سود خالص ممکن است مثبت یا منفی باشد. چنانچه حاصل محاسباتی که به آن اشاره شد، منفی باشد، به آن زیان خالص گفته میشود.
ماده ۱۱ استاندارد های حسابداری ۲۰ سرمایهگذاری در واحدهای تجاری وابسته
ماده ۱۱ استاندارد های حسابداری ۲۰ سرمایهگذاری در واحدهای تجاری وابسته
ویژگیهای اصلی روش ارزش ویژه به شرح زیر است:
الف. سرمایهگذاری ابتدا به بهای تمام شده ثبت میشود.
ب . مبلغ دفتری سرمایهگذاری به میزان سهم واحد سرمایهگذار از سود خالص یا زیان واحد سرمایهپذیر بعد از تاریخ تحصیل. پس از تعدیل بابت استهلاک یا زیان کاهش ارزش سرقفلی و سایر داراییها برمبنای ارزش منصفانه آنها در تاریخ تحصیل. افزایش یا کاهش مییابد.
ج . سهم واحد سرمایهگذار از سود خالص یا زیان واحد سرمایهپذیر بعد از تاریخ تحصیل. پس از تعدیل بابت استهلاک یا زیان کاهش ارزش سرقفلی و سایر داراییها برمبنای ارزش منصفانه آنها در تاریخ تحصیل. در صورت سود و زیان واحد سرمایهگذار منظور میشود.
د . مبلغ دفتری سرمایهگذاری به میزان سود سهام دریافتی یا دریافتنی از واحد سرمایهپذیر کاهش مییابد.
ﻫ . مبلغ دفتری سرمایهگذاری. در صورت لزوم. به میزان سهم واحد سرمایهگذار از سایر اقلام صورت سود و زیان جامع واحد سرمایهپذیر بعد از تاریخ تحصیل که آثار آن در صورت سود و زیان واحد سرمایهپذیر انعکاس نیافته است (از قبیل تغییرات ناشی از تجدید ارزیابی داراییهای ثابت مشهود و تفاوت تسعیر ارز) تعدیل میشود. و
و . سهم واحد سرمایهگذار از سایر اقلام صورت سود و زیان جامع واحد سرمایهپذیر بعد از تاریخ تحصیل که آثار آن در صورت سود و زیان واحد سرمایهپذیر انعکاس نیافته است. در صورت سود و زیان جامع واحد سرمایهگذار انعکاس مییابد.
ثبت نظر کاربران
ارسال نظر فقط برای اعضاء سایت مقدور می باشد .
اگر عضو سایت هستید می توانید از اینجا وارد سایت شوید و پس از ورود ارسال نظر خود را ارسال نمائید.
حاشیه سود خالص چیست؟
همونطور که میدونید، یکی از اصلی ترین شروط برای موفق شدن در بازار سرمایه، آموختن، یادگیری و شناخت دقیق مفاهیم و اصطلاحات اونه. اگه جزء فعالان بازار سرمایه هستید و یا جزء افرادی هستید که به تازگی وارد بورس شدین، با شناخت و تسلط
بر اصطلاحات و مفاهیم موجود در بازار سرمایه و با بکارگیری اون ها در جهت درست، تبدیل به یکی از برندگان این بازار خواهید شد. همواره در تحلیل بنیادی شرکتها پارامترهای مهمی همچون حاشیه سود عملیاتی، حاشیه سود خالص، انواع نسبتها و…
وجود داره که اهمیت بالائی دارن.
مقدمه ای بر حاشیه سود خالص
یکی از پارامترها و اصطلاحات مهم در تحلیل بنیادی سهام شرکتها، مفهوم حاشیه سود هستش. معمولا برای یک معامله گر،
میزان سود و ضرری که در یک معامله کوتاه مدت یا بلند سود خالص یا زیان خالص مدت متوجه سرمایه اولیه اش میشه خیلی مهمه. همه دوس دارن که معاملاتشون همیشه موفق و پر سود باشه و همواره از ضرر بیزار هستن. در این مقاله قصد داریم به مفهوم حاشیه سود خالص و مفاهیم حول اون بپردازیم؛ پس با بورسفا همراه ما باشید.
