چگونه یک اثر هنری را تجزیه و تحلیل کنیم؟
لزوم پرورش و ارتقای سطح دانش بصری افراد جامعه از وظایف رسانههای جمعی و نویسندگان دلسوز و صاحب دغدغههای فرهنگی است. در این سلسله نوشتار میخواهیم پابهپای هم بیاموزیم که چگونه با یک اثر هنری همانند یک تابلوی نقاشی ارتباط برقرار کرده و با جسارت تمام دست به تجزیه و تحلیل آن بزنیم.
مقدمه:
مطمئناً کسی منکر نازل بودن سطح فهم و درک بصری جامعه ما از آثار هنرهای تصویری نیست. کمتوجهی هنرمندان، فرهیختگان، نویسندگان و منتقدان عرصهی هنر، در گریز مخاطبین و آحاد جامعه از هنرهای تجسمی و تصویری بیتاثیر نیست.
لزوم پرورش و ارتقای سطح دانش بصری افراد جامعه از وظایف رسانههای جمعی و نویسندگان دلسوز و صاحب دغدغههای فرهنگی است.
در این سلسله نوشتار میخواهیم پابهپای هم بیاموزیم که چگونه با یک اثر هنری همانند یک تابلوی نقاشی ارتباط برقرار کرده و با جسارت تمام دست به تجزیه و تحلیل آن بزنیم.
سعی میشود مطالب هر بخش موجز و مختصر و در حد حوصله و وقت خوانندگان تقدیم شود.
در بخش نخست به مبانی نظری تجزیه و تحلیل نقاشی پرداخته شده و در نوشتارهای بعدی با انتخاب نمونههای مشهور از این آثار به زبانی ساده و کاربردی به تحلیل آن خواهیم پرداخت. صبر و شکیبایی و علاقمندی خوانندگان گرامی را طالبیم.
نظرگاه
1. اگر این اصل را بپذیریم که هر هنرمند واجد "فن و تکنیک" در آفرینش اثر هنری، ناچار از بکارگیری "تخیل" و گزینش سوژههایی فراتر از واقعیت بیرونی است. پس ورود عواطف و احساسات هنرمند به عنوان عصارهی تکمیلکنندهی اثر به درون آن ضرورت بعدی است: فن+تخیل+عواطف=خلق اثر هنری
2. هر اثر هنری که ترکیبی است از تخیل و احساسات هنرمند، قطعاً نمیتواند با یک قالب منجمد و غیرمنعطف مورد تفسیر قرار گیرد. لذا هر مخاطبی در مواجهه با اثر هنری برداشت و فهم خاص خود را دارد. این بدین معنا نیست که تفسیر و تاویل اثر هنری بیضابطه و بدون منطق است. اما میتوان ادعا کرد که منطق و استدلال خاص خود را در بطن خود میآفریند.
3. هر شخصی بسته به میزان آشناییاش با آثار هنری و شیوههای بیان هنرمند از یک سو، و توانایی در بکارگیری ذوق و دقت نگاه خود، قادر است به برداشت منطقی عمیقتری از یک اثر هنری دست یابد و زوایایی را به جستجو بنشیند که در اثر هنری بر ضمیر ناخودآگاه مخاطبین موثر میافتد، بدون آنکه آگاهانه متوجه آن باشند.
در متن حاضر میخواهیم راههای سادهی ورود به دنیای تحلیل یک اثر هنری (در اینجا نقاشی) را تجربه کنیم. هدف نهایی پرورش درک و دریافت بصری زیباییشناختی شاهکارهای عالم تصویر است. قطعاً نگاه تیزبین و موشکافانهی هر فرد علاقمند و با ذوق، در کنار مطالعهی مکتوبات عرصهی هنری، به کشف رازها و پیچیدگیهای بیشتری منجر خواهد انواع تحلیل ها را بشناسیم شد که سرآخر لذتی وصفناپذیر را برای وی به ارمغان میآورد.
گام اول
از خود بپرسیم: این اثر هنری متعلق به کیست؟ کی و کجا خلق شده است؟ پیشینه و تجربه صاحب اثر چیست؟ این اثر چه کارکردی را در بر دارد؟ عکسالعمل مخاطبین و جامعه در قبال ظهور اثر چگونه بوده است؟ این اثر متعلق به کدام نحله و مکتب هنری است؟
این سوالات منتج به پاسخهایی خواهد شد که مکمل تحلیل اثر و مقوم استدلالهای ما از مضمون و محتوای آن است.
گام دوم
توجه به موضوع اثر. موضوع اثر تمایل جدی هنرمند به امور پیرامونش را افشا میکند. چه چیزی در زندگی هنرمند آنقدر مهم است که موضوع نقاشی او را به خود اختصاص داده است؟ تصویر خیابانی آشفته و پر از زباله و سطحی ترکخورده، منطقهای فقیرنشین از یک شهر را تداعیگر است. تصویر گلدانی در قاب یک پنجرهی بسته و چهرهی دختری جوان با لباسی فاخر در کنار آن، تنهایی مفرط یک "زیبایی دستنخوردهای" را القا میکند.
گرچه مدافعان سرسخت "فرم" (فرمگرایان)، سعی در بیتفاوت جلوه دادن خود نسبت به موضوع یک اثرند، اما عمدهی مخاطبین علاقمندند تا شاهد موضوعی باشند از دنیای واقعی با پرداختی هنرمندانه، که خود یا همنوعانشان در مسیر زندگی خود با آن مواجه و درگیرند.
