اگر در تایم فریم روزانه معامله میکنید، هرگز از نقاط پیووت هفته یا ساعت قبل استفاده نکنید، زیرا سیگنالهای اشتباه دریافت میکنید.
نقاط پیوت (Pivot Points) چیست و چه کاربردی در تحلیل تکنیکال دارد؟ + ویدئو
نقاط پیوت (Pivot Points) یک اندیکاتور تکنیکال و یا نوعی محاسبات است، که برای تشخیص روند کلی بازار در تایم فریمهای مختلف کاربرد دارد.
نقاط معرفی پیوت پوینت پیوت، بر اساس میانگینی از بالاترین و پایینترین قیمت تمام شده روز قبل محاسبه میشود. در روزهای بعدی، معامله در بالاتر از نقطه پیوت روز قبل، نشان میدهد که روند صعودی است و اگر در پایینتر از پیوت روز قبل ترید انجام شود، احساسات بازار بیشتر بر روی روند نزولی متمرکز خواهد بود.
در اندیکاتور آن، علاوه بر نقاط پیوت، خطوط مقاومت و حمایت نیز در انجام محاسبات نقطه پیوت دخیل هستند. تمام این سطوح به تریدرها کمک میکنند تا نقاط مقاومت و حمایت را پیدا کنند. به همین صورت، اگر قیمت از این نقاط عبور کند، تریدرها میتوانند روند را تشخیص دهند.
نقاط پیوت (Pivot Points) چیست؟
- زمانی که قیمت یک دارایی بالاتر از نقطه پیوت حرکت کند، میتوان نتیجه گرفت که این یک روند گاوی (صعودی) است.
- اگر قیمت یک دارایی پایینتر از نقطه پیوت حرکت کند، نتیجه میگیریم که یک روند خرسی (نزولی) خواهیم داشت.
- اندیکاتور پیوت معمولا شامل ۴ سطح اضافی است؛ S1 و S2 برای نقاط حمایت و R1 و R2 برای نقاط مقاومت.
- نقاط مقاومت و حمایت ۱ و ۲ ممکن است روند را معکوس کنند؛ اما همچنین میتوانند تایید کننده روند نیز باشند. برای مثال، اگر قیمت در حال نزول است و پایینتر از S1 حرکت میکند، روند نزولی را تایید میکند و نشان میدهد که ممکن است قیمت تا S2 نیز نزول کند.
فرمول محاسبه نقاط پیوت
در این فرمول:
بالا (High) نشان دهنده بالاترین قیمت ثبت شده در روز قبل است.
پایین (Low) نشان دهنده پایین ترین قیمت ثبت شده در روز قبل است.
بسته شدن (Close) نشان دهنده قیمت تمام شده یا بسته شده روز قبل است.
نقاط پیوت را چگونه محاسبه کنیم؟
اندیکاتور پیوت را میتوان به نمودار اضافه کرد. این اندیکاتور این سطوح را به طور خودکار محاسبه و نشان میدهد. اما در اینجا ما به شما نحوه محاسبه دستی این نقاط را آموزش میدهیم.
۱. بعد از بسته شدن بازار و یا قبل از باز شدن روز بعد، بالا، پایین و بسته شدن را پیدا کنید.
۲. پس از یافتن این نقاط، آنها را با هم جمع کنید و سپس تقسیم بر ۳ کنید تا میانگین به دست آید.
۳. این عدد (قیمت) را بر روی چارت با P علامت بگذارید.
۴. پس از علامت گذاری، نقاط S1، R1، R2، S2 را محاسبه کنید؛ High و Low این محاسبات باید طبق روز قبل باشد.
تریدرها و به خصوص تریدرهای روزانه، از نقاط پیوت بسیار استفاده میکنند. اگر امروز صبح چهارشنبه است، از بالا، پایین و بسته شدن روز سه شنبه استفاده کنید تا نقاط پیوت امروز را به دست بیاورید.
نقاط پیوت به ما چه میگویند؟
نقطه پیوت اندیکاتور روزانه است که اغلب در معاملات آتی، کالاها و بازار سهام کاربرد دارد. بر خلاف میانگین متحرک یا اسیلاتورها، نقاط پیوت در طی روز ثابت باقی میمانند. این یعنی تریدرها میتوانند از سطوح ان برای برنامه ریزی معاملاتی استفاده کنند.
برای مثال، تریدرها میدانند که اگر قیمت پایینتر از نقطه پیوت حرکت کرد، احتمالا باید به زودی فروش انجام دهند و اگر قیمت بالاتر از این نقاط حرکت کرد، به زودی باید خرید کنند.
سطوح S1، S2، R1 و R2 میتوانند به عنوان هدف برای این تریدها استفاده شوند؛ تارگتهایی مانند حد ضرر و حد سود. همچنین تریدرها میتوانند نقاط ورود به بازار و خروج از آن را با این نقاط پیدا کنند.
ترکیب نقاط پیوت با اندیکاتورهای روندی دیگر، میتواند برای تریدرها تمرین خوبی باشد؛ اگر از میانگین متحرک ۵۰ یا ۲۰۰ استفاده میکنید، نقاط پیوت میتوانند با یکدیگر تقاطع یا همگرایی داشته باشند. همچنین ترکیب نقاط پیوت با فیبوناچی انبساطی، سطوح مقاومت و حمایت قدرتمندتری را ارائه میدهد.
تفاوت بین نقاط پیوت و فیبوناچی اصلاحی
نقاط پیوت و فیبوناچی اصلاحی یا انبساطی، هر دو خطوط افقی هستند که مناطق مقاومت و حمایت را مشخص میکنند.
سطوح فیبوناچی اصلاحی و انبساطی میتوانند توسط هر نقطه قیمتی بر روی نمودار ساخته شوند؛ زمانی که این سطح مشخص شدند، خطوط به صورت درصدی بر روی محدوده انتخابی رسم میشوند.
نقاط پیوت از درصد استفاده نمیکنند و مبنای آنها اعداد ثابت هستند؛ بالا، پایین و بسته شدن روز قبلی.
