درامد منفعل چیست؟


درخواست حذف خبر: «خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت sedayiran.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «صدای ایران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۰۹۱۶۷۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۰۰۲۲۱۰۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید. با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

شهادت فرید کرم پور جمعی در اغتشاشات رباط کریم / اعلام زمان تشییع

به گزارش صدای ایران، گروهبان‌یکم "فرید کرم‌پور جمعی" یگان امداد شهرستان رباط‌کریم که در حین انجام ماموریت کنترل اغتشاشات و مقابله با آشوبگران در تاریخ 30 شهریورماه امسال بر اثر حمله وحشیانه اشرار آشوبگر و به علت شدت و تعدد جراحات وارده مجروح شده بود، ظهر امروز به فیض شهادت نائل گردید.

پیکر پاک و مطهر این شهید والامقام با حضور مسئولان، مردم ولایت‌مدار و خانواده این شهید گرانقدر فردا چهارشنبه ششم مهرماه ساعت 9:30 از بلوار جمهوری اسلامی شهر پرند تشییع می‌گردد.

بیشتر بخوانید: اخبار روز خبربان

اخبار استان تهران

اخبار رباط کریم

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت sedayiran.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «صدای ایران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۰۹۱۶۷۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۰۰۲۲۱۰۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

اعلام زمان تشییع پیکر شهید مدافع امنیت در قشم

روابط عمومی سپاه امام سجاد (ع) هرمزگان، زمان تشییع پیکر شهید مدافع امنیت در قشم را اعلام کرد.

به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ روابط عمومی سپاه امام سجاد (ع) هرمزگان ظهر امروز اعلام کرد: پیکر بسیجی «مجتبی امیری دوماری» از مدافعان مردمی امنیت شهرستان قشم که 30 شهریور در اثر حمله اشرار آشوبگر مسلح زخمی و شب گذشته آسمانی شده، ساعت 15 فردا (دوشنبه 11 شهریور 1401 ) در جزیره قشم تشییع می‌شود

مسیر آغاز مراسم از میدان شهید سلیمانی قشم تا گلزار شهدای این جزیره است.

بسیجی شهید مجتبی امیری دوماری در شامگاه چهارشنبه ۳۰ شهریور ۱۴۰۱ هدف اصابت گلوله اشرار اغتشاشگر قرار گرفته بود که شب گذشته به علت شدت جراحت وارده در بیمارستان شهید محمدی بندرعباس به فیض شهادت نائل شد.

این شهید مدافع امنیت از بسیجیان شهرستان قشم و متولد 1367 بود و دو فرزند از وی به یادگار مانده است.

سپاه امام درامد منفعل چیست؟ سجاد علیه السلام هرمزگان و دفتر امام جمعه شهرستان قشم در اطلاعیه‌های جداگانه‌ای از مردم همیشه در صحنه خواسته است تا در این مراسم حضور یابند.

اعتراضات ایران؛ نافرمانی مدنی، جنبشی هنجارشکن یا اَبَرجنبش زنان؟

Turkey Iran Protest

بیش از ۱۰ روز از آغاز دور جدید اعتراضات در ایران می‌گذرد؛ اعتراضاتی که به گواه اخبار دریافتی از داخل کشور همچنان رو به گسترش است و با وجود فعال بودن دستگاه سرکوب رژیم، این بار نه‌تنها فروننشسته بلکه بیش از هر زمان دیگری در تاریخ چهل سال اخیر کشور، همدردی و همبستگی بین‌المللی را حتی در میان مقامات عالی‌رتبه کشورها به همراه داشته است.

۱۱ روز از این «ابرجنبش» که بنا بر گزارش سازمان حقوق بشر ایران تا کنون دست‌کم ۷۶ کشته برجای گذاشته، می‌گذرد و بسیاری امیدوارند با گسترش دامنۀ اعتراضات، تاریخ نوینی برای ایران رقم زده شود.

موتور محرکۀ این اعتراضات را می‌توان جوانان دانست؛ بویژه زنانی که خشم فروخوردۀ آنها پس از چهار دهه زندگی زیر سایۀ دستگاه «استبداد و ارتجاع مذهبی» به ناگهان فوران کرده است.

اما گسترش دامنۀ اعتراضات چگونه رقم خواهد خورد و آینده آبستن چه سناریوهایی است؟ مشارکت اعتراضی به چه معناست؟ نقش و جایگاه نافرمانی‌های مدنی در این میان چیست و وجوه تمایز اعتراضات کنونی با موارد مشابه پیشین در چیست؟

این پرسش‌ها را با دو تن از صاحب‌نظران حوزۀ جامعه‌شناسی، مهرداد درویش‌ پور استاد دانشگاه مالاردالن سوئد و سعید پیوندی مدیر مرکز تحقیقات لیزک دانشگاه لورن فرانسه، در میان گذاشته‌ایم که چکیده نظرات آنها در ادامه می‌آید.

یک «اَبَرجنبش» با رنگی «زنانه»

از نظر مهرداد درویش پور، جنبش کنونی ایران یک ویژگی منحصر به‌فرد دارد و آن رنگ «زنانه» جنبش است. چراکه زنان جوان ایران که تحت تاثیر ارزش‌های مدرنی همچون برابری جنسیتی هستند و از ایدئولوژی ضد زن و پدرسالار و استبداد دینیِ حاکم بر جامعۀ ایران آسیب جدی دیده‌اند، بیش از دیگران در اعتراضات حضور دارند و به «نیروی اصلی» تبدیل شدند که حکومت را به چالش کشیده‌ است.

او حتی این جنبش را یک «ابرجنبش» می‌داند؛ نخستین «ابرجنبش» علیه جمهوری اسلامی که همه جنبش‌های پراکندۀ قومی، دانشجویی، معلمی، کارگری و محیط زیستی و زنان را در ایران را به هم گره زده، بر تضاد میان پیرامون و مرکز و گسست جنسیتی غلبه کرده، و به این ترتیب یک حرکت سراسری قوی ایجاد کرده که از همه جنبش‌ها و اعتراضات پیشین ایران متمایز است.

با این وجود این جامعه‌شناس تاکید می‌کند که اگرچه رنگ «زنانۀ» این جنبش بسیار برجسته است اما تنها به زنان تعلق ندارد. حضور مردان نیز در این اعتراضات درخور توجه است «اما این بار این زنان هستند که دارند مردان را هدایت می‌کنند و اصلا کلام مردانه در این خیزش اجتماعی به عقب رانده شده و در مقابل، گفتمان‌های فمینیستی برجسته شده است. به‌طوریکه در سطح جهان از تحولات اخیر ایران به عنوان "نخستین انقلاب فمینیستی جهان" یاد می‌شود».

جنبشی برای هنجارشکنی

مهرداد درویش پور همچنین این جنبش را به دو دلیل حرکتی «بالنده» می‌داند: «اولا هرچه درامد منفعل چیست؟ جلوتر می‌رویم حضور مردان در این جنبش در حمایت و همراهی و اعتراض تحت رهبری زنان برجسته‌تر می‌شود. دوما، از آنجا که جنبش‌های اجتماعی تنها یک نیروی فشار نیستند بلکه "آگاهی و هنجار" نیز تولید می‌کنند و این اتفاق در ایران نیز در حال روی دادن است، این جنبش باعث فراگیر شدن هنجارهای نوین فمینیستی در جامعه می‌شود و نگاه بسیاری از مردان را تا حدودی نسبت به نابرابری‌های جنسیتی که تا کنون نسبت به آن بی‌تفاوت و حتی مدافع آن بودند، تغییر می‌دهد».