گام سوم
التفات به فرم و شکل اثر. اجزایی از یک تابلوی نقاشی که با کنار هم قرار گرفتن، روابطی را شکل میدهند که فرم آن اثر را میسازد. در نتیجه فرم اثر شمال: 1) عناصر بصری و 2) ترکیببندی است.
1) عناصر بصری - خط، رنگ، درجهی تیرگی و روشنایی (تونالیته)، شکل، بافت و فضا همگی عناصر بصری یک اثر هنری را تشکیل میدهند.
این عناصر نخستین چیزهایی است که چشم بیننده دریافت میکند. به عنوان مثال یک نقاشی با رنگهای ملایم و خطوط منحنی، احساس نرمی و لطافت را به ما منتقل می سازد. خطوط ناهموار، اشکال دندانهدار و رنگهای تند اثری تکاندهنده را میآفریند.
2) ترکیببندی - نوع رابطهی بین عناصر بصری که ذکر شد و نحوهی قرار گرفتن آنها در کنار یکدیگر، ترکیببندی اثر را میسازد. نوع این روابط درک ما از اثر هنری را شکل میدهد و حتی کیفیت و قدرت تاثیرگذاری آن را تعیین میکند.
هر چند میتوان بینهایت رابطه میان عناصر بصری متصور شد، اما سه اصل کلی در درون این روابط حاکم است که یک اثر را حداقل در اندازهی کلاسیک آن، به اثری هنری تبدیل میکند. این اصول عبارتند از: هماهنگی، وحدت و تنوع.
* وحدت اجزا و عناصر، شکلدهندهی اثر هنری از لحاظ محل قرار گرفتن، اندازهها، تناسبات، کیفیات و جهت عناصر است.
* هماهنگی همان وجود نظم و ترتیبی است میان اجزا، تا بیانی روشن و گویا را القا کند.
* تنوع نیز در چند وجهی بودن اثر نمایان خواهد شد که با تحرک و پویایی، جذابیت عاطفی و بصری تولید میکند.
تابلوی نقاشی: "سوم مه 1808" (The Third of May) (عکس در ابعاد بزرگتر)
اثر هنرمند اسپانیایی "فرانسیسکو گویا" (Francisco Goya) (1828-1746)
توصیف اثر
این نقاشی اعدام عدهای از شهروندان اسپانیایی توسط سربازان فرانسوی را به نشان میدهد. 8 نفر اعدامی به همراه سربازانی که چهرهایشان به سمتی خلاف نگاه بیننده چرحیده و در حال شلیک از فاصلهای نزدیک هستند. هیکل مردی حدوداً 30 ساله با بازوانی افراشته در مرکز تصویر است. او روی زانوان خود ایستاده. اگر از نزدیک به کف دستهای او نگاه کنیم سوراخ میخهایی را در آن مشاهده خواهیم کرد. اندام او توسط 7 مرد دیگر دوره شده. در این نقاشی انواع گوناگونی از احساسات افراد ترسیم شده است. عدهای از مردان چشمانشان را پوشاندهاند، فرد دیگری در حال عبادت است و گوشهایش را با دستان خود پوشانده است. راهب در حال عبادت در کنار شخصیت مرکزی تابلو زانو زده است. در مقابل گروه تلی از جنازهی سایر کشتهشدگان دیده میشود. سه مردی که خون جاری از بدنهاشان کف زمین را در مرکز نقاشی پوشانده است. فانوس روشنی در مقابل پای سربازان است، که نشان میدهد حادثه در خارج از شهر در حال وقوع است. تصویر کلیسای مرکزی در دوردست خودنمایی میکند. همه مردان پشت به صخرهی بزرگی دادهاند که باز نشانگر فضای بیرون شهر است.
همانگونه که دیدیم در تفسیر فوق و گام اول چیزی از معنای مورد نظر نقاش و یا عکسالعمل ما در برابر اثر، به میان نیامد و تنها به شرح واقعه بسنده شد.
تحلیل فرم اثر (تشریح عناصر بصری همانند: خط، بافت، فضا، رنگ و شکل)
فضای کلی اثر غمانگیز و تاریک است. رنگهای منتخب هنرمند مایههایی شبه زمینی دارد و تضاد رنگی قدرتمندی از تاریکی و روشنایی را نمایان میسازد. این تکنیک نورپردازی دراماتیک و یا سیاه قلم میتواند در اندام آن مرد جوان با دستانی افراشته به ظهور برسد. خطوط متمرکز سلاحها چشم بیننده را به نقطه مرکزی اثر معطوف ساخته است. بازوان مرد شکلی زاویهداری همانند عدد 7 را ایجاد کرده است. بر چنین خطوطی با خطهای یقهی پیراهن او تکرار و تاکید شده است. این حالت توسط فانوس روشن نیز ایجاد و تصریح میشود. اینگونه است که با خط میتوان به آزادگی و شرافت مردان صحنه در برابر درشتی و زمختی سایههای سربازان فرانسوی پی برد.
شکل اندام سربازان فرانسوی برجسته مینماید. آنها جهتشان را از نگاه بیننده چرخانده اند و انواع تحلیل ها را بشناسیم ما نمیدانیم که چهرهاشان چه شکلی است. پس بیننده قادر نیست با آنها ارتباط برقرار کند. در مقابل میتوانیم چهرهی ترسیده، دردآلود، مقاوم و با ایمان اهالی اسپانیا را ببینیم. بافت چهرهی اسپانیایها نرمتر به نظر میرسد. هنرمند با ضربات سست و کند قلم، چنین بافتی را آفریده است. همانند این تضاد را میتوان در سطوح روشنتر چهرهی آنها به نسبت سربازان مشاهده کرد. تضاد نور و تاریکی خطوط سطح زمین، دو گروه را از هم جدا میسازد. در ضمن به دام افتادگی اسپانیاییها با خطوط رسم شده بر روی صخره پشت سرشان به خوبی نمایان شده است.