حاشیه سود یا حاشیه سود خالص چیست؟
حاشیه سود یا Profit Marigin یکی از نسبت های سودآوریه که از تقسیم درآمد یا سود خالص شرکت بر فروش خالص شرکت به دست میاد. به طورکلی حاشیه سود برابر است با نسبت سود به فروش شرکت. درآمد یا سود خالص ممکنه با تفریق همه هزینه
های شرکت از جمله هزینه های عملیاتی، هزینه مواد اولیه و هزینه های مالیاتی از درآمد کل به دست بیاد. حاشیه سود به شکل درصد بیان میشه و مشخص میکنه که یه شرکت چه مقدار از هر یک دلار فروش رو در حساب مربوط به درآمدها نگه داری میکنه. همچنین لازم به ذکره که حاشیه سود انواع مختلفی مثل حاشیه سود خالص، حاشیه سود ناخالص، حاشیه سود عملیاتی، حاشیه سود قبل از مالیات و… سود خالص یا زیان خالص داره که به حاشیه سود عملیاتی در مقاله های آتی میپردازیم؛
برای مثال، حاشیه سود 20 درصدی به این معنیه که شرکت دارای درآمد خالص 0.20 دلار به ازای هر دلار از کل درآمدهای کسب شده هستش. اگر چه برای حاشیه سود انواع مختلفی وجود داره اما نکته مهم اینجاست که اصطلاح حاشیه سود اغلب برای اشاره به حاشیه سود خالص مورد استفاده قرار میگیره. پس منظور از حاشیه سود، همون حاشیه سود خالصه. همچنین حاشیه سود، درصدی از اندازه گیری سوده که بیانگر میزانیه که شرکت برای هر دلار از فروش به دست میاره. اگه یه شرکت برای هر فروش پول بیشتری به دست بیاره، طبیعتا حاشیه سود بالاتری داره.
سود خالص چیست؟
سود خالص یا Net profit به باقیمانده مجموع درآمدها پس از کسر هزینه های عملیاتی، سایر هزینه های مالی و مالیات گفته میشه. در حقیقت سود خالص میزان باقیمانده از سود شرکت پس از کسر تمامی هزینه هاست. سود خالص میتونه مثبت و یا منفی باشه که در صورت منفی بودن به اون زیان خالص گفته میشه. سود خالص معیار مهمی برای شناسایی شرکتهای سودآوره. این معیار همچنین برای محاسبه سود هر سهم نیز مورد استفاده قرار میگیره. به همین دلیل، عموم مردم ممکنه به جای واژه سود خالص از معادل هایی مثل درآمد خالص شرکت، سود هر سهم و یا همون EPS استفاده کنن. شرکتی که در حال رشد درآمدها و یا کاهش هزینهها باشه، در واقع در حال بهتر کردن سود خالص خودشه.
سود خالص در بورس
سود ناخالص چیست؟
سود ناخالص یا Gross Profit هم میتونه برای هر شرکتی محاسبه بشه. شرکتها در بازه های زمانی مشخص و در هر دوره، میزان سود و ضررهاشونو اعلام میکنن. چیزی که برای سهامداران و سرمایه گذاران خیلی مهمه، میزان سود کسب شده شرکت در اون بازه زمانی هستش؛ اما باید دقت بشه که این سود خالص هست و یا ناخالص. اگه عواملی مثل هزینه های عملیاتی، سایر هزینه های مالی، مالیات و… از این میزان سود کسر نشه، به اون سود، سود ناخالص گفته میشه.
خوبه که درمورد انواع وضعیت نمادهای بورسی اطلاعات داشته باشی » انواع وضعیت نمادها در بورس
حاشیه سود ناخالص چیست؟
حاشیه سود ناخالص یا Gross Profit Margin یکی از معیارهای سودآوره که نشون دهنده درصد درآمدیه که بیش از هزینه کالاهای فروخته شده، هستش. این حاشیه سود نشون میده که چطور تیم مدیریت اجرایی شرکت، موفق به تولید درآمد از هزینه هایی که در تولید محصولات و خدمات خود انجام میدن، میشن. به طور خلاصه هر چی این عدد بیشتر باشه، مدیریت شرکت در زمینه سودسازی از هر واحد دلار، کارآمدتر به نظر میرسه.
حاشیه سود ناخالص با استفاده از کل درآمد شرکت، منحصرا هزینه کالاهای فروخته شده یا COGS محاسبه میشه و تفاوتش رو با درآمد کل شرکت میسنجن. معمولا حاشیه سود ناخالص رو هم به صورت درصد نشون میدن. COGS مبلغیه که شرکت برای تولید کالاها و یا خدماتی که اون رو سود خالص یا زیان خالص به فروش میرسونه، هزینه میکنه.
