بهانه بی بهانه : فرمول سه درصد برای سرمایه گذاری
بهانه بی بهانه : فرمول سه درصد برای سرمایه گذاری
برای اینکه موفقیت مادام العمرتان را تضمین کنید همین امروز تصمیم بگیرید که سه درصد درآمدتان را روی خودتان سرمایه گذاری کنید. ظاهرا این رقم جادویی یادگیری مادام العمر است. بر اساس آمار انجمن آموزش و توسعه آمریکا، این درصد همان مقداری است که ۲۰ درصد شرکت های برتر در آمریکا که سود آورترین شرکت ها هستند برای آموزش و پرورش کارمندان خود سرمایه گذاری می کنند.
همین امروز تصمیم بگیرید سه درصد از درآمدتان را روی خودتان سرمایه گذاری کنید تا خودتان را به یک دارایی تبدیل کنید که مدام ارزشش در حال افزایش است تا به این ترتیب توانایی تان در کسب درآمد بیشتر شود. اگر هدف شما کسب درآمد سالیانه ۵۰ هزار دلار است خودتان را موظف کنید که سالانه سه درصد این مبلغ یا هزار و پانصد دلار را روی خودتان سرمایه گذاری کنید تا دانش و مهارت هایتان را بهتر کرده و آن ها را حفظ کنید.
اگر هدف درآمدی شما ۱۰۰ هزار دلار در سال است خود را موظف کنید که هر سال سه هزار دلار روی خودتان سرمایه گذاری کنید تا مطمئن شوید که به آن سطح از درآمد دست پیدا خواهید کرد.
نتیجه، فوق العاده است
چند سال پیش سمیناری در دیترویت داشتم که یک مرد جوان حدودا سی ساله در وقت استراحت نزد من آمد. او گفت که اولین بار حدود ده سال قبل که در سمینار من شرکت کرده بود قانون «سه درصد» را شنید. در آن زمان از کالج بیرون آمده بود، در خانه زندگی می کرد و یک اتوموبیل کهنه و قدیمی داشت و به عنوان فروشنده ای که برای فروش اجناس از اداره ای به اداره دیگر می رفت هر سال حدود ۲۰ هزار دلار درآمد داشت.
او بعد از شرکت در سمینار من تصمیم گرفت قانون سه درصد را در مورد خودش به اجرا در بیاورد و فورا دست به کار شد. او حساب کرد که سه درصد درآمد سالیانه اش (۲۰ هزار دلار) می شود ۶۰۰ دلار. او شروع کرد به خرید کتاب هایی که در مورد فروش نوشته شده بودند و هرروز آنها را می خواند. دو برنامه صوتی درباره فروش و مدیریت زمان خرید.
در یک سمینار که در مورد فروش برگزار شده بود شرکت کرد و همه ۶۰۰ دلار را روی خودش سرمایه گذاری کرد تا یاد بگیرد که چطور بهتر شود. آن سال درآمدش از ۲۰ هزار به ۳۰ هزار دلار رسید یعنی ۵۰ درصد بیشتر شد. او گفت که می تواند این پیشرفت را به طور دقیق به کتاب هایی که خواند و برنامه های صوتی که به آنها گوش داد ربط بدهد.
سال بعد سه درصد ۳۰ هزار دلار یعنی ۹۰۰ دلار را روی خودش سرمایه گذاری کرد و آن سال درآمدش از ۳۰ هزار دلار به ۵۰ هزار دلار رسید. بعد با خودش فکر کرد: «اگر هر سال با سرمایه گذاری سه درصدی درآمدم ۵۰ درصد افزایش پیدا می کند اگر ۵ درصد روی خودم سرمایه گذاری کنم چه می شود؟»
سال بعد او ۵ درصد درآمدش یعنی ۲۵۰۰ دلار را روی برنامه های یادگیری سرمایه گذاری کرد. در سمینارهای بیشتری شرکت کرد، برای شرکت در یک کنفرانس به یک کشور دیگر سفر کرد، برنامه های صوتی و تصویری بیشتری خرید و حتی یک مربی پاره وقت استخدام کرد و آن سال درآمدش دو برابر شد و به ۱۰۰ هزار دلار رسید.
بعد از آن مانند یک شرط بندی تصمیم گرفت سالانه ده درصد روی خودش سرمایه گذاری کند. او به من گفت که از آن وقت تا به حال همین کار را می کند. من از او پرسیدم: «سرمایه گذاری ده درصد درآمدت روی خودت چه تاثیری روی میزان درآمدت داشت؟» او خندید و گفت: «درآمد سال گذشته من از مرز یک میلیون دلار گذشت. و هنوز هم هر سال ده درصد درآمدم را روی خودم سرمایه گذاری می کنم.» من گفتم: «این پول زیادی است. چطور می توانی این مقدار پول را روی رشد فردی سرمایه گذاری کنی؟» او گفت:
«کار سختی است. من مجبورم ابتدای هر سال خرج کردن برای خودم را شروع کنم تا بتوانم در پایان سال همه آن را سرمایه گذاری کنم. من یک کتابخانه بزرگ در خانه ام دارم که هر کتاب و برنامه صوتی و تصویری که بتوانم در مورد فروش و موفقیت فردی پیدا کنم در آن نگه می دارم. من در سمینارهای ملی و بین المللی که در زمینه کاری من هستند شرکت می کنم. و درآمدم سال به سال بیشتر می شود.»
