پنج استراتژی معاملات کریپتو | انواع اندیکاتور های میانگین متحرک
مجله افیکس کار: در این پست قصد داریم شما را با انوع اندیکاتور های میانگین متحرک و چگونگی کاربرد آن ها در استراتژی های معاملات کریپتو و پنج استراتژی معاملات کریپتو آشنا کنیم.
میانگین های متحرک سادهSMA ، نمایی EMA و وزنی WMA
گفته می شود زمانیکه بازار در حال حرکت به سمت بالاست، رشد ادامه پیدا می کند. همچنین، زمانیکه بازار در حال سقوط است، حرکت نزولی ادامه می یابد. اصطلاحی که برای این رفتار بازار استفاده می شود، مومنتوم است. استراتژی های مومنتوم در بازار سنتی بسیار محبوب هستند.
به نقل از سایت گود کریپتو، میانگین های متحرک برای تریدرهای مختلف، انواع متفاوتی دارند و در هر تایم فریمی کار می کنند. برخی از اندیکاتورها نیز هستند که پایه آنها مبتنی بر میانگین های متحرک است. مانند اوسیلاتور مکدی MACD و اندیکاتور بولینگر باندز.
شاخص میانگین متحرک، مهم ترین و پر کاربرد ترین اندیکاتور برای معاملات است. در این مقاله به بررسی انواع اندیکاتور میانگین متحرک مانند، میانگین متحرک ساده، میانگین متحرک نمایی و میانگین متحرک وزنی خواهیم پرداخت.
میانگین متحرک یا مووینگ اوریج چیست؟
اندیکاتور های میانگین متحرک، نوسانات قیمت را خیلی ساده نمایش می دهند و به شما کمک می کنند تا بتوانید جهت حرکت بازار را تشخیص دهید. بعلاوه، این اندیکاتورها با حذف اطلاعات اضافی، تصویر واضح تری از آنچه در حال وقوع است، ارائه می دهند.
با وجود اینکه ممکن است اندیکاتورهای میانگین متحرک برای ایجاد یک دید کلی از بازار مفید باشند، باید بدانید که عملکرد آینده بازار را پیش بینی نمی کنند. در عوض، بیشتر یک روند ثابت رو تأیید می کنند.
وقتی از تایم فریم ها صحبت می کنیم، تایم فریم روزانه یا هفتگی را یک بازه زمانی بزرگ و 5 دقیقه یا 15 دقیقه را بازه زمانی کوچک در نظر می گیریم.
انواع اندیکاتور های میانگین متحرک
راه های زیادی برای تعامل با بازار وجود دارد. سرمایه گذاری بلند مدت، معاملات واسطه ای، یا معاملات کوتاه مدت “سویینگ” از انواع راه های رایج هستند. به دلیل ماهیت روند کند و آهسته میانگین متحرک ساده، تحلیل گران انواع سریع تر آن را بوجود آوردند.
میانگین متحرک ساده (SMA)
میانگین متحرک ساده یا همان SMA بر اساس قیمت پایانی یک دوره محاسبه می شود. منظور از یک دوره همان کندل است. به عنوان مثال، قیمت پایانی سه کندل جمع و تقسیم بر 3 می شود.
برای مثال: اگر یک SMA 3 یا سه دوره ای را در نظر بگیریم، سه کندل با قیمت پایانی، 50،45 و 60 دلار داریم. که SMA آن برابر می شود با جمع این قیمت ها تقسیم بر سه. یعنی مقدار SMA3 ما 51.66 می شود.
اندیکاتور میانگین متحرک ساده در هر بازه زمانی به عنوان یک شاخص بلندمدت، در قوی ترین حالت خود به شمار می آید.
میانگین متحرک ساده 20 دوره ای BTC/USD در بازه زمانی 4 ساعته
میانگین متحرک وزنی (WMA)
شاخص میانگین متحرک وزنی یا WMA به دوره آخر وزن بیشتری می دهد. همین امر موجب می شود این اندیکاتور از خط EMA کمی سریعتر باشد. تنها از EMA و نه از SMA. اولین دوره در محاسبات کمترین وزن را دارد، دوره میانی وزن متوسط و در آخر، آخرین دوره وزنی دو برابر نقاط میانی پیدا می کند. دوره نزدیک تر وزن بیشتری در محاسبات دارد.
برای همان مثال قبلی اگر بخواهیم WMA3 را محاسبه کنیم، به این شکل می شود:
یک در 60 دلار + دو در 45 دلار + 3 در 50 دلار = 300 دلار. این رقم تقسیم بر اعداد اضافه می شود که حاصلشان 6 بود. 300 تقسیم بر 6 می شود 50 که برابر است با WMA3 ما.
این عدد یک MA با حرکت سریع تر به ما می دهد که نسبت به SMA سنتی، آخرین قیمت را با سرعت بیشتری منعکس می کند.
در معاملات سنتی و کریپتو، میانگین متحرک وزنی به عنوان یک شاخص کوتاه مدت، از SMA قوی تر است. همچنین، نتیجه پویا تری دارد و برای معاملات میان مدت یا کوتاه مدت بهتر عمل می کند.
میانگین متحرک وزنی BTC/USD در بازه زمانی 4 ساعته
میانگین متحرک نمایی (EMA)
اندیکاتور میانگین متحرک نمایی یا همان EMA بطور نمایی وزن بیشتری به دوره های اخیر می دهد. این امر باعث می شود اندیکاتور بسیار سریعتر حرکت کند. بنابراین آن را برای معاملات کوتاه مدت مناسب تر می نماید. EMA با استفاده از ضریب محاسبه می شود. این ضریب اندیکاتور را هموارتر می کند و وزن بیشتری بر آخرین دوره ها اعمال می نماید.
محاسبه ضریب هموارسازی برای این میانگین متحرک به این صورت است: [2 ÷ (تعداد دورهها + 1)].
برای میانگین متحرک 3 روزه، ضریب 0.5 = [2/(3+1)] خواهد بود.
سپس، می توانیم EMA را به این صورت محاسبه کنیم: قیمت بسته شدن x 0.5 + EMA (روز قبل) x (1 – 0.5).
به عنوان مثال: EMA1 = 60(1) = 60
EMA2 = 0.5 * 45 + (1 – 0.5) * 60 = 52.5
EMA3 = 0.5 * 50 + (1 – 0.5) * 52.5 = 51.25
در معاملات سنتی و کریپتو، میانگین متحرک نمایی به عنوان یک شاخص کوتاه مدت قوی عمل می کند. این میانگین متحرک، نتیجه پویاتری می دهد که برای معاملات کوتاه مدت و معاملات نوسانی بهترین کارایی را دارد. می توانید از EMA در هر بازه زمانی استفاده کنید. اما در تایم فریم های بالاتر (+4 ساعت) قوی تر خواهد بود. داده های بیشتر، که به معنای زمان بیشتر است، سیگنال های قابل اعتمادتری ارائه می دهد.
میانگین متحرک نمایی BTC/USD در بازه زمانی 4 ساعته
بررسی اجمالی
همانطور که متوجه شدید، با استفاده از داده های یکسان، نتایج متفاوت و در عین حال، تقریباً مشابهی بدست آوردیم.
در هر سه مثال، سه دوره زمانی که بررسی کردیم به ترتیب 50، 45 و 60 دلار قیمت داشتند و نتیجه این شد:
انواع میانگین متحرک در نمودار قیمت BTC/USD
در نمودار بالا، اندیکاتور SMA آبی، WMA نارنجی و EMA بنفش است. در این مثال میتوانید ببینید که SMA صافتر و کندتر است. WMA سریعتر و به قیمت نزدیکتر است، و EMA در بین این دو قرار دارد.
