تحلیل تکنیکال چیست و چه کاربردی در بورس دارد؟
به طور معمول راههای متفاوتی به منظور سرمایهگذاری وجود دارد که در اصطلاح شامل بازارهای متفاوتی هستند که به آنها بازارهای سرمایهگذاری موازی نیز گفته میشود. در همین راستا بازار سرمایه به عنوان یکی از پرسودترین بازارهای سرمایهگذاری شناخته شده است و در دهههای اخیر افراد زیادی سرمایه خود را به منظور کسب سود در این بازار تزریق کردهاند. یکی از شروط مهم و پایهای در بازار بورس داشتن مهارت کافی و لازم در این حوزه است که افراد با کسب این مهارتها قادرند به بهترین شکل ممکن سرمایه خود را چند نمودار میله ای در بورس برابر کنند. البته در کنار مهارتهای موردنیاز آشنایی با بازار و اخبار مهم و در ارتباط بودن با اشخاص حرفهای و فعالین بازار نیز جزو ارکان این نوع از سرمایهگذاری نیز محسوب میشود. از قدیم از تحلیل بنیادی و تحلیل تکنیکال بهعنوان دو بازوی قدرتمند تحلیل سهام و بارز بورس یاد میشده نمودار میله ای در بورس که در زمان حال نیز همین تعریف صادق است.
تحلیل تکنیکال چیست؟
همانطور که از اسم تکنیکال مشخص است، تحلیل تکنیکال با استفاده از دادههای نظیر نمودار، قیمت و حجم معاملات و ابزارهای مختلف به ارزیابی و تحلیل سهام و روند آن در روزهای آینده میپردازد. در اصل از تحلیل تکنیکال به عنوان نمودار میله ای در بورس یک نوع استراتژی معاملاتی به منظور ارزیابی سهم موردنظر و شناسایی فرصتهای خوب برای ورود و خروج به سهم یاد میشود. شما از تحلیل تکنیکال میتوانید بر روی تمام اوراق بهادری که دارای تاریخچه هستند و سوابق نوسانات و امور سرمایهگذاری آن قابلدسترس باشد استفاده نمایید. از تحلیل تکنیکال در اوراق نمودار میله ای در بورس سهم، بازار آتی و سایر اوراق استفاده میشود اما در نظر داشته باشید که عمده استفاده از این روش بیشتر در تحلیل سهام مورد معامله در بازار بورس کاربرد دارد.
میتوان حدس زد که از زمان گذشته فرآیند تحلیل تکنیکال دستخوش تغییرات فراوانی بوده و اظهار نظرات بسیاری در این تکنیک پیادهسازی نمودار میله ای در بورس شده و در نهایت قالب اصلی آن در اختیار عموم گذاشته شد. تحلیلگران معمولاً از الگوهای متفاوتی در این پروسه از تحلیل سهام استفاده میکنند و به نتیجه دلخواه خود دست مییابند. در ادامه قصد داریم شما را با این الگوهای مهم در تحلیل تکنیکال بیشتر آشنا کنیم.
تاریخچه تحلیل تکنیکال
تاریخچه تحلیل تکنیکال برمیگردد به شخصی به نام چارلز داو که او به عنوان متخصص امور مالی در گذشته از جایگاه بالایی بهرهمند بود و جالب این است که از او بهعنوان روزنامهنگار و کارآفرین یاد میشده. آقای داو بنیانگذار نشریه معروف والاستریت ژورنال نیز بوده و همچنین درگذر زمان شاخص صنعتی داو جونز نیز توسط وی تأسیس شد. چارلز داو به دنبال موفقیتهای پیدرپی در صنعت سرمایهگذاری، جزو اولین اشخاصی بود که قدم به عرصه تحلیل تکنیکال نهاد او با تشخیص و تعیین قیمت متوسط روزانه و هفتگی و ماهانه و نظم و ترتیب دادن به برخی الگوها به جریانات بازار پرداخت. بعدها با حضور اشخاص برجسته در بازار سرمایه و ارائه نظرات علمی و دقیق، تحلیل تکنیکال به عنوان پایه و اساس شناخت سهم و روند آن در آینده مشخص شد.
چگونه تحلیل تکنیکال کنیم
معمولاً در این حوزه تحلیلگر تکنیکال با تمام حواس و دانستههای خود در تلاش است که روند حرکت سهم در آینده و تغییرات قیمتی سهم را پیشبینی کند. در کنار دادههای مختلف به منظور تحلیل، تحلیلگر میتواند از دو عامل قیمت و حجم معاملات سهم موردنظر ارزیابی خود را پیش ببرد. معمولاً برای انجام فرآیند تحلیل تکنیکال میتوان از نظریهها و الگوهای بیشماری استفاده کرد تا به نتیجه دلخواه رسید اما هر تحلیلگری با توجه به پشتوانه علمی و تجربیات خود در حوزه بازار بورس از این علم مهم در ارزیابیهای خود استفاده میکند. جالب است بدانید که از بین تمامی ابزارهای موجود و معرفیشده در حوزه تحلیل تکنیکال، برخی از آنها بر روند کنونی و در حال حاضر سهم تمرکز دارند و برخی از آنها مختص پیشبینی روند آینده سهم هستند.
