انواع تحلیل بازارهای مالی
تحلیل بازارهای مالی روش های مختلفی دارد؛ ما در این مطلب سعی داریم به انواع تحلیل بازارهای مالی بپردازیم در این مقاله قصد داریم به یک بررسی کلی در مورد تحلیل بازارهای مالی بپردازیم. با ما در سایت حد ضررهای بازار همراه باشید.
تحلیل بازارهای مالی
تحلیل بازارهای مالی به سرمایهگذاران کمک میکند، تشخیص دهند چه زمان سرمایهشان را وارد بازار کنند و چه زمان از بازار خارج کنند. در حالت کلی دو نوع تحلیل در بازار ارز وجود دارد :
- تحلیل فاندامتنال یا بنیادی
- تحلیل تکنیکال یا فنی
تحلیل فاندامتنال (بنیادی): (fundamental analaysis)
به بررسی رفتار قیمت و پیشبینی آن به وسیله در نظر گرفتن عوامل تغییر، تحلیل بنیادی گفته می شود. این عوامل می تواند اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، نظامی و …. باشد. برای مثال فرض گنید می خواهیم جفت ارز EUR/USD را بررسی کنیم؛ برای این کار باید به کلیه عواملی که می تواند بر روی EUR و USD اثر گذار باشد را مد نظر قرار دهیم که می توان به عواملی همچون نرخ بهره، تراز تجاری، میزان بیکاری، اوضاع سیاسی، چشم انداز اقتصادی آینده آنها و … اشاره کرد. به طور خلاصه می توان گفت برای معاملات کوتاه مدت و نوسانگیری در بازارهای مالی این تحلیل کارایی بسیار کمی دارد. زیرا با توجه به عواملی بیشمار اثر گذار بر روی قیمتها جمع بندی آنها برای اینگونه معاملات غیر ممکن است. بهترین کاری که ابن نوع تحلیلها انجام می دهند ارائه دلیل تغییرات قیمتها پس از حرکت آنهاست. ولی باید دقت کرد که در لحظاتی از بازار که اخبار مهم فاندامنتال عنوان می شود (مانند اعلام نرخ بهره) ممکن است بازارها دچار تغییرات شدیدی باشند هرچند معمولا جهت این تغییرات را هیچ فاندامنتال کاری به درستی پیشبینی نمی کرده است.
تحلیل تکنیکال برای افرادی که در دانشگاه ها اقتصاد، حسابداری و یا مدیریت مالی خوانده اند، بسیار جذاب می باشد.
تحلیل تکنیکال (فنی):(technical analaysis)
تحلیل تکنیکی به معنی بررسی رفتار و تغییرات سهم (ارز) جهت پیش بینی قیمت آن برای آینده است. تحلیل تکنیکال به کمک نمودارها و به منظور پیش بینی حرکت آتی بازارانجام می گیرد. در این نوع تحلیل سعی می شود از روند قیمت یک سهم (ارز) در گذشته، آینده آن پیشبینی شود. تحلیل تکنیکی را می توان برای هر نوع کالا یا شاخص یا سهام و غیره بکار برد.
اساس تحلیل تکنیکال بر مبنای ریاضیات و آمار می باشد که در چارت ها (نمودارها) خلاصه می شود. یک تحلیلگر تکنیکی معتقد است که همه اطلاعات یک سهام یا یک ارز در سابقه قیمت آن نهفته است و از روند حرکت قیمت، می توان آینده آن را پیشبینی نمود. تحلیل تکنیکی سرعت عمل بالائی داشته و به ما این امکان را می دهد که در مدت کوتاهتری نسبت به تحلیل پایهای (فوندامنتال)، تعداد خیلی بیشتری سهام (ارز ) را مورد مطالعه وبررسی قرار بدهیم. تحلیل تکنیکی نیاز به دانش بالای علوم اقتصادی و سیاسی ( بر عکس تحلیل پایهای ) ندارد. در حال حاضر تحلیل تکنیکی در بورس های معتبر دنیا رواج زیادی پیدا کرده و طرفداران خاص خود را دارد. مزیت این نوع تحلیل در سرعت عمل آن است ومی توان در مدت کوتاهی چندین نوع ارز یا قیمت سهام چندین شرکت را بررسی کرد ولی تحلیل فاندامنتال همین تعداد ارز یا سهام، بسیار وقت گیر خواهد بود. تحلیل تکنیکی مانند هر تئوری دیگر منطق خاص خود را دارد. سه محور اصلی تحلیل تکنیکی عبارتند از:
1- همه چیز در نوسان قیمت خلاصه می شود
مهمترین اصل تحلیل تکنیکی همین است. جان کلام اینست که هر عاملی که بر قیمت سهام تا ثیرگذار باشد، چه اقصادی وچه سیاسی و یا روانشناختی به نوعی بر قیمت سهام(ارز) اثر خواهد داشت ودر نمودار منعکس خواهد شد. به عبارتی هر تغییر قیمتی همراه با یک محرک خارجی است و این امر لزوم بررسی دقیق نوسان قیمت وتحلیل آنرا نشان می دهد. پس با تحلیل نمودن نمودار قیمت و بررسی اندیکاتورها، بازار خودش را به تحلیل گر نشان می دهد و آینده آن قابل پیشبینی خواهد بود. این منطق در تضاد با تحلیل پایهای است، زیرا در تحلیل پایه ای به چرایی عوامل توجه می شود وپس از تحلیل عوامل تاثیرگذار، روند حرکت بازار بدست می آید. به عنوان مثال ،اگر تقاضا بیش از عرضه باشد فوندامنتالیست خواهد گفت که قیمت بالا میرود در حالیکه چارتیست با دیدن رشد قیمت خواهد گفت که تقاضا بیشتر از عرضه بوده است.
