ریسک مؤلفه اصلی بازار سرمایه است و بدون ریسک بازدهی هم وجود نخواهد داشت. معاملهگران حرفهای به کمک ابزارها و استراتژیهای مدیریت ریسک تلاش میکنند که ریسک سرمایهگذاریهایشان را به حداقل و بازدهی آنها را به حداکثر برسانند
ابهامات زیادی در بورس تهران وجود دارد/ بازار با گزارشهای ۶ماهه تغییر روند میدهد؟
یک کارشناس بازار سرمایه گفت: ابهامات زیادی در بورس تهران وجود دارد که سودآوری را تحتالشعاع قرار میدهد.
مهدی کارنامه حقیقی، کارشناس بازار سرمایه در رابطه با ارزندگی بورس تهران بیان کرد: مبحث ارزندگی یک مفهوم ذهنی است و باید به صورت کلی به آن نگاه کرد، این موضوع به عوامل زیادی بستگی دارد و زمانی که ارزندگی نسبت به قیمت سهام بالا باشد سرمایهگذار خرید سهام را انجام میدهد. یکی از عواملی که باید به آن توجه کرد ریسکهای ناشی از کسب سودآوری است و به دیدگاه بلندمدت و کوتاه مدتی سهامداران بستگی دارد و صرفا p/e را نمیتوان به عنوان معیار ارزندگی در نظر گرفت.
به گزارش فردای اقتصاد، وی ادامه داد: بازده مورد انتظار باید در کنار ریسک آن دیده شود، در حال حاضر ابهامات زیادی در بازار وجود دارد که سودآوری را تحتالشعاع قرار میدهد و این موضوع در نظر افراد متفاوت است چراکه ریسکها نرخ تنزیل سودهای آینده را افزایش میدهد و جذابیت سرمایهگذاری در بورس را کم میکند.
رابطه نرخ بهره بدون ریسک و p/e بازار سرمایه
یکی از عوامل تاثیرگذار بر p/e بازارها نرخ بهره بدون ریسک است و با توجه به نرخ بهره غیررسمی بالاتر از ۲۰ درصد که p/e حدود ۵ را نتیجه میدهد، مهدی کارنامه در پاسخ به این سوال که نباید باتوجه به شرایط موجود و مطابق با بازارهای پیشرفته p/e بازار سرمایه بالاتر از اعداد فعلی باشد؟ اعتقاد داشت: ریسک نقدینگی یکی از ریسکهایی است که سرمایهگذاران با ورود به بورس با آن مواجه هستند و افق سرمایهگذاری نیز یکی از موارد حائز اهمیت است چراکه این ریسکها در کوتاه مدت نمود بیشتری پیدا میکند. در اقتصادی که نرخ تورم بسیار بالاتر از نرخ بهره اسمی است، داراییهای بدون ریسک را نیز در معرض ابهام و ریسک قرار میدهد و با معیار p/e نمیتوان قضاوت کلی نسبت به بازار داشت و به نظر میرسد بازار بیشتر برآیند رفتار سرمایهگذاران با دیدگاههای متفاوت است.
تغییر روند بورس با گزارشهای ۶ماهه؟
رئیس هیات مدیره سبدگردان امید نهایتنگر در پاسخ به این سوال که با گزارشهای ۶ ماهه میتوانیم انتظار تغییر روند در بورس تهران را داشته باشیم؟ تاکید کرد: به نظر نمیرسد گزارشهای ۶ ماهه تحول شگرفی در بازار سرمایه ایجاد کند چراکه ریسکهایی که بازار سهام در معرض آن قرار دارد از جانب p/e نبوده و از این لحاظ بورس تهران شرایط مطلوبی دارد و ریسکهای اقتصاد کلان بر حذف ریسک نرخ بهره از بورس بورس سایه افکنده است.
وی ادامه داد: امنیت اقتصادی به واسطه تعیین تکلیف برجام میتواند کمک شایانی به بازار کند و از سوی دیگر افزایش نرخ ارز و تورم میتواند به تشکیل روند صعودی بورس تهران کمک نماید.
نرخ بهره کاهش مییابد؟
به گزارش تجارتنیوز، با اعلام بانک مرکزی نرخ سود بین بانکی در سوم شهریور ۱۴۰۰ معادل ۰٫۰۱ واحد درصد افزایش یافت. به این ترتیب بهره بین بانکی در پایان هفته گذشته به رقم ۲۰٫۶۵درصد رسید. رشد اندک بهره بین بانکی در هفته گذشته، سبب شد که این نرخ برای دومین هفته متوالی صعودی شود. موضوعی که با توجه به عواقب سرکوب نرخ سود بین بانکی در هفتههای گذشته، دور از انتظار نبود.
