انواع الگوهای سر و شانه


سیگنال بورس - در ادامه مباحث آموزش بورس به بررسی الگوی پرکاربرد سر و شانه ها می پردازیم : احتمالا تا الان متوجه شده اید که این الگوها چیز خیلی پیچیده ای نیستند. همین امر برای الگوی سر و شانه ها صادق است. این الگوی برگشتی همانند کف سه قلو می باشد که سه کف پشت سرهم دارد. تفاوت بین این دو در چگونگی شکل گیری کف هاست. کف سه قلو سه کف را نشان می دهد که همگی در حدود یک سطح از قیمت قرار دارند. الگوی سر و شانه ها بدین صورت است کف میانی پایینتر از دو کف دیگر در کنارش است و به همین دلیل اسمش سر و شانه هاست (شکل اول را ببینید). مانند کسی است که روی سرش ایستاده است.
در الگوی سر و شانه های کف ، یک خط روند (خط گردن) بالای دو سقف میان آنها رسم می شود. هنگامی که این خط به سمت بالا شکسته شود، الگو کامل می شود و سیگنال یک روند صعودی جدید ایجاد می شود. نوع دیگری نیز وجود دارد که به سر و شانه های معکوس معروف است. سر و شانه های سقف دقیقا عکس سر و شانه های کف است (شکل دوم را ببینید). هنگامی که یک سر و شانه های سقف شکل بگیرد، سقف میانی (سر) کمی بالاتر از دو سقف کناری (شانه ها) است. یک خط روند (خط گردن) در پایین دو کف میان این ها رسم می شود. هنگامی که قیمت این خط گردن را به سمت پایین می شکند، سیگنال روند جدید نزولی ایجاد می شود (شکل سوم را ببینید). در تمام این الگوهای برگشتی، مهم است که الگوی حجم معاملات را بررسی کنید تا حرکات قیمت را تایید کنید. خط حجم معاملات تعادلی OBVدر هنگام شکل گیری و تکمیل این الگو بسیار کاربرد دارد. بوسیله این خط می توان حرکات قیمتی را تایید کرد. در خاطر داشته باشید که حجم معاملات سنگین تر در هنگام صعود بسیار مهمتر از موقع نزول است.

فیلم آموزشی الگوهای کلاسیک توسط مهران متقی

بخش بسیار مهم و اساسی در تحلیل تکنیکال هستند که علاوه بر کاربرد زیاد در تحلیل و معامله، مباحث پایه ای و مهمی برای ورود به مباحث تخصصی تر از جمله امواج الیوت محسوب می شوند. از این رو، یادگیری صحیح و اصولی الگوهای کلاسیک، از ضرورت و اهمیت بسیار بالایی برخوردار است. نگاه الگویی به نمودار قیمت، یک نگاه کارا و مفید است که محبوبیت زیادی در بین معامله گران در سطح جهانی دارد. بنابراین سوالی که ایجاد می شود این است:

تحلیل تکنیکال با رویکرد الگویی چگونه تعریف می شود؟

الگوها در تحلیل تکنیکال، حاصل شکل گیری نوعی رفتار خاص در قیمت هستند که این رفتار، در اکثر موارد، یک نتیجه ی خاص و معین را به دنبال دارد. به بیان دیگر، نوعی از رفتار یا شکل گیری قیمت، به گونه ای اتفاق افتاده است که برای معامله گران بازار، به صورت یک اتفاق آشنا و تکرار شونده در آمده است. در نتیجه، در تعریف تحلیل تکنیکال با رویکرد الگویی، می توان گفت که مهمترین عنصری که تعریف آن را شکل می دهد، تکرار سلسله رفتارهایی است که قبلا اتفاق افتاده است و به بیانی دیگر، گذشته ی قیمت تمایل به تکرار شدن دارد.

عنصر اساسی بعدی، الگوها هستند. همانطور که گفته شد، الگو نوعی مدل یا رفتار خاص است که در نمودارها اتفاق می افتد و به مرور زمان و با بررسی ها و تحقیقات مختلف، مشخص شده است که هر الگو، چه نتیجه ای را به دنبال خواهد داشت.