2- قیمت در یک روند (تحلیل تکنیکال) حرکت می کند
پیش فرض فوق اساس همه متد های تحلیل تکنیکی است. وقتی نوسانات بازار (مارکت) با ترند مطابقت داشته باشد، این حرکت قابل تحلیل است و برعکس ، یک بازار آشفته را نمی توان تحلیل کرد. با مسلم دانستن اینکه حرکت قیمت، ناشی از ترند است دومطلب قابل ذکر است. اول اینکه ترند جاری با احتمال بیشتری ادامه خواهد یافت و روی خودش برنخواهد گشت، به استثنای بعضی بینظمیها در حرکت بازار. دوم اینکه ترند جاری ادامه خواهد یافت تا زمانیکه ترند مخالف جایگزین آن شود.
3- تاریخ تکرار می شود
تحلیل تکنیکی و پویایی بازار رابطه نزدیکی با روانشناسی انسان دارد. بنابراین، الگوهای گرافیکی قیمت در صد سال اخیر شناسایی و تقسیم بندی شده اند تا حالات روانشناسانه بازار را نمایش بدهند. اول از همه ،این الگوها وضعیت روانی حاکم بر بازار را نشان می دهند که آیا بازار صعودی ویا نزولی است. این الگوها در گذشته بوده واکنون هم می تواند استفاده شود چون اساس آن بر روی روانشناسی انسان است که در طول سالها بدون تغییر مانده است. حال ما عبارت تاریخ تکرار می شود را به این صورت بیان می کنیم که:
گذشته چراغ راه اینده است یعنی بررسی نوسانات قیمت در گذشته آینده بازار را به ما نشان می دهد.
انواع ریسک در بازارهای مالی
انواع ریسک در بازارهای مالی
مفاهیم ریسک و بازده همیشه در کنار مفاهیم سرمایه گذاری و تامین مالی هستند و نمی توان آنها را جدا از هم فرض کرد، چرا که تصمیمات مربوط به سرمایه گذاری همیشه بر اساس رابطه میان ریسک و بازده صورت می گیرد. سرمایه گذاران همیشه در تصمیمات سرمایه گذاری خود باید انواع ریسک را در نظر داشته باشند.
ریسک را می توان این گونه تعریف کرد: «میزان اختلاف میان بازده واقعی سرمایه گذاری با بازده مورد انتظار.» بیشتر سرمایه گذاران بر این تصور هستند که بازده واقعی کمتر از بازده مورد انتظار است. هرچه پراکندگی بازده بیشتر باشد، ریسک نیز بیشتر خواهد بود.
اما چه چیزی باعث ایجاد ریسک برای دارایی مالی می شود؟ معمولاً سرمایه گذاران به عوامل مختلفی همچون ریسک نوسان نرخ بهره و ریسک بازار اشاره می کنند. در این مقاله شما می توانید با انواع ریسک آشنا شوید.
انواع ریسک
ریسک نوسان نرخ بهره
ریسک نوسان نرخ بهره (Interest Rate Risk) ریسکی است که سرمایه گذار به هنگام خرید اوراق قرضه با قبول بهره ثابت آن را می پذیرد. قیمت چنین اوراق قرضه ای در صورت افزایش نرخ بهره در بازار کاهش می یابد و دارنده آن در صورت فروش اوراق قرضه خود قبل از سررسید متحمل زیان می شود.
قیمت اوراق بهادار رابطه معکوس با نرخ بهره دارد، به عبارت دیگر با افزایش نرخ بهره، قیمت اوراق بهادار کاهش و با کاهش نرخ بهره، قیمت اوراق بهادار افزایش می یابد. تاثیر ریسک نوسان نرخ بهره روی اوراق قرضه خیلی بیشتر از سهام بازار های مالی و انواع آن عادی است و بیشتر مورد توجه دارندگان اوراق قرضه است. با تغییر نرخ بهره، قیمت اوراق قرضه در جهت معکوس تغییر می کند.
ریسک بازار
ریسک بازار (Market Risk) عبارت است از تغییر در بازده که ناشی از نوسانات کلی بازار است. همه اوراق بهادار در معرض ریسک بازار قرار دارند. اگرچه سهام عادی بیشتر تحت تاثیر این نوع ریسک است. ریسک بازار می تواند ناشی از عوامل متعددی از قبیل رکود، جنگ، تغییرات ساختاری در اقتصاد و تغییر در ترجیحات مشتریان باشد.
ریسک تورمی
ریسک تورمی (Inflation Risk) که تمامی اوراق بهادار را تحت تاثیر قرار می دهد عبارت است از ریسک قدرت خرید یا کاهش قدرت خرید وجوه سرمایه گذاری شده. این نوع ریسک با ریسک نوسان نرخ بهره مرتبط است، برای اینکه نرخ بهره معمولاً در اثر افزایش تورم، افزایش می یابد. علت این است که قرض دهندگان به منظور جبران ضرر ناشی از قدرت خرید، سعی می کنند نرخ بهره را افزایش دهند.
ریسک تجاری
ریسک ناشی از انجام تجارت و کسب و کار در یک صنعت خاص یا یک محیط خاص را ریسک تجاری (Business Risk) می گویند. برای مثال شرکت فولاد ایالات متحده در صنعت خاص خود با مسائل منحصر به فردی مواجه است یا شرکت جنرال موتورز تحت تاثیر تغییرات قیمتی نفت در سطح جهان و یا واردات ژاپنی ها قرار می گیرد.