وحید نکویی، کارشناس بازار سرمایه در گفتگو با تجارتنیوز گفت: نرخ بهره بین بانکی با نرخ بهره بانکی متفاوت است. نرخ بهره بین بانکی یعنی بانکها در پایان دوره مالی کوتاه مدت خود با کسری ذخیره (کسری پول) مواجه میشوند در بازار بین بانکی از سایر بانکها از خود بانک مرکزی استقراض میکنند. نرخ بهره بین بانکی مهمترین علامت دهنده و نرخ بهره در اقتصاد است. میتوانیم مهمترین نرخ در بازار پول نرخ بهره بین بانکی است.
وی ادامه داد: نرخ بهره بین بانکی که جهت دهنده به نرخ بهره بانکی است. به عنوان یک نرخ بازده بدون ریسک برای سرمایهگذاران مدنظر و تعریف شده است. بنابراین وقتی که شما در بازار پول و دارایی بدون ریسک نرخ بازده بیشتری را میدهید جذابیت سرمایهگذاری در بانک و داراییهای بدون ریسک را نسبت به داراییهای ریسکپذیرتر مانند سهام را افزایش میدهید.
این کارشناس بازار سرمایه تشریح کرد: افزایش در نرخ بازده و نرخ بهره باعث خروج پول از داراییهای ریسکی و حرکت آن به سمت داراییهای بدون ریسک میشود. به همین دلیل با افزایش نرخ بهره و افزایش نرخ بهره بین بانکی باعث خروج پول و اثرات منفی ایجاد میشود.
تاثیر نرخ بهره بانکی روی بورس
نکویی به با اشاره به تاثیر نرخ بهره بانکی روی بورس گفت: اگر نرخ بهره بین بانکی تثبیت شود (میدانیم که نرخ بهره بین بانکی ۲۰ درصد یعنی P/E تقریبا ۵) زمانیکه نرخ بهره بین بانکی از ۲۰ درصد بیشتر شود، P/E داراییهای بدون ریسک کمتر از ۵ باش. در چنین شرایطی بسیاری از سهامهایی که P/E خیلی بالاتری دارند برای سرمایهگذاران جذابیت سرمایهگذاری نخواهد داشت.
وی ادامه داد: نرخ بهره کمتر از ۲۰ درصد برسد و بازده کمتری را به سرمایهگذاران ریسکگریز بدهد. باعث میشود سرمایهگذاران به داراییهای ریسکپذیرتر تمایل داشته باشند و انگیزه ورود به داراییهای ریسکیتر افزایش پیدا میکند. اما در مقابل اگر نرخ بهره بین بانکی افزایش پیدا کند ۲۱ درصد و بیشتر از آن باشد انگیزه سفته بازی و به سمت کالاهای ریسکپذیر کاهش پیدا میکند.
این کارشناس بازار سرمایه درباره آینده نرخ بهره بین بانکی اظهار کرد: نرخ بهره بین بانکی را دو عامل مشخص میکند نخست تقاضای اضافه برداشت بانکها است که کمبود نقدینگی و ذخایر را دارند. دومین مورد نیز عرضه بانک مرکزی است.
نکویی در پایان توضیح داد: در این حالت پس چند ماه ابتدایی سال با توجه به این که چرخه تولید و تسهیلات وامدهی بانکها افزایش پیدا میکند. تقاضای آنها برای ذخائر هم افزایش پیدا میکند و باتوجه به اینکه به نظر میرس هدف دولت سیزدهم کنترل تورم باشد. دولت و بانک مرکزی هم عرضه ذخائر در بازار بین بانکی را افزایش ندهد. هر دو این حاملها باعث میشود که چشمانداز زیادی برای کاهش نرخ بهره بین بانکی نداشته باشیم و بهنظر من نرخ بهره بین بانکی کاهش زیادی نخواهد داشت.
آشنایی با مدیریت ریسک در سرمایه گذاری و انواع آن
برای آشنایی بهتر با مفهوم مدیریت ریسک در سرمایه گذاری؛ فرض کنید میخواهیم سرمایهگذاری سادهای انجام بدهیم. قصدمان این است که یک ماشین بخریم و با این ماشین در اسنپ کار کنیم. دقت کنید که همین سرمایهگذاری ساده هم ریسکهای خاص خودش را دارد: ممکن است تصادف کنیم و ماشینمان آسیب جدی ببیند، ممکن است شرکت اسنپ تعطیل شود، ممکن است ماشینمان را بدزدند، ممکن است قیمت بنزین دو برابر شود و ریسکهای دیگری از این قبیل. نکته اینجاست که با وجود همهٔ این ریسکها، از بازدهی مورد انتظارمان که همان درآمد ناشی از کار در اسنپ است، چشمپوشی نمیکنیم و همچنان این سرمایهگذاری را انجام میدهیم. نکتهٔ دیگر این است که با استفاده از ابزارهایی مانند بیمه ریسکهای این سرمایهگذاری را به حداقل میرسانیم.