نتیجه ی تمام مطالب گفته شده، این است که یک تحلیل گر الگویی، با پیدا کردن انواع الگوهایی که در نمودار اتفاق افتاده یا احتمالا در حال اتفاق افتادن هستند، سعی می کند که جهت و هدف احتمالی قیمت را مشخص کند. این صرفا منحصر به الگوهای کلاسیک نیست و این دسته از تحلیل گران و معامله گران، از تمامی انواع الگوهایی که به آنها در این زمینه کمک کند، مانند الگوهای هارمونیک، الگوهای شمعی، الگوهای الیوتی و… استفاده می کنند. حال به بررسی کامل تر الگوهای کلاسیک خواهیم پرداخت.

الگوهای کلاسیک و انواع آن

همان گونه که گفته شد، یک تحلیل گر الگویی، باید بتواند با انواع مختلف الگوها کار کند و آشنایی داشته باشد تا بتواند از نوسانات قیمت، بهترین استفاده را برای معامله و کسب سود داشته باشد. الگوها دارای انواع گوناگونی هستند که به دلیل گستردگی مبحث، صرفا به بررسی الگوهای کلاسیک قیمتی و انواع دو گانه ی آن خواهیم پرداخت.

در مجموع، الگوهای کلاسیک، به دو دسته ی ادامه دهنده و بازگشتی تقسیم می شوند. ادامه دهنده بودن الگو، یعنی قیمت پس از خروج از الگو، مسیر قبلی خود را ادامه خواهد داد. یعنی مثلا در الگوی مثلث افزایشی، قیمت قبل از ورود به الگو، مسیری صعودی داشته است و پس از خروج از الگو هم به مسیر صعودی ادامه خواهد داد. بر خلاف الگوهای ادامه دهنده، الگوهای بازگشتی الگوهایی هستند که مسیر حرکت را تغییر خواهند داد.

برای مثال، در الگوی سر و شانه، اگر حرکت قیمت، قبل از ورود به الگو یک حرکت صعودی باشد، پس از خروج از الگو، مسیری نزولی در پیش خواهد گرفت. نکته ای که لازم به ذکر است، این است که بعضی از الگوها، هم می توانند ادامه دهنده باشند و هم بازگشتی؛ به عبارتی، هنگام ورود به الگو، نمی توانیم با احتمال زیاد پیش بینی کنیم که قیمت از کدام جهت خارج می شود و نقش ادامه دهنده خواهد داشت یا بازگشتی. برای نمونه، الگوی مثلث متقارن از این دسته است.

در الگوهای کلاسیک، بیش از هر چیز، ظاهر نمودار و اتفاقاتی که در حجم معاملات رخ می دهد اهمیت دارد. یعنی هر الگو، یک فرم ظاهری کلی دارد و در اکثر الگوها، اتفاقات مشخصی در حجم معاملات رخ می دهد.

برای مثال در بعضی از الگوها، در زمان اتفاق افتادن الگو، حجم معاملات کاهشی می شود. هر کدام از الگوهای کلاسیک، دارای یک هدف قیمتی هستند که اگر الگو به درستی تشخیص داده شود، قیمت پس از خروج از الگو، به هدف خود خواهد رسید. از این رو، مزیت بزرگ الگوهای کلاسیک، قابل تشخیص بودن و داشتن هدف قیمتی برای معامله ی راحت تر و سودمندتر است.

در این دوره، تلاش شده است که با نگاهی ساده اما دقیق، به بررسی مهمترین و کارآمدترین الگوهای کلاسیک پرداخته شود.