ریسک مالی
ریسک مالی (Financial Risk) ریسک ناشی از بکارگیری بدهی در شرکت است. شرکتی که میزان بدهی آن بیشتر باشد، ریسک مالی آن افزایش می یابد. ریسک مالی شامل مفهوم اهرم مالی است.
راهنمایی: درجه اهرم مالی عبارت است از درصد تغییر سود خالص در مقابل یک درصد تغییر در سود قبل از بهره و مالیات (EBIT)، بطوریکه اگر درجه اهرم مالی 2 باشد و سود قبل از بهره و مالیات 5 درصد تغییر کند، سود خالص 10 درصد تغییر خواهد کرد و اگر درجه اهرم مالی 5 باشد و EBIT به میزان 5 درصد تغییر کند، سود خالص 25 درصد تغییر خواهد کرد. در نتیجه هرچه اهرم مالی بیشتر باشد، تغییر در EBIT باعث تغییر شدیدتری در سود خالص خواهد شد.
ریسک نقدینگی
ریسک نقدینگی (Liquidity Risk) ریسک مرتبط با بازار ثانویه ای است که اوراق بهادار در آن معامله می شوند. آن دسته از سرمایه گذاری هایی که خرید و فروش آن به آسانی صورت می گیرد و هزینه مبادله آن بالا نباشد از نقدینگی بالایی برخوردار است. هرچه عدم اطمینان در خصوص عامل زمان و ابهام قیمتی بالا باشد میزان ریسک نقدینگی نیز افزایش می یابد. ریسک نقدینگی اوراق خزانه خیلی کم و یا در حد صفر است، در حالی که ریسک نقدینگی سهام مربوط به بازارهای خارج از بورس بیشتر است.
ریسک نرخ ارز
تمامی سرمایه گذارانی که امروزه به صورت جهانی و بین المللی سرمایه گذاری می کنند، در بازار های مالی و انواع آن تبدیل سود ناشی از تجارت جهانی و بین المللی به پول رایج کشور خود با ریسک نرخ ارز (Exchange Rate Risk) مواجه هستند. برای مثال یک سرمایه گذار آمریکایی که سهام شرکت آلمانی را در آلمان خریداری می کند، باید نهایتاً درآمد و سود ناشی از این سهام را به دلار تبدیل کند. اگر نرخ ارز برخلاف تصور این سرمایه گذار تغییر کند، باعث می شود بازده اصلی این سرمایه گذاری منفی باشد. واضح است سرمایه گذاران ایالات متحده که در خود ایالات متحده سرمایه گذاری می کنند با این نوع ریسک مواجه نمی شود.
با رشد معاملات بین المللی این نوع ریسک در میان سرمایه گذاران افزایش یافته است و سرمایه گذاران مجبور هستند برای کسب سود به گزینه های سرمایه گذاری بین المللی نیز دست بزنند که این خود باعث ایجاد ریسک نرخ ارز می شود. می توان گفت ریسک نرخ ارز، ریسک ناشی از تغییر در بازده اوراق بهادار در نتیجه نوسانات ارزهای خارجی است. به ریسک نرخ ارز، ریسک ارزهای خارجی نیز گفته می شود.
ریسک کشور
ریسک کشور (Country Risk) که به آن ریسک سیاسی نیز گفته می شود، ریسک مهمی است که سرمایه گذاران امروزه با آن مواجه هستند. سرمایه گذارانی که در کشورهای دیگر سرمایه گذاری می کنند باید به ثبات آن کشور از ابعاد سیاسی و اقتصادی توجه داشته باشند. کشورهایی که از ثبات سیاسی و اقتصادی بالایی برخوردارند این نوع ریسک در آن کشورها پایین است.
ریسک سیستماتیک و غیر سیستماتیک
تا اینجا در خصوص انواع ریسک کلی دارایی ها، که عامل مهمی در تجزیه و تحلیل سرمایه گذاری است صحبت کردیم. با این حال تجزیه و تحلیلگران سرمایه گذاری مدرن، منابع ریسک را که باعث تغییر و پراکندگی در بازده می شود به دو دسته تقسیم می کنند. آن دسته از ریسک هایی که ماهیتاً وجود دارند از قبیل ریسک بازار یا ریسک نوسان نرخ بهره و آن دسته از ریسک هایی که برای اوراق خاصی وجود دارد از قبیل ریسک مالی و ریسک تجاری.
یک راه منطقی برای تقسیم ریسک کلی به اجزای تشکیل دهنده آن، تمایز میان اجزای کلی (بازار) و اجزای خاص (اوراق خاص) است. این نوع دو ریسک را که تجزیه و تحلیلگران به آنها ریسک سیستماتیک و ریسک غیر سیستماتیک می گویند می توان به صورت زیر نشان داد:
ریسک کل = ریسک سیستماتیک + ریسک غیر سیستماتیک
ریسک غیر سیستماتیک
آن قسمت از تغییرپذیری در بازده کلی اوراق بهادار را که به تغییرپذیری کلی بازار بستگی ندارد، ریسک غیر سیستماتیک می گویند. این نوع ریسک منحصر به اوراق بهادار خاصی است و به عواملی همچون ریسک تجاری، مالی و ریسک نقدینگی بستگی دارد. اگرچه کلیه اوراق بهادار تا حدی از ریسک غیر سیستماتیک برخوردار هستند ولی سهام عادی بیشتر با این نوع ریسک مرتبط است. این نوع ریسک را می توان با ایجاد پرتفلیو کاهش داد.