حال اگر ریسک این سرمایهگذاری از حدی فراتر برود، احتمالاً تصمیم میگیریم که سراغ این کار نرویم. همچنین اگر فرصت سرمایهگذاری دیگری پیش بیاید که ریسک آن در همین حد است و انتظار بازدهی بهتری از آن داریم، ممکن است تصمیم بگیریم که به جای کار در اسنپ، سراغ آن کار برویم.
مفهوم ریسک در بازارهای مالی هم تقریباً همین است و سرمایهگذاران حرفهای سعی میکنند سراغ سرمایهگذاریهایی بروند که ریسکشان معقول باشد و با استفاده از ابزارهای مدیریت ریسک، این ریسک را هم کنترل میکنند.
مدیریت ریسک در سرمایهگذاری یعنی چه؟
در بازار سهام، ارتباط مستقیمی بین ریسک و بازده وجود دارد. بهطور کلی، ریسک بیشتر به معنی انتظار بازدهی بیشتر است. از این لحاظ میتوان سرمایهگذاری را با شرطبندی مقایسه کرد: گزینهای که احتمال وقوعش پایینتر است، در صورتی که محقق شود جایزه بزرگتری خواهد داشت.
در زبان سرمایهگذاری، مدیریت ریسک به فرایندی گفته میشود که طی آن ابتدا ریسکهای مختلف شناسایی و ارزیابی میشوند و سپس برای بهحداقلرساندن این ریسکها، استراتژیهایی مشخصی در پیش گرفته میشود. پس میشود گفت مدیریت ریسک ۲ مرحله کلی دارد:حذف ریسک نرخ بهره از بورس
- شناسایی و ارزیابی ریسکهای موجود
- طراحی استراتژیهای مناسب برای مدیریت و بهحداقل رساندن ریسکها
صرف ریسک در سرمایهگذاری چیست؟
همانطور که اشاره کردیم، هر نوع سرمایهگذاری با مقدار مشخصی ریسک همراه است و کسی که این ریسک را میپذیرد انتظار دارد که پذیرش این ریسک همراه با مقدار مشخصی بازدهی یا سود باشد.
به عنوان مثالی ساده، نرخ سود بانکی در ایران را در نظر بگیرید که چیزی در حدود ۱۸ تا ۲۰درصد است. این سود بدون ریسک است، زیرا پرداخت آن را بانک تضمین کرده است. حال اگر بخواهیم سرمایهمان را به جای بانک در بازار سهام سرمایهگذاری کنیم، انتظار داریم که سودمان دستکم بیشتر از ۲۰درصد باشد، زیرا ریسک بازار سهام بیشتر از ریسک سپردهگذاری در بانک است.
به این سود که سرمایهگذار بابت تحمل ریسک انتظار دارد به آن دست پیدا کند، «صرف ریسک» یا «risk premium» میگویند. به بیان خیلی ساده، به اختلاف بازده دارایی با بازده سرمایهگذاری بدون ریسک، صرف ریسک میگویند. مثلاً اگر نرخ سود بدون ریسک ۲۰درصد باشد و ما با پولمان در بازار سرمایه سهام خریده باشیم و انتظار سود ۴۰درصدی از این سهام را داشته باشیم، صرف ریسکمان ۲۰درصد خواهد بود.
نکته: ریسک مؤلفه اصلی بازار سرمایه است و بدون ریسک بازدهی هم وجود نخواهد داشت. معاملهگران حرفهای به کمک ابزارها و استراتژیهای مدیریت ریسک تلاش میکنند که ریسک سرمایهگذاریهایشان را به حداقل و بازدهی آنها را به حداکثر برسانند.
انواع ریسک در سرمایهگذاری
بهطور کلی، در بازارهای مالی ۲ نوع ریسک وجود دارد: ریسک سیستماتیک و ریسک غیرسیستماتیک.
ریسک سیستماتیک
همانطور که از نامش پیداست، این نوع ریسک کل «سیستم» را تهدید میکند که در اینجا سیستم همان نظام اقتصادی است. به زبان خودمانی، ریسک سیستماتیک ریسکی است که کل نظام اقتصادی کشور با آن طرف است و در نتیجه بازار سهام و بهتبع آن تکتک سهام قابل معامله در بازار را تحت تأثیر میگذارد.