چکیده مطلب

الگوهای قیمتی یا پترن ها (Patterns) فرمی از رفتار قیمت هستند که به دلیل تکرار در گذشته برای ما امکان پیش بینی قیمت را فراهم کرده اند. این الگوها در گذشته آنقدر ایجاد شده اند که از لحاظ آماری برای ما با ارزش هستند و می توانیم برای آینده نیز آنها را تعمیم دهیم. اساسا الگوهای قیمتی زمانی ایجاد می شوند که بازار دچار بلاتکلیفی می شود و تقابل خریدار و فروشنده داخل فرم خاصی از تراکم که می تواند مستطیل یا مثلث یا… باشد حبس می شود. حال اینکه خریدار بتواند این حصار را بشکند یا فروشنده در مبحث الگوهای کلاسیک مطرح می شود که قیمت می تواند روند قبلی خود را ادامه دهد (الگوهای ادامه دهنده) یا که برخلاف مسیر قبلی خود حرکت کند (الگوهای بازگشتی).

آشنایی با الگوی برگشتی سر و شانه در تحلیل تکنیکال | بیدارز

آشنایی با الگوی برگشتی سر و شانه در تحلیل تکنیکال | بیدارز

بسیاری از الگوهای برگشتی دیگر فقط تغییرات سر و شانه ها هستند و به توضیح گسترده ای نیاز ندارند. این الگوی برگشت بزرگ، مانند سایرین، اصلاح بیشتر مفاهیم روند گفته شده در مقاله مفاهیم بنیادی روند است. وضعیت را در روند صعودی با امواج بالای روند تصور کنید، جایی که تعدادی قله و فرورفتگی صعودی به تدریج شروع به افول می کنند. در این مدت نیروهای عرضه و تقاضا در تعادل نسبی قرار دارند.

پس از اتمام این مرحله، سطح حمایت افقی بین سقف و کف شکسته شده و روند نزولی جدیدی برقرار می شود. این روند نزولی جدید اکنون قله ها و فرورفتگی های نزولی دارد. بیایید ببینیم که چگونه این سناریو روی سر و شانه به وقوع می پیوندد.

حجم آن با افزایش قیمت به سقف اوج جدید می رسد که طبیعی است. شیب اصلاحی به سمت نقطه b با حجم بالاتری همراه است که همین همان انتظار می رود. در نقطه C یک چارتيست باهوش ممکن است متوجه شود که حجم در روند افزایشی که از نقطه ی a شروع کمی کمتر از قبلی است. این تغییر به خودی خود مهم نیست، اما در خاطر یک تحلیل گر می ماند. سپس قیمتها به نقطه ی D کاهش می یابند و اتفاق نگران کننده ای رخ میدهد. این کاهش در سقف A در بالاترین سطح قله ی قبلی قرار دارد.

کاهش قیمت در نقطه A، نسبت به واکنش قبلی در نقطه B، هشدار دیگری است مبنی بر اینکه ممکن است با روند صعودی اشتباه پیش برود. بازار بار دیگر به نقطه E می رسد، این بار حتی با حجم کمتری نیز این امر ممکن است و در نقطه C قادر به رسیدن به اوج قبلی نیست. برای ادامه روند صعودی، هر نقطه باید از نقطه ی اوج قبلی فراتر رود. عدم موفقیت در نقطه E برای رسیدن به نقطه ی اوج قبلی در نقطه C، نیمی از ملزومات روند نزولی جدید را برآورده می کند؛ یعنی قله های نزولی.

نمونه الگو سرشانه

در نمودار بالا مثالی از نمودار سر و شانه های چپ و راست (نقاط A و E) ارتفاعی برابر دارند. سر نقطه C از هر دو شانه بلندتر است. به کم شدن حجمها در هر پیک دقت کنید. الگو در نزدیکی زیر خط گردن کامل شده است (خط شماره ی ۲) کمترین هدف قیمت فاصله عمودی بعد از شکست، مقدار عمودی فاصله سر از خط گردن است. معمولا بعد از شکست، برگشتی به خط گردن مشاهده می شود، ولی سهم موفق به شکستن خط گردنی که قبلا آن را یک بار شکسته است نمی شود.

در این زمان، خط اصلی بالا (خط ۱) شکسته شده است، معمولا در نقطه D، سیگنال خطر دیگری را تشکیل می دهد؛ اما علی رغم همه این هشدارها، تمام آنچه در این مرحله میدانیم این است که روند از حالت بالارونده به حالت مستقیم تغییر کرده است. این ممکن است دلیل کافی برای نقد کردن خریدها در موقعیت های طولانی باشد، اما لزوما برای توجیه فروش کافی نیست.

