تحلیل بین بازاری: چگونه از همبستگی میان بازار های مالی سود کنیم؟
اکثر معاملهگران بازار فارکس بیش از حد به جفت ارزها تمرکز میکنند و تصویر کلی بازارهای مالی را از دست میدهند. هر چند در استراتژیهای کوتاهمدت معاملاتی بایستی توجه زیادی به نوسانات خاص هر جفت ارز داشت، اما حتی در استراتژیهای کوتاهمدت هم ارزیابی وضعیت کلی بازارهای مالی (ارز، سهام و طلا) میتواند سودآوری معاملات را به طور قابلتوجهی بالا ببرد. ارزیابی وضعیت کلی بازار به معاملهگران در انتخاب بهترین جفت ارز برای معامله هم کمک میکند.
همبستگی یکی از موضوعات اصلی در تحلیل بین بازاری است. منظور از همبستگی، رابطه میان حرکات قیمتی بازارهای سهام با ارزها یا کالاهای خاص است. اگر همبستگی بین بازارها پیدا شود، معاملهگران فارکس میتوانند از چنین اطلاعاتی برای بالا بردن شانس موفقیت معاملات خود استفاده کنند.
همبستگی correlation چیست؟
به زبان ساده همبستگی نشان میدهد که تا چه اندازه حرکت قیمتی دو بازار در یک دوره زمانی مشابه یکسان بوده است. به طور مثال اگر قیمت A و قیمت B در یک بازه زمانی یکسان تغییرات دقیقاً مشابهی داشته باشند، نسبت همبستگی قیمتهای A و B برابر یک خواهد بود. نسبت یک نشانگر همبستگی کامل میان قیمت A و B است. یعنی اگر قیمت A افزایش یابد، قیمت B هم افزایش خواهد یافت. در مقابل اگر قیمت A و B در یک بازه زمانی مشابه تغییرات معکوسی داشته باشند، نسبت همبستگی آنها منفی یک خواهد بود. یعنی با افزایش قیمت A، قیمت B کاهش خواهد یافت. در مقابل اگر هیچ همبستگی میان قیمت A و B نباشد، نسبت همبستگی صفر خواهد بود. این یعنی رابطهای میان قیمت A و B وجود ندارد.
هر چند که همبستگی میتواند در بسیاری از مواقع درست عمل کند، اما بایستی توجه داشت که همبستگیها همیشگی نیستند و در شرایطی شاید کارایی لازم را نداشته باشند. به همین دلیل هیچگاه از همبستگیها برای ورود به موقعیتهای معاملاتی استفاده نکنید، بلکه به جای آن از همبستگیها برای فیلتر کردن فرصتهای معاملاتی استفاده کنید.
همبستگی میان ارزها و بازارهای سهام – correlation and intermarket analysis
برای پیدا کردن همبستگی میان ارزها و بازار سهام بهتر است که از شاخص S&P 500 آمریکا استفاده کرد. این شاخص وضعیت ۵۰۰ شرکت بزرگ آمریکا را نمایش میدهد و برای ارزیابی همبستگی آن با جفت ارزهایی که یکطرف آن دلار آمریکاست، کاربرد خوبی دارد. علاوه بر این میتوان تغییرات همبستگی را در بازارهای روند دار یا بدون روند هم بررسی کرد. به جدول زیر نگاه کنید. این جدول همبستگی شاخص S&P 500 با ارزهای اصلی بازار و طلا را نشان میدهد.
همبستگی شاخص S&P 500 با یورو، فرانک سوئیس، ین ژاپن و طلا از سال ۲۰۰۱ تا سال ۲۰۱۸
همبستگی دادههای تاریخی
همبستگی دادههای تاریخی چه اطلاعاتی را در اختیار معاملهگر قرار میدهند؟ به جدول بالا نگاه کنید. اولین ستون از سمت چپ همبستگی کلی یورو، فرانک سوئیس، ین و طلا با نوسانات شاخص S&P 500 آمریکا در دوره تقریباً ۱۸ ساله را نمایش میدهد. همانطور که مشاهده میکنید قویترین همبستگی میان ین و شاخص S&P 500 دیده میشود که منفی ۰٫۳۱ است. این بدین معنی است که با افزایش شاخص سهام S&P 500، ین ژاپن سقوط میکند و بر عکس اگر شاخص S&P 500 سقوط کند، ین تقویت خواهد شد.