تفسیر و تحلیل
مفهوم غالب اثر چیست؟ منطقی است اگربپذیریم که هر فردی تحلیلهای متفاوتی برای خود داشته باشد. لذا نمیتوان تحلیلی را از سوی مخاطبین نادرست و اشتباه دانست.
وقتی به این تابلو بدون اطلاع از پیشینهی آن نگاه میکنیم، در ما احساس همدلی با مردم اسپانیا شکل میگیرد. شخصیت حاضر در مرکز اثر همانند تندیس مسیح ظاهر میشود.
کشورهای اسپانیا و فرانسه هر دو پیرو مذهب کاتولیک هستند، پس یکی بر دیگری برتری ندارد. اما این مرد در این صحنه باشکوهتر از زندگی واقعی نمایان شده است. زیرا مثل یک برج بلند در وسط صحنه متظاهر است. انعکاس نور ملایم در پشت سرش احساسی معنوی را پدیدار میکند. هر چند او با چنین هیبتی در حال پرسش از سربازان است که "چرا به من شلیک میکنید؟"، اما ایستادگی او در کنار هموطنانش نمادی است از رشادت، ایمان و فقدان درک از سبوعیت و خشونت جنگ.
عنصر زمان در این نقاشی بسیار جالب توجه است. "گویا" زمان حالی را نمایش میدهد که آغاز شلیک سلاحهاست، گذشتهای با مردان غرق در خون و آیندهای از مردان کشتهشده با شلیک گلولهها: "نقاشی بیزمان". این تابلو ستایشگر مردمانی است که برای اعتقاداتشان ایستادگی میکنند، علیرغم آنکه مهاجمین درصدد نابودیشان هستند. همچنین نشان از ارزشی است که بهای آن قربانی شدن در برابر متجاوزین است. "گویا" نشان میدهد که متجاوزین همانند عروسکهای بیعاطفهای در تلاش برای غلبه بر مردم و ذلیل کردن آنها هستند.
نمودار ها و کندل ها
همه افرادی که از تحلیل تکنیکال برای بررسی بازارهای مالی استفاده میکنند، هر ساعت یا هر روز، قیمتها را بررسی و نمودار این تغییرات را ترسیم میکنند. نمودارها در تحلیل تکنیکال دو بعدی هستند. معمولا محور افقی را زمان و معمولا محور عمودی را قیمت تشکیل میدهد.
نمودارها دارای انواع مختلفی هستند:
میتوانند در بازههای زمانی مختلفی ترسیم شوند که این بازه از یک دقیقه شروع شده و تا ماهیانه ادامه دارد.
میتوانند ساده یا لگاریتمی باشند.(تفاوت نمودارهای ساده و لگاریتمی این است که نمودارهای لگاریتمی درصد تغییرات را به دقت نشان میدهند، اما در نمودارهای حسابی یا ساده این مورد وجود ندارد.)
یک نمونه از نموداری ساده مانند شکل بالا می باشد. اين نمودار نمايشي از تغييرات قيمت يک سهام در يک دوره 6 ماهه است . قسمت پايين نمودار، خطي که بصورت افقی ادامه یافته است(x) نشان دهنده تاريخ و يا مقياس زماني است. سمت راست نمودار، خط عمودي (y) قیمت سهام را نشان می دهد. با مشاهده نمودار مي بينيم که در آذر ماه سال گذشته قيمت اين سهام 7100 ريال بوده است، در حاليکه در ارديبهشت سال جاري قيمت آن در حدود 8500 ريال بوده است. اين مشاهدات به ما مي گويد که قيمت اين سهام بين آذر 89 و ارديبهشت 90 افزايش پیدا کرده است.
براساس توافق قيمت سهم و حجم معاملات بر روي محور عمودي و زمان بر روي محور افقي نشان داده مي شود. در محور زمان تقسيم بندي مي تواند از بازه 15 دقيقه تا ده ساله متغير باشد که بر همین حسب بازه کاربرد دارند اعم از تحليل هاي کوتاه مدت، ميان مدت و بلند مدت.
پرکاربرد ترين و معروف ترين نمودارها، عبارتند از: نمودار خطي، نمودار ميله اي و نمودار شمعي
Line Chart نمودار خطي
در تحلیل تکنیکال نمودارهاي خطي هيچ اطلاعات تصويري از بازه تجاري نقاط منحصر به فرد مانند بالاترين قيمت، پايين ترين قيمت يا قيمت ابتدا به ما نمي دهد. ساده ترين نوع نموداردر تحلیل تکنیکال، نمودار خطي مي باشد که از به هم پيوستن قيمت هاي بسته شدن (close) روزانه يک سهم در طي يک دوره معين شکل مي گيرد. با این اتصال ما مي توانيم حرکت کلي قيمت سهم يک بازه زماني مشخص را مشاهده کنيم. به هر حال، قيمت نهايي اغلب در مقايسه با قيمت هاي بالا و پايين در يک روز در داده هاي بازار سهام، مهمترين قيمت است و به همين دليل، تنها کميتي است که در اين نمودار مورد استفاده قرار مي گيرد .
سادگي نمودار خطی نکته مثبت اين نمودار در تحلیل تکنیکال است. اين نمودار در هم ريخته نيست و ديد خوبي از نوسانات قيمت سهم را نمايش مي دهد.