AP Photo

Greece Iran Protest AP Photo

چگونه این جنبش فراگیرتر و حضور گروه‌های دیگر در آن پررنگ‌تر می‌شود؟

از نظر مهرداد درویش پور، نفس «تداوم جنبش» حضور گروههای دیگر را تقویت خواهد کرد. او در توضیح می‌گوید که در زمان پدیدار شدن هر جنبشی، همواره گروههایی در جامعه وجود دارند که «مردد» هستند و در واقع هیچ جنبش اجتماعی نیست که همۀ نیروها و طبقات و سنین به یکباره و به یک میزان در اعتراضات شرکت کنند. معمولا ابتدا جرقۀ وقوع یک جنبش زده می‌شود و سپس با تداوم آن، بر دامنه و عمقش نیز افزوده خواهد شد. بنابراین نفس «تداوم» جنبش، باعث غلبه بر تردیدها و ایجاد یک مشارکت گسترده‌تر خواهد شد.

او همچنین نقش «رسانه‌ها» را برای پررنگ‌تر کردن حضور گروههای مختلف بسیار مهم می‌داند و می‌گوید: «ما در همین جنبش، سالمندان زیادی را دیده‌ایم که شرکت کرده‌اند و اگر رسانه‌ها بتوانند این حضور را برجسته‌تر کنند، نوعی الگوسازی بوجود خواهد آمد. ما اکنون صحنه‌هایی را می‌بینیم که نه‌تنها سالمندان، بلکه افرادی که روی ویلچر نشسته‌اند در حرکت‌های اعتراضی شرکت کرده‌اند. برجسته کردن رسانه‌ایِ این نمونه‌های تحسین برانگیز از حضور چنین افرادی، نشان می‌دهد که این گروهها نیز "فاعل" اجتماعی هستند و نه یک قربانی منفعل.»

به گفتۀ او، پدر و مادران جوانانی که به میدان می‌آیند نیز در این جنبش حضور دارند. آنها یا فرزندانشان را در این اعتراضات همراهی می‌کنند و یا در این راه به آنها کمکهای مالی و پشتیبانی‌های معنوی می‌دهند. بنابراین اگرچه ممکن است بسیاری از والدین مستقیما در این اعتراضات حضور نداشته باشند اما از طریق کمک به فرزندانشان پیوندهایشان را با این جنبش قوی‌تر می‌کنند که خود، نخستین قدم برای حضور و مشارکت مستقیم و فعال‌تر است.

درویش پور «اعتصاب» را نیز از دیگر راههای مهم برای گسترش مشارکت‌ها در این جنبش می‌داند؛ اعتصاب کارمندان، کارگران، معلمان و فعالان بخش خدمات اجتماعی. او معتقد است جنبشی که در آن «تظاهرات و اعتصاب» در هم می آمیزد، بخت این را دارد که هم حکومت را بیش از هر درامد منفعل چیست؟ زمان دیگری فلج کند و هم مشارکت اجتماعی دیگر گروهها را گسترش دهد.

نافرمانی‌های مدنی در ایران و فرجام آن

سعید پیوندی نیز معتقد است که نافرمانی‌های مدنی در ایران دیرزمانی است آغاز شده و می‌گوید: «در ایران نافرمانی مدنی آنهم در اشکال مختلف، از سال‌ها پیش وجود داشته و جدیدترین شکل آن از ماهها پیش، در موضوع حجاب در مقابله با گشت ارشاد خود را نشان داده است. بنابراین اشکال مقاومتِ خاموش و منفعل که در گذشته به شکل بدحجابی و شل حجابی یا تبدیل حجاب به وسیله‌ای برای نشان دادن "فردیت خود" دیده می‌شد را باید ابتکاراتی در چهارچوب اعتراض به یک قانون تبعیض آمیز و زورگویانه دانست. یعنی در حالی که حکومت سعی داشته است از حجاب اجباری به عنوان یک ابزار "اقتدار حکومت" و وسیله‌ای برای کنترل جامعه استفاده کند، زنان جامعه از همین ابزار حجاب اجباری استفاده می‌کردند تا یک قانون ظالمانه را از معنا تهی کنند و از این راه مخالفت خاموش خود را با سیاست حکومت نشان دهند.»

به نظر او «در چندماه اخیر نیز شاهد شکل گیری یک جنبش نافرمانی مدنی به "معنای واقعی کلمه" در میان زنان و دختران گاه بسیار جوان بودیم؛ یعنی زنانی که آگاهانه و با اطلاع از مجازاتی که وجود داشت، دست به هنجارشکنی و نادیده گرفتن قانون حجاب می‌زدند. و در همه مواردی که بسیار سر و صدا به پا شد نیز این هنجارشکنی دیگر یک مسئله شخصی برای این زنان شجاع نبود بلکه اعتراضی در فضای عمومی به یک قانون ظالمانه و تبعیض‌آمیز بود.»

او معتقد است که اکنون برای زنده نگه داشتن اعتراضات و گسترش دامنۀ آن، باید فراتر از رجوع به اشکال مختلف نافرمانی مدنی رفت و می‌گوید: «اگر جنبش‌های اعتراضی بخواهند حالتی فراگیر پیدا کنند و حکومت را وادار به عقب نشینی کنند، ناچارند "همدردی و همبستگی عمومی" که با اعتراضات وجود دارد را به "مشارکت عمومی" تبدیل کنند. و اگر شخصیت‌های مردمی، ورزشکاران، سلبریتی‌ها و حتی شخصیت‌های مذهبی که به میدان آمدند و به نوعی با معترضان ابراز همدردی و همراهی کردند از این مرحله فراتر روند و یک مشارکت بزرگ و فراگیر بوجود آورند و افرادی که به خیابان‌ها می‌آیند به جای چندهزار نفر به چند صد هزار یا چند میلیون نفر برسند، آن موقع است که یک جنبش اجتماعی ایجاد کرده‌ایم که مقابله با آن برای حکومت آسان نیست.»

سعید پیوندی یکی از راههای عملی کردن این موضوع را، ایجاد پیوند میان سازمان‌های مدنی با این جنبش می‌داند و می‌گوید: «در ایران، ساختارها و تشکل‌ها و نهادهای مدنی و صنفیِ جاافتاده‌ای که سراسری باشند، خیلی کم است و در چهل سال گذشته نیز بطور منظم با چنین تشکل‌هایی مبارزه شده (که شاید دلیل آن پیش‌بینی از راه رسیدن چنین روزهایی بوده). اما آن دسته از تشکل‌هایی که توانسته‌اند با وجود ضعیف شدن همچنان مقاومت کنند و از یک اعتبار و مشروعیت برخوردارند و یک سازماندهی حداقلی دارند، می‌توانند در این راه بسیار به جنبش کمک کنند. مانند تشکل‌های صنفی معلمان، زنان، محیط زیست، تشکل‌های حمایت از کودکان و کارگری یا تشکل‌های دفاع از هویتهای قومی که با وجود همه سرکوب‌ها، شبکه‌های رسمی و نیمه‌رسمی از آنها باقی مانده و افراد باتجربه‌ای که در سازمان‌دهی آنها شرکت داشتند، هنوز در جامعه حضور دارند. چیزی که اکنون در این جنبش اعتراضیِ پرشور کم است، همین تجربۀ سازماندهی و ایجاد ساختارهایی است که بتواند به این جنبش شکل و معنایی بدهد که خواست‌های آن برای جامعه "قابل فهم" شود و گروه‌های مختلف مردم بدانند خواست اصلی گروه‌های معترض چیست و از چه راهی می‌خواهند به این خواست برسند.»