کاربردهای حاشیه سود
در سطوح ابتدائی، حاشیه سود پائین میتونه این طور تعبیر بشه که سوددهی شرکت چندان ایمن نیست. اگه شرکتی با حاشیه سود پائین، کاهشی در فروش تجربه کنه، حاشیه سود اون حتی بیشتر کاهش پیدا میکنه که ممکنه به حاشیه سودی بسیار پائین، خنثی و یا حتی منفی منجر بشه. حاشیه سود پائین میتونه به نکات خاصی درباره صنعتی که یک شرکت در اون فعالیت داره و یا شرایط کلان اقتصادی اشاره کنه. به طور مثال، اگه حاشیه سود یک شرکت کم باشد، میتونه نشون دهنده این باشه که فروش کم
تری از سایر شرکتها در همون صنعت داشته و یا اینکه صنعتی که شرکت در اون فعالیت داره، خودش از شرایط وخیمی رنج میبره.
همچنین مخارج بالا نسبت به درآمد که حاشیه سود پائین رو نشون میده، ممکنه نشانگر این باشه که شرکت احتمالا به خاطر مشکلات مدیریتی، در حال تقلا برای پائین نگه داشتن هزینه هاست. مخارج بالا ممکنه به دلایل مختلفی اتفاق بیفته؛ مثلا شرکت به نسبت فروشش موجودی کالای زیادی داره و یا اینکه کارمندان زیادی استخدام کرده و یا در فضای بیش از حد بزرگی فعالیت میکنه و در نتیجه مجبوره پول اجاره زیادی بپردازه و خیلی دلایل دیگه؛ از طرفی حاشیه سود بالا نشانگر شرکتی سودآوره که کنترل بهتری بر هزینه هاش داره. حاشیه سود همچنین میتونه جنبههای خاصی از استراتژی قیمت گذاری یک شرکت رو مشخص کنه. به طور مثال حاشیه سود پائین ممکنه نشون بده که شرکت کالاهای خودش رو کمتر قیمت گذاری کرده.
همچنین برای محاسبه حاشیه سود خالص به اطلاعات و صورتهای مالی میان دوره ای ماهانه، 3 ماهه، 6 ماهه و یا یکساله شرکت مورد نظر نیاز داریم. این اطلاعات و صورتهای مالی هم در سایت خود شرکت و هم در سامانه کدال به نشانی Codal.ir موجوده.
محدودیت های حاشیه سود
اگرچه حاشیه سود میتونه برای مقایسه شرکتها با یکدیگر بسیار مفید باشه اما افراد باید از این معیار فقط در جهت مقایسه شرکتهایی که در یک صنعت و یک گروه و با مدل های کسب و کار و سطح درآمدی یکسان هستن، استفاده کنن. شرکتها در صنایع متفاوت اغلب مدل های کسب و کار مختلف با حاشیه سودهای گوناگون دارن؛ به همین دلیل تفسیر مقایسه ای بین حاشیههای سود آنها تقریبا امری بی معنیه.
به طور مثال، شرکتهایی که اجناس لوکس میفروشن اغلب درصد سود بالایی در اجناس دارند؛ در حالی که موجودی کالا و هزینه سربار کمی دارن و یا درآمد متوسطی دارن اما از حاشیه سود بالایی برخوردارن. از طرفی، شرکتهای تولید کننده کالاهای اساسی، به دلیل نیاز به نیروی کار و فضای بیشتر، درصد سود کمی داشته و موجودی کالا و هزینه سربار نسبتا بالایی دارن؛ همینطور ممکنه این شرکتها درآمد بالایی داشته باشن اما از حاشیه سود پائینی برخوردارن.
در رابطه با اوراق بدهی و انواعش اطلاعاتی نداری؟ » همه چیز در رابطه با اوراق بدهی
نتیجه گیری
خب دوستان، در این مقاله هم به مبحث مهمی پرداختیم که شاید برای خیلی از تازه واردای این بازار هنوز ناشناخته هست. امیدواریم این مقاله هم نظرتونو جلب کرده باشه و در ادامه راه بهتون کمک کنه. خوشحال میشیم که دیدگاه تونو برامون بنویسید. تیم آموزشی بورس فا همواره موفقیت و رزقی پر رونق رو براتون آرزومنده؛
سوالات متداول در رابطه با حاشیه سود خالص
به طورکلی حاشیه سود برابر است با نسبت سود به فروش شرکت.