ریسک سیستماتیک
سرمایه گذاران می توانند با تشکیل پرتفلیو قسمتی از ریسک کلی را که به بازار ربطی ندارد، کاهش دهند. آن قسمت از ریسک که باقی می ماند غیر قابل کاهش و ریسک مربوط به بازار است. اگر بازار سهام به سرعت افت داشته باشد بیشتر سهام را تحت تاثیر قرار می دهد و برعکس. این تغییرات بدون توجه به رفتار یک سرمایه گذار خاص رخ می دهد و برای کلیه سرمایه گذاران بحران ساز است.
تغییرپذیری در بازده کلی اوراق بهادار، مستقیماً به تغییرات بازار یا اقتصاد بستگی دارد که به آن ریسک سیستماتیک یا ریسک بازار گفته می شود. معمولاً تمامی اوراق بهادار تا حدودی از ریسک سیستماتیک برخوردارند، چرا که ریسک سیستماتیک در برگیرنده ریسک های تورم، بازار و نرخ بهره است.
منابع
مقاله علمی و آموزشی «انواع ریسک در بازارهای مالی»، نتیجه ی تحقیق و پژوهش، گردآوری، ترجمه و نگارش هیئت تحریریه علمی پورتال یو سی (شما می توانید) می باشد. در این راستا کتاب مدیریت سرمایه گذاری، تالیف چارلز پی جونز ترجمه دکتر رضا تهرانی و عسگر نوربخش از نشر نگاه دانش، منتشر شده در 1397 با شابک 8-34-7119-964 به عنوان منبع اصلی مورد استفاده قرار گرفته است.
انواع تحلیل بازارهای مالی
قبل از ورود به بازارهای مالی، یک سرمایهگذار باید بتواند تحلیل بازارهای مالی را به خوبی انجام دهد. اطلاعات لازم را در زمینه آنچه که میخواهد بر روی آن سرمایهگذاری کند، کسب نماید. اطلاعات را تحلیل کند تا ببیند در زمینه موضوع سرمایهگذاری چقدر سود خواهد برد؟ در چه بازهای سود خواهد داشت؟ و آیا ارزش سرمایهگذاری را دارد؟
کسی که بتواند اطلاعات بازار مالی را جمعآوری کند و به تجزیه و تحلیل بازارهای مالی بپردازد یک تحلیلگر است. سه نوع تحلیل وجود دارد که تحلیلگر میتواند در هر یک از سه روش تحلیلهای خود را ارائه کند. در ادامه به هر سه روش تحلیل بازارهای مالی خواهیم پرداخت.
برای خرید و فروش و تحلیل بازارهای مالی 3 روش و تکنیک وجود دارد:
- تحلیل تکنیکال (Technical)
- تحلیل بنیادی (Fundamental)
- تحلیل احساسی (Sentiment)
اما کدام تحلیل بهتر است؟ برای اینکه بدانید کدام تکنیک برای تحلیل بازارهای مالی مناسبتر است باید هر سه روش را یاد بگیرید.
در واقع هر سه روش برای تحلیل درست بازار مناسب است و مانند سه پایه صندلی عمل میکند که هر کدام از پایهها اگر نباشد و یا ضعیف عمل کند، دیگر صندلی کارایی خود را از دست خواهد داد و خواهد شکست و شما بر روی زمین پخش خواهید شد و در واقع در این بازار پر ریسک ضرر خواهید کرد. بنابراین شما باید بر روی هر سه رکن آنالیز و تحلیل بازارهای مالی مسلط باشید.
اگر در هر کدام از این سه روش ضعیف عمل کنید، صندلی شما خواهد شکست و معامله شما منجر به ضرر بسیاری خواهد شد! در ادامه به چگونگی هر سه روش تحلیل بازارهای مالی میپردازیم.
1- تحلیل بازارهای مالی به روش تکنیکال (Technical Analysis)
معامله گران به وسیله تحلیل تکنیکال میتوانند تغییرات قیمت را مشاهده کرده و با بررسی حرکات قیمت و افزایش و کاهش آن، شرایط معاملاتی و چگونگی قیمت در لحظه حال را پیشبینی کرده و تشخیص دهند.
تریدرها بر این باورند که تمام اطلاعات بازار و چگونگی رفتار آن را میتوان از طریق تحلیل قیمت، به دست آورد. بنابراین تنها چیزی که یک شخص برای ورود به بازار و انجام خرید و فروش نیاز دارد، تحلیل قیمت ارزهای دیجیتال است.
1-1- زیربنای تحلیل تکنیکال
یک مثال قدیمی وجود دارد که میگوید: تاریخ همیشه تکرار میشود. تحلیل تکنیکال نیز بر این اساس شکل میگیرد و معامله گران بر این باورند که قیمت در نمودار به شیوه قبل رفتار خواهد کرد. بنابراین تریدرها به دنبال الگویی هستند که در گذشته شکل گرفته است.
1-2- خوب! چگونه میتوان از حرکات قیمتی مطلع شد؟
وقتی کسی بخواهد در دنیای ترید و معاملهگری تحلیل تکنیکال انجام دهد از نمودار یا چارت استفاده میکند که سادهترین راه برای تجسم داده هاست.
تجزیه و تحلیل دادههای قدیمی به شما کمک میکند که روندها و الگوها را شناسایی کرده تا فرصت مناسب برای معامله کردن را کشف کنید.
نمودارهای قیمت و نشانههای شاخص بازار های مالی و انواع آن تمایل به خود تکمیلکننده بودن دارند و هرچه معامله گران بیشتر به دنبال الگوهای مشخص در نمودارهای قیمتی باشند، احتمال آن که این الگوها خود را در بازارها آشکار کنند، بیشتر میشود.
1-3- تحلیل تکنیکال یک واقعیت ثابت نیست
با وجود اینکه وقتی دو تحلیلگر، در هنگام تفسیر نمودار، به یک نمودار یا اندیکاتور نگاه میکنند اما ممکن است دو ایده متفاوت به ذهن هر یک از آنها خطور کند.