تفسیر و کاربرد نقاط پیوت
زمانی که نقاط پیوت را محاسبه میکنید، یک مقاومت و حمایت ابتدایی به دست میآورید. به این معنی که بیشترین حرکت، احتمالا در همین حدود قیمت اتفاق میافتد. دیگر سطوح مقاومت و حمایت قدرت و اعتبار چندانی ندارند، اما هنوز هم میتوانند برای تشخیص حرکات قیمتی مفید باشند.
نقاط پیوت میتواند به دو صورت استفاده شود؛ کاربرد اول تشخیص جهت روند است که قبلا توضیح دادیم. کاربرد دوم تشخیص سطوح قیمتی برای ورود و خروج به بازار است. برای مثال، یک تریدر میخواهد یک سفارش Limit قرار دهد تا در صورت شکست خط مقاومت، ۱۰۰ سهم خریداری کند. همچنین در محدوده خط حمایت، حد ضرر خود را قرار میدهد.
برخی اوقات این سطوح برای پیش بینی حرکات قیمت بسیار خوب است؛ اما برخی اوقات نیز این سطوح تاثیر خاصی ندارند.
میزان موفقیت با نقاط پیوت، تنها و تنها به توانایی تریدر در ترکیب منطقی با دیگر اندیکاتورهای تکنیکال بستگی دارد. این اندیکاتورها میتوانند هر چیزی باشند؛ MACD، الگوهای کندل استیک، میانگینهای متحرک و غیره. هرچه سیگنالهای این اندیکاتورها به هم شبیهتر باشند، میزان موفقیت بیشتر است.
استفاده از نقاط پیوت در ترید
تا این لحظه، به نظر میرسد که نقاط پیوت مستقیما و بدون واسطه، معرفی پیوت پوینت نقاط محتمل ادامه قیمت یا معکوس شدن آن را به ما میگوید. باز کردن پوزیشن در این سطوح (که پتانسیل تغییر روند وجود دارد)، یک استراتژی معمول و پرطرفدار است.
برای بهبود عملکرد این استراتژی، تریدرها نقاط پیوت را با دیگر اندیکاتورها (مثل میانگین متحرک ۵۰) ترکیب میکنند. این کار باعث میشود که قدرت روند را اندازی گیری کنند و فقط در یک جهت معامله انجام دهند.
به علاوه، به جای اعتماد به اولین تماس با سطح نقطه پیوت، یک معاملهگر ممکن است صبر کند تا دومین یا سومین برخورد نیز انجام شود تا از اعتبار آن مطمئن شود. در ادامه، یک نمونه از این قضیه که “چرا تایید اعتبار یک سطح، بهتر از ورود به بازار با اولین برخورد است” را مثال معرفی پیوت پوینت میزنیم.
زمانی که یک خبر یا اطلاعاتی منتشر میشود، حجم معاملات بازار به طور محسوسی افزایش مییابد و تمام حرکات قیمتی گذشته و مقاومت و حمایت امروز، میتوانند به سرعت منسوخ شوند.
یک کندل بزرگ سبز (با حجم بالا) در تایم فریم ۵ دقیقه را تصور کنید که قیمت در بین دو سطح پیوت در حال حرکت است؛ اگر ما با هر برخورد پیوت ترید میکردیم، هر دو پوزیشن خرید و فروش را در عرض ۵ دقیقه باز میکردیم. در این حالت، بازار یا صعودی میشد یا نزولی، بدون این که واکنشی به نقاط پیوت نشان دهد.
پس شما باید مراقب باشید و مطمئن شوید که در نقاطی که قیمت به آنها واکنش نشان نمیدهد (با وجود حجم معاملات بالا)، معامله نکنید.
اگر قرار باشد که قوانین این سیستم را بنویسیم:
۱. الف) اگر SMA 50 به سمت بالا متمایل شد، فقط پوزیشن خرید باز کنید.
۱. ب) اگر SMA 50 به سمت پایین متمایل شد، فقط پوزیشن فروش باز کنید.
۲. اگر قیمت با برخورد به سطح پیوت معکوس شد، صبر کنید تا بار دوم هم همین اتفاق تکرار شود تا اعتبار آن سطح را تایید کند.
برای تریدرهای روزانه، استفاده از چارتهای ۵ دقیقهای تا یک ساعته از همه مناسبتر هستند. تریدرهای سوئینگ یا نوسانی که از نقاط پیوت هفتگی استفاده میکنند، میتوانند از نمودارهای ۴ ساعته و روزانه استفاده کنند و تریدرهای پوزیشن که از پیوتهای ماهیانه استفاده میکنند نیز میتوانند از چارتهای روزانه یا هفتگی استفاده کنند.
نقاط پیوت یک سیستم نسبتا آسان است که میتواند بسیار تاثیرگذار و مفید باشد. اما در صورت بی روند شدن بازار، نقاط پیوت کاربرد چندانی ندارد و ما اگر پوزیشن باز داریم، میتوانیم آن را ببندیم و اگر پوزیشن باز نداریم، بهتر است وارد معامله نشویم.
یک روش دیگر نیز وجود دارد؛ ما میتوانیم از برخوردهای میانگینهای متحرک استفاده کنیم. برخی تریدرها از عددهای محبوب این میانگینها (مثل ۵۰، ۱۰۰ و ۲۰۰) به عنوان سطوح حمایت و مقاومت استفاده میکنند.
در سیستم نقاط پیوت، حد سود (Take Profit) طبیعتا بر روی سطح بعدی مقاومت یا حمایت قرار میگیرد. در این حالت، اگر ما بر روی سطح حمایتی S2 پوزیشن باز کنیم، حد سود ما بر روی S3 (که پایینتر است) قرار میگیرد. البته بیشتر تریدرها در بین مناطق R1، R2، S1 و S2 ترید میکنند و سطوح R3 و S3 بسیار کم استفاده میشوند.
نکاتی درباره مناطق زمانی
نقاط پیوت همچنین به مناطق زمانی حساسیت نشان میدهند؛ بیشتر نقاط پیوت در زمان بسته شدن بازارهای نیویورک یا لندن مد نظر قرار میگیرند؛ بنابراین کسی که از یک صرافی ارز دیجیتال یا بروکر با منطقه زمانی توکیو یا سان فرانسیسکو استفاده میکند، نقاط پیوت متفاوتی خواهد معرفی پیوت پوینت داشت. این باعث تفاوتهایی در اشل بین المللی خواهد شد و حتی ممکن است نقاط آنها در بازارهای جهانی ارزشی نداشته باشد.