به باقیمانده مجموع درآمدها پس از کسر هزینه های عملیاتی، سایر هزینه های مالی و مالیات گفته میشه.
حاشیه سود خالص / حاشیه سود ناخالص / حاشیه سود عملیاتی / حاشیه سود قبل از مالیات.
سود خالص طرح
گاهی حتی مفهوم سود برای ما نامشخص است. در دنیای اقتصاد به هر نوع فایدهای سود گفته سود خالص یا زیان خالص میشود. سود همان فایدهی مالی است که عاید صاحبان یک سرمایهگذاری میشود. اگر فردی بخواهد به طور شخصی برای خود سود را محاسبه نماید، در صورتی که جمع درآمد فرد از جمع مبالغ تجاری آن بیشتر شود، در این صورت فرد سود کرده است.
تعریف سود خالص
سود خالص یا درآمد خالص، به میزان سود باقی مانده در یک شرکت گفته میشود که، از کسر مجموع کالای به فروش رفته، هزینههای عملیاتی، برآمد و مالیات، و سایر هزینهها از مجموع درآمدها در طول یک دورهی حسابرسی به دست میآید.
زمانی که تمام هزینههای عملیاتی و مالیاتی یک شرکت را در طول یک سال مالی، از درآمدهای آن شرکت کم نماییم حاصل همان سود خالص خواهد بود. مثبت یا منفی بودن این عدد رابطهی مستقیم با نحوهی عملکرد شرکت دارد.
برای محاسبهی سود خالص، ابتدا با محاسبهی مجموع درآمدی شرکت شروع میکنیم و هزینههای فروش را از تمام هزینههای جانبی شرکت کم مینماییم، و سود قبل از درآمد بر مالیات به دست میآید با کسر کردن میزان مالیات در هر دوره میزان سود خالص به دست میآید.
مبنا قرار دادن میزان سود خالص در تصمیمگیریهای سرمایهگذاری کاری است که باید با احتیاط و اطمینان از صحت محاسبات انجام شود، زیرا گاهی ممکن است برخی مسائل مانند شناسایی و وارد زود هنگام درآمدها، یا مخفی کردن و عدم محاسبهی برخی هزینهها باعث غیر واقعی بودن این پارامتر محاسباتی شود.
اما باید بدانیم سود خالص بسیار واقعیتر و صحیحتر از سود ناخالص است. زیرا در سود ناخالص هزینههایی مانند مالیات و بهرههای وام نادیده گرفته شده است و تنها هزینههای تولید مدنظر است. اما در سود خالص تا حد ممکن تمام هزینهها محاسبه میشوند و بهتر است صاحبان شرکتها این سود را مبنای تصمیمات خود قرار دهند.
در زبان انگلیسی به سود خالص bottom line به معنای خط پایینی گفته میشود. کلمهی سود خالص یا زیان خالص پایین مکان قرارگیری سطر مربوط به سود خالص در صورت سود و زیان شرکتها است.زیرا سود خالص همیشه در آخرین خط محاسبات سود و زیان است. و نشان دهندهی کسر تمام هزینهها از درآمد شرکت است.
شرکتهای مالی برای رسیدن به سود خالص تلاش فراوانی میکنند و معمولا سعی میکنند از طریق ایجاد رشد و بهکارگیری تمام توان بالقوهی خود یا از طیق کاهش هزینههای مختلف افزایش سود داشته باشند.
بنیاد استانداردهای گزارشگری مالی بینالمللی که مرجع تدوین استانداردهای گزارشگری بینالمللی است، سود خالص را مترادف سود و زیان تعریف میکند. همانگونه که گفتیم سود خالص مفهومی مجزا از سود است، که میتواند حاصل درآمدهای غیر عملیاتی پس از کم کردن مالیات نیز باشد.
سود خالص شامل انواع مختلفی از هزینههای غیر نقد مانند استهلاکها و جبران خسارت بر مبنای سهام را نیز شامل میشود، مقدار آن با معادل جریان نقدینگی یک شرکت که در طول یک دوره تولید کرده است یکی نیست. به همین دلیل بسیاری از صاحی نظران در زمینهی مسائل مالی تلاش میکنند تا با تغییر برخی قواعد موجود در حسابداری جریان نقدینگی را مبنایی برای ارزیابی یک شرکت قرار دهند.