فرمولی برای سرمایه گذاری
در مطالب قبلی، انواع روشهای ارزشیابی سهام گفته شد. در این نوشته، محاسبۀ ارزش فعلی سودهای نقدی آتی به عنوان یکی از روشهای ارزشیابی سهام، معرفی شده و چگونگی محاسبۀ آن بیان خواهد شد. پیش از آن، مفهوم بازده مورد انتظار سهامداران مورد بررسی قرار میگیرد.
در تئوریهای مالی، فرض بر این است که نرخ بازده مورد انتظار سرمایهگذاران تابعی از میزان ریسک سرمایهگذاری است. به عبارت دیگر افراد برای سرمایهگذاری در سهام عادی، باید نرخ بازدهی را بدست آورند که بیشتر از نرخ سود سپردههای بانکی (نرخ بدون ریسک) باشد. هرچه درجۀ ریسک اوراق بهادار بیشتر باشد نرخ بازده مورد انتظار سرمایهگذاران نیز بیشتر خواهد شد. در ادامه از این نرخ برای محاسبۀ ارزش سهام استفاده میشود.
مشاهدات نشان میدهد که خریداران سهام، هنگام خریداری سهم به میزان سود و افزایش قیمت سهام در آینده توجه دارند. سه مدل ارزشیابی سهام، مبتنی بر محاسبۀ ارزش فعلی سودهای آتی وجود دارد که در شکل زیر مشاهده میشود.
ارزش فعلی سود نقدی (با فرض سود ثابت) – مدل گوردن
فرمول کلی ارزش فعلی سود نقدی هر سهم به شرح زیر میباشد:
VEquity : ارزش سهام شرکت
D : سود تقسيمی شرکت
K : بازدهی مورد انتظار سهامداران
در تصاعد هندسی، حد مجموع n جمله وقتی n به سمت بینهایت میل میکند به صورت زیر است:
t1 : جمله اول تصاعد
بنابراین با این فرض که در فرمول ذکر شده، همۀ سودهای تقسیمی شرکت برابر هستند و همچنین در نظر گرفتن تصاعد هندسی، فرمول به صورت زیر ساده خواهد شد:
ارزش فعلی سود نقدی (با فرض نرخ رشد ثابت) – مدل گوردن
در واقع کمتر شرکتی وجود دارد که سود سهام آن همیشه ثابت باشد. زیرا اکثر شرکتها به دلیل توسعۀ امکانات تولیدی و با افزایش قیمت محصولات، دارای نرخ رشد مثبت در سودهای آتی هستند. اگر نرخ رشد سود شرکتها را g بنامیم در این صورت، میزان سود در سال دوم g درصد بیشتر از سود در سال اول خواهد بود به عبارت دیگر:
با توجه به سودهای پیشبینی شده و با کمک فرمول اصلی ارزش فعلی سود نقدی، ارزش سهام شرکت به صورت زیر محاسبه میشود:
شکل ساده شدۀ فرمول فوق به شرح زیر است:
برآورد نرخ رشد سود تقسیمی
با استفاده از دو روش، اطلاعات تاریخی و نسبتهای مالی میتوان نرخ رشد موجود در فرمول را برآورد کرد.
تخمین نرخ رشد (g) با استفاده از اطلاعات تاریخی
حالت اول: در این حالت فقط اولین و آخرین سود تقسیمی به عنوان ملاک تخمین سود در نظر گرفته شده است.
حالت دوم: در این حالت از نرخهای رشد دورههای قبل میانگین هندسی گرفته میشود.
تخمین نرخ رشد (g) با استفاده از نسبتهای مالی
b : Payout ratio ( نرخ پرداخت سود )
در فرمول فوق ROE معیاری از عملکرد مالی است که با تقسیم درآمد خالص بر تعداد کل سهام بهدست میآید. در واقع این نسبت بیان مینماید که بنگاه اقتصادی به ازای هر سهم، چه میزان سود خالص ایجاد میکند.
در این نوشته، روش محاسبۀ ارزش فعلی سود نقدی به عنوان یکی از روشهای ارزشیابی سهام معرفی شد. در مطالب بعدی سایر روشها توضیح داده خواهد شد.
سنجش آنلاین سواد مالی
موسسۀ فرمولی برای سرمایه گذاری حسابداران رسمی آمریکا سواد مالی را توانایی ارزیابی و مدیریت مؤثر امور مالی شخصی به منظور تصمیمگیریهای عاقلانه در جهت رسیدن به اهداف زندگی و دستیابی به وضعیت مالی خوب تعریف کرده است. آکادمی مالی امید با طراحی آزمونهای تعیین سطح، امکان سنجش دانستههای مالی کاربران را در سه سطح مقدماتی، متوسط و پیشرفته فراهم آورده است. متقاضیان با شرکت در این آزمون، طبق نمرۀ اخذ شده، گواهینامه دریافت میکنند.