بهترین شرایط معاملاتی با بروکر ایمارکتس به زبان فارسی و با امکانات واریز و برداشت ریالی
هم اکنون با افتتاح حساب در ایمارکتس AMarkets بیش از 11 ارزدیجیتال را با اسپرد شروع از 11 پیپ ، معامله کنید.
مقایسه اندیکاتور های میانگین متحرک
- SMA در مقابل EMA: میانگین متحرک WMA در مقابل SMA عکس العمل سریع تری نسبت به حرکت قیمت نشان می دهد. SMA کمی کندتر است.
- WMA در مقابل EMA: اندیکاتور WMA از SMA سریعتر اما از EMA کندتر است. زیرا به آخرین دوره ها بصورت تصاعدی وزن می دهد. به عبارتی دیگر، به آخرین دوره ها و کندل ها اهمیت بیشتری می دهد. این بدان معناست که قیمت های اخیر مهم تر خواهند بود. به همین دلیل است که سریعتر حرکت می کند.
میانگین متحرک سریعتر مانند WMA و EMA برای معاملات کوتاه مدت مقید هستند. برای معاملات بلند مدت بهتر است که از SMA استفاده شود.
در نگاه اول، تفاوت بین SMA، WMA و EMA خیلی قابل توجه نیست. اما سیگنال های متفاوتی را در نمودار نشان می دهد. اکنون که انواع مختلف میانگین متحرک را توضیح دادهایم، نمودارها را بررسی می کنیم.
مقایسه اندیکاتورهای میانگین متحرک
SMA آبی، WMA نارنجی و EMA بنفش است. در این مثال میتوانید ببینید که SMA صافتر و کندتر ، WMA سریعتر و به قیمت نزدیکتر است، و EMA در بین هر دو قرار دارد.
چگونه از اندیکاتور میانگین متحرک استفاده کنیم؟
کدام اندیکاتور میانگین متحرک برای معامله کریپتو شما مناسب است؟
پیش از اینکه معامله خود را با استفاده از شاخص میانگین متحرک آغاز کنید، لازم است بدانید که هر چه داده های بیشتری داشته باشید، نتیجه بهتری خواهید گرفت. این بدان معناست که یک نمودار روزانه نسبت به نمودار 15 دقیقه ای، سیگنال های بهتری ارائه می دهد. همچنین، MA که زمان بیشتری را در نظر بگیرد، می تواند سیگنال های قوی تری داشته باشد. از این رو، هرچه بازه زمانی در یک MA کمتر باشد، روند کوتاه تری را نمایش می دهد و بالعکس.
کدام میانگین متحرک برای من مناسب است؟
اندیکاتورهای میانگین متحرک سریع مانند EMA و WMA اغلب برای معاملات کوتاه مدت استفاده می شوند. به عنوان مثال، در معاملاتی که کمتر از یک روز یا حتی فقط چند ساعت طول می کشد از آنها استفاده میشود.
با این وجود، تشخیص اینکه کدام یک بهتر است، دشوار می شود. زیرا برای تحلیل تکنیکال هیچ درست یا غلطی وجود ندارد. ابزارهای زیادی برای پیش بینی معاملات وجود دارد. تنها راه برای اینکه بدانید کدام یک برای شما بهترین است، این است در یک پلتفرم دمو، معامله بدون پول انجام دهید. اگر این کار نتایج خوبی دهد، ابزار شما معتبر است. یک نفر SMA را بهترین میانگین متحرک برای ارزهای دیجیتال میبیند، اما شخص دیگری ممکن است EMA را بهتر بداند.
به خاطر داشته باشید که مدیریت ریسک از حیاتی ترین شروط یک معامله است.
مطمئن شوید که چیزی را که مایل به از دست دادن نیستید سرمایه گذاری بازه زمانی چارت قیمت نمی کنید و همیشه از دستور توقف ضرر stop loss استفاده کنید.
در صورتیکه تحلیل تکنیکال شما نامعتبر باشد، دستور توقف ضرر، نقطه خروج امن شما خواهد بود (با کمترین ضرر). مطمئن باشید، هنگامیکه یک سفارش به نقطه Stop Loss شما برخورد می کند، بیش از 1 تا 2 درصد از کل دارایی تان را ضرر نخواهید کرد.
استراتژی های معاملاتی با اندیکاتورهای میانگین متحرک
استراتژی معاملات کریپتو شماره 1: ترند
میانگین متحرک MA یک دید کلی از ترند قیمت را فراهم می کند. با آنالیز جهت اندیکاتور میانگین متحرک می توانیم به راحتی سقف های جدیدی که قیمت ممکن است تشکیل دهد را ببینیم. انتهای اندیکاتور می تواند جهت روند را مشخص کند. معمولاً تریدرهایی که بر اساس روند معامله می کنند، زمانیکه قیمت با اندیکاتورهای میانگین متحرک مهم برخورد می کند، وارد معامله می شوند. در اینجا، اندیکاتورهای مهم یعنی MA100، یا MA200 که به ندرت مورد برخورد قرار می گیرند.
استراتژی معاملات کریپتو شماره 2: ترکیب اندیکاتورهای میانگین متحرک
اغلب تریدرها از اینکه چندین اندیکاتور MA را در یک نمودار در کنار هم ببینند، لذت می برند. این به تریدر امکان دیدن روند کوتاه مدت و طولانی مدت را با هم می دهد. هر چیزی ممکن است. می توانید چند دوره از یک اندیکاتور یا هر سه مدل اندیکاتور را با هم داشته باشید. با خواندن اطلاعات و قرار دادن آن ها در کنار هم می توانید سیگنال را دریافت و برای معامله تصمیم بگیرید.
نمودار قیمت بیت کوین در بازه یک ساعته _ اندیکاتورهای 10 MA 20,MA 50 ,MA 100 ,MA 200, MA
یکی از با معناترین سیگنالها، کراس اوور بین سه اندیکاتور MA است.
استراتژی شماره 3: کراس اوور ها
کراس اوور زمانی اتفاق می افتد که یک MA از MA دیگر عبور کند. عبور یک میانگین متحرک با بازه کوچک تر از یک MA با بازه بزرگتر، مثبت در نظر گرفته می شود. عکس این قضیه نیز صادق است. عبور یک میانگین متحرک با بازه بزرگتر از یک MA بازه کوچکتر، منفی در نظر گرفته می شود.
مهمترین تلاقی که تریدرها به آن توجه می کنند، تلاقی 50 MA، 100 MA، و 200 MA است. معمولا، معامله گران بر اساس ترکیب این MA ها استراتژی خود را می سازند.
کراس اوور مثبت از MA هایی که ذکر شد، صلیب طلایی و کراس اوور منفی از این MA ها صلیب مرگ نامیده می شود.
معمولاً کراس یا تلاقی زمانیکه فروش یا خرید تمام می شود و بازار می چرخد، اتفاق می افتد. این یک نشانه عالی برای مشاهده یک معکوس بالقوه در روند است.
کراس اوور ها زمانی مهم می شوند که بازار یک روند قوی داشته باشد. برای مثال، بازار برای هفته ها یا ماه ها در یک روند صعودی بوده و سپس ناگهان یک صلیب مرگ ظاهر می شود. این می تواند به معنای پایان روند صعودی باشد و بازار به جهت مخالف معکوس شود.بازه زمانی چارت قیمت
صلیب طلایی _ نمودار قیمت بیت کوین _ MA50 , MA100
یک صلیب طلایی یا یک صلیب مرگ می تواند EMA 50 باشد که از EMA 100 یا EMA 200 عبور می کند. هرچه گذر از دوره EMA بیشتر باشد، سیگنال قوی تر است. در این مثال، 100 EMA را می بینیم که از 200 EMA عبور می کند، که یکی از قوی ترین سیگنال های تلاقی است که می توانید پیدا کنید.