در صورتی که میزان سود خالص یک شرکتی کمتر از هزینههای آن باشد آن شرکت در مرحلهی ورشکستگی و عدم سودآوری است و باید به سرعت برای آن چاره اندیشی کرد.
حاشیه سود خالص و عملیاتی؛ معیاری برای بررسی میزان سودسازی شرکتها
مسائل مالی همیشه جایگاه ویژهای در تحلیل و بررسی شرکتها دارند. از EPS گرفته تا صورتهای مالی، همگی میتوانند عملکرد یک شرکت را برای سهامداران عیان کنند. سهامداران شاخصهای فراوانی را در این میان بررسی میکنند تا بتوانند بهترین سهام را خریداری کنند. در همین خصوص، حاشیه سود خالص و عملیاتی از جمله مهمترین شاخصهایی هستند که برای بررسی وضعیت مالی و سودسازی شرکتها از آنها کمک گرفته میشود. این دو پارامتر سود خالص یا زیان خالص همچنین میتوانند بیانگر توانایی شرکت در مدیریت هزینهها باشند و به همین دلیل از معیارهای مهم در تصمیمگیری برای سرمایهگذاری هستند. اما حاشیه سود چیست و حاشیه سود خالص و عملیاتی چگونه بهرهوری شرکتها را نشان میدهند؟
حاشیه سود یعنی چه؟
پیش از آنکه به سود خالص یا زیان خالص سود خالص یا زیان خالص توضیح حاشیه سود خالص و عملیاتی بپردازیم، بهتر است ابتدا کمی در خصوص مفهوم حاشیه سود صحبت کنیم. حاشیه سود مشخص میکند که از هر یک ریال (یا دلار) فروش محصول، چه مقدار سود کسب میشود. به این منظور مقدار سود را پس از کسر مالیات، بر میزان فروش خالص تقسیم میکنند. حاشیه سود خود به دستههای مختلفی تقسیم میشود. حاشیه سود خالص و عملیاتی، حاشیه سود ناخالص و حاشیه سود قبل از مالیات، از جمله انواع حاشیه سود به شمار میروند.
حاشیه سود به صورت درصدی بیان میشود. مثلا حاشیه سود ۳۰ درصدی نشانگر آن است که درآمد خالص شرکت به ازای هر ریال برابر است با ۰.۳ ریال از کل درآمد شرکت. چنانچه شرکت از فروش هر ریال از محصولات خود پول بیشتری کسب کند، حاشیه سود او بالاتر میرود. همچنین به عنوان یک نکته نیز باید این مطلب را در نظر گرفت که معمولا زمانی که صحبت از حاشیه سود میشود، منظور حاشیه سود خالص است.
سهامداران با توجه به این فاکتور میتوانند سوددهی شرکتها را با یکدیگر مقایسه کنند. همچنین مدیران شرکت از شاخص حاشیه سود برای اندازهگیری تولید درآمد استفاده میکنند. بهترین شیوه در این میان آن است که حاشیه سود شرکت در چند دوره با شرکتهای مشابه و فعال در همان صنعت مقایسه شود.
نکته :سود خالص یا زیان خالص
درست است که بررسی میزان سود خالص معیار مهمی در تحلیل بنیادی است و افراد زیادی به آن توجه میکنند تا سوددهی شرکت را متوجه شوند، اما نمیتوان فقط و فقط به سودهای خالص توجه کرد. این مسئله موجب میشود که عملکرد شرکت به صورت دقیق بررسی نشود. نسبتهای حاشیه سود به جای آنکه میزان داراییها، سهام و سرمایهگذاریهای شرکت را تخمین بزنند، میزان پولی را در نظر میگیرند که شرکت از فروش محصولات و داراییها و سرمایهگذاریها به دست خواهد آورد.
حاشیه سود خالص چیست؟
در صورتی که هزینههای عملیاتی، مالی و مالیات را از مجموع درآمد شرکت کسر کنیم، سود خالص به دست میآید. یعنی با کسر تمامی هزینهها از سود شرکت، سود خالص به دست میآید.
سود خالص ممکن است مثبت یا منفی باشد. چنانچه حاصل محاسباتی که به آن اشاره شد، منفی باشد، به آن زیان خالص گفته میشود.