او می‌افزاید: «حضور تشکل‌ها و شخصیت‌های مدنیِ دارای اعتبار اجتماعی در کنار این جنبش اعتراضی، نوعی مشروعیت جدید نیز به آن می بخشد. برای مثال اگر سازمان‌های معلمان و دانشجویان و استادان دانشگاه به حمایت از این جنبش اعتراضی برخیزند، نوعی چرخش مهم در پویایی جنبش ایجاد خواهد شد. فراموش نکنیم که در ایران بیش از ۶ میلیون دبیرستانی، ۳ میلیون دانشجو و یک میلیون معلم وجود دارد که هر روز در موسسات آموزشی حضور می‌یابند و اعتراضات آنها می‌تواند بر توان جنبش اعتراضی بیافزاید.»

AP Photo

Iran Protest AP Photo

پیوندی: «خشونت» خواست حکومت است

دکتر پیوندی معتقد است که «غلبه بر ترس ناشی از سرکوب و پیدا شدن جرأت اجتماعی دارد آرام ارام در جامعه شکل می‌گیرد» و با تاکید بر اهمیت پیوند میان این اعتراضات با تشکلهای موجود در کشور، می گوید که از این مسیر «یک پروژه روشن برای آینده جنبش تعریف و خواستهای معترضان روشن خواهد شد».

به گفتۀ او این کار دو نتیجۀ مهم دارد: «اول اینکه می‌توان از این مسیر، تبدیل همدردی‌های عمومی به مشارکت عمومی ممکن می‌شود. به این ترتیب می‌توان امید داشت افرادی که تا دیروز می‌خواستند از مسیر صندوق‌های رای تغییراتی در حکومت بوجود بیاورند و فکر می‌کردند این حکومت اصلاح پذیر است را به جنبش ملحق کرد. و دوم، با رفتن به طرف یک پروژه مثبت و طرح شعارهایی که نشان دهند این اعتراض به حکومت دینی، می‌خواهد چه چیزی را جانشین یک امر نامطلوب کند، می‌توان تا حدود زیادی از درجه خشونت‌ها کاست. زیرا هرچه افراد در این ناامیدی و در نفی باشند، هم خطر بوجود آمدن حرکت‌های خشونت‌آمیز بیشتر می‌شود و هم شعارهایی طرح خواهد شد که برای آیندۀ جنبش مثبت نیستند و می‌توانند افرادی را برانند و از پیوستن به مشارکت بازدارند.»

او تاکید دارد که «خشونت، خواست حکومت است و آنها هستند که می‌خواهند این اعتراضات به خشونت کشیده شود تا برای سرکوب آن توجیه لازم را داشته باشند و بتوانند با وجود همۀ بی‌اعتباری حکومت، از بهانه‌هایی همچون اینکه معترضان ضد دین یا آشوب‌طلب و مخالف نظم هستند، برای سرکوب آنها استفده کنند».

حمایت سلبریتی‌ها از اعتراضات مردمی و «مرگ اجتماعی حکومت»

اما همراهی چهره‌های مشهور ورزشی و فرهنگی و به اصطلاح «سلبریتی‌های ایران» با این جنبش اعتراضی چه هزینه‌ای برای حکومت خواهد داشت و تا چه اندازه می‌تواند در موفقیت این جنبش موثر باشد؟

سعید پیوندی در این باره می‌گوید: «در همۀ جنبش‌های بزرگ اجتماعی، مراحل مختلفی دیده می‌شود. در ابتدا افراد و گروه‌های پیشرو که شهامت بیشتری دارند و توانسته‌اند بر ترس ناشی از سرکوب غلبه کنند، به میدان می‌آیند و یک حرکتی را بوجود می‌آورند. در مراحل بعدی، کسانی که بی‌طرف بودند یا می‌ترسیدند، به‌تدریج پا به میدان می‌گذارند و به این ترتیب وزن نیروهای معترض (هم از نظر روانی و نمادین و هم از نظر واقعی) بیشتر می‌شود. بویژه آنکه بدون "تغییر توازن قوا در جامعه" نمی‌توان نظم سیاسی مستقر را دگرگون کرد. چالش بزرگ هر جنبش اعتراضی یا اجتماعی "تغییر توازن قوا به سود خود" است و پیوستن سلبریتی‌ها و چهره‌های مدنی مشهور به جنبش، به مشروعیت‌زدایی از حکومت و اعتبار بخشیدن به این حرکت اعتراضی کمک می‌کند.»

او می‌افزاید: «پیوستن سلبریتی‌ها به اعتراضات، یک چالش بزرگ برای حکومت نیز هست و به همین دلیل این روزها بویژه از طرف نیروهای افراطی واکنش‌های شدیدی به این پدیده می‌بینیم. زیرا اگر این پدیده همه‌گیر شود، دیگر حکومت به جز میان طرفداران خودش، هیچ پشتوانه اجتماعی مهمی در جامعه نخواهد داشت و این به معنای مرگ اجتماعی حکومت است. یعنی چیزی را که تا امروز حکومت به زور ترس و تهدید نگه داشته بود تا افراد درامد منفعل چیست؟ مخالفت خود را بیان نکنند، مانند یک سد شکسته می‌شود و حکومت می‌ماند و پایگاه محدود خودش در مقابل یک جامعه بزرگ ناراضی که این به معنای پایان مشروعیت حکومت است.»

هر گسستی از حکومت باعث «تزلزل بیشتر» آن می‌شود

از نظر مهرداد درویش پور نیز، اگرچه انتقاد به برخی سلبریتی‌ها مبنی بر اینکه آنها تا کنون همواره با دولت و در کنار حکومت بوده‌اند وارد است، اما نباید حتی دست رد به سینه سلبریتی‌هایی زد که تا دیروز سکوت می‌کردند. زیرا هر گسستی از این حکومت، چه از سوی سلبریتی‌ها باشد و چه از سوی مسئولان حکومتی و بدنۀ حکومت و حتی فرماندهان نظامی، به متزلزل شدن بیشتر این حکومت و در مقابل تقویت اعتماد به نفس در این جنبشِ مردمی یاری می‌رساند.