شکستن خط گردن و کامل شدن الگو

در این زمان، یک خط روند صاف تر می تواند در زیر دو سطح واکنشی آخر (نقاط B و D) کشیده شود که به آن خط گردن گفته می شود (نگاه کنید به خط ۲). این خط به طور کلی دارای شیب صعودی کمی در صدر است (گرچه گاهی اوقات افقی است و در بیشتر موارد، به سمت پایین کج می شود). عامل تعیین کننده در کیفیت بالای سر و شانه ها شکست قطعی گردن است.

بازار اکنون در کف نقاط B و D نوسان کرده است، در نقطه D تحت حمایت قرار گرفته است و نیاز به قله ها و فرورفتگی نزولی جدید را پشت سر گذاشته است. روند نزولی جدید اکنون سقف و کف کاهشی دارد که نقاط C، D، E و R هستند، با این حال، افزایش شدید حجم معاملات در این سیر نزولی، در مراحل ابتدایی بالای بازار مهم نیست.

حرکت برگشت

اغلب یک حرکت برگشتی به صورت جهش به سمت بالاتر از خط گردن یا تا نقطه ی پایین قبلی یعنی نقطه d رخ می دهد. معمولا یک حرکت برگشتی ایجاد می شود که هردو در حال حاضر به مقاومت روند تبدیل شده اند.

حرکت برگشتی همیشه اتفاق نمی افتد، یا بعضی اوقات فقط همراه با یک جهش بسیار جزئی است. حجم ممکن است به تعیین اندازه این جهش کمک کند. اگر شکست اولیه ی خط گردن در معاملات بسیار سنگین باشد، شانس حرکت بازگشت کاهش می یابد زیرا افزایش فعالیت نشان دهنده فشار نزولی بیشتر است.

حجم کمتر معاملات در شکسته شدن اولیه خط گردن باعث افزایش احتمال بازگشت می شود. با این وجود، این جهش گویی باید در هنگام معاملات با حجم کمتر قرار داشته باشد و ازسرگیری مجدد روند نزولی جدید باید با حجم معاملات بیشتری همراه شود.

آنچه که مستند است، سه قله کاملا تعریف شده است. قله میانی (سر) کمی بالاتر از هر دو شانه (نقاط A و E) است. این الگو تا زمانی که خط گردن به طور قاطع شکسته نشود، کامل نیست. در اینجا دوباره، معیار نفوذ ۱-۳ (درصد) برای ما ملاک است. با این وجود تا زمانی که جهت نزولی خط گردن شکسته نشود، همیشه این احتمال وجود دارد که الگوی واقعی سر و شانه وجود نداشته باشد و صعود ممکن است در برخی از نقاط از سر گرفته شود.

سر و شانه های کف و معکوس

نمودار انواع الگوهای سر و شانه انواع الگوهای سر و شانه سر و شانه کف یا معکوس گاهی مانند تصویر نمودار سر و شانه سقف در آینه ایجاد می شود. همان طور که در شکل زیر می بینید سه موج نزولی مهم یا سه فرورفتگی وجود دارد. قسمت سر کمی از دو حفره دیگر عمیق تر است. در این الگو هم شکسته شدن خط گردن برای تکمیل الگو لازم است و تکنیک های محاسبه قیمت های هدف مانند الگوی سر و شانه سقف می باشد. تنها تفاوت کف این است که تمایل بیشتری برای بازگشت به سمت خط گردن بعد از موج نزولی وجود دارد.

سر و شانه های کف و معکوس

حجم نقش بسیار مهمی در شناسایی و تکمیل سر و شانه ها ایفا می کند. این نکته به طور کلی در مورد تمام الگوها صادق است. پیش تر بیان شد که بازارها به اصطلاح تمایل دارند به جهت وزن خودش بیفتد. در کف بازار برای شروع روندهای افزایشی جدید به فشار در خرید است که در حجم معاملات منعکس می شود.