تورم، تغییرات نرخ بهره، رکود اقتصادی، جنگ و هر رویداد دیگری که اقتصاد کلان را تحت تأثیر بگذارد ریسک سیستماتیک به حساب میآید. در بازار سرمایه، این ریسک را نمیشود حذف کرد و به آن «ریسک بازار» هم میگویند. اما «داراییهای امن» مانند طلا گزینه مناسبی برای مدیریت این نوع ریسک به شمار میآیند.
نکته: در دورههایی که اقتصاد جهان دچار بحران یا رکود میشود، سرمایهگذاران به سمت طلا هجوم میبرند و قیمت جهانی طلا افزایش پیدا میکند.
ریسک مؤلفه اصلی بازار سرمایه است و بدون ریسک بازدهی هم وجود نخواهد داشت. معاملهگران حرفهای به کمک ابزارها و استراتژیهای مدیریت ریسک تلاش میکنند که ریسک سرمایهگذاریهایشان را به حداقل و بازدهی آنها را به حداکثر برسانند
ریسک غیرسیستماتیک
ریسکی است که به یک شرکت یا صنعت منحصر است و کل بازار یا اقتصاد را تهدید نمیکند. برای مثال، ممکن است سهام یک شرکت پتروشیمی را بخرید که خوراک و منبع انرژی آن گاز طبیعی است. دست بر قضا در زمستان، هوا بسیار سرد میشود و مصرف گاز در کشور بالا میرود و بهناچار گاز پتروشیمی شما هم قطع میشود. دقت کنید که این مشکل مربوط به شرکتهایی است که گاز مصرف میکنند و شرکتهای دیگر چنین مشکلی ندارند. این نوع ریسک را ریسک غیرسیستماتیک میگوییم.
تغییر تعرفه واردات خودرو، تغییر نرخ خوراک پتروشیمیها، تغییر نرخ سوخت شرکتهای سیمانی، تغییر نرخ بهره مالکانه معادن و تغییرات نرخ ارز نمونههایی از ریسک غیرسیستماتیکند.
نکته: ریسک غیرسیستماتیک را میشود با متنوعسازی سبد سهام کاهش داد. سبدی که از سهام چند شرکت از چند صنعت مختلف تشکیل شده باشد، ریسک غیرسیستماتیک بسیار کمی دارد.
روشهای مدیریت ریسک در سرمایه گذاری
بهطور کلی میشود از ۳ استراتژی برای مدیریت ریسک در سرمایه گذاری استفاده کرد: معامله در جهت روند بازار، متنوعسازی سبد سرمایهگذاری و استفاده از حد ضرر.
معامله در جهت روند بازار
این استراتژی را بیشتر تحلیلگران تکنیکال به کار میگیرند، ولی استراتژی مناسب و عاقلانهای است. منظور از معامله در جهت روند بازار در بورس ایران هم این است که زمانی برای خرید سهم اقدام کنیم که بورس روند صعودی دارد. در دورههای صعودی، اکثر سهام قابلمعامله در بورس، به دلایل بنیادی و غیربنیادی، روند صعودی دارند و احتمال زیان در این دورهها کمتر است.
متنوعسازی سبد
برای تشکیل یک سبد سرمایهگذاری متنوع که ریسک غیرسیستماتیک پایینی داشته باشد، معمولاً باید سراغ سهام چند شرکت از چند صنعت مختلف برویم و بخشی از سبد را هم به صندوقهای درآمد ثابت و صندوقهای کالایی با پشتوانه طلا اختصاص بدهیم.
در این حالت، ممکن است قیمت چند سهم سبدمان کاهش پیدا کند، ولی افزایش قیمت سهمهای دیگرمان این زیان را جبران خواهد کرد. صندوقهای درآمد ثابت هم بخش بدون ریسک سبدمان را تشکیل میدهد و میتوان روی درآمد ماهانه آن حساب کرد.
استفاده از حد ضرر
یکی دیگر از ابزارهای مدیریت سرمایه تعیین حد ضرر است. در این استراتژی، معاملهگر قیمت مشخصی را به عنوان حد ضرر تعیین میکند و اگر قیمت سهامی که خریده زیر حد ضرر برود، سهم را میفروشد.
مثلاً فرض کنید سهمی را به قیمت ۱۰۰۰ تومان خریدهایم و حد ضرر آن را ۸۵۰ تومان در نظر گرفتهایم. اگر قیمت سهم زیر ۸۵۰ تومان برود، حد ضررمان فعال شده است و باید سهم را بفروشیم و از آن خارج شویم. حد ضرر نوعی سپر ایمنی در برابر نوسانهای بازار سرمایه است و باعث میشود ضرر معاملهگر در یک معامله از حد خاصی فراتر نرود.