صلیب مرگ _ نمودار قیمت اتریوم/بیت کوین _ EMA 50, EMA 100 , EMA 200
استراتژی شماره 4: مقاومت و حمایت
یک اندیکاتور میانگین متحرک می تواند مقاومت و حمایت رادر بازار به شما نشان دهد.
سطح حمایت، مکانیست که خریداران مایل به خرید یا خرید بیشتر هستند.
سطح مقاومت، قیمتی است که در آن فروش زیادی اتفاق می افتد.
استفاده از اندیکاتورهای میانگین متحرک به عنوان شاخصی برای قرار دادن توقف ضرر یا stop loss نسبتاً آسان است. همچنین، می توانید برای قرار دادن سفارش خرید نیز از آن ها استفاده کنید.
سطوح حمایت
استراتژی شماره 5: اَره دو سر یا Whipsaw
داده بیشتر، سیگنال قوی تر
همانطور که در بالا هم به آن اشاره کردیم، هرچه بازه زمانی بیشتر و بزرگتری را در نظر بگیریم، سیگنال ایجاد شده مهم تر خواهد بود. زمانیکه تایم فریم کوچک انتخاب می کنید، مراقب آشفتگی و ایجاد سیگنال های زیاد باشید.
استفاده از MA نیاز به تمرین و مشاهده دارد. هر کراس اووری بازه زمانی چارت قیمت نمی تواند سیگنال خرید یا فروش باشد. یا نمی توان هر برخورد قیمت با MA را برای تصمیم گیری مناسب دانست.
الگوی Whipsaw زمانی ایجاد می شود که قیمت در محدوده ای قرار دارد که هیچ روند قابل توجه بلند مدت صعودی یا نزولی درست نمی کند. تنها یک تلاقی ممتد و نامطمئن از MA ها در دوره کوتاه تر ایجاد می کند. این امر منجر به ایجاد نشان های کاذب از حمایت و مقاومت یا کراس اورهای نادرست می شود.
باز هم باید تکرار کنیم که نمودار با تایم فریم های کوچک تر و MA با دوره های کوتاه تر، سیگنال های بیشتری ایجاد می کنند که ممکن است اهمیت کمتری داشته باشند.
آشنایی با انواع چارت قیمتی در متاتریدر
معامله گران فارکس و سهام معمولاً در استفاده از نرمافزار متاتریدر بیشتر به چارتهای قیمتی مثل کندل استیک (Candlestick) توجه میکنند. اما در این میان سه نوع دیگر چارت هم در متاتریدر وجود دارد. در این مقاله میخواهیم با نحوه دسترسی به چارتهای قیمتی و همچنین کاربرد آنها در متاتریدر بیشتر آشنا شویم. چارت یا نمودار قیمتی اهمیت زیادی برای معامله گران دارند و اگر معاملهگری بدون دانش کافی از این چارتها استفاده کند، نتیجه مطلوب را به دست نخواهد آورد.
آشنایی با نمودار تیک چارت (Tick Chart)
این چارت تنها زمانی کاربرد دارد که ثانیهها برای معاملهگر اهمیت داشته باشند. تیک چارت نوسانات جفت ارز یا سایر نمادها (Symbols) را به طور لحظهای و آنی نمایش میدهد. در هنگام استفاده از این نوع چارت باید تمام حواستان جمع باشد. این چارت معمولاً نشانگر دو قیمت است: قیمت Ask و قیمت Bid.
قیمت Ask همان قیمت Buy است. یعنی اگر میخواهید خرید بزنید، باید از این قیمت وارد بازار شوید. قیمت Bid هم همان قیمت Sell است. یعنی اگر میخواهید بفروشید، باید از این قیمت استفاده کنید. معمولاً در متاتریدر این دو خط با رنگ قرمز (Ask) و رنگ آبی (Bid) نمایش داده میشوند. توجه داشته باشید که تیک چارت برای تحلیل بازار نیست! بلکه از این چارت برای بررسی نوسانات فوری و لحظهای استفاده میشود. هر بار که این چارت تغییر میکند، یعنی قیمت جدیدی در بازار از سوی خریداران و فروشندگان پیشنهاد شده است. پس تیک چارت زمانی تغییر میکند که قیمت جدیدی ارائه شود. با تغییر قیمت، نمودار هم سریع آن را ثبت میکند. یعنی قیمت باز یا بسته شدنی در کار نیست. به همین دلیل تیک چارت محور افقی زمان هم ندارد. یعنی این بازه زمانی چارت قیمت چارت تنها نشانگر نوسانات قیمتی است و بازه زمانی را در نظر نمیگیرد.
برای مشاهده تیک چارت جفت ارزها کافی است در فضای متاتریدر پنجره مارکت واچ (Market Watch) را باز کنید (Ctrl+M). سپس یکی از نمادها را انتخاب کنید، به طور مثال نماد USDJPY را انتخاب کنید و سپس روی نماد راست کلیک کنید و گزینه Tick Chart را انتخاب کنید. یا اینکه بعد از انتخاب جفت ارز، در بخش پایینی پنجره مارکت واچ روی برگه Tick Chart کلیک کنید.
آموزش فارکس: تیک چارت تنها نشانگر آخرین قیمت پیشنهادی از سوی فعالین بازار است و هر قیمتی که ارائه شود در این نمودار سریعا ثبت می شود. تیک چارت محور زمان ندارد.
آشنایی با نمودار چارت میلهای یا بار چارت (Bar Chart)
نمودارهای میلهای که به بار هم معروف هستند، یکی از بهترین ابزارها برای تحلیل جفت ارزهای فارکسی است. این چارت خیلی ساده و سریع میتواند اوج و کفهای قیمتی را به همراه قیمت باز و بسته شدن نمایش دهد. این نوع نمودار از میلههای عمودی برای نمایش دادههای قیمتی هر میله استفاده میکند. قیمت باز شدن بار با یک پاره خط کوتاه که در سمت چپ میله قرار دارد نمایش داده میشود. قیمت بسته شدن هم پاره خط کوتاهی است که در سمت راست میله قرار دارد.
آموزش فارکس: نمودار میله ای هم مثل نمودار های شمعی از چهار داده قیمتی (Opec، Close، High، Low) تشکیل شده است.
برای اینکه در متاتریدر نمودار قیمت – زمان را به نمودار میلهای تبدیل کنید، کافی است ابتدا پنجره قیمتی جفت ارز را باز کنید. یعنی از مارکت واچ روی نماد مربوطه راست کلیک کنید و سپس گزینه Chart Window را انتخاب کنید. بار چارت معمولاً انتخاب پیشفرض متاتریدر برای نمایش نمودار قیمت – زمان است. با این حال میتوانید از جعبهابزار متاتریدر روی آیکون بار چارت کلیک کنید و یا بعد از کلیک روی چارت قیمتی، دکمههای Alt+1 را فشار دهید.
