید.[/su_quote]

دلایل تغییر ایندکس دلار

همانطور که ذکر شد ایندکس دلار، ارزش این ارز را نسبت به ۶ ارز دیگر می سنجد. این شاخص در بورس های امریکا مورد معامله قرار می گیرد و ارزش آن پایین و بالاتر از عدد ۱۰۰ در نوسان است. هر گاه شاخص دلار بیش از ۱۰۰ باشد به این معنا است که به صورت متوسط ارزش دلار از ۶ ارز دیگر بیشتر شده است و برعکس این موضوع نیز مصداق دارد.

ایندکس دلار و رابطه آن با بورس ایران

ایندکس دلار به دلایلی ممکن است تغییر نماید و از ارزش آن کاسته یا به آن افزوده شود. از جمله آن دلایل می توان به تغییرات نرخ بهره(سود) آمریکا و کشورهای مالک ۶ ارز اشاره نمود. همچنین تغییرات سیاسی هم می تواند بر این موضوع تأثیر گذار باشد. تراز تجاری(تفاوت واردات و صادرات) و تورم که می تواند تقاضا برای ارز آن کشورها را تغییر دهد نیز در این موضوع موثر واقع می شود.

ایندکس دلار و رابطه آن با بورس ایران

همانطور که می دانید، بیش از نیمی از شرکت های حاضر در بازار سرمایه ایران به نوعی با اقتصاد بین الملل و به خصوص قیمت کامودیتی ها(کالاهای جهانی) در ارتباط هستند. همچنین بسیاری از شرکت های دیگر در بازار سرمایه ما به صورت سرمایه گذاری و هلدینگی فعالیت می نمایند که می توان گفت به صورت غیر مستقیم با قیمت های جهانی محصولات در ارتباط هستند. صنایعی همچون شیمیایی و پتروشیمی با سهم بیش از ۲۰% ارزش بازار و فولاد و سنگ آهن با سهم بیش از ۱۸% بازار و … از قیمت های جهانی محصولات تبعیت می کنند.

از طرفی می دانیم که کامودیتی ها عمدتاً با دلار معامله و ارزشگذاری می شوند. هر کالایی که با دلار یا هر ارز دیگری مبادله شود از طرفی قیمت آن وابسته به عرضه و تقاضای محصول است و از طرفی دیگر تغییرات ارزش ارز پایه برای معامله نیز بر قیمت آن کالا یا محصول تأثیر گذار است. به عنوان مثال، شمش فولادی بر اساس دلار معامله می شود و قیمت آن حدود $۳۹۰ است. حال با فرض ثبات همه عوامل، اگر ارزش دلار یا ایندکس آن دچار تغییر شود، قیمت شمش جهانی هم به واسطه این تغییرات، نوسان خواهد داشت. اما این دو رابطه عکس با یکدیگر خواهند داشت. یعنی زمانی که ارزش دلار(یا شاخص آن) افزایش می یابد، قیمت محصول مثل فولاد کاهش خواهد یافت.

شاید برای شما پیش بیاید و بپرسید که چرا باید چنین اتفاقی بیافتد؟! پاسخ را با ذکر مثالی توضیح خواهیم داد. فرض کنید شما برای خرید شمش و وارد کردن آن باید $۳۹۰ بپردازید و دلار به ریال برابر ۳۸۰۰۰ است(یعنی هر دلار ۳۸۰۰ تومان). حال اگر ارزش دلار افزایش یابد، به این معنی که ارزش سایر ارزها مثل ریال در مقابل دلار کاهش یابند چه اتفاقی می افتد؟ آن زمان برای تهیه دلار شما باید به جای ۳۸۰۰۰ریال مبلغ ۳۹۰۰۰ ریال بپردازید و برای خرید شمش فولاد اقدام کنید. از این جهت که در علم اقتصاد قیمت یک کالا با تقاضای آن رابطه معکوس دارد، قیمت شمش فولاد برای شما که وارد کننده هستید از (۳۸۰۰۰ * $۳۹۰) به (۳۹۰۰۰*$۳۹۰) افزایش خواهد یافت و این افزایش موجب می شود که شما از تقاضای خود منصرف یا میزان آن را کاهش دهید که این عامل موجب تعدیل و کاهش قیمت شمش فولاد(از $۳۹۰ به مثلا $۳۸۰) می شود تا مجدد تعادل عرضه و تقاضا برقرار شود. اینجا ما در مورد شمش فولاد مثال زدیم اما در مورد کالاهای دیگر این موضوع نیز مصداق دارد.