مفهوم تعادل در ریسک چیست؟
درست است که بازدهی مناسب با ریسک در سرمایه گذاری همراه است، اما اگر سراغ ریسکهای عجیبوغریب برویم نباید حتماً انتظار بازدهیهای عجیبوغریب داشته باشیم. مثال سادهاش بلیت بختآزمایی و قمار است. وقتی پول زیادی را روی گزینهای شرطبندی میکنیم که احتمال وقوعش زیر یک درصد است، باید ۹۹درصد احتمال بدهیم که پولمان را از دست خواهیم داد! در چنین حالتی دیگر صحبت از سرمایهگذاری معنایی ندارد و باید از قمار و بختآزمایی صحبت کرد!
تعادل در ریسک به این معناست که باید تلاش کنیم با حداقلی از ریسک، بازدهی معقولی کسب کنیم. مثلا اگر سود بدون ریسک ۲۰درصد است، باید به دنبال گزینههای کمریسکی باشیم که انتظار میرود سودشان بیشتر از ۲۰درصد باشد.
برای مثال سهمی که نسبت P/E آن عدد چهار است و قرار است مجمع سالانه آن شش ماه دیگر برگزار شود و دو ماه بعد از مجمع سود تقسیمی به حساب سهامداران واریز شود، میتواند طی هشت ماه بازدهی ۲۵درصدی ایجاد کند. چنین سهمی را میتوانیم گزینهای کمریسک با بازدهی مناسب در نظر بگیریم.
سهمی هم که زیان انباشته زیادی دارد و انتظار نمیرود بهزودی روند سودسازی آن تغییر کند و فقط با خبر افزایش سرمایه و شایعه افزایش نرخ محصول قیمتش بالا و پایین میرود، حذف ریسک نرخ بهره از بورس ریسک بسیار بالایی دارد و خرید آن حکم قمار را خواهد داشت.
جمعبندی
ریسک مؤلفه اصلی بازار سرمایه است و بدون ریسک بازدهی هم وجود ندارد. اما این نکته به آن معنا نیست که برای رسیدن به سود بیشتر باید حتماً ریسک بیشتری متحمل شویم! برای موفقیت در بازار سرمایه باید تلاش کنیم ریسکهای مربوط به سرمایهگذاریهایمان را بشناسیم و با ابزارهای مناسب سعی کنیم این ریسک را به حداقل برسانیم. انتخاب سهامی که وضعیت بنیادی مناسبی دارند، متنوعسازی سبد و تعیین حد ضرر از متداولترین استراتژیها برای مدیریت ریسک در سرمایه گذاری است.
انواع ریسک در سرمایه گذاری چیست؟
ریسک در ادبیات فارسی و گفتمان بین شهروندان عموما به عنوان واژهای منفی شناخته میشود. در حالی که اگر ریسک پذیری را از زندگی حذف کنیم به روالی یکنواخت و خسته کننده میرسیم. در بازارهای مالی هم ریسک میتواند برای شما آورده مثبتی داشته باشد. اگر انواع ریسک در سرمایه گذاری و انواع ریسک را شناخته و با معیارهای سنجش ریسک آشنا باشید.
آیا انسان ریسک پذیری هستید؟
قبل از آنکه با انواع ریسک در سرمایه گذاری آشنا شویم بهتر است به این نکته اشاره کنیم که انسانها به طور ذاتی در مقابل انواع ریسک به سه دسته تقسیم میشوند.
افراد ریسک پذیر: مشخص است که این دسته از افراد به طور ذاتی ابایی از ریسک کردن ندارند. کسانی که برای به دست آوردن نتیجهای بهتر حاضراند کمی خطر کنند.
افراد ریسک گریز: این دسته از افراد به روالی ثابت خو گرفتهاند و حاضر نیستند برای احتمال رسیدن به نتیجهای بهتر تغییری در شرایط موجود ایجاد کنند.
افراد خنثی نسبت به ریسک: کسانی که در برابر ریسک پذیری یا ریسک گریزی عملکردی خنثی دارند.
ریسک در سرمایه گذاری و بازار سرمایه
عموما کسانی که به سرمایه گذاری روی میآورند علاقهای به ریسک ندارند. به طور کلی ریسک سرمایه گذاری به معنی اختلاف میزان بازدهی واقعی نسبت به بازدهی مورد انتظار است. این بازدهی میتواند مثبت و یا منفی باشد.
اگر با معیارهای سنجش ریسک آشنا باشید، میتوانید به بازدهی مثبت دست پیدا کنید. در کشور ما جدا از ریسکهای سنتی سرمایه گذاری، متغیرهای دیگری مانند تحریم، کسری بودجه، مذاکرات برجامی و … نیز بر بازدهی فعالیت اقتصادی شما تاثیرگذار است.