نکته منفي اين نمودار در تحلیل تکنیکال اين است که تحليل گر نوسانات سهم در يک دوره خاص را نمي تواند مشاهده کند. مثلا اين نمودار قابليت نمايش قيمت هاي باز شدن، پايين و بالای يک روز سهم را ندارد. اتصال اين خطها مي تواند به تحلیلگر در تحلیل تکنیکال کمک کند حرکت کلي قيمت براي سهام يک شرکت را در يک زمان معين مشاهده نمايد.
Candlesticks نمودار شمعي
هر دو نمودار ميله اي و شمعي به جهت نمايش تغييرات قيمت در يک بازه زماني با هم برابرند، اما مزيت نمودار شمعي اين است که از تغييرات روند قيمتي از لحاظ بصري به سرعت و سادگي قابل تشخيص مي باشد.
نمودار شمعی یا کندلی پرطرفدارترین و پرکاربرد ترین نوع نمودار تحلیل تکنیکال است.این نمودار نیز اطلاعاتی از قبیل قیمت باز شدن، بسته شدن و دامنه نوسان قیمتی در بازه زمانی مورد نظر را نشان میدهد.
نمودار شمعی با کمک کندل ها در تحلیل تکنیکال بسیار برای تحلیلگران مفید و موثر واقع شده است.
در تحلیل تکنیکال نمودارهاي شمعي همان اطلاعات نمودارهاي ميله اي را به ما مي دهند، اما در قالب گرافيکي. نمودار شمعي از دو بخش بدنه اصلي و سايه تشکيل شده. بدنه اصلي شمع نشان دهنده قيمت آغاز و پايان معامله است و بخش ديگر شامل دو خط است که به سايه مشهور شده است. خط بالايي را سايه بالايي و خط پاييني را سايه پاييني مي گويند. از اين رو دامنه نوسانات سهم در طول دوره زماني مورد داد و ستد توسط سايه ها نمايش داده مي شود.
اگر قیمت باز شدن کندل(شمع) پایینتر از قیمت بسته شدن آن باشد به عبارتی با افزایش قیمت روبرو شده باشد کندل تو خالی یا سفید است. اگر قیمت باز شدن کندل بالاتر از قیمت بسته شدن آن باشد سهم با کاهش قیمت روبرو شده و کندل آن توپر یا مشکی خواهد بود. البته در نرم افزارهای مختلف، می توانید رنگ مورد دلخواه خودتان را بر روی کندل ها انتخاب کنید. اما رنگ های مرسوم آنها مشکی و سفید است. قسمتی از کندل که بیرون از محدوده قیمت های باز و بسته شدن قرار می گیرد سایه( shadow ) نامیده میشود.
در تحلیل تکنیکال نمودارهاي شمعي با استفاده از قيمتهاي باز شدن، بسته شدن و سقف و کف شکل مي گيرند .نمودارهاي شمعي بهتر از بقيه نيستند، بلکه فقط واضح ترند.منظور از واضح تر آن است که با اين نمودارها قيمتهاي بالا و پايين روز به سرعت و سادگي تشخيص داده مي شود.هنگامي که قيمت صعودي باشد، بدنه شمع سفيد و هنگامي که قيمت نزولي باشد بدنه شمع سياه مي باشد. گاهي اوقات به جاي نمايش سياه و سفيد شمع هاي ژاپني آن ها را به صورت رنگي نشان مي دهيم. براي اين کار ما به راحتي سفيد را با سبز و سياه را با قرمز جايگزين کرديم . اين بدان معناست که اگر قيمت بسته شدن از باز شدن بيشتر باشد بلوك سبز رنگ است و اگر قيمت بسته شدن از باز شدن کمتر باشد بلوك قرمز رنگ است.
اشکال مختلف کندل ها در نمودار شمعی مورد استفاده در تحلیل تکنیکال؛
اگر قيمت بسته شدن بالاتر از قيمت باز شدن باشد، يک شمع توخالي يا سفيد کشيده مي شود . .
اگر قيمت بسته شدن پايين تر از قيمت باز شدن باشد يک شمع تو پر يا سياه کشيده مي شود . .
قسمت توخالي يا رنگ شده شمع ” بدنه اصلي ” يا بدنه ناميده مي شود . .
خطوط باريک واقع در بالا و پايين بدنه قيمت سقف و کف را نشان مي دهند و فیتیله ها ناميده مي شوند . .
بالاترين نقطه فیتیله بالايي ” سقف ” است . .
پايين ترين نقطه فیتیله پاييني ” کف ” است . .
اين گونه تصور کنيد که قيمت سهم در يک روز خاص با قيمت 4000 ريال بازگشايي مي شود و در قيمت 3600 ريال بسته مي شود. در طي روز سهام شرکت بين 3400 تا 4300 ريال در نوسان بوده است.بدنه شمع توپر است زيرا قيمت بسته شدن از قيمت باز شدن پايين تر است و بيانگر فشار فروشندگان است.( 1 )
اما در شکل شماره ( 2) قيمت بازگشايي سهم 3600 ريال و قيمت بسته شدن 4000 ريال بوده است.بدنه شمع بايستي تو خالي باشد زيرا قيمت بسته شدن سهم از قيمت بازگشايي آن بالاتر بوده است و بيانگر فشار خريداران است.
شمع سفيد بلند نشان دهنده فشار زياد خريداران است . هرچه قدر بدنه شمع بلند تر باشد، قيمت بسته شدن به سمت بالا از قيمت باز شدن بيشتر فاصله مي گيرد. اين امر نشان دهنده آن است که قيمت به طور قابل توجهي افزايش يافته است . به عبارتي گاوها، خرس ها را از ميدان به در کرده اند .شمع بلند مشکي ( توپر) نشان دهنده فشار زياد فروشندگان است. هرچقدر شمع مشکي بلندتر باشد، قيمت بسته شدن به سمت پايين از قيمت باز شدن بيشتر فاصله مي گيرد . اين امر نشان دهنده اين است که قيمتها به ميزان زيادي افت کرده اند و به عبارتي خرس ها با شکستن شاخ گاوها آنها را از ميدان به در کرده اند.