پیشنهاد میکنیم که زمان نمودارهای خود را بر روی نیویورک یا لندن تنظیم کنید؛ چون هر دوی این مناطق، طبق زمان هماهنگ جهانی (UTC) یا گرینویچ (GMT) تنظیم شدهاند.
هر نمودار زمانی که انتخاب میکنید، بدانید که نقاط پیوت میتوانند در پشت پرده، طبق اطلاعات قیمتی گذشته محاسبه شوند. این مهم است که مطمئن شوید در بازاری که قصد ترید دارید، قیمت به سطوح پیوت واکنش نشان میدهد.
در بازار سهام (که تنها ساعاتی از روز باز است) میتوانید از بالا، پایین و بسته شدن ساعات استاندارد امروز استفاده کنید. در بازارهای ۲۴ ساعته مثل فارکس و ارزهای دیجیتال، شما میتوانید از بالا، پایین و بسته شدن روز فعلی برای محاسبه پیوت فردا استفاده کنید.
تریدرها از نقاط پیوت به صورت منظم و با تناسب استفاده میکنند؛ یعنی اگر در تایم فریم ماهیانه معامله میکنند، پیوت ماه قبل را محاسبه میکنند، اگر در چارت هفتگی ترید میکنند، نقاط پیوت هفته قبل را استفاده میکنند و به همین ترتیب تا آخر.
اگر در تایم فریم روزانه معامله میکنید، هرگز از نقاط پیووت هفته یا ساعت قبل استفاده نکنید، زیرا سیگنالهای اشتباه دریافت میکنید.
روشی برای محاسبه نقاط پیوت فردا
شما میتوانید برای به دست آوردن نقاط پیوت فردا، طبق فرمول بالا عمل کنید:
در این تصویر اگر: بسته شدن امروز کوچکتر از باز شدن آن باشد:
محاسبه:
بالا (High) امروز + پایین (Low) امروز + بسته معرفی پیوت پوینت شدن امروز + پایین (Low) امروز = X
پیش بینی فردا:
High = X تقسیم بر ۲ – پایین امروز
Low = X تقسیم بر ۲ – بالای امروز
اگر: بسته شدن امروز بزرگتر از باز شدن آن باشد:
محاسبه:
بالا (High) امروز + پایین (Low) امروز + بسته شدن امروز + بالا (High) امروز = X
پیش بینی فردا:
High = X تقسیم بر ۲ – پایین امروز
Low = X تقسیم بر ۲ – بالای امروز
اگر: بسته شدن امروز مساوی با باز شدن آن باشد:
محاسبه:
بالا (High) امروز + پایین (Low) امروز + بسته شدن امروز + بسته شدن امروز = X
پیش بینی فردا:
High = X تقسیم بر ۲ – پایین امروز
Low = X تقسیم بر ۲ – بالای امروز
جمع بندی
نقاط پیوت بر اساس محاسبات سادهای ساخته میشوند و برای تعدادی از تریدرها مناسب هستند و عدهای دیگر نیز آن را نامناسب میدانند؛ هیچ اطمینانی از این که قیمت در کجا توقف میکند، کجا معکوس میشود یا حتی به سطوح مشخص شده در نمودار میرسد یا نه، وجود ندارد. بعضی اوقات نیز قیمت در یک سطح، حرکت رفت و برگشتی دارد.
پس درست مثل تمام اندیکاتورها، نقاط پیوت نیز باید بخشی از استراتژی معاملاتی باشد و به تنهایی کاربرد چندانی ندارد.
همانطور که میبینید، سیستمهای مختلفی برای نقاط پیوت وجود دارد. نحوه محاسبه این نقاط برای این که بدانید از چه سیستمی استفاده میکنید، بسیار مهم است. بسیاری از پلتفرمهای چارت این کار را برای ما انجام میدهند؛ فقط کافی است که اندیکاتور نقاط پیوت را به نمودار اضافه کنید و تنظیمات دلخواهتان را اعمال کنید.
آموزش اندیکاتور پیوت پوینت pivot point
یکی از روشهای استفاده از نواحی حمایت و مقاومت در تحلیل تکنیکال اندیکاتور پیوت پوینت میباشد. این پیوتها که به انواع مختلفی از جمله پیوت کلاسیک یا استاندارد و پیوت کاماریلا و پیوت فیبوناچی تقسیم میشود، هرکدام بصورت جداگانه محاسبه میگردد که در ادامه به توضیح هرکدام از آنها و نحوه استفاده از پیوتها خواهیم پرداخت.
پیوت پوینت چیست؟
اندیکاتور پیوت پوینت میانگینهای بالاترین و پایینترین قیمتهای پایانی را نشان میدهد که در یک جلسه معاملاتی یا یک روز معاملاتی رخ میدهد. Pivot Points نوعی اندیکاتور است که برای تحلیل تکنیکال استفاده میشود و مبنایی را برای تعیین روند بازار فراهم میکند.
به بیان ساده، پیوت سطح قیمتی است که توسط معاملهگران حرفهای برای ارزیابی صعودی یا نزولی بودن قیمتها استفاده میشود.
اساس تقریباً تمام اشکال تحلیل تکنیکال، مفاهیم اصلی حمایت و مقاومت است. اینها را میتوان به عنوان سطوحی در نظر گرفت که انتظار میرود میدانهای اصلی نبرد در نبرد بین خرسها و گاوها باشند. با نزدیک شدن بازار به آنها، برخی از معاملهگران انتظار دارند که قیمت در این نواحی واکنش نشان دهد و دچار تغییر روند یا با شکست آنها ادامه روند دهد.
در واقع اندیکاتور پیوت با محاسبه سقف و کف قیمتهای روز گذشته یا سشن معاملاتی گذشته یک پیشبینی از نواحی حمایت و مقاومتی را برای روز بعد انجام میدهد که میتوان از آنها برای انجام معاملات و نقاط ورود و خروج استفاده کرد.
مزایای اندیکاتور پیوت پوینت
منحصر به فرد معرفی پیوت پوینت برای ترید روزانه: فرمول نقاط محوری یا پیوتها دادههای روز معاملاتی قبلی را میگیرد و آن را در روز معاملاتی جاری اعمال میکند. به این ترتیب، سطوحی که شما به آنها نگاه میکنید فقط برای روز معاملاتی جاری قابل اجرا هستند. این باعث میشود که پیوت به شاخص منحصر به فرد نهایی برای معاملات روزانه تبدیل شوند.