نمودار سر و شانه کف. خط گردن شیب ملایمی دارد. بعد از شکسته شدن خط گردن همان طور که شکل (فلش) مشاهده می شود ممکن است برای مدت کوتاهی رخ بدهد ولی موقتی است و به زودی روندصعودی خواهد شد. راه حرفه ای تر برای بررسی این تفاوت است که هر بازار فقط پس از یک دورهی رکود می تواند نزول داشته باشد. الگوی حجم در کف بسیار شبیه به الگوی موجود در قسمت نیمه اول سقف است؛ یعنی حجم در سر کمی سبک تر از مقدار موجود در شانه چپ است.

با این حال موجی که از سر شروع می شود، باید نه تنها افزایش فعالیت تجارت را نشان دهد، بلکه میزان حجم آن باید بیشتر از آنی که شانه سمت چپ دارد را داشته باشد. شیب به شانه سمت راست باید روی حجم بسیار کم معاملات باشد. نقطهی بحرانی در اینجا از طریق عبور از گردن رخ می دهد. اگر این شکست واقعا اتفاق بیفتد، این سیگنال باید با حجم شدید معاملات همراه باشد.

این نقطه جایی ست که در آن کف اختلاف زیادی با سقف دارد. در کف زیاد بودن حجم معاملات به طور واضح یک عامل اساسی برای تکمیل الگوی واقعیست. حرکت بازگشت در کف بسیار متداول تر است و با حجم کمتری از معاملات همراه است. همچنین برای شروع یک روند صعودی باید حجم سنگینی از معاملات وجود داشته باشد. روش اندازه گیری دقیقا شبیه به سر و شانه سقف است.

شیب خط گردن

خط گردن در سقف معمولا کمی به سمت بالا شیب دارد. با این حال، گاهی اوقات، افقی است. در هر صورت، تفاوت زیادی ایجاد نمی شود. هرازگاهی، خط گردن سقف به سمت پایین شیب می یابد. این شیب نشانه ضعف بازار است و معمولا با شانه سمت راست ضعیف همراه است.

تحلیل گر منتظر شکستن خط گردن برای شروع یک موقعیت فروش است که در اینجا باید کمی بیشتر صبر کند، زیرا شیب خط کاهشی خیلی دیرتر اتفاق می افتد، یعنی بعد از اینکه بخش زیادی از حرکت انجام شده است. برای الگوهای پایه، بیشتر خط گردن ها دارای شیب نزولی اندک هستند. خط گردن صعودی نشانه قدرت بیشتر بازار است، اما همان اشکال در دادن سیگنال اخطار دیرهنگام وجود دارد.

الگوی سر و شانه مرکب

گاهی اوقات تغییر در الگوی سر و شانه ها رخ می دهد که به آن الگوی پیچیدهی سر و شانه ها گفته می شود. اینها الگویی هستند که ممکن است دو سر یا دو شانه چپ و راست وجود داشته باشد. این الگوها متداول نیستند، اما همان پیامدهای پیش بینی شده را دارند. یک نکته مفید در این زمینه، گرایش شدید به تقارن در الگوی سر و شانه ها است. این بدان معنی است که وجود یک شانه چپ از وجود یک شانه ی راست حکایت می کند.

تاکتیک ها

تاکتیک های بازار نقش مهمی در کلیه معاملات دارند. معامله گران فنی دوست ندارند قبل از شروع موقعیت جدید منتظر شکستن خط گردن باشند. همان طور که در شکل نشان داده شده است، معامله گران پرتکاپو، با اعتقاد به اینکه آنها به طور صحیح یک سر و شانه ها را شناسایی کرده اند، در طول شکل گیری شانه راست، شروع به کاوش می کنند.

ممکن است آنها با اولین اخطار خرید بعد از اتمام روند کاهشی وارد بازار شوند. برخی مسافت رالی را از قسمت پایین سر نقاط C تا D اندازه گیری می کنند و سپس در سطح برگشتی ۵۰ درصد یا ۶۶ درصد شروع به خرید می کنند. با این وجود سایرین روند نزولی را در کنار کاهش نقاط D به E ترسیم می کنند و با اولین روند صعودی خرید را شروع می کنند.