تحلیل مالی و مهمترین فرمولهای آن
تحلیل مالی بر اساس صورتهای مالی معنی میشود و در دنیای امروز به خصوص در بورس بسیار مورد توجه قرار گرفته است. در واقع یک سری محاسباتی که سبب میشود اطلاعات معنی داری برای یک شرکت در راستای شرایط مالی ایجاد شود، تحلیل مالی نامیده میشود که با عنوان نسبتهای مالی نیز شناخته میشود. برای تحلیل مالی یک سری فرمولها مطرح است که در فضای ارقام و اعداد بسیار مورد توجه قرار میگیرد. فرمولهای تحلیل مالی بر روی ترازنامهها و میزان سود و زیاد بررسی میشوند و در مدیریت مالی نقش ویژهای دارند. از سوی دیگر تجزیه و تحلیلهای آماری نیز وجود دارند که میتوانند اهرم مالی محسوب شوند. در نسبتهای مالی قرار است که نرخ بازگشت سرمایه، وضعیت سودآوری و رشد و حاشیهها نیز مدنظر قرار بگیرد.
طبقه بندی تحلیل مالی و اهداف اصلی آن
تحلیل مالی در ۵ دسته بزرگ تقسیم شده است که عبارت است از: نسبتهای نقدینگی، نسبتهای اهرمی، نسبتهای کارایی، نسبتهای سودآوری و همینطور نسبتهای ارزش بازار.
اهداف اصلی برای تحلیل مالی در دو بخش مهم بررسی میشود. بخش اول ردیابی عملکرد شرکت است. در این بخش هر یک از نسبتهای مالی برای یک دوره مشخص مورد محاسبه قرار میگیرد. تغییراتی مشخص میشود که در طول زمان رخ داده است و روند عملکرد شرکت را مشخص میکند. در واقع بررسی میشود که شرکت در طول زمان در حال رشد بوده است یا سیر نزولی داشته باشد.
هدف دیگر از تحلیل مالی مقایسه عملکرد شرکت است. در واقع تحلیل مالی یک شرکت با سایر رقبای اصلی او در بازار مورد مقایسه قرار میگیرد و قرار است مشخص شود که شرکت مورد نظر به طور میانگین از سایر شرکتهای هم رده خود بهتر عمل میکند یا عملکرد ضعیفتری دارد. یک مثال بارز در این راستا این است که آیا بازده دارایی شرکتهای مختلف به تحلیلگر یا سرمایه گذار کمک خواهد کرد یا خیر. در واقع مشخص میشود که کدام شرکت بر اساس داراییهای خود میتواند به بیشترین بهره وری دست یابد.
صورتهای مالی برای استفاده کنندگان برون سازمانی و درون سازمانی مورد بررسی قرار میگیرند. استفاده کنندگان برون سازمانی شامل تحلیلگران مالی و سرمایه گذاران خرد هستند. رقبا و مقامات مالیاتی نیز در این دسته قرار میگیرند. مدیریت و کارمندان و سایر مالکان اغلب در لیست استفاده کنندگان درون سازمانی قرار میگیرند.
فرمولهای تحلیل مالی مربوط به بخش نقدینگی
بخش اول از فرمولهای تحلیل مالی مربوط به بخش نقدینگی است. نسبتهای نقدینگی به نسبتهایی گفته میشود که شرکت برای پرداخت بدهیهای کوتاه مدت و بلند مدت خود خواهد داشت و در واقع توانایی شرکت در این زمینه بررسی میشود. در بررسی تحلیل مالی نقدینگی، نسبت جاری، نسبت سریع، نسبت نقدی و نسبت جریان وجه نقد عملیاتی ارزیابی میشود.
نسبت جاری: در بررسی نسبت جاری دو پارامتر بدهیهای جاری و دارایی جاری دخالت دارند به طوری که توانایی شرکت از نظر دارایی را نشان میدهد که میبایست برای بدهیهای کوتاه مدت بررسی شود.
بدهی جاری/دارایی جاری = نسبت جاری
نسبت سریع: در بررسی تحلیل سریع یا آنی سه پارامتر بدهی جاری و موجودی مواد و داراییهای جاری بررسی میشوند. در واقع توانایی شرکت برای پرداخت بدهیهای کوتاه مدت را نشان میدهد که با استفاده از داراییهای موجود بررسی میکند که قرار است در زمانی سریع و آنی به وجه نقد تبدیل شوند.
بدهی جاری/(موجودی مواد و کالا – داراییهای جاری) = نسبت سریع
نسبت نقدی: پارامترهای ارزیابی شده برای بخش نسبت نقدی مربوط به بدهی جاری و وجه نقد و معادل آن است. به طوری که بررسی میکند شرکت در پرداخت بدهیها از طریق وجه نقد چقدر توانایی دارد. در این تحلیل مالی ، معادل وجه نقد نیز مورد استفاده قرار میگیرد.
بدهی جاری/وجه نقد و معادل وجه نقد = نسبت نقدی
نسبت جریان وجه نقد: این نسبت مالی به دفعاتی از پرداخت شرکت در یک دوره بخصوص اشاره دارد که برای بدهیهای جاری در نظر گرفته میشود و توسط وجه نقد صورت میگیرد در این نسبت از پارامترهای بدهی جاری و وجه نقد عملیاتی استفاده میشود.