تایم فریمهای کوتاه مدت: از آنجایی که دادههای نقاط محوری مربوط به یک روز معاملاتی هستند، این اندیکاتور فقط برای بازههای زمانی کوتاهتر قابل اعمال است. مثل تایم فریم ۱۵ دقیقه و پایینتر.
دقت بالا: اندیکاتور پیوت یکی از دقیقترین ابزارهای معاملاتی است. دلیل این امر این است که این اندیکاتور توسط بسیاری از معاملهگران روزانه، حرفهای و خرده فروشی به طور یکسان استفاده میشود.
استفاده آسان: اندیکاتور PP یک ابزار تجاری آسان برای استفاده است. اکثر پلتفرمهای معاملاتی این نوع اندیکاتور را ارائه میدهند.
انواع پیوت ها و نحوه محاسبه پیوت
در اینجا به سه نوع متداول پیوتها و نحوه محاسبه آنها میپردازیم:
پیوویت پوینت استاندارد یا کلاسیک standard pivot point
در این مدل پیوت یک ناحیه مرکزی یا میانگین وجود دارد که با حرف p مشخص میگردد. همچنین دارای ۴ مقاومت و حمایت میباشد که بصورت S1 تا S4 و R1 تا R4 نمایش داده میشود. این نواحی به شکل زیر محاسبه میشود.
Pivot Point (PP) = (Prior Daily High + Low + Close) / 3
برای بدست آوردن p اصلی روزانه باید مقادیر کندل روز قبل که شامل بیشترین قیمت، کمترین قیمت و قیمت بسته شده است را باهم جمع کرده و بر ۳ تقسیم کنیم.
محاسبه سایر سطوح بصورت زیر است:
R1 = (2 x Pivot Point) – Prior Daily Low
R2 = Pivot Point + (Prior Daily High – Prior Daily Low)
S1 = (2 x Pivot Point) – Prior Daily High
S2 = Pivot Point – (Prior Daily High – Prior Daily Low)
R3 = Daily High + 2 x (Pivot Point – Prior Daily Low)
S3 = Daily Low – ۲ x (Prior Daily High – Pivot Point)
مشاهده میکنید که فرمول های R1، R2، R3، S1، S2 و S3 همگی شامل مقدار PP هستند. بنابراین محاسبه درست مقدار pp بسیار مهم است. البته این محاسبات بوسیله اندیکاتور انجام میشود و سطوح روی چارت مشخص میگردد.
پیوت پوینت فیبوناچی Fibonacci Pivot point
نقطه محوری فیبوناچی شاید محبوبترین پیوت در میان معاملهگران باشد.
برای محاسبه این نوع پیوت از نقاط اصلاحی و اعداد مهم در فیبوناچی مثل ۳۸.۲% و ۶۱.۸% استفاده میکنیم.
برای محاسبه نقطه محوری پایه:
Pivot Point (P) = (High + Low + Close) / 3
محاسبه اولین سطح پشتیبانی:
Support 1 (S1) = P –
محاسبه دومین سطح پشتیبانی:
Support 2 (S2) = P –
هنگام محاسبه اولین سطح مقاومت:
Resistance 1 (R1) = P +
هنگام محاسبه دومین سطح مقاومت:
Resistance 2 (R2) = P +
هنگام محاسبه سومین سطح مقاومت:
Resistance 3 (R3) = P +
پیوت کاماریلا Camarilla Pivot Point
نقطه محوری دیگری که معاملهگران از آن استفاده میکنند، نقاط محوری Camarilla هستند. نیک اسکات پیوت، Camarilla را در دهه ۱۹۸۰ اختراع کرد. در معرفی پیوت پوینت این نوع پیوت هم مثل کلاسیک ۴ سطح حمایتی و مقاومتی و همچنین یک سطح میانگین یا pp وجود دارد.
نحوه محاسبه خطوط کاماریلا به صورت زیر است:
Resistance 4 (R4) = Closing + ((High – Low) x 1.5000)
Resistance 3 (R3) = Closing + ((High – Low) x 1.2500)
Resistance 2 (R2) = Closing + ((High – Low) x 1.1666)
Resistance 1 (R1) = Closing + ((High – Low x 1.0833)
Pivot point (PP) = (High + Low +Closing) / 3
Support 1 (S1) = Closing – ((High – Low) x 1.0833)
Support 2 (S2) = Closing – ((High – Low) x 1.1666)
Support 3 (S3) = Closing – ((High – Low) x 1.2500)
Support 4 (S4) = Closing – ((High- Low) x 1.5000)
اندیکاتور پیوت پوینت برای متاتریدر ۴ و ۵
بعد از اینکه اندیکاتور پیوت پوینت را برای متاتریدر دانلود کردید و فایل آن را در قسمت اندیکاتورها قرار دادید میتوانید آن را اجرا کنید. برای انتخاب نوع پیوت باید به تنظیمات اندیکاتور رفته و مانند تصویر زیر نوع pp مد نظر خود را انتخاب کنید. همچنین سایر تنطیمات را مانند ضخامت خطوط و تعداد دورهها و زمان آن مثل ساعتی یا روزانه یا هفتگی را نیز مشخص کنید.
اندیکاتور پیوت برای تریدینگ ویو
این اندیکاتور بر روی پلتفرم تریدینگ ویو بصورت پیش فرض نیز قرار دارد. کافی است در بخش اندیکاتورها در Tradingview عبارت Pivot Point standard را سرچ کنید و آن را اجرا نمایید.
بیشتر بخوانید: آموزش اندیکاتور تمساح
در قسمت تنظیمات اندیکاتور نیز میتوانید مشخصات پیوت و سایر تنظیمات را اعمال کنید.
توجه داشته باشید که در تریدینگ ویو در صورتی که پیوت روزانه را بخواهید باید نمودار را در تایم فریمهای ۱۵ دقیقه یا پایینتر قرار دهید و اگر پیوت هفتگی را بخواهید باید نمودار را در تایم فریم ۱ ساعته یا ۴ ساعته قرار دهید. همچنین تایم فریم روزانه پیوت ماهانه و تایم فریم هفتگی پیوتهای سالانه را نشان میدهد.