فیتیله هاي بلندتر و کوتاه تر در شمعها شواهد خوبي را در مورد معاملات انجام شده ارائه مي دهند . شمع هايي با فیتیله بلند نشان دهنده اين است که معامله گران از نقاط باز شدن و بسته شدن قيمت به خوبي دور شده اند. شمعهايي با فیتیله کوتاه نشان دهنده اين است که بيشتر معاملات حول و حوش نقاط بسته شدن و باز شدن قيمت صورت گرفته اند .
در تحلیل تکنیکال اگر فیتیله بالايي شمعي بلند و فیتیله پاييني آن کوتاه باشد نشان دهنده اين است که خريداران در ابتدا قيمت را بسيار بالا برده اند ولي بنا به دلايلي فروشندگان وارد شده اند و قيمت را دوباره نزديک به قيمت باز شدن، برگردانده اند.
اگر فیتیله پاييني شمعي بلند و فیتیله بالايي آن کوتاه باشد نشان دهنده اين است که فروشندگان ابتدا قيمت را به طور قابل توجهي پايين آورده اند ولي بنا به دلايلي خريداران آمده اند و دوباره قيمتها را نزديک به قيمت باز شدن برگردانده اند .
6 تا از مهم ترین انواع دیجیتال مارکتینگ را بشناسیم
هدف سئو این است که یک کسب و کار در نتایج جستجوی گوگل، رتبه بالاتری کسب کند و در نهایت، ترافیک موتورهای جستجو را به وب سایت همان کسب و کار افزایش دهد. برای انجام این کار، بازاریابان سئو در مورد کلمات کلیدی و عباراتی که مخاطبان برای جستجوی اطلاعات آنلاین استفاده می کنند، تحقیق کرده و از آن عبارات در محتوای انواع تحلیل ها را بشناسیم خود استفاده می کنند.
تولید محتوای اصولی، لینک سازی قوی و تحقیق کلمات کلیدی، سه نمونه از بهترین تکنیک ها در این انواع دیجیتال مارکتینگ به شمار می روند. این کار را در دوره های آموزش دیجیتال مارکتینگ یاد خواهید گرفت.
- پرداخت به ازای کلیک (PPC)
پرداخت به ازای کلیک، به تبلیغات پولی و نتایج موتور جستجوگر اشاره دارد. این نوع دیجیتال مارکتینگ، یک شکل کوتاه مدت از بازاریابی دیجیتال است، به این معنی که وقتی پولی پرداخت نکنید، تبلیغ، دیگر وجود نخواهد داشت. مانند SEO، PPC نیز راهی برای افزایش ترافیک جستجو به یک تجارت آنلاین است.
پرداخت به ازای کلیک به تبلیغاتی که در بالا و کنارههای صفحه نتایج جستجو میبینید، تبلیغاتی که هنگام مرورگر وب میبینید، تبلیغات قبل از ویدیوهای YouTube و در تبلیغات در برنامههای تلفن همراه اشاره دارد.
- بازاریابی از طریق رسانه های اجتماعی
سوشال مدیا مارکتینگ، شامل هر اقدام تبلیغاتی است که یک تجارت آنلاین از طریق کانال های رسانه های اجتماعی انجام می دهد. تقریباً همه با رسانه های اجتماعی آشنایی دارند، اما بازاریابان باید با رویکردهای یکپارچه و استراتژیک به شبکه های اجتماعی نگاه کنند. بازاریابی رسانه های اجتماعی، بسیار فراتر از ایجاد پست برای کانال های اجتماعی و پاسخ دادن به نظرات است.
این نوع از انواع دیجیتال مارکتینگ باید با تیم بازاریابی گستردهتر شرکت همکاری داشته باشند تا پیام خود را در همه پلتفرمها، به صورت آنلاین و غیرحضوری هماهنگ نمایند؛ به طوری که هر بخش از برند، داستان یکسانی را بیان کند. بخش مهمی از بازاریابی در رسانه های اجتماعی، تجزیه و تحلیل است؛ بازاریابان رسانه های اجتماعی باید در تجزیه و تحلیل عملکرد پست های خود و ایجاد استراتژی ها بر اساس آن داده ها هوشمندانه عمل کنند.
بازاریابی محتوا، از تکنیک وش داستان سرایی و به اشتراک گذاری اطلاعات برای افزایش آگاهی از برند استفاده می کند. در نهایت، هدف این دیجیتال مارکتینگ این است که خواننده برای تبدیل شدن به یک مشتری، اقدامی انجام دهد؛ مانند درخواست اطلاعات بیشتر، یا ثبت نام در لیست ایمیل یا خرید. «محتوا» میتواند به صورت پستهای وبلاگ، کتابهای الکترونیکی، ویدیوهای دیجیتال، پادکستها و موارد دیگر باشد. این روش به طور کلی، باید قبل از هر چیز، ارزشی برای مصرف کننده ایجاد کند، نه اینکه فقط برند را تبلیغ کند یا سعی در فروش داشته باشد. بازاریابی محتوا در مورد ایجاد یک رابطه پایدار و قابل اعتماد با مشتریان شما است که به طور بالقوه می تواند منجر به فروش های بیشتر در طول زمان شود، نه تنها یک معامله را انجام دهد.