آشنایی با نمودار خطی یا لاین چارت (line Chart)
نمودار خطی همانطور که از نامش پیداست نشانگر یک خط است. این سادهترین نوع نمودار قیمت – زمان است. در واقع نمودار خطی از به هم وصل شدن نقطهها تشکیل میشود. هر نقطه هم تنها زمانی در نمودار قیمتی ثبت میشود که قیمت نهایی ثبت شده باشد. یعنی تا وقتیکه قیمت نهایی ثبت نشده، نقطه جدیدی ثبت نخواهد شد و انتهای نمودار خطی میتواند به هر شکلی بسته شود. معمولاً از قیمت پایانی یا Close برای رسم نمودار خطی استفاده میشود. این نمودار نوسانات اصلی بازار را نشان نمیدهد و تنها قیمت پایانی را نشان میدهد. به همین دلیل در مقایسه با سایر نمودارها، اطلاعات کمتری را در اختیار معاملهگر قرار میدهد. معمولاً این نمودار خوانایی سادهای دارد و بسیاری از معامله گران از این نوع چارت برای بررسی بازار، بدون در نظر گرفتن نوسانات جزئی، استفاده میکنند. نمودار زمانی نشانگر حرکت قیمت (نه نوسانات) در طول زمان است و برای ارزیابی چشمانداز کلی بازار مفید است. در متاتریدر میتوانید بعد از باز کردن چارت قیمتی از میله ابزار روی آیکون نمودار خطی کلیک کنید یا خیلی ساده دکمههای Alt+3 را فشار دهید.
آموزش فارکس: در استفاده از نمودار خطی دقت کنید. این نمودار، قیمت بسته شدن را در نظر می گیرد. به همین دلیل تحلیل نمودار خطی با تحلیل سایر نمودار ها می تواند متفاوت باشد.
آشنایی با نمودار شمعی یا کندل استیک (Candlestick)
نمودارهای شمعی یا ژاپنی نسبت به سایر نمودارهای قیمتی پیچیدگی بیشتری دارند و در عین حال اطلاعات کاملتری را در اختیار معاملهگر قرار میدهند. بعد از باز کردن چارت قیمتی جفت ارز کافی است دکمههای Alt+2 را فشار دهید. این نوع چارت برای معامله گران پرایس اکشن و معاملهگرانی که با الگوهای کندل ژاپنی کار میکنند، اهمیت زیادی دارد. در واقع بدون چارت کندلی نمیتوان تحلیلهای پرایس اکشن را انجام داد. برای آشنایی بیشتر با چارت شمعی به این مقاله نگاه کنید.
چگونه تایم فریم در فارکس بر معامله تاثیر می گذارد
یک بازه زمانی مشخص که تغییرات قیمت در آن نشان داده می شود تایم فریم نام دارد. به عبارت دیگر دورهای زمانی یا تایم فریم، چارچوب های زمانی مشخصی هستند که کاهش یا افزایش قیمت را نشان می دهند.
در بازار فارکس تایم فریم های بسیاری از طرف پلتفرم های مختلف ارائه می شود.
تغییرات قیمت و تایم فریم در فارکس
تغییرات قیمت و بازه زمانی (تایم فریم) time frame دو معیاری هستند که نمودارها را در بازار فارکس می سازند.، بیان این دو فاکتور، برای درک بهتر نمودار ها است. تایم فریم و تغییرات قیمت دو بحث کاملا بهم پیوسته است، که به صورت کامل با یکدیگر در ارتباط هستند.
تغییرات قیمت در بازار همیشه در یک بازه زمانی مشخص نشان داده میشود:
تغییرات قیمت شامل 4 فکتور اصلی است.
- قیمت باز شدن بازار در یک بازه زمانی
- قیمت بسته شدن بازار در یک بازه زمانی
- بیشترین کاهش در یک بازه زمانی
- بیشترین افزایش در یک بازه بازه زمانی چارت قیمت زمانی
- به یاد داشته باشید همیشه شامل دو مورد آخر نمی شود. به مرور زمان و آشنایی بیشتر با نمودارها این موضوع را درک خواهید کرد.
- بیشترین کاهش و افزایش قیمت در نمودار شمعی و میله ای نمایش داده می شود.
بازه های زمانی شامل دو معیار هستند
که خود شامل بازه های مختلفی نیز می شود
1m تغییرات قیمت در بازه زمانی یک دقیقه
5m تغییرات قیمت در بازه زمانی پنج دقیقه
10m تغییرات قیمت در بازه زمانی ده دقیقه
30m تغییرات قیمت در بازه زمانی سی دقیقه
1h تغییرات قیمت در بازه زمانی یک ساعته
4h تغییرات قیمت در بازه زمانی چهار ساعته
1d تغییرات قیمت در بازه زمانی یک روزه
1w تغییرات قیمت در بازه زمانی یک هفته
1M تغییرات قیمت در بازه زمانی یک ماهه
- معامله گران تازه کار در فارکس می خواهند سریع ثروتمند شوند، بنابراین شروع به تجارت در بازه های زمانی کوچک مثل 1 دقیقه و یا 5 دقیقه ای می کنند.
سپس با آسیب به حساب خود ناامید شده و با تجربه ای تلخ بازار را ترک می کنند.
(در مباحث معامله گری این موضوع را مورد بررسی قرار خواهیم داد.)
بیشترین و کمترین حرکت در یک بازه زمانی
فرض کنید در یک تایم فریم یک روزه (1d) بازار شروع به فعالیت می کند.
پس شامل یک زمان باز شدن بازار و بسته شدن می شود و دو معیار تغییرات قیمت و بازه زمانی با یکدیگر هم پوشانی دارد
باز شدن بازار از نظر زمانی = شروع فعالیت بازار با یک قیمت مشخص
بسته شدن بازار از نظر زمانی = پایان فعالیت بازار با یک قیمت مشخص
تغییرات قیمت در یک بازه زمانی رخ می دهد. خیلی ساده و روشن، اما لازم است. بیشترین کاهش و افزایش در بازه زمانی چیست؟
حجم عظیم عرضه و تقاضا را در نظر بگیرید. هیچ محدودیتی برای تغییرات قیمت وجود ندارد.
در جفت ارز EUR-USD در بازه زمانی یک روزه نرخ جفت ارز با قیمت 100 شروع به فعالیت می کند
(البته این یک مثال است و اگر قیمت جفت ارز یورو دلار در یک روز کاری با عدد 100 شروع به فعالیت کند، قطعا در یک دنیای متفاوت در حال زندگی هستیم.)
اگر حجم عرضه در شروع کار بازار زیاد باشد و قیمت از 100 به 90 کاهش یابد
ما قیمتی پایین تر از قیمت باز شدن بازار داریم، که نشان دهنده بیشترین کاهش در یک بازه زمانی است.
و در ادامه، اگر قیمت رشد کند و به عدد 140 برسد و پیش از بسته شدن بازار در همان بازه زمانی دوباره کاهش پیدا کند و در قیمت 120 بسته شود، قیمت 140 بیشترین افزایش در بازه زمانی یک روزه ما به حساب آمده و 120 قیمت بسته شدن، باز اگر به درستی این موضوع را درک نکرده اید نگران نباشید با کار کردن با پلتفرم و نمودار شمعی به درک درستی از این موضوع خواهید رسید.
بهترین تایم فریم در فارکس
آیا بهترین بازه زمانی برای تجارت فارکس وجود دارد؟ این سوالی است که اکثر تازه واردان به فارکس می پرسند. حقیقت این است که هیچ پاسخ مشخصی وجود ندارد و همه چیز به استراتژی و سبک تجارت و تجربه تریدر بستگی دارد. معامله گران از بازه های زمانی مختلف برای گمانه زنی در بازار فارکس استفاده می کنند.
بنابراین بهترین بازه زمانی برای خرید و فروش فارکس بسته به استراتژی معاملاتی که برای رسیدن به اهداف خاص خود به کار می گیرید، متفاوت خواهد بود. در بالا اکثر تایم فریم های فارکس را که توسط معامله گران مختلف برای ورود به تجارت استفاده می شود آورده شد است.
به طور کلی تایم فریم ها به دو دست کوتاه مدت و بلند مدت تقسیم می شوند که هدف استفاده از هر کدام متفاوت است.