نحوه استفاده از اندیکاتور پیوت
در مرحله اول، ما میتوانیم از نقطه محوری پایه خود به عنوان راهی برای اندازهگیری جهت کلی استفاده کنیم. اگر قیمت غالب بازار بالاتر از نقطه محوری پایه باشد، نشان دهنده صعودی است. اگر بازار پایینتر از محور پایه باشد، یک بازار نزولی را نشان میدهد.
در مرحله دوم، ما میتوانیم از سطوح حمایت و مقاومت خود برای قرار دادن نقاط حد سود یا حد ضرر معاملات خود استفاده کنیم. قوانین معاملاتی پیوتها ما را ملزم میکند زمانی که اندیکاتور بازار صعودی را نشان میدهد، موقعیت خرید داشته باشیم یا در شرایط نزولی موقعیت فروش داشته باشیم. هدف شما این است که وقتی بازار به سطوح مقاومتی میرسد، معرفی پیوت پوینت موقعیتهای خرید را ببندید، یا زمانی که بازار به سطوح حمایتی کاهش مییابد، موقعیتهای فروش را ببندید.
از طرف دیگر، میتوانید از سطوح حمایت و مقاومت بهعنوان شاخص زمان باز کردن موقعیتها استفاده کنید. زمانی که بازار به مقاومت میرسد، پوزیشن فروش باز میکنید و زمانی که به خطوط حمایت میرسد پوزیشن خرید باز کنید.
استراتژی پیوت کاماریلا
در اینجا دو مورد از استراتژیهای مورد علاقه معاملهگران با استفاده از این اندیکاتور مفید آورده شده است:
کاماریلا در ناحیه رنج
محدوده رنج که به آن sideways هم گفته میشود، قیمت بین خطوط حمایت و مقاومت معامله میشود.
خطوط کامتریلا در میان معاملهگران بسیار محبوب است زیرا هر روز این اندیکاتور محدوده جدیدی را برای معامله مشخص میکند.
معاملهگرانی که علاقمند به معکوس شدن کوتاه مدت هستند، میتوانند روی تغییر قیمت بین محورهای R3 و S3 تمرکز کنند. معاملهگران این منطقه را محدوده روزانه در نظر میگیرند که میتواند برای یک استراتژی نقطه محوری خوب برای معاملات روزانه استفاده شود. منطقهای را ایجاد میکند که معاملهگران میتوانند از آن برای تصمیمگیری در مورد زمان ورود به بازار استفاده کنند.
معاملهگران معکوس روند به دنبال حرکت قیمت به سمت نقطه مقاومت یا حمایت هستند. در صورتی که مقاومت مانع از افزایش قیمت شود، معاملهگر محدوده ممکن است در نظر داشته باشد که یک پوزیشن فروش را در نزدیکی محور R3 باز کند و پیشبینی کند که قیمت به سمت حمایت حرکت میکند.
با این حال، اگر قیمت در حدود حمایت S3 باقی بماند، یک معاملهگر ممکن است در نظر داشته باشد که موقعیت خرید را در نزدیکی آن حمایت محوری S3 با پیش بینی اینکه قیمت ممکن است به سمت مقاومت R3 حرکت کند، باز کند.
با این حال، در اینجا مهم است توجه داشته باشید که ممکن است قیمت هیچ یک از اینها را انجام ندهد و میتواند در تمام طول روز در محدوده باقی بماند. این استراتژی برای دورههایی با نوسانات کم، مانند سشن آسیایی، مناسبتر است.
پیوت کاماریلا در روند
روند یک حرکت ثابت قیمت است که برای یک دوره زمانی خاص به صعود یا نزول ادامه میدهد. استراتژی معاملاتی نقطه محوری Camarilla میتواند در بازارهای پرطرفدار بسیار مفید باشد و میتواند سطوح کلیدی برای ورود و حد ضرر و حد سود پیشنهاد دهد. اگر بازار در روند صعودی باشد، معاملهگران معمولاً به دنبال فرصتی معرفی پیوت پوینت برای خرید در S3 هستند، با حد ضرردر S4. اگر بازار در روند نزولی باشد، معاملهگران ممکن است در R3 بفروشند و حد ضرر را در R4 قرار دهند.
امیدواریم که این مقدمه مفیدی برای معاملات به کمک پیوتها بوده باشد. اینکه این روش چقدر با سبک معاملاتی شما مطابقت دارد، تنها به شما بستگی دارد. میتوانید ابتدا در یک حساب دمو روش معاملاتی خود را به کمک پیوتها انجام دهید تا به مهارت کافی برسید.
با پیوت پوینت وودی، کاماریلا و فیبوناچی آشنا شوید
روش استاندارد محاسبه نقاط پیوت تنها راه محاسبه نقاط پیوت نیست.
معامله گران روی بهبود روش شناسایی نقطه پیوت اصلی کار کرده اند و اکنون به روش های دیگری نیز برای محاسبه نقاط پیوت دست یافته اند.
در این درس ، ما در مورد روش های دیگر صحبت خواهیم کرد ، و همچنین فرمول هایی را برای محاسبه این سطوح به شما ارائه خواهیم داد.
نقاط پیوت woodie
R2 = PP + کف – سقف
PP = (H + L + 2C) / 4
S1 = (2 X PP) – سقف
S2 = PP – کف + سقف
در فرمول های بالا مشاهده خواهید کرد که محاسبه نقطه پیوت بسیار متفاوت از محاسبه آن با روش استاندارد است.
همچنین ، برای محاسبه سطح حمایت و مقاومت مربوطه ، می توانید از اختلاف بین سقف و کف روز قبل استفاده کنید ، که به عبارتی به نام دامنه یا رنج شناخته می شود.
در زیر مثالی نموداری از محاسبه پیوت وودی برای EURUSD آورده شده است.
نقاط پیوت وودی (چوب خشکی) ، در واقع خطوط پر رنگ و یا سطوح حمایت و سطوح مقاومت هستند و خطوط نقطه چین ، نشان دهنده سطوح محاسبه شده از طریق روش استاندارد است.
از آنجا که آنها فرمول های مختلفی دارند ، سطوح حاصل از از محاسبات وودی بسیار متفاوت از مقادیر بدست آمده از طریق روش استاندارد است.