در سالهای گذشته با توجه به نوسانات بازار و افزایش نرخ تورم، شهروندان به تکاپو برای حفظ سرمایه خود افتادهاند.
بازار طلا و سکه، بازار خودرو، بازار مسکن، سپردههای بلند مدت، اوراق قرضه، رمزارزها و البته بازار بورس به عنوان راهکاری برای حفظ سرمایه مورد توجه مردم قرار گرفته است.
مشخص است که تمامی فعالیتهای اقتصادی با ریسک همراه است و شما زمانی میتوانید کفه سود خود را سنگین کنید که با معیارهای سنجش ریسک آشنا شوید.
با تمام فراز و فرودهای بازار سرمایه در یکی دو سال گذشته همچنان بورس انتخاب مناسبی برای سرمایه گذاری است. به شرطی که شما علاوه بر دانش به زیر و بم این بازار و همچنین انواع ریسک در آن آشنا باشید. بر اساس آمارهای رسمی، طی ده سال گذشته بازدهی بازار سرمایه 4700 درصد بوده است! در حالی که این عدد برای بازار طلا 2000 درصد، برای بازار مسکن 1400 درصد و برای بازار خودرو 1600 است.
انواع ریسک در بازار سرمایه
دو نوع ریسک اصلی در بازار سرمایه وجود دارد. ریسک سیستماتیک و ریسک غیر سیستماتیک. در ادامه به توضیح این دو ریسک میپردازیم.
ریسک سیستماتیک
سرمایه گذار نمیتواند ریسک سیستماتیک را حذف کند. این ریسک مربوط به کلیت بازار است و مشخصا به سهم یا صنعت خاصی محدود نمیشود.
سیاستگذاریهای کلان بازار سرمایه، تراز تجاری کشور، شرایط سیاسی و اجتماعی و همچنین تورم و ارزش پول ملی از جمله موارد تاثیر گذار در ریسک سیستماتیک بازار سرمایه است.
ریسک غیر سیستماتیک
ریسکهای غیر سیستماتیک قابل شناسایی و پیشگیری است. شما اگر با دانش و اطلاعات کافی وارد بازار سرمایه شوید؛ میتوانید سویه منفی ریسک در سرمایه گذاری را حذف کرده و در مقابل به بازدهی مثبتی دست پیدا کنید.
ریسکهای غیر سیستماتیک شامل مدیریت ضعیف و تصمیمات اشتباه مدیران یک شرکت بورسی است که سرمایه گذار میتواند با عدم خرید آن سهم یا حذف ریسک نرخ بهره از بورس فروش به موقع ریسک منفی را به حداقل برساند.
ریسکهای جانبی
انواع ریسک در سرمایه گذاری فقط محدود به ریسکهای سیستماتیک و غیر سیستماتیک نمیشود. با شناخت دیگر موارد و معیارهای سنجش ریسک میتوانید عملکرد بهتری در بازار سرمایه و سرمایه گذاری داشته باشید.
ریسک سبد
تمام تخم مرغهای خود را در یک سبد قرار ندهید. حتما شما هم این ضرب المثل را شنیدهاید. در بازارهای مالی هم تئوری سبد همین مضمون را توضیح میدهد.
سرمایه گذاری در بازارهای مختلف و همچنین تنوع دارایی میتواند انواع ریسک سرمایه گذاری را کاهش دهد. در بازار سرمایه هم میتوانید با پورتفویی متنوع، در بازدهی کلی ریسک را کاهش دهید.
البته کاهش ریسک مطمئنا منجر به کاهش سود میشود. اما میتواند به همان میزان جلوی ضرر را نیز بگیرد.
ریسک تورم
نظام اقتصادی کشور ما چند دهه است که با تورم دست و پنجه نرم میکند و رسیدن به تورم یک رقمی سالها است که به آرزویی دست نیافتنی بدل شده است.
تورم افسارگسیخته در سالهای گذشته بسیاری از صنایع را دچار بحران کرده و شرایط را برای سرمایه گذاران سخت. در شرایط تورمی و بعضا رکود تورمی، ریسک تورم میتواند شرایط را برای سرمایه گذاران سخت کند.
به طور مثال اگر شما سالیانه بتوانید 50 درصد بازدهی مثبت داشته باشید و متوسط تورم کشور 40 درصد باشد؛ سود شما 10 درصد است.
به زبانی سادهتر، ریسک تورم سود شما را می بلعد. پس باید همواره حاشیه سود خود را بعد از کسر تورم محاسبه کنید.