نکتهای که وجود دارد این است که باید شما مفاهیم را درک کنید تا وقتی کسی در مورد فیبوناچی، باند بولینگر یا نقاط پیوند صحبت میکند، آنها را درک کنید و متعجب و نگران نشوید.
2- تحلیل بنیادی یا فاندامنتال در بازارهای مالی (Fundamental Analysis)
همانطور که گفته شد، تحلیل تکنیکال بر اساس تحلیل قیمت گذشته، قیمت در آینده را تخمین میزند. اما تحلیل بنیادی یا فاندامنتال کاری به نمودار ندارد.
تحلیل بنیادی بر اساس گزارشهای اقتصادی و اخبارها از جمله توییتهای رهبران و بنیانگذاران جهان است. در این روش بر اساس تحلیلهای اجتماعی، اقتصادی و سیاسی که بر عرضه بازار های مالی و انواع آن و تقاضا تأثیرگذار است، قیمت پیشبینی میشود.
میزان عرضه و تقاضا بر روی قیمت تاثیر میگذارد و بنابراین در تحلیل بنیادی، عوامل مؤثر و ریشهای تأثیرگذار بر عرضه و تقاضا بررسی میشوند. سختی تحلیل بنیادی در یافتن تمامی عوامل مؤثر بر عرضه و تقاضا و مشخص کردن میزان تاثیرگذاری هر یک از آنها است.
عوامل مختلف را در نظر گرفته و مشخص کنید کدام اقتصاد پر رونق و کدام اقتصاد کم رونق است. هرچه اقتصاد یک کشور بهتر، سرمایهگذاری در آن بیشتر و در نتیجه تقاضا برای آن ارز بیشتر خواهد شد.
3- تحلیل سنتیمنتال یا احساسات (Sentiment Analysis)
معمولاً بسیاری تصور میکنند که ما تنها دو تحلیل داریم و آن هم فاندامنتال و تکنیکال! و از تحلیل سوم که یکی از مهمترین تحلیلها است غافل میشوند. تحلیل سمانتیک یا احساسات بسیار مهم و کارساز است و جهت و اندازهگیری آن را سنجش احساسات سایر معامله گران مشخص میکند.
در تحلیل بازارهای مالی، بازار را میتوان مثل شبکه اجتماعی مانند اینستاگرام در نظر گرفت. شبکهای که در آن تعداد زیادی از مردم با افکار مختلف فعالیت میکنند و بازار منعکسکننده احساسات همه افراد مشارکتکننده در آن است. نظر و تفکر هر معاملهگر بر روی احساسات بازار اثر میگذارد، بدون توجه به اینکه چه اطلاعاتی در آن وجود دارد.
حتی اگر شما واقعاً باور داشته باشید که دلار بالا خواهد رفت و احساستان هم درست باشد، اما سایرین با آن مخالفت کنند،از دست شما کاری ساخته نیست. مگر اینکه شما جورج سوروس یا گلدمن ساکس باشید.
گروه سرمایه گذاری مهدی رجبی (mahdirajabi) یکی از منابعی است که تحلیل بازارهای مالی را به طور کامل به شما آموزش میدهد.
توصیه میکنیم پیش از تصمیمگیری برای ورود به این بازار، زمان کافی را به تحقیق اختصاص دهید و تا میتوانید در این مورد مطالعه کنید. فقط با تحقیق و بررسی کافی میتوانید ارزش این بازار و همچنین ریسکهای آن را دریابید. میتوانید به گروه سرمایه گذاری مهدی رجبی اعتماد کنید. به این دلیل که این گروه سرمایه گذاری، بیش از ده سال است که تمرکز خود را بر روی پیش بینی حوزه های مالی، مدیریت ریسک، مدیریت سرمایه و فعالیت در بازارهای سهام بین المللی قرار داده است و در این مسیر پر ریسک همواره به دنبال ایجاد اعتماد هرچه بیشتر سرمایه گذاران به مجموعه ی خود بوده است. تلاش این گروه در سالهای متمادی فعالیت در بازارهای مختلف نظیر بازارهای فارکس، بورس، ارزهای دیجیتال و سایر حوزه های مالی، ایجاد بستری امن و سودمند برای یکایک سرمایه گذاران فعال در این حوزه ها بوده است.
شما می توانید برای دیدن ویدئوهای آموزشی بیشتر در حوزه های مربوط به سرمایه گذاری، ارز دیجیتال و تحلیل بازارهای مالی به شبکه های اجتماعی گروه سرمایه گذاری مهدی رجبی سر بزنید:
همچنین می توانید از طریق شماره ی زیر با آنها در تماس باشید:
* مطلب فوق رپرتاژ اگهی می باشد و سایت خبری رصداقتصادی مسئولیتی بابت آن ندارد .
آموزش گام به گام بورس اوراق بهادار (قسمت ۱۱۱) / آشنایی با انواع بازارهای مالی در ایران
در آموزش گام به گام بورس اوراق بهادار، همراه شما خواهیم بود و به اصلیترین ابهامات ورود به بازار جذاب بورس پاسخ خواهیم داد:
به گزارش صدای بورس ، در این مقاله آموزش بورس با انواع بازارهای مالی در ایران آشنا میشویم و پس از طبقه بندی این بازارها، ویژگیهای هریک را با هم بررسی خواهیم کرد.