شناسایی شرکتهای سودده با بررسی سود خالص انجام میشود. همچنین به منظور محاسبه سود هر سهم نیز از این معیار استفاده میشود. دقیقا به همین خاطر است که معمولا به جای عبارت سود خالص، از عباراتی نظیر درآمد خالص شرکت یا EPS استفاده میشود. زمانی که شرکتی در مسیر رشد درآمدها و کاهش هزینهها باشد، این مسئله نشان از بهبود سود خالص آن شرکت دارد.
بیشتر بخوانید
حاشیه سود خالص را در تحلیلها مورداستفاده قرار میدهند. تغییراتی که در این معیار حاصل میشود، بیانگر تغییرات در سود هر سهم است. به این ترتیب سرمایهگذاران قادر خواهند بود که میزان تغییرات سهام مختلف را در دورههای گوناگون به دست آورند. سپس میتوانند زمان مناسب را سود خالص یا زیان خالص برای خرید سهم تشخیص دهند.
درصد حاشیه سود خالص نشان میدهد که از هر یک ریال فروش شرکت، چه اندازه از آن به سود خالص تبدیل شده است. مثلا اگر حاشیه سود خالص یک شرکت ۳۳ درصد باشد نشان میدهد که از هر ۱۰۰ ریال فروش شرکت، مبلغ ۳۳ ریال آن سود خالص است. لازم به ذکر است که افزایش سود خالص به دو طریق انجام میشود؛ یا از طریق افزایش مبلغ فروش شرکت و یا از طریق کاهش هزینهها.
نکات مربوط به بررسی حاشیه سود خالص
با استفاده از گزارش عملکرد دورهای شرکت، میتوان حاشیه سود خالص و ناخالص شرکتها را تحلیل و بررسی کرد اما به هر حال باید این امر را در نظر گرفت که ممکن است شرکتها حاشیه سود خالص یا ناخالص خود را کمتر از میزان واقعیاش نشان دهند. اما در گزارش میاندورهای، حاشیه سود خالص یا ناخالص شرکت به شکل صحیح و دقیق و درستی اعلام میشود.
چنانچه افزایش حاشیه سود خالص ناشی از افزایش فروش شرکت باشد، لازم است که دلیل آن نیز مشخص شود چرا که ممکن است در یک شرکت شاهد افزایش فروش باشیم؛ اما این افزایش ناشی از افزایش نرخها باشد. آن هم در شرایطی که مقدار فروش در مقایسه با گذشته کاهش پیدا کرده باشد. چنانچه این اتفاق رخ دهد باید انتظار داشت که حاشیه سود ناخالص شرکت در آینده کم شود.
حاشیه سود عملیاتی چیست؟
حاشیه سود عملیاتی به میزان سودی گفته میشود که پس از پرداخت هزینههای متغیر و البته پیش از پرداخت بهره یا مالیات به دست میآید. در واقع این شاخص محاسبه میکند که میزان سود حاصل از هر یک ریال (یا دلار) فروش پس از پرداخت هزینههای متغیر تولید از جمله دستمزدها و مواد خام، چقدر است؛ ولی این محاسبات مربوط به زمانی است که بهره یا مالیات پرداخت نشده باشد.
درآمد عملیاتی که در محاسبه حاشیه سود عملیاتی به آن نیاز داریم، معادل با درآمد پیش از پرداخت بهره و مالیات است. به منظور اطلاع از نرخ درآمد عملیاتی و میزان فروش خالص برای هر شرکت، باید به صورتهای مالی مراجعه کرد. این اطلاعات در صورتهای مالی میاندورهای ماهانه، سهماهه، ششماهه و یا یکساله درج میشود. با مراجعه به سامانه جامع اطلاعرسانی ناشران (کدال) به آدرس www.codal.ir، میتوان به این اطلاعات دسترسی پیدا کرد.
نکاتی در خصوص حاشیه سود عملیاتی:
– سود عملیاتی بیانگر تفاوت میان سود ناخالص و هزینههای عملیاتی نظیر هزینههای اداری، توزیع، بازاریابی و فروش و سایر هزینههای عمومی است.
– حاشیه سود عملیاتی معیاری است که کنترل هزینههای عملیاتی در سودآوری شرکت را بررسی میکند.