بررسی فرضیات مهم در تحلیل تکنیکال
در قسمتهای قبلی مقاله با چارلز داو آشنا شدید در این قسمت یک نقل قولی از داو وجود دارد که بیان داشت، مهمترین فرض در تحلیل تکنیکال این است که قیمت، همه اطلاعات را مشخص میکند. در صورت آشنایی با بازار بورس و شناخت فنهای تحلیل تکنیکال متوجه خواهید شد که این نوع از تحلیل بیشتر بر تحلیل آماری نوسانات قیمت سهم تکیه دارد و در تلاش است که با بررسی الگوهای گذشته و روندهایی که طی کرده و وضعیت کنونی سهم، به پیشبینی قیمتی سهم بپردازد. شما به عنوان یک معاملهگر باید این نکته را همیشه در نظر داشته باشید که امکان دارد معادلات در نظر گرفته شده شما با انتشار یک خبر یا تزریق هیجانات در بازار جور درنیاید و روند سهم برخلاف پیشبینی شما حرکت کند.
نظریه بعدی در مورد تحلیل تکنیکال که توسط داو مطرح شد به این شکل نمودار میله ای در بورس است که نوسانات قیمتی بازار به صورت تصادفی نبوده و الگوها و روند آن در طی زمان تکرار خواهد شد. بر اساس این نظریه متوجه میشوید که این روندها ممکن است در بازه زمانی کوتاهمدت و یا بلندمدت خود را نشان دهند و در همین راستا شما با مجهز بودن به دانش تحلیل تکنیکال قادر هستید که در این بازههای زمانی از سرمایه خود در بازار بورس سود کسب کنید. در حال حاضر تحلیل تکنیکال مهم شناخته میشود که در ادامه به تشریح آنها میپردازیم.
- قیمت همهچیز را مشخص میکند: در دنیای تحلیل تکنیکال طبیعتاً عدهای هم منتقد وجود خواهند داشت که بر اساس اظهارنظر آنها این موضوع که تنها در نظر گرفتن نوسانات قیمتی یک سهم برای پیشبینی روند آن سهم کافی است را قبول ندارند. اصل تحلیل تکنیکال بر این معتقد است که همه موارد از جمله فرآیند اصول بنیادی نیز در قیمت یک سهم مشخص بوده، در ادامه تنها چیزی که بسیار مهم واقع میشود تحرکات قیمتی سهم است که با استفاده از آن میتوان میزان عرضه و تقاضای بازار را سنجید.
- قیمت در روند نمودار حرکت میکند: تحلیلگران تکنیکالی بر این اصل معتقد هستند که قیمتها در روندهای زمانی کوتاهمدت، میانمدت و بلندمدت در حال حرکتاند و روال گذشته را تکرار میکنند.
- گذشته تمایل به تکرار دارد: معمولاً با فعالیت در بازار بورس و بررسی اجمالی نمودارهای سهمهای متفاوت متوجه خواهید شد که روند قیمت از گذشته تاکنون تکرار میشود. در اصل مواردی نظیر برخورد احساسی و تزریق هیجانات منفی و مثبت در بازار بورس منجر به ایجاد این تکرار میشوند.
معرفی سطوح مختلف تحلیل تکنیکال
تحلیل تکنیکال سطوح مختلفی دارد که در ادامه به بررسی آنها میپردازیم:
سطح اول: بررسی انواع نمودارها
نمودار یک جدول است که بر روی آن خطوط گرافیکیای درج میشوند تا بتوان تاریخچهی قیمتها را مشاهده کرد، نمودارها پایه و اساس تحلیل را شکل میدهند که قبل نمودار میله ای در بورس از هرچیزی لازم است ابتدا به آنها توجه شود.
در تحلیل تکنیکال 3 نوع نمودار معروف وجود دارند که در ادامه برای هرکدام مثالهایی خواهیم آورد:
1. خطی
نمودار خطی، یک خط زیگزاگی است که نقاط بسته شدن معاملات سهام شرکت را در بازهی زمانی نشان میدهد.
وقتی این نقاط به هم متصل شوند، چنین تصویری ایجاد میشود که وضعیت کلی را به ما نشان میدهد.
2. میلهای
هر میله در این نمودار به معنای یک بازهی زمانی است، مثلا نیم ساعت، یک ساعت یا یک روز، میلهها قیمت معاملات در آن بازهی زمانی را نشان میدهند که تا سقف و کف آن چه بوده.
3. شمعی
نمودار شمعی تقریباً مانند میلهای است اما زیباتر بوده و اطلاعات بیشتری برای درک قیمت به ما میدهد.
هر شمع به معنای یک بازهی زمانی است و رنگ هر شمع که معمولاً در دو نوع قرمز و سبز رسم میشوند، بیانگر صعود یا نزول قیمتها است. اندازهی شمع نیز تعداد معاملات در آن زمان را نشان میدهد که هر شکلی یک معنی بهخصوص دارد.