برخی از معامله گران ترجیح می دهند معرفی پیوت پوینت از فرمول های Woodie (چوب خشکی) استفاده کنند زیرا وزن بیشتری به قیمت بسته شدن دوره قبل می دهند.
برخی دیگر فرمول های استاندارد را ترجیح می دهند زیرا بسیاری از معامله گران این فرمول ها را مورد استفاده قرار می دهند که این امر می تواند باعث شود آنها خودبخود عمل کنند.
در هر صورت ، از آنجایی که مقاومت تبدیل به حمایت می شود (و بالعکس) ، اگر از فرمول های Woodie استفاده کنید ، باید چشم به این سطوح باشید زیرا ممکن است به مناطق ابراز علاقه مندی معامله گران تبدیل شوند. خلاصه هر کاری که شما را راضی می کند و مناسب شماست انجام دهید!
نقاط پیوت کاماریلا
R4 = C + ((H-L) x 1.5000)
R3 = C + ((H-L) x 1.2500)
R2 = C + ((H-L) x 1.1666)
R1 = C + ((H-L) x 1.0833)
S1 = C – ((H-L) x 1.0833)
S2 = C – ((H-L) x 1.1666)
S3 = C – ((H-L) x 1.2500)
S4 = C – ((H-L) x 1.5000)
فرمول های کاماریلا مشابه فرمول وودی هستند. آنها همچنین از دامنه و کلوز (بسته شدن) روز گذشته برای محاسبه سطح حمایت و مقاومت استفاده می کنند.
تنها تفاوت این است که شما باید برای 8 سطح اصلی (4 مقاومت و 4 حمایت) محاسبه انجام دهید ، و هر یک از این سطح ها باید در یک ضریب خاص ضرب شوند.
مفهوم اصلی نقاط پیوت کاماریلا این است که بر اساس این فرض است که قیمت تمایل طبیعی به بازگشت به وسط دارد ، یا در این مثال ، کلوز روز گذشته.
فرض این است که زمانی که قیمت به سطح حمایت یا مقاومت سوم برسد ، شما باید خرید یا فروش بگیرید.
با این حال ، اگر قیمت ناچارا از S4 یا R4 در رفت ، بدان معناست که روند روزانه قوی است و زمان آن است که شما سوار قطار شوید!
نگاه کنید که چگونه محاسبه کاماریلا ، سطوح متفاوتی (خطوط توپر) را در مقایسه با سطوح بدست آمده از روش استاندارد (خطوط نقطه چین) ، ارائه می دهد!
همانطور که در نمودار بالا مشاهده می کنید ، بر خلاف نقطه پیوت ، تأکید بیشتر بر قیمت بسته شدن است.
به همین دلیل ، ممکن است سطوح مقاومت در زیر نقطه پیوت باشد یا سطح حمایت بالاتر از آن باشد.
می بینید که چگونه تمام سطوح حمایت و مقاومت در بالای نقطه پیوت کاماریلا قرار گرفته اند؟
نقاط پیوت فیبوناچی
R3 = PP + ((کف– سقف) x 1.000)
R2 = PP + ((کف– سقف) x .618)
R1 = PP + ((کف– سقف) x .382)
S1 = PP – ((کف– سقف) x .382)
S2 = PP – ((کف– سقف) x .618)
S3 = PP – ((کف– سقف) x 1.000)
سطوح پیوت فیبوناچی اول با محاسبه نقطه پیوت مشابه روش استاندارد تعیین می شود.
و بعد ، باید دامنه روز قبل را در سطح فیبوناچی متناظر با آن ضرب کنید. بیشتر معامله گران از 38.2٪ ، 61.8٪ و 100٪ ریتریس (اصلاح) در محاسبات خود استفاده می کنند.
و در پایان ، اعدادی که حاصل می شود را به نقطه پیوت جمع یا از آن کم کنید و همین! سطح پیوت فیبوناچی در خدمت شماست!
به نمودار زیر نگاه کنید تا ببینید که چگونه سطوح محاسبه شده از طریق روش فیبوناچی (خطوط تو پر) با مقادیر محاسبه شده از طریق روش استاندارد (خطوط نقطه چین) متفاوت است.
منطق پشت پیوت فیبوناچی این است که بسیاری از معامله گران دوست دارند از نسبت های فیبوناچی استفاده کنند. تریدر ها از آنها برای سطوح اصلاح ، میانگین متحرک و غیره استفاده می کنند.
پس چرا برای نقاط پیوت از آنها استفاده نکیم؟
به یاد داشته باشید که از هر دو سطح فیبوناچی و سطوح پیوت برای پیدا کردن حمایت و مقاومت استفاده می شود.
با توجه به اینکه بسیاری از معامله گران این سطوح را رصد می کنند و به آنها واکنش نشان می دهند ، آنها می توانند به همین دلیل عمل کنند.
کدام روش محاسبه سطوح پیوت بهتر است؟
حقیقت این است که ، درست مثل انواع اندیکاتور ها که پیشتر آموختید ، بهترین روش وجود ندارد.
در واقع همه اینها بستگی به این دارد که شما چگونه دانش خود از نقاط پیوت را با سایر ابزار موجود در جعبه ابزار معاملاتی خود ترکیب می کنید.
فقط بدانید که بیشتر نرم افزارهای تکنیکال که محاسبات خودکار انجام می دهند در حالت معمول از روش استاندارد در محاسبه سطوح پیوت استفاده می کنند.
اما حال که می دانید چطور این سطوح را خود به تنهایی محاسبه کنید ، می توانید همگی را تغییر دهید و ببینید کدام یک برای شما بهتر جواب می دهد.
ما به زودی یک اندیکاتور مفید برای محاسبه و ترسیم پیوت پوینت ها به شما معرفی خواهیم کرد.
چگونه پیوت پوینت را محاسبه کنیم؟
در درس قبلی توضیح دادیم که پیوت پوینت چیست. در این درس به نحوه محاسبه پیوت پوینت می پردازیم.
نقطه پیوت و سطوح حمایت و مقاومت مربوطه ، با استفاده از قیمت باز شدن ، قیمت سقف ، قیمت کف و قیمت بسته شدن آخرین سشن معاملاتی محاسبه می شود.