– هرچه نسبت سود عملیاتی به میزان فروش عدد بزرگتری باشد، به این معناست که هم میزان سودآوری شرکت و هم میزان موفقیت در کاهش هزینههای عملیاتی زیاد است.
بیشتر بخوانید
روش محاسبه حاشیه سود خالص و عملیاتی
به منظور محاسبه سود عملیاتی لازم است که از فرمول زیر استفاده شود:
دقت کنید که درآمد سود خالص یا زیان خالص عملیاتی که همان درآمد حاصل از کسر تمام هزینههاست، در صورت حساب سود و زیان شرکت باقی میماند. سود عملیاتی را نیز معمولا در بخش پایانی اظهارنامه درآمد درج میکنند.
مجددا یادآور میشویم که هنگام محاسبه حاشیه سود عملیاتی، درآمد عملیاتی در این فرمول، درآمدی است که قبل از پرداخت بهره و مالیات حاصل شده است. هزینه تمامی کالاهایی که به فروش رفته است و تمامی هزینههای معمول مربوط به فروش محصول و سایر هزینههای عمومی، از سود عملیاتی، درآمد خالص و سود خالص کسر میشود.
حاشیه سود خالص نیز از فرمول زیر به دست میآید:
محدودیتهای حاشیه سود خالص و عملیاتی
درست است که حاشیه سود فاکتور مهمی برای مقایسه شرکتهاست اما حاشیه سود خالص و عملیاتی را تنها میتوان به منظور مقایسه شرکتهایی که در یک زمینه فعالیت میکنند، مورد استفاده قرار داد. منظور شرکتهای فعال در یک صنعت خاص است. همچنین در حالت ایدهآل، بهتر است شرکتهایی که قصد مقیسه آنها را دارید، مدلهای فروش و تجاری و کسبوکار یکسانی هم داشته باشند.
هنگامی که شرکتهای مختلف در صنایع مختلف فعالیت میکنند، مدلهای تجاری آنها نیز متفاوت خواهد بود. بدیهی است که این مسئله تفاوت در حاشیه سود عملیاتی را در پی دارد. به همین دلیل مقایسه کردن شرکتهایی که با هم تفاوت دارند کار منطقی و عاقلانهای به نظر نمیآید.
مثلا برخی از شرکتها اقدام به فروش اجناس گرانقیمت میکنند و سود بالایی به دست میآورند. این مسئله در حالی است که ممکن است موجودی کالا و هزینههای سربار این شرکت کم باشد. همچنین شاید درآمد شرکت متوسط باشد اما حاشیه سود آن بالا باشد.
در سمت دیگر، شرکتهایی که کالاهایی اساسی تولید میکنند، نیازمند استخدام نیروی کار بیشتر و برخورداری از فضای بزرگتری هستند. این شرکتها موجودی کالای بیشتری دارند و هزینه سربار نیز در آنها به نسبت بالاست. در این شرکتها ممکن است درآمد بالا باشد اما حاشیه سود آنها پایین است.
فراموش نکنید که درآمد عملیاتی یا همان درآمد پیش از پرداخت بهره و مالیات و استهلاک، با جریان نقدی تفاوت دارد. افزایش در حساب یا سرمایه در گردش شرکتها به منظور تامین هزینههای لازم برای تولید و حفظ پایه دارایی شرکت در درآمد عملیاتی در نظر گرفته نمیشود، حال آنکه در جریان نقدی چنین نیست. بهعلاوه مدیران شرکتها با بررسی حاشیه سود عملیاتی، به این مسئله پی میبرند که افزایش جمع کل درآمد شرکت از طریق کدامیک از پروژهها اتفاق میافتد. البته شیوههای تخصیص هزینههای سربار، کار دشوار و پیچیدهای است و نباید از این مسئله غافل بود.
کاربرد حاشیه سود
حاشیه سود پایین را میتوان چنین برداشت کرد که سوددهی شرکت وضعیت ایمنی ندارد. چنانچه یک شرکت با حاشیه سود پایین با کاهش فروش مواجه شود، میزان حاشیه سود آن کمتر هم خواهد شد. در این شرایط، حاشیه سود میتوان خنثی یا به طور کلی منفی شود.