جالب است بدانید پر استفادهترین نوع نمودار شمعی است که میان معاملهگران و تحلیلگران بورس، از جایگاه ویژهای برخوردار است، چون؛ در یک نگاه، تقریباً تمام اطلاعات به چشم آمده و درک وضعیت را آسان میکند.
سطح دوم: حمایت و مقاومت
این سطح یکی از با ارزشترین سطوحی است که بعد از شناخت نمودارها، لازم است آن را فرا بگیرید، حمایت به معنای نزول قیمت بوده و مقاومت به معنای صعود قیمت است که حال جمع بندیشان نیز یک روند حمایتی یا مقاومتی را بیان میکند.
در تصویر فوق، کلیت نمودار مقاومتی است اما سطوح حمایتی نیز در آن دیده میشوند که پیشبینی این سطوح اجمالاً به همین درس مربوط است و اساس کلی آن در این سطح بررسی میشوند تا شخص بتواند اصول اولیه پیشبینی را بیاموزد.
سطح سوم: خطوط روند و رسم کانال
رسم خطوط روند باعث ایجاد کانالهایی میشوند که میتوان با استفاده از آنها بازار را بهتر روانشناسی کرد.
هر نمودار میتواند در برگیرندهی سه نوع کانال باشد:
یک نوع؛ صعودیِ آبی «رو به بالا» است.
نوع دیگر؛ نزولیِ قرمز «رو به پایین» است.
و نوع آخر: مستطیل مشکیِ ثابت است.
این کانالها با توجه به نمودار میله ای در بورس سطوح مقاومتی و حمایتی روند رسم میشوند و تا زمانی که روند تغییر جهت نداده ادامه داده میشوند.
به طور کلی کف کانال به معنای محدوده خرید بوده و سقف کانال محدوده فروش.
در حقیقت چیزی که این کانالها به معاملهگران میگویند: بیان الگوهای تکرار شونده مثل «امواج الیوت» هستند که درکشان را تسهیل بخشیده و پیشبینی روند یک نمودار را ساده میکنند.
سطح چهارم: علوم فیبوناچی
بحثی که برای استفادهی حرفهای از دانستههای مربوط به نمودارها لازم است، آموزش اندیکاتور فیبوناچی میباشد.
شما بعد از شناخت کلی نمودارها، سطوح نموداری و کانالها، لازم است اصول و نسبتهایی که برای تحلیل لازم هستند را بیاموزید که متعارفاً سرفصلهای آن به فیبوناچی باز میگردد.
فیبوناچی، سطوحی هستند که برای شناخت فرصتهای ورود و خروج از سهام را نشان میدهند که به نسبتهای ریاضی مربوط میشود.
سطح پنجم: خواندن شاخصها
«شاخص» در حقیقت به معنای رقمی است که در یک بازهی زمانی به عنوان سود یا ضرر میانگین چند مشترک تعیین میشود. این مساله در بورس نیز همین معنی را میدهد.
بهطور کلی در بازار بورس ایران تعدادی زیادی شاخص اصلی و فرعی مختلف داریم که هر کدام طبق دستهبندی خود وضعیت مجموعهای از شرکتها را نشان میدهند. این سطح به بررسی این شاخصها و شناختشان میپردازد.
سطح ششم: مرور تخصصی یا استفاده پیشرفته
همانطور که میدانید، هر علمی یا دانشی در سطوح مقدماتی، متوسطه و پیشرفته تدریس میشود و یادگیری هر علم به همین شکل صورت میپذیرد. یعنی؛ نکات پیشرفته را لازم است بعد از طی کرن سطوح نامبرده انجام داد، اما چرا؟
اگر به کارکرد یادگیری انسان نگاهی بیاندازیم، متوجه خواهیم شد که مغز، ابتدا موارد ساده را از میان اطلاعات بررسی کرده، ذخیره میکند و سپس به سراغ موارد پیشرفته میرود. اگر در سطوح آموزشیِ تحلیلِ تکنیکال، در هر سطح به موضوعات پیشرفته یا پیچیده نیز پرداخته شود، مغز در یادگیری آن اطلاعات و طبقهبندی آنها دچار اشکال شده و همان موضوعات پایه را نیز فراموش میکند.
به همین سبب سطوح پیشرفته اغلب برای انتهای هر آموزش استفاده میشوند تا شخص بتواند ساختار یافتهتر آن علم را آموخته و استفاده موثرتری از آن داشته باشد.
تفاوت تحلیل بنیادی و تکنیکال در چیست؟
همانطور که در قسمتهای ابتدایی به این اصل اشاره کردیم، تحلیل بنیادی و تحلیل تکنیکال از بهترین و پرکاربردترین روشهای معاملاتی در بازار بورس هستند. از هر کدام از این روشها به منظور تحلیل، بررسی دادهها، ارزیابی موقعیت فعلی و پیشبینی قیمتی آینده سهم استفاده میشود که همانند عرصههای مختلف در حوزه مالی و سرمایهگذاری دارای حامیان و منتقدان خاص خود است.