از آنجا که فارکس یک بازار 24 ساعته است ، بیشتر معامله گران فارکس زمان بسته شدن سشن معاملاتی نیویورک در 5:00 بعد از ظهر به وقت EST را به عنوان مبنای قیمت بسته شدن روز گذشته استفاده می کنند.
نحوه محاسبه پیوت پوینت
برای محاسبه ، کافی است قیمت سقف ، قیمت کف و قیمت پایانی در روز گذشته را در فرمول زیر جایگذاری کنید.
نقطه پیوت (PP) = (سقف + کف + بسته شدن) / 3
سپس سطح حمایت و مقاومت نسبت به نقطه پیوت اینگونه محاسبه می شود:
مقاومت اول (R1) = (2 x PP) – کف
حمایت اول (S1) = (2 x PP) – سقف
سطح حمایت و مقاومت دوم:
مقاومت دوم (R2) = PP + (سقف – کف)
حمایت دوم (S2) = PP – (سقف – کف)
سطح حمایت و مقاومت سوم:
مقاومت سوم (R3) = سقف + 2(PP – کف)
حمایت سوم (S3) = کف – 2(سقف – PP)
بخاطر داشته باشید که برخی از نرم افزارهای تکنیکال سطوح وسط یا سطوح میانی این نقاط را ترسیم می کنند.
اینها اساساً سطوح کوچک (مینی) بین پیوت پوینت اصلی و سطوح حمایت و مقاومت هستند.
اگر از دروس جبر در کلاس های ریاضی متنفر بودید ، دیگر ترس نداشته باشید زیرا مجبور نیستید این محاسبات را خود انجام دهید.
بیشتر نرم افزارهای تکنیکال به طور خودکار این کار را برای شما انجام می دهند. فقط اطمینان حاصل کنید که تنظیمات خود را طوری پیکره بندی کرده اید که زمان بسته شدن و قیمت صحیح را استفاده می کند.
همچنین ما در سایت خود BabyPips یک محاسبه گر پیوت پوینت وجود دارد. برای استفاده از آن اینجا را کلیک کنید.
محاسبه گر نقطه پیوت فارکس می تواند کارایی خوبی داشته باشد ، به خصوص اگر می خواهید کمی تست راستی آزمایی بگیرید تا ببینید که سطوح پیوت در گذشته چقدر با موفقیت عمل کرده اند.
به یاد داشته باشید ، یکی از مزایای استفاده از پیوت پوینت عینی و تجربی بودن آن است ، بنابراین آزمایش چگونگی واکنش قیمت به آنها بسیار آسان است. ما به زودی اندیکاتور ترسیم پیوت پوینت برای متاتریدر 4 و متاتریدر 5 را روی وبسایت قرار خواهیم داد و در این صفحه لینک می کنیم.
در درس بعدی دوره آموزش فارکس ، ما روش های مختلفی را به شما آموزش می دهیم که با آنها می توانید نقاط پیووت را در استراتژی معرفی پیوت پوینت معاملاتی فارکس خود بگنجانید.
پیوت در تحلیل تکنیکال چیست و چه کاربردی دارد؟
یکی از اصلیترین اهداف تحلیل تکنیکال در بازار مالی، تشخیص نقاط بازگشت قیمت است. در واقع اگر فردی به این سطح از مهارت تحلیلی برسد، به مثابه یافتن جام مقدس در معاملهگری خواهد بود؛ اما بر اساس پژوهشهای انجام شده، تلاش برای تعیین دقیق نقاط کف و سقف (نواحی بازگشت قیمت) یا به عبارتی زمانبندی بازار، تاکنون بیفایده بوده است. با این حال، برخی ابزار تحلیل نموداری در این زمینه عملکرد قابل اطمینانی دارند. پیوت در تحلیل تکنیکال، یکی از پرکاربردترین ابزار بررسی وضعیت گذشته و فعلی قیمت میباشد. به بیان ساده، نقاط چرخش قیمت در نمودار پیوت نامیده میشود؛ که بر اساس ماهیت به دو گونه قیمتی و محاسباتی و بر مبنای قدرت بازگشتی نمودار، دو دسته ماژور و مینور را شامل میشوند.
انواع پیوت ها
پیوتها یا نقاط بازگشت معمولاً زمانی شکل میگیرند؛ که نیروی عرضه یا تقاضا یکی بر دیگری غالب شود! در واقع زمانی که شما به یک نمودار قیمت نگاه کنید؛ تعداد بیشماری پیوت مشاهده خواهید نمود، که هر کدام در یکی از دستهبندیهای فوق جای میگیرند.
۱- پیوت قیمتی
مفهوم اصلی و اساسی نقاط بازگشت قیمت، در ذات این پیوتها نهفته است. در تعریف کلاسیک پیوتهای قیمتی بدان اشاره شده است، که اگر بازار به میزان مشخصی در یک جهت حرکت کرده و پس از تشکیل سقف یا کف، با روندی نسبتاً قوی در جهت مخالف حرکت کند؛ یک پیوت در نمودار تشکیل شده است. در حال حاضر این تعریف تکامل یافته و عموماً در روشهای پرایس اکشنی مطرح میشود؛ که اگر قیمت حداقل به اندازه سه کندل (شمع ژاپنی) حرکت نموده و پس از تشکیل کندل بازگشتی، دوباره با همان شرایط اما در جهت مخالف حرکت کند؛ یک پیوت یا نقطه بازگشت قابل اطمینان خواهیم داشت. نحوه تشخیص این پیوتها به صورت بصری و بر مبنای قوانین روشهای تحلیلی مختلف بوده و اصولاً ابزار تحلیلی خاصی نمیطلبد. به طور کلی، بر اساس دو روش معامله بر اساس سطوح حمایت و مقاومت قبلی یا زمان تشکیل پیوت، میتوانید از آنها استفاده کنید.