یکی از دلایلی که معامله گران تازه وارد آنطور که باید در بازار به نتیجه نمی رسند این موضوع می باشد که آنها در بازه زمانی مناسب خود معامله نمی کند، بنابراین به اهداف خود از فارکس نمی رسند.
افراد زیادی با شکست این بازار را ترک می کنند که یکی از دلایل آن می تواند انتخاب بازه های زمانی غیر مفید برای ترید باشد. خیلی از معامله گران تازه وارد به این عرصه با نیت ثروتمند شدن آن هم در کوتاه ترین زمان ممکن شروع بع معامله در بازه های زمانی پایین از جمله 5 دقیق و یک دیقه می کنند که با نتایج بسیار نامطلوبی همراه است.
این تریدرهای جدید پس از معاملات بسیار در تایم فریم های کوچک نا امید شده و در برخی موارد با شکست های جبران ناپذیری روبرو می شوند. زیرا این بازه های زمانی متناسب با شخصیت آنها نیست.
رسیدن به بهترین تایم فریم برای معامله گر نیاز به دانش و تجربه کافی دارد بنابراین در شروع کار در فارکس از ریسک های بزرگ و پیاپی بپرهیزد. صبور باشید تا بهترین بازه زمانی برای تجارت را پیدا کنیدبرخی از معامله گران در فارکس با تایم فریم های یک ساعته به نتیجه مناسب تری می رسند، بازه زمانی چارت قیمت یعنی تایم فریم های کوتاه مدت تاثیر بیشتری در برآیند سودآوری آن ها دارد. اما برخی در بازه های طولانی تر مثل یک روز به دنبال کسب سود از بازار اند که تعدادشان نیز کم نمی باشد و تریدرهای بسیاری هستند که به این روش معامله می کنند.
معامله در تایم فریم های بلند مدت به صورت کلی زمان و فرصت مناسبی به تریدر می دهد تا با تجزیه و تحلیل درک مشخصی از شرایط حاکم بدست آورد یا به عبارت دیگر درصد خطای محاسبلاتی به جهت فرصت مناسب برای تحلیل کاهش می یابد.
بسیار خوب، احتمالا می پرسید که بهترین تایم فریم مناسب برای ترید کدام است؟
همان طور که متوجه شدید بسته به شخصیت شما همه چیز تغییر می کند، یک معامله گر باید از کاری که می کند لذت ببرد یعنی تایم فریمی را انتخاب کند که با روحیات آن سازگار باشد.
وقتی یک معامله باز در مارکت دارید همیشه نوعی فشار یا احساس ترس را دارید زیرا همه چیز با پول واقعی درگیر است. و تبعات شکست بیش از پیروزی است. این موضوع طبیعی است.
اما نباید فکر کنید که دلیل این فشار سرعت اتفاقات در بازار است و تایم فریم انتخابی برای معامله نامناسب بوده است.
هنگامی که برای اولین بار تجارت در فارکس را شروع می کنید، پایبند بودن به یک بازه زمانی مشخص برای ترید خیلی سخت است.
با حساب دمو معامله کنید انواع تایم فریم ها را استفاده کنید و محدودیتی برای خود قائل نشوید این طبیعی است که در ابتدای شروع کار به نتیجه دلخواه خود نرسید اما به یاد داشته باشد بررسی های بسیاری بای انجام دهید تا بهترین تایم فریم برای معامله را در فارکس نسبت به شخصیت خود پیدا کنید.
آشنایی با انواع نمودار قیمت در تحلیل تکنیکال
سه نوع اصلی نمودار وجود دارد که افراد سرمایه گذار و معامله گر، بسته به اطلاعاتی که درپی آنند و یا بسته به سطوح مهارت فردی شان مورد استفاده قرار می دهند. این نمودار هاشامل نمودار خطی، نمودار میله ای، نمودار شمعی (کندل استیک) میباشد. در بخشهای زیر، ما میخواهیم روی سهام شرکت ایران خودرو (خودرو) با هر سه این نمودار ها آشنا شویم . البته قبل از آشنایی با انواع نمودار لازم است با نمودار های OHLC نیز آشنا شویم.
نمودارهای OHLC
نمودارهای (OHLC) نمودار هایی هستند که چهار قیمت در آنها نمایش داده می شود ، قیمت باز (OPEN)، قیمت بسته (CLOSE) و قیمت بالا (HIGH) و قیمت پایین (LOW) ا را که نمودارهای خطی فاقد آن هستند در اختیار ما قرار می دهند.
قیمت باز (OPEN)
اولین قیمتی که در یک بازه معاملاتی معامله صورت می گیرد
قیمت بسته (CLOSE)
آخرین قیمتی است که در یک بازه معاملاتی در آن قیمت معامله ای صورت گرفته است .
قیمت بالا (HIGH)
بیشترین قیمتی است که در یک بازه معاملاتی در آن قیمت معامله ای صورت گرفته است .
قیمت پایین (LOW)
کمترین قیمتی است که در یک بازه معاملاتی در آن قیمت معامله ای صورت گرفته است .
مثال از این ۴ قیمت و یک بازه معاملاتی
سهام شرکت ایران خودرو در تاریخی به صورت زیر معامله شده است این اعداد مربوط به یک بازه معاملاتی یک روزه است و در پایان روز این اعداد به دست می آید به تصویر زیر دقت کنید
در این تصویر قیمت باز (OPEN) ایران خودرو ۳۰۹۸ ریال است ،قیمت بسته (CLOSE) سهم را قیمت معامله که چون پایان روز است در نتیجه قیمت آخرین معامله ما نیز است مقدار ۳۰۷۸ ریال در نظر می گیریم .قیمت بالا (HIGH) سهم در بازه روز ۳۱۱۹ است و قیمت پایین (LOW) سهم مقدار ۳۰۶۰ ریال است . در ادامه می بینیم که با چه شکل هایی می توانیم در نمودار قیمت این اعداد را نشان دهیم.
نمودار خطی
ساده ترین نوع این چهار نمودار، نمودار خطی است، زیرا فقط قیمتهای بسته شدن یک بازه معاملاتی را نشان می دهد مثلا قیمت بسته شدن (close price) در یک روز یک نقطه از نمودار خطی بازه زمانی چارت قیمت را برای ما می سازدو این خط، با اتصال قیمت های بسته شدن ایجاد میشود. نمودارهای خطی اطلاعات دیگری از دامنه نوسان معامله در یک بازه زمانی مثل قیمت های بالا، پایین و باز فراهم نمیکنند. به خاطر اینکه قیمت بسته شدن مهمترین قیمت در تغییرات سهام در نظر گرفته می شود در نمودار خطی اغلب از این قیمت برای ترسیم آن استفاده می کنند . هر چند در نرم افزار های مختلف این موضوع می تواند قابل تنظیم باشد که با چه قیمتی نمودار ترسیم گردد ولی در کل این موضوع مساله مهمی نیست و بهتر است از پیشفرض نرم افزار استفاده کنیم.
نمودار میله ای
نمودار میله ای روی نمودار خطی با افزودن اطلاعات اساسی تر مختلف به هر نقطه داده، اضافه میشود. نمودار از یک سری خطوط عمودی ساخته میشود که هر نقطه داده را نمایش میدهد. این خط عمودی قیمت های بالا (high price) و پایین (low price) در بازه معاملاتی را همراه با قیمت بسته شدن (بازه زمانی چارت قیمت close price) و باز شدن (open price) نشان میدهد. قیمت باز و بسته روی خط عمودی با خط تیره افقی نشان داده میشود. قیمت باز روی نمودار میله ای با خط تیره ای نشان داده میشود که در سمت چپ میله عمودی قرار دارد. برعکس، قیمت بسته با خط تیره در سمت راست مشخص میشود. معمولا، اگر خط تیره چپ (باز) پایین تر از خط تیره راست (بسته) باشد، پس آن میله صعودی است، که نشان میدهد سهم در آن بازه معاملاتی رشد کرده است. میله ای که علامت نزولی باشد ارزش سهام آن طی آن دوره افت کرده است. وقتی این اتفاق بیفتد، خط تیره روی طرف راست (بسته) پایین تر از خط تیره سمت چپ (باز) میباشد.