در تحلیل بنیادی به طور معمول به ارزش ذاتی سهم پرداخته شده و مورد ارزیابی قرار میگیرد. این ارزیابی از دادههای اقتصادی، صنایع و شرایط مالی شرکتها و … استفاده میکند تا به تحلیل بنیادی سهم بپردازد. تحلیل تکنیکال از این جهت با تحلیل بنیادی متفاوت است که عامل قیمت و حجم سهم موردنظر، بهعنوان تنها ورودیهای ارزیابی یا تحلیل به شمار میآیند. در تحلیل تکنیکال به ارزش ذاتی سهم پرداخته نمیشود اما در عوض از نمودار سهام استفاده میشود که با تعیین الگوهای آن، رفتار سهم را در آینده نمایش داده شود.
سخن آخر
با توجه به مطالب ارائه شده در مقاله تحلیل تکنیکال چیست؟ متوجه شدیم که تحلیل تکنیکال به تنهایی پتانسیل بسیار بالایی برای ارزیابی بازار و روند قیمتی سهم داشته و میتوان با تکیه بر آن تصمیمگیریهای معقولتری بهمنظور سرمایهگذاری در این بازار اتخاذ کرد. یکی از مزیتهای تحلیل تکنیکال وجود الگوها و ابزارهای متنوع در آن است که هر فردی با تکیه بر دانش و تخصص خود در آن حوزه یا الگوی به خصوص قادر به انجام ارزیابی یا تحلیل سهمها خواهد بود. پیشنهاد میکنیم به منظور شروع سرمایهگذاری موفق در بازار بورس و کسب سود عالی از فنهای تحلیل تکنیکال بهرهمند شوید.
بخش دوم آموزش تحلیل تکنیکال؛ نمودارها
به طور کلی در تحلیل تکنیکال با توجه به هدف معاملهگر سه نوع نمودار پر کاربرد وجود دارد: نمودارهای خطی، نمودارهای میلهای و نمودارهای شمعی. قبل از اینکه به هر یک از این موارد بپردازیم، نمودارهای OHLC را بررسی میکنیم.
نمودار OHLC
قابلیتی که نمودارهای OHLC در اختیار معاملهگر میگذارند این است که نوسان قیمت را در قالب یک میله و یا شمع در دوره خاصی به ما نشان میدهند؛ چیزی که در نمودارهای خطی امکان مشاهده آن وجود ندارد. کلمه OHLC از قرار دادن نام اول کلمات زیر بدست میآید: Open یا قیمت آغازین High یا بالاترین قیمت معامله شده Low یا پایینترین قیمت معامله شده Close یا قیمت بسته شدن موارد ذکر شده را در ادامه بر روی نمودارهای شمعی و میلهای بررسی خواهیم کرد.
تایم فریم (بازه زمانی)
قبل از وارد شدن به بحث انواع نمودارها، با مفهوم تایمفریم یا بازه زمانی باید آشنا شوید. تایمفریم به معنی یک دوره زمانی است که طول زمانی معینی دارد و در زمان مشخصی شروع و پایان مییابد. هر تایمفریم با توجه به نوع نمودار میتواند یک نقطه، یک شمع (کندل) و یا یک میله را نشان دهد. هر تایمفریم کوچکترین بخش نمودار است که اطلاعاتی نظیر قیمت آغازین معامله، قیمت بسته شدن و بالاترین و پایینترین قیمت را در اختیار معاملهگر قرار میدهد؛ البته اطلاعات بدست آمده از هر تایمفریم، به نوع نمودار نیز بستگی دارد. با این توضیحات به سراغ انواع نمودارها میرویم.
نمودار خطی (Line Chart)
نمودارهای خطی سادهترین نمودارها در تحلیل تکنیکال هستند و تنها قیمت بسته شدن معاملات را در هر تایمفریم ثبت میکنند. مثلا نمودارهای خطی در تایمفریم یک روزه، در هر روز تنها یک نقطه بر روی نمودار نشان میدهند و این نقطه آخرین قیمت معامله شده در آن روز است. با اتصال نقاط بدست آمده از هر روز، نمودار خطی در تایمفریم یک روزه به دست خواهد آمد.
نقطه ضعف این نمودار این است که تنها قیمت نهایی را ثبت میکند؛ یعنی اینکه تمامی معاملات انجام شده در یک روز ارزشی ندارد و تنها آخرین قیمت آن روز در نمودار خطی ارزشمند است. اغلب معاملهگران برای تایید شکستهای حمایتی و مقاومتی از قیمت بسته شدن استفاده میکنند، برای همین نیز این قیمت اهمیت بیشتری دارد.
هرچند میتوان از قیمتهای دیگری نظیر قیمت آغازین یا میانگین بالاترین و پایینترین قیمتها نیز استفاده کرد، اما پیشنهاد میشود درصورتی که میخواهید از نمودار خطی جهت تحلیل استفاده کنید، آن را روی حالت پیشفرض یعنی قیمت بسته شدن قرار دهید.
نمودار میلهای (Bar Chart)
در نمودارهای میلهای هر تایمفریم یک میله (Bar) را نشان میدهد که بالاترین و پایینترین قیمت، قیمت آغازین و بسته شده بر روی هر میله مشخص شده است. یعنی در نمودار میلهای هر میله (Bar) میتواند نشاندهنده تغییرات قیمتی در بازه یک ساعته (تایمفریم یک ساعته)، یک روزه (تایمفریم یک روزه) یا یک هفتهای (تایمفریم هفتهای) باشد. اینکه از چه تایمفریمی استفاده کنیم به خودمان و استراتژی معاملاتیمان بستگی دارد.