ریسک سیاسی
یکی از مهمترین انواع ریسک در سرمایه گزاری برای شهروندان ایرانی، ریسک سیاسی است. تلاطم فضای سیاسی کشور و بی ثباتی در تصمیمات اقتصادی و جابهجایی مدیران رده بالا همواره بازار را تحت تاثیر قرار میدهد.
به ریسک سیاسی، ریسک کشور نیز میگویند.
ریسک نرخ ارز
به طور معمول افزایش نرخ ارز باید روی شرکتهایی تاثیر بگذارد که بخشی از مواد اولیه خود را از خارج تامین کنند. در صورت افزایش نرخ ارز، هزینه تولید افزایش پیدا میکند و سهام شرکت ارزان میشود.
اما در فضای اقتصادی کشور نرخ ارز روی تمامی اقلام مصرفی و تولیدی تاثیر گذاشته و میتواند سرمایه گذاران را با چالش جدی رو به رو کند.
ریسک نقد شوندگی
سرعت تبدیل دارایی به پول نقد از جمله مهمترین ویژگیهای یک سرمایهگذاری خوب است. بازار سرمایه این قابلیت را دارد که در شرایط مناسب، به سرعت دارایی شما را به پول نقد تبدیل کند. ویژگی که مثلا در بازار مسکن وجود ندارد.
ریسک اعتباری
ریسک اعتباری مربوط به سرمایه گذارانی است که سهام دولتی یا اوراق قرضه خریداری میکنند. در این مورد ممکن است نهاد مربوطه به مشکل خورده و توانایی پرداخت سود و یا اصل سرمایه را نداشته باشد.
ریسک مالی
ریسک مالی مربوط به شرکتهایی است که وامهای کلانی دریافت کردهاند و قادر به بازپرداخت نیستند. در این صورت سهامداران این شرکتها با چالشی جدی در رابطه با ارزش سهام رو به رو خواهند شد.
ریسک تجاری
ریسک تجاری که یکی از انواع ریسک در سرمایه گذاری است مربوط است به کلیه هزینههای یک کسب و کار برای باقی ماندن در چرخه اقتصادی.
ریسک بازار
ریسک بازار که مربوط به تمامی فعالیتهای اقتصادی و سرمایه گذاری میشود، عبارت است از تغییر بازدهی بر اساس نوسانات کلی بازار.
ریسک نرخ بهره
ریسک نرخ بهره به تصمیمات و سیاستهای بانک مرکزی بستگی دارد. ممکن است به عنوان مثال بازار سهام برای شما سود 30 درصدی را به ارمغان بیاورد. سودی که با ریسک همراه است.
اما اگر بانک مرکزی تصمیم بگیرد نرخ سود اوراق مشارکت و یا سپردههای بانکی را به 30 درصد برساند؛ آنوقت است که سودی بدون ریسک نصیب شما خواهد شد.
بهتر است برای رسیدن به سودی منطقی و ریسک کمتر، سرمایه مازاد خود را در بازارهای مختلفی سرمایه گذاری کنید.
بهترین روش مدیریت ریسک در بازار سرمایه
تمام کسانی که برای حفظ ارزش پول خود در بازار بورس و اوراق بهادار سرمایه گذاری میکنند اهل ریسک نیستند.
بسیاری از سرمایه گذاران سعی دارند از انواع ریسک سرمایه گذاری دوری کنند و به هیچ عنوان دچار ضرر نشوند. این افراد هم میتوانند در بورس مشارکت داشته باشند.
صندوقهای سرمایه گذاری ، حذف ریسک نرخ بهره از بورس از جمله راهکارهای مطمئن برای حفظ سرمایه و دوری از ریسک سرمایه گذاری است.
صندوقهای سرمایه گذاری با سود ثابت، صندوقهای سرمایه گذاری در سهام، صندوقهای سرمایه گذاری مختلط، صندوقهای سرمایه گذاری بازارگردانی و صندوقهای سرمایه گذاری طلا از جمله راهکارهای کم ریسک یا بدون ریسک سرمایه گذاری در بازار بورس و اوراق بهادار است.
سخن آخر
با شناخت انواع ریسک در سرمایه گذاری و عکسالعمل به موقع میتوانید به راحتی از سرمایه خود محافظت کنید. مطمئنا هر سرمایه گذاری با ریسک همراه است اما میتوان این ریسک را به بازدهی مثبت هدایت کرد. به شرطی که بازار هدف را بشناسید و با معیارهای سنجش ریسک آن آشنا باشید.
ریسک معاملاتی در بورس
در حال حاضر درروند معاملات بازار سرمایه شاهد تعلل سرمایهگذاران در معاملات خود هستیم. با توجه به شرایط کلی بازار سرمایه باید چند موضوع را موردبررسی قرار دهیم.
