تحلیلگران تکنیکال بیشتر از نمودارهای شمعی و میلهای استفاده میکنند. نمودارهای شمعی نسبت به نمودارهای میلهای خواناتر هستند.
راه درست سیگنال دهی و تحلیلگری چیست
در بازارهای مالی علاوه بر معامله گران، افرادی دیگری نیز تحت عناوین تحلیلگر یا سیگنال دهنده فعالیت میکنند که کار آنها تجزیه و تحلیل بازارهای مالی، سیگنال دهی و ارائه خدمات تحلیلی و مشاوره ای به معاملهگران و سرمایهگذاران است البته گاها این افراد به دلیل به کارگیری روش های اشتباه در ارائه خدمات خود مورد انتقاد قرار میگیرند. در این نوشته به روش درست فعالیت این افراد میپردازیم.آنالیز بازارهای مالی
سیگنال دهی و تحلیلگری ، بخشی انکار ناپذیر از بازارهای مالی است؛ افراد متخصص در زمینه مشاوره مالی، تحلیلگری و سیگنال دهی، توان این را دارند که خدمات ارزنده ای به جامعه تریدری ارائه دهند و با طبقهبندی اطلاعات ضروری و مهمِ بازار، نقش مهمی در پروسه معاملات ایفا کنند به نوعی که بسیاری از سازمان های خصوصی و دولتی که قسمت اعظم نقدینگی بازار را در اختیار دارند بر اساس همین اطلاعاتِ طبقه بندی شده، تصمیم به معاملات کلان میگیرند پس معاملهگری همواره نیاز به تجزیه و تحلیل و داده کاوی بازار دارد و این موضوع کاملا روشن است اما راهی که برخی از افراد برای درآمد زایی از این حرفه در پیش میگیرند ممکن است اشتباه باشد و درآمدزایی، شکلی سودجویانه به خود بگیرد که به اعتبار مشاغل مذکور ضربه خواهد زد در ادامه به بهترین راه فعالیتِ سیگنال دهی و تحلیلگری خواهیم پرداخت.
سیگنال دهی و تحلیلگری غیر سازمانی برای معامله گران خرد
در سطح معامله گری خرد نیز نیاز به خدمات تحلیلی و آنالیز داده های بازار همچنان وجود دارد اما موضوع تحلیل و سیگنال دهی در این سطح، کمی با معاملات بزرگ شرکتی متفاوت است زیرا تحلیلگرانی که به معامله گران خرده پا خدمات میدهند علاوه بر نداشتن ابزارها و امکانات کافی چه بسا دانش کافی نیز ندارند و نظارت بر کیفیت خدمات آنها نیز وجود دارند تا افرادی صلاحیت این شغل را ندارند به گونه ای فیلتر شوند.
در بسیاری از کشور ها تحلیلگری و سیگنال دهی، جزو مشاغل قانونی و فعال در زمینه بازارهای مالی هستند
بستر مجاز و معتبر برای ارائه خدمات تحلیلی و سیگنال دهی
به دلیل وجود افراد غیر متخصص و یا سودجو در حوزه آنالیز بازارهای مالی و به عبارتی به سبب وجود یک سری از ناخالصی ها در این عرصه، ممکن است بعضی سواستفاده ها رخ دهد ولی میتوان با به کارگیری یک روش اصولی، سیگنال دهی و تحلیلگری را به مسیر سالم و سازنده خود برگرداند و این روش، انتقال زمینه فعالیت به بستر های مجاز و معتبر آنلاین یا به عبارتی سایت های مرجع در ارائه خدمات سیگنال دهی و تحلیلگری است.
فواید سیگنال دهی و تحلیلگری در سایت های مخصوص این کار
اگر افراد متخصص در زمینه تجزیه و تحلیل بازارهای مالی و سیگنال دهی، به جای فعالیت انفرادی در شبکه های اجتماعی مختلف در سایت های مرجع خدمات سیگنال دهی فعالیت کنند فواید زیادی برای این افراد رقم خواهد خورد که تعدادی از آنها عبارت اند از:
1 - ارتقای سطح اعتبار و وجهه قانونی شغلی
داشتن سایت در اکثر مشاغل امروزی سبب اعتبار بخشیدن بیشتر به کار و حرفه میشود؛ در مورد شغل تحلیلگری ارز دیجیتال و سیگنال دهی ارز دیجیتال نیز این موضوع صدق می کند زیرا که بسیاری از افراد، علی رغم نیاز مبرم به دریافت خدمات مشاورۀ مالی، نمیتوانند به تحلیلگران و سیگنال دهنده ها و حتی مدرسینی که در شبکه های اجتماعی به صورت پراکنده فعالیت میکنند اعتماد کنند ولی در صورت فعالیت این مشاغل در سایت های معتبر، بخش بزرگی از این نگرانی ها برطرف خواهد شد و بین معامله گران و افراد تحلیلگر، پیوند بهتر و سالمتری برقرار میشود.
فعالیت در سایت های معتبر موجب اعتبار یافتن بیشترِ شغل سیگنال آنالیز بازارهای مالی دهی و تحلیلگری خواهد شد
2- حضور در یک فضای رقابتی و فراهم شدن امکان خودارزیابی
در سایت های ارائه دهنده خدمات آموزشی و تحلیلیِ بازارهای مالی به دلیل حضور و فعالیت افراد متعدد، یک نوع رقابت شروع به شکلگیری میکند و افراد سعی میکنند برای اینکه از دیگر متخصصان در این عرصه جا نمانند، دانش خود را به صورت مداوم آپدیت کنند و تلاش کنند درصد موفقیت سیگنال ها و تحلیل های خود را ارتقا دهند. این فضای رقابتی هم به نفع کاربران است که خدمات بهتر و کارآمد تری را دریافت خواهند کرد و هم در نهایت به نفع خود سیگنال دهنده ها و تحلیلگران خواهد بود.
3- شفافیت بهتر در مورد خدمات تحلیلی غیر رایگان
سیگنال دهی و تحلیلگری جزو مشاغل فعال در بازارهای مالی هستند پس افرادی که این مشاغل را دارند غالبا برای اطلاعاتی که به کاربران خود ارائه میدهند می توانند حق الزحمه یا دستمزد دریافت کنند و این موضوع می تواند کاملا قانونی باشد به شرط اینکه فرد خدمات دهنده، به نوعی متعهد به ارائه خدمات مفید و رضایت بخش باشد. سایت های معتبر در زمینه خدمات مشاوره ای مالی به دلیل اینکه تحت نظارت نهاد های ناظر، فعالیت میکنند موظف به پیگیری هرگونه نارضایتی کاربران هستند و به این صورت از بروز هرگونه سوء استفاده ممکن در قالب فروش سیگنال یا تحلیل جلوگیری میشود.
سایت های معتبر و مخصوص سیگنال دهی، موجب قانونی شدن درآمد حاصل از فروش سیگنال میشوند
کلام آخر
با توجه به آنچه در متن بالا به آن اشاره شده راه درست در ارائه تحلیلهای مالی و سیگنال دهی ارز دیجیتال ، فعالیت در سایت های معتبر ارائه دهنده این خدمات است زیرا همان طور که گفته شد این کار سبب شفافیت بهتر در این زمینه خواهد شد و افراد، ملزم به ارائه خدمات رضایت بخش تر و پاسخگویی بیشتر میشوند، هزینه های پرداختی از جانب کاربران منصفانه تر خواهد شد و اعتبار شغل سیگنال دهی و تحلیلگری نزد کاربران بازسازی میشود، عرصه، برای فعالیت افراد سودجو و کم تخصص، تنگ تر خواهد شد و همچنین به دلیل وجود فضای رقابتی بین تحلیلگران، تلاش و پشتکار آنها برای ارائه بهترین خدمات، بیشتر و بیشتر میشود.
بهترین تحلیل در فارکس کدام است؟
بازار مالی فارکس این روزها محبوبیت زیادی پیدا کرده است و هر سرمایه گذاری سعی میکند با کسب مهارت و تجربه گامی در جهت افزایش سرمایه خود بردارد. امکان معامله در 24 ساعت شبانه روز، هزینه پایین معاملات، نقدینگی عالی، دسترسی به اهرم و عدم نیاز به سرمایه هنگفت برای شرکت در این بازار مالی از دلایل اصلی محبوبیت آن هستند. برای موفقیت در فارکس مانند سایر بازارهای مالی، نیاز هست تا انواع تحلیل ها را بشناسید تا با کمک آنها در مورد خرید و فروش ها تصمیم بگیرید. شاید به عنوان یک معامله گر تازه وارد این سؤال برایتان مطرح شود که از میان انواع تحلیل تکنیکال، بنیادی و احساسی، بهترین تحلیل در فارکس کدام است؟ با ما همراه باشید تا به طور مفصل پاسخ این سؤال را برایتان روشن کنیم.
انواع تحلیلها در بازار فارکس
معاملهگران در فارکس از سه نوع تحلیل برای پیشبرد برنامههای مالی خود استفاده میکنند. درواقع برای پیش بینی قیمتها و آینده معامله نیاز به تحلیل نتایج روند بازار وجود دارد. هریک از تحلیلهای بنیادی، تکنیکال و احساسی طرفداران خاص خودش را دارد. از نظر هر معاملهگر فاکتورهای خاصی برای انتخاب بهترین تحلیل در فارکس وجود دارد و ممکن است این فاکتورها برای دیگر معاملهگران متفاوت باشد.
با این حال بسیاری از معاملهگران موفق بر این باور هستند که یک معاملهگر بایستی دانش کافی برای استفاده از همه این تحلیلها را داشته باشد؛ چرا که این سه مکمل یکدیگر هستند و در کنار هم سودآور هستند.
تحلیل فنی یا تکنیکال
در این تحلیل معاملهگران نوسانات و روند حرکت قیمتها را در گذشته بررسی کرده و تغییرات آنها را در آینده پیش بینی میکنند. تحلیلگران تکنیکال بر این باور هستند که همه چیز در قیمتها منعکس شده و تاریخ همیشه تمایل به تکرار دارد. درواقع اگر سطح قیمت قبلاً حمایت و مقاومت داشته باشد، این امر در آینده مجدد تکرار میشود. نمودارها و الگوها مهمترین بخش در تحلیل تکنیکال هستند و معاملهگران با کمک آنها سقوط و اوج گیری قیمتها در بازار را حدس میزنند.
ابزارهای زیادی برای تحلیل فنی وجود دارد که از جمله آنها میتوان به خطوط فیبوناچی، روندها و خطوط حمایت و مقاومت اشاره کرد. با این حال ممکن است معاملهگر بدون استفاده از این ابزارها و تنها با تکیه بر تجربه خود معاملات را پیش ببرد.
توجه داشته باشید که تحلیل تکنیکال کاملاً ذهنی است و این امکان وجود دارد که هر معاملهگر تحلیل متفاوتی از نمودارها و فراز و نشیبهای آن داشته آنالیز بازارهای مالی باشد.
تحلیل بنیادی یا فاندامنتال
تحلیل بنیادی همانطور که از نامش مشخص است، به صورت پایهای همه مسائل سیاسی، اقتصادی و اجتماعی که بر روی عرضه و تقاضای دارایی تأثیر میگذارد را بررسی میکند. درواقع با در نظر گرفتن شاخصهایی مانند صادرات، واردات، نرخ بهره، نرخ بیکاری و … تصمیم به معامله ارز و سایر داراییها میگیرند.
برای مثال تحلیلگران بنیادی یک جفت ارز را انتخاب میکنند و سپس همه شاخصهای مطرح شده را در نظر میگیرند. همچنین در تحلیل بنیادی صورتهای مالی یک شرکت آنالیز شده و عوامل مؤثر بر سود و زیانها مشخص میشود.
تحلیل احساسی یا سنتیامنتال
در تحلیل احساسی از هیچ ابزاری برای پیش بینی روند بازار استفاده نمیشود و تنها با در نظر گرفتن احساسات معاملهگران موفق خرید و فروش انجام میشود. درواقع با توجه به احساسات معاملهگران موفق متوجه خواهند شد که بازار صعودی است یا نزولی. معاملهگر با بررسی کامل این احساسات بدون استفاده از هیچ ابزار یا نموداری، تصمیم میگیرد.
بهترین تحلیل در فارکس؛ مکملی از سه نوع تحلیل
هریک از سه تحلیلی که در فارکس استفاده میشود در جایگاه خود بهترین هستند اما در کنار هم موفقیت به همراه دارند. این سه تحلیل مانند پایههای یک سه پایه هستند به طوری که اگر یکی نباشد بقیه متزلزل میشوند.
تحلیل تکنیکال با کمک نمودارها نوسان قیمتها بررسی میکند، تحلیل بنیادی مسائل سیاسی، اجتماعی و اقتصادی مؤثر بر عرضه و تقاضای داراییها را تحلیل میکند و تحلیل احساسی با تلفیق دیدگاه های روانشناسی و اقتصادی، بررسی میکند که احساسات بازار مثبت است یا منفی. به این ترتیب با ترکیب این سه تحلیل میتوان کم ریسک ترین تصمیم ممکن را اتخاذ کرد؛ تصمیمی که هم از دارایی شما محافظت کند و هم سودآوری قابل قبولی داشته باشد.
برای اینکه بتوانید روز به روز در بازار فارکس پیشرفت کنید و به یک معاملهگر حرفهای تبدیل شوید، بایستی به درستی از هر سه تحلیل بنیادی، تکنیکال و احساسی استفاده کنید. تمرکز روی یکی از این تحلیلها و رها کردن بقیه، بدون شک شکست برای شما به همراه دارد.
برای مثال اگر میخواهید در مورد خرید GPB\USD تصمیم بگیرید و تنها به تحلیل تکنیکال و بررسی نمودارها اکتفا کنید، احتمال زیاد با شکست مواجه میشوید. زیرا شما تنها با استفاده از نمودارها و الگوهای تحلیل تکنیکال به این نتیجه رسیدهاید که این معامله سودآور است. اما ممکن است تنها یک تغییر سیاسی یا ابراز احساسات یک معاملهگر موفق شادی شما را خراب کند. اینجاست که تحلیل بنیادی و احساسی اهمیت پیدا میکند. شما با کمک این سه تحلیل در کنار هم می توانید بهترین تصمیم را اتخاذ کنید.
استخدام سرپرست تحلیل بازارهای مالی
یک نهاد مالی در تهران آگهی « سرپرست تحلیل بازارهای مالی » منتشر کرد.
به گزارش صدای بورس؛ در آگهی استخدام این شرکت شرایط زیر عنوان شده است:
- مدرک تحصیلی: کارشناسی یا کارشناسی ارشد اقتصاد، مالی، حسابداری یا رشته های مشابه از دانشگاههای معتبر.
- شرایط تخصصی: حداقل ۳ سال سابقه کار در زمینه های مرتبط. دارای تجربه در مدل سازی مالی و روشهای ارزش گذاری. کارشناس تحلیل بنیادی بازار سهام. امکان تهیه گزارش IPO و افزایش سرمایه. داشتن تسلط بالا در Excel، PowerPoint و Word مسلط به زبان انگلیسی و توانایی بالایی در درک گزارشهای بینالمللی مرتبط.
- سایر شرایط: علاقهمند به گزارش- توانایی کار تیمی و رهبری تیمی-مهارتهای سازمانی عالی و توانایی خود مدیریتی و هدف گذاری در سطح کلان.
رزومه خود را با عنوان « سرپرست تحلیل بازارهای مالی» به آدرس زیر ارسال کنید:
انواع تحلیل بازارهای مالی
تحلیل بازارهای مالی روش های مختلفی دارد؛ ما در این مطلب سعی داریم به انواع تحلیل بازارهای مالی بپردازیم در این مقاله قصد داریم به یک بررسی کلی در مورد تحلیل بازارهای مالی بپردازیم. با ما در سایت حد ضررهای بازار همراه باشید.
تحلیل بازارهای مالی
تحلیل بازارهای مالی به سرمایهگذاران کمک میکند، تشخیص دهند آنالیز بازارهای مالی چه زمان سرمایهشان را وارد بازار کنند و چه زمان از بازار خارج کنند. در حالت کلی دو نوع تحلیل در بازار ارز وجود دارد :
- تحلیل فاندامتنال یا بنیادی
- تحلیل تکنیکال یا فنی
تحلیل فاندامتنال (بنیادی): (fundamental analaysis)
به بررسی رفتار قیمت و پیشبینی آن به وسیله در نظر گرفتن عوامل تغییر، تحلیل بنیادی گفته می شود. این عوامل می تواند اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، نظامی و …. باشد. برای مثال فرض گنید می خواهیم جفت ارز EUR/USD را بررسی کنیم؛ برای این کار باید به کلیه عواملی که می تواند بر روی EUR و USD اثر گذار باشد را مد نظر قرار دهیم که می توان به عواملی همچون نرخ بهره، تراز تجاری، میزان بیکاری، اوضاع سیاسی، چشم انداز اقتصادی آینده آنها و … اشاره کرد. به طور خلاصه می توان گفت برای معاملات کوتاه مدت و نوسانگیری در بازارهای مالی این تحلیل کارایی بسیار کمی دارد. زیرا با توجه به عواملی بیشمار اثر گذار بر روی قیمتها جمع بندی آنها برای اینگونه معاملات غیر ممکن است. بهترین کاری که ابن نوع تحلیلها انجام می دهند ارائه دلیل تغییرات قیمتها پس از حرکت آنهاست. ولی باید دقت کرد که در لحظاتی از بازار که اخبار مهم فاندامنتال عنوان می شود (مانند اعلام نرخ بهره) ممکن است بازارها دچار تغییرات شدیدی باشند هرچند معمولا جهت این تغییرات را هیچ فاندامنتال کاری به درستی پیشبینی نمی کرده است.
تحلیل تکنیکال برای افرادی که در دانشگاه ها اقتصاد، حسابداری و یا مدیریت مالی خوانده اند، بسیار جذاب می باشد.
تحلیل تکنیکال (فنی):(technical analaysis)
تحلیل تکنیکی به معنی بررسی رفتار و تغییرات سهم (ارز) جهت پیش بینی قیمت آن برای آینده است. تحلیل تکنیکال به کمک نمودارها و به منظور پیش بینی حرکت آتی بازارانجام می گیرد. در این نوع تحلیل سعی می شود از روند قیمت یک سهم (ارز) در گذشته، آینده آن پیشبینی شود. تحلیل تکنیکی را می توان برای هر نوع کالا یا شاخص یا سهام و غیره بکار برد.
اساس تحلیل تکنیکال بر مبنای ریاضیات و آمار می باشد که در چارت ها (نمودارها) خلاصه می شود. یک تحلیلگر تکنیکی معتقد است که همه اطلاعات یک سهام یا یک ارز در سابقه قیمت آن نهفته است و از روند حرکت قیمت، می توان آینده آن را پیشبینی نمود. تحلیل تکنیکی سرعت عمل بالائی داشته و به ما این امکان را می دهد که در مدت کوتاهتری نسبت به تحلیل پایهای (فوندامنتال)، تعداد خیلی بیشتری سهام (ارز ) را مورد مطالعه وبررسی قرار بدهیم. تحلیل تکنیکی نیاز به دانش بالای علوم اقتصادی و سیاسی ( بر عکس تحلیل پایهای ) ندارد. در حال حاضر تحلیل تکنیکی در بورس های معتبر دنیا رواج زیادی پیدا کرده و طرفداران خاص خود را دارد. مزیت این نوع تحلیل در سرعت عمل آن است ومی توان در مدت کوتاهی چندین نوع ارز یا قیمت سهام چندین شرکت را بررسی کرد ولی تحلیل فاندامنتال همین تعداد ارز یا سهام، بسیار وقت گیر خواهد بود. تحلیل تکنیکی مانند هر تئوری دیگر منطق خاص خود را دارد. سه محور اصلی تحلیل تکنیکی عبارتند از:
1- همه چیز در نوسان قیمت خلاصه می شود
مهمترین اصل تحلیل تکنیکی همین است. جان کلام اینست که هر عاملی که بر قیمت سهام تا ثیرگذار باشد، چه اقصادی وچه سیاسی و یا روانشناختی به نوعی بر قیمت سهام(ارز) اثر خواهد داشت ودر نمودار منعکس خواهد شد. به عبارتی هر تغییر قیمتی همراه با یک محرک خارجی است و این امر لزوم بررسی دقیق نوسان قیمت وتحلیل آنرا نشان می دهد. پس با تحلیل نمودن نمودار قیمت و بررسی اندیکاتورها، بازار خودش را به تحلیل گر نشان می دهد و آینده آن قابل پیشبینی خواهد بود. این منطق در تضاد با تحلیل پایهای است، زیرا در تحلیل پایه ای به چرایی عوامل توجه می شود وپس از تحلیل عوامل آنالیز بازارهای مالی تاثیرگذار، روند حرکت بازار بدست می آید. به عنوان مثال ،اگر تقاضا بیش از عرضه باشد فوندامنتالیست خواهد گفت که قیمت بالا میرود در حالیکه چارتیست با دیدن رشد قیمت خواهد گفت که تقاضا بیشتر از عرضه بوده است.
2- قیمت در یک روند (تحلیل تکنیکال) حرکت می کند
پیش فرض فوق اساس همه متد های تحلیل تکنیکی است. وقتی نوسانات بازار (مارکت) با ترند مطابقت داشته باشد، این حرکت قابل تحلیل است و برعکس ، یک بازار آشفته را نمی توان تحلیل کرد. با مسلم دانستن اینکه حرکت قیمت، ناشی از ترند است دومطلب قابل ذکر است. اول اینکه ترند جاری با احتمال بیشتری ادامه خواهد یافت و روی خودش برنخواهد گشت، به استثنای بعضی بینظمیها در حرکت بازار. دوم اینکه ترند جاری ادامه خواهد یافت تا زمانیکه ترند مخالف جایگزین آن شود.
3- تاریخ تکرار می شود
تحلیل تکنیکی و پویایی بازار رابطه نزدیکی با روانشناسی انسان دارد. بنابراین، الگوهای گرافیکی قیمت در صد سال اخیر شناسایی و تقسیم بندی شده اند تا حالات روانشناسانه بازار را نمایش بدهند. اول از همه ،این الگوها وضعیت روانی حاکم بر بازار را نشان می دهند که آیا بازار صعودی ویا نزولی است. این الگوها در گذشته بوده واکنون هم می تواند استفاده شود چون اساس آن بر روی روانشناسی انسان است که در طول سالها بدون تغییر مانده است. حال ما عبارت تاریخ تکرار می شود را به این صورت بیان می کنیم که:
گذشته چراغ راه اینده است یعنی بررسی نوسانات قیمت در گذشته آینده بازار را به ما نشان می دهد.
تحلیل تکنیکال: آموزش انواع روشهای تحلیلی، از کجا شروع کنیم؟
فعالیت در بازارهای مالی بدون استفاده از روشهای تحلیلی تفاوتی با قمار ندارد! تحلیل تکنیکال (Technical Analysis) و تحلیل بنیادی (Fundamental Analysis) دو روش اصلی تحلیل در بازارهای مالی هستند. تحلیلگران تکنیکال بازار را با استفاده از دادههای تاریخی مانند قیمت و حجم تحلیل میکنند. در حالی که تحلیلگران بنیادی به دنبال محاسبهی ارزش ذاتی با استفاده از فاکتورهایی مانند درآمد، سود، دارایی، بدهی و… هستند.
در این مطلب از چشم بورس سعی میکنیم شما را با تحلیل تکنیکال، سبکهای مختلف و مزایا و معایب آن آشنا کنیم. اگر چیزی از تکنیکال نمیدانید و یا پس از امتحان کردن سبکهای مختلف سردرگم هستید، با ما همراه باشید.
تحلیل تکنیکال چیست؟
تحلیل تکنیکال چیست؟
تکنیکال پیشبینی آینده و شکار فرصتهای معاملاتی با استفاده از اطلاعات نمودارهای قیمت و حجم است. تکنیکالیستها به دنبال پاسخی برای این سوال هستند: روند فعلی ادامهدار خواهد بود یا خیر؟
تحلیلگران تکنیکال از ابزارهای مختلفی استفاده میکنند. برخی از تکنیکالیستها به خطوط روند سوگند یاد میکنند، برخی از نمودارهای شمعی استفاده میکنند و گروهی دیگر ترجیح میدهند بر اساس اندیکاتورها بازار را تحلیل کنند. حرفهایها نیز با ترکیب روشهای مختلف، یک استراتژی کارآمد برای ورود و خروج طراحی میکنند.
پیشفرضهای تحلیل تکنیکال
تحلیل تکنیکال بر 3 فرض اساسی استوار است:
- همه چیز در قیمت نهفته است. هر فاکتوری که بتواند در قیمت تاثیرگذار باشد اعم از فاکتورهای بنیادی، اخبار سیاسی و… در قیمت یک سهم لحاظ شده است.
- گذشته تمایل دارد که تکرار شود. محرکهای روانشناسی بازار یعنی ترس و طمع تغییر نمیکنند و تاریخ تکرارپذیر است.
- قیمت در روند نمودار و بر اساس الگوهای مشخصی حرکت میکند. گذشته در مسیر روندهای بلندمدت، میانمدت و کوتاهمدت تکرار میشود. به عبارت دیگر، حرکتهای قیمت تصادفی نیست.
تاریخچهای مختصر از تحلیل تکنیکال
چند صد سال است که از تحلیل تکنیکال برای تجزیه و تحلیل اوراق بهادار استفاده میشود. در قرن هفدهم، ژوزف دلا وگا تکنیکهای اولیهی تکنیکال را برای پیشبینی بازارهای هلند استفاده میکرد. با این حال، تحلیل تکنیکال به شکل امروزی مدیون تلاشهای چارلز داو، ویلیام پی همیلتون، روبرت رئا و… است.
در سال 1948 رابرت دی ادواردز و جان مگی، مجموعهای جامع با نام تحلیل تکنیکال روندهای سهام منتشر کردند. همزمان در شرق نیز معاملهگران ژاپنی الگوهای شمعی را برای تحلیل قیمت برنج معرفی کردند. سال 1990 و با ظهور بازارهای دیجیتال الگوهای شمعی توسط تحلیلگران آمریکایی رایج شدند. این الگوها تا به امروز از مهمترین روشهای تحلیل بازارهای مالی است. بسیاری از تکنیکالیستها الگوهای شمعی را پایهی تکنیکال و دروازهی ورود به آن میدانند.
انواع نمودارهای قیمت
نمودار قیمت، تغییرات قیمت اوراق بهادار را نسبت به زمان نمایش میدهد. محور افقی زمان و محور عمودی قیمت را نشان میدهد. نمودارهای قیمت به شکلهای مختلفی نمایش داده میشود که به صورت مختصر آنها را شرح خواهیم داد.
نمودار خطی
نمودار خطی در تحلیل تکنیکال
نمودارهای خطی سادهترین نوع نمودارهای قیمت هستند. این نمودار با وصل کردن قیمتهای بسته شدن بازار رسم میشود. آنها به سادهترین شکل تغییر قیمت در طول زمان را نشان میدهند. برای تشخیص الگوهای قیمتی مفید هستند و معمولا معاملهگران مبتدی از این نمودارها استفاده میکنند.
نمودار میلهای
نمودار میلهای در تحلیل تکنیکال
نمودارهای میلهای علاوه بر قیمت بسته شدن، قیمت باز شدن و همچنین بالاترین و پایینترین قیمت در یک دورهی معاملاتی را نشان میدهند. خط عمودی بازهی قیمتی در یک دورهی معاملاتی را نمایش میدهد. خطوط افقی نشاندهندهی قیمت باز و بسته شدن آنالیز بازارهای مالی سهم هستند. خط افقی در سمت چپ قیمت باز شدن و خط افقی سمت راست قیمت بسته شدن را مشخص میکند.
هر میله یک جزیرهی واحد است و رفتار قیمت در یک بازهی زمانی را نشان میدهد. مجموع میلهها نیز در کنار هم روند حرکت قیمت را مشخص میکنند.
نمودار شمعی
نمودار شمعی در تحلیل تکنیکال
نمودارهای شمعی (کندل استیک) بسیار شبیه به نمودارهای میلهای هستند. محدودهی ضخیم، قیمت باز و بسته شدن بازار را نمایش میدهد. سایهی (فتیله) بالایی، بالاترین قیمت در دورهی معاملاتی را نمایش میدهد. سایهی پایین نیز نشاندهندهی پایینترین قیمت در طول دورهی معاملاتی است. اگر قیمت در دورهی زمانی، صعودی باشد شمع سبز رنگ (یا توپر) و اگر نزولی باشد شمع قرمز رنگ (یا توخالی) است.
تحلیلگران تکنیکال بیشتر از نمودارهای شمعی و میلهای استفاده میکنند. نمودارهای شمعی نسبت به نمودارهای میلهای خواناتر هستند.
سبکهای مختلف تحلیل تکنیکال
حمایت و مقاومت و روندها
حمایت محدودهی قیمتی است که تقاضا بر عرضه غلبه میکند. خطوط حمایت از اتصال کفهای (درهها) نمودار به همدیگر رسم میشوند. در محدودههای حمایتی احتمال ریزش بیشتر قیمت کم است.
مقاومت نقطهی مقابل حمایت است. در این نقاط قدرت عرضه افزایش مییابد. مقاومت با اتصال سقفهای (قلهها) نمودار به همدیگر رسم میشود و احتمال ریزش قیمت در این محدوده بالاست.
سطوح حمایت و مقاومت در تحلیل تکنیکال
روندها جهت بازار را مشخص میکنند. اگر نمودار قیمت سقفها و کفهای بالاتر ثبت کند روند صعودی است. همچنین با ثبت سقفها و کفهای پایینتر، قیمت وارد روند نزولی میشود. جهت روند را با خطوط روند مشخص میکنند. خطوط روند در اصل محدودههای حمایت و مقاومتی هستند.
فیبوناچی
نسبتهای فیبوناچی را ریاضیدان ایتالیایی به نام لئوناردو فیبوناچی کشف کرده است. خطوط فیبوناچی براساس این نسبتها رسم میشوند. تحلیلگران تکنیکال معتقدند این خطوط محدودههای مهم برگشت بازار را مشخص میکنند.
فیبوناچی در تحلیل تکنیکال
الگوهای قیمتی
الگوهای قیمتی شکلهای تکرارشونده در نمودار قیمت هستند. گفتیم که تکرارپذیری یکی از پیشفرضهای تحلیل تکنیکال است. الگوها به دو دستهی بازگشتی و ادامهدهنده تقسیم میشوند. تحلیلگران تکنیکال با شناسایی این الگوها محدودههای بازگشت یا ادامهی بازار را شناسایی میکنند. مثلث، پرچم، فنجان و دسته، سر و شانه تنها برخی از الگوهای قیمتی مهم هستند.
اندیکاتورها
اندیکاتورها و اوسیلاتورهای تکنیکال با استفاده از محاسبات ریاضی روی قیمت و حجم به دست میآیند. به بیان دیگر، اندیکاتورها ابزارهای کمکی برای تفسیر بهتر نمودارها هستند. اندیکاتورهایی که روی نمودار رسم همپوشان (Overlay) نام دارند. برخی دیگر از اندیکاتورها در یک نمودار جدا نمایش داده میشوند و اوسیلاتور نام دارند.
میانگین متحرک، باند بولینگر و SAR از مهمترین اندیکاتورهای همپوشان هستد. از مهمترین اوسیلاتورها نیز می توان به مکدی (MACD)، شاخص قدرت نسبی (RSI) و استوکاستیک آنالیز بازارهای مالی اشاره کرد.
ایچیموکو
ایچیموکو تنها یک اندیکاتور نیست بلکه یک استراتژی معاملاتی بسیار کارآمد است. با این اندیکاتور جهت روندها و سطوح حمایت و مقاومت شناسایی میشوند. ایچیموکو در اصل بر اساس میانگینهای متحرک رسم میشود و در یک نمودار سه اندیکاتور متختلف را در اختیار معاملهگران قرار میدهد.
ایچیموکو در تحلیل تکنیکال – خطوط تنکان، کیجون، سنکو و چیکو و ابر ایچیموکو
پرایس اکشن
تحلیلگران سبک پرایس اکشن اندیکاتورها را ابزارهایی با اطلاعات سوخته میدانند. آنها معتقدند که باید با نمودار خام ترید کرد. تمرکز اصلی پرایس اکشن بر حرکت قیمت در طول زمان است. تحلیلگران این سبک با استفاده از خطوط روند و الگوهای شمعی به دنبال پیشبینی حرکت قیمت بدون هیچ تاخیری هستند. پرایس اکشن از سبکهای بسیار محبوب در بازارهای دوطرفه مانند بازار فارکس است.
تکنیکال یا فاندامنتال؟
تکینکال و بنیادی دو مکتب اصلی تحلیل بازار هستند. هر دو سبک برای پیشبینی روند آتی بازار استفاده میشوند و بدیهی است هر کدام موافقان و مخالفان خود را دارند.
تحلیل بنیادی روشی برای ارزیابی اوراق بهادار بر اساس ارزش ذاتی است. تحلیلگران بنیادی همه فاکتورها از وضعیت اقتصاد کلان و صنعت گرفته تا وضعیت مالی و مدیریت شرکتها را مطالعه میکنند. درآمدها، هزینهها، داراییها و بدهیها از مهمترین فاکتورهای تحلیل بنیادی هستند.
در نقطهی مقابل ورودیهای تحلیل تکنیکال فقط قیمت و حجم هستند. فرض اساسی تکنیکال این است که تمام فاکتورهای بنیادی، سیاسی وغیره در قیمت نهفته است. تحلیلگران تکنیکال ارزش ذاتی یک اوراق بهادار را اندازهگیری نمیکنند، بلکه با استفاده از نمودارها به دنبال پیشبینی روندها هستند. مثالهای زیادی از تحلیلگران موفق هر دو سبک وجود دارد. برخی نیز ترکیبی از هر دو سبک را استفاده میکنند.
تحلیل تکنیکال روشی بسیار سریع و ساده است. در نقطهی مقابل تحلیل بنیادی روشی پیچیده و وقتگیر است. شما کدامیک را ترجیح میدهید؟ به سرعت به حرکات بازار واکنش نشان دهید یا اینکه آهسته اما مطمئنتر گام بردارید؟ برای روشنتر شدن موضوع بهتر است مزایا و معایب تحلیل تکنیکال را بررسی کنیم.
مزایای تحلیل تکنیکال
تحلیل تکنیکال ساده و انعطافپذیر است. آن را میتوان در هر بازاری که بر اساس مکانیزم عرضه و تقاضا کار میکند استفاده کرد. در نقطهی مقابل تحلیل بنیادی هر بازار و صنعت را به صورت تخصصی تحلیل میکند. در بازارهای سهام بورس، رمزارزها، کالا و فارکس میتوانیم از تحلیل تکنیکال استفاده کنیم.
فرقی نمیکند معاملهگر ساعتی روزانه و یا بلندمدت باشید. تکنیکال در همهی دورههای زمانی کارایی دارد. تحلیل بنیادی اینگونه نیست و معاملهگران معمولا نگاه میانمدت و بلندمدت به بازار دارند.
سرعت بالا دیگر مزیت تحلیل تکنیکال است. در تحلیل بنیادی باید فاکتورهای زیادی از شرایط اقتصادی گرفته تا صورتهای مالی شرکتها را بررسی کنید. ولی تکنیکالیستها تنها با چند کلیک و با استفاده از نمودارها به سرعت خود را با بازار هماهنگ میکنند.
معایب تحلیل تکنیکال
مهمترین مشکل در تحلیل تکنیکال وجود تفسیرهای مختلف از نمودارهای قیمت است. افراد با روش های متفاوت نمودارها را تحلیل میکنند و ممکن است تفسیرهای متفاوت و حتی متضادی از یک نمودار وجود داشته باشد.
ابزارهای مختلف تحلیل تکنیکال سیگنالهایی متفاوت و گاه متضاد صادر میکنند. ممکن است در شرایط یکسان اندیکاتوری سیگنال خرید و اندیکاتور دیگر سیگنال فروش صادر کند.
برخی معتقدند تکنیکال علم توجیه است! تعصبات و شایعات باعث میشوند معاملهگران نمودارها را به شکلی تحلیل کنند که همسو با تعصبات شخصی آنها باشد.
منابع مفید برای یادگیری تحلیل تکنیکال
منابع زیادی برای تحلیل تکنیکال وجود دارد. با استفاده از کتاب و مقالات اینترنتی میتوانید به یک تحلیلگر حرفهای تبدیل شوید. ما نیز در چشم بورس تلاش میکنیم مجموعهای جامع از سبکهای مختلف تحلیل تکنیکال را کاملا رایگان آموزش دهیم. کتابهایی که در ادامه معرفی میشوند منابعی مفید برای یادگیری تکنیکال هستند:
- تحلیل تکنیکال در بازار سرمایه؛ جان مورفی
- داینامیک تریدینگ (معاملهگری پویا)؛ رابرت سی ماینر
- دورهی نمودارهای شمعی؛ استیو نیسون
- معامله با بهترین آنالیز بازارهای مالی الگوهای نموداری؛ توماس بولکوفسکی
- راهنمای کامل اندیکاتورها و نمودارهای رایج در تحلیل تکنیکال؛ استیون بی اکلیس
- مرجع کامل امواج الیوت در بازارهای سرمایه؛ علی محمدی
- سیستم معاملاتی ایچیموکو در بازارهای سرمایه؛ مانش پاتل
- پرایس اکشن روندها؛ ال بروکز
سخن آخر
در این مطلب در مورد تحلیل تکنیکال و سبکهای مختلف آن سخن گفتیم. مزایا و معایب سبکهای مختلف را بررسی کردیم تا تصویر روشنی از این سبک تحلیلی ارائه دهیم. به نظر ما هیچ سبکی کامل نیست. تکیه کردن بیش از حد به تکنیکال با ریسک زیادی همراه است. معاملهگران موفق تکنیکال را در کنار روانشناسی و مدیریت سرمایه استفاده میکنند. اینها سه پایهی اصلی موفقیت در بازارهای مالی هستند.
خود را به یک سبک محدود نکنید. میتوانید با استفاده از تحلیل بنیادی سهمهای ارزنده را شناسایی کنید و با تحلیل تکنیکال نقاط دقیق ورود و خروج به بازار را شناسایی کنید.
سوالات متداول
تحلیل تکنیکال بررسی و پیشبینی روند بازار بر اساس حجم و قیمت است.
هر دوی این روشها برای پیشبینی آینده بازار استفاده میشوند. در تحلیل بنیادی با ارزش ذاتی شرکتها و میزان سودسازی آنها کار داریم. در نقطهی مقابل تحلیل تکنیکال تنها از نمودار قیمت استفاده میکند. تکنیکالیستها معتقدند همه چیز در چارت قیمت وجود دارد.
تریدرهای موفق از سبکهای مختلفی استفاده میکنند. نمیتوان گفت کدامیک بهتر است. حتی میتوانید بنیادی و تکنیکال را در کنار هم استفاده کنید.
نمودارهای مختلفی در تحلیل تکنیکال استفاده میشوند. محبوبترین آنها نمودار شمعی است. علاوه بر این نمودار میلهای و خطی نیز پرکاربرد هستند. نمودارهای دیگری نیز وجود دارند مانند هیکن آشی و هالو چارت که کمتر استفاده میشوند.
خیر! روشهای تحلیلی صرفا برای کاهش ریسک معاملات استفاده میشوند. نتایج تکنیکال به صورت تضمین شده نیستند. به همین دلیل رعایت مدیریت ریسک و سرمایه بسیار حیاتی است.
دیدگاه شما