جایگاه بخش مالی در اقتصاد یک کشور
نظام مبتنی بر اقتصاد بازار در سطح کلان به وجود بازارهای ۴ گانه اعتقاد دارد. این بازارها عبارتند از: بازار کالا، بازار کار، بازار پول و بازار سرمایه . تجزیه و تحلیل بازارهای ۴ گانه تعادل عمومی را به اثبات میرساند. دو بازار از بازارهای یاد شده در ارتباط با بخش مالی میباشد. بخش مالی روی دوم سکه اقتصاد است که در واقع مکمل بخش واقعی اقتصاد است. بنابراین بازار های مالی و انواع آن تعادل بلند مدت و با ثبات هر نظام اقتصادی هنگامی به دست میآید که دو بخش مالی و اقتصادی با ارتباطات درونی خود در شرایط تعادلی عمل کنند. بر این اساس میتوان گفت که بخش مالی تزریق کننده حیات به بخش حقیقی اقتصاد است و منظور از توسعه مالی، توسعه سیستم یا بخش مالی یعنی بازارها، نهادها و ابزارهای مالی میباشد.
جزئیات پرداخت وام کرونا به فعالان حملونقل
بازارهای مالی در ایران
بازارهای مالی مناسبات و ترتیباتی هستند که امکان معامله تعهدات و ابزارهای مالی را فراهم نموده و به تقابل عرضه و تقاضای این اسناد میپردازند. بازارهای مالی نیز بازارهایی هستند که در آنها داراییهای مالی مثل سهام و اوراق قرضه که ارزش آنها به ارزش تولیدات و خدمات ارایه شده توسط شرکتهای منتشر کننده آنها وابسته است، مبادله میشوند. تفاوت داراییهای مالی با داراییهای واقعی در این است که داراییهای واقعی ماهیت فیزیکی دارند مانند اتومبیل، املاک و مستغلات، و وسایل منزل.
یکی از راههای سرمایه گذاری خرید داراییهای مالی است. مزیت خرید داراییهای مالی نسبت به خرید داراییهای واقعی از دیدگاه اقتصادی این است که اولا دارایی واقعی کالای مصرفی است نه وسیله پس انداز و سرمایه گذاری. دوم اینکه خرید داراییهای واقعی و بلااستفاده نگه داشتن آنها به امید گرانتر شدن در آینده به معنای بلااستفاده نگه داشتن منابع کشور است و ارزش افزوده ای ایجاد نمیکند. مگر آنگه از آن بازار های مالی و انواع آن استفاده شود.
چند نوع از داراییهای مالی عبارتند از: سپردههای سرمایهگذاری در بانکها، طرحهای بازنشستگی که توسط صندوقهای بازنشستگی ارایه میشود، انواع بیمه نامههای شرکتهای بیمه و در نهایت اوراق بهادار قابل داد و ستد در بورس اوراق بهادار که توسط کارگزاران خرید و فروش میشود.
طبقهبندی انواع بازارهای مالی در ایران
بازارهای مالی بر پایه معیارهای متفاوتی قابل طبقهبندی هستند:
۱- طبقهبندی بر اساس نوع دارایی
۲- طبقهبندی بر اساس مرحله عرضه اوراق بهادار
۳- طبقهبندی بر اساس سررسید تعهدات مالی
انواع بازارهای مالی بر اساس نوع دارایی
الف) بازار سهام
در این بازار، سهام شرکتها که نشانگر مالکیت دارنده آن در شرکت است، دادوستد میشود.
ب) بازار اوراق بدهی
بازاری است که در آن ابزارهای با درآمد ثابت (اوراق قرضه) دادوستد میشوند.
ج) بازار ابزارهای مشتق
بازاری است برای معاملات ابزارهایی مبتنی بر داراییهای مالی یا فیزیکی از که آن جمله میتوان به اختیار معامله و قرارداد آتی اشاره کرد.
انواع استراتژی معاملاتی در بازارهای مالی
اقتصاددانان همواره به داشتن استراتژی در خصوص زمان اجرا و نگهداری معاملات تاکید میکنند. داشتن استراتژی معاملاتی در بازارهای مالی بازار های مالی و انواع آن بازار های مالی و انواع آن به افراد کمک میکند تا زمان ورود به بازار و خروج از آن را بشناسند. زمانی که برای یافتن این استراتژیها صرف میشود، میتواند برای هر فرد با فرد دیگر متفاوت باشد، چرا که این استراتژیها بر مبنای شخصیت هر معاملهگر تعریف میگردد. در این مقاله به بررسی انواع استراتژی های معاملاتی و معایب و مزایای هر یک پرداخته خواهد شد.
استراتژی معاملاتی اسکالپ (Scalp Trading)
ترید اسکالپ (Scalp) یک استراتژی معاملاتی در بازار Forex است. مدت زمان معاملات و سود حاصل از معاملاتی که با روش اسکالپ انجام میشود، محدود میباشد. به عبارت دیگر تعداد معاملات زیادی با سود کم، به صورت روزانه در این روش انجام میگیرد. معامله گرانی که از این استراتژی استفاده میکنند را اسکالپر (Scalper) مینامند. حال میخواهیم استراتژی اسکالپ را مورد بررسی قرار دهیم.
اگر به دنبال انجام معاملاتی با سرعت زیاد و سود اندک هستید، Scalp Trading روش مناسبی برای این کار میباشد. اسکالپرها در این روش معمولا بر روی نمودارهای 1 تا 5 دقیقهای تمرکز میکنند که سود حاصل از آن بازار های مالی و انواع آن کم و یا اندکی بیشتر از حد ضرر است. یکی از روشهایی که در استراتژی اسکالپ مورد استفاده قرار میگیرد روش چتری است که در آن معاملهگران همزمان که معاملات بلند مدت خود را دنبال میکنند، معاملاتی در بازه زمانی کوتاه مدت، برای به حداکثر رساندن سود خود انجام میدهند. افراد مبتدی زمانی که قدم در این بازار میگذارند باید با نهایت دقت به معامله بپردازند و با تمرین بسیار و کسب تجربه، فرصتهای مناسب را به سرعت شکار کنند.