او می‌گوید: «وقتی سلبریتی‌ها می‌آیند و اعلام همبستگی می‌کنند، یعنی آن جنبش دیگر به افراد گمنامی در کوچه و خیابان‌ها محدود نمانده و ردپای آن جنبش آنقدر گسترده است که جهانی را به حمایت واداشته است. بنابراین هر سلبریتی در این راه با مردم اعلام همبستگی کند، در راه تقویت روحیه این مردم قدم برداشته و یک "شکست روانی" را برای حکومت رقم زده است. بویژه آنکه در همه اعتراضات و جنبش‌ها، تنها نبرد سیاسی نیست که تعیین کننده است بلکه جنگ روانی بخشی از این مبارزه است.»

از نظر او حمایت سلبریتی‌ها از جنبش، فایده دیگری نیز دارد: «هرچه حمایت سلبریتی‌ها بیشتر باشد، فضای ترس در جامعه بیشتر شکسته می‌شود. زیرا سلبریتی‌ها با وجود آگاهی از این موضوع که راحت‌تر قابل شناسایی و دستگیری هستند اقدام به اعلام همبستگی می‌کنند. این یعنی حتی دستگیری از سوی حکومت دیگر برایشان اهمیت ندارد و این به معنای "تحقیر ترس" و "فروپاشی ترس" در جامعه و در مقابل "افزایش روحیه شجاعت" است.»

او معتقد است که باید از هر سلبریتی که از حکومت جدا می‌شود استقبال کرد. زیرا این امر در انزوا و ایجاد شکاف بیشتر در حکومت و تزلزل روانی در اعتماد به نفس حکومت که یکی از پیش شرطهای فروپاشی نظام قدرت سیاسی است نقش ارزشمندی دارد؛ گرچه که این را همه می‌دانند که عنصر تعیین کننده همان «جنبش اجتماعی» است و نه حمایت سلبریتی‌ها.

عادل فردوسی‌پور؛ جسور و پرسش‌گر یا مطیع و محافظه‌کار؟

بی بی سی: عصر یکشنبه، دانشجویان دانشگاه صنعتی شریف تهران، در محاصره نیروهای امنیتی حکومت قرار گرفتند. انجمن اسلامی دانشگاه شریف در حساب توئیتری خود شرح مفصلی از یورش یکشنبه شب نیروهای امنیتی و لباس شخصی‌ها به دانشگاه شریف و دانشجویان آن منتشر کرد.

در این روایت، ابتدا به اولین رویارویی جدی دانشجویان و نیروهای لباس شخصی در برابر در دانشکده مهندسی انرژی شد و سپس به مواردی همچون «تیراندازی با گلوله ساچمه‌ای و پینت بال به دانشجویان»، «بسته شدن درهای ورودی و خروجی» و ضرب و شتم دختران دانشجو با آن‌چه «خشونتی بربرگونه» خوانده شده، اشاره شده است.

در ساعات محاصره دانشجویان صنعتی‌ شریف، برخی از شهروندان ایران تلاش کردند با تجمع اطراف این دانشگاه، مانع از خروج آن‌ها توسط نیروهای امنیتی و انتقال دانشجویان شریف به بازداشتگاه شوند. گزارش‌ها از ایران حاکی از دستگیری دستکم ۳۰ دانشجوی دانشگاه صنعتی شریف تا صبح روز دوشنبه بود.

از ساعات اولیه محاصره دانشگاه شریف، بسیاری از کاربران فضای مجازی، از عادل فردوسی‌پور، فارق‌التحصیل رشته متالوژی و استاد این دانشگاه پرسیدند چرا سکوت کرده است؟

پس از انتقاداتی گسترده از آقای فردوسی‌پور، او یک روز بعد (دوشنبه) در پیامی، حمله به دانشگاه صنعتی شریف را محکوم کرد. برخی این واکنش او را نشانه‌ای از همراه شدن با مردم معترض دانستند و گروهی دیگر باز هم عادل فردوسی‌پور را برای واکنش دیرهنگام نکوهش کردند و آن را متاثر از فشارهای عمومی دانستند.
مجری، تهیه‌کننده و مدرس دانشگاه
عادل فردوسی‌پور، در ایران به عنوان مجری و گزارشگر برنامه سابق تلویزیونی ۹۰، تهیه‌کننده صداوسیمای حکومتی ایران و همین‌طور مدرس دانشگاه صنعتی شریف شناخته می‌شود.

اسفند ۱۳۹۷ با تصمیم علی فروغی، مدیر شبکه سه صداوسیمای جمهوری اسلامی، پخش برنامه ۹۰ متوقف شد. از آن زمان، بسیاری از هواداران آقای فردوسی‌پور در شبکه‌های اجتماعی یا حتی در ورزشگاه‌های ایران نام او را برای بازگشت دوباره به این سازمان فریاد زدند.

در تمامی این سال‌ها، برنامه «فوتبال ۱۲۰» با تهیه‌کنندگی عادل فردوسی‌پور به صورت زنده، از شبکه ورزش صداوسیما پخش شده است.

او طی دو سال گذشته همچنین بارها نه به عنوان مجری فوتبالی که در قامت یک استاد دانشگاه شریف سخن گفته است. از جمله در مهر ۱۳۹۹ که عادل فردوسی‌پور پس از دریافت «جایزه دستاورد فارغ التحصیلان» در مراسم آنلاین این انجمن دانشگاه شریف گفت: «امیدوارم بستری فراهم شود که کسانی که میهن‌شان را دوست دارند، بتوانند بمانند و کار کنند.»

او در همین زمینه خاطره‌ای گفت، مبنی بر اینکه پیش از کنار گذاشته شدنش از برنامه ۹۰، همیشه از شاگردانش می‌خواسته که از «ایران نروند» و برای ساختن ایران «بمانند و بجنگند.»

عادل فردوسی‌پور اما گفته بود وقتی در فروردین ۹۸ شاگردانش از او پرسیدند «شما که ماندید، بعد از ۲۰ سال کار و برنامه‌سازی حاصل کارتان چه شد؟» جوابی برای آن‌ها نداشته است.

پس از این سخنرانی، خبرگزاری خبرآنلاین بخش‌هایی از واکنش مجازی کاربران به صحبت‌های تهیه کننده فوتبال ۱۲۰ را منتشر کرد. کاربرانی حامی آقای فردوسی‌پور از جملاتی مانند «کاش به جای حذف، به فکر حفظ سرمایه‌ها باشیم» و همچنین «کنار هم بمانیم و ایران را بسازیم» استفاده کرده بودند.

در ساعاتی که دانشجویان دانشگاه صنعتی شریف در محاصره نیروهای امنیتی بودند و پس از آن در دقایقی که ماموران، تعدادی از این دانشجویان را برای انتقال به بازداشتگاه به بیرون از محوطه هدایت می‌کردند، مردمی که در خیابان‌ها و سوار بر خودروها بوق می‌زدند یا در صفحات اجتماعی، اتفاقات را پیگیری می‌کردند، یک سوال مشترک داشتند؛ آیا برای عادل فردوسی‌پور «فقط» ماندن دانشجویان مهم است، نه «چگونه زیستن» آن‌ها در کشور؟
شکسته شدن سکوت فردوسی‌پور به دنبال گسترش انتقادات عادل فردوسی‌پور دانش آموخته و مدرس دانشگاه شریف است عادل فردوسی‌پور، برای اجراهای جسورانه‌اش مقابل دوربین‌های تلویزیونی به شهرت و سپس محبوبیت رسید. انتقادهای صریح و تند او از «بازیکنان»، «مربیان» و «برخی مدیران» فوتبال ایران، از آقای فردوسی‌پور مقابل دوربین‌ها، چهره‌ای جسور و به عقیده برخی، «حق‌طلب» در فوتبال و رسانه ایران ساخت.