بازاریابی محتوا در راستای انواع دیجیتال مارکتینگ عمل می کند؛ این، روشی برای ترکیب با عبارات جستجوی SEO در محتوای جدید وب سایت است و محتوای ایجاد شده را می توان به عنوان پست های رسانه های اجتماعی و در نشریات بازاریابی ایمیلی به اشتراک گذاشت.
حتی با ظهور رسانه های اجتماعی، اپلیکیشن های تلفن همراه و سایر کانال ها، ایمیل هنوز یکی از موثرترین تکنیک های دیجیتال مارکتینگ است. این می تواند بخشی از یک استراتژی بازاریابی محتوایی باشد، ارزشی برای مصرف کنندگان فراهم کند و در طول زمان، مخاطب را به مشتری تبدیل کند. متخصصان بازاریابی ایمیلی نه تنها می دانند که چگونه کمپین های قانع کننده ایجاد کنند، بلکه دسترسی بهینه مخاطبان را نیز درک کرده و در تجزیه و تحلیل از داده های مشتری دارند.
- بازاریابی موبایلی
این نوع دیجیتال مارکتینگ بر روی دستیابی به مخاطبان هدف در تلفن هوشمند یا تبلت، متمرکز است. بازاریابی موبایلی از طریق پیامهای متنی، رسانههای اجتماعی، وبسایتها، ایمیل و اپلیکیشنهای تلفن همراه به مردم دسترسی پیدا میکند. بازاریابان میتوانند پیشنهادها یا محتوای ویژه را برای یک مکان یا زمان جغرافیایی تنظیم کنند، مانند زمانی که مشتری وارد فروشگاه میشود. می توانید تمامی تکنیک های انواع دیجیتال مارکتینگ را در دوره های آموزش دیجیتال مارکتینگ فرا بگیرید و خودتان برای کسب و کارتان اجرا نمایید. برای کسب اطلاعات بیشتر با کارشناسان ما تماس حاصل فرمایید.
تحلیل پارامترهای گزارش تست فلوک شبکه چیست
برای آشنایی با پارامترهای تست فلوک و تحلیل گزارش تست فلوک بهتر است ابتدابدانیم تست فلوک چیست و با استاندارهای تست شبکه و نیز انواع تستر شبکه اشنا شویم. و سپس انواع پارامتر های تست فلوک و تحلیل گزارش تست فلوک را در این مطلب را بشناسیم.
کابل های مسی زوجی پس از طی کردن مراحل مختلف تست با توجه به استانداردهای TIA /ISO گواهی استاندارد را دریافت می کنند.
انواع پارامترهای تست فلوک
Certify Copper Twisted Pair Cable
تست فلوک شبکه توسط ابزار آلات خاص (آنالایزهای حرفه ای ) تست کابل شبکه انجام می گیرد که در نهایت باتوجه به استانداردهای تدوین شده Pass / Fail می شوند.
انواع پارامترهای تست فلوک
The Tools
ابزار آلات :تولید کنندگان زیادی وجود دارند که ابزارآلات تست شبکه را تولید می کنند که با توجه به کیفیت و تنوع محصولات می توان معروفترین Cable analayzer ها موارد زیر را عنوان کرد:
Fluke Networks – DTX Series
Fluke Networks – DSX Series (جدید ترین تستر فلوک )
Needs of Certification
پیمانکارانی که باید تاییده گواهی کابل شبکه را برای کارفرما تهیه کنند تا کارفرما مطمئن شود که شبکه آنها توانایی پشتیبانی از برنامه های خاص مثلVOIP – POE- 10G – 40G -100G رادارد.و همچنین جهت اطمینان خاطر کارفرما از کیفیت تجهیزات شبکه و همچنین خدمات انجام شده در این زمینه تست فلوک انجام میگیرد.
انواع پارامترهای تست fluke
Standards
روش عملکرد تست فلوک شبکه
بر اساس استانداردهایANSI/TIA/EIA 568-B.1 وISO/IEC 11801 مشخص می شوند که در سیستمANSI بر اساس دسته بندی های (Cat3, Cat5e,Cat6, Cat7,Cat8) و در سیستمISOبر اساس کلاس های(Class C,D,E,F,G) نام گذاری می شوند.
عملکرد هر دسته یا کلاس
عملکاد هر دسته یا کلاس محدود می شود بهPass / Fail شدن محدوده فرکانسی مربوط به آن دسته یا کلاس برای مثال دردسته Cat3/ Class C که دیگر استفاده نمی شود در پهنای باند 16 مگاهرتز, درCat5e / Class D در پهنای باند 100 مگاهرتز, درCat6 / Class E در پهنای باند 250 مگاهرتز و درCat7 / Class F در پهنای باند 600 مگاهرتز کار می کند.
تحلیل گزارش تست فلوک
Wiremap
کاربردWiremap برای این است تا اشکالات فیزیکی را بتوانیم شناسایی کنیم مثل : نصب صحیح سوکت ها در انتهای کابل,
هرگونه اتصال کوتاه بین 2 یا چند رشته کابل, قطعی 1 یا چند رشته, چیدمان صحیح رشته ها و غیره.
Propagation Delay
مدت زمانی را که یک سیگنال از یک طرف کابل شبکه فرستاده می شود و در طرف دیگر دریافت می شود که بر اساسmilliseconds,nanosecond, picosecends سنجیده می شود را گویند.
تحلیل گزارش تست فلوک
Delay Skew
تفاوتPropagation Delay بین سریعترین و کندترین زوج راDelay Skew گویند که معمولا بین 25ns-30ns برروی 100 متر کابل می باشد.