بدهی جاری/وجه نقد عملیاتی = نسبت جریان وجه نقد عملیاتی
فرمول تحلیل مالی مربوط به نسبتهای اهرمی
در بخش تحلیل مالی اهرمی تمرکز اصلی بر روی میزان سرمایهای است که از طریق بدهی تامین شده است و این میزان سرمایه باید اندازه گیری شود. در واقع نسبتهای اهرمی در ابتدا وضعیت بدهی یک سازمان را به طور دقیق محاسبه و اندازهگیری میکنند. در بررسی تحلیل مالی اهرمی نسبتهای بدهی، نسبت بدهی به سرمایه و نسبت پوشش هزینه بررسی میشود.
نسبت بدهی: این بخش از تحلیل مالی با دو متغیر کل دارایی و کل بدهی همراه است به طوری که میزان دارایی شرکت را که از طریق بدهیها تامین شده است، مورد محاسبه قرار میدهد.
کل دارایی/کل بدهی = نسبت بدهی
نسبت بدهی به سرمایه: سرمایه ای که از سوی سهامداران وارد یک سازمان میشود بخش مهمیاز این تحلیل مالی را شامل میشود و در این فرمول دو پارامتر کل سرمایه و کل بدهی بررسی میشود به طوری که قرار است وزن کل بدهی و تعهدات مالی بر اساس میزان سهام وارده توسط سهامداران مقایسه شود.
کل سرمایه/کل بدهی = نسبت بدهی به سرمایه
نسبت پوشش هزینه بهره: این بخش در خصوص توانایی شرکت تمرکز میکند که بتواند از پس پرداخت کل بدهیهای شرکت بر آید. در فرمول این نسبت نیاز است که دو متغیر کل بدهی و درآمد عملیاتی بررسی شود.
کل بدهی/درآمد عملیاتی = نسبت پوشش کل بدهی
فرمول تحلیل مالی مربوط به نسبتهای کارایی
سومین دسته از فرمولهای تحلیل کالی مربوط به بخش کارایی است. این بخش در واقع مشهور به نسبتهای فعالیت است به طوری که قرار است میزان مطلوبیت شرکت در راستای دارایی و فرمولی برای سرمایه گذاری منابع مورد نظر را بررسی کند. در این نسبت هم فرمولهای مربوطه وجود دارند که شامل نسبت گردش دارایی، نسبت گردش موجودی کالا، نسبت گردش حسابهای دریافتی و نسبت متوسط روزهای نگهداری موجودی کالا.
نسبت گردش دارایی: در فرمول به کار رفته در این نسبت قرار است که توانایی شرکت در راستای فروش بر اساس دارایی را بررسی شود و اندازه گیری بر اساس دو پارامتر کل دارایی و فروش خالص دنبال میشود.
کل داراییها/فروش خالص = نسبت گردش داراییها
نسبت گردش موجودی کالا: این بخش از فرمول تحلیل مالی مربوط به دفعاتی است که یک کالا در دوره ای مشخص به فروش میرسد و جایگزین صورت میگیرد. در بررسی این فرمول دو پارامتر میانگین پولی موجودی کالا و هزینه تمام شده کالای فروخته موارد مهم هستند.
میانگین(پولی) موجودی کالا/بهای تمام شده کالای فروش رفته = نسبت گردش موجودی کالا
نسبت گردش حساب دریافتی: در این نسبت از تحلیل مالی دو پارامتر میانگین حسابهای دریافتنی و وضعیت خالص از فروش نسیه بررسی میشود و در واقع بررسی میکند که چند دفعه حسابهای دریافتنی شرکت میتوانند در یک دوره زمانی مشخص تبدیل به وجه نقد شوند.
میانگین حسابهای دریافتنی/خالص فروش نسیه = نسبت گردش حسابهای دریافتنی
نسبت متوسط روزهای نگهداری موجودی کالا: در این فرمول روزهایی که شرکت موجودی کالا را پیش از فروش نگهداری کرده است به صورت میانگین نمایش داده میشود.
نسبت گردش موجودی کالا/۳۶۵ = نسبت متوسط روزهای نگهداری موجودی کالا
فرمول تحلیل مالی مربوط به نسبتهای سودآوری
در بخش نسبتهای سودآوری از تحلیل مالی ، توانایی شرکت در راستای هزینههای عملیاتی، سرمایه، داراییهای ترازنامه ای و میزان سود نسبت به میزان درآمد بررسی میشود. نسبتهای معمول سودآوری در این راستا اهمیت زیادی دارد که شامل، نسبت حاشیه سود ناخالص، نسبت حاشیه سود عملیاتی، نسبت بازده داراییها، نسبت بازده سرمایه است.
نسبت حاشیه سود ناخالص: این بخش مربوط به میزان سود شرکت است که به واسطه فروش خالص صورت میگیرد. در واقع شرکت پس از بهای تمام شده کالای فروش رفته میبایست کسب سود را بررسی نماید. در این فرمول پارامترهای فروش خالص و سود ناخالص دخالت دارند.