اما خارج از استودیوی تلویزیون او چهره‌ای محتاط، آرام، بی‌صدا و سازش‌پذیر از خود بروز داده است.

عادل فردوسی‌پور پیش از این در قبال موضوعات اجتماعی مانند «اعتراضات آبان ۱۳۹۸»، «سقوط هواپیمایی اوکراینی» و «اعتراضات عمومی به جلوگیری از واردات واکسن کرونا» واکنش نشان نداده بود.

سکوت او حتی از نگاه روزنامه‌های داخل ایران نیز دور نماند. روزنامه شرق اسفند ۱۴۰۰ در گزارشی با عنوان «سکوت عادل فردوسی‌پور چیزی را تغییر می‌دهد؟» به منفعل بودن آقای فردوسی‌پور در قبال تمامی موضوعات اشاره کرد.

با این حال عادل فردوسی‌پور برای اولین بار نسبت به اعتراضات سراسری کنونی در ایران، روز یکم مهر واکنش نشان داد. مجری برنامه توقیف شده ۹۰ پس از گذشت ۷ روز از درگذشت مهسا امینی و آغاز اعتراضات مردمی که با سرکوب شدید نیروهای امنیتی همراه بود، یک پیام ویدیویی منتشر کرد. واکنشی که به نظر می‌رسد در نتیجه انتقادات گسترده از سکوت «سبلریتی‌هایی» مانند او نسبت به اعتراضات پس از جان باختن مهسا امینی بوده است.

فردوسی‌پور در این پیام ویدیویی، حتی به چگونگی درگذشت مهسا امینی اشاره‌ای نکرد و آن را «ضایعه‌ تلخ از دست دادن خانم امینی» نامید.

برخی از کاربران صفحات اجتماعی، صحبت‌های عادل فردوسی‌پور را همراه شدن با ادعای نظام، در رد خبرهای مبنی بر ضرب و شتم مهسا امینی دانستند و از او پرسیده بودند چرا به چگونگی کشته شدن خانم امینی اشاره نکرده بود؟

هجوم نیروهای امنیتی به دانشگاه شریف، بازداشت متعرضین و اخباری مبنی بر «تداوم برگزاری کلاس‌های درس عادل فردوسی‌پور با وجود اصرار دانشجویان و برخی اساتید به تعطیل شدن کلاس‌ها» مجری مورد اقبال گذشته تلویزیون حکومتی را زیر فشار گذاشت.

سکوت عادل فردوسی‌پور این بار زیاد طول نکشید و او نسبت به سرکوب دانشجویان، دانشگاهی که در آن درس می‌دهد، واکنش نشان داد.

گزارشگر سابق صدا و سیما، یورش نیروهای امنیتی به دانشگاه شریف را «وحشیانه» خواند و گفت دیگر نمی‌توان از دانشجویان توقع داشت که در ایران بمانند و کشورشان را بسازند: «تصاویر تلخ و تکان‌دهنده شب گذشته دانشگاه شریف شهر تهران، خشونت‌ها و ارعاب ناروا نسبت به دانشجویان، فراموش‌نشدنی‌ است. در ۲۳ سال دوران تدریس خود، مشوق دانشجویان بودم تا برای ساختن فردایی بهتر در ایران بمانند.»

«با چه نگاه و متر و معیاری با فرزندان شریفی که باعث رشد و ترقی و سربلندی ایران عزیزمان بوده‌اند، چنین بی‌رحمانه رفتار می‌کنید و دیگر چگونه می‌توان از آنها انتظار داشت تا بازهم بمانند و بسازند؟»

فردوسی‌پور همچنین خواهان آزادی دانشجویان دستگیر شده، دانشگاه شریف شد و گفت: «بی‌تردید تشکیل‌ کلاس بدون حضور همه دانشجویان و درشرایط‌فعلی‌بی‌معنا است. امیدوارم هرچه سریع‌تر دانشجویان بازداشت‌شده آزاد شوند و با رعایت حق آزادی بیان و اندیشه در فضایی امن و آزاد و به دور از خشونت، شرایط تشکیل‌کلاس‌ها فراهم شود.»
چرا سکوت عادل فردوسی‌پور اهمیت پیدا کرد؟
رفتارها و واکنش‌های عادل فردوسی‌پور به مرور زمان و در گذر از رویدادهای سخت اجتماعی، اقتصادی و سیاسی ایران، او را به لقب «فرزند رسانه ملی» از سوی بسیاری از کاربران صفحات اجتماعی رسانده است.

نخستین بار آقای فردوسی‌پور ۲۱ بهمن ۱۳۹۷ در اختتامیه جشنواره جام جم، از این عبارت در مورد خودش و علاقه‌اش به سازمان صداوسیمای حکومتی ایران استفاده کرد.

عبارتی که حالا در راستای نقد سکوت و بی‌تفاوتی‌های مجری محبوب سابق این سازمان در محاوره‌ها یا هشتگ‌های فضای مجازی علیه او به کار می‌رود.

به نظر می‌رسد بخشی از جامعه ایران که چه در ورزشگاه‌ها، چه در فضای مجازی و صفحات اجتماعی و چه در روزهایی که برای جشن امضای کتابش صف می‌کشیدند، از او «توقعی حداقلی» در انتشار یک متن، بیانیه یا صحبتی دلسوزانه و توام با همراه شدن کنار مردم را داشتند.

اعتراض به سکوت عادل فردوسی‌پور، نه در آبان ۹۸ نه در زمان ساقط شدن هواپیمای اوکراینی با موشک‌های زمین به هوای سپاه پاسداران و نه در بحران‌های اقتصادی، که پس از جان باختن مهسا امیری شدت گرفت.

انتشار اخباری مبنی بر حضور عادل فردوسی‌پور در تمرینات تیم رسانه ورزش در روزهای اعتراضات عمومی که از جمله برنامه‌های هفتگی مجری سابق صداوسیما است، بخشی از جامعه را نسبت به او حساس‌تر کرد.

تیم فوتبال رسانه ورزش، از برخی خبرنگاران و عکاسان شاغل در رسانه‌های ورزشی تشکیل شده و عادل فردوسی‌پور در بیش از یک دهه اخیر، عضو این تیم فوتبال به شمار می‌رود. فردوسی‌پور مدتی است بازوبند کاپیتانی این تیم را هم بدست می‌بندد.

برگزاری بازی‌های دوستانه، نمایشی و خیریه، یکی از برنامه‌های تیم «رسانه ورزش» تعریف شده است. اما آنچه موجب واکنش کاربران شبکه‌های اجتماعی شد، انتشار پوستر بازی این تیم با «پلیس راهور» پس از شروع اعتراضات در ایران بود.

انتقادات به دنبال سکوت عادل فردوسی‌پور در اعتراضات کنونی بیشتر شد و بیانیه نخست او که توام با محافظه‌کاری بود هم کمک چندانی به فروکش کردن انتقادات نکرد.