مزایای Scalp Trading
1- فرصت های معاملاتی مناسب، در تحرکات قیمتی کوچک بسیار بیشتر از تحرکات قیمتی بزرگ اتفاق می افتند.
2- زمانی که بازار راکد باشد، احتمال رخداد تحرکات قیمتی کوچک و سودآوری حاصل از آن برای معامله گران وجود دارد.
3- از آنجایی که میزان نوسانات در این بازارها زیاد است استفاده از این روش ریسک حاصل از معاملات را کاهش میدهد.
4- معامله گرانی که به صورت بلند مدت ترید میکنند نیز میتوانند از این روش در شرایطی که بازار روند مناسبی را در بازه زمانی بلند مدت دنبال نمیکند استفاده کنند.
معایب Scalp Trading
1- از آنجایی که سود حاصل از معاملات به روش اسکالپ اندک است معامله گر باید دقت زیادی در هنگام ترید داشته باشد تا معاملات وی در طول روز ضررده نباشند و سود بدست آمده از معاملات قبلی را ازبین نبرند.
2- معاملهگر باید سرعت بالایی در هنگام ترید داشته باشد تا در عرض چند ثانیه بهترین تصمیم را اتخاذ کند در غیر این صورت امکان بروز خطا در معاملات وی افزایش یافته و منجر به ضرردهی میشود.
استراتژی معاملاتی نوسانی (Swing Trading)
معاملات نوسانی یا Swing Trading یکی از روشهای معاملاتی در بازارهای مالی است که درآن افراد از معاملات کوتاه و میان مدت که بین چند روز تا چند هفته به طول میانجامد سود کسب میکنند. البته گاهی در این معاملات استثنا نیز وجود دارد که درآن ممکن است برخی معاملات بیشتر از چند ماه طول بکشند. تایم فریمی (TimeFrame) که معاملهگران از آن برای سیگنالیابی استفاده میکنند معمولا 4 ساعته یا زیر 4 ساعت است. در واقع اگر زمان انجام معاملات شما در بازار بیشتر از یک روز باشد، میتوان گفت که شما از روش Swing Trading پیروی میکنید. در این روش افراد ابتدا یک حرکت صعودی یا نزولی را برای آغاز معامله پیدا کرده و پس از رسیدن به حد سود مورد نظر خود از معامله خارج میشوند. بنابراین تشخیص درست زمان ورود و خروج از معاملات یک اصل اساسی در این روش می باشد که لازم است افراد بر روی آن تمرکز کنند.
مزایای Swing Trading
1- نسبت به معاملات روزانه، به زمان کمتری برای بررسی بازار و انجام یک معامله نیاز دارد.
2- از آنجایی که معامله به این روش تحمل نوسان زیاد بازار را دارد، با در دست گرفتن عمده نوسانات بازار، میزان سود بدست آمده از معاملات را به حداکثر میرساند.
3- در این روش با حداقل ریسک، میتوان به حداکثر سود رسید.
4- تسلط بر تحلیل تکنیکال به تنهایی برای معامله به این روش مناسب و کافی است.
معایب Swing Trading
1- پوزیشنهای باز شده در این روش، گاهی تحت تاثیر گپهای قیمتی و حجم معاملاتی که در ساعاتی از شبانه روز اتفاق میافتند ریسک حاصل از معاملات را افزایش میدهند.
2- در زمان بسته بودن بازار نیز ممکن است اتفاقاتی بیوفتد که بر معاملات روز بعد تاثیرگذار باشند.
3- معکوس شدن ناگهانی قیمتها میتوانند باعث ضررهای هنگفتی شوند.
4-غافل شدن از روندهای بلند مدت بازار یکی از معایب اصلی این روش میباشد.
استراتژی معاملاتی روزانه (Day Trading)
به معاملاتی که در بازارهای مالی در طول یک روز یا کمتر انجام میگیرند معاملات روزانه گفته میشود. افرادی که از این روش استفاده میکنند در طول روز تعداد معاملات زیادی را با تکیه بر روش تحلیل تکنیکال و استراتژی های مختلف، انجام میدهند. در این روش افراد با استفاده از اخبار مثبت و منفی، آمار اقتصادی ، درآمد شرکت ها و تعداد و حجم بالای معاملات ترید میکنند و ممکن است روزانه یک سهام را چندین بار خرید و فروش کنند یا به عبارتی دیگر زمانی که سهام در حال بالا رفتن است دست به خرید میزنند و در شرایطی که سهام سیر نزولی بازار های مالی و انواع آن دارد اقدام به فروش آن میکنند و بدین طریق از احساسات بازار سود بدست میآورند. اگر میخواهید یک تریدر روزانه باشید بهتر است با مبالغ کم معاملات خود را آغاز کنید و پس از تمرین و کسب تجربه، به معاملات خود ادامه دهید چرا که کم تجربگی شما در این بازار به سود معاملهگران حرفهای میشود و به راحتی از اشتباهات شما در بازار به سودخود استفاده میکنند.
مزایای Day Trading
1- در این روش افراد از نوسان زیاد بازار استفاده کرده و به راحتی هنگام صعود یا نزول سهام وارد میدان میشوند.
2- معمولا افراد سهامهایی را خرید و فروش میکنند که نقدینگی زیادی به آن وارد شده است واین امر منجر به سهولت خرید و فروش و افزایش سودآوری معامله گران میشود.