فروش خالص/سود ناخالص = نسبت حاشیه سود ناخالص
نسبت حاشیه سود عملیاتی: این فرمول قرار است فروش خالص و درآمد عملیاتی سازمان را مورد مقایسه قرار دهد و کارایی عملیاتی واحد تجاری را نیز مشخص سازد و پارامترهای فروش خالص و درآمد عملیاتی مورد بررسی قرار میگیرد.
فروش خالص/درآمد عملیاتی = نسبت حاشیه سود عملیاتی
نسبت بازده داراییها: در این بخش از فرمول تحلیل مالی وضعیت کارایی شرکت بررسی میشود که در راستای استفاده از داراییها بوده و قرار است میزان سود مشخص شود و پارامترهای کل دارایی و سود خالص مدنظر خواهد بود.
کل داراییها/سود خالص = نسبت بازده داراییها
نسبت بازده سرمایه: بررسی وضعیت کارایی شرکت در قبال سرمایه بسیار مهم است و در این فرمول از نسبت بازده سرمایه دو پارامتر مهم کل سرمایه و سود خالص ارزیابی میشود.
کل سرمایه/سود خالص = نسبت بازده سرمایه
فرمول تحلیل مالی مربوط به نسبتهای ارزش بازار
در بررسی تحلیل مالی موضوعی به نام نسبت ارزش بازار وجود دارد که برای ارزیابی قیمت سهام یک شرکت بررسی میشود و به طور کلی شامل نسبت ارزش دفتری، نسبت بازده سود به صورت نقدی و سهم و نسبت قیمت به درآمد خواهد بود.
نسبت ارزش دفتری: در این بخش قرار است میزان سرمایه متعلق به هر سهم باید محاسبه شود. پارامترهای مورد ارزیابی در این روش تعداد سهام در دست سهامدار و کل سرمایه خواهد بود.
تعداد سهام در دست سهامداران/کل سرمایه = نسبت ارزش دفتری سهام
نسبت بازده سود نقدی: در بررسی بازده سود نقدی قرار است که وضعیت سود نقدی به نسبت قیمت بازار بررسی شود و سهم در این راستا مورد سنجش قرار میگیرد. پارامترهای مهم مربوط به این بخش شامل قیمت هر سهم و سود نقدی مربوط به هر سهم است.
قیمت هر سهم/سود نقدی هر سهم = نسبت بازده سود نقدی
نسبت سود هر سهم : در مورد میزان سود به ازای هر سهم محاسبه میشود. در این فرمول از تحلیل مالی در ابتدا باید تعداد سهام هر سهامدار بررسی شود و سپس سود خالص مورد محاسبه قرار بگیرد. نسبت سود هر سهم میزان سود به ازای هر سهم را محاسبه میکند.
نسبت قیمت به درآمد : این بخش از فرمول تحلیل مالی مربوط به پارامترهای سود هر سهم و قیمت سهم است که در واقع بین قیمت سهام یک شرکت با سود هر سهم مقایسه در نظر گرفته میشود.
سود هر سهم/قیمت سهم = نسبت قیمت به درآمد
جمع بندی
در بررسی تحلیل مالی بهتر است روشهای تجزیه و تحلیل نیز بررسی شود. به هر صورت یک سری روشها وجود دارد که رویکرد درونی، مقایسهای، سرمایه در گردش و تحلیل خطر هستند که هر یک میتواند راه حل مناسبی برای تحلیل مالی باشد. در روش تجزیه و تحلیل درونی قرار است که اقلام مندرج در صورتحساب مورد مقایسه قرار بگیرد. در روش تجزیه و تحلیلی مقایسهای، بین اقلام مندرج در صورت حسابهای چند دوره یک سری مقایسهها در نظر گرفته میشود. در تجزیه و تحلیل سرمایه میبایست عوامل موثر شناسایی شود و همینطور موقعیت پول در روند صعودی و نزولی بررسی شود. همینطور روشی با عنوان تجزیه و تحلیل خطر نیز وجود دارد که میتواند رویکرد سرمایه گذاری موسسه را با سنجش خطران بررسی کند و بخش مهمی از رویکرد تحلیل مالی را در بر میگیرد.
نسبتهای بدنی در رویکرد جاری و بلند مدت و همینطور در بخش داراییهای ثابت به ارزش ویژه فرمولی برای سرمایه گذاری دنبال میشود و بخش مهمی از تحلیل مالی هستند. از سوی دیگر یک سری مشکلات اقتصادی نیز دیده میشود که سطح ارزشمندی از شاخصهای مالی را در بر میگیرد.
نسبت توان پرداخت بهره نیز بخش دیگری از تحلیل مالی محسوب میشود که بر اساس داراییهای مدیران سنجیده میشود و میتواند یک ساختار مهم از تحلیل مالی شرکتهای کوچک و بزرگ باشد.
کاروکسب دورههای آموزشی متنوعی را در حوزههای تحلیل کسبوکار، هوش تجاری، مدیریت فرایند، مدیریت پروژه، مدیریت چابک و . برگزار میکند. جهت آشنایی با دورههای آموزشی کاروکسب از تقویم دورههای آموزشی بازدید نمایید.