به نظر می‌رسد که عادل فردوسی‌پور در بیانیه دوم خود تلاش کرده آن‌چه را که انتظار جامعه از او در قبال یکی از مهم‌ترین دانشگاه‌های کشور بود، عمل کند.

با تعطیلی برنامه ۹۰ و کنار گذاشته شدن عادل فردوسی‌ از پرببیننده‌ترین برنامه ورزشی صدا و سیمای حکومتی ایران، بسیاری او را در قامت یک منتقد «آشتی‌ناپذیر» دیدند که از سوی مدیریت تازه شبکه تحمل نشده و جای خود را به یک چهره «حرف‌شنو» داده است.

در تمام این مدت او حاضر به انتقاد جدی از تلویزیون دولتی ایران نشد و حتی در مراسم‌های مختلف هم اگر مردم علیه مسئولان صدا و سیمای حکومتی شعار می‌دادند، سعی در آرام کردن آن‌ها داشت.

فردوسی‌پور حتی در روزهایی که معترضین به کشته شدن مهسا امینی در خیابان‌های ایران توسط نیروهای انتظامی و امنیتی سرکوب می‌شدند، برنامه فوتبال ۱۲۰ را از صداوسیمای حکومتی ایران روی آنتن برد و همچنین برنامه «فوتبال ۳۶۰» را از اپلیکیشنی که از پلتفرم «بازار» قابل دانلود و نصب روی تلفن‌های همراه است، منتشر کرد.

مجموع این رفتارها موجب قوت گرفتن این فرضیه می‌شد که عادل فردوسی‌پور که مقابل دوربین‌های سازمان صداوسیما شخصیتی نسبتا «جسور» در نقد بازیکنان، مربیان و برخی مدیران فوتبال داشت، بیرون از استودیوی این سازمان، فردی آرام و مطیع است که دوست ندارد به هیچ عنوان ارتباطش به طور کامل با تلویزیون حکومتی ایران قطع شود و شانس برنامه‌سازی را از دست بدهد.

ضابط دادگستری حق بازداشت افراد در مسئله حجاب را ندارد

ضابط دادگستری حق بازداشت افراد در مسئله حجاب را ندارد

گروه جامعه: یک وکیل دادگستری گفت: ضابطان دادگستری حق بازداشت افراد به دلیل مسئله حجاب را ندارند و این ضابطان باید در حوزه اختیارات‌شان تجدیدنظر کنند.به گزارش ایلنا، هوشنگ پوربابایی درباره این‌که پس از اتفاقات اخیر کشور افکار عمومی مطرح می‌کند گشت ارشاد باید برچیده شود آیا این درامد منفعل چیست؟ کار از نظر قانونی امکان‌پذیر است، گفت: در این قضیه ما با ۲ مقوله طرف هستیم، اساسا باید در نظر بگیریم گشت‌ارشادی که به اعتبار ماده ۶۳۸ قانون مجازات اسلامی داریم یا آنکه به خاطر حجاب شرعی و یا داشتن و نداشتن حجاب مردم را به قول خودشان ارشاد و توجیه می‌کند؟

این وکیل دادگستری خاطرنشان کرد: اول این که باید ببینیم حجاب شرعی کجا تعریف شده است ما هیچ تعریف منسجم و درستی از حجاب شرعی نداریم و قانون‌گذار به صورت کلی اعلام کرده است اگر کسی بدون حجاب شرعی رفت و آمد کند، مستحق مجازات است. این‌که ما به مردم بگوییم شما چه شرایطی باید داشته باشید، حتما حجاب لازم را از دید قانون‌گذار دارید یا چه شرایطی نداشته باشید و با چه روشی در جامعه حاضر شوید که مرتکب این جرم نشوید، موضوع مبهم درامد منفعل چیست؟ و پوشیده‌‌ای است که لازم است درباره‌اش تفسیر کرد.

وی افزود: فرض این‌که حجاب شرعی هم تعریف شود آیا ضابط دادگستری راسا حق دارد چنین اقداماتی انجام دهد؟ چه برابر قانون مجازات اسلامی و چه در قانون آئینی دادرسی کیفری و چه متناسب با قانون امر به معروف و نهی از منکر هیچ‌کدام از این مقرر‌ه‌های قانونی این تکلیف و حکم که ضابط دادگستری اجازه داشته باشد مردم را بازداشت و به مکان‌های تعریف نشده اعزام کند و آن‌ها در آنجا آموزش‌های لازم را ببینند، در قانون نیامده و آن را مشاهده نمی‌کنیم.

پوربابایی تاکید کرد: بارها هم گفتیم نه ضابط دادگستری حق آموزش‌های این چنینی را دارد، نه حق احضار دارد و نه حق دستگیری را دارد و نه حق این را دارد که تامین و تعهدی از مردم بگیرد این‌ها دخالت در امور قضایی محسوب می‌شود. وی عنوان کرد: اگر چه برخی‌ها معتقد هستند بی‌حجابی جرم مشهود است و ضابط باید در برابر جرم مشهود متهم را دستگیر و به محاکم قضایی معرفی کند، اولا معنی حجاب مشخص نیست، ثانیا به فرض دستگیری باید تفسیر کند حجاب چیست. آیا فردی که با چند تار موی بیرون آمده و در خیابان‌ها تردد می‌کند و سال‌هاست این موضوع توسط جامعه ما پذیرفته شده یا با لباس‌های مستور و پوشیده حرکت می‌کند، مصادیق بی‌حجابی است؟ این را عرف هم مصادیق بی‌حجابی تلقی می‌کند؟ بنابراین قانون‌گذار هم که منبع تقنین‌اش از عرف نشأت می‌گیرد به نظر نمی‌آید چنین تفسیری داشته باشد که حجاب را با آن شرایطی که امروز ضابطان دادگستری و آمران به معروف و ناهیان از منکر با آن برخورد می‌کنند، داشته باشیم.

این وکیل دادگستری اظهار داشت: فرض این که حجاب تعریف شود و ضابط دادگستری در برابر جرم مشهود با این افراد برخورد کند اما رعایت احترام، کرامت انسانی و شئونات مردم از وظایف پلیس است یعنی پلیس یا ضابط دادگستری موظف است در چارچوب قانون برخورد کند در صورتی که این شرایط وجود داشته باشد حق برخوردی که تباین و یا تناقض با مقرارات قانون و یا کرامت انسانی و ارزش‌های اسلامی داشته باشد، مطلقا در مقررات ما وجود ندارد بنابراین در اینجا به نظر می‌آید ضابط تخلف از مقررات کرده است.

وی با اشاره به این‌که به فرض این‌که ضابط با کرامت انسانی برخورد کرد خودش حق گرفتن تعهد و تامین ندارد، عنوان کرد: زیرا مجازات ماده ۶۳۸ جزو مجازات درجه ۸ است بنابراین نه تنها ضابط هم حق ندارد برخورد کند در خود دادسرا هم پرونده ایشان مطرح نمی‌شود نهایتا پرونده مستقیما به دادگاه ارسال می‌شود و مقام قضایی با شرایطی که او که می‌تواند از مقررات قانونی تفسیر به عمل بیاورد دست به عمل می‌زند، زیرا اوست که حقوق خوانده است و از نظر قانونی می‌تواند استحضار کند در صورتی که شرایط ماده ۶۳۸ را احراز کرد و فرد را بی‌حجاب تلقی کرد و گزارش را ضابط مطالعه کرد و اگر‌ موثق بداند و رفتار مرتکب را مصادق بی‌حجابی تلقی کند، مجازات درجه ۸ و جزای نقدی و حبس بسیار پایین است که آن هم اعمال نمی‌شود یعنی محبوس نمی‌شود محکوم می‌کند که باز هم قابل تجدیدنظر و رسیدگی مجدد است.