حال به اولین ستون از سمت راست توجه کنید. این ستون متوسط همبستگی یورو، فرانک، ین و طلا با شاخص S&P 500 در بازارهای نزولی را نشان میدهد. از سال ۲۰۰۱ تا نوامبر ۲۰۱۸ چهار بار شاخص S&P 500 وارد روند نزولی شده است (یعنی بیش از ۲۰ درصد سقوط کرده است). نکته جالبتوجه همبستگی بالای ین و شاخص S&P 500 در بازارهای نزولی است. همبستگی منفی ۰٫۴۲ نشان میدهد که وقتی بازار سهام آمریکا سقوط میکند، رشد ین ژاپن قویتر است. توجه داشته باشید که همبستگی منفی ۰٫۳۱ ین و شاخص S&P 500 برای تمامی حرکات قیمتی بازار از سال ۲۰۰۱ تا ۲۰۱۸ است. اما نسبت منفی ۰٫۴۲ تنها برای دورههایی است که روند S&P 500 نزولی بوده است. این همبستگی نشان میدهد که ین ژاپن معمولاً در قالب دارایی حافظ ارزش یا امن عمل میکند. یعنی با سقوط شاخص S&P 500 سرمایهگذاران از بازار سهام خارج میشوند و در ین ژاپن سرمایهگذاری میکنند.
علاوه بر ین ژاپن دو دارایی دیگر که معمولاً در بازار فارکس نقش دارایی امن یا حافظ ارزش دارند هم در جدول ذکر شدهاند. فرانک سوئیس و طلا همبستگی منفی ضعیفی با شاخص S&P 500 دارند. با این حال زمانی که شاخص S&P 500 وارد روند نزولی میشود، همبستگی میان شاخص S&P 500 با فرانک سوئیس و اونس طلای جهانی افزایش مییابد. این جدول نشان میدهد که فرانک سوئیس به اندازه ین ژاپن دارایی امن محسوب نمیشود. اما در بازارهای نزولی S&P 500 میتواند مقصد برخی از سرمایهگذاران ریسک گریز باشد. در طلا به طور کلی همبستگی میان S&P 500 و نوسانات قیمتی طلا دیده نمیشود. اما زمانی که S&P 500 وارد روند نزولی شده، طلا همبستگی منفی با آن پیدا کرده است. در آخر به همبستگی یورو با S&P 500 توجه کنید. زمانی که شاخص S&P 500 رشد کرده، یورو هم تقویت شده است. در شرایطی هم که S&P 500 سقوط کرده، یورو هم تضعیف شده است. این نشان میدهد که یورو دارایی ریسکی محسوب میشود و در زمان تشدید جریانات ریسک گریزی، تضعیف میشود.
استفاده از همبستگی ارزها در بازارهای نزولی S&P 500
اولین نتیجهای که از تحلیل جدول بالا به دست میآید، رابطه مثبت میان دلار آمریکا و شاخص S&P 500 است. توجه داشته باشید که همبستگی ارزها و طلا بر اساس قیمت دلار ارزیابی شدهاند. یعنی قیمت یورو در برابر دلار پایه ارزیابیهای همبستگیها بوده است. دومین استدلال از جدول بالا رابطه منفی میان ین ژاپن و طلا با بازار سهام آمریکاست. این یعنی زمانی که بازار سهام آمریکا وارد فاز نزولی شده، شاید بهتر باشد که به معامله فروش USDJPY (خرید ین) و معامله خرید اونس طلا (XAUUSD) فکر کرد.