۲- پیوت محاسباتی
این نوع از پیوتها بر اساس دادههای قیمتی (OHLC) و فرمولهای ریاضی محاسبه میشوند و جزئیات تحرکات قیمتی بازار، در آنها دخیل نیست! در واقع خروجی این محاسبات که به صورت چند عدد میباشد؛ به عنوان سطوح حمایت و مقاومت آتی نمودار به کار برده میشوند. این پیوتها بر اساس دوره زمانی نمودار و دادههای قیمتی مورد استفاده، تا مدت زمان مشخصی معتبرند و با تشکیل کندلهای جدید، این سطوح بهروزرسانی میشوند. به طور مثال، نواحی پیوتی نمودار یکساعته برای معاملهگران میانمدتی کاربرد ندارند. پیوتهای محاسباتی نیز خود انواع مختلفی دارند، که پیوت پوینت و خطوط کاماریلا مهمترین آنها هستند. در ادامه به شرح مختصر هرکدام از آنها خواهیم پرداخت.
بر اساس قواعد، اگر قیمت بالاتر از نقطه «PP» قرار داشته باشد؛ به معنی روند صعودی بوده و باید بر اساس واکنشهای قیمت نسبت به سطوح مقاومتی، به دنبال موقعیت خرید باشیم و در غیر این صورت(قیمت کمتر از PP)، اقدام به فروش مینماییم. توجه داشته باشید، که نقاط «R» مخفف Resistance یا همان سطوح مقاومتی و نقاط «S» مخفف Support یا نواحی حمایتی نمودار میباشند.
- Camarilla Lines
- H4 = ((High-Low)*(1.1/2))+Close
- H3 = ((High-Low)*(1.1/4))+Close
- H2 = ((High-Low)*(1.1/6))+Close
- H1 = ((High-Low)*(1.1/12))+Close
- L1 = Close-((High-Low)*(1.1/12))
- L2 = Close-((High-Low)*(1.1/6))
- L3 = Close-((High-Low)*(1.1/4))
- L4 = Close-((High-Low)*(1.1/2))
در محاسبات خطوط کاماریلا ناحیه کلیدی نظیر «PP» نداریم؛ اما به دلیل تعدد نواحی مقاومت و حمایت محاسبه شده در این روش، میتوان قدرت روند را تا حد زیادی تشخیص داد و معاملات دقیقتری داشت. در واقع زمانی که قیمت به سطوح ۳ یا ۴(از نوع R یا S) برسد؛ در نگاه اول نشاندهنده قدرت روند و تحرک قیمتی بالا میباشد. ذکر این نکته ضروری است، که محاسبهگر نقاط پیوت در اکثر پلتفرمهای تحلیلی به صورت اندیکاتورهای پیشفرض قرار دارند و حتی در صورت عدم وجود آن میتوانید، به صورت رایگان آن را از منابع مختلف دانلود و نصب کنید. امروزه در بسیاری از استراتژیهای معاملاتی، پیوتها به عنوان ابزار اصلی و در کنار مواردی چون خطوط روند، میانگینهای متحرک و… به کار برده میشوند.
۳- پیوت ماژور
حتی اگر با تحلیل تکنیکال آشنایی نداشته باشید؛ با مشاهده نمودار قیمت، کف و سقفهایی که موجب وقوع حرکات قیمتی قوی در جهت مخالف شدهاند، کاملاً محسوس میباشند. در اصطلاح به این دسته از نقاط بازگشتی، پیوت ماژور گفته میشود. این نقاط از اعتبار بالایی برخوردارند و تحلیلگران برای ترسیم خطوط روند و الگوهای قیمتی، باید از این پیوتها استفاده کنند.
۴- پیوت مینور
در طرف مقابل نقاط پیوتی هم وجود دارند؛ که نهایتاً منجر به حرکات اصلاحی کوچک یا برقراری روند خنثی میشوند. پیوت مینورها در نمودارهای با دوره زمانی پایین (تایمفریم کوچک) به وفور قابل مشاهدهاند؛ زیرا نوسانات کاذب و مقطعی در نمودارهای میانروزی بیشتر ایجاد میشوند. به دلیل اینکه نقاط بازگشتی مینور، قدرت چندانی در تغییر روند و ایجاد حرکات قیمتی چشمگیر ندارند؛ الگوهای قیمتی و خطوط روند مبتنی بر آنها از اعتبار چندانی برخوردار نیست. در نتیجه برای کاهش درصد خطای تحلیل، معاملهگران باید به دورههای زمانی مناسب رجوع کنند.
نحوه تشخیص پیوت ماژور از مینور
حال که تعاریف اولیه پیوت ماژور و مینور ذکر شد؛ سؤال اصلی این است، که چگونه این نقاط را از یکدیگر تمایز دهیم؟ با توجه به اینکه سطوح پیوتی کاملاً مبتنی بر قیمت میباشند، تشخیص آنها به صورت چشمی و بر اساس مقایسه ذهنی سطوح بر اساس قدرت حرکات بعدی امکانپذیر خواهد بود؛ اما این امر مستلزم داشتن تجربه کافی در زمینه تحلیل تکنیکال است! به همین دلیل، روشی ترکیبی شامل دو ابزار فیبوناچی بازگشتی و اندیکاتور مکدی تدوین شده است؛ تا معاملهگران متوسط و مبتدی نیز قادر به تشخیص این سطوح باشند. در واقع اگر سطوح کف یا سقف نمودار این دو ویژگی را داشته باشند؛ به احتمال قوی با یک پیوت ماژور روبهرو خواهیم بود. قاعده کلی شامل موارد ذیل است:
- تغییر فاز مکدی در زمان تشکیل پیوت
- اصلاح قیمت حداقل به اندازه ۳۸ درصد موج قبلی
جهت درک بهتر موضوع، به این مثال دقت کنید.
در این نمودار، تغییر فاز هیستوگرام مکدی و تقاطع نزولی خطوط سیگنال و مکدی در زمان تشکیل پیوت کاملاً مشهود است. همچنین با رسم فیبوناچی بازگشتی مشخص میشود؛ که شرط اصلاح حداقل ۳۸ درصدی قیمت نیز برآورده شده و به نظر میرسد، گواههای معاملاتی کافی برای پیوت ماژور بودن این نقطه بازگشتی وجود دارد.
کلام پایانی
به طور کلی، پیوتها یکی از بهترین ابزار تحلیل و معاملهگری در بازار مالی است؛ اما با توجه به نوسانات قیمتی متعدد و شدید، دارای خطاهایی نیز میباشند؛ که باید به واسطه تعیین استراتژیهای معاملاتی دقیق و روشهای نوین تحلیلی، پوشش داده شوند.
دیدگاه شما