ایندکس دلار و قیمت جهانی نفت

در ابتدا باید بگوییم که اقتصاد ایران وابستگی بسیاری به قیمت جهانی نفت دارد. از طرفی بورس به عنوان آینه تمام نمای اقتصاد یک کشور است. پس با تغییرات قیمت جهانی نفت، وضعیت کلان اقتصادی تغییر و موجب تغییر بازدهی بازار سهام خواهد شد.

اما اگر بخواهیم بگوییم که دلار به عنوان یکی از علل تغییرات قیمت جهانی نفت است، باید ذکر کنیم که این رابطه با توجه به دلایل بالا معکوس است. یعنی زمانی که ارزش دلار افزایش(کاهش) می یابد، قیمت نفت نیز کاهش(افزایش خواهد یافت(با فرض ثبات سایر عوامل). برخی از اقتصاددانان معتقدند که قوی‌ترین توجیه برای رابطه بین دلار و نفت از مسیر قیمت نفت به دلار – و نه برعکس- می‌گذرد. آمریکا بزرگ‌ترین واردکننده جهانی نفت خام است و در سال‌های اوج، رقم واردات نفت و مشتقات نفتی این کشور به عددی معادل ۱۲ میلیون بشکه نفت خام در روز می‌رسد. افزایش برون‌زای قیمت نفت خام باعث تشدید کسری تجاری آمریکا می‌شود و افت قیمت دلار سریع‌ترین مکانیسمی است که می‌تواند این کسری را جبران کند و وضعیت را در حال تعادل نگه دارد(یعنی کاهش ارزش دلار). این مکانیسم نیز می‌تواند همبستگی منفی بین قیمت نفت و نرخ دلار را توضیح بدهد.

سهم های دلاری بورس کدامند؟

به دلیل تحریم های اقتصادی، کسری بودجه و رشد نقدینگی در سال های اخیر، همواره شاهد افت ارزش ریال در برابر دلار بوده ایم و در این میان بسیاری از بنگاه های اقتصادی، واحدهای تولیدی و. از این موضوع آسیب دیده اند؛ اما در بازار سرمایه، شرکت هایی وجود دارند که نه تنها بالا رفتن قیمت دلار به عملکرد آن ها آسیبی وارد نمی کند، بلکه موجب سودآوری بیشتر این شرکت ها می شود و به طور کلی می توان گفت که از افت ارزش ریال در برابر دلار، حداکثر استفاده را می برند؛ چنین سهم هایی را اصطلاحا سهم های دلاری می نامند و فعالان بازار سرمایه معتقدند که سرمایه گذاری در این شرکت ها بهترین استراتژی در دوران تورم است، به همین دلیل در ادامه مقاله به معرفی سهم های دلاری بورس می پردازیم.

سهم های دلاری چه ویژگی هایی دارند؟

اولین سوالی که پیش می آید این است که سهم های دلاری بازار سرمایه چه ویژگی هایی دارند که آن ها را از سایر شرکت ها متمایز می کند؟ پاسخ این سوال را بایستی در عوامل موثر بر سودآوری و عملکرد این شرکت ها جستجو کرد و به طور کلی چندین عامل در بازدهی آن ها تاثیر دارد که در میان رابطه مستقیم دلار و بورس فعالان بازار سرمایه آن ها را به سهم دلاری معروف کرده است که در ادامه این ویژگی ها را به شما معرفی می کنیم.

قیمت های جهانی

تعداد زیادی از گروه ها و شرکت های فعال در بازار سرمایه، قیمت گذاری دستوری بر روی محصولات آن ها اعمال نمی شود و نرخ های فروش آن ها کاملا منطبق با قیمت های جهانی است و نوسانات در بازارهای جهانی می تواند بر سودآوری این واحدهای تولیدی اثرگذار باشد. از طرف دیگر، برای تبدیل کردن قیمت های جهانی به نرخ های ریالی، بایستی آن ها را در قیمت دلار داخلی (قیمت دلار نیمایی) ضرب کنیم؛ بنابراین افزایش نرخ دلار به شکل مستقیم بر روی نرخ های فروش بسیاری از شرکت ها موثر است و بالا رفتن قیمت دلار نه تنها به ضرر آن ها نیست، بلکه سودهای چشمگیری را برای آن ها خلق می کند.