علاوه بر این تحليل بین بازارهای مالی میتوان از همبستگیها برای مدیریت معاملات هم استفاده کرد. همانطور که جدول بالا نشان میدهد، روندهای نزولی S&P 500 معمولاً کوتاهتر و سریعتر از روندهای صعودی روی میدهند. به همین دلیل زمانی که S&P 500 سیر نزولی دارد و شما وارد معامله خرید طلا و ین ژاپن شدهاید (فروش USDJPY) میتوانید انتظار حرکات سریع قیمتی را داشته باشید که موجب سوددهی سریع معاملات خواهد شد. حتی در چنین شرایطی شاید بهتر باشد که پیش از تثبیت سود معاملات منتظر پایان حرکت نزولی S&P 500 ماند. در این صورت میزان سود بهدستآمده بیشتر خواهد بود.
روند نزولی S&P 500 معمولاً با تشدید نوسانات بازارهای مالی همراه است تحليل بین بازارهای مالی و بازگشتهای صعودی قوی را هم شامل میشود. این نوسانات شدید به بازار فارکس هم سرایت میکنند. به همین خاطر توجه داشته باشد که در روندهای نزولی S&P 500، تشدید نوسانات بازارهای مالی یک پدیده عادی است. شما میتوانید برای ارزیابی عملکرد کلی بازارهای مالی از گزارشهای روزانه و بنیادی ایران بورس آنلاین استفاده کنید. این گزارشها هر روز به طور منظم در سه نوبت منتشر میشوند. گزارش اول با عنوان “تقویم اقتصادی فارکس”، گزارش دوم با عنوان “گزارش نیمروزی بازارهای جهانی” و گزارش سوم با عنوان “گزارش روزانه قبل بازار آمریکا” منتشر میشوند.
تحليل بین بازارهای مالی
شباهت های میان بازار مالی و قمار
شاید از دید خیلی از دوستان بازار های مالی بسیار شبیه به کازینو باشد.
تا حدودی میتوان این دیدگاه را درست در نظر گرفت. کازینو محیطی است که شما بر روی شانس خود سرمایه گزاری میکنید و بعضی اوقات برنده و بعضی مواقع هم بازنده هستید. در بازار های مالی نیز یکی از مولفه های مهم شانس و بخت و اقبال میباشد.
اگر از یک قمار باز با تجربه و موفق سوال شود که راز موفقیت شما در چیست بدون شک بیش از شانس به مهارت اشاره خواهد کرد.
دقیقا همین مورد را نیز میتوانیم در بازار های مالی مختلف ذکر نماییم.
درست است که در بازار مالی شانس و بخت و اقبال نیز اهمیت زیادی دارند اما در واقع اگر در طولانی مدت بخواهیم موفقیت به دست آوریم( در بازار ها ماندگار باشیم و کسب سود نماییم) نیاز به تمرین و کوشش بسیار زیادخواهیم داشت.
همانطور که یک قمار باز با تمرین سعی در کسب مهارت میکند(مهارت هایی مانند مدیریت ریسک و سرمایه و …) یک تریدر و فعال بازار نیز باید سعی نماید تا مهارت های مورد نیاز برای موفقیت در بازار مالی مورد نظر را فرا گیرد و این مهارت ها میتواند مدیریت ریسک و سرمایه، تحلیل های فاندامنتال(تحلیل بنیادی ) و همینطور تکنیکال باشد(تحلیل چارت مالی را تکنیکال مینامیم)
بعد از کسب مهارت اکنون نیاز به تجربه میباشد و مهارت بعدی که نیاز به کسب آن احساس میشود مهارت استفاده از فرصت ها است( این مهارت را به اصطلاح ساختن شانس خود مینامیم) پس مشابه قمار شاید بتوانیم بگوییم در ترید نیز ما باید خودمان شانس خودمان را بسازیم و از فرصت ها بهترین بهره را ببریم.
فرصت برای همه فعالان بازار های مالی پیش میاید این خود تریدر است که باید از این موقعیت ها بهترین استفاده را ببرد.
پس شاید بتوانیم بگوییم کلا زندگی مانند یک کازینو میباشد و این خود فرد است که باید از فرصت ها استفاده نماید. در معالمه گری و همینطور قمار فرصت هایی بیش از مشاغل دیگر پیش روی شخص قرار میگیرد و این انتخاب های ماست که تعیین میکند چه پیش خواهد آمد.