میله صعودی و نزولی
در تصویر فوق نحوه نمایش چهار قیمت در یک بازه معاملاتی در یک میله را نمایش می دهد اما در تصویر زیر نیز شکل دو میله صعودی و نزولی را می بینید
همانطور که در تصویر فوق می بینید میله ما دو حالت صعودی و نزولی دارد تفاوت در این دو حالت در محل باز شدن و بسته شدن است در میله صعودی قیمت پایین باز شده و بالا بسته شده است ولی در میله نزولی قیمت بالا باز شده و پایین بسته شده است.وقتی میلۀ قیمت در سمت راست قرار گیرد، OPEN بالاتر از CLOSE قرار می گیرد و این نشان می دهد که قیمت در پایان روز با کاهش همراه بوده است و این میلۀ قیمت نزولی است.
نمونه نمودار میله ای
تصویر زیر بخشی از سهام ایران خودرو است که به صورت نمودار میله ای هر روز آن نمایش داده شده است .
نمودار شمعی
از نظر بسیاری از معامله گران، نمودار شمعی در مقایسه با نمودار میله ای (با وجو اینکه هر دو نمودار OHLC هستند )، از نظر بصری جالب تر و تفسیر آن آسان تر است. هرکدام از شمع ها تصاویری مربوط به حرکات قیمت ارائه می دهند که رمزگشایی آن ها در نمودار آسان است. در نمودار شمعی تحلیل گر قادر است به آسانی رابطه بین قیمت آغازین و پایانی و همچنین بالاترین و پایین ترین قیمت را بررسی و مقایسه کند و ظاهر ملموس تری نسبت به نمودار میله ای دارد.
نمودار شمعی نموداری مشابه نمودار میله ای است، اما شکل نمایش آن فرق دارد. مشابه با نمودار میله ای، نمودار شمعی نیز خط باریک عمدی دارد که بازه معامله در دوره را نشان میدهد. تفاوت در تشکیل مستطیل پهن روی خط عمودی است که تفاوت بین باز و بسته شدن قیمت را نشان میدهد. ، نمودار شمعی با رنگ جهت معامله را به شکل خوبی نمایش می دهد. نرم افزار ها و تحلیلگران رنگ های برای نمایش یک شمع صعودی و یا نزولی از رنگ های متفاوتی استفاده میکنند؛ که البته با یک نگاه ساده شما می توانید این موضوع را تشخیص دهید که کدام شمع صعودی و کدام نزولی است. . وقتی قیمت سهام رشد می کند و قیمت بسته شدن بالای قیمت باز قرار می گیرد، شمع ما معمولا سفید یا روشن خواهد بود. اگر سهام در آن شمع افت کند، این نمودار معمولا قرمز یا سیاه می شود.
تحلیل تکنیکال در بازار ارزهای دیجیتال
همانطور که میدانید بازار ارزهای دیجیتال بسیار تغییرپذیر و بیثبات است، به همین منظور همیشه باید با کمک تحلیل تکنیکال یک استراتژی کلی برای هدایت سرمایهها و معاملات خود داشته باشید.
به طور کلی ما برای مشخص کردن استراتژی خود و همچنین ارزیابی و پیشبینی بازار از دو شیوه کلی تحلیل تکنیکال و تحلیل فاندامنتال استفاده میکنیم که هر کدام از این دو روش مزایا و محدودیتهای مختص به خود را دارد.
در این مقاله قصد داریم تحلیل تکنیکال و ابزارهای آن را معرفی کنیم. با آکادمی کیوسک همراه باشید.
تحلیل تکنیکال در کریپتوکارنسی چیست؟ (تعریف، مفهوم و کاربرد تحلیل تکنیکال)
بسیاری از معاملهگران ارزهای دیجیتال برای ایجاد استراتژیهای خود به تجزیه و تحلیل تکنیکال روی میآورند. این روش تجزیه و تحلیل میتواند بینش و اطلاعات مهمی در مورد اتفاقاتی که در گذشته ارزهای دیجیتال افتاده را به ما داده و کمک میکند که آینده بازار را تا حدی پیشبینی کنیم.
برای درک مفهوم و کاربرد تحلیل تکنیکال و همچنین نحوه استفاده از این روش در معاملات رمزارزها، باید از معنی آن آگاه باشیم.
در بازارهای مالی تحلیل تکنیکال روشی برای پیشبینی رفتار احتمالی نمودار از طریق دادههای گذشته همچون قیمت و تغییرات آن و حجم معاملات است. این روش در واقع استفاده از الگوها، ابزارها و نمودارهای تحلیلی برای دیدن نقاط قوت و ضعف رمز ارزها و تلاش برای پیشبینی آینده بازار آنهاست.
تحلیل تکنیکال شامل بررسی آمارهای گذشته رمز ارز مورد نظر و عواملی مانند مانند حجم معاملات، الگوهای شکل گرفته، روند حرکت و وضعیت کنونی است.
ایدههای اساسی که مبانی تحلیل تکنیکال بر آن استوار است
به طور کلی تحلیل تکنیکال بر سه اصل کلی استوار است:
- نمودار قیمت همه چیز را نشان میدهد
- قیمتها طبق روند مشخصی حرکت میکنند
- تاریخ تکرار میشود.
تئوری اول بر این باور است که قیمتها در بازار همه چیز را نشان میدهند. تحلیلگران تکنیکال معتقدند که عوامل زیادی مانند فاکتورهای اقتصادی، روانشناسی بازار و عوامل دیگر مانند تقاضای فعلی، آینده و گذشته، قوانین و مقررات حاکم بر بازار، انتظارات معاملهگران و دانش آنها، قیمت سهام را تعیین میکنند. در بازار ارزهای دیجیتال معاملهگران با استفاده از تحلیل تکنیکال قیمت را تجزیه و تحلیل میکنند تا بتوانند در مورد بازار تصمیم بگیرند.
تحلیلگران تکنیکال همچنین به این اصل معتقدند که تاریخ از نظر حرکت قیمت و روند قیمتی رمز ارزها، تکرار میشود. بر اساس این واقعیت، تحلیلگران تکنیکال قصد دارند با توجه به روانشناسی بازار پیشبینیهایی راجع به بازار رمز ارزها و روندهای احتمالی آینده در این بازار انجام دهند.
و در نهایت تحلیل تکنیکال متکی بر این ایده است که قیمتها طبق روند مشخصی حرکت میکنند و این روند هرگز تصادفی نیست و حرکت قیمتها روند کوتاه مدت یا بلند مدت آن را مشخص میکند. در بیشتر موارد، به دنبال یک روند مشخص که ارزهای دیجیتال از آن پیروی میکند، در نهایت روند معکوسی نیز وجود خواهد داشت. معاملهگران تکنیکال کار همیشه سعی میکنند این روندها را برای کسب سود شناسایی کنند.
خط روند چیست استفاده از خطوط روند (ترندلاینها) به چه صورت است؟
یکی از اولین مواردی که معاملهگران باید در تجزیه و تحلیل تکنیکال یاد بگیرند خطوط روند است. خطوط روند یا ترندلاین مسیری که ارز دیجیتال طبق آن حرکت میکند را نشان می دهد، اما برای شناخت آنها نیاز به تجزیه و تحلیل هست.