پوربابایی خاطرنشان کرد: اینکه ضابط این اختیار و این وسعت از اختیار را داشته باشد که خودش بدون این که مقام رسمی باشد قانون را تفسیر کند، بدون این که حق داشته باشد برخوردی کند، بدون این که اجازه داشته هدف آموزشی لازم را داشته باشد، بدون این‌که برابر مقررات،آیین کیفری اختیارات را به او داده باشد دست به چنین کارهای بزند؛ به نظر می‌رسد با ضوابط و مقررات ما هم اکنون همخوانی ندارد، امیدواریم مقامات قضایی ضابطین خودشان را آموزش دهند و خود ضابطین دادگستری حوزه اختیارات خودشان را اصلاح کنند.

خبر داغ رئیسی درباره حقوق بازنشستگان / واریزی جدید برای همه بازنشسته‌ها / اعلان رقم افزایش حقوق سال 1402 بازنشستگان

بازنشستگان کارگری می‌گویند: انتظار داریم زمانبندی پرداخت معوقات ما مشخص شود.

خبر داغ رئیسی درباره حقوق بازنشستگان / واریزی جدید برای همه بازنشسته‌ها / اعلان رقم افزایش حقوق سال 1402 بازنشستگان

بیش از دو هفته از وعده‌ی برگزاری نشست و مشخص شدن زمان پرداخت مطالبات بازنشستگان سایر سطوح کارگری می‌گذرد اما هنوز مشخص نیست معوقات پنج ماهه قرار است طبق چه زمانبندی و در چه ماه‌هایی از سال پرداخت شود.

بازنشستگان سایر سطوح از استان‌های مختلف از مقامات سازمان تامین اجتماعی درخواست دارند قبل از نیمه‌ی مهر، جدول پرداخت معوقات بازنشستگان منتشر شود.

این در حالیست که پیگیری‌های ما از نمایندگان بازنشستگان در کانون‌ها نشان می‌دهد که معوقات بازنشستگان حتماً قبل از پایان سال به صفر می‌رسد اما هنوز زمان دقیق پرداخت مشخص نشده است.

بازنشستگان انتظار دارند قبل از پایان سال بیست و پنج درصد متناسب‌سازی باقیمانده از سال گذشته نیز اجرایی شده و معوقات آن از ابتدای سال به حساب بازنشستگان واریز گردد.

علی بابایی کارنامی (رئیس فراکسیون کارگری مجلس) با اشاره به بحث تحقیق و تفحص از سازمان تامین اجتماعی و شرکت سرمایه گذاری آن (شستا) از پیگیری مجلس در این زمینه خبر داد.

رئیس کمیته تحقیق و تفحص از شستا و تامین اجتماعی خبر داد: هنوز اعضای کمیته‌های فنی تحقیق مشخص نشده و فرآیند تفحص از این دو نهاد آغاز نیز آغاز نشده اما فعلا رئیس و جانشین و دبیران کمیته تحقیق تفحص مشخص شدند که قبلا اسامی آن‌ها اطلاع رسانی شده است.

بابایی کارنامی با اشاره به اینکه تحقیق و تفحص ابتدا از خود سازمان تامین اجتماعی شروع می‌شود، توضیح داد: مردم اطمینان داشته باشند این تحقیقات دقیق و بدون اغماض شروع می‌شود و خود صندوق تامین اجتماعی و مصارف آن نیز در مجموعه کمیته تفحص بررسی خواهد شد. سپس درامد منفعل چیست؟ به سراغ خود مدیریت مجموعه شستا و حتی شرکت‌های زیرمجموعه آن خواهیم رفت و حسابرسی در مورد آنها نیز انجام و هر تخلفی نیز در صورت وجود اعلام خواهد شد.

وی در پایان افزود: ما در زمینه تاخیر در پرداخت معوقات افزایش حقوق بازنشستگان و همچنین بحث افزایش مطابق مصوبه شورای عالی کار حق مسکن کارگران نیز پیگیری لازم را از دولت انجام خواهیم داد و در این زمینه مردم اطمینان خاطر را داشته باشند./ منبع: ایلنا

جدیدترین خبر درباره افزایش حقوق بازنشستگان در سال آینده

نشست اتحادیه پیشکسوتان جامعه کارگری صبح دیروز، سه‌شنبه ۲۹ شهریور، در خانه کارگر برگزار شد.

رئیس اتحادیه پیشکسوتان جامعه کارگری گفت: بیمه آتیه‌ساز حافظ به تعهدات خود عمل نمی‌کند و این موضوع سبب شده بیمه شدگان با مشکلات بسیاری مواجه شوند. بیمه شده برای گرفتن خدمات به بیمارستان طرف قرارداد می‌رود اما از آنجا که آتیه ساز به تعهدات خود عمل نکرده با مشکلات بسیاری مواجه می‌شود و هزینه‌ی سنگین درمان را خود می‌دهد.

حسن صادقی (رئیس اتحادیه پیشکسوتان جامعه کارگری) در این نشست به اصل ۲۹ قانون اساسی اشاره کرد و گفت: طبق این اصل دولت موظف است بیمه، درمان و آموزش رایگان برای همه فراهم کند. فراهم کردن بیمه پایه برای همه از وظایف حاکمیتی است اما دولت از همان ابتدا به دنبال این بود که این وظیفه‌ی حاکمیتی را به سازمان تأمین اجتماعی محول کند.

وی ادامه داد: در سال ۱۳۸۳ قانون نظام جامع تأمین اجتماعی موضوعیت پیدا کرد. در این قانون همه‌ی سازمان‌های بیمه در قالب وزارت رفاه و تأمین اجتماعی سازماندهی شد. ما در آن زمان عکس‌العمل نشان دادیم. چراکه تجربه‌ی تغییر قانون تأمین اجتماعی را در سال ۱۳۵۴ داشتیم. در درامد منفعل چیست؟ آن مقطع نیز موضوع شکل گیری وزارت رفاه مطرح شد و همان زمان هم کارگران به رهبری مرحوم فیضی اعتراض کردند چراکه احساس می‌کردند دارایی آن‌ها از دست خواهد رفت و شاه دستور توقف این تصمیم را داد.

صادقی ادامه داد: عکس‌العمل ما منتج شد که دولت وقت متوجه شود که وزارت رفاه پاسخگوی نیاز ما نیست. بنابراین اساسنامه را اصلاح کرد و بر اساس آن مجموعه سازمان تامین اجتماعی را منفک کرد و زیر نظر شخص رییس جمهور آورد.

