شناسایی نقاط چرخش بازار


پرایس اکشن عرضه و تقاضا | الگوهای عرضه و تقاضا

پرایس اکشن دارای الگوهای زیادی می‌باشد و هر کدام از الگوهای پرایس مناسب کاری می‌باشند. الگوهای پرایس اکشن شامل عرضه و تقاضا، اسمارت مانی، ال بروکس، وودر، ICT و ولیوم تریدینگ می‌باشد. پرایس اکشن عرضه و تقاضا موضوعی است که ما در این مقاله قصد داریم به توضیح آن بپردازیم. عرضه و تقاضا یکی از اصلی‌ترین بخش‌های می‌باشد که هر تریدر باید به آن دقت کند. چرا که زمانی عرضه زیاد شود، قیمت ارزهای دیجیتال کاهش و در زمانی که تقاضا بیشتر از عرضه باشد، قیمت ارزهای دیجیتال افزایش می‌یابد. از این رو بهتر است که نواحی عرضه و تقاضا را برای خود بسنجیم و بر اساس آن‌ها به ترید کردن بپردازیم. اگر بلد باشید که چگونه نمودار بخوانید، نواحی عرضه و تقاضا، حمایت‌ها و مقاومت‌ها به شما کمک خیلی زیادی خواهد کرد.

نواحی عرضه و تقاضا

اکثر افراد مفاهیم عرضه و تقاضا را با مفاهیم مقاومت و حمایت اشتباه می‌گیرند. این دو تعریف جدایی از هم دارند شناسایی نقاط چرخش بازار و هر کدام کاربرد مخصوص به خود و برای پی بردن به چیزی استفاده می‌شوند. در ادامه این مقاله قصد داریم به توضیح نواحی پرایس اکشن عرضه و تقاضا بپردازیم تا درک بهتری از این دو پیدا کنید. همچنین با مطالعه مقاله انواع روش های پرایس اکشن می‌توانید با سایر روش‌های پرایس اکشن آشنا شوید.

سطوح عرضه قابل شناسایی می‌باشند و برای پیدا کردن آن باید با دو مفهوم کندل شمعی ژاپنی و نحوه پیدا کردن خوشه آشنایی داشته باشید. سطح عرضه معمولاً بین دو قله قرار دارد که در بین این دو قله قیمت ارز دیجیتال یکبار نزول و در بار دیگر صعود کرده و به همان ارتفاع قله قبل یا بالاتر رسیده است. در تصویر زیر برای شما سطح عرضه نمایش داده شده شناسایی نقاط چرخش بازار است که از طریق آن می‌توانید این سطوح را بهتر درک کنید.

پرایس اکشن عرضه و تقاضا

معامله‌گران با استفاده از این سطوح عرضه و تقاضا موقعیت فروش یا Short می‌گیرند. چرا که نواحی عرضه سطوح در واقع سطوح مقاومتی قوی در نمودار قیمتی ارزهای دیجیتال می‌باشند.

تقاضا

سطوح تقاضا قابل شناسایی می‌باشند و برای پیدا کردن آن باید با دو مفهوم کندل شمعی ژاپنی و نحوه پیدا کردن خوشه آشنایی داشته باشید. سطح تقاضا معمولاً بین دو قله قرار دارد که در بین این دو قله قیمت ارز دیجیتال یکبار صعود و در بار دیگر نزول می‌کند و به همان ارتفاع قله قبل یا پایین‌تر می‌رسد. در تصویر زیر برای شما سطح تقاضا نمایش داده شده است که از طریق آن می‌توانید این سطوح را بهتر درک کنید.

پرایس اکشن عرضه و تقاضا

در تصویر بالا ناحیه‌های مقاومت و حمایتی نیز برای شما نمایش داده شده است. از این رو متوجه می‌شوید که این نواحی با سطوح عرضه و تقاضا متفاوت می‌باشد و نباید این دو را با هم اشتباه بگیرید. همچنین در تصویر بالا کف قیمتی داریم که همان ناحیه Support می‌باشد، زمانی که مجددا قیمت به این رنج سقوط کند دوباره با بالا نیز حرکت خواهد کرد. از این رو سرمایه‌گذاران در اطراف این نواحی شروع به خرید و فروش می‌کنند که نواحی عرضه و تقاضا شکل شناسایی نقاط چرخش بازار می‌گیرد. یکی دیگر از روش‌های پرایس اکشن، پرایس اکشن RTM می‌باشد که می‌توانید این روش را با روش عرضه و تقاضا ادغام نمایید.