کاویان عبداللهی
در حال حاضر درروند معاملات بازار سرمایه شاهد تعلل سرمایهگذاران در معاملات خود هستیم. با توجه به شرایط کلی بازار سرمایه باید چند موضوع را موردبررسی قرار دهیم. اصولاً در شرایطی که سرمایهگذاران اینگونه عمل میکنند یا به عبارتی در انجام معاملات خود تعلل دارند، این موارد در شرایطی صورت میگیرد که سرمایهگذاران در شرایط کلی بازار احساس ریسک دارند.
در حال حاضر یکی از بزرگترین ریسکهای بازار سرمایه ایران بحث قیمتگذاری دستوری است که در صنایع مختلف حذف ریسک نرخ بهره از بورس این ریسک به چشم میخورد؛ اما دلیل این موضوع چیست؟ باید به این نکته اشارهکنم که بحث قیمتگذاری دستوری از چند پارامتر مختلف تأثیر میپذیرد یکی از این پارامترها گاها مربوط به یارانههایی است که به صنعت تخصیص پیداکرده تا بتوانند محصولاتی با بهای تمامشده پایینتر ارایه بدهند که در نهایت باعث میشود این شرکتها محصولات خود را باقیمت کمتری به فروش برسانند. موضوع اصلی اینجاست که این مدل قیمتگذاری درگذشته باعث شده بود در دورهای کوتاهمدت شرکتها بتوانند حاشیه سود خوبی داشته باشند اما درگذر زمان و با افزایش قیمت مواد اولیه این شرکتها با حاشیه سودهای کمتری به کار خود ادامه دادهاند یا حتی بعضاً زیانده شدهاند.
موضوع بعدی بحث ارز 4200 تومانی بود که درگذشته با موافقان زیادی تصویب شد اما با گذر زمان باعث ایجاد کسری بودجهای سنگین در بودجه دولت خودش را نشان داده که این کسری بودجه در سال جاری چیزی بین 400 هزارتا 500 هزار میلیارد تومان است. این کسری بودجه عمدتاً از روشهای مختلفی تأمین میشود که بخشی از آن با یاری بازار سرمایه و فروش اوراق دولتی در بازار خود را نشان داد و دولت برای اینکه بتواند کسری بودجه خود را تأمین کند مجبور است که اوراق را با نرخ بهره بالا عرضه کند.
این نرخ بهره بالا باعث میشود که تأثیر منفی این اوراق را در بازار سرمایه بهشدت حذف ریسک نرخ بهره از بورس حس کنیم و رکود بر بازار سرمایه سایه افکند؛ اما حذف ارز 4200 تومانی باعث میشود که مردم و اقشار ضعیف جامعه آسیب ببینند زیرا بهای تمامشده کالاها افزایش مییابد و باعث میشود نرخ فروش کالاهای مصرفی در جامعه افزایش چشمگیری پیدا کنم. حال که این اتفاق رخداده است باید دولت اقدام به حذف تدریجی ارز 4200 تومانی و قیمتگذاری دستوری نماید و قدرت بانک مرکزی در رابطه با کنترل بازار ارز دوباره بازگردد و دولت علاوه بر حذف ارز 4200 تومانی با اقداماتی سعی در افزایش قدرت حذف ریسک نرخ بهره از بورس خرید اقشار ضعیف جامعه کند تا از حذف ارز 4200 تومانی و قیمتگذاری دستوری آسیب جدی نبینند.
درصورتیکه این کار بهدرستی انجام شود ما میتوانیم شاهد از بین رفتن بخش زیادی از کسری بودجه باشیم و در ادامه حداقل دولت برای رفع کسری بودجه خود اقدام به انتشار اوراق نکند و برای انجام پروژههای عمرانی و چیزهای اینچنینی اقدام به انتشار اوراق نماید. این موضوع میتواند باعث شود که ریسک موجود در بازار سرمایه که متشکل از حضور بحث قیمتگذاری دستوری و ارز 4200 تومانی بود از بین برود و سرمایهگذاران بتوانند با ریسک کمتری به معاملات خود ادامه دهند. لازم به ذکر است که در حال حاضر دولت ماهیانه چیزی نزدیک به 12 هزار میلیارد بازپرداخت اوراقی را انجام میدهد که درگذشته منتشر کرده و برای تأمین این عدد بعضاً حتی مجدد با نرخ بهره بالاتر اوراقی را منتشر میکند که باعث بروز مشکلاتی در بافت اقتصاد کشور و حتی بازار سرمایه شده است. امید است با رفع ریسکهای موجود در بازار سرمایه شاهد بهتر شدن روند معاملات و افزایش ارزش معاملات در بازار سرمایه باشیم.
دیدگاه شما