با این حال از آنجایی که قاعده تقارن وجود دارد. برخی ممکن است زمانی که شانه راست به اندازه ی شانه چپ پایین آمد در کف خرید کنند. بسیاری خریدهای زودهنگام را زمانی که شانه راست در حال شکل گیری است انجام میدهند. اگر بررسی ها دقیقا نشان دهند که روند، فرصت های پرسودتری را پیش رو دارد می توان هنگام نفوذ به خط گردن یا در حرکت برگشتی به خط گردن خریدها را بیشتر کرد.

الگوهای سر و شانه ی شکست خورده

هنگامی که قیمت ها از خط گردن حرکت کرده و الگوی سر و شانه ها را تکمیل کردند، قیمت ها نباید دوباره از خط گردن عبور کنند. در بالای صفحه، هنگامی که خط گردن بر روی خط نزولی شکسته شد، هرگونه بازگشت بالای خط گردن هشدار جدی است مبنی بر اینکه اخطار اولیه احتمالا اشتباه بوده است. سر و شانه های شکست خورده. این نوع الگو از حالت سر و شانه های معکوس کلاسیک خارج می شوند، اما در برخی از مراحل توسعه آن (قبل از شکستن خط گردن یا دقیقا پس از آن)، قیمت ها روند اصلی خود را از سر می گیرند.

الگوهای سر و شانه ی شکست خورده

در شکل بالا تاکتیک در یک الگوی سر و شانه. خیلی از خریداران هنگامی که شانه راست در حال شکل گیری است خرید را شروع می کنند، گاهی زمانی که ۵۰ درصد یا ۶۶ درصد از رالی قبل، یعنی فاصلهC تا D یعنی روند نزولی در شانه به اندازه نقطه اول که در اینجا خریدارانی وارد بازار می شوند و همه اینها فرصت های زودهنگام ورود به بازار است.

در اینجا دو درس مهم وجود دارد. مورد اول این است که هیچ یک از این الگوهای نمودار عصمت نیستند. آنها بیشتر اوقات کار می کنند، اما نه همیشه. درس دوم این است که معامله گران فنی همیشه باید علائمی را که می گویند تحلیلشان اشتباه بوده را دریافت کنند. یکی از کلیدهای بقا در بازارهای مالی، کوچک نگه داشتن ضررهای تجاری و خروج سریع تر از ضرر تجارت است. یکی از بزرگترین مزایای تحلیل نمودار، توانایی آن در هشدار سریع به معامله گر با توجه به این واقعیت است که وی در طرف اشتباه بازار قرار دارد. توانایی و تمایل به سرعت تشخیص خطاهای تجاری و اقدام سریع دفاعی، خصوصیاتی هستند که در بازارهای مالی مورد توجه قرار نمی گیرند.

سر و شانه ها به عنوان یک الگوی تحکیمی

قبل از حرکت به الگوی قیمت بعدی، یک نکته پایانی در این مسئله وجود دارد که باید به آن بپردازیم. ما این بحث را با ذکر کردن آن به عنوان شناخته شده ترین و قابل اطمینان ترین الگوهای عمده ی معکوس شروع کردیم. با این حال شما باید این نکته را بدانید که این تشکیلات می توانند بعضا بیشتر به عنوان یک الگوی برگشتی عمل کنند. اگر این اتفاق بیفتد، این استثناست، نه یک قاعده.

انواع الگوهای سر و شانه

فیلم آموزشی آشنایی با پرایس اکشن کلاسیک توسط علی نورانی

پرایس اکشن کار ها چارت را بصورت عریان و بدون استفاده از اندیکانور ها تحلیل می کنند و اگر هم از اندیکانوری استفاده کنند بصورت محدود و صرفا برای اهداف خاص می باشد. بیشتر تمرکز تحلیل گران در پرایس اکشن، یافتن حمایت و مقاومت و جریان سفارشات با استفا. بیشتر بدانید

فیلم آموزشی الگوهای کلاسیک با محسن اسلامی

فیلم آموزشی الگوهای کلاسیک با محسن اسلامی

الگوهای قیمتی یا پترن ها (Patterns) فرمی از رفتار قیمت هستند که به دلیل تکرار در گذشته برای ما امکان پیش بینی قیمت را فراهم کرده اند. این الگوها در گذشته آنقدر ایجاد شده اند که از لحاظ آماری برای ما با ارزش هستند و می توانیم برای آینده نیز آنها. بیشتر بدانید

تحلیل تکنیکال نقاشی نیست!