حاشیه سود پایین اطلاعات زیادی در دل خود دارد. یعنی میتوان دریافت که شرایط یک صنعت یا شرایط کلان اقتصادی چگونه است. به عنوان مثال، کم بودن حاشیه سود یک شرکت، میتواند اینگونه تعبیر شود که میزان فروش آن شرکت در مقایسه با سایر شرکتهای فعال در همان صنعت کمتر است. یا میتواند به این معنا باشد که صنعتی که شرکت مذکور در آن فعال است، شرایط نامطلوبی دارد.
همچنین حاشیه سود پایین یعنی مخارج نسبت به درآمد بیشتر است. این امر میتواند ناشی از این مسئله باشد که مشکلات مدیریتی در شرکت وجود دارد و در نتیجه، مدیران سود خالص یا زیان خالص میکوشند که هزینهها را پایین نگه دارند. مخارج بالا میتواند در پی دلایل متعددی رخ دهد.
به عنوان مثال ممکن است شرکت موجودی زیادی از یک کالا داشته باشد که از میزان فروشش بیشتر است. یا ممکن است شرکت بیش از اندازه بزرگ و گسترده باشد و به این دلیل به کارمندان و فضای بیشتری نیاز داشته باشد. این مسئله طبیعتا نیازمند هزینههای بیشتری است.
در سمت دیگر، حاشیه سود بالا حاکی از آن است که شرکت میتواند به شکلی مطلوب، هزینهها را کنترل کند. به علاوه استراتژیهای قیمتگذاری نیز گهگاه در حاشیه سود خودنمایی میکند. مثلا با مشاهده حاشیه سود پایین، میتوان حدس زد کالاها با قیمت کمتری به فروش میرسند.
جمعبندی
به طور کلی حاشیه سود مفهومی است که در تحلیل سودآوری شرکتها کاربرد دارد. حاشیه سود را از تقسیم میزان سود به فروش شرکت به دست میآورند. سود عملیاتی، تفاوت سود خالص و هزینههای علمیاتی نظیر تمامی هزینههای عمومی، اداری، بازاریابی و فروش را نشان میدهد. نسبت سود عملیاتی به میزان فروش، حاشیه سود عملیاتی نام دارد. این معیار نشان میدهد که شرکت چقدر در کنترل هزینههای عملیاتی سودآوریاش موفق است. هرچه این نسبت بزرگتر باشد، به منزله سودآوری بیشتر و کاهش هزینههای عملیاتی است.
در سمت دیگر، با سود خالص سروکار داریم. سود خالص از کسر هزینههای عملیاتی، مالی و مالیات از مجموع درآمد شرکت به دست میآید. در واقع به بیان ساده، میتوان گفت سود خالص مقدار سود باقیمانده شرکت پس از کسر تمامی هزینههاست. با محاسبه نسبت سود خالص به میزان فروش، حاشیه سود خالص به دست میآید. این شاخص بیانگر میزان کنترل مطلوب هزینههای غیرعملیاتی و سودآوری شرکتها است و نشان میدهد که شرکت از بازدهی بالایی برخوردار است.
مبنای سود(زیان) خالص هر سهم اعلام شد
به گزارش خبرنگار اقتصادی خبرگزاری تسنیم؛ ناظر بازار شرکت بورس با انتشار اطلاعیهای اعلام کرد: مبنای اعلام سود(زیان) خالص هر سهم(EPS) از امروز(شنبه) بر اساس آخرین سود (زیان) محقق شده شرکتها در سال مالی گذشته است، بنابراین محاسبه نسبت P/E برای هر شرکت نیز بر اساس سود(زیان) خالص هر سهم مذکور میباشد.
گفتنی است P/E یا نسبت قیمت به سود یکی از ابزارهای قدیمی و عموما پر استفاده به منظور ارزش گذاری سهام است.
به عبارت دیگر P/E کوتاه شده نسبت price) P یا قیمت سهم) به (Earning per share یا سود هر سهم) است. همان گونه که از نام آن پیدا است، برای محاسبه P/E آخرین قیمت روز سهام یک شرکت به سود هر سهم (EPS) آن تقسیم میشود.
همچنین به لحاظ نظری، P/E یک سهم به ما میگوید که سرمایهگذاران چند ریال حاضرند به ازای هر ریال سود یک شرکت پرداخت نمایند. به همین جهت به آن ضریب سهام نیز میگویند. به عبارت دیگر اگر P/E یک سهم 20 باشد، به این معنی است که سرمایهگذاران حاضرند 20 ریال برای هر ریال از سود این سهم (که شرکت تولید میکند) بپردازند.
دیدگاه شما