این امر با توجه به ماهیت نوسانی و تغییر پذیر رمز ارزها بسیار با اهمیت است. با توجه به این نوسانها، تحلیلگر تکنیکال نیاز دارد که روند کلی را تشخیص دهد.
شناخت روندها کار آسانی نیست چون که قیمتها معمولا بصورت یک خط صاف و مستقیم افزایش یا کاهش نمییابد. حرکت قیمت در یک روند به صورت فراز و نشیبهای موجی شکل اتفاق میافتد. به طور کلی روندها صعوی، نزولی یا خنثی هستند.
زمانی میتوانیم بگوییم یک روند صعودی است که در چارت مورد نظر سقفها و کفهای بالاتر تشکیل شود. همچنین در روند نزولی سقفهای و کفهای پایینتر مشاهده میشود. در روند خنثی حرکت قیمت به صورت افقی است و معمولا با نوسان بین خطوط مقاومت و حمایت شکل میگیرد و حرکت جدی و قدرتمندی رو به پایین یا بالا انجام نمیشود.
برای معامله کردن خطوط روند را با درجه دقت زیادی باید رسم کرد، هرچه بازه زمانی چارت قیمت خط روند دقیقتر باشد، پیشبینیهای شما دقیقتر خواهد بود.
روش ترسیم یک خط روند دقیق بر اساس برنامه تجزیه و تحلیل شماست. روندها از نظر مدت زمان آنها نیز قابلت دستهبندی دارند. این دستهها به روندهای کوتاهمدت، میانمدت و بلندمدت تقسیم میشوند. روندهای بلندمدت ممکن است چند ساله باشند، روندهای میانمدت معمولا چند ماهه و روندهای کوتاهمدت از چند روز تا چند هفته ادامه دارند.
برای مثال، در عکس بالا، خط روند بیت کوین را مشاهده میکنید که در این بازه زمانی، روند صعودی خود را طی میکند.
یادگیری سطوح مقاومت و حمایت به چه شکلی در تحلیل تکنیکال به ما کمک میکند؟
مفهوم دیگری که باید در تحلیل تکنیکال فرا گرفت، خطوط حمایت و مقاومت است. هر دوی اینها خطوط افقی هستند که میتوانید در نمودار معاملات خود رسم کرده و اطلاع از این دو مورد کمک زیادی به درک شما از نحوه معاملات دارد.
سطح حمایتی منطقهای است که در آن معاملهگران ترجیح میدهند رمز ارز مشخصی را خریداری کنند. زمانی که قیمتها در مسیر نزولی به منطقهای نزدیک شده و یا آن منطقه را لمس کنند و نتوانند از آن ناحیه حرکت منفی خود را ادامه داده و تغییر مسیر دهند به این ناحیه خط حمایتی گفته میشود، به عبارت دیگر، نقطهای است که در آن تقاضای زیادی برای خرید وجود دارد.
سطح مقاومت برعکس است. در این سطح، عرضه زیادی بدون تقاضای قابل توجه وجود دارد. خریداران احساس میکنند قیمت یک رمزارز به مرحلهای رسیده که باید فروخته شود و افراد در مقابل خرید آن مقاومت میکنند. هرگاه که قیمت یک ارز به سطح مقاومت نزدیک شود، عرضه افزایش پیدا میکند بهطوری که ممکن است قیمت را به عقب بکشاند.
اگر در تجزیه و تحلیل شما شکست سطح حمایت یا مقاومت صورت بگیرد، این مورد نشاندهنده تقویت روند فعلی است و این روند ادامه خواهد داشت. اگر سطح مقاومت به سطح حمایت تبدیل شود، این روند خیلی بیشتر میتواند تقویت شود. البته باید به خاطر داشت که شکستهای کاذب نیز ممکن است رخ دهد، در این حالت روند تغییر نخواهد کرد. به همین دلیل، تجزیه و تحلیل تکنیکال نیاز به نگاه دقیق و مشاهده همه جانبه نمودارها برای تعریف روند پیش رو دارد.
در این عکس یه نمونه از نقاط مقاومت و حمایت بیت کوین را میبینیم. نقاط حمایت در این بازه زمانی یکسان بوده و خط حمایت را تشکیل داده است.
به دست آوردن اطلاعات اولیه از نمودارهای شمعی چگونه در تحلیل تکنیکال به ما کمک میکند؟
بطور کلی نمودارها به سه صورت میلهای، خطی و شمعی مورد بررسی قرار میگیرند. محبوبترین روش معاملهگران در تحلیل و بررسی رمزارزها، نمودار شمعی ژاپنی یا نمودار کندل استیک است. در ابتدا این نمودار سخت به نظر میرسد اما فهمیدن آن کاملا آسان و لذتبخش است.
نام نمودار شمعی از آنجا شکل گرفته که هر نقطه از نمودار شبیه شمعدان است. شمعدانها یا کندلها مستطیلهایی هستند که به رنگ قرمز یا سبز دیده میشوند و ممکن است از بالا یا پایین، خطی از آنها خارج شوند مانند فتیله شمع که سایه یا شادو نام دارند. اندازه کندلها و خطوط آن و همچنین رنگ آنها اطلاعات حیاتی را به شما میدهد.
در تایم فریم روزانه هر کندل نشانه یک روز است. کندلهای سبز نشان میدهند که ارزش رمزارز در آن روز افزایش یافته، بنابراین قیمت باز شدن آن در پایین و قیمت بسته شدن آن در بالا است. کندلهای قرمز نشانگر افت قیمت رمزارز هستند، بنابراین قیمت باز شدن در بالا و قیمت بسته شدن در پایین قرار میگیرد.
فتیلهها یا سایهها میتوانند از دو انتهای کندل بیرون بیایند. اینها کمترین و بالاترین قیمتهایی را نشان میدهد که ارز دیجیتال در یک دوره به آن رسیده است. به عبارت دیگر، فتیلهها به شما نشان میدهند که در حال حاضر بازار بیثبات است و همچنین تمایل قیمت به سمت بالا یا پایین را میتوان تا حدودی از سایهها فهمید.
در ابتداییترین سطح نیز تحلیلگران میتوانند از نمودارهای کندل استیک استفاده کنند و ببینید که رمزارز مورد نظر چگونه کار میکند تا بتوانند از این طریق آینده را پیش بینی کنند. به عنوان مثال اگر سایهها طولانی هستند، این نشان دهنده بیثبات بودن بازار این ارز است و این بدان معناست که ارز مورد نظر نوسان زیادی دارد و ممکن است ضرر و زیان قابل توجهی به شما وارد کند.
چه اطلاعاتی از کندلها میتوان به دست آورد؟
بطور کلی از طریق این نمودار جزییاتی را از قبیل قیمت آغازین (Open Price)، قیمت پایانی (Close Price)، بیشترین قیمت روز (High Price)، کمترین قیمت روز (Low Price) میتوان به دست آورد. همچنین اطلاعاتی که باعث ایجاد شکلی متفاوت در شمع میشود را مشخص کرده و به تحلیلگر اجازه میدهد تا بتواند بازار آینده را پیشبینی کند.
درک حجم معاملات چگونه در تحلیل تکنیکال کاربرد دارد؟
به تعداد معاملات خرید و فروشی که در یک دوره زمانی بر روی یک رمزارز انجام میشود، حجم معاملات میگویند. توجه به حجم معاملات در ارزهای دیجیتال میتواند به شما کمک کند تا تعیین کنید که آیا روند قابل توجه است یا خیر.
حجم معاملات باید تایید کننده روند معاملات باشد و این مهمترین کاربردی است که حجم معاملات میتواند در تحلیل یک رمز ارز داشته باشد. حجم معاملات بالا نشاندهنده روندی قوی و قابل توجه است. در مقابل، حجم معاملات پایین نشانگر تضعیف یک روند است.