رئیس اتحادیه پیشکسوتان جامعه کارگری گفت: اگر دولت به استناد اصل ۲۹ قانون اساسی یک سازمان تأمین اجتماعی فراگیر تأسیس می‌کرد و روی سازمان ما انگشت نمی‌گذاشت شاید امروز همه‌ی مردم از بیمه پایه برخوردار بودند.

صادقی بیان کرد: تأمین اجتماعی یک سازمان مستقل و عام‌المنفعه و متعلق به کارگران است و نیمی از جمعیت کشور را خدمات چند وجهی می‌دهد. این سازمان نباید وظیفه‌ی حاکمیتی انجام دهد.

وی به حفظ اموال و دارایی‌های سازمان اشاره کرد و گفت: شستا، بانک رفاه و سایر دارایی‌ها را نباید از این سازمان منفک کرد که در صورت این کار سازمان تامین اجتماعی دچار مشکل می‌شود. با این اوصاف ما با جدا شدنِ بانک رفاه مخالفیم.

رئیس اتحادیه پیشکسوتان جامعه کارگری بیان کرد: مدیران سازمان باید از این مجموعه دفاع کنند اما مدیرانی که وارد سازمان می‌شوند دنباله‌روی دولت هستند و سیاسی فکر می‌کنند. چون دولت این افراد را انتخاب کرده و آن‌ها فکر می‌کنند باید تابع دولت باشند.

وی گفت: وقتی مدیران اینگونه هستند بازنشستگان خود باید از مجموعه‌ی متعلق به خود دفاع کنند. حرکت بازنشستگان نیازمند پیشرو است. کسی که بتواند مجموعه را در زمانی که باید هدایت کند. چشم تیزبین باید همواره مسائل مربوط به سازمان را رصد کند و در صورت نیاز اقدامی موثر انجام دهد.

صادقی به مشکلات بیمه تکمیلی اشاره کرد و گفت: ما از همان ابتدا با بیمه تکمیلی مخالف بودیم و می‌دانستیم در صورت اجرایی شدن آن، تامین اجتماعی قانون الزام و بیمه رایگان را نادیده می‌گیرد.

وی تصریح کرد: در حال حاضر بیمه شده با وجود پولی که برای بیمه تکمیلی می‌پردازد نمی‌تواند از خدمات مناسبی برخوردار شود. بیمه آتیه‌ساز حافظ به تعهدات خود عمل نمی‌کند و این موضوع سبب شده بیمه شدگان با مشکلات بسیاری مواجه شوند. بیمه شده برای گرفتن خدمات به بیمارستان طرف قرارداد می‌رود اما از آنجا که آتیه ساز به تعهدات خود عمل نکرده با مشکلات بسیاری مواجه می‌شود و هزینه‌ی سنگین درمان را خود می‌دهد.

صادقی تاکید کرد: این بیمه تکمیلی باید پوست‌اندازی کند. به ما بیمه تکمیلی بدهید، نه بیمه‌ی مکمل مضمحل. این بیمه درواقع جیب مردم را خالی کردن است.

رئیس اتحادیه پیشکسوتان جامعه کارگری بیان کرد: ما با مطالبه‌گری می‌توانیم به خواسته‌ی خود برسیم. و با همین مطالبه‌گری بازنشستگان توانستیم به افزایش ۳۸درصدی حقوق برسیم. اگر آن‌ها مطالبه‌گری نمی‌کردند این حقوق محقق نمی‌شد در حالیکه آن‌ها نباید به تنهایی اعتراض می‌کردند. ما ۳۳۷ کانون داریم اینها باید برای مطالبه‌گری به خیابان می‌آمدند. کسی که نماینده کارگر می‌شود باید خط مقدم باشد.

صادقی به واگذاری بانک رفاه اشاره کرد و گفت: این موضوع را نیز باید به همت بازنشستگان پیگیری کنیم و اجازه ندهیم آن دارایی را واگذار کنند.

۲۵درصد باقیمانده همسان‌سازی حقوق بازنشستگان

وی گفت: برنامه من پیگیریِ صفر تا صد مطالبات بازنشستگان است. ضمن اینکه اگر برای سازمان ردیف بودجه‌ی جداگانه‌ای در نظر نگیرند مثل پارسال اعتراض خواهیم کرد.

صادقی به محقق کردن ۲۵درصد باقیمانده همسان‌سازی اشاره کرد و گفت: اگر متناسب‌سازی و استمرار آن مشخص شود دیگر نباید سال بعد شاهد عقب ماندن حقوق بازنشستگان باشیم. متناسب‌سازی یعنی تناسب بین درآمد و تورم. الان این تناسب وجود ندارد. حقوق اسفند ماه الان کفاف هزینه‌های زندگی را نمی‌دهد. اگر در افزایش حقوق سال ۱۴۰۰ این تورم را دیدند ما مشکلی نداریم در غیر اینصورت باید متناسب‌سازی را اجرایی کنند.

رئیس اتحادیه پیشکسوتان جامعه کارگری گفت: ساماندهی بیمه تکمیلی خواسته‌ی دیگر ماست. یا سازمان آتیه‌ساز باید به تعهدات خود عمل کند یا آن را کنار بگذارند. اگر هیچ کدام از این کارها را انجام نمی‌دهند قانون الزام را رعایت کنند و صفر تا صد هزینه درمان را پرداخت کنند.

وی ادامه داد: درخواست دیگر ما، متمرکز شدن روی ایجاد سیستمی است که بتواند به بازنشستگان خدمات بدهد. چرا سازمان تامین اجتماعی برای ایجاد فروشگاها منفعل عمل می‌کند؟ چرا با بن سفره‌ی بازنشستگان را رنگین نمی‌کند؟

۲۵درصد باقیمانده همسان‌سازی را همه نمی گیرند

صادقی به ۲۵درصد باقیمانده همسان‌سازی اشاره کرد و گفت: البته این ۲۵درصد را همه نمی‌گیرند؛ کسانی که در ابتدای سال ۱۴۰۰ احکامشان مورد تجدید نظر واقع شد ۲۵ درصد پایه حداقل حقوق ۱۴۰۰ را دریافت خواهند کرد. پس متناسب‌سازی قرار نیست برای همه برقرار شود بلکه برای حدود ۹۰۰هزار نفر برقرار خواهد شد.

رئیس اتحادیه پیشکسوتان جامعه کارگری در نهایت از بازنشستگان خواست تا در انتخابات کانون روز پنجشنبه شرکت کنند.

وی در پایان در خصوص لزوم تغییر اساسنامه انتخابات اشاره کرد و گفت: ۶۵۰هزار نفر بازنشسته نباید برای رای‌گیری تنها به یک نقطه مراجعه کنند. حتی اگر یک درصد این مجموعه هم برای انتخابات مراجعه کند باز هم جایی که برای انتخابات در نظرگرفته شده جواب نمی‌دهد. با اصلاح اساسنامه باید در کلانشهرها هر شعبه یک هیئت مدیره ۵ نفر داشته باشند. این هیئت مدیره‌ها، مجمع هیئت مدیره کلان شهر تهران را و آن ۱۱ نفر را انتخاب کنند و آن ۱۱ نفر به نمایندگی به مجمع کانون استان برود. ما باید این اساسنامه را اصلاح کنم و یکی از برنامه‌های من اصلاح این اساسنامه است./دنیای معدن



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.