تحلیل بورس (ویدئو)
برای فعالیت در بازار بورس ایران و بورس های بین المللی، شناخت بازار و درک کردن نوسانات بازار و نیز تحلیل اتفاقات پیرامون آنها از مهم ترین و اساسی ترین مهارت هاست. در این مقاله سعی داریم به بررسی روش های تحلیل مختلف در بازار سرمایه بپردازیم. برای شناخت چرایی و روش های تحلیل در بازار سرمایه، ادامه مقاله را از دست ندهید.
فهرست محتوای این مقاله
- آیا بازارهای مالی به تحلیل نیاز دارند؟ چرا؟
- در بازار بورس چند نوع تحلیل وجود دارد؟
- بررسی روش های تحلیل
- تفاوت روش تکنیکال با بنیادین در چه چیزهایی است؟
- مهم ترین تفاوت روش های تحلیل
- چگونه دو روش تکنیکال و بنیادین می توانند با هم به کار گرفته شوند؟
- جمع بندی تحلیل بازارهای مالی
آیا بازارهای مالی به تحلیل نیاز دارند؟ چرا؟ (تحلیل بورس)
فعالیت در بازار بورس ایران و بورس های بین المللی، مانند فعالیت در هر شغل و رشته ای نیاز به مهارت هایی دارد که یکی از مهم ترین آنها شناخت این بازارهاست. شناخت بازار بورس بدون توانایی تحلیل بازار عملا امکان پذیر نخواهد بود. هر معامله گری برای درک موقعیت های خرید سهام شرکت ها و نیز موقعیت های فروش در بازار باید بتواند از روش های مختلف تحلیل بهره برداری نموده و پایبندی به آنها را سرمشق معامله گری خود قرار دهد.
در بازار بورس چند نوع تحلیل وجود دارد؟
به طور کلی دو نوع روش تحلیل وجود دارد. 1- تکنیکال 2- بنیادین یا «فاندامنتال»
تحلیل گران تکنیکال «چارتیست ها» معتقدند که همه چیز در نمودارهای قیمت نهفته است و تحلیل گران بنیادین روش خود را بر اساس بررسی صورت های مالی شرکت ها، کلیت اقتصاد جامعه، رفتار سیاست مداران و … بنا نموده اند.
بررسی روش های تحلیل در بورس
در روش تکنیکال، چارتیست ها از ابزارهای مختلفی استفاده می کنند که به کمک آنها به بررسی بازار معاملاتی بورس می پردازند. نمودارهای قیمتی که خود انواع مختلفی دارد و مهم ترین آنها نمودار های شمعی ژاپنی یا به اصطلاح کندل استیک است، الگوهای حرکت تحليل بین بازارهای مالی قیمتی که ترکیبی از در کنار هم قرار گرفتن تعدادی شمع ژاپنی است، کندل شناسی و الگوهای کندل استیک، اندیکاتورها و اسیلاتورهای مختلف از جمله RSI، MACD و …، ابزار فیبونانچی که خود زیر مجموعه های مختلفی را داراست، الگوهای هارمونیک و غیره .
همچنین تحلیل گران آماری توجه زیادی به مقاوت ها و حمایت ها در نمودار ها قیمتی دارند. به این معنا که سهم هنگامی که در نقطه مقاوت یا حمایت قرار بگیرد نیاز به توجه و بررسی هر چه تمام تر دارد.
تفاوت روش تکنیکال با بنیادین در بورس چه چیزهایی است؟
در روش فاندامنتال، بنیادی کاران همان طور که از نام روش پیداست باید به موضوعات بنادین در مورد کلیت بازار، نماد های مورد نظر و … پرداخته و از علوم مختلف جهت بررسی های خود استفاده نمایند. از علم حسابداری برای بررسی اطلاعات آماری و صورت های مالی شرکت ها، از علوم سیاسی جهت تحلیل رفتارهای سیاسی موثر در بازار بورس، از علوم مربوط به جامعه شناسی جهت شناسایی میزان و نوع اثرگذاری اخبار مختلف بر کلیت جامعه و … .