نحوه محاسبه NAV صندوق ها و شرکتهای سرمایه گذاری
NAV مخفف عبارت Net Asset Value به معنی خالص ارزش داراییها می باشد. خالص ارزش دارایی به معنی کسر بدهی ها از کل دارایی های یک شرکت است. حاصل این تفاضل بر تعداد سهام آن شرکت تقسیم می شود و NAV هر سهم بدست می آید. گر چه ممکن است از این اصطلاح در فرمولی برای سرمایه گذاری بخش های مختلف مالی استفاده شود اما بیشترین کاربرد آن در شرکتهای سرمایه گذاری و صندوق های سرمایه گذاری مشترک است.
برای اینکه مفهوم NAV را بهتر درک کنیم بهتر است اندکی با ساختار و ساز کار صندوق های سرمایه گذاری مشترک و شرکتهای سرمایه گذاری آشنا شویم. در ادامه به ساختار و همچنین شباهت ها و تفاوت های انواع صندوق ها می پردازیم.
صندوق های قابل معامله (ETF)
شرکتهای سرمایه گذاری مانند هر شرکت دیگری، سرمایه مشخصی دارند. پس از اینکه شرکت ثبت می شود و کل سرمایه آن از طریق موسسین تامین می گردد، بخش اعظم سرمایه شرکت صرف خرید سهام و اوراق بهادار مختلف در بازار سرمایه می گردد. سرمایه این شرکت ها ثابت است و سهام آنها مانند سهام سایر شرکتها در بازار بورس مورد داد و ستد قرار می گیرد. بنابراین اگر شما بخواهید به عنوان یک سرمایه گذار در این صندوق ها سرمایه گذاری کنید بایستی سهام آنها را از بازار بورس خریداری کنید و در زمان مناسب، آن را دوباره در بازار سهام به فروش برسانید. به این نوع صندوق های سرمایه گذاری، اصطلاحا صندوق های با واحد محدود(Close-End) می گویند.
اما NAV اینگونه صندوق ها چگونه محاسبه می شود؟
همانگونه که قبلا اشاره شد اگر شخصی قصد سرمایه گذاری در این صندوق ها را داشته باشد بایستی سهام این صندوق ها در بازار بورس خریداری کند. اما ارزش سهام این صندوق ها نیز بستگی به ارزش سهام شرکتهایی دارد که این صندوق در آنها سرمایه گذاری کرده است.
بنابراین ارزش سهام صندوق سرمایه گذاری بایستی با استفاده از یک معیار مناسب ارزشیابی شود. این معیار، NAV است. جهت محاسبه NAV، بایستی کل ارزش سرمایه گذاری و سایر دارایی های صندوق منهای بدهی های آن شود و بر تعداد کل سهام صندوق تقسیم گردد. حاصل این تقسیم عدد NAV است. این رقم می تواند با قیمت روز سهام صندوق مقایسه شود. اما آیا قیمت بازار یک سهم صندوق، دقیقا برابر با NAV آن است؟
جواب خیر است. قیمت سهام در بازار بورس بر اساس عرضه و تقاضای موجود در بازار تعیین می شود و نمی توان یک رقم ثابت برای آن متصور بود. اما بطور میانگین انتظار می رود سهام صندوق در بازار به قیمتی در حدود 70 درصد از NAV صندوق معامله شود. اما گاهی مشاهده می شود که قیمت سهام صندوق برابر با 120 درصد NAV، مورد معامله قرار می گیرد. علت این امر چیست؟
یکی از علت ها می تواند هزینه های مدیریتی و هزینه های سربار باشد که قیمت سهام صندوق را در بازار کاهش می دهد. همچنین دارایی هایی غیر از سهام مانند زمین و ساختمان نیز در ترازنامه این صندوق ها وجود دارد که می تواند بر ارزش سهام تاثیر گذار باشد.
یکی دیگر از عواملی که ممکن است خیلی به آن توجه نشود شرایط سهام موجود در پرتفوی صندوق است. فرض کنید سبد سرمایه گذاری یک صندوق، دارای چهار سهم است و همه این چهار سهم دارای تقاضای خوبی در بازار هستند. بگونه ای که به علت صف خرید سنگین، امکان خرید آنها در بازار نیست. در این شرایط ممکن است تقاضا برای آن صندوق سرمایه گذاری که دارای سهام مذکور است افزایش یافته و قیمت فرمولی برای سرمایه گذاری هر سهم صندوق به میزانی بالاتر از ارزش NAV برسد. در واقع، آینده سهام موجود در پرتفوی آن صندوق، پیش بینی می شود و بر ارزش سهام صندوق تاثیر می گذارد.
صندوق های سرمایه گذاری مشترک (Mutual Fund)
صندوق سرمایه گذاری مشترک نیز همانند صندوق های قابل معامله، وجوه گردآوری شده را به خرید و فروش سهام در بازار بورس اختصاص می دهند. زمانیکه سرمایه گذار بخواهد سرمایه خود را درصندوق های قابل معامله سرمایه گذاری کند بایستی سهام آن را از بازار بورس خریداری و دوباره آن سهام را در بازار به فروش برساند. اما این فرآیند در صندوق های مشترک سرمایه گذاری متفاوت است. در صندوق های سرمایه گذاری مشترک، سرمایه گذار وجوه خود را به حساب صندوق واریز می کند و هر زمان که تمایل داشته باشد وجوه خود را از صندوق دریافت می کند.