Cable Lenght
با استفاده از این پارامتر اطمینان پیدا می شود که طول کابل از استاندارد 100 متر تجاوز نکند.
Insertion Loss
اشاره کننده میزان افت سیگنال در انتهای یک خط نسبت بهInsertion Loss اولیه که برروی خط ایجاد شده که این افت توسط مقاومت الکتریکی کابل مسی ایجاد شده یا افت انرژی توسط عایق های روی کابل یا میزان امپدانس ایجاد شده توسط کانکتور ها. این پارامتر معمولا بر حسبdB با یک علامت منفی (-) مشخص می شود. میزان این مقدار با زیاد شدن طول و فرکانس کابل افزایش میابد.
Return Loss
میزان مقدار سیگنال برگشتی به سمت فرستنده می باشد. این مقدار سیگنال برگشتی توسط اختلاف امپدانس کابل یا کانکتور بوجود می آید که معمولا به علت کشیدگی بیش از حد کابل یا معیوب بودن کانکتور پدید می آید.این پارامتر تاثیر مستقیم با خلوص مس و کیفیت کابل دارد که در اولویت اول پارامتر های تست فلوک می باشد.
Near End-Cross Talk) NEXT)
میزان انتشار سیگنال یک زوج برروی سیگنال برگشتی از زوج دیگر راNEXT گویند.
تاثیر مستقیم بر تجهیزات ابتدا و انتهای کابل شبکه داشته و بقیه پارامتر ها از جمله Return loss در بالا بردن کیفیت ان تاثیر گذار می باشد.
Power Sum NEXT) PSNEXT)
جمع مقدارNEXT سه زوج بر روی زوج دیگر را PSNEXT گویند.
The Equal-Level Far-End Crosstalk) ELFEXT)
میزان FEXT انتهای هر خط را می گویند.FEXT در عمل بسیار شبیهNEXT می باشد با این تفاوت که در انتهای کابل شبکه (در سمت گیرنده) اتفاق می افتد.
Power Sum ELFEXT
جمع مقدار FEXT 3زوج بر روی زوج دیگر راPSELFEXT گویند.
Attenuation-to-Crosstalk ratio) ACR)
تفاوت بین افت سیگنال وNEXT که برحسبdB سنجیده می شود و مشخص کننده میزان قدرت افت سیگنال نسبت بهCrosstalk انتهای خط می باشد. در حالت معمول میزانACR باید در حدود 7dB باشد تا بتوانیم یک کارآیی خوب از کابل داشته باشیم. در بعضی مواقع لازم است از کابل های
STP) Shielded Twisted Pair) بجای UTP) Unshielded Twisted Pair) استفاده کنیم تا میزان ACRرا بالا ببریم.
Power Sum ACR) PSACR)
همانندACR می باشد با این تفاوت که ازPSNEXT برای تست استفاده می شود.
DC Loop Resistance
میزان مقاومت برروی یک زوج را که در انتهای کابل شبکه بصورتLoop درآمده باشد و معمولا تحت تاثیر امپدانس قرار می گیرد, این پارامتر معمولا تاثیر کمتری نسبت به Insertion Lose دارد اما در مواقع خاصی برای مثال هنگامی که از Poe استفاده می کنیم نقش بسزایی را بازی می کند.
مطالبی که بیان شده چکیده ای از پارامتر های تست فلوک بود ,چنانچه سوالی درباره موضوع تحلیل تست فلوک و یا پارامتر های تست فلوک دارید می توانید با ما تماس بگیرید.
ایران فلوک جهت انجام تست فلوک فیبر نوری و انواع کابل های شبکه از جدیدترین تستر شبکه فلوک به نام Dsx-8000 استفاده میکند.
انواع پارامترهای تست فلوک,پارامترهای تست فلوک ، تحلیل گزارش تست فلوک
تحلیل پارامترهای گزارش تست فلوک شبکه چیست
برای آشنایی با پارامترهای تست فلوک و تحلیل گزارش تست فلوک بهتر است ابتدابدانیم تست فلوک چیست و با استاندارهای تست شبکه و نیز انواع تستر شبکه اشنا شویم. و سپس انواع پارامتر های تست فلوک و تحلیل گزارش تست فلوک را در این مطلب را بشناسیم.
کابل های مسی زوجی پس از طی کردن مراحل مختلف تست با توجه به استانداردهای TIA /ISO گواهی استاندارد را دریافت می کنند.
انواع پارامترهای تست فلوک
Certify Copper Twisted Pair Cable
تست فلوک شبکه توسط ابزار آلات خاص (آنالایزهای حرفه ای ) تست کابل شبکه انجام می گیرد که در نهایت باتوجه به استانداردهای تدوین شده Pass / Fail می شوند.
انواع پارامترهای تست فلوک
The Tools
ابزار آلات :تولید کنندگان زیادی وجود دارند که ابزارآلات تست شبکه را تولید می کنند که با توجه به کیفیت و تنوع محصولات می توان معروفترین Cable analayzer ها موارد زیر را عنوان کرد:
Fluke Networks – DTX Series
Fluke Networks – DSX Series (جدید ترین تستر فلوک )
Needs of Certification
پیمانکارانی که باید تاییده گواهی کابل شبکه را برای کارفرما تهیه کنند تا کارفرما مطمئن شود که شبکه آنها توانایی پشتیبانی از برنامه های خاص مثلVOIP – POE- 10G – 40G -100G رادارد.و همچنین جهت اطمینان خاطر کارفرما از کیفیت تجهیزات شبکه و همچنین خدمات انجام شده در این زمینه تست فلوک انجام میگیرد.