برای استفاده از این تکنیک، برای مثال اگر قیمت یک ارز کاهش یافت، حجم معاملات را بررسی کنید. در کاهش قیمتها باید به دنبال حجم کم معاملات بود و برعکس و در افزایش قیمتها باید چشم به حجم بیشتر معاملات داشت.
در روند صعودی حجم معاملات بالا نسبت به حجم معاملات پایین ارجحیت بیشتری دارد. این نشان میدهد که ارز دیجیتال به احتمال زیاد با رشد طولانی مدت در یک روند قرار گرفته است. در مقابل، اگر میزان حجم در طی معاملات کاهش یابد، روند صعودی احتمالا به زودی پایان مییابد. حجم معاملات همچنین میتواند اطلاعات مشابهی در بازه زمانی چارت قیمت روند نزولی به شما بدهد اما این مورد در این روند دقیقا برعکس است.
در شکل بالا، در قسمت پایین نمودار، حجم معاملات را میتوان مشاهده کرد
شناخت مارکت کپ در تحلیل تکنیکال چه کمکی میکند؟
ارزش بازار یا مارکت کپ (market cap) ارزهای دیجیتال در هنگام استفاده از تحلیل تکنیکال، اطلاعاتی در رابطه با ثبات یک رمزارز را به شما نشان میدهد. برای محاسبه ارزش بازار، کافیست کل واحدهای یک رمزارز را در قیمت آن ضرب کنید. ارزهای دیجیتال با ارزش بازار بزرگتر، از ثبات بیشتری برخوردار هستند.
مووینگ اوریج (میانگین متحرک) در تحلیل تکنیکال چه کاربردی دارد؟
میانگین متحرک (moving average) بخشی از تحلیل تکنیکال است که به شما کمک میکند روندها را تشخیص دهید. میانگین متحرک به میانگین قیمت رمزارز در مدت زمان انتخاب شده اشاره دارد. روش معمول محاسبه میانگین متحرک یک روز، بر اساس قیمت معاملات این ارز در 20 روز گذشته انجام میشود. میتوانید تمام میانگینهای متحرک را به هم متصل کرده و خطوطی ایجاد کنید که برای هدایت پیشبینیهای خود راهنمای کار شما باشد.
برای مثال یک نوع از میانگینهای متحرک، میانگین متحرک نمایی یا (EMA) است. در این نوع میانگین متحرک جدیدترین دادهها از وزن و اهمیت بیشتری برخوردارند و نسبت به میانگین متحرک ساده یا (SMA) که نسبت به تمامی مقادیر واکنش یکسانی نشان میدهد تغییرات قیمت جدید را بیشتر مد نظر قرار میدهد. همین امر سبب میشود که واکنشEMA به موقعتر یا سریعتر باشد.
برای به دست آوردن اطلاعات بیشتر و عمیقتر از میانگینهای متحرک، میتوانید با چندین عدد متفاوت از آنها استفاده کنید که هر یک از آنها مدت زمانهای متفاوتی دارند. اگر میانگین متحرک کوتاه مدت از یک بلند مدت عبور کند، این مورد ممکن است نشان دهنده روند مثبت در آینده باشد یا برعکس.
برای مثال در شکل بالا نمودار میانگین متحرک 50 روزه (نمودار بنفش) و نمودار میانگین متحرک 150 روزه (نمودار سبز) بیت کوین را مشاهده میکنید.
تام فریم در تحلیل تکنیکال چیست و چه کاربردی دارد؟
زمانی که مشغول به انجام تحلیل تکنیکال خود هستید، شما این توانایی را دارید که تایم فریم (Time Frame) زمانی خود را در نمودار قیمت تنظیم کنید. تایم فریم تغییرات قیمت در یک بازه زمانی تعیین شده است.
برخی از گزینههایی که معمولا بیشتر استفاده میشوند شامل دورههای زمانی 15 دقیقهای، ساعتی، چهار ساعته، روزانه، هفتگی، ماهانه و سالانه است. شما باید چارچوب زمان خود را بر اساس روش معاملاتی خود انتخاب کنید.
معاملهگران روزانه یا کوتاه مدتی تمایل دارند که موقعیتها را در عرض یک روز بررسی کنند. اگر در این گروه قرار میگیرید، باید به چارچوبهای زمانی کوتاه مدت در نمودارها پایبند باشید. انتخابهای معمول برای معاملهگران کوتاه مدتی یا روزانه شامل تایم فریمهای 5 دقیقه، 15 دقیقه و یک ساعت است. شما معمولا نیازی ندارید از یک بازه زمانی طولانیتر برای معامله روزانه استفاده کنید.
معاملهگران بلند مدتی از تایم فریمهای طولانیتری استفاده میکنند که شامل تایم فریمهای هفتگی، ماهانه یا حتی سالانه باشد. معاملهگران بلند مدت بازه زمانی چارت قیمت ارزهای دیجیتال باید دورههای زمانی بیشتری را مانند نمودارهای چهار ساعته، روزانه یا هفتگی بررسی کنند. اگر معاملهگر بلند مدتی هستید، ممکن است استفاده از نمودارهای ساعتی را نیز در نیاز داشته باشید، اما این امر معمولا کمتر پیش میآید.
تحلیل تکنیکال را با روشهای دیگر (تحلیل فاندامنتال) ترکیب کنید
در شرایط ایدهآل، در معاملات ارزهای دیجیتال هرگز نباید فقط به یک روش تجزیه و تحلیل اعتماد کنید. بهتر است از هیچ یک از روشهای تجزیه و تحلیل به تنهایی استفاده نکنید زیرا اطلاعات محدودی را به شما میدهند.
اگر بخواهید فقط به تجزیه و تحلیل تکنیکال تکیه کنید، هیچ اطلاعاتی درباره اخبار و حواشی بازار که بخش مهمی از تحلیل فاندامنتال را تشکیل میدهد، دریافت نمیکنید. این امر به ویژه در معاملات ارزهای دیجیتال مشکل ساز است، زیرا عواملی مانند هش استخراج و قوانین و مقررات حاکم بر بازارهای مالی میتوانند تأثیر قابل توجهی در قیمت این رمزارزها داشته باشند، اما تجزیه و تحلیل تکنیکال این موارد را محاسبه نمیکند.
جمع بندی
تجزیه و تحلیل تکنیکال میتواند به معاملهگران ارزهای دیجیتال بینش و اطلاعات زیادی نسبت به گذشته و حال بازار و همچنین پیشبینی آینده آن ارائه دهد و به نوعی پیشبینیهای آینده را تسهیل کند. ابزارهای کمکی زیادی در تجزیه و تحلیل تکنیکال وجود دارند که میتوانند معاملهگران را در انجام تحلیلها کمک کنند مانند انواع اندیکاتورها و اوسیلاتورها. تحلیلگران با استفاده از این ابزارها میتوانند تحلیل خود را تکمیل کنند. برای دستیابی به بهترین نتیجه، همیشه سعی کنید تجزیه و تحلیل تکنیکال را با روشهای دیگر را ترکیب کنید.
من مریم هستم و ارشد رشته فناوری اطلاعات. به شبکه و تکنولوژی خیلی علاقه دارم و در این زمینه تحصیل کردم. در بازار بورس فعالیت دارم و مدتی کار تولید محتوا انجام دادم. به همین دلیل تصمیم گرفتم از ترکیب این چند مورد وارد کار کریپتوکارنسی شم. تا اینکه با کیوسک آشنا شدم.
علاوه بر اینکه در آکادمی کیوسک مطلب مینویسم، دبیری بخش مقالات رو هم به عهده دارم.
دیدگاه شما