این صندوق های مشترک دارای ساختار ساده تری نسبت به صندوق های قابل معامله(EFT) هستند. زیرا در صندوق های سرمایه گذاری مشترک، امکان دریافت وام وجود ندارد و سرمایه صندوق صرفا از طریق آورده سرمایه گذاران تامین می شود. بنابراین به جای واژه “سهم” از عبارت “واحد صندوق” استفاده می شود. همچنین هزینه های مدیریتی بسیار کمتری در این صندوق ها وجود دارد.
در صندوق های سرمایه گذاری مشترک، محدودیتی در تعداد واحدهای صندوق وجود ندارد و ممکن است سرمایه صندوق دائما در حال تغییر باشد. یعنی سرمایه صندوق با ورود یک سرمایه گذار جدید افزایش و با خروج آن کاهش می یابد.
هر زمان که یک سرمایه گذار، قصد سرمایه گذاری در صندوق مشترک را داشته باشد، واحدهای جدید به تعداد لازم توسط صندوق صادر می شود. این واحدهای جدید به سرمایه گذار تخصیص می یابد و به اندازه تعداد واحدهای تخصیص یافته، از سرمایه گذار، وجه لازم دریافت می شود. قیمت هر واحد به اندازه NAV روز سرمایه گذاری است. سرمایه سرمایه گذاران بصورت مشاع توسط صندوق مدیریت می شود و NAV صندوق بصورت روزانه با توجه به قیمت های پایانی آخر هر روز محاسبه و در سایت رسمی صندوق اعلام می گردد.
هر زمان که سرمایه گذار تصمیم به خروج از صندوق بگیرد واحدهای سرمایه گذار توسط خود صندوق، باز خرید می شود. قیمت باز خرید، اندکی کمتر از NAV صندوق است. بنابراین یک اختلاف اندک بین صدور و ابطال واحدهای صندوق جهت جبران هزینه های صندوق از سرمایه گذاران دریافت می شود.
مثال عددی از NAV
فرض کنید سبد سهام یک صندوق سرمایه گذاری مشترک شامل 3 سهم متفاوت است. در این سبد، تعداد 300 سهم از سهام شرکت الف، 2000 سهم از سهام شرکت ب و700 سهم از شرکت ج وجود دارد. قیمتهای هر سهم در پایان بازار امروز به ترتیب 70، 50 و 90 تومان می باشد. اگر قیمت هر سهم را ضرب در تعداد مربوط به آن کنیم مجموع ارزش سهام در این صندوق برابر با 184،000 تومان خواهد بود. مجموع سایر دارایی ها مانند سود سهام دریافتنی و وجه نقد برابر با 30،000 تومان می باشد. همچنین بدهی این صندوق به کارمندان خود برابر با 4000 تومان است. اگر تعداد واحدهای در دست سرمایه گذاران 1000 واحد باشد، NAV در پایان امروز به شرح زیر خواهد بود.
214،000 = 30،000+184،000 = مجموع دارایی ها
4،000 = مجموع بدهی
210 = 1000 / 214،000-4000 = خالص ارزش هر واحد صندوق (NAV)
فرمول NAV شبیه به فرمول ارزش دفتری هر سهم می باشد. بطور کلی استفاده از NAV برای برآورد ارزش شرکت هایی که بر پایه دارایی می باشند موثر است. شرکتهای ساختمانی می تواند مثالی از اینگونه شرکتها باشد. برای سایر شرکتها رقم NAV ممکن است بسیار نزدیک به ارزش دفتری هر سهم باشد. از آنجاییکه در شرکتهای سرمایه گذاری قیمت سهام در بازار دائما در حال تغییر است و درصد زیادی از دارایی های این شرکت ها را سهام تشکیل داده است، فرمولی برای سرمایه گذاری فرمولی برای سرمایه گذاری محاسبه NAV می تواند در تصمیم گیری های مالی، بسیار مفید واقع شود.
اگر این مطلب براتون مفید بود امتیاز بدین!
برای امتیاز روی ستاره ها کلیک کنید
امتیاز 3.2 / 5. تعداد آرا 10
شما اولین نفری هستید که به این پست امتیاز میدین!
انواع روش های ارزیابی موجودی کالا فرمولی برای سرمایه گذاری فرمولی برای سرمایه گذاری در حسابداری
استراتژی پینوکیو در معاملات باینری آپشن
ساسان پرهون
کارشناسی حسابداری- دارای گواهینامه های حرفه ای سازمان بورس- پنج سال سابقه فعالیت در کارگزاری بورس با سمت معامله گر کالا و اوراق بهادار
فرمولی برای سرمایه گذاری
آموزش تابع PV در اکسل – محاسبه ارزش فعلی سرمایه گذاری
اگر قصد سرمایهگذاری دارید و از سودآوری آن آگاه نیستید، از تابع PV در اکسل استفاده کنید. این تابع به شما کمک میکند تا ببینید سرمایهگذاری شما سودآور است یا نه! تابع PV یکی از توابع دسته مالی (Financial) اکسل است و ارزش فعلی سرمایه را بر اساس دوره پرداخت با نرخ بهره ثابت محاسبه میکند. تابع PV در اکسل مبتنی بر مفهوم ارزش زمانی پول است. ارزش زمانی پول به این معناست که دریافت مبلغی در امروز، ارزش بیشتری از مبلغی مشابه در آینده داشته باشد. این تابع در اکسل دارای طیف گستردهای از کاربردهاست.