انواع پارامترهای تست fluke
Standards
روش عملکرد تست فلوک شبکه
بر اساس استانداردهایANSI/TIA/EIA 568-B.1 وISO/IEC 11801 مشخص می شوند که در سیستمANSI بر اساس دسته بندی های (Cat3, Cat5e,Cat6, Cat7,Cat8) و در سیستمISOبر اساس کلاس های(Class C,D,E,F,G) نام گذاری می شوند.
عملکرد هر دسته یا کلاس
عملکاد هر دسته یا کلاس محدود می شود بهPass / Fail شدن محدوده فرکانسی مربوط به آن دسته یا کلاس برای مثال دردسته Cat3/ Class C که دیگر استفاده نمی شود در پهنای باند 16 مگاهرتز, درCat5e / Class D در پهنای باند 100 مگاهرتز, درCat6 / Class E در پهنای باند 250 مگاهرتز و درCat7 / Class F در پهنای باند 600 مگاهرتز کار می کند.
تحلیل گزارش تست فلوک
Wiremap
کاربردWiremap برای این است تا اشکالات فیزیکی را بتوانیم شناسایی کنیم مثل : نصب صحیح سوکت ها در انتهای کابل,
هرگونه اتصال کوتاه بین 2 یا چند رشته کابل, قطعی 1 یا چند رشته, چیدمان صحیح رشته ها و غیره.
Propagation Delay
مدت زمانی را که یک سیگنال از یک طرف کابل شبکه فرستاده می شود و در طرف دیگر دریافت می شود که بر اساسmilliseconds,nanosecond, picosecends سنجیده می شود را گویند.
تحلیل گزارش تست فلوک
Delay Skew
تفاوتPropagation Delay بین سریعترین و کندترین زوج راDelay Skew گویند که معمولا بین 25ns-30ns برروی 100 متر کابل می باشد.
Cable Lenght
با استفاده از این پارامتر اطمینان پیدا می شود که طول کابل از استاندارد 100 متر تجاوز نکند.
Insertion Loss
اشاره کننده میزان افت سیگنال در انتهای یک خط نسبت بهInsertion Loss اولیه که برروی خط ایجاد شده که این افت توسط مقاومت الکتریکی کابل مسی ایجاد شده یا افت انرژی توسط عایق های روی کابل یا میزان امپدانس ایجاد شده توسط کانکتور ها. این پارامتر معمولا بر حسبdB با یک علامت منفی (-) مشخص می شود. میزان این مقدار با زیاد شدن طول و فرکانس کابل افزایش میابد.
Return Loss
میزان مقدار سیگنال برگشتی به سمت فرستنده می باشد. این مقدار سیگنال برگشتی توسط اختلاف امپدانس کابل یا کانکتور بوجود می آید که معمولا به علت کشیدگی بیش از حد کابل یا معیوب بودن کانکتور پدید می آید.این پارامتر تاثیر مستقیم با خلوص مس و کیفیت کابل دارد که در اولویت اول پارامتر های تست فلوک می باشد.
Near End-Cross Talk) NEXT)
میزان انتشار سیگنال یک زوج برروی سیگنال برگشتی از زوج دیگر راNEXT گویند.
تاثیر مستقیم بر تجهیزات ابتدا و انتهای کابل شبکه داشته و بقیه پارامتر ها از جمله Return loss در بالا بردن کیفیت ان تاثیر گذار می باشد.
Power Sum NEXT) PSNEXT)
جمع مقدارNEXT سه زوج بر روی زوج دیگر را PSNEXT گویند.
The Equal-Level Far-End Crosstalk) ELFEXT)
میزان FEXT انتهای هر خط را می گویند.FEXT در عمل بسیار شبیهNEXT می باشد با این تفاوت که در انتهای کابل شبکه (در سمت گیرنده) اتفاق می افتد.
Power Sum ELFEXT
جمع مقدار FEXT 3زوج بر روی زوج دیگر راPSELFEXT گویند.
Attenuation-to-Crosstalk ratio) ACR)
تفاوت بین افت سیگنال وNEXT که برحسبdB سنجیده می شود و مشخص کننده میزان قدرت افت سیگنال نسبت بهCrosstalk انتهای خط می باشد. در حالت معمول میزانACR باید در حدود 7dB باشد تا بتوانیم یک کارآیی خوب از کابل داشته باشیم. در بعضی مواقع لازم است از کابل های
STP) Shielded Twisted Pair) بجای UTP) Unshielded Twisted Pair) استفاده کنیم تا میزان ACRرا بالا ببریم.
Power Sum ACR) PSACR)
همانندACR می باشد با این تفاوت که ازPSNEXT برای تست استفاده می شود.
DC Loop Resistance
میزان مقاومت برروی یک زوج را که در انتهای کابل شبکه بصورتLoop درآمده باشد و معمولا تحت تاثیر امپدانس قرار می گیرد, این پارامتر معمولا تاثیر کمتری نسبت به Insertion Lose دارد اما در مواقع خاصی برای مثال هنگامی که از Poe استفاده می کنیم نقش بسزایی را بازی می کند.
مطالبی که بیان شده چکیده ای از پارامتر های تست فلوک بود ,چنانچه سوالی درباره موضوع تحلیل تست فلوک و یا پارامتر های تست فلوک دارید می توانید با ما تماس بگیرید.
ایران فلوک جهت انجام تست فلوک فیبر نوری و انواع کابل های شبکه از جدیدترین تستر شبکه فلوک به نام Dsx-8000 استفاده میکند.
انواع پارامترهای تست فلوک,پارامترهای تست فلوک ، تحلیل گزارش تست فلوک
دیدگاه شما