هر میله از خطوط عمودی تشکیل شده است که قیمت آغازین و بسته شده در آن با خطوط تیره افقی نشان داده شده و دو سر میله بالاترین و پایینترین قیمت را نشان میدهند. قیمت آغازین با خط تیره افقی در سمت چپ و قیمت بسته شده با خط تیره افقی در سمت راست میله نمایش داده میشود. میلهای که در آن خط افقی سمت چپ بالاتر از خط افقی سمت راست باشد، یا بهعبارتی دیگر قیمت آغازین بیشتر از قیمت بسته شده باشد، میله نزولی است. برعکس این، یعنی اگر خط تیره چپی پایینتر از خط تیره راستی باشد در اینصورت میله صعودی خواهد بود.
رنگ این میلهها با توجه به صعودی یا نزولی بودنشان میتواند تغییر کند. در نمودار زیر میله صعودی با رنگ سبز و میله نزولی با رنگ قرمز نمایش داده شده است.
نمودار شمعی (Candlestick Chart)
نمودار شمعی نیز به مانند نمودار میله ای در بورس نمودار میلهای خصوصیات نمودارهای OHLC را دارد و تنها نقطه تفاوت آن با نمودار میلهای در نحوه نمایش هر تایم فریم است. تریدرها در بازار ارزهای دیجیتال برای راحتی کار و تفسیر آسانتر معمولاً نمودار کندلاستیک را جایگزین نمودار میلهای میکنند.
در این نمودارها در هر تایم فریم یک شمع یا کندل (Candle) نمایش داده میشود. به مانند نمودارهای میلهای، هر تایمفریم میتواند نشاندهنده یک دقیقه، یک ساعت، یک روز یا یک ماه باشد. همچنین نزولی یا صعودی بودن کندلها را از رنگشان میتوان تشخیص داد. در کندلهای صعودی (Bullish) قیمت آغازین پایینتر از قیمت بسته شده قرار دارد و کندل به رنگ سبز یا بیرنگ نمایش داده میشود.
در کندلهای نزولی (Bearish) قیمت بسته شده پایینتر از قیمت آغازین قرار دارد و رنگ این کندلها اغلب قرمز یا مشکی است. هر کندل در نمودارهای شمعی از دو بخش تشکیل شده است: ۱- بدنه کندل (Body) و ۲- سایه (Shadow) که به آن فیتیله (Wick) یا میله هم گفته میشود.
انواع نمودارهای قیمت در تحلیل تکنیکال
همانطور که قبلا هم به آن اشاره کردیم، نمودارها اصلیترین ابزار مورد استفاده برای تحلیلگران تکنیکال به شمار میروند. چارتیستها با تحلیل و بررسی نمودارهای قیمت است که میتوانند روند بازار را شناسایی کنند و اقدام به خرید یا فروش سهم کنند. ما در این مبحث، به توضیح انواع نمودارهای قیمت در تحلیل تکنیکال سهم خواهیم پرداخت. اما قبل از آن بهتر است چند اصطلاح کاربردی در این بخش را با هم مرور کنیم:
- قیمت باز شدن: اولین قیمتی که در یک بازه زمانی معاملاتی، معامله در آن قیمت صورت میگیرد. نمودار میله ای در بورس
- قیمت بسته شدن: آخرین قیمتی که در یک بازه زمانی معاملاتی، معامله در آن قیمت صورت میگیرد.
- بالاترین قیمت: بیشترین قیمتی است که سهم مورد نظر در طول روز یا هر بازه زمانی، در بازار مورد معامله قرار گرفته است.
- پایینتریین قیمت: کمترین قیمتی است که سهم مورد نظر در طول روز یا هر بازه زمانی، در بازار مورد معامله قرار گرفته است.
نمودار میلهای
نمودار میلهای قیمت، تغییرات قیمت سهم را در یک روز یا هر بازه زمانی مورد نظر، به صورت میلههای عمودی نشان میدهد. بالاترین و پایینترین قیمت سهم در آن بازه زمانی، ۲ سر ابتدایی و انتهایی میله را تشکیل میدهد. قیمت باز شدن به صورت یک خط افقی سمت چپ میله و قیمت بسته شدن با یک خط افقی در سمت راست میله نشان داده میشوند.
هرگاه قیمت بسته شدن سهم بیشتر از قیمت باز شدن سهم باشد یعنی خط افقی سمت راست بالاتر از خط سمت چپ باشد به این معنی است که سهم در آن روز یا بازه زمانی، افزایش قیمت داشته و صعودی بوده است. هرگاه قیمت باز شدن سهم بیشتر از قیمت بسته شدن آن باشد و خط سمت چپ بالاتر از خط سمت راست باشد به این معنی است که قیمت سهم در آن روز یا بازه زمانی کاهش یافته و نزولی بوده است.