معمولاً این تابع برای موارد مختلف سرمایهگذاری مانند ارزیابی سهام، قیمتگذاری اوراق بهادار، مدلسازی مالی، بیمه، وامهای بانکی و غیره استفاده میشود. جدا از حوزههای مختلف مالی که از تجزیه و تحلیل ارزش فعلی (PV) استفاده میکنند، این فرمول به عنوان جزئی از فرمولهای مالی دیگر نیز استفاده میشود. در این آموزش من با دو مثال ساده عملکرد این تابع را توضیح خواهم داد.
PV مخفف “Present Value” به معنی ارزش فعلی است.
ساختار تابع PV در اکسل
ساختار تابع PV در اکسل به شکل زیر است:
- Rate: عدد مربوط به نرخ بهره را در این قسمت وارد کنید.
- Nper: تعداد دورههای پرداخت را در این قسمت وارد کنید.
- Pmt: مبلغ کل قابل پرداخت برای هر قسط را در این قسمت وارد کنید.
- Fv: مقدار مانده نقدی است که میخواهید بعد از آخرین پرداخت، پرداخت کنید. در صورت وارد نکردن مقداری در این قسمت، مقدار (۰) فرض میشود.
- Type: زمان پرداخت وام را در این قسمت تعیین کنید.
- اگر عدد ۰ را در این قسمت وارد کنید یا هیچ عددی وارد نکنید. پرداخت در پایان هر دوره انجام میشود.
- اگر عدد ۱ را وارد کنید، پرداخت در ابتدای هر دوره انجام میشود.
نکته: ۳ آرگومان اول ضروری و ۲ آرگومان آخر اختیاری هستند.
مثال ۱: عملکرد تابع PV در اکسل
فرض کنید شما یک حساب پسانداز باز کردهاید و میخواهید هر ماه مبلغ ۱۰۰۰۰۰۰ ریال به آن واریز کنید. سالانه ۱۴% سود به پرداختی شما تعلق میگیرد. حالا میخواهید بدانید ارزش فعلی این سرمایهگذاری در ۱۰ سال آینده با پرداختهایی که در هر ماه انجام خواهید داد، چقدر خواهد بود؟ ابتدا دادههای خود را در یک فایل اکسل وارد کنید.
یک سلول را به عنوان سلول نتیجه (D2) در نظر بگیرید. سپس در نوار فرمول نرمافزار روی Fx کلیک کنید. (یا اینکه کلیدهای Shift+F3 را فشار دهید.)
پنجره Inert Function باز میشود. از دسته توابع مالی (Financial) تابع PV را انتخاب کنید و روی OK کلیک کنید.
پنجره Function Argumentes باز میشود. در کادر Rate کلیک کرده و B1/12 را تایپ کنید (هر سال ۱۲ ماه دارد.) سپس در کادر Nper کلیک کرده و سلول B3 را انتخاب کنید (هر سال ۱۲ ماه دارد برای ۱۰ سال ۱۲ را در ۱۰ ضرب میکنیم.) حالا در کادر Pmt کلیک کرده و سلول B2 را انتخاب کنید (عدد این قسمت را با علامت منفی در فرمول وارد کنید.) در نهایت روی OK کلیک کنید.
مثال ۲: استفاده از آرگومان Fv در تابع PV
فرض کنید یک سهام خریداری کردهاید که ارزش آن در ۵ سال آینده ۵۰۰۰۰۰۰۰۰ خواهد شد و بهره سالانهای که به این سهام تعلق گرفته ۱۰% است. حالا شما میخواهید بدانید ارزش فعلی این سهام چقدر است؟
برای این کار در پنجره Function Arguments در کادر Rate کلیک کرده و سلول B1 را انتخاب کنید. سپس در کادر Nper کلیک کرده و سلول B2 را انتخاب کنید. در نهایت در کادر Fv کلیک کرده و سلول B3 را وارد کنید.
چند نکته درباره تابع PV
- به علامتهای مقادیر آرگومانهای تابع دقت کنید. اگر مقداری را باید واریز کنید (یعنی از حساب شما کم میشود.) علامت منفی را حتما بگذارید.
- اگر هریک از مقادیر آرگومانها عددی نباشند تابع PV خطای #VALUE! را برمیگرداند.
جمعبندی
در این آموزش فرمولی برای سرمایه گذاری تابع PV و برخی نکات مربوط به آن را توضیح دادیم. در آموزش بعدی تابع FV ارزش آتی سرمایهگذاری را توضیح خواهیم داد و دو تابع PV و FV را با هم مقایسه میکنیم.
نرمافزار خوندم و عاشق نویسندگی و تولید محتوا هستم. دوست دارم آموختههام رو اینجا با شما به اشتراک بذارم.
دیدگاه شما