در کنار این موارد، شناخت فعالین و مدیران شرکت های حاضر در بازار به جهت بررسی رفتاری و عملکردی آنها و تأثیراتی که در صنایع و شرکت ها می توانند به جا بگذارند برای هر چه بیشتر به واقعیت نزدیک شدن نتایج تحلیل های بنیادین کارآمد است.
تفاوت دیگری که این دو روش با هم دارند این است که یک تحلیل گر آماری یا همان چارتیست به راحتی می تواند انواع مختلفی از سهام حاضر در صنایع مختلف را در بازه ی زمانی کوتاه تری مورد بررسی قرار دهد؛ مثلا سهام خودروسازی، موادغذایی، سهام شرکت های پالایشی و پتروشیمی یا حتی سکه، طلا، ارز ها و … را به سهولت کنکاش نموده و دست به خرید و فروش بزند.
اما برای یک فاندامنتالیست این امکان فراهم نیست؛ چرا که بررسی صورت های مالی مختلف علاوه بر تخصص لازم به زمان بیشتری هم نیاز دارد و نیز سرک کشیدن به صنایع مختلف نیازمند شناخت کافی از صنایع مختلف دارد. به همین جهت بنیادی کارها معمولا سهام های خاصی را خرید و فروش می نمایند و به سراغ هر سهامی نمی روند.
مهم ترین تفاوت روش های تحلیلی بورس
از مهم ترین تفاوت های روش تکنیکال و بنیادی، تفاوت در مدت زمان انتظار برای بازدهی سهام است. تکنیکال کارها عموما نگاه های کوتاه مدت و میان مدتی به سهام دارند و از نوسانات موجود در افت و خیز قیمت سهام استفاده می کنند اما بنیادی کارها با به دست آوردن ارزش ذاتی سهام شرکت ها و شناسایی سهامی که ارزش بازار آنها بسیار پایین تر از ارزش ذاتی است، اقدام به خریدن سهام شرکت ها نموده و معمولا نگاه های بلند مدتی به بازدهی سهام خریداری شده دارند.
چگونه دو روش تکنیکال و بنیادین می توانند با هم به کار گرفته شوند؟
شاید در نگاه اول کنار هم قرار گرفتن دو روش تکنیکال و بنیادین سخت به نظر برسد چرا که مسیر هر کدام کاملاً متفاوت از یکدیگر است ولی واقعیت این است که یک چارتیست بعد از آن که از طریق نمودارها سیگنال گرفت وقتی با روش بنیادین هم از ارزنده بودن سهام اطمینان پیدا کند با خیال راحت تری به معامله نماد خواهد پرداخت.
همین طور بنیادین کارها بعد از بررسی صورت های مالی و رسیدن به سیگنال با استفاده از نمودارها می توانند با خیال راحت از نوسانات قیمت سهام استفاده کنند و سود خود را دو چندان نمایند.
البته شایان توجه است که استفاده هم زمان از هر دو روش نیازمند راهبردهای خاص و مهارت های فردی بسزایی است.
جمع بندی تحلیل بازارهای مالی
دانستیم که در بازار سرمایه دو نوع تحلیل تکنیکال و بنیادی (فاندامنتال) داریم. هر کدام از این ها در جای خود ارزشمندند و انتخاب هر یک از آنها یا هر دوی آنها به استراتژی فرد و توانمندی وی بستگی دارد.
ابزار اصلی چارتیست ها نمودارهای قیمتی همچون نمودار خطی، نمودار میله ای و نمودارشمعی ژاپنی است و ابزار بنیادی کارها اغلب صورت های مالی است.
بر اساس استراتژی و مهارت های فردی این امکان وجود دارد که از هر دو روش به صورت هم زمان استفاده کنیم و این کار خطاهای ما را به حداقل ممکن خواهد رساند.
اگر قصد دارید به صورت تخصصی در رابطه با هر یک از این روش ها مهارت پیدا کنید، کافی است به سایت آکادمی طهرانی مراجعه نموده و مقالات مرتبط را مطالعه نمایید و یا از فیلم های آموزشی آکادمی طهرانی استفاده کنید.