میلههای عمودی بلندتر نشاندهنده تفاوت زیاد بین بالاترین و پایینترین قیمت سهم و در نتیجه نوسانات شدیدتر قیمت نسبت به میلههای کم ارتفاعتر در بازه زمانی مورد نظر است.
نمودار میلهای
نمودار خطی
نمودار خطی ساده ترین نوع نمودارهای قیمت در تحلیل تکنیکال است. چرا که تنها نقاط قیمت بستهشدن سهم را به صورت یک خط بهم وصل میکند و نمایش میدهد. برخی تحلیلگران معتقدند آخرین قیمت در معاملات از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است و به همین دلیل برای بررسی تغییرات قیمت سهم از نمودار خطی استفاده میکنند. این نمودار به صورت پیش فرض فقط از قیمت بستهشدن استفاده میکند و سایر اطلاعات مانند قیمت باز شدن، بالاترین و پایینترین قیمت سهم را نشان نمیدهد ولی امکان تغییر این تنظیمات در نرمافزارهای تحلیلی وجود دارد و با تغییر آن میتوان از سایر قیمتها جهت ترسیم نمودار استفاده کرد.
نمودار خطی
نمودار شمعی
از بین انواع نمودارهای قیمتی، نمودار شمعی در بین تحلیلگران از محبوبیت بیشتری برخوردار است. چرا که این نمودار همان اطلاعات نمودار میلهای را به شکلی بسیار ساده، جالب و قابل فهم نشان میدهد. نمودار شمعی، تغییرات قیمت سهم را در یک روز یا هر بازه زمانی مورد نظر، در اختیار تحلیلگران قرار میدهد. بالاترین و پایینترین قیمت سهم در آن بازه زمانی، ۲ خط بالایی و پایینی شمع را تشکیل میدهند.
در نمودار شمعی، روند صعودی قیمت با شمع سفید نمایش داده میشود. در شمع سفید، خط بالایی قسمت بدنه شمع نشاندهنده قیمت بسته شدن سهم است و خط پایینی قسمت بدنه شمع نشاندهنده قیمت باز شدن سهم.
در نمودار میله ای در بورس مقابل، روند نزولی قیمت با شمع سیاه نمایش داده میشود که در آن، خط بالایی قسمت بدنه شمع نشاندهنده قیمت باز شدن سهم و خط پایینی قسمت بدنه شمع نشاندهنده قیمت بسته شدن سهم است.
نحوه نمایش قیمتها در نمودار شمعی، این امکان را برای تحلیلگران فراهم کرده است که به راحتی رابطه بین بالاترین و پایینترین، باز شدن و بسته شدن قیمت سهم را متوجه شوند و درک کنند. اجزای اصلی این نمودار در شکل زیر نمایش داده شده است.
نمودار شمعی
نمودارهای گفته شده، هر کدام میتواند در قالب نمودارهای هفتگی و ماهانه، و نمودارهای حسابی و لگاریتمی قرار بگیرد.
نمودارهای هفتگی و ماهانه
انواع نمودار میلهای، خطی و شمعی روزانه، به طور میانگین نوسانات قیمت در بازه زمانی ۳ تا ۹ ماه را نشان میدهند. سرمایهگذارانی که قصد سرمایهگذاری بلندمدت دارند میتوانند از نمودارهای هفتگی و ماهانه استفاده کنند تا بازههای زمانی ۵ سال (در نمودارهای هفتگی) و ۲۰ سال (در نمودارهای ماهانه) را مورد بررسی قرار دهند.
به طور مثال، در نمودار میلهای ماهانه، هر میله نوسانات قیمت در ۱ ماه را نشان میدهد نه یک روز، و در نمودار میلهای هفتگی، هر میله نشاندهنده نوسانات قیمت در یک هفته میباشد.
با این اصول، خودت بازار رو تحلیل کن + اصول کلی تحلیل تکنیکال
با ما همراه باشید تا با یکی از بهترین روش های تحلیل تکنیکال بازار آشنا شوید:
تعریف تحلیل تکنیکال:
دو روش اصلی برای تحلیل بازار بورس و فارکس، عبارتند از:
- تحلیل بنیادی یا فاندامنتال: اگر نیاز به تحلیل رویداد های اقتصادی شرکت ها باشد، از روش تحلیل فاندامنتال استفاده میکنیم.
- تحلیل تکنیکال: اگر بخواهیم از روی نمودار ها بازار را تحلیل کنیم، از این روش استفاده میکنیم.
علم تکنیکال، بر اساس رویدادهای گذشته بازار کالا و خدمات، اقدام به پیش بینی وضعیت بازار میکند.
برای استفاده از تحلیل تکنیکال، نیاز به داشتن نمودار هست. ساده ترین نمودار، نمودار خطی است که دیدی کلی از بازار به ما میدهد.
برای بررسی فنی تر بازار، نیاز به نمودار های پیشرفته تری وجود دارد.
دو نمونه از این نمودار ها را با هم بررسی میکنیم:
نمودار میله ای
بسیاری از تریدرهای دنیا از این نمودار استفاده میکنند. این نمودار، به ازای هر روز یا بازه زمانی مشخص، یک وضعیت به ما اعلام میکند.