تحلیل تکنیکال نقاشی نیست!

آغاز کلام شروع دهه 80 بود که با گسترش اینترنت (آن هم دایل آپ با آن صدای قیژ قیژ و سرعت کند و قطعی های پیاپی اش) عده ای از جوان هایی که عموما در رشته مهندسی تحصیل کرده بودند و اینترنت و ریاضی و زبان انگلیسی مسلط بودند، توانستند از طریق دنیای مجاز. بیشتر بدانید

آموزش رسم الگوی سر و شانه ها

آموزش رسم الگوی سر و شانه ها

سیگنال بورس – در ادامه مباحث آموزش بورس به بررسی الگوی پرکاربرد سر و شانه ها می پردازیم : احتمالا تا الان متوجه شده اید که این الگوها چیز خیلی پیچیده ای نیستند. همین امر برای الگوی سر و شانه ها صادق است. این الگوی برگشتی همانند کف سه قلو می باشد که سه کف […]

الگوی سر و شانه ها

سیگنال بورس - در ادامه مباحث آموزش بورس به بررسی الگوی پرکاربرد سر و شانه ها می پردازیم : احتمالا تا الان متوجه شده اید که این الگوها چیز خیلی پیچیده ای نیستند. همین امر برای الگوی سر و شانه ها صادق است. این الگوی برگشتی همانند کف سه قلو می باشد که سه کف پشت سرهم دارد. تفاوت بین این دو در چگونگی شکل گیری کف هاست. کف سه قلو سه کف را نشان می دهد که همگی در حدود یک سطح از قیمت قرار دارند. الگوی سر و شانه ها بدین صورت است کف میانی پایینتر از دو کف دیگر در کنارش است و به همین دلیل اسمش سر و شانه هاست (شکل اول را ببینید). مانند کسی است که روی سرش ایستاده است.
در الگوی سر و شانه های کف ، یک خط روند (خط گردن) بالای دو سقف میان آنها رسم می شود. هنگامی که این خط به سمت بالا شکسته شود، الگو کامل می شود و سیگنال یک روند صعودی جدید ایجاد می شود. نوع دیگری نیز وجود دارد که به سر و شانه های معکوس معروف است. سر و شانه های سقف دقیقا عکس سر و شانه های کف است (شکل دوم را ببینید). هنگامی که یک سر و شانه های سقف شکل بگیرد، سقف میانی (سر) کمی بالاتر از دو سقف کناری (شانه ها) است. یک خط روند (خط گردن) در پایین دو کف میان این ها رسم می شود. هنگامی که قیمت این خط گردن را به سمت پایین می شکند، سیگنال روند جدید نزولی ایجاد می شود (شکل سوم را ببینید). در تمام این الگوهای برگشتی، مهم است که الگوی حجم معاملات را بررسی کنید تا حرکات قیمت را تایید کنید. خط حجم معاملات تعادلی OBVدر هنگام شکل گیری و تکمیل این الگو بسیار کاربرد دارد. بوسیله این خط می توان حرکات قیمتی را تایید کرد. در خاطر داشته باشید که حجم معاملات سنگین تر در هنگام صعود بسیار مهمتر از موقع نزول است.