تحلیل سنتیمنتال (sentimental) یا احساسات در بازارهای مالی چیست؟
علاوه بر مدیریت سرمایه (Investment Management) و کنترل احساسات (Emotion control)، داشتن یک تحلیل مناسب در شرایط بازار از عوامل تاثیرگذار موفقیت معامله گر یا سرمایهگذار میباشد.
فراگیری سه تحلیل برای فعالان بازارهای ارز دیجیتال بسیار حیاتی است:
1-تحلیل فاندامنتال (Fundamental)
2-تحلیل تکنیکال (Technical)
3-تحلیل سنتیمنتال (sentimental)
در این مقاله قصد داریم به جدیدترین نوع تحلیل ها یعنی تحلیل سنتیمنتال (sentimental) بپردازیم.
تحلیل سنتیمنتال به چه معناست؟
پیشرفت روز به روز تحلیل ها باعث شده عرصه معاملاتی بسیار حرفهایتر و تخصصیتر شود. تحلیل سنتیمنتال یک تحلیل نوین است که رفتار شناسی و روانشناسی فعالان بازار را مورد بررسی و تحلیل قرار میدهد. با توجه به رویدادهایی که در بازارهای مالی رخ میدهد اطلاعاتی میدهد که نشان دهنده نوع گرایش و اقبال فعالان بازار میباشد. اطلاعاتی که شما را در انجام معاملات درست تر و دقیق تر و تشخیص موقعیت های ساختگی بازار کمک میکند.
دانستن دانش تحلیل سنتیمنتال برای تریدر ها یا معاملهگران بازارهای ارز دیجیتال زمانی که کسانی مثل نهنگها که موقعیت های ساختگی در بازار ایجاد میکنند، وجود دارند و یا شبکههای اجتماعی که باعث تشنج بازار میشوند، بسیار مهم و الزامی است.
شاخص ترس و طمع تحلیل سنتیمنتال چیست؟
یکی از شاخصهای تحلیل سنتیمنتال، شاخص ترس و طمع است که از صفر تا صد نوسان دارد. زمانی که عدد به صفر نزدیک شود، بازار دچار ترس عجیبی شده است و مردم حاضر هستند تا دارایی خود را به هر نحوی به فروش برسانند.
و بالعکس زمانی که شاخص ترس و طمع به عدد 100 نزدیک شود. این بدین معناست که بازار دچار طمع شده است و مردم حریص حاضر هستند با تمام توان خود دارایی مورد نظر را بخرند. کسانی که صاحب آن دارایی هستند علاقهمند به فروش آن نیستند. تمرکزشان به سیر صعودی افزایش قیمت داراییشان است.
در شاخص ترس و طمع پارامترهای مختلفی در نظر گرفته میشود. مانند نوسانات قیمت بیت کوین، حجم معاملات روزانه، نظرسنجیهای مردمی که توسط سایتها و توییتر اتفاق میافتد. شبکههای اجتماعی (Social media) که محل باز نشر نظر مردم درمورد روند بازار یا دامیننس بازار است. و یا جستجوهایی که درمورد بازار اتفاق میافتد از پارامترهای مهم شاخص ترس و طمع به حساب میآیند.
برای درک بهتر به پارامتر فضای مجازی دقت کنید. اگر در اینترنت مردم در مورد کلاهبرداری بودن و یا نبودن بیت کوین زیاد سرچ کنند از نشانههای ترس جامعه نسبت به بازارهای مالی میباشد. به همین ترتیب جستجوهای مختلف دیگر در مورد ارزهای مختلف، میتواند بیانگر نوع نگرشی افراد باشد.
بیش از حد نباید به این شاخص وزن داد و نه خیلی نسبت به آن بی توجه بود. زیرا در اکثر مواقع اگر عدد شاخص 80 یا 90 باشد، راههای بسیاری برای اصلاح و برگشت به حالت عادی وجود دارد. پس بهتر است علاوه بر تحلیل تکنیکال و فاندامنتال به این شاخص توجه ویژهای داشته باشیم. و نسبت به گذشته آموزشهای مرتبط با این حوزه را بسیار جدی بگیریم.