نمودار شمعی
به آن نمودارهای کندل هم گفته میشود. (کندل به معنای شمع است)
این نمودار، همه وضعیت های موجود در یک بازه زمانی مشخص را به ما نشان میدهد.
بنابر این، تفاوت بین نمودار های میله ای و شمعی، در مقدار دقت آنهاست. به اینصورت که در نمودار میله ای تمام وضعیت روز نشان داده نمی شود و برای تحلیل بازار و درک روند آن، نیازمند صرف دقت بیشتری نسبت به نمودار شمعی است.
تعریف روند :
به طور کلی یک نمودار وضعیت بازار را به سه حالت زیر میتواند نشان دهد:
- صعودی: در این وضعیت، قله ها و دره ها نسبت به قله ها و دره های پیش از خود بلند تر و بالاتر هستند.
- نزولی: دقیقا بلعکس نمودار صعودی، یعنی در این وضعیت، قله ها و دره ها نسبت به قله ها و دره های پیش از خود کوتاه تر و پایین تر هستند.
- خنثی: در این وضعیت، موقعیت و طول دره ها و قله ها نسبت به هم ثابت است.
همانطور که مستحضر هستید، در نمودار کندل، می توان با کلیک بر روی هر یک از کندل ها، به برسی نزولی یا صعودی بودن بازار پرداخت.
نکته مهم در اینجا این است که در یک بازه زمانی کوتاه ( مثلا ساعتی یا روزانه )، دقت تحلیل بالاتر میرود.
اما کجا بفروشیم؟ کجا بخریم؟ برای پاسخ به این سوالات، باید با تعریف مقاومت ها و حمایت ها آشنا باشیم.
مقاومت چیست؟
مقاومت به معنای چرخش نمودار در یک نقطه و ثبت حداکثر قیمت است.
سقف مقاومت: در گذشته گفته شد که هر نمودار شامل قله ها و دره هایی است، اگر نمودار در بازه ای دچار چرخش ناگهانی و ایجاد سقف شد، می توان انتظار داشت که در بازه زمانی مشابه، مجددا شاهد ایجاد سقف باشیم. به این نقطه سقف مقاومت گفته میشود.
شکست مقاومت: اگر یک سطح مقاومت نتواند در یک تکرار مجددی مقاومت کند و باعث چرخش قیمت نشود، به آن شکست قیمت می گویند.
حمایت چیست؟
مقاومت به معنای چرخش نمودار در یک نقطه و ثبت حداقل قیمت است.
تمام حالت قابل انتظار برای مقاومت، می تواند برای حمایت هم رخ دهد.
- برای استفاده از حمایت ها و مقاومت ها در تحلیل تکنیکال، بایستی بیشتر از یک بار رخ دهند و باید در نظر داشت که مقاومت ها و حمایت ها قابلیت تبدیل شدن به یکدیگر را دارند.
خط روند:
خط روند خطی مورب است که نقاط پیچش نمودار ( چه قله ها و چه دره ها ) را به یکدیگر متصل میکند ، و از روی شیب آن میتوان برای خرید یا فروش یک سهم تصمیم گیری نمود.
اگر بخش عمده ای از نمودار زیر خط روند قله ها قرار گیرد، قیمت نزولی است. حال اگر دره های یک چارت را به هم وصل کنیم، با خط روند قله ها تشکیل یک کانال می دهند، در اینصورت اگر کانال نزولی بود، در کف قیمت آن باید فروش داشته باشیم و اگر کانال صعودی بود، در کف قیمت آن باید خرید انجام شود.
اگر دنبال تحلیلی صحیح از بازار هستید، باید کار را به کامپیوتر بسپارید، اما ابزار های رایانه ای برای تحلیل بازار کدامند؟ با ما همراه باشید.
اندیکاتورها:
برای تحلیل بازار، نیاز به محاسبات پیچیده ای بر اساس آمار و ارقام جفت ارز ها و سهام ها بر روی یک چارت وجود دارد. این محاسبات پیچیده را اندیکاتور ها انجام میدهند و سپس بر اساس نتایج این محاسبات، اقدام به رسم نموداری جدید میکنند.
به طور مثال، یکی از اولیه ترین اندیکاتور ها، اندیکاتور میانگین متحرک ( Moving Average ) است. همانطور که از نام آن مشخص است، این اندیکاتور روی چارت اقدام به میانگین گیری میکند و بر اساس میانگین های مختلف در بازه های زمانی، نمودار جدیدی رسم میکند.
مثلا ما میخواهیم از قیمت طلای روزانه را در بازه های زمانی مختلف از میانگین گرفته و این میانگین ها را برای هر روز جداگانه محاسبه کنیم و از به هم وصل کردن آنها یک نمودار جدید به دست آورده و از آن نمودار استفاده کنیم. ما از نرم افزار می خواهیم که هر ۱۰۰ روز را برای طلا به عنوان یک مبنا قرار بدهد و میانگین قیمت طلا را در مدت ۱۰۰ روز محاسبه کند.