تکنیک های محاسبه هدف

الگوهای قیمت به ما این موضوع را گوشزد می کنند که بازار تا کجا خواهد رفت. این محاسبات اهداف، به سادگی به این معنی است که حداقل میزان مسافتی که بازار بعد از تکمیل این الگو طی خواهد کرد را بیان می کند. قانون اصلی سه الگویی که تا بحال بحث کردیم این است : ارتفاع الگو ، پتانسیل بازار را مشخص می کند. به بیان دیگر، با محاسبه ارتفاع محدوده معاملات الگو و اضافه کردن این رقم به نقطه شکست ، هدف قیمتی بدست می آید. اگر ارتفاع الگوی سقف دوقلو یا سه قلو 20 واحد باشد، به این معنی است که قیمت احتمالا تا حدود 20 واحد از جایی که الگو تکمیل می شود افت خواهد کرد. برای مثال، اگر محدوده معاملات از 50 تا 70 باشد، بعد از تکمیل الگو و شکست نزولی ، هدف قیمتی 30 است. محاسبه هدف ها برای الگوهای سر و شانه ها کمی دقیق تر است. در الگوی سقف، فاصله عمودی از سر تا خط گردن از سطحی که خط گردن شکسته شده است کم می شود و هدف بدست می آید. در سر و شانه های کف، فاصله عمودی از سر تا خط گردن به نقطه ای که خط گردن به سمت بالا شکسته می شود اضافه می گردد. به خاطر داشته باشید که این اهداف دقیق نیستند و حداقل میزان پتانسیل بازار برای حرکت را مشخص می کند.

دو قله و دو دره Double Top و Double Bottom

Double Top یک الگوی بازگشتی است که پس از یک حرکت گسترده به سمت بالا به وجود می آید. “Top” قله هایی هستند که وقتی قیمت به سطح خاصی می رسد که نمی تواند شکسته شود، شکل می گیرد. پس از رسیدن به این سطح، قیمت کم کم از آن دور می شود، اما بعد از آن دوباره برای آزمایش سطح باز می گردد.

در نمودار بالا می توانید ببینید که دو قله یا “Double Top” پس از حرکت قوی به بالا تشکیل شده اند. توجه کنید که چطور قله دوم قادر به شکستن سطح بالای قله اول نیست. این یک نشانه قوی است که نشان می دهد که روند صعودی می خواهد اتفاق بیافتد؛ زیرا به ما انواع الگوهای سر و شانه می گوید که فشار خرید تقریبا در حال اتمام است.

با Double Top، ما می توانیم سفارش ورود خود را در زیر خط گردن قرار دهیم، زیرا واگرایی روند صعودی را پیش بینی می کنیم. با نگاهی به نمودار، می توانید ببینید که قیمت خط گردن را می شکند و حرکت خوبی را انجام می دهد.

دو قله و دو دره Double Top و Double Bottom انواع الگوهای برگشتی

به یاد داشته باشید که Double Top تشکیل یک روند صعودی واگرا است، بنابراین شما می خواهید پس از یک روند صعودی قوی دنبال آن باشید. شما همچنین متوجه خواهید شد که نزول تقریبا ارتفاع یکسانی با جایی که Double Top تشکیل شده، دارد.

Double Bottom

Double Bottom نیز تشکیل یک روند صعودی واگرا است، اما این بار ما به دنبال آن هستیم که خرید کنیم و نه فروش. این تشکل ها پس از گسترش روند نزولی، هنگامی که دو دره یا “Bottom” تشکیل شده اند، رخ می دهد. شما می توانید روی نمودار بالا ببینید که بعد از روند نزولی قبلی ، قیمت دو دره را تشکیل داد زیرا قادر به رفتن به زیر سطح خاصی نیست.

دو قله و دو دره Double Top و Double Bottom آموزش الگوهای کلاسیک

توجه کنيد که چطور دره دوم قادر نبود به طور قابل ملاحظه اي دره اول را بشکند. این نشان دهنده ی این است که فشار فروش رو به اتمام است و این واگرایی در حال وقوع است. قیمت خط گردن را شکست و حرکت خوب رو به بالایی انواع الگوهای سر و شانه انجام داد.

ببینید چطور قیمت تقریبا با همان ارتفاع یکسان با تشکیل bottom بالا آمده؟ به یاد داشته باشید، درست مثل double top ، double bottoms روند معکوسی را تشکیل می دهند. شما می خواهید پس از یک روند نزولی قوی، دنبال آن ها بگردید.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.