3- معامله گران در این روش از نوسانات شدید بازار که ناشی از اخبار اقتصادی است درامانند و میتوانند از ضرر و زیان احتمالی خود پیشگیری کنند.
معایب Day Trading
1- این روش ترید با توجه به ریسک بالای معاملات و نوسان زیاد بازار، برای سرمایه گذاری با مبالغ بالا مناسب نیست.
2- معامله گران برای سودآوری در این روش و پیدا کردن فرصت های معاملاتی مناسب باید به سرعت و داشتن دانش کافی، در لحظه تصمیمگیری کنند، بنابراین این روش برای افراد مبتدی مناسب نیست.
در شکل زیر مقایسهای میان روشهای معاملهگری روزانه و نوسانی ارائه شده است.
مقایسه روشهای معاملهگری روزانه و نوسانی
استراتژی معاملاتی پوزیشن (Position Trading)
پوزیشن تریدرها (Position Trader)، دستهای از معاملهگران میباشند که سهام یا دارایی مورد نظر خود را با توجه به ارزش ذاتی آن، به طور بلند مدت خریداری میکنند. در این روش برخلاف روش Day Trading افراد خیلی نگران نواسانات روزانه بازار نیستند و تعداد معاملات آن ها در طول سال بسیار کم است. معاملات، بسته به زمان باز و بسته شدن پوزیشنها به دو دسته کوتاه و بلند مدت تقسیم میشوند. در واقع Position Trading بزرگترین تایم فریم معاملات را دربرمیگیرد از این رو شباهت بسیاری به پوزیشن هولدینگ دارد. در معاملات هولدینگ مدت زمان نگه داری سهام یا ارز دیجیتال طولانی تر از پوزیشن تریدینگ است. در این روش افراد با استفاده از تحلیل تکنیکال و به طور ویژه فاندامنتال، ابزارهای دیگری همچون نمودار فیبوناچی و میانگین متحرک، نقاط ورود و خروج معاملات را شناسایی کرده و سود کسب میکنند. پوزیشن تریدرها بهتر است برای معاملات خود حد ضرر (Stop Loss) تعیین کنند تا زمانی که بازار کاملا مطابق پیشبینی آنها پیش نرفت از ضرر و زیان احتمالی خود پیشگیری کنند.
معاملهگری به روش پوزیشن تریدینگ؛ ورود و نگهداری سهام به مدت چندین ماه
استفاده از روش معاملهگری پوزیشن در بازار بورس، که نسبت به بازارهای ارز دیجیتال و فارکس ثبات بیشتری دارد، میتواند گزینهای مناسب باشد. کارگزاری مدبر آسیا با بیش از 17 سال سابقه در زمینه بورس و داشتن کادری مجرب میتواند امکانات کاملی جهت افتتاح حساب کاربری و ارائه خدمات به روز معاملاتی در اختیار مشتریان گرامی قرار دهد. همچنین مراجعه به بخش آموزشی سایت مدبر آسیا، بستری مناسب جهت یادگیری اصول سرمایهگذاری و انجام معاملات در بازار بورس را برای کاربران فراهم میآورد.
مزایای Position Trading
1- در این روش، تریدر نیاز به صرف زمان زیادی ندارد و تا رسیدن پوزیشن به قیمت مناسب خود صبر میکند.
2- نسبت ریوارد به ریسک در این روش با توجه به حدضرر پایین بسیار مناسب است.
معایب Position Trading
1- در این روش چون تریدرها تعداد معاملات اندکی را انجام میدهند، ممکن است برخی از فرصتهای معاملاتی مناسب را ازدست بدهند.
2- تریدرها باید تسلطی کامل بر تحلیلهای تکنیکال و فاندامنتال داشته باشند تا بتوانند نقاط ورود به بازار را به خوبی شناسایی کنند و زمانی که قیمت به ارزش واقعی خود رسید دست به فروش بزنند.
شکل زیر خلاصهای از زمان نگهداری یک معامله برای هر یک از استراتژیهای نامبرده را نمایش میدهد.
انواع استراتژیهای معاملاتی
جمعبندی
در این مقاله به بررسی انواع استراتژیهای معاملاتی پرداختیم. همانطور که ذکر شد هر کدام از این استراتژیها مزایا و معایبی دارند.اما این تریدرها هستند که با توجه به هدف خود روش معاملاتی مناسب را انتخاب میکنند. در واقع اهمیتی ندارد که از کدام استراتژی استفاده میکنید. شما باید سراغ استراتژی بروید که با آن احساس راحتی کرده و تسلط کافی بر آن دارید. اما پیش از انتخاب روش معاملاتی خود باید بدانید که هدف شما از ترید چیست؟ آیا میخواهید به عنوان یک شغل به آن نگاه کرده و به صورت تمام وقت به آن بپردازید یا اینکه در کنار شغل اصلی خود از آن به عنوان افزایش درآمد خود استفاده کنید؟ از آنجایی که هیچ دو روزی در بازار مشابه هم نیست، تریدرها باید همواره در حال برنامهریزی برای معاملات خود باشند. همچنین نباید احساساتی عمل کنند تا با حفظ سرمایه اولیه خود به سود دست یابند. اگر در یک روز فرصتهایی مطابق با استراتژی خود پیدا نکردید، صبور باشید تا در طول معاملات خود مبالغی را ازدست ندهید. سعی کنید قبل از اقدام به انجام این گونه معاملات ابتدا یک حساب دمو یا آزمایشی در یکی از کارگزاری های معتبر باز کنید و تا مدتی با آن تمرین کنید. میزان مطالعات خود را افزایش داده و همواره اخبار مربوطه را دنبال کنید تا بتوانید بدون درگیر شدن با احساسات بازار معاملات خود را انجام دهید.
دیدگاه شما