دوستانی که این مطلب را مطالعه کرده اند، از مقالات زیر نیز استقبال کرده اند
واقعیت بورس ،قمار یا سرمایه گذاری ؟ فتوای 13 تن از مراجع تقلید در سال 1400
بورس قمار است یا حلال یا حرام ؟ در این مقاله پاسخ مراجع تقلید در مورد بورس خواهید یافت و ساز کار بورس و حلال بودن ان بررسی خواهد شد
آموزش بورس ماهان پهلوان مختصر، ساده و کاربردی
فقط در یک ساعت آموزش بورس ماهان پهلوان با مفاهیم ابتدایی بورس به سادگی آشنا شوید
انواع نمودارهای قیمت
ابزار اصلی تحلیلگران تکنیکال نمودار است. نمودارها انواع بسیاری دارند. در اینجا سه نمونه از نمودارها که استفاده بیشتری دارند شرح داده خواهد شد. اما لازم است که قبل از تشریح نمودارها با اصطلاح تایم فریم (Time Frame) آشنا شویم. برای اینکه بتوانیم نموداری را رسم کنیم باید تعدادی ارقام که همان قیمت ها هستند را در دست داشته باشیم. اما اینکه ما قیمت ها را در چه بازه زمانی بررسی می کنیم به خود ما بستگی دارد. ممکن است قیمتهای سالیانه، هفتگی، روزانه و یا در هر بازه زمانی دیگری مد نظر باشند. به این تقسیم مساوی زمان تایم فریم می گوییم. بسته به اینکه دید سرمایه گذاری ما بلندمدت، میان مدت و یا کوتاه مدت باشد می توانیم نمودار را در تایم فریم ماهیانه، روزانه و یا ساعتی و دقیقه ای بررسی کنیم. حال می توانیم با انواع نمودارها شامل نمودار خطی (Line Chart)، نمودار میله ای (Bar Chart) و نمودار شمعی (Candlestick Chart) بیشتر آشنا شویم.
نمودار خطی
در یک نمودار خطی آخرین قیمت ها مشخص و سپس با یک خط مستقیم به همدیگر وصل می شوند. برخی از سرمایه گذاران ممکن است به جای آخرین قیمت از میانگین قیمتها یا قیمت پایانی در تایم فریم مد نظرشان استفاده کنند. نمودارهای خطی ساده اند اما اطلاعات زیادی از قیمت ها را به ما نمی دهند. در شکل زیر نمودار خطی اونس جهانی در تایم فریم یک دقیقه ای را مشاهده می کنید.
نمودار میله ای
برخلاف نمودار خطی که در هر بازه زمانی تنها یک قیمت را به ما نشان می دهد، نمودار میله ای بازه ای از قیمت را که آن دارایی نوسان داشته است مشخص می کند. در یک نمودار میله ای بیشترین و کمترین قیمت و همچنین اولین و آخرین قیمت قابل تشخیص است. یک نمودار میله ای شامل یک میله است که بیشترین قیمت در یک بازه زمانی مشخص را به کمترین قیمت در همان بازه زمانی متصل می کند. سپس اولین قیمت را با یک زبانه افقی در سمت چپ و آخرین قیمت را با یک زبانه افقی دیگر در سمت راست میله قرار می دهد. درشکل زیر نمودار میله ای اونس جهانی در تایم فریم یک دقیقه ای را مشاهده می کنید.
نمودار شمعی
اکثر تکنیکالیست ها یا همان چارتیست ها از نمودار شمعی به منظور پیش بینی قیمت ها استفاده می کنند. این نوع نمودار علیرغم اینکه اطلاعات نمودار میله ای را به تحلیلگر می دهد، از نظر بصری نیز براحتی قابل تشخیص است. نمودار شمعی دارای یک بدنه و دو فیتیله است. بدنه شمع می تواند رنگ روشن مانند سفید باشد که نشان از افزایش قیمت است و یا می تواند به رنگ تیره مانند مشکی باشد که در این حالت کاهش قیمت را نشان می دهد. بالاترین نقطه فیتیله، بیشترین قیمت و پایین ترین نقطقه فیتیله، کمترین قیمت را در آن بازه زمانی نشان می دهد. اگر رنگ بدنه شمع روشن باشد و افزایش قیمت را نشان دهد پایین ترین قسمت بدنه، اولین قیمت و بالاترین قسمت بدنه، آخرین قیمت را نشان می دهد. همین طور در شمع سیاه بالاترین قسمت بدنه اولین قیمت و پایین ترین قسمت بدنه آخرین قیمت را نشان می دهد. در شکل زیر نمودار شمعی اونس جهانی در تایم فریم یک دقیقه ای با بازه زمانی مشابه به نمودارهای میله ای و خطی را مشاهده می کنید.
اگر این مطلب براتون مفید بود امتیاز بدین!
برای امتیاز روی ستاره ها کلیک کنید
امتیاز 5 / 5. تعداد آرا 4
شما اولین نفری هستید که به این پست امتیاز میدین!
انواع ارزش سهام
نحوه مدیریت ریسک در بازار فارکس
ساسان پرهون
کارشناسی حسابداری- دارای گواهینامه های حرفه ای سازمان بورس- پنج سال سابقه فعالیت در کارگزاری بورس با سمت معامله گر کالا و اوراق بهادار
دیدگاه شما