صادرات

بسیاری از شرکت های فعال در بازار سرمایه، علاوه بر بازار داخلی، بخشی از محصولات خود را به کشورهای دیگر صادر می کنند و همانطور که می دانید، فروش کالا در بازارهای بین المللی با ارزهایی مانند دلار و یورو و براساس نرخ های جهانی صورت می پذیرد؛ بنابراین هرچقدر که نرخ دلار بیشتر شود، این شرکت ها محصولات خود را با حاشیه سود بالاتری می فروشند. بالا بودن حاشیه سود شرکت های صادرات محور به این دلیل است که آن ها عمدتا هزینه های خود مانند دستمزد کارگر و. را به ریال رابطه مستقیم دلار و بورس حساب می کنند، اما نرخ های فروش آن ها به دلار است.

دارایی های دلاری

در سال های اخیر، تورم بخش جدایی ناپذیر اقتصاد ایران بوده است و عواملی همچون تحریم های اقتصادی، کسری بودجه و رشد نقدینگی، ارزش ریال در برابر دلار را تضعیف کرده است. احتمالا شما نیز به عنوان یک شهروند ایرانی، بالا رفتن سطح عمومی قیمت دارایی هایی مانند سهام، طلا، خودرو، مسکن و. را احساس کرده اید؛ اما بایستی خاطر نشان کرد که این افزایش قیمت ها، فقط به صورت ریالی است و اگر ارزش دلاری این دارایی ها را محاسبه کنیم، متوجه می شویم که هیچگونه تغییری در قیمت های دلاری آن ها به وجود نیامده است.

به عنوان مثال، قیمت سهام یک شرکت در سال 1388، 1000 تومان بوده است و قیمت دلار در این سال نیز، در محدوده 1000 تومان معامله شده است، در حال حاضر و پس از گذشت 12 سال، قیمت دلار در بازار آزاد به 26,000 تومان رسیده است و قیمت همان سهم نیز در محدوده 26 هزار تومان معامله می شود؛ بنابراین در سال 1388 قیمت این سهام، 1 دلار بوده و در حال حاضر نیز همان 1 دلار است و به لحاظ دلاری هیچ تغییری نداشته است.

بنابراین دارایی های دلاری خود را با تورم و افت ارزش ریال هماهنگ می کنند و ارزش دلاری خود را حفظ می کنند؛ بسیاری از شرکت ها و سهم های دلاری، دارایی هایی همچون ماشین آلات و تجهیزات، زمین، املاک، ساختمان و. دارند و بالا رفتن قیمت دلار داخلی، باعث افزایش ارزش ریالی این دارایی ها می شود و سهم های دلاری از این موضوع استفاده می کنند و قیمت سهام آن ها نیز بالا می رود.

نکته: لازم به ذکر است که دارایی های دلاری موضوع مشترک بین سهم های دلاری و ریالی است؛ چراکه شرکت هایی که به عنوان سهم های ریالی در بازار سرمایه شناخته می شوند نیز همین دارایی ها را در اختیار دارند و در سیکل های تورمی از افزایش قیمت ریالی آن ها منتفع می شوند.

گروه و سهم های دلاری

بخش بزرگی از گروه ها و شرکت های بازار سرمایه را می توان به عنوان سهم های دلاری در نظر گرفت و اکثر این شرکت ها به عنوان صنایع کامودیتی محور شناخته می شوند و محصولات صادراتی دارند. برخی از این گروه ها عبارت اند از:

  • گروه محصولات شیمیایی
  • گروه فلزات اساسی
  • گروه استخراج کانه های فلزی
  • گروه فرآورده های نفتی
  • و.

معروف ترین سهم های دلاری

تعدادی از سهم های دلاری در گروه های گفته شده، در بین فعالان بازار سرمایه شناخته شده هستند و اکثر آن ها را سهم های شاخص ساز تشکیل می دهند.

  • گروه فلزات اساسی: فولاد مبارکه اصفهان (فولاد)، ملی صنایع مس ایران (فملی)، فولاد خوزستان (فخوز)، ذوب آهن اصفهان (ذوب) و.
  • گروه محصولات شیمیایی: صنایع پتروشیمی خلیج فارس (فارس)، پتروشیمی زاگرس (زاگرس)، پتروشیمی خارک (شخارک)، پتروشیمی پردیس (شپدیس) و.
  • گروه استخراج کانه های فلزی: صنعتی و معدنی چادرملو (كچاد)، معدنی و صنعتی گل گهر (كگل)، سرمايه گذاری صدر تامین (تاصيكو) و.
  • گروه فرآورده های نفتی: پالايش نفت اصفهان (شپنا)، پالايش نفت بندرعباس (شبندر)، پالايش نفت تهران (شتران)، پالايش نفت تبريز (شبريز)، پالايش نفت لاوان (شاوان) و.