تحلیل سانتیمنتال چه نقشی در انجام معامله دارد؟
تحلیل سانتیمنتال همان پارامتر تجربهای است که قبلتر به معامله گران با تجربه و قدیمی این بازار ها نسبت داده میشد. در اصل اگه بخواهیم سادهتر بگوییم، افراد با تجربه بازار فقط با نگاه به شاخص و موقعیت چارت میتوانستند تصمیم گیری بسیار درستی برای نحوه مانور دادن بر روی آن ارز بگیرند. حتی وضعیت آن ارز را به طور کامل تحلیل کنند، بدون هیچ ابزاری و بدون هیچ معادلاتی!
در اصل تحلیل سانتیمنتال همین است. یعنی شما فقط با دانستن دانش این تحلیل به راحتی میتوانید یک تصمیم گیری درست درباره سرمایه گذاری بر روی یک ارز داشته باشید. باید به این نکته هم توجه داشت که افراد کمی از معامله گران و سرمایه گذاران به خوبی دانش این تحلیل را دارند.
سخن پایانی
آگاهی از تحليل بین بازارهای مالی اوضاع سنتیمنتالی بازار میتواند جو کلی مارکت را برای معاملهگران مشخص کند. تا آنها بتوانند در جهت بازار معامله کنند. و یا در صورتی نوسانات زیاد به بی تصمیم بودن خریداران و فروشندگان به طور موقت از بستن پوزیشن های معاملاتی خودداری کنند.
رشد بازار کریپتو با سخنرانی جروم پاول
قیمت ارزهای دیجیتال از سخنان جروم پاول سود می برد، در اینجا افرادی هستند که بیشترین رشد را دارند.
بازار ارزهای دیجیتال معاملات امروز را مثبت آغاز کرد. در حالی که در ابتدا به نظر می رسید که این افزایش به دلیل چیز خاصی نیست، سپس سخنرانی جروم پاول، رئیس فدرال رزرو، دلیلی برای مثبت بودن آن ارائه کرد. پاول با حضور در جلسه بانک فرانسه درباره ارزهای دیجیتال، سخنرانی کوتاهی ارائه کرد که در آن به تعدادی از مسائل مربوط به ارزهای دیجیتال، استیبل کوین و بلاک چین پرداخت.
نکات اصلی سخنرانی فدرال رزرو نیاز به تنظیم DeFi و استیبل کوین ها بود که به گفته پاول، می تواند در معرض خطرات جدی قرار گیرد. از جنبه مثبت، این مقام از ارزهای رمزپایه حمایت می کند که به عنوان نوآوری های مسئول در نظر گرفته می شوند.
با توجه به CoinMarketCap ، سولانا (SOL) بهترین عملکرد را در بین 10 سکه برتر از نظر ارزش بازار با 5 درصد رشد نشان داد. بیتکوین و اتریوم هم فاصله چندانی با هم ندارند و ارقام رشد مشابهی را نشان میدهند. از میان 10 مورد برتر، توکن UNI یونی سواپ و استپن (GMT) با مقادیر 14 درصد بیشترین رشد را نشان دادند. بعدی MKR از DAO Maker و NEO هستند که ارقام رشد دو رقمی را نیز نشان دادند.
مهلت معقول
با این وجود، به نظر می رسد صرف نظر از اینکه فدرال رزرو تا چه اندازه با ابزارهای مالی دیجیتال جدید دوست بوده است، مسیر تنظیم هر ایده مستقل در بازار ادامه خواهد داشت. به گفته پاول، زمستان کریپتو زمان بسیار خوبی برای اعمال مقررات لازم است.
تغییر احساسات امروز در بازار ارزهای دیجیتال و به طور کلی همه بازارهای مالی به دلایل اساسی بعید است. احتمالاً بازارها از سقوط خسته شده اند، که این همان چیزی است که باعث این “مهلت”، یک جهش فنی می شود.
دیدگاه شما