الگوهای پرایس اکشن عرضه و تقاضا

از مهم‌ترین الگوهای عرضه و تقاضا، می‌توان به کندل استیک، الگوی Engulfing و Pin شناسایی نقاط چرخش بازار Bar اشاره کرد. این دو الگو برای پرایس اکشن عرضه و تقاضا استفاده می‌شود که کاربرد زیادی در شناسایی نواحی عرضه و تقاضا دارد. از این رو برای این که این سطوح را بهتر پیدا و تایید کنید، بهتر است که این 2 الگو که مربوط به الگوی کندل استیک می‌باشد را به خوبی بلد یا با آن تا حدودی آشنا باشید.

عرضه و تقاضا

برای این که شما این دو کندل را بهتر درک کنید به تصویر زیر نگاه کنید. شما با درک بهتر این موضوع می‌توانید نواحی عرضه و تقاضا را به راحتی تشخیص دهید و روند برگشتی بازار را حدس بزنید. همانطور که در تصویر زیر مشاهده می‌کنید، پس از رخ دادن این دو کندل قیمت دوباره به حالت صعودی برگشته است. اگر شما هم جز آن دسته از افرادی می‌باشید که نمی‌توانید در بازار ارزهای دیجیتال به خوبی کسب درآمد کنید، پیشنهاد می‌کنم، دوره هوش ارز دیجیتال را مشاهده کنید.

عرضه و تقاضا

همانطور که در شکل مشخص است قیمت پس از تشکیل این دو الگوی کندلی به سمت اهداف بالاتر حرکت کرده است.

آموزش پیدا کردن نواحی عرضه و تقاضا

برای اینکه بتوانید نواحی عرضه و تقاضا را پیدا کنید، در وهله اول باید حالت نمودار خود را به کندل استیک تغییر دهید. پس از این که نمودار قیمتی شما به نمودار کندل استیک قیمتی تبدیل گردید، حال نوبت پیدا کردن این نواحی می‌‎باشد. در وهله دوم شما باید به دنبال کندل‌های متوالی بگردید که بدنه‌های بزرگی دارند، چرا که نشان دهنده تغییرات قوی می‌باشند. پس از پیدا کردن آن‌ها باید منشأ این تغییرات را پیدا کنید و برای خود علامت گذاری کنید. معمولاً قبل از رخ دادن رشد قیمتی‌های بزرگ کندل‌های بسیار کوچکی ایجاد می‌شوند که همین سطوح عرضه و تقاضا می‌باشد.

نحوه‌ی یافتن نواحی عرضه و تقاضا

بهترین روش برای پیدا کردن مناطق شناسایی نقاط چرخش بازار عرضه و تقاضا، نگاه کردن به نمودار کندل استیک است. در زیر ترتیب این فرآیند را مشاهده می‌کنید:

  1. به نمودار نگاه کنید و سعی کنید کندلهایی متوالی با بدنه‌های بزرگ را پیدا کنید. این موضوع که حرکات قیمت قوی باشد، حائز اهمیت است.
  2. منشأ (Base) حرکات سریع و قوی قیمت را تعیین کنید. برای پیدا کردن منشأ، ابندا حرکت تندی را در هر دو جهت پیدا کنید، چرا که پس از آن می‌توان منشأ حرکت را شناسایی کرد.
  3. معمولاً قبل از تغییر کردن روند قیمتی کندل‌های کوچکی ایجاد می‌شوند که پس از آن روند بازار صعودی می‌شود. این نواحی تغییر قیمت دقیقا همان نواحی عرضه و تقاضا می‌باشند که ما به دنبال آن‌ها می‌گردیم.

پرایس اکشن عرضه و تقاضا

سطوح عرضه و تقاضا را می‌توانید در معاملات پرایس اکشن خود استفاده و بکار ببرید. چرا که پرایس اکشن و عرضه و تقاضا کامل کننده یکدیگر می‌باشند، از این رو بهترین راه برای تایید این سطوح استفاده از روش تحلیل پرایس اکشن می‌باشد. معامله گران پس از پیدا کردن نواحی سقوط و تقاضا به دنبال پرایس اکشنی می‌باشند تا معامله خود را انجام دهند. فرض کنید در نمودار کندلی قیمت دوباره به سطح تقاضا برسد و پس از آن الگوی Engulfing رخ دهد و شاهد چرخش قیمت باشیم. پس از این اتفاق امکان دارد، نقطه چرخش بازار باشد و قیمت افزایش یابد، اما همچنان منتظر دریافت تاییدیه‌های پرایس اکشن باشید.

پیج اینستاگرام محمد فاموریان

جمع بندی

پرایس اکشن یکی از بهترین روش‌هایی می‌باشد که افراد از طریق آن می‌توانند نقاط چرخش بازار را حدس بزنند. همچنین الگوهای پرایس اکشن برای نوسان گیری نیز استفاده می‌شوند و از طریق آن‌ها می‌توان نوسانات بازار را تا حدودی حدس زد. اگر با نوسان گیری آشنایی ندارید، پیشنهاد می‌کنم، مقاله آموزش نوسان گیری ارز دیجیتال را مطالعه کنید تا دارایی‌های خود را افزایش دهید. ما در این مقاله سعی کردیم شما را با یکی دیگر از الگوهای پرایس اکشن آشنا کنیم، با استفاده از این الگو می‌توانید زمان تغییر روند بازار را حدس بزنید و سپس با استفاده از پرایس اکشن معامله خود را شروع کنید.

کلاس بورس و آموزش سرمایه گذاری

در کلاس تحلیل تکنیکال ما به شما صفر تا صد تحلیل تکنیکال را به شما آموزش می دهیم و سپس در کارگاه آموزشی ما به تمرین آموخته های خود می پردازید.

  • ۱۲ جلسه آموزش تحلیل تکنیکال
  • هر جلسه ۹۰ دقیقه
  • کلاس بصورت خصوصی

هزینه کلاس :

مدرس دوره کیست ؟

  • محسن صادقی
  • کارشناسی رشته عمران
  • ارشد MBA
  • بیش از ۱۴ سال سابقه فعالیت در بورس تهران
  • مدرس دوره های مختلف آموزش بازارهای مالی بورس
  • انتشار بیش از صدها مقاله آموزشی در زمینه بازارهای مالی

کلاس بورس - بهترین دوره آموزش بورس

سرفصل های دوره جامع تحلیل تکنیکال :

آموزش تحلیل تکنیکال کلاسیک :

  • آشنایی با انواع نمودار
  • تعریف خطوط حمایت و مقاومت
  • نحوه تشخیص حمایت و مقاومت
  • مناطق حمایتی و مقاومتی
  • محاسبه میانگین متحرک
  • بازه زمانی در میانگین متحرک
  • کاربرد میانگین متحرک
  • آموزش فیبوناچی
  • تعریف و کاربرد Retracement
  • تعریف و کاربرد Extension
  • آموزش الگوهای شمعی
  • آموزش انواع الگوهای شمعی
  • آموزش تمام اندیکاتورها
  • آموزش واگرایی
  • آموزش الگوهای متداول کلاسیک

الگوهای هارمونیک :

  • الگوی هارمونیک AB=CD
  • الگوی هارمونیک Gartley
  • الگوی هارمونیک Bat
  • الگوی هارمونیک Crab
  • الگوی هارمونیک Butterfly

آموزش تحلیل الیوت :

  • دسته بندی امواج
  • انواع امواج Motive
  • امواج Impulse و Diagonal
  • دسته بندی امواج اصلاحی
  • امواج Flat
  • امواج Triangle
  • امواج Complex

کلاس آموزش بورس

  • مدیریت سرمایه و مدیریت ریسک
  • تحلیل گری
  • روانشناسی بازار بورس
  • روانشناسی خویشتن

پس از شرکت در این دوره به هیچ کلاس آموزشی دیگری احتیاج نخواهید داشت و می توانید به راحتی تحلیل کنید و در قیمت مناسب به سهام ورود کنید و در بهترین قیمت از سهام خروج کنید.

شناسایی نقاط چرخش بازار

You are using an outdated browser. Please upgrade your browser to improve your experience.

  • دوشنبه 9 مهر 1397
  • 1183 بازیدکننده

1 – نمودار بلندمدت را بررسی کنید تحلیل نمودار قیمت را با نمودارهای چندساله در تایم فریم هفتگی یا ماهانه آغاز کنید. نمودار بلندمدت بازار مانند یک نقشه بزرگ از بازار است که با بررسی آن می‌توان نگاه بلندمدت بهتری روی بازار داشت. پس از اینکه نمودار بلندمدت را بررسی کردید، نمودار را در تایم فریم روزانه و یا چند ساعتی مشاهده کنید. صرفا نگاه کردن به نمودار کوتاه‌مدت قیمت، می‌تواند فریب‌دهنده باشد و حتی اگر شما قصد دارید معامله کوتاه‌مدتی انجام دهید، اگر روند بلندمدت یا میان‌مدت را نیز در قرار بگیرید، عملکرد بهتری خواهید داشت. 2 – روند را تشخیص دهید و با آن به پیش بروید روندهای بازار در اندازه‌های مختلف وجود دارند، بلندمدت، میان‌مدت و کوتاه‌مدت. شما باید بدانید که در چه بازه‌ای قصد معامله دارید تا نمودار مناسب را انتخاب کنید و اطمینان حاصل کنید که در مسیر روند معامله می‌کنید. در روند صعودی، در کف‌ها بخرید و اگر روند نزولی است، در هنگام رشد قیمت، دارایی را بفروشید. اگر در بازه میان‌مدت معامله می‌کنید، از نمودار روزانه یا هفتگی استفاده کنید. اگر معاملات روزانه انجام می‌دهید، از نمودارها در تایم فریم زیر شناسایی نقاط چرخش بازار 1 روز استفاده کنید (1 ساعته، 4 ساعته 6 ساعته و…). در هر شرایطی، روند را از نمودار بلندمدت تشخیص دهید و سپس از بازه‌ زمانی کوتاه‌مدت‌تر برای تشخیص نقطه مناسب ورود استفاده کنید. 3 – نقاط کف و سقف را بیابید سطوح حمایت و مقاومت را بیابید. بهترین محدوده برای خرید در بازار، نقطه حمایت و بهترین نقطه برای فروش، محدوده مقاومت است. محدوده حمایت، معمولا محدوده‌ی کف قبلی است که قیمت به آن واکنش نشان داده است. محدوده مقاومت نیز، معمولا محدوده سقف قبلی است و معمولا وقتی این محدوده شکسته می‌شود، یک پولبک به این محدوده اتفاق می‌افتد (یعنی قیمت یکبار دیگر به محدوده شکست مقاومت باز می‌گردد ولی مجدد به رشد ادامه می‌دهد). مطلب مرتبط را بخوانید: حمایت و مقاومت چیست؟ (شناسایی نقاط چرخش بازار همراه با تصویر) پس از شکست مقاومت، این محدوده شکسته شده به یک سطح حمایت تبدیل می‌شود (سقف قبلی به کف جدید تبدیل می‌شود). این موضوع در هنگام شکست حمایت نیز صادق است و حمایت شکسته شده به عنوان یک محدوده مقاومت تلقی می‌شود. 4 – میزان اصلاح قیمت‌ها را شناسایی کنید اصلاح قیمت در بازار، چه در روند نزولی و چه در روند صعودی معمولا باعث می‌شود میزان قابل‌توجهی از روند طی شده بازپس گرفته شود. شما می‌توانید اصلاح قیمت‌ها را بصورت درصد محاسبه کنید، به طور مثال یک اصلاح قیمت 50 درصدی معمولا یک اتفاق رایج در بازار است. حداقل اصلاح قیمت را یک سوم از روند طی شده و حداکثر اصلاح را دو سوم از آن می‌دانند. درصدهای فیبوناچی ریتریسمنت (Fibonacci Retracements) شامل 38 درصد، 62 درصد نیز ارزش زیر نظر گرفتن دارند. در هنگام پولبک در روند صعودی، نقطه خرید اولیه در محدوده 33 تا 38 درصد اصلاحی است. 5 – خطوط روند را بکشید خطوط روند یکی از ساده‌ترین و کارآمدترین ابزارها در تحلیل تکنیکال است. تنها چیزی که نیاز دارید کشیدن یک خط مستقیم از دو نقطه کف یا سقف در نمودار است. خطوط روند صعودی، با وصل کردن دو کف قیمت و خطوط روند نزولی با وصل کردن دو سقف شکل می‌گیرد. شکسته شدن خط روند معمولا باعث تغییر روند می‌شود و اغلب اوقات پس از اینکه یک روند تغییر کرد، یک پولبک به خط روند انجام می‌شود. در یک خط روند معتبر حداقل شاهد برخورد قیمت با سه نقطه از خط روند هستیم. هر چقدر طول خط روند طولانی‌تر باشد و هرچقدر برخوردهای قیمت با خط روند (بدون شکسته شدن خط) بیشتر باشد، این روند مهمتر خواهد بود. 6 – میانگین متحرک را دنبال کنید میانگین‌های متحرک (moving averages)، سیگنال‌های خرید و فروش بی‌طرفانه‌ای صادر می‌کنند. این ابزار به شما می‌گوید که آیا روند هنوز معتبر و برقرار است یا خیر و به شما کمک می‌کند تغییرات روند را بهتر تشخیص دهید. البته میانگین‌های متحرک آینده را به شما نمی‌گویند که آیا تغییر روند نزدیک است یا خیر. ترکیب دو میانگین متحرک، معمولا یک روش پرطرفدار برای یافتن سیگنال‌های خرید و فروش است. برخی ترکیبات پرطرفدار شامل میانگین متحرک 4 و 9 روزه یا 9 و 18 روزه یا 5 و 20 روزه هستند. (البته در بازارهای شناسایی نقاط چرخش بازار مختلف، میانگین‌های متحرک با تنظیمات مناسب باید به کار برده شود). سیگنال‌ها زمانی صادر می‌شوند که میانگین متحرک کوتاه‌مدت‌تر، میانگین متحرک بلندمدت‌تر را می‌شکند. همچنین عبور قیمت از میانگین متحرک 40 روزه به سمت بالا یا پایین خط، می‌تواند سیگنال‌های خوبی ارائه دهد. از آنجایی که میانگین‌های متحرک، اندیکاتورهای دنبال‌کننده روند هستند، بهترین زمان استفاده از آنها در هنگام وجود یک روند در بازار است. 7 – استفاده از اسیلاتورها را بیاموزید اسیلاتورها (Oscillators) به شما کمک می‌کنند نقاط اشباع خرید و اشباع فروش را تشخیص دهید. همانطور که میانگین‌های متحرک برای تایید تغییر روند در بازار به کار می‌رود، اسیلاتورها کمک می‌کنند تا بدانیم که آیا بازار به زودی تغییر خواهد کرد یا نه. دو اسیلاتور پرطرفدار RSI یا Relative Strength Index و همینطور اسیلاتور شناسایی نقاط چرخش بازار استوکاستیک (Stochastics) است. هر دوی این اسیلاتورها مقیاس 0 تا 100 دارند و در نرم‌افزارهای تحلیل تکنیکال، در پایین نمودارهای قیمت بصورت یک خط دارای نوسان می‌توان اضافه کرد. زمانی که RSI به بیش از 70 می‌رسد، اشباع خرید و زمانی که به کمتر از 30 می‌رسد، اشباع فروش وجود دارد. اما در استوکاستیک، اشباع خرید بالای 80 و اشباع فروش زیر 20 است. (منظور از اشباع، ازدیاد و وجود خرید یا فروش بیش از اندازه است) بیشتر معامله‌گران از بازه 14 روزه یا 14 هفته‌ای برای استوکاستیک و از بازه 9 روزه یا 9 هفته‌ای برای آر اس آی استفاده می‌کنند. واگرایی اسیلاتورها معمولا نشانه‌ای از چرخش بازار و تغییر روند است. اسیلاتورها در زمان عدم وجود یک روند (اصطلاحا محدوده رنج – range) مناسب هستند. از سیگنال‌های هفتگی می‌توان برای فیلترکردن سیگنال‌های روزانه و همینطور از سیگنال‌های روزانه می‌توان فیلترکردن سیگنال‌های داخل روز (intra-day) بهره گرفت. 8 – اخطارها را بشناسید از اندیکاتور MACD استفاده کنید. اندیکاتور میانگین متحرک همگرایی واگرایی (Moving Average Convergence Divergence) که در بین تریدرهای ایرانی با نام مکدی شناخته می‌شود، شامل میانگین متحرک و یک اسیلاتور برای تشخیص نقاط اشباع خرید و فروش است. یک سیگنال خرید زمانی صادر می‌شود که خط سریعتر، به بالای خط کندتر برسد و هر دو خط زیر عدد 0 باشند. سیگنال‌های هفتگی بر سیگنال‌های روزانه ارجحیت دارند. هسیتوگرام مکدی، تفاوت بین دو خط را نشان می‌دهد و از پیش، اخطارهایی زودهنگام نسبت به تغییر روند صادر می‌کند. دلیل نامگذاری هیستوگرام این است که از میله‌های عمودی برای نشان دادن تفاوت بین دو خط روند استفاده می‌شود. 9 – روندهای نامعتبر را تشخیص دهید از اندیکاتور ADX برای این منظور استفاده کنید. اندیکاتور Average Directional Movement Index یا به اختصار ADX با سنجش درجه روند به شما کمک می‌کند تا بدانید که آیا یک روند در بازار وجود دارد یا نه. رشد خط ADX نشان‌دهنده یک روند پرقدرت احتمالی و خط نزولی ADX اغلب اوقات نمایانگر نبود روند است. با وجود خط صعودی ADX باید از میانگین‌های متحرک استفاده کرد و اگر خط ADX نزولی بود، باید از اسیلاتورها بهره گرفت. بنابراین با رسم خط ADX و تشخیص مسیر آن، معامله‌گر می‌تواند سبک معامله مناسب در شرایط فعلی بازار را تشخیص دهد. 10 – حجم معاملات را نادیده نگیرید حجم معاملات یکی از مهمترین فاکتورها برای تایید یک رویداد است. حجم، زودتر از قیمت، چیزهای را به ما نشان می‌دهد و مهم است که در هنگام وجود روندها، شاهد حجم معاملات بیشتر در جهت حرکت روند باشیم. به عبارتی در یک روند صعودی، در هنگام صعود قیمت باید شاهد رشد حجم باشید. این افزایش حجم، نشان‌دهنده این است که سرمایه جدید وارد بازار شده و روند را پشتیبانی می‌کند. پس کاهش حجم در یک روند صعودی نشان‌دهنده ضعف روند و احتمال تغییر روند است.

پیوت در بورس چیست؟ چند روش استفاده و شناسی انواع پیوت در بازار

پیوت در بورس چیست؟ چند روش استفاده و شناسی انواع پیوت در بازار

پیوت در بورس را شاید ساده‌ترین و درعین‌حال مهم‌ترین مفهومی بتوان دانست که در دنیای سرمایه‌گذاری و بورس وجود دارد. اصل داستان پیوت در بورس بر اساس یک جمله و یک اصل ساده بناشده است: هیچ روند (صعودی، نزولی) پایدار نیست و تا آخر ادامه پیدا نمی‌کند. این سخن ما را به این نکته می‌رساند که یک روند صعودی روزی به روند نزولی و یک روند نزولی روزی به یک روند صعودی تبدیل می‌شود. ما برای ساده‌تر کردن بحث روند رنج کشیدن یا همان نه صعودی – نه نزولی را کنار گذاشته‌ایم؛ اما نقش پیوت در بورس دراین‌بین کجاست؟

پیوت در بورس

درواقع پیوت بورس نقطه‌ای است که یک روند صعودی به نزولی و یا برعکس تبدیل می‌شود. در کلام ساده‌تر زمانی که یک روند صعودی به انتهای خود می‌رسد و با چند کندل شروع به روند نزولی می‌کند یک پیوت را تشکیل می‌دهد. این موضوع در مورد تبدیل روند نزولی به صعودی نیز صدق می‌کند.

نکته بسیار مهم و کاملاً حساس اینجاست که کل داستان سرمایه‌گذاری، معامله گری و تمام داستان‌های تحلیل تکنیکال دقیقاً برای تشخیص همین نقاط پیوت در بورس است. درواقع شما اگر بتوانید تشخیص دهید که یک روند نزولی قرار است در کدام نقطه پیوت صعودی ایجاد کند می‌توانید در آن نقطه – یعنی در کف و پایین‌ترین قیمت روند – اقدام به سرمایه‌گذاری کنید. زمانی هم که بتوانید تشخیص دهید پیوت در نقطه صعود قرار است کجا تشکیل شود می‌توانید در قله از سهم خارج شوید. در این حالت شما ماکسیمم سود را به دست خواهید آورد.

بنابراین به زبان ساده‌تر بگوییم نقش پیوت در تحلیل و شناسایی نمودار پیوت می‌تواند شمارا تبدیل به ثروتمندترین سرمایه‌گذار جهان کند! این موضوع بستگی به نظر و بینش شما از این نقاط و تعریف شما از آن دارد. درست است که امروز هیچ‌کس نمی‌تواند به‌صورت کامل و قطعی این نقاط را شناسایی کند اما به‌هرحال یادتان باشد کل هدف دنیای تحلیل و معامله‌گری برای پیدا کردن همین نقاط پیوت در بورس است. پس سعی کنید آن را دقیق و درست بفهمید.

پیوت در بورس

مفهوم پیوت در بورس(نقش پیوت در تحلیل)

پیوت در بورس شاید تعریف ساده‌ای داشته باشد ولی مفهوم نسبتاً پیچیده‌ای دارد. بگذارید کمی دقیق‌تر دراین‌باره صحبت کنیم. یک روند صعودی بر چه اساس ایجاد می‌شود؟ زمانی که تقاضا بیشتر از عرضه باشد و این موضوع باعث می‌شود که روند سهم افزایشی باشد. در مورد یک روند نزولی نیز عرضه بیشتر از تقاضا است.
حال اگر یک روند صعودی بخواهد بشکند و تبدیل به یک روند نزولی شود، شناسایی نقاط چرخش بازار مسلمان باید عرضه بر تقاضا پیشی بگیرد و این روند را عکس کند. در مورد تبدیل روند صعود به نزولی نیز همچنین اتفاقی رخ می‌دهد، یعنی تقاضا بر عرضه غلبه می‌کند و روند سهم به صعودی تبدیل می‌شود.(به نظر شما فکر میکنید دلیل افزايش سرمايه چیست؟ و آیا میدانید ایچیموکو چیست ؟ اگر نمیدانید حتما این مقاله را بخوانید.)

پس ما در نقاط پیوت در بورس شاهد یک نوع جنگ میان عرضه و تقاضا هستیم. درصورتی‌که در این جنگ جای عرضه و تقاضا عوض شود پیوت شکل می‌گیرد.
اما نکته اصلی و مهم که کمتر به آن توجه می‌شود این است که این جنگ بین عرضه و تقاضا و به‌طورکلی هر اتفاقی که در بازار بورس رخ می‌دهد توسط انسان‌ها صورت می‌گیرد؛ یعنی این انسان‌ها هستند که این موقعیت را ایجاد می‌کنند. پس باید دید که چه اتفاقی در نقاطی خاص رخ می‌دهد که عمده سهامداران خرده یا سهامداران کلان یک سهم را وادار به تغییر موضع و چرخش می‌کند.

بنابراین در اینجای داستان پیوت در بورس ما با دو نکته روبه‌رو هستیم:

۱- پیوت بورس بر اساس تغییر تقاضا و عرضه صورت می‌گیرد.
۲- این تغییر عرضه و تقاضا یا توسط عمده سهامداران خرده صورت گرفته است یا این‌که به‌واسطه سهامداران کلان و حقوقی این کار رخ‌داده.
بر اساس این دو مفهوم کلی می‌توان دید دیگری نسبت به پیوت در بورس پیدا کرد.

پیوت در بورس

پیوت در بورس از دید سهام‌داران خرده

همان‌طور که در بالاتر گفتیم یک سهم زمانی می‌تواند تغییر وضعیت دهد که عرضه و تقاضا تغییر وضعیت دهد و به‌نوعی قدرتشان تغییر کند. این موضوع می‌تواند از سمت عمده سهامداران خرده رخ بدهد. چرا ما در اینجا اصرار داریم که این کار باید توسط عمده سهامداران خرده صورت بگیرد؟ علت ساده است خریدوفروش سهامداران خرده بر خلاق روند بازار و سهم همیشه وجود دارد، اما این خریدوفروش‌ها و عرضه و تقاضاهای معکوس به‌اندازه‌ای نیست که بتواند یک پیوت بورس به شکل قوی ایجاد کند. یک پیوت در بورس قوی ایجاد می‌شود که تعداد بیشتری از این سهامداران دست به تغییر وضعیت بزنند؛ بنابراین یک نوع هماهنگی عمومی لازم است؛ اما سؤال اینجاست که این هماهنگی چگونه ایجاد می‌شود؟
به‌طورکلی سؤال این است که چگونه یک هماهنگی میان سهامداران خرد در یک نقطه خاص شکل می‌گیرد و باعث ایجاد پیوت در بورس می‌شود؟ پاسخ به شناسایی نقاط چرخش بازار این سؤال می‌تواند گزینه خوبی برای پیدا کردن پیوت بورس محسوب شود.

پیوت در بورس

در پاسخ به این سؤال می‌توان گزینه‌های زیادی را مطرح کرد. ازجمله اخبار، اطلاعیه‌های شرکت و ده ها دلیل دیگر؛ اما برای این‌که بتوانیم پاسخ کارآمدتری به این سؤال بدهیم سهم را در شرایط عادی تصور می‌کنیم؛ یعنی این‌که فکر می‌کنیم هیچ خبر یا اطلاعیه‌ای برای سهم وجود ندارد و بازار روند عادی خودش را طی می‌کند. در این حالت چگونه می‌توان متوجه شد که سهامداران عادی چگونه به‌صورت هم‌زمان عمل می‌کنند. با استفاده از چند نشانه زیر می‌توان این حرکت و ایجاد پیوت در بورس را مشخص کرد:

۱- سهامداران عادی به عددهای رند حساس‌تر هستند؛ یعنی عددهای مانند ۱۰۰، ۳۰، ۴۰ و … می‌تواند نقاط مهمی برای ایجاد پیوت در بورس باشد.
۲- سهامداران عادی هنگام صعودی بودن سهم ترسو می‌شوند؛ یعنی این‌که عملاً بعد از چند ده درصد سود منتظر یک نشانه برای خروج هستند. این یعنی روند صعودی کوتاه‌تر است.
۳- سهامداران در سیر نزولی منفعل‌تر می‌شوند و عملاً دوست ندارند با ضرر از سهم خارج شوند. همین موضوع باعث می‌شود که روند نزولی طولانی‌تر شود.
این موارد در کنار یکدیگر می‌تواند یک نوع نقشه راه با تشخیص پیوت در بورس به شما بدهد.

تحلیل تکنیکال بر پایه تکنیک RTM - قسمت اول

این روش تحلیل یکی از زیر شاخه های پرایس اکشن است شما بعد ازیادگیری این تکنیک میتوانید با تشخیص درست نواحی عرضه و تقاضا، معاملات موفق با ریسک به ریوارد بسیار مناسب داشته باشید، این تکنیک در ظاهر ساده ولی در عین حال پیچیدگی های دارد و نیاز به تمرین زیاد و مداوم دارد.

اولین الگوی ما RBD (Rally base Drop) می باشد. این الگو بیشتر در تایم فریم های بالا مناسب ترید است و در این الگو شما نواحی عرضه یعنی ناحیه ای که فروشنده ها یا اصطلاحا خرس های بازار در آن ناحیه، سفارش های بسیار زیادی دارند و با رسیدن قیمت به این نواحی ما شاهد ریزش های بسیار خوبی دربازار خواهیم بود.

RBD

برای پیدا کردن این ناحیه (RBR) باید درتایم فریم های بالا H1 ,H4 و بالاتر به دنبال ریزش های شدید(DROP) در بازار باشیم، هر جا ریزش را مشاهده کردید بالاترین قله ای که قیمت از آنجا شروع به ریزش کرده است و در واقع یک پیوت ماژور تشکیل شده است و از آن پیوت چرخش شدید قیمت را داشته باشیم ، پیدا میکنیم.

RBD

مطالعه بیشتر:

در تصویر بالا در تایم فریم 1 ساعته یک ریزش شدید رو مشاهده میکنید منشا این ریزش با رنگ سبز نمایش داده شده است ، روند قبل از این ریزش یک روند کاملا صعودی می باشد و در ناحیه سبز رنگ چرخش قیمت را داشته ایم که در واقع یک پیوت ماژور تشکیل شده است.

همیشه قبل از تشکیل پیوت ماژور یا نقطه چرخش قیمت یک صعود خوب (ROLLY)داریم و بعد از ROLLY چرخش قیمت رو مشاهده میکنیم ،در این قله ما شاهد این هستیم که همواره قیمت چندیدن بار نوسان داشته و خریدارها و فروشندگان با هم درگیر شده اند و در نهایت فروشندگان برنده این درگیری هستند و قیمت رو شدیدا به پایین میکشند، زمانی که این اتفاق رخ می دهد تعداد بسیار زیادی فروشنده یا seller در همین ناحیه به انتظار هستند که اگر در آینده برای بار دوم قیمت بازار به این ناحیه رسیدسفارش های خود را فعال کنند و دوباره قیمت رو به سمت پایین بیاورند.

RBD

بعد از پیدا کردن این نواحی روی Base سفارش SELL LIMIT میگذاریم تا قیمت بعد از برخورد به این ناحیه و فعال کردن سفارش ما به سمت پایین سرازیر شود و ما وارد سود شویم .

Base همان ناحیه ای است که خریدارها و فروشنده ها با هم درگیر شدند و در نهایت فروشندها برنده بازی شدند.برای مشخص کردن دقیق ستاپ هایی که میخواهیم درون آنها معامله کنیم باید بیس ناحیه را همیشه در نظر بگیریم به این صورت که بالاترین نقطه ای که قیمت در بیس به خودش دیده رو به عنوان انتهای ستاپ و برای ابتدای ستاپ هم کندل هایی که Neckline آن ها تقریبا در یک سطح می باشد را در نظر بگیریم.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.