بهترین استراتژی برای دوران تورم

فعالان بازار سرمایه، شرکت های دلاری را همواره به عنوان سنگری در برابر طوفان های تورمی در نظر می گیرند و استراتژی آن ها به این شکل است که در دوران رکود یا ثبات اقتصادی، ترجیح می دهند پول خود را در سهم های ریالی سرمایه گذاری کنند و زمانی که انتظارات تورمی در جامعه بالاست و درآمدهای ارزی دولت کاهش یافته است، پول خود را در سهم های دلاری سرمایه گذاری می کنند. به این دلیل که در دوران تورم که قیمت دلار بالا می رود، نرخ های فروش این شرکت ها نیز افزایش پیدا می کند و حاشیه سود این شرکت ها بالا می رود و از طرف دیگر، در سیکل های تورمی، ارزش ریالی دارایی ها نیز بالا می رود و این موضوع خود را در قیمت سهم های دلاری نشان می دهد.

سهم های ریالی

در طرف مقابل سهم های دلاری، سهم های ریالی قرار دارند و افزایش نرخ دلار معمولا برای این شرکت ها خوب نیست و حاشیه سود آن ها را پایین می آورد؛ در واقع، هزینه های این شرکت ها به دلار است، اما نرخ های فروش محصولات آن ها به ریال محاسبه می شود. بنابراین در دوران تورم، سرمایه گذاری کردن در سهم های ریالی نمی تواند گزینه مناسبی باشد. سهم های ریالی معمولا هر چند وقت یکبار افزایش نرخ می گیرند و از این محل می توانند عملکرد خود را بهبود ببخشند. سرمایه گذاران حرفه ای معتقدند که برخلاف سهم های دلاری، سرمایه گذاری کردن در سهم ریالی در دوران رکود یا ثبات اقتصادی می تواند گزینه بهتری باشد.

لازم به ذکر است که افزایش نرخ محصولات شرکت های ریالی، در سایت کدال منتشر می شود و فعالان بازارهای مالی می توانند آن را مشاهده کنند. برخی از گروه های بازار سرمایه که به عنوان گروه های ریالی شناخته می شوند، عبارت اند از:

  • گروه خودرو و ساخت قطعات
  • گروه قند و شکر
  • گروه محصولات غذایی
  • گروه بانک ها و موسسات اعتباری
  • گروه مخابرات
  • گروه زراعت و خدمات وابسته
  • و.

جمع بندی

بازار سرمایه ایران همواره تحت تاثیر تورم بوده است و در میان بورس های جهان، به عنوان یک بورس تورمی شناخته می شود و اکثر سودسازی شرکت های فعال در آن ناشی از تورم و بالا رفتن نرخ دلار است و ربطی به عملکرد و یا طرح های توسعه آن ها ندارد. از طرف دیگر، نرخ دلار بر روی بسیاری از شرکت های این بازار به شکل مستقیم تاثیرگذار است و این شرکت ها را اصطلاحا به عنوان سهم های دلاری می شناسند و عمدتا در صنایع کامودیتی محور و دارای بازار صادراتی مانند محصولات پتروشیمی، فولاد و. فعالیت می کنند و به دلیل تاثیرپذیری آن ها از تورم و نرخ دلار، همواره به عنوان بهترین استراتژی برای سرمایه گذاری در سیکل های تورمی شناخته می شود.

تاثیر نوسانات نرخ ارز بر بورس اوراق بهادار

بازار بورس ایران را همواره به عنوان یک بازار تورمی می شناسند و اکثر نوسانات و افزایش قیمت ها در آن، ناشی از نوسانات نرخ ارز است و به دلیل تحریم های اقتصادی و عدم سرمایه گذاری مناسب در طرح های توسعه شرکت ها، بسیاری از سودسازی ها ناشی از تورم و پایین آمدن ارزش ریال است و ربطی به عملکرد عملیاتی شرکت ندارد. بررسی نمودارهای دلار و شاخص کل بورس، حاکی از این نکته است که شاخص کل بورس کاملا تحت تاثیر افزایش نرخ ارز (دلار) بوده است و در دوره هایی که نرخ ارز بالا رفته و انتظارات تورمی وجود داشته است، شاخص کل نیز صعودی بوده و در دوره هایی که اقتصاد ایران از ثبات نسبی برخوردار بوده و نرخ ارز نوسانات چشمگیری را نداشته است، شاخص کل نیز در یک محدوده مشخص، آرام گرفته است. از طرف دیگر، قیمت دلار در بررسی شرکت ها و عملکرد آن ها کاملا موثر است؛ به همین دلیل در ادامه مقاله به تاثیر نوسانات نرخ ارز بر بورس اوراق بهادار می پردازیم.

تاثیر نوسانات نرخ ارز بر بورس اوراق بهادار به چه شکل است؟

همانطور که در تصویر بالا مشاهده می کنید، نمودار دلار (رنگ آبی) با شاخص کل بورس (رنگ بنفش) کاملا هماهنگ است و همبستگی چشمگیری دارد و در بازه های بلندمدت، شاخص کل بورس خود را به نرخ دلار رسانده است. تاثیر نوسانات نرخ ارز بر بورس اوراق بهادار، ریشه در عوامل بنیادین دارد و دلایل آن را بایستی در عملکرد و سود سازی شرکت های فعال در بازار سرمایه جستجو کرد.

به طور کلی، عوامل متعددی می تواند بر نوسانات نرخ دلار تاثیر بگذارد که از جمله آن ها می توان به موارد زیر اشاره کرد:

  • کاهش درآمدهای ارزی دولت
  • انتظارات تورمی
  • کسری بودجه
  • رشد نقدینگی
  • تحریم های اقتصادی
  • و.

همه این عوامل باعث می شوند که ارزش ریال در برابر دلار کاهش پیدا کند و این موضوع خود را در بالا رفتن نرخ ارز نشان می دهد. از طرف دیگر، تاثیر نوسانات نرخ ارز بر بورس اوراق بهادار را از چند جهت می توان بررسی کرد که در ادامه به معرفی برخی از آن ها می پردازیم.

سودسازی شرکت های بورسی

بسیاری از شرکت ها که در بازار سرمایه فعال هستند، محصولات خود را براساس قیمت های جهانی می فروشند و برای تبدیل کردن نرخ های جهانی، بایستی آن را در قیمت دلار ضرب کنیم؛ بنابراین وقتی که قیمت دلار افزایش پیدا می کند، نرخ های فروش بسیاری از شرکت ها که عمدتا در گروه رابطه مستقیم دلار و بورس هایی مانند محصولات شیمیایی، فلزات اساسی، فرآورده های نفتی، استخراج کانه های فلزی و. هستند نیز افزایش پیدا می کند و حاشیه سود آن ها بالا می رود. بنابراین بخشی از تاثیر نوسانات نرخ ارز بر بورس اوراق بهادار ناشی از رشد سودسازی شرکت هاست. لازم به ذکر است که سهام شرکت هایی که سودسازی آن ها مستقیما تحت تاثیر نرخ دلار است را سهم های دلاری می نامند.

به عنوان مثال، یک شرکت تولید کننده فولاد در سال 1391 که قیمت دلار حدود 3000 تومان بوده است، به ازای هر سهم 200 تومان سود ساخته است و اگر مطابق با شرایط بازار، یک نسبت P/E پنج واحدی به آن بدهیم، ارزش این سهم را می توان 1000 تومان در نظر گرفت. حال فرض کنید که نرخ دلار نیما (شرکت ها قیمت های فروش خود را با این نرخ محاسبه می کنند)، 8 برابر شده و به 24000 هزار تومان رسیده است؛ در اینجا قیمت محصولات این شرکت تولید کننده فولاد با فرض ثابت مانده قیمت های جهانی، 8 برابر شده است. بنابراین سودسازی این شرکت نسبت به سال 1391 جهش 8 برابری را تجربه کرده است و به عدد 1600 تومان رسیده است، اگر ما همان نسبت P/E پنج واحدی را در نظر بگیریم، ارزش سهام این شرکت بایستی به عدد 8000 تومان برسد که در اینجا با افزایش قیمت سهام چنین شرکت هایی، شاخص کل بورس نیز افزایش پیدا می کند و تاثیر نوسانات نرخ ارز بر بورس اوراق بهادار آشکار می شود.

شرکت هایی که محصولات صادراتی دارند

برخی از شرکت های فعال در بازار سرمایه، علاوه بر بازار داخلی، محصولات خود را به کشورهای دیگر نیز صادر می کنند و اصطلاحا قیمت محصولات خود را براساس دلار تعیین می کنند و نرخ ارز تاثیر بسیار مهمی بر حاشیه سود آن ها دارد. بنابراین بخشی از تاثیر نوسانات نرخ ارز بر بورس اوراق بهادار را به واسطه تاثیرات آن بر سودآوری شرکت های صادرات محور می توان دانست.

دارایی های دلاری

شرکت هایی که در بازار سرمایه فعالیت می کنند، عمدتا دارایی های مانند تجهیزات و ماشین آلات، خطوط تولید وارداتی، زمین، ساختمان و. را در اختیار دارند و افزایش نرخ ارز، قیمت این دارایی ها را نیز بالا می برد و به دنبال آن، قیمت سهام شرکت ها نیز بالا می رود. برخی از شرکت های بازار سرمایه، نه تنها سودسازی های خوبی ندارند، بلکه هر ساله در صورت های مالی خود، زیان نیز شناسایی می کنند و نوع ارزش گذاری این شرکت ها متفاوت است و به این دلیل که سودآوری خوبی ندارند، نمی توان گفت که سهام آن ها بی ارزش است؛ چراکه که این شرکت ها دارایی های بسیار زیادی دارند و ارزش گذاری سهام آن بایستی مطابق با دارایی های در اختیار آن ها باشد که معمولا با استفاده از فرآیند تجدید ارزیابی دارایی ها، بخشی از این زیان جبران می شود.

به همین دلیل، تاثیر نوسانات نرخ ارز بر بورس اوراق بهادار شامل دارایی شرکت ها نیز می شود و بالا رفتن نرخ ارز، سهام بنگاه های اقتصادی که زیان ساز هستند را با افزایش مواجه می کند.

روانشناسی بازار

از دیدگاه دیگر نیز می توان تاثیر نوسانات نرخ ارز بر بورس اوراق بهادار را مورد بررسی قرار داد؛ به این معنا که یک قانون به شکل ستنی و تجربی در بازار سرمایه به وجود آمده است که بالا رفتن نرخ ارز می تواند تاثیرات خوبی بر عملکرد شرکت های بورسی داشته باشد. اگرچه این موضوع به دلیل مفاهیم بنیادی است که در بخش های بالاتر به آن اشاره کردیم، اما تاثیر نوسانات نرخ ارز بر بورس اوراق بهادار تبدیل به یک قانون سنتی در میان فعالان بازار سرمایه شده است و با افزایش نرخ ارز در بازار و یا سامانه نیما، تمایل برای خرید در بازار سرمایه افزایش پیدا می کند.

ارز ترجیحی

بازار ارز در سال های اخیر روزهای پر نوسانی را پشت سر گذاشته است و دولت برای حمایت از اقشار ضعیف جامعه، ارز ترجیحی (4200 تومانی) را رابطه مستقیم دلار و بورس در نظر گرفت و بسیاری از شرکت ها و گروه های فعال در بازار سرمایه مانند گروه مواد و محصولات دارویی و. ، برای تامین مواد اولیه خود از ارز ترجیحی استفاده می کنند و با حذف این ارز و نزدیک کردن قیمت فروش محصولات به نرخ نیما، قطعا سودسازی آن ها بیشتر می شود. بنابراین تاثیر نوسانات نرخ ارز بر بورس اوراق بهادار، ممکن است خود را در زمینه ارز ترجیحی نشان دهد.

جمع بندی

تاثیر نوسانات نرخ ارز بر بورس اوراق بهادار بر کسی پوشیده نیست و بررسی نمودارهای دلار و شاخص کل بورس، این نکته را نشان می دهد که این 2 مولفه کاملا با یکدیگر هماهنگ هستند و بازار بورس ایران همواره به عنوان تابعی از نرخ ارز شناخته می شود. علاوه بر مفاهیم نموداری و تکنیکال، بالا رفتن نرخ ارز تاثیر چشمگیری بر افزایش سودسازی شرکت های بورسی (مخصوصا سهم های دلاری) دارد و حتی شرکت هایی که اصطلاحا سودساز نیستند، افزایش قیمت ارز بر بالا رفتن قیمت ریالی دارایی های آن ها (زمین، ماشین آلات و تجهیزات، ساختمان و. ) تاثیر می گذارد.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.