دانلود رایگان نمونه قرارداد جعاله ✔️ 🤝
⭐️ قرارداد جعاله رایگان فراملک خدمتی برای واسطه های املاک ⭐️
جعاله یک قرارداد است که میان دو طرف تنظیم میشود و به موجب آن یکی از طرفین مسئولیت انجام کاری مشخص و طرف مقابل مسئولیت پرداخت دستمزد را عهده دار میشوند.
تمام مشاورین املاک یا حداقل حرفهای های این شغل پاسخ سوال جعاله چیست را میدانند اما موقع عمل که میرسد نمیدانند چطور باید قرارداد جعاله ملکی تنظیم کرده و به وسیله آن حق خود را از طرفین قرارداد ملکی مطالبه کنند.
قرارداد جعاله رایگان مجموعه فراملک در چنین مواقعی به یاری مشاورین املاک میآید و کار ایشان را برای گرفتن حق و دستمزد خود در برابر عملی که انجام میدهند آسان میکند.
جعاله، اقسام و ارکان آن
جعاله در لغت به معنای مزدی است که دربرابر انجام کاری مشخص دریافت میشود و در اصطلاح فقهی نیز صیغهای جایز است که ثمره بارز آن بدست آوردن منفعتی در مقابل عوض میباشد.
در بسیاری از مواقع افراد به صورت لفظی جعاله را منعقد میکنند یعنی فرد این سخن را به زبان میآورد که اگر فلان کار را انجام دهی فلان مبلغ را به عنوان دستمزد به تو خواهم داد، انعقاد لفظی جعاله کار اشتباهی نیست اما اگر به صورت قرارداد کتبی تنظیم شود قانونی بوده و استناد به آن آسانتر خواهد بود.
اقسام جعاله عبارتند از؛
- جعاله خاص که طرف مقابل یا همان کننده کار در آن مشخص است به طور مثال جعالهای که میان مشاور املاک و مالک منعقد میشود.
- جعاله عام که فرد شخص خاصی را به عنوان کننده کار معرفی نمیکند بلکه روی سخنش با تمام اشخاصی است که قدرت انجام آن کار را دارند مثلا فردی که وسیله ارزشمندی را گم کرده است اعلام میکند هرکس وسیله مذکور را بیابد فلان مقدار مژدگانی به او خواهم داد.
و اما ارکان جعاله! هر جعاله سه رکن اساسی دارد:
- جاعل؛ کسی که درخواست انجام کاری را کرده است.
- عامل؛ کسی که کار درخواست شده را انجام میدهد.
- جُعل؛ دستمزد و اجرتی که در مقابل انجام کار باید پرداخت شود.
هریک از سه رکن نام برده برای مثمر ثمر بودن باید شرایطی داشته باشند به طور مثال جاعل باید عاقل باشد یا جعل باید مشخص باشد.
در کنار شرایط درنظر گرفته شده برای ارکان جعاله، عمل به جعاله هم شرایطی دارد؛
عمل مشخص شده از طرف جاعل در قرارداد جعاله باید در چهارچوب شرع باشد رکن اساسی در معامله گری بنابراین جعاله بر اعمال نامشروع حرام و باطل است.
منظور از عقلانی بودن این است که عمل مشخص شده در جعاله عملی معقول و مفید فایده باشد پس با این حساب امور بیهوده را نمیتوان به عنوان عمل در چنین قراردادی مشخص کرد.
- عدم وجوب عمل بر جاعل؛
عملی که جاعل در جعاله مشخص میکند نباید جزء اعمال واجب او باشد مثلا فرد نمیتواند بگوید اگر شخصی بجای من نماز بخواند یا روزه بگیرد مبلغ مشخصی را به او میدهم.
جعاله ملکی و قرارداد جعاله رایگان فراملک
جعاله یک قرارداد عام است که تمام اعمال و امور مربوط به انسان را دربر میگیرد اما ما فراملکی ها قرارداد جعاله رایگان خود را به صورت جعاله ملکی تنظیم کردهایم و با این حساب این قرارداد برای واسطه های معاملات ملکی کاربرد دارد.
هرچند که سایر افراد نیز با بررسی قرارداد جعاله تنظیم شده توسط کارشناسان حقوقی فراملک با نحوه تنظیم چنین قراردادی آشنا خواهند شد.
جعاله ملکی قراردادی مانند سایر قراردادهای جعاله است که جاعل در آن مالک یا مشتری، عامل در آن مشاور املاک مشخص شده یا هر مشاور املاکی و عمل در آن فروش/اجاره ملک مالک یا یافتن ملکی مطابق با شرایط برای مشتری میباشد.
برطبق قرارداد جعاله ملکی جاعل و مشاور املاک با یکدیگر توافق میکنند که اگر مشاور املاک به درخواست جاعل عمل کند (به طور مثال ملک او را با قیمت مشخص شده بفروشد) جاعل مزد انجام کار را به او بدهد.
جعاله ملکی در انجام معاملات ملکی خاص بسیار کارآمد خواهد بود چراکه پس از تنظیم و امضای آن توسط جاعل (مالک یا مشتری) دریافت کمیسیون آسانتر میشود.
در کنار دانلود فرم قرارداد جعاله رایگان، مشاورین املاک برای کسب توانایی تنظیم جعاله تخصصی و همچنین دریافت یک نمونه قرارداد جعاله که 90 درصد قراردادهای ملکی را پوشش میدهد میتوانند در دوره قرارداد جعاله و نکات مهم تنظیم آن که توسط مجموعه فراملک و کارشناسان حقوقی فعال در این مجموعه ارائه میشود شرکت کنند.
* برای دانلود قرارداد جعاله رایگان به صورت pdf روی دریافت فایل کلیک کنید و آن را دریافت کنید. *
کشور تنها با ریل آموزش و پرورش به توسعه خواهد رسید
لنجان- شهردار زرین شهر گفت: آموزش وپرورش میتواند با بهرهگیری مناسب از هوش و استعداد نسل جوان کشور، زمینه را برای رشد و توسعه همه جانبه کشور فراهم سازد از این رو نگاه شهرداری زرین شهر به آموزش و پرورش این منطقه نگاه حمایتی است.
به گزارش خبرنگار ایمنا از شهرستان لنجان، میثم محمدی در نشست شورای آموزش و پرورش زرین شهر اظهار کرد: امروزه توجه به آموزش و پرورش نوعی سرمایهگذاری محسوب میشود چراکه با فعالیت این نهاد سواد که پایه و اساس هر کشور به شمار می آید افزایش می یابد و از سوی دیگر فرهنگ، دانش و فناوری بر پایه فعالیت آموزش و پرورش استوار است.
وی آموزش و پرورش رکن اساسی توسعه دانست و افزود: بیسوادی با فقر، رکن اساسی در معامله گری جهل و استثمار، بیکاری، جرم و … رابطه مستقیم دارد و از سوی دیگر عامل بازدارنده توسعه و پیشرفت جوامع بشری به شمار می آید و قطعا هیچ کشوری به خود کفایی واقعی نخواهد رسید، مگر رکن اساسی در معامله گری آنکه نیروی انسانی متعهد و متخصص لازم را برای فعالیت های خود تربیت کرده و از آنها بهره مند شود.
شهردار زرین شهر گفت: با توجه به اهمیت موضوع پس از انقلاب شکوهمند جمهوری اسلامی ایران تحولی عظیم در سیستم آموزشی کشور به وجود آمد و به سرعت گستره سیستم آموزشی به تمام نقاط کشور حتی دوردست ترین روستاها راه یافت و به حضور تمامی اقشار جامعه برای تحصیل در مدارس توجه جدی شد.
وی با بیان اینکه کشور تنها با ریل آموزش و پرورش به توسعه و تعالی دست پیدا خواهد کرد، ادامه داد: آموزش و پرورش میتواند با بهرهگیری مناسب از هوش و استعداد نسل جوان رکن اساسی در معامله گری کشور، زمینه را برای رشد و توسعه همه جانبه کشور فراهم سازد و بر همین اساس باید گفت نقش آموزش و پرورش در تربیت نیروهای انسانی متعهد، دانشمند، متخصص و ماهر متبلور است .
محمدی اضافه کرد: رکن اساسی در معامله گری امروز اولین قدمی که در آموزش و پرورش باید برداشته شود این است که بینش برنامه ریزان و مسئولان از یک نگاه مصرفی به یک نگاه سرمایه گذاری نسبت به نهاد آموزش و پرورش تغییر کند بر همین اساس نمی توان با نگاهی منطقهای به مشکلات دانش آموزان و معلمان شهرستان لنجان پرداخت و انها را از سر راه برداشت.
وی عنوان کرد: امروز ما باید نگاهمان را از بخشی نگری و منطقه نگری در تمام مسایل خصوصا نهاد آموزش و پرورش دور کنیم و مسایل را در سطح کلان ارزیابی کرده تا از هدر رفتن منابع جلوگیری کنیم و در این میان تجربه ثابت کرده است که وحدت رویه بین نهادها همواره گرهگشای بسیاری از مشکلات بوده است.
شهردار زرین شهر خاطرنشان کرد: امروزه یکپارچه عمل کردن سیستم حملونقل شهرستان لنجان یک نمونه موفق برای الگو برداری برای دیگر مجموعههایی است که در شهرستان مشغول به فعالیت هستند چراکه این روند بسیاری موانع کوچک را می تواند از میان بردارد .
وی با بیان اینکه نگاه شهرداری زرین شهر به آموزش و پرورش این منطقه همواره نگاه حمایتی بوده است، متذکر شد: شهرداری زرینشهر آمادگی دارد در حل مشکلات مربوط به دانش آموزان منطقه وارد میدان عمل شود و قطعا با برنامه ریزی دقیق می توانیم از امکانات و پتانسیل هایی که در اختیار داریم به درستی استفاده کرد تا در کنار مدارس قرار گیرند و برای این بخش مهم جامعه، به عنوان حامی عمل کند.
تامین سرمایه
گروه تامین سرمایه طنین سازه با محور قراردادن چهار ارزش اساسی نوآوری، وفاداری، یکتایی و نتیجه گرایی و با التزام به تحقق اعتماد، صداقت، امانتداری و حفظ ارتباط بلندمدت با مشتریان، به ثمر رسیدن اهداف خود را دنبال نموده و ماموریت دارد از طریق تامین مالی، سرمایه گذاری، شناسایی و جذب فرصتهای جدید و مدیریت ریسک مشتریان به صورت متمایز و متمرکز، موجبات رشد و افزایش ثروت مشتریان و سهامداران خود را فراهم و توسعه مالی کشور را تسهیل نماید.
شرکت ها در واقع واسطه هایی هستند که در بازار سرمایه حضور دارند و فعالیت های متنوعی در این حوزه انجام می دهند مثل کارگزاری، معامله گری، بازارگردانی، سبدگردانی، مشاوره سرمایه گذاری، پذیره نویسی، تعهد پذیره نویسی، ارزیابی ریسک مالی، افزایش سرمایه و مشاوره برای ادغام و اکتساب شرکت ها.
وظایف اصلی شرکت های تامین سرمایه:
تامین مالی شرکت ها
مدیریت دارایی ها
صندوق تامین سرمایه چیست؟
صندوق پروژه، صندوقی است که در اجرای پروژه ها نقش دارد و به طور عملی و تخصصی به بحث طرح های اقتصادی گوناگون می پردازد. تنها آن بخش از صندوق پروژه که به عنوان ابزار مالکیت است، از محل انتشار واحدهای سرمایه گذاری، تأمین مالی می کند.
تهدیدات زیست بوم بیمهگری با سطح دانش و نظارت مدیران
شرکت های بیمه ای علی رغم بًعد جغرافیایی خود بایستی بتوانند در جهت اعلام خسارت، ارزیابی و پرداخت خسارت عملکرد مناسبی داشته باشند و چنین وظایف تعریف شده ای باعث گسترش شعب بیمه در سراسر کشور شده است. گستردگی شعب خود عاملی برای قصورات مختلف بیمه گری فراهم کرده است به طوری که سوال حاضر این است که آیا شعب صنعت بیمه موفق به ایفای نقش خود شده اند؟ در این مقاله تلاش شده است که وظایف تعریف شده هر شعب و چالش های پیش روی این صنعت بررسی شود تا بتوان با توجه به آنها در جهت توانمندسازی و نظارت بر شعب بیمه ای اقدامات موثری انجام داد.
وقتی از شعبه در صنعت بیمه حرف میزنیم، دقیقاً چه فضایی را ترسیم میکنیم؟ شعب شرکتهای بیمه در این فضا چه میزان اثرگذار بودهاند؟ آیا تصویر شعبه در بازار بیمه در آیندهای نه چندان دور دچار دگرگونی خواهد شد؟
برای پاسخ به این سؤالها شاید بهتر باشد تصویر روشنی از اکوسیستم شعبه داشته باشیم، شعبه با کارکردی که در فضای صنعت بیمه دارد به نوعی مرکز ثقل بیمهگری محسوب میشود؛ چرا که با چهار رکن اساسی بیمهگذار، شبکة فروش، ستاد شرکت بیمه و ارزیاب خسارت در ارتباط مستقیم است و هر کدام از این ذینفعان، خود شامل ارکان جزئیتری هستند که وظیفة شعبه را به نمایش میگذارند؛ اعم از ارتباط مؤثر با مشتریان، ارتباط منسجم با نمایندگان و کارگزاران، تعامل بهینه با ستاد و امور مشتریان، ارزیابی و پرداخت دقیق خسارت و بودجهریزی و ترکیب پرتفوی که در نهایت به تعامل متقابل شعبه و ستاد میانجامد.
اما اگر نگاهی به مصوبات قانونی و آییننامههای شورای عالی بیمه بیندازیم، اهمیت شعبه نمودار میشود تا جایی که در مادة 2 آییننامة 90 مصوب شورای عالی بیمه در جایی که صلاحیتهای عمومی و حرفهای کارکنان شرکتهای بیمه مطرح میشود در قسمت کارکنان عملیاتی، احراز صلاحیت حرفهای رئیس شعبه مورد تأکید قرار گرفته است و بر ضرورت دارا بودن گرایشات تحصیلی بیمه، آمار بیمه، اقتصاد، مدیریت، حقوق، حسابداری، مالی، مهندسی صنایع و فناوری اطلاعات و گرایشهای مربوط به این رشتهها و دارا بودن حداقل پنج سال تجربۀ بیمهای تأکید شده است.
همچنین در مادۀ 19 آییننامۀ 71 موسوم به آییننامۀ حمایت از حقوق بیمهگذاران تصریح شده است مؤسسۀ بیمه موظف است تمهیدات لازم برای اعلام خسارت توسط بیمهگذار، ارزیابی و پرداخت خسارت در تمامی نقاط جغرافیایی را که تحت پوشش بیمهنامه قرار دارد فراهم و در این مورد به بیمهگذاران اطلاعرسانی کند؛ همچنین در تمام مراکزِ صدور و پرداخت خسارت و پایگاه اطلاعرسانی یا پورتال خود در مورد نحوۀ رسیدگی به خسارات و فرآیند رسیدگی به خسارت، اطلاعرسانی مناسب را انجام دهد؛ همچنین در مورد اعلام نحوه و فرآیند رسیدگی به خسارت در همۀ مراکز صدور، پرداخت خسارت و پایگاه اطلاعرسانی یا پورتال خود، اقدامات لازم را به عمل آورد.
مفادی که در مادۀ 19 آییننامۀ 71 بر آن صحه گذارده است مستقیماً به وظایف شعبه اشاره دارد که میتواند بر نقش اساسی شعب در احقاق حقوق بیمهگذاران دلالت کند، در واقع شعبه نقش قابل توجهی در حفظ حقوق مهمترین ذینفعان صنعت بیمه یعنی بیمهگذاران دارد.
همۀ موارد مطروحه نشان میدهد، رئیس شعبه میتواند در قامت یک مدیرعامل اگرچه در اندازهای کوچکتر دارای اهمیت باشد و شعبه نیز با توجه به اکوسیستمی که دارد نقش اساسی در عملیات بیمهگری داراست.
اما سؤال اساسی اینجاست، در حالی که نقش بیبدیل شعبه در زیستبوم بیمهگری غیر قابل انکار است؛ آیا شعب صنعت بیمه موفق به ایفای نقش خود شدهاند و چه چالشهایی در شعب شرکتهای بیمه وجود دارد که سبب شده است از نقش مؤثر خود دور بمانند؟
چالشهای غیر قابل انکار
در حال حاضر بعضاً چالشهایی در شعب بیمهای دیده میشود که شاید بتوان گفت علت آن برخی به عدم اجرای بهینۀ قوانین، ضعف نظارت شرکتهای بیمه و برخی نیز به ضعف دانش مدیران شعب بازمیگردد.
در حالی که پیادهسازی آییننامۀ 71 و نظارت بر حسن اجرای آن از وظایف نهاد نظارتی و شرکتهای بیمه است، گاهاً دیده میشود مدیران برخی شعب حتی از مفاد این آییننامه نیز اطلاعات اندکی دارند و همین ضعف اطلاعاتی منجر به عدم خدمترسانی به بیمهگذاران شده است.
در مادۀ 71 بر تقويت اعتماد عمومي به صنعت بيمه و افزايش آگاهي عمومي از خدمات بيمهاي و شيوۀ عرضۀ آن، الزام بيمهگران به ارائۀ اطلاعات كامل، درست و بهموقع قبل و بعد از صدور بيمهنامه به بیمهگذاران و الزام بيمهگران به تسهيل فرايند بررسي و پرداخت خسارت و رسيدگي به شكايات بيمهاي تأکید شده است که موارد مطرحشده به دایرۀ اختیارات شعب دلالت دارد.
بدون شک عدم اشراف مدیران شعب بر مفاد آییننامۀ مذکور و سایر قوانین مرتبط میتواند بر ارائۀ خدمت به بیمهگذار خلل ایجاد کند.
اگرچه نظارت بیمۀ مرکزی و شرکت بیمه بر حسن اجرای این قوانین اهمیت دارد؛ اما از دانش و تجارب مدیران شعب نیز نمیتوان گذشت.
در مورد صلاحیت حرفهای و توانمندی مدیریتی رؤسای شعب بیمهای نیز در قانون، تأکیدات مؤکدی وجود دارد تا جایی که مادۀ 11 آییننامۀ 90 تصریح میدارد که رؤسای شعب در قالب کارکنان عملیاتی باید زیر ذرهبین نهاد نظارتی قرار گیرند و احراز صلاحیت شوند؛ البته بر اساس آییننامۀ ۹۰، بیمۀ مرکزی با کارمندان کلیدی در حوزههای علمی و مدیریتی مصاحبه میکند؛ ولی در مورد رؤسای شعبه، احراز صلاحیت انجام میشود؛ ولی مصاحبه صورت نمیگیرد؛ در حالی که کارشناسان بر ضرورت این امر صحه نهادند در این راستا در ماههای اخیر پیشنهاداتی ارائه شد که تغییراتی در این مورد صورت گیرد.
به عبارتی بیمۀ مرکزی باید بازنگری آییننامۀ ۹۰ را برای تعیین تکلیف رؤسای شعب به عنوان تأثیرگذارترین افراد در شرکتهای بیمه در دستور کار خود قرار دهد؛ چون این افراد با مشتری و شبکۀ فروش مستقیماً در ارتباط هستند و همچنین نظارت بر شبکۀ فروش متوجه آنهاست.
اما بر اساس گزارشاتی که اعلام میشود، میزان شکایت بیمهگذاران از شعب شرکتهای بیمه سهم بالایی در محتوای شکایات اعلامی دارد که این امر میتواند بر ضعف نظارت بیمۀ مرکزی بر پالایش شعب و ضعف نظارت شرکتهای بیمه بر عملکرد مدیران شعب و از سوی دیگر ضعف دانش مدیران بر قوانین دلالت داشته باشد.
داستان تکراری نماینده و مدیران شعب
یکی از دلایلی که شعبه میتواند،گرانیگاه صنعت بیمه باشد تعامل و ارتباط مستقیم با شبکۀ فروش است، شبکهای گسترده که در حال حاضر بیش از 80 هزار نماینده و کارگزار را تشکیل میدهد.
از آنجا که نمایندگان بیمه و کارگزاران، سفیران شرکتهای بیمه در ارائۀ خدمت هستند، نحوۀ ارتباط کارکنان شعب با این طیف گسترده اهمیت به سزایی دارد؛ اگرچه رکن اساسی در معامله گری بسیاری مستندات و گزارشات اعلامی حاکی از وجود برخی چالشهاست؛ از جمله شکایت همیشگی نماینده از رقابت شعبه با وی بر سر پرتفوی!
گاهاً مشاهده شده است نماینده با استنادات محرز به بیمۀ مرکزی در این مورد شکایت کرده است و اگرچه شعبه مجبور به پذیرش رأی نهایی شده است؛ اما متأسفانه نماینده به دلیل این شکایت با برخوردهای غیر منطقی از سوی شعبه روبهرو و گاهاً به بهانههای مختلف باالاجبار به تغییر ترکیب پرتفوی مجبور شده است.
ضمن اینکه بند الف مادۀ 19 آییننامۀ 75 نیز با تأکید بر اینکه پروانه و قرارداد نمایندگی در مواردی از جمله با تصمیم یکی از طرفین قرارداد، با رعایت مفاد و حقوق طرف مقابل، لغو میشود، دست شعبه و شرکت بیمه را برای برخورد با نماینده باز گذاشته است.
اما جالب اینجاست که مرور عملکرد شعب نشان میدهد، رؤسای شعبی که با نمایندگان خود ارتباط دوسویه برقرار کردهاند و در جذب پرتفوی با شبکۀ فروش رقابت نمیکنند به لحاظ جذب و نگهداشت سهم بازار و ارائۀ خدمت به بیمهگذاران موفقتر هستند.
نگاهی به شعب شرکتهای بیمه نیز نشان میدهد، بسیاری از شعب به دلیل اشراف علمی و تجربی مدیرانشان به الگوی نمونه در مشتریمداری، ارتباط بهینه با شبکۀ فروش و حتی ارائۀ خدمات جدید و پیشنهاددهندۀ محصولات نوین تبدیل شدهاند.
توانمندسازی شعبه از حرف تا عمل
با توجه به آنچه گذشت؛ اگر بپذیریم که زیستبوم شعبه، نقش گرانیگاه این واحد بیمهای را به اثبات میرساند، بر نظارت بهینه بر شعب و توانمندسازی آنها لحظهای تردید نخواهیم کرد.
در سالهای اخیر برخی شرکتهای بیمه با اتکا بر اهمیت شعب، تلاش کردهاند شعبه را به مثابه یک شرکت بیمۀ کوچک که تحت هلدینگ مرکزی فعالیت میکند، ترسیم کنند و صورت سود و زیان مجزا برای هر شعبه تعریف میکنند تا جایی که برای شعب، مجامع سالانه برگزار میکنند و عملکرد آن را زیر ذرهبین قرار میدهند.
پیادهسازی تفکیک عملکرد شعب، نقش مؤثری در پالایش فعالیتهای این زیستبوم بیمهای دارد؛ اما همۀ اینها در گرو انتخاب مدیران حرفهای و شایسته به عنوان سکاندار شعب بیمهای است.
از طرف دیگر وقتی قائل به نقشی اثرگذار همراستا با گرانیگاه و نقطه ثقل برای شعب بیمه هستیم باید با تفویض اختیارات بهجا و لازم، دست شعب را در ارائۀ خدمت به بیمهگذاران باز گذاریم در غیر این صورت نمیتوانیم انتظار شکوفایی را از شعب داشته باشیم؛ اگرچه مقولۀ تفویض اختیار به قول برخی، شمشیر دو لبهای است که باید با لحاظ شاخصهای مدیریتی و توانمندیهای شعبه همخوانی داشته باشد.
آنچه عنوان شد زیستبوم شعبه در فضای فعلی صنعت بیمۀ ایران است؛ اما باید بپذیریم که این زیستبوم در آیندهای نه چندان دور با توسعۀ اقتصاد دیجیتال و تقویت زیرساختهای آیتی متحول خواهد شد و شاید دیرزمانی نگذرد که دیگر شعبهای نداشته باشیم!
سرمایهگذاری یا معاملهگری سهام؛ مسئله این است
خرید و فروش سهام در بازار بورس نیاز به تجربه و تخصص بالایی دارد. اصل ورود مردم به بازار بورس سیاست درستی است اما مردم نباید با تصمیمات هیجانی و بدون دانش کافی سرمایه خود را وارد این کار کنند. یکی از مبانی این کار این است فرد در زمینه سرمایهگذاری یا معاملهگری در بازار تصمیمگیری کند.
به گزارش تفاهم آنلاین، خرید و فروش سهام در بازار بورس چنان جذابیتی دارد که به سادگی افراد را جذب مینماید. در گذشته اغلب افراد بازار بورس را مکانی برای سرمایهداران بزرگ و حرفهای میدانستند. اما طرح سهام عدالت و آزادسازی آن توسط دولت شرایط را تغییر داد.
در شرایط فعلی بسیاری از سهامداران بازار بورس افراد عادی هستند که تخصصی در این زمینه ندارند. بخش عمده این افراد تنها به دنبال فروش سهام عدالت هستند ولی برخی دیگر به طمع سودهای کلان وارد معاملات در بازار بورس شدند.
در حالی که این افراد اطلاعات کافی در این زمینه نداشته و اغلب گرفتار سوداگران بازار بورس میشوند. یکی از مسائل ابتدایی در این حوزه تصمیمگیری در مورد سرمایهگذاری یا معاملهگری بازار بورس است.
سرمایهگذاری در بازار بورس
هدف اولیه بازار بورس جلب مشارکت مردم و سرمایهگذاران در یک فعالیت اقتصادی است. فردی که با هدف سرمایهگذاری وارد بازار بورس میشود به دنبال مشارکت در پروژههای اقتصادی، حفظ سرمایه و کسب سود در بلند مدت است. در این شیوه محدودیتی در خرید سهام وجود ندارد نکته مهم ارزش بنیادی سهام است.
به عبارت دیگر فرد سهامی را انتخاب میکند که دارای ارزش بنیادی بوده و آینده روشنی پیش رو دارد. در سرمایهگذاری در بازار بورس نوسانات قیمت سهام اهمیتی ندارد زیرا سهامدار خود را شریک کاری میداند که برای موفقیت و پیشرفت به زمان نیاز دارد.
معاملهگری در بازار بورس
اصطلاح گرگهای وال استریت شاید بهترین توصیف از معاملهگران بازار بورس باشد. بر خلاف سرمایهگذاری در بورس، معاملهگری بر مبنای نوسانات قیمت سهام شکل میگیرد. در معاملهگری زمان اهمیتی ندارد هر زمان که نوسانات قیمت، منفعت این افراد را تأمین کند آنها سهام خود را به فروش میرسانند.
حتی ممکن است یک معاملهگر تنها چند دقیقه صاحب سهمی باشد و رکن اساسی در معامله گری به دلیل بالا رفتن قیمت بلافاصله آن را بفروشد. معاملهگران به ارزش بنیادی سهام نیز اهمیتی نمیدهند آنها معتقدند عوامل تکنیکال از عوامل بنیادی اثرگذارترند.
به همین خاطر این افراد برای دریافت اطلاعات خاص حاضر به پرداخت هزینههای گزاف هستند. چنین افرادی تمام وقت و انرژی خود را برای تحلیل بازار صرف کرده و استرس و هیجان زیادی را تجربه میکنند.
ترکیب معاملهگری و سرمایهگذاری
در حال حاضر بسیاری از معاملهگران بر این باورند که دوران سرمایهگذاری به پایان رسیده و سود سرمایهگذاری در بورس در برابر سودهای کلان نوسانگیری ارزشی ندارد. در مقابل، سرمایهگذاران نیز معاملهگران را عامل بیثباتی بازار بورس میدانند.
در این میان هستند افرادی که بخشی از سرمایه خود را به سرمایهگذاری و بخشی دیگر را به معاملهگری اختصاص میدهند. آنها بر این باورند که به این شیوه هم از سود بالای معاملهگری نفع میبرند و هم با سرمایهگذاری در پروژههای اقتصادی کشور در پیشرفت اقتصادی کشور سهیم بودهاند.
دو روی سکه سود کلان معاملهگری در بازار بورس
حقیقت این است که سودهای کلانی نظیر رشد ده برابری سرمایه تنها در عرض یک ماه برای هر کسی وسوسه کننده است. به همین خاطر افراد زیادی به امید مشاوره معاملهگران وارد این عرصه میشوند.
اما فراموش نکنید کسب منفعت شخصی برای یک معاملهگر در اولویت قرار دارد پس منطقی نیست که این منفعت را با افراد تازهکار سهیم شود. از طرف دیگر روی دیگر معاملهگری در بازار بورس ریسک بالا و ضررهای سنگینی است که ممکن است اصل سرمایه شما را نیز بر باد دهد.
بنابراین یکی از معیارهای تصمیمگیری در این زمینه باید ویژگیهای شخصیتی و میزان ریسکپذیری فرد باشد. نکته آخر این که اساساً خرید و فروش سهام نیاز به تخصص و تجربه دارد ولی بدون شک معاملهگری بدون تجربه و دانش تحلیل بازار امکانپذیر